94-02-15-حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی -(نوشته های بینندگان)
کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
موضوع: نوشته های بینندگان
تاریخ: 94/02/15
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما خانمها و آقایان بینندگان عزیز خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو میکنم این ایام نورانی ماه رجب برای فرد فرد ما ایام پر از خیر و برکتی باشد مهیا شویم برای ماه ضیافت الهی خوشحالیم خدمت شما هستیم حاج آقای حسینی سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله من هم عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همهی بینندگان عزیز دارم واقعیت این است که در پیامها که مطالعه میکردم بعضی از عزیزان یک ادبیات بسیار زیبا در مورد محبت و لطفی که به برنامه دارند به کار بردند من اظهار عجز میکنم که آن ادبیاتها را بلد نیستیم خیلی ادبیاتها و تعبیرات خیلی زیبا از همه شان تشکر میکنم جز همین تقدیر زبانی کار دیگری از دست ما ساخته نیست ایام اعتکاف هم تمام شد امیدوارم اعمال همهی معتکفین قبول درگاه الهی قرار گرفته باشد البته در پیامها دیدم عدهای غصه خورده بودند که در این ایام نمیتوانیم برویم اعتکاف. اعتکاف منحصر به این سه روز نیست حداقل اعتکاف سه روز است هر سه روزی در سال امکان اعتکاف است در حالات پیامبر گرامی اسلام این است که دههی آخر ماه رمضان معتکف میشدند من شنیدم اعتکاف دههی آخر ماه رمضان است سنت پیامبر این بود حتی اگر یک وقتی دههی آخر در سفر بودند سال دیگر که برمیگشتند قضای آن دهه را انجام میدادند از همه قبول باشند آنهایی که نرسیدند در ماه رمضان موفق باشند.
شریعتی: ان شاء الله. خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم حال همه خوب باشد ببینیم امروز حاج آقای حسینی برای ما چه به ارمغان آوردند.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم من مدتها بود شما هم اجمالا در جریان بودید که قصد خداحافظی را با برنامه داشتم حالا برنامه را میدانم عزیزان میدانند کار سنگینی است طول هفتهی ما فکر ما را مشغول میکند شاید بینندگان عزیز نمیدانند خیلیها تعجب میکنند وقتی سوال میکنند فکر میکنند ما در قم برنامه را ضبط میکنیم در حالی که تقریبا همهی کارشناسان از قم به تهران میآیند یک روزشان در رفت و آمد غیر از شب برنامه که ما گاهی در یک جلسهای دوستان بودم گفتم شبی که برنامه است اگر سه ساعت دو ساعت بتوