کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
تاریخ: 94/02/08
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما ایام ماه رجب خیلی مبارکتان باشد شب میلاد امام جواد علیه السلام ان شاء الله هر جا هستید مثل همیشه بهترینها نصیب شما شود دل و جان تان بهاری بهاری باشد ان شاء الله حاج آقای حسینی سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همهی بینندگان عزیز و تقاضا میکنم مثل همیشه همین مختصر عرض ارادت ما را بپذیرند و الا حقش این است که ما تا آخر برنامه فقط عرض ارادت بکنیم تبریک عرض میکنم خدمت شما و همهی بینندگان شب میلاد پارهی تن امام رضا سلام الله علیه وجود مقدس امام جواد سلام الله علیه مخصوصا به آقا علی بن موسی الرضا به قدری این آقا مورد علاقهی پدر بزرگوار بود که عجیب است در تاریخ من فقط اشاره کنم میدیدم که شیخ صدوق رضوان الله علیه نقل میفرمایند امام رضا ایامی که در خراسان بودند و امام جواد در مدینه بودند گاهی نامه مینوشتند برای عزیزشان در نامه مینوشتند بسم الله الرحمن الرحیم سطر اول قبل از شروع نامه فِداکَ ابوکَ (مكاتیب الأئمة علیهم السلام، ج5، ص 258) جان رضا به فدایت من گاهی گفتم این را باید یاد بگیریم همهی پدرها بچه هایشان را این طوری صدا بزنند جان پدر به فدایت. البته در زندگی ائمه دیده اید بچهها همان طور صدا میزدند فاطمهی زهرا سلام الله علیها وقتی میخواستند پیامبر را صدا بزنند فَدَیتُکَ نَفسِی عین روایت است جان زهرا به فدای شما باشد پیامبر میفرمودند فِداها ابُوها این تخاطب پدر و فرزند در نگاه دین ما این است متاسفانه نگوییم دیگر فاصله داریم پدرها بگویند فداها ابوها پدرها مثل امام رضا علیه السلام بگویند فداکَ ابوکَ جان رضا به فدایت جان رضا به فدایت بچهها هم همین طور فدیتُکَ نَفسِی جان من به فدایت اصلا پدر و مادر باید وقتی هم دیگر را صدا میزنند لذت ببرند از این صدا زدن هم پدرها هم مادرها و هم فرزندان متقابلا پدر و مادر وقتی بچهها را صدا میزنند بچهها کیف بکنند پدر و مادر به عکس هم همین طور این نامهی امام رضا علیه السلام این طور است من عزیزان زیاد شنیده اند این را اضافه کنم میگویند وقتی میروید زیارت امام رضا علیه السلام امام رضا را به امام جواد قسم بدهید از بس این فرزند مورد علاقهی امام رضا علیه السلام بود در یک روایتی است که گاهی حضرت تا پاسی از شب کنار گهوارهی امام جواد مینشست یناغیه مناغات یعنی مثل زبان کودک صحبت کردن تا پاسی از شب امام رضا کنار گهوارهی امام جواد نمیخوابیدند بیدار مینشستند لذا آنهایی که مشرف میشوند مخصوصا ماه رجب ماه زیارتی امام رضا و زیارتی امام حسین علیه السلام است آنهایی که مشرف میشوند امام رضا را به جان جواد الائمه سلام الله علیه قسم بدهند در روایت داریم در تاریخ اهل بیت علیهم السلام است هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ فِي الْإِسْلَامِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ (اصول كافي،ج6،ص361، باب الموز) ولادتی با برکت تر از ولادت امام جواد نبوده شاید بینندگان عزیز تعجب بکنند چون امام رضا علیه السلام سنی از ایشان گذشته بود که خداوند امام جواد را به ایشان دادند چون یک کمی دیر شده بود سنی گذشته بود عدهای از شیعیان به تردید افتادند که این چه امامی است که عقیم است فرزندی ندارد امام که نمیتواند عقیم باشد فرزند بعد از امام رضا چه کسی است وقتی امام جواد را خداوند به امام رضا داد دیگر این شبهه برطرف شد لذا در روایات است یکی از جهاتش این است مولودی با برکت تر از امام جواد سلام الله علیه نبوده که این فکر شیعه و نگرانی شیعه را برطرف کرد واقعا تبریک عرض میکنیم هر کس هر کجا است امشب و فردا یا مجالس جشن و شادی تاسیس بکنند یا شرکت بکنند حداقل عیدی بگیرند بچهها جشن شادی را درک بکنند و در آستانهی ولادت با سعادت امیرالمومنین سلام الله علیه هستیم در سیزدهم رجب که نور علی نور است روز پدر است به پدرها عیدی بدهند روز مرد است آن دفعه گفتیم خانمها عیدی بدهند سکهها را اگر گرفتند جورابها را بدهند البته در بعضی از پیامها دیدم خانمها گلایه کرده بودند گفته بودند باور میکنید که مردهای ما به اندازهی پول جوراب هم به ما نمیدهند که ما پول جوراب هدیه بدهیم البته این اگر شوخی یا جدی من جدی بگویم که در روایت است پیامبر خدا فرمود ألا أخبرُكُم بِخِيارِ رِجالِكُم ؟ به شما بگویم بهترین مرد چه کسی است فرمود بهترین مرد آن مردی است که لا يَلجئ عيالِهِ إلى غيرِه (وسائل الشيعة، ج 20، ص 34، ح 2)کاری نکند که همسرش دست نیازش پیش دیگری دراز باشد نیازهای مالی همسرش را تامین بکند. یک آقایی میگفت من خیلی خوشحال شدم میگفت من هر وقت گرفتاری میکنم نذر میخواهم بکنم نذر زن و بچه ام میکنم خوب است آدم نذر امام زادهها نذر امام رضا بکند. امام رضا الحمدلله وضعش خیلی خوب است السلطان ابا الحسن علی بن موسی الرضا نذر امام رضا نکردی عیبی نداری نذر فرزندت بکن آنهایی که سخت میگیرند به زن و بچه شان یک حاجتی گرفتاری دارند نذر زن و فرزندشان بکنند فرمود آن کسی که مجبور نکند همسرش دست نیازش پیش دیگری باشد و بدترین مرد این است که کاری بکند همسرش دست نیازش پیش دیگری دراز باشد ان شاء الله در بینندگان ما این طور نباشد خانمها هم پدرها را هم مردها را تبریک عرض میکنیم اوج جشن و شادی است ولادت مولود کعبه امیرمومنان سلام الله علیه البته میدانید هم زمان با سیزدهم رجب روز معلم است تبریک عرض میکنیم به همهی معلمین ما هر چه بگوییم کم است واقعا کم گفتیم در مورد معلمین میدانید بحمدلله یک قشر بسیار وسیع هستند خیلی زحمت میکشند فرزندان ما در اختیار آنها است به نظرم در این برنامه ما یک کمی کم گفتیم بیش از اینها باید نسبت به معلمین عرض ادب و ارادت و احترام بکنیم روزشان را جدا تبریک عرض میکنیم عذر ما را بپذیرند اگر کوتاهی کردیم و روز شهادت شهید آیت الله مطهری معلم بزرگ من اخیرا یک جایی بودم به دوستان گفتم ببینید شهید مطهری در این عمرش چقدر کار کرده هشتاد سال عمر هفتاد سال هشتاد سال عمر الآن هشتاد و سه کتاب از ایشان چاپ شده یک آقایی آن جا به من گفت آقای حسینی اشتباه نمیکنی در مورد عمر آقای مطهری گفتم مگر هشتاد سالشان نبود گفت نه چه هشتاد سالی گفتم پس هفتاد سال گفت نه گفتم نه شصت سال گفت نه مطهری به شصت هم نرسید حدود پنجاه و هفت هشت سال عمر کردند ایشان خیلی من واقعا یک مرتبه یکه خوردم جا خوردم پنجاه و چند سالههای ما الآن چه کرده اند واقعا من فکر کردم هشتاد سال هفتاد سال نه اصلا به شصت نرسیده ایشان در پنجاه و هفت هشت سال ببینید چه قلم و بیان و آثاری بیش از هشتاد کتاب که حضرت امام رضوان الله علیه فرمودند تمام کتابهای شهید مطهری بدون استثنا قابل استفاده است من خیلی خوشحالم در دانشگاهها گاهی جوانها دانشگاهها مخصوصا برنامهی مطالعاتی کتابهای شهید مطهری دارند البته برنامه ریزی میخواهد از کجا شروع بکنند یک وقت نروند اول از روش فلسفه و اصول رئالیسم شروع بکنند مسیری دارد یکی از کسانی که مسیر مطالعات را منظم کردند حاج آقای عالی هستند که ان شاء الله به زودی در برنامه زیارت خواهیم کرد ایشان یک سیر مطالعاتی دارند اگر عزیزان میخواهند شروع بکنند یاد این استاد بزرگوار که در این سن کم ولی این عمر با برکت را گرامی میداریم همین طور روز کارگر که ما باز هر چه بگوییم البته در مورد کارگرها قبلا در بحث آداب تجارت یک مختصر عرض ارادت کردیم ولو حقشان ادا نشده ولی باز هم روز آنها را تبریک عرض میکنیم و تشکر میکنیم از کارگرانی که کارفرماهایی را به عنوان کارفرماهای نمونه به برنامهی سمت خدا معرفی کردند و ان شاء الله به زودی از طرف برنامه هدایایی که بنا شد نهج البلاغهی امیرمومنان علیه السلام.
شریعتی: به حدود هزار نفر کارفرماهایی که کارگران معرفی کردند.
حاج آقا حسینی: الحمدلله ان شاء الله کارفرماها یادشان باشد از کارگران بیشتر تجلیل بکنند.
شریعتی: این سنت سپاس و قدردانی بماند.
حاج آقا حسینی: بله برای همیشه. کار خیلی خوبی است کار بسیار خوبی است ان شاء الله این کار همیشه مستمر باشد من یک جمله اضافه میکنم شب دوشنبه شب نیمهی ماه رجب است این را هم بینندگان عزیز غفلت نکنند شب نیمهی ماه رجب را غفیله مینامند. در جلسهی هفتهی قبل اشاره کردیم غفلیه یعنی مورد غفلت از بس این شب با عظمت است و مردم از عظمت این شب غافل اند غفیله نامیده شده خیلی عجیب است در آن جلسه گفتیم قلهی ماه رجب نیمهی ماه رجب است ان شاء الله عزیزان به مفاتیح مراجعه بکنند اعمالی دارد دعاهایی دارد حتما از این اعمال حداقل به هر مقداری که میتوانند و شب نیمهی ماه شب وفات عقیلهی بنی هاشم است زینب کبری سلام الله علیها امیدواریم بتوانیم از این فرصت ماه رجب حداکثر استفاده را ببریم.
شریعتی: بسیار خوب طلیعهی پر باری بود خیلی ممنون. امروز هم دست پر آمدند حاج آقای حسینی. در خدمت شما هستیم.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم ما همیشه بسم الله را بعد از مقدمه میگفتیم مقدمه مان خیلی طولانی شد من به نظرم رسید چون در آستانهی ولادت امیرمومنان سلام الله علیه هستیم در روایت است که پیامبر فرمود أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة (علل الشرائع، ج1، ص، 128) من و علی دو پدر این امت هستیم به ذهنم رسید در عین حال که ما مهمان سفرهی نهج البلاغه و سیرهی امیرمومنان سلام الله علیه هستیم با این نگاه که ببینیم این پدر مهربان در زندگی با برکت خودشان چه نگرانیهایی داشتند من تازگیها کتابی را میدیدم به نام سوگندهای نهج البلاغه در نهج البلاغه امیرمومنان سلام الله علیه بیش از 150 قسم خوردند. 150 بار امام علیه السلام فرمودند والله والله به خدا قسم این طور است به خدا قسم این طور است قسم را انسان همه جا نمیخورد یک جایی که خیلی میخواهد تاکید بکند خیلی اهمیت مطلب را برساند نگران است که اگر قسم نخورد مطلب جا نیفتد معمولا این جاها قسم میخورند در خود قرآن کریم مثلا سورهی مبارکهی شمس «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا» (شمس/ 1) تقریبا 11 قسم است «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا» بعد از یازده قسم خدا میفرماید «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا» (شمس /9) وقتی میخواهد مسئلهی مهمی به اسم تزکیه رستگاری در سایهی تزکیهی نفس بگوید یازده قسم میخورد بالاخره مسلمانها حرف خدا را قبول دارند بدون قسم هم حرف خدا را قبول داشتند حاکی از اهمیتش است سورهی لیل «وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى، وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى» (لیل/ 2-1) سورهی والضحی سورههای قرآن سورههای پایانی قرآن قسم زیاد دارند بیشترین قسم در سورهی شمس است گاهی قسم را انسان برای این که تاکید کند روی یک مطلب میخورد در نهج البلاغه ببینیم پدر مهربان که أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة روی چه چیزهایی نگران بودند قسم میخوردند تا مردم بیشتر باور بکنند و درک بکنند من چند موضوع را در نظر گرفتم به هر مقداری که در این جلسه برسیم عرض میکنم مسئلهی اول این که امیرمومنان وقتی از عدالت میخواهند سخن بگویند امیرمومنان شهید عدالت بود قسم میخورند خطبهی پانزدهم و شانزدهم جالب است در این خطبه چند بار حضرت قسم خوردند قسم اول فرمودند وَ اللّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ، وَ مُلِكَ بِهِ الاْماءُ لَرَدَدْتُهُ (نهج البلاغه، خطبه 15) روزهای اولی که حضرت خلافت را آغاز کردند میدانید در دوران قبل از حضرت مخصوصا در دوران خلیفهی سوم این را همهی مورخین نوشتند اهل سنت نوشتند فقط اختصاص به ما ندارد مخصوصا دوران خلیفهی سوم خیلی بیت المال ناعادلانه تقسیم میشد امیرمومنان وقتی به خلافت رسیدند قسم خوردند فرمودند من با عدالت رفتار میکنم آن چه در گذشته بی حساب برداشتید از شما پس میگیرم وَ اللّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ، اگر مهر همسرانتان کرده بودید مالهای حرام را مُلِكَ بِهِ الاْماءُ لَرَدَدْتُهُ کنیزانی را خریده باشید همه را برمی گردانم فَاِنَّ فِى الْعَدْلِ سَعَةً، وَ مَنْ ضاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ اَضْيَقُ این خطبهی پانزدهم است در خطبهی بعدی خطبهی شانزده امیرمومنان سلام الله علیه باز قسم میخورد وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ قسم به خدایی که پیامبر را به حق به رسالت مبعوث کرد چند قسم میخورد حضرت که من کاری میکنم غربال شود این جامعه يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ شوخی نداشت امیرمومنان با کسی فرمود من که آمدم کاری میکنم آنهایی که در حکومتهای قبل در بالا بودند بی جهت علوی پیدا کردند آنها را میآورم پایین. در عدالت حضرت کوتاه نمیآیند لذا به محض این که به خلافت رسیدند حضرت بسیاری از استاندارهای قبل از خودشان را برکنار کردند یکی اش معاویه است تمام جنگ طولانی چهارده ماهه امیرمومنان با معاویه سر چه بود؟ سر این که حضرت حاضر نبود کوتاه بیاید فرمود آنهایی که بی خود پست و مقام گرفتند باید بروند باز حضرت قسم میخورد در همین خطبهی شانزده وَ اللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا كَذَبْتُ كِذْبَةً به خدا قسم هیچ چیزی را از شما پنهان نکردم دروغ به شما نگفتم. رمز موفقیت امیرمومنان سلام الله علیه در همین است یعنی اگر نام امیر. درست است حضرت به شهادت رسید این جمله را فراوان شنیدیم قُتِلَ عَلِیٌّ فِی مِحْرَابِ عِبَادَتِهِ لِشِدَّةَ عَدْلِهِ (جرج جرداق) ولی این که نام امیرمومنان جاودانه شد این بود که در مسئلهی عدالت تعارف نداشت پس تا این جا چهار قسم در بحث عدالت امیرمومنان سلام الله علیه است در خطبهی 126 خیلی عجیب است به امیرمومنان توصیه میکردند که شما برای چه این قدر برای خودتان دشمن درست میکنید همان طور که در گذشته تقسیم میشد بیت المال تقسیم کنید قسم میخورد امیرمومنان میفرماید أتَأْمُرُونِّي أنْ أطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلِّيتُ عَلَيْهِ؟ وَ اللَّهِ لاَ أطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ شما به من میگویید که من پیروزی را با ستم به دست بیاورم حرف نزن اعتراض نکن چیزی نگو خیلیها امروز در دنیا این طوری اند میگویند ما باشیم کتمان میکنیم مهم نیست کاری نداشته باشید خوردند دیگران که خوردند حیف و میل کردند حالا حرفی نزن بخواهیم اعتراض بکنیم سر و صدا بکنیم برای خودمان مشکل ایجاد میشود سری که درد نمیکند دستمال نمیبندند اتفاقا سری که درد دین درد عدالت نداشته باشد به درد نمیخورد فرمود نه من سرم درد عدالت دارد کوتاه نمیآیم وَ اللَّهِ لاَ أطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ طرف این حرفهایی که شما میروید که دوباره بیت المال را به همان شکل تقسیم بکنم به طرفش نمیروم به من میگویید پیروزی را با ظلم و جور به دست بیاورم وَ لَوْ كَانَ الْمالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ، فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ؟!
مال خودم اگر بود من به عدالت تقسیم میکردم چه برسد این که این مال مال خداست. البته من این را عرض بکنم اینها را میگوییم با خجالت میگویم خیلی وقتها میگویند اینها را میگویید مردم مقایسه میکنند میگویند فاصلهی ما چقدر است. امام رضوان الله علیه میفرمود ما به طرف حکومت است طرف تا برسد خیلی فاصله دارد امیرمومنان قسم میخورد وَ لَوْ كَانَ الْمالُ لِي مال خودم بود من به عدالت تقسیم میکردم وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ! تا چه رسد به این که مال من نیست مال الله است حق مردم است من کوتاه نمیآیم باز جملهی دیگری امیرمومنان در خطبهی 224 دارد در بحث عدالت این هم عجیب است باز سه جا قسم دارد من خدا میداند این بحث را فقط به این جهت طرح کردم عزیزان با این فضای نهج البلاغه آشنا شوند و الا 150 قسمت اگر بخواهیم روزی ده تا بخوانیم به سرعت 150 جلسه لازم است. امیرالمومنان چرا قسم میخورده روی چه چیزی کوتاه نمیآمده و حساس بوده مثل پدر مهربان است أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة این پدر چه بوده دلسوزی اش نگرانی اش چه بوده خطبهی 224 است فرمود وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِيتَ عَلَى حَسَكِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِي الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَيْءٍ مِنَ الْحُطَامِ به خدا قسم اگر من را روی خارهای مغیلان بکشند اگر در غل و زنجیر ببرند برای من محبوب تر است که فردای قیامت خدا را ملاقات کنم در حالی که به یکی از بندگان ظلم کرده باشم چیزی از این مال پست دنیا را از کسی گرفته باشم نمیخواهیم به سرعت بخوانیم برویم واقعا عجیب است این طور امیرمومنان قسم خورده و عمل کرد امیرمومنان جانش را پای عدالتش گذاشت والله به خدا قسم من را روی خار بکشند به غل و زنجیر من را ببندند اما به من بگویند به یک کسی ظلم بکن ابدا باز ادامهی همین خطبه است قسمها جاهای حساس است وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُ عَقِيلًا برادرم عقیل یک نمونهی عدالت حضرت به خدا قسم برادرم عقیل آمد وَ قَدْ أَمْلَقَ املق فقری است که آدم در اوج فقر باشد وَ قَدْ أَمْلَقَ حَتَّى اسْتَمَاحَنِي مِنْ بُرِّكُمْ صَاعاً گفت علی تو حاکم اسلامی هستی یک ساع گندم به من اضافه بده از من تقاضا کرد وَ رَأَيْتُ صِبْيَانَهُ شُعْثَ الشُّعُورِ بچه هایش را با خودش آورده بود دیدم بچه هایش پریشان اند برادر حاکم اسلامی خدایا ما را ببخش آمده خدمت امیرمومنان یک ساع از گندم اضافه میخواهد فرمود بچه هایش پریشان بودند اینها را آورده بود که دل امیرمومنان سلام الله علیه به رحم بیاید كَأَنَّمَا سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ رنگ بچهها از شدت گرسنگی و ضعف تیره شده بود عَاوَدَنِي مُؤَكِّداً وَ كَرَّرَ عَلَيَّ الْقَوْلَ مُرَدِّداً هی رفت آمد هی تکرار کرد من قبول نکردم آن داستان معروفی که بینندگان زیاد شنیده اند حضرت آهنی را داغ کرد نزد به دست عقیل نزدیک دستش برد داد زد حضرت فرمود تو چطور از آتشی که من درستش کردم تو پرهیز داری آن وقت من از آتشی که خداوند آماده کرده من از آن آتش نگران نباشم؟
گفت از آن شد علی جانشین پیامبر * ** که بود یار مظلوم و خصم ستمگر
علی را نه تخت و نه تاج و نه کاخی * * * علی را نه ملک و نه مال و نه زیور
به دوران فرمانرواییش روزی * * * به نام تظلم عقیل آمد از در
که من بی نوا و معیلم که باشد * * * کنی مزد من را تو اکنون برابر
به ناگه علی قطعهی آهنی را * * * بينداخت در شعلة گرم آذر
شعرش مفصل است که حضرت قطعهی آهنی را گذاشت در آتش نزد این که من دیدم گاهی در برنامهها میگویند زد نه زدن به دست برادر صحیح نیست نزدیک کرد
پس از آن که سرخ برداشت آن را
در آن شعر شاعر میگوید بزد ما از قدیم به این شعر اشکال داشتیم که نه زدن نبود خود امیرمومنان سلام الله علیه میفرماید نزدیک بردم أَدْنَيْتُهَا مِنْ جِسْمِهِ یک کم نزدیک بردم فریادش بلند شد این قسم میخورد امیرمومنان باز دوباره حضرت قسم میخورد والله در یک خطبه سه قسم روی عدالت است وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا هفت اقلیم را به من بدهند عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ گناه کنم چه گناهی؟ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ یک مورچه من بخواهم از یک مورچه پوست جویی را از دهان یک مورچه بیرون بیاورم من نمیخواهم بگویم درست است بحثهایی که ما میکنیم بینندگان پیام میدهند که چه دارید میگویید وضع چطور است من قبول دارم به هر ترتیب ما باید به عدالت علوی نزدیک شویم فاصله مان زیاد است تعارف نداریم ولی من میخواهم بگویم همه اش هم طرف دیگران پاس ندهیم همان طوری که حاکمان ما موظف اند این کلمات امیرمومنان قسمهای امیرمومنان این نگرانیهای امیرمومنان را توجه بکنند ما هم وظیفه داریم.
شریعتی: ما در حق خودمان چقدر برای عدالت تلاش کردیم.
حاج آقا حسینی: نگرانی من این است ما خودمان کوتاهی کنیم تا بحث میشود تا حرف میشود فقط بگوییم حاکمان درست است حاکمان باید به وظیفه شان عمل بکنند اما این بهانهای نباشد که ما غفلت کنیم از وظیفه مان ما میگوییم شیعهی امیرمومنان هستیم این امیرمومنان وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ هفت اقلیم را به من بدهند بگویند یک پوست جو از دهان مورچه بردار من نمیکنم.
شریعتی: خدای نکرده ما چقدر در خانهها ظلم میکنیم.
حاج آقا حسینی: ما ظلم نکردیم؟ ما مال مردم را نخوردیم؟ روزی نیست این هم سعادتی است برای ما ما در دسترس مردم هستیم الحمدلله توفیقی داشته باشیم حرف و درد دل مردم را بشنویم فراوان میگویند پدرمان از دنیا رفته برادر ما عمل به وصیت نمیکند همین چند روز پیش یک کسی به من میگفت مادرم چند روز قبل از وفاتش آلزایمر داشته فراموشی گرفته یکی از بچهها رفته امضا گرفته از او که من فلان زمینش را تمامش را هزار متر زمین را بخشیدم به تو. از یک مادری که گرفتار فراموشی است برود امضا بگیرد میگوید هوش و حواس نداشت هزار متر زمین را بخشیده بچهها بقیه مانده اند خواهرها مانده اند. ارث زمین است چه زمینی؟ مادر شما بخشیده به من. ما نگوییم دیگران درست است حکومت وظیفه اش است هیچ بحثی در آن نیست باید به عدالت علوی برود ما چه کردیم؟ ما حق مردم را نخوردیم؟ پول مردم را نخوردیم؟ آبروی مردم را نبردیم؟ قسم میخورد الله اکبر هفت اقلیم را به من بدهند پوست جو از دهان یک مورچه بیرون نمیآورم ما زود حق را ناحق میکنیم به قول یکی از اساتید خدا رحمتش کند میفرمود حرام برای بعضیها خدا کند ما از آنها نباشیم حرام برای بعضیها آن است که گیر آدم نیاید گیرمان آمد حلالش میکنیم حرام آن است که به دست ما نرسد این آخرین جمله باشد در بخش عدالت بگویم خطبهی 200 نهج البلاغه است وَاللَّهِ مَا مُعَاوِیَةُ بِأَدْهَی مِنِّی بینندگان عزیز که با تاخیر آمده اند داریم سوگندهای امیرمومنان در نهج البلاغه را میخوانیم دغدغههای حضرت است 150 قسم دارد نهج البلاغه 150 بار امیرمومنان فرمودند والله این همه خطبه این همه نامه این همه کلمات قصار چرا در این 150 تا حضرت این طور تاکید قسم خورده در جاهای حساس وَاللَّهِ مَا مُعَاوِیَةُ بِأَدْهَی مِنِّی به خدا قسم معاویه از من سیاست مدار تر نیست زرنگ تر نیست یک اشکالی که به امیرمومنان به سیاست و حکومت امیرمومنان میگفتند معاویه ببین چقدر سیاست مدار است شما بلد نیستی حکومت را اداره کنی حضرت جواب داده به خدا قسم معاویه از من زیرک تر نیست وَلکِنَّهُ یَغْدِرُ وَیَفْجُرُ سیاست او سیاست مکر و خیانت است وَلَوْلَا کَرَاهِیَّةُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ أَدْهَی النَّاسِ اگر بنا بود من هم از در مکر و خیانت وارد شوم سیاست من از او بیشتر بود فراوان شنیده ایم یکی از کارهای بدی که معاویه میکرد وقتی زورش نمیرسید در میدان نبرد یاران امیرمومنان سلام الله علیه را ترور میکرد مالک اشتر را مگر ترور نکرد با عسل مسموم به شهادت رساند عمر بن حمق خزاعی را به شهادت رساند محمد بن ابی بکر را که مفصل داستانش را گفتیم نه تنها به شهادت رساند جنازه اش را به شکل بسیار فجیعانهای آتش زد که من نگفتم و نمیگویم به چه شکلی جنازه را آتش زد یاران امیرمومنان را تک تک میگرفت ترور میکرد و میکشت بعد هم مسخره میکرد میگفت إنَّ لِلهِ جُنُوداً مِن عَسَل میگفتند تو مالک را کشتی به گردن نمیگرفت همان کاری که امروز صهیونیستها میکنند ترور میکنند به گردن نمیگیرند که پرونده شان سنگین شود میگفت نه خدا لشکریانی دارد از عسل. حضرت قسم میخورد به خدا قسم معاویه از من سیاست مدار تر نیست ولی او دنبال مکر و حیله است ولی من اهل مکر و حیله نیستم این بخش اول قسمهای امیرمومنان سلام الله علیه در بحث عدالت وقتی حضرت میخواهد عدالت را ترسیم بکند.
شریعتی: مشرف میشویم به محضر قرآن کریم بعد برمی گردیم. نکات خیلی خوبی را شنیدیم دوستانی که میخواهند این مطالب راحت تر در اختیارشان باشد میدانند که صوت و متنهای برنامهی سمت خدا در نسخهی اندروید قابل دسترس است با قابلیت به روز رسانی میتوانید به سایت ما مراجعه بکنید و دریافت بکنید و استفاده بکنید به سایت ما هم سر بزنید نکته نظراتتان را بگویید یک اتفاق خوبی که افتاده نسخهی اندروید و پی دی اف برخی از کتابهایی که در برنامه معرفی میشود در سایت موجود است دوستان میتوانند مراجعه بکنند خیلی مراجعات زیادی میشود همین طور فایلهای صوتی و متنی ما به تفکیک روزها و کارشناسان که ان شاء الله دوستان مراجعه بکنند و بهره مند شوند و ما را هم دعا بکنند صفحهی 430 قرار امروز دوستان خوب سمت خدا است چقدر خوب است در شب ولادت با سعادت امام جواد علیه السلام ثواب تلاوت این آیات را هدیه بکنیم به روح امام جواد علیه السلام آیات 15 ام تا 22 ام سورهی مبارکهی سبأ لحظه لحظهی زندگی مان منور به نور اهل بیت باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ ﴿١٥﴾ فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ ﴿١٦﴾ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ ﴿١٧﴾ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ ﴿١٨﴾ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿١٩﴾ وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢٠﴾ وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ﴿٢١﴾ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ ﴿٢٢﴾
ترجمه:
یقیناً برای قوم سبا در جای اقامتشان نشانهای [از قدرت و رحمت خدا] وجود داشت، دو باغ از طرف راست و چپ. [گفتیم:] از رزق و روزی پروردگارتان بخورید، و برای او سپاس گزاری کنید، سرزمینی خوش و دلپذیر [دارید]، و پروردگاری بسیار آمرزنده (۱۵) ولی [آنان از سپاس گزاری در برابر نعمت، و از فرمانها او و دعوت پیامبرشان] روی گرداندند، در نتیجه سیل [ویران گر] «عرم» را بر ضد آنان جاری کردیم [که دو باغ آباد راست و چپ منطقه را نابود کرد]، و ما آن دو باغ پر حاصلشتان را به دو باغستانی تبدیل کردیم که دارای میوههایی تلخ و درخت شوره گز و چیزی اندک از درخت سدر بودند!! (۱۶) این [سیل ویران گر] را در برابر کفرشان به آنان کیفر دادیم. آیا جز کفران کننده را کیفر میدهیم؟ (۱۷) و میان مردم سبا و شهرهایی که در آنها برکت نهادیم، آبادیهای به هم پیوسته و نمایان قرار دادیم، و سیر و سفر را در [میان] آنان متناسب و به اندازه مقرّر داشتیم، [و گفتیم:] شبها و روزها با امنیت در آنها مسافرت کنید. (۱۸) پس [این مغرورشدگان به رفاه و خوشی و ناسپاسان در برابر نعمت] گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما، دوری و فاصله انداز. [این را درخواست کردند تا تهیدستان و پا برهنگان نتوانند در کنار آنان سفر کنند]، و [این گونه آنان] بر خودشان ستم کردند، پس ما آنان را داستانهایی [برای عبرت آیندگان] قرار دادیم و جمعشان را به شدت متلاشی و تار و مار کردیم، همانا در این [سرگذشت ها] برای هر صبرکننده سپاس گزاری عبرت هاست (۱۹) و همانا ابلیس، پندارش را [که گفته بود: نسل آدم را گمراه میکنم] درباره آنان تحقق یافت که همه جز گروهی از مؤمنان از او پیروی کردند. (۲۰) و ابلیس را بر آنان [در اینکه فرمان بردارشان کند] هیچ تسلطی نبود [جز وسوسه کردن و باز بودن راه وسوسه بر او، هیچ سببی نداشت] مگر اینکه میخواستیم کسانی را که به آخرت ایمان دارند از آنان که درباره آن در تردیدند مشخص کنیم؛ و پروردگارت بر هر چیزی نگهبان است. (۲۱) بگو: کسانی را که به جای خدا [سزاوار پرستیدن] پنداشته اید، بخوانید [تا خواسته هایتان را اجابت کنند، ولی آنها هیچ خواستهای را از شما اجابت نمیکنند؛ زیرا] در آسمانها و زمین، هموزن ذرهای را مالک نیستند و آنها را در آن دو هیچ سهم و شرکتی نیست، و از میان آنها هیچ پشتیبانی برای خدا وجود ندارد. (۲۲)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی:
رزق و روزی ما به دست شماست * * * تا نفس هست زیر دین تو ایم
تا جهان است و تا نفس باقی است * * * ما فقط محو کاظمین تو ایم
در شب میلاد امام جواد عیدی همه مان زیارت کاظمین باشد زیارت عتبات باشد دوستانی که در مشهد الرضا هستند حتما نائب الزیارهی ما باشند. اشارهی قرآنی امروز را بفرمایید.
حاج آقا حسینی: این آیهای که تلاوت شد نکتهی بسیار زیبایی دارد در مورد شیطان است «وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِم مِّن سُلْطَانٍ» (سبأ، 21-20) از ویژگیهای انسان این است که مسئولیت پذیر نیست حاضر نیست مسئولیت کارهای خودش را بپذیرد سعی میکند گناهش را گردن دیگری بیندازد خیلی آسان است حتی گاهی ما مردان سوار ماشین هستیم یک تصادفی میکنیم ولو تصادف مختصری نمیخواهیم بپذیریم که من غفلت کردم میگردیم ببینیم خدا نکند زن و فرزند در ماشین باشد میبینی شما حرف زدید شما فکر من را مشغول کردید من که کاری به شما نداشتم بالاخره میگردیم از زمین و زمان یکی را پیدا کنیم گناه را گردنش بیندازیم این یکی از ویژگیهای ما است آدمهایی که مسئولیت ناپذیرند. از جمله این است که میخواهیم بیندازیم گردن شیطان خیلیها میگویند ما میخواهیم آدم خوبی باشیم شیطان وسوسه میکند قرآن جواب داده خیلی جواب مهمی است به نظر من خیلی از ماها غفلت میکنیم درست است وسوسهی شیطان است و وسوسهی شیطان باعث تکامل انسان است آدم اگر بتواند در برابر وسوسه مقاومت بکند هنر کرده است بدون وسوسه مقاومت هنری نیست قرآن میگوید وسوسهها انسان را مجبور نمیکند «وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِم مِّن سُلْطَانٍ» ما شیطان را مسلط کردیم ولی نه در حدی که در قرآن است در آیات دیگر است فردای قیامت شیطان خودش میگوید که من کاری نکردم من فقط دعوت کردم 124 هزار پیامبر دعوت کرد من هم دعوت کردم شما چرا دعوت 124 هزار پیغمبر را قبول نکردید؟ «مَّا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنتُم بِمُصْرِخِيَّ» (ابراهیم/ 22) نه شما میتوانید من را نجات بدهید من نه شما را. قرآن میفرماید «وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِم مِّن سُلْطَانٍ» شک سلطان دارد سلطنت دارد ولی سلطنت شیطان در این حد نیست که ما را از حالت اختیار بیاورد بیرون این که ما فکر کنیم همهی گناهان به گردن شیطان بگذاریم و از مسئولیتهای خودمان فرار کنیم این قطعا خلاف صریح قرآن است
شریعتی: خیلی ممنون. در مورد متنها و صوت برنامه این را اشاره میکنم که در نسخهی اندروید قابلیت دریافت دارد و روی موبایلها شما میتوانید استفاده بکنید این نرم افزار حجمش بسیار بسیار کم است و قابلیت به روز رسانی هم دارد به سایت ما مراجعه بکنید samtekhoda3.ir در خدمت شما هستیم
حاج آقا حسینی: همان طور که در بخش اول گفتیم داریم در مورد سوگندهای نهج البلاغه صحبت میکنیم در نهج البلاغه بیش از 150 بار امیرمومنان قسم خورده اند والله والله در میان این همه خطبه و نامه و کلمات قصار چرا حضرت 150 تا قسم یاد کرده قسم برای جاهایی است که انسان میخواهد تاکید و اهمیت یک مطلب را نشان بدهد این پدر معنوی ما پدر روحانی ما پدری که پیامبر فرمود .. انا و علی ابوا هذه اللامه چه چیزهایی برایش نگران کننده و مهم بوده که با قسم تاکید کرده یک چند جمله در مورد بخش زهد و اعراض از دنیا میگوییم امیرمومنان ذرهای به دنیا وابسته نبود این در خطبهی 160 است خطبهی بسیار زیبایی است من تقاضا میکنم باز عرض کردم خدا را شکر میکنیم یک وقت یکی از بینندگان پیام داده بود آقای حسینی خوشا به حال شما که شما با نهج البلاغه مردم را مهمان سفرهی امیرمومنان میکنید واقعا این هم سعادتی است الحمدلله خدا رحمت کند یاد کنم در این شب ولادت امام جواد مرحوم آیت الله بهجت مکرر به ما سفارش میکردند یا نمیدانم حالا ایشان فراموش میکردند که به ما فرمودند دو بار یا به خاطر اهمیت کار مکرر به ما میفرمودند در سخنرانی هایتان از نهج البلاغه برای مردم بگویید چون وقتی نهج البلاغه گفتید مردم پای منبر شما نیستند پای منبر امیرالمومنین هستند ما خدا را شکر میکنیم که مردم را بتوانیم پای منبر امیرمومنان بنشانیم این خطبهی 160 تقاضا میکنم خود عزیزان مفصل ببینند شاید اگر مجالی شد ما یک وقت مفصل نگاه کردیم و بیان کردیم پایان این خطبه قسم میخورد وقتی از زهد پیامبر از زهد حضرت موسی از زهد حضرت عیسی از زهد حضرت داود زهد پیامبران را بیان میکند وقتی تمام میشود این شاگرد به معنای کلمه شاگرد تمام عیار بهترین شاگرد پیامبر زندگی خودش را بیان میکند وَ اَللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هَذِهِ حَتَّى اِسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِهَا به خدا قسم این قدر این پیراهنم را وصله زدم که دیگر خجالت میکشم بروم پیش آن کسی که وصله میزند بگویم دوباره یک گوشه اش را وصله بزن الان در زندگیهای ما یک فرشی کهنه میشود فرش نو باشد ایرادی ندارد خیلی هم خوب اما حالا اگر این آقا میخواهد این فرش کهنه را با قرض برود بخرد ما راضی نباشیم خانم شما راضی نباش با قرض و گرفتاری مردتان برود قرض بگیرد که فرش را نو بکند پرده را مبلمان را نو بکند راضی نباش شما. امیرمومنان فرمود ما کی رسیده لباسمان وصله شود آن قدر لباسمان وصله بخورد که دیگر خجالت بکشیم پیش خیاط این یک بخش زهد امیرمومنان است یک بخش دیگر در خطبهی 205 است وَ اللَّهِ مَا كَانَتْ لِي فِي الْخِلَافَةِ رَغْبَةٌ طلحه و زبیر اذیت میکردند امیرمومنان سلام الله علیه را اینها توقع استانداری داشتند یک استانی بدهد حضرت نپذیرفتند پول اضافه میخواستند حضرت ندادند گفتند چرا با ما مشورت نمیکنی فرمود چه مشورتی نیازی نبوده به مشورت شما بعد تا میرسد به این جا چقدر زیبا است آدم این طور فراری از خلافت باشد آن وقت خوب میتواند به عدالت رفتار بکند وَ اللَّهِ مَا كَانَتْ لِي فِي الْخِلَافَةِ رَغْبَةٌ به خدا قسم من به خلافت تمایلی نداشتم وَ لَا فِي الْوِلَايَةِ إِرْبَةٌ شما بودید وَ لَكِنَّكُمْ دَعَوْتُمُونِي إِلَيْهَا مردم آمدند فراوان شنیده ایم بعد از 25 سال وقتی آمدند امیرمومنان فرمود بروید برای چه آمدیده اید تا به حال کجا بودید فرمود لَوْلاَ حُضُورُ الْحَاضِرِ شما امروز آمدید وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ حجت بر من تمام است یاورانی آمده اند وَمَا أَخَذَ اللهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلاَّ يُقَارُّوا ما با خدا پیمان بسته ایم که آرام ننشینیم در برابر ظلم ظالمین من باز نمیپذیرفتم به خدا قسم هیچ رغبتی به خلافت نداشتم اگر آدم این طوری آمد خلافت را پذیرفت آن وقت دیگر خیلی آسان میتواند حرفش را بزند ملاحظهای ندارد حرفی بخواهد بزند از این نمونهها ما زیاد داریم یک جمله از کلمات قصار امیرمومنان سلام الله علیه در مورد بی رغبتی شان به دنیا میخوانیم کلمهی 227 باور کنید اگر در جلسهی امروز همین یک جمله باشد بس است برای برکت مجلس ما بحمدلله تمام مجلس ما برکت است مهمان سفرهی امیرمومنان ولی اگر این یکی هم بود کافی بود وَ اللَّهِ لَدُنْیَاکُمْ هَذِهِ اَهْوَنُ فِی عَیْنِی ما شیعهی امیرالمومنین یک سایهای یک شبهی نزدیک شویم وَ اللَّهِ لَدُنْیَاکُمْ هَذِهِ اَهْوَنُ فِی عَیْنِی مِنْ عِرَاقِ خِنْزِیرٍ فِی یَدِ مَجْذُومٍ دنیای شما برای من پست تر از این است که یک استخوان خوک در دست یک جذامی باشد یک بیماری که به هر ترتیب انسان یک رعایتی میکند احتیاط میکند یک استخوان خوک ما وقتی میخواهیم مثال بزنیم برای این که این حرفها چیست حضرت فرمود به خدا قسم دنیای شما پست تر است با قسم یاد میکند در نامهی 45 نهج البلاغه امیرمومنان نامهای به عثمان بن حنین یک وقتی اشاره کردیم اینها تعارف ندارد زندگی است تاریخ دارد گزارش میدهد امیرمومنان سلام الله علیه به استان دارش نوشت مگر خبر نداری من چطور زندگی میکنم اءَلاَ وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْیَاهُ بِطِمْرَیْهِ، وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیْهِ اءَلاَ وَ إِنَّكُمْ لاَ تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ، وَ لَكِنْ اءَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَاجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ فرمود چطور داری زندگی میکنی تو استان دار علی هستی؟ فهمیدی از طرف چه کسی رفتی؟ فَقَدْ بَلَغَنِی اءَنَّ به من این طور خبر رسیده اند رَجُلاً مِنْ فِتْیَةِ جوانی از جوانهای اهل بصره اءَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ رفتی سر سفرهای که غذاهای رنگارنگ میآورند خبر نداری؟ از همهی دنیا امام شما دو قرص نان دو جامه دارد چقدر این حدیث زیبا است از آن روایتی که من دلم میخواهد به هر بهانهای بخوانم. کسی میگوید من با پدرم پای خطبهی امیرمومنان سلام الله علیه نشسته بودم من بچه بودم با پدرم رفته بودیم مسجد کوفه پای خطبههای امیرمومنان من بچه بودم نگاه میکردم فقط دیدم این خطیب دارد جامه اش را حرکت میدهد به پدرم گفتم چرا این کار را میکند يتَرّوحُ بكُمِّهِ (وسائل الشیعه، ج 15، ص66) روایت این است آستینش را حرکت میدهد در حال خطبه خواندن از پدرم پرسیدم این چه کاری است این خطیب میکند گفت همین یک جامه را داشته وقت نمازش بوده شسته بوده به تن کرده آمده دارد حرکت میدهد جامه اش را من نمیگویم ما این طور باشیم من میگویم ما هر چه داریم حداقل از حلالش باشد مال مردم در آن نباشد خمس رویش نباشد زکات در آن نباشد حق الناس در آن نباشد يتَرّوحُ بكُمِّهِ یک پیراهن فرمود مگر خبر نداری اءَلاَ وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْیَاهُ بِطِمْرَیْهِ، وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیْهِ شما نمیتوانید مثل من باشید وَ لَكِنْ اءَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَاجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ پس 150 تا قسم یک چند تایی را بیشتر نرسیدیم.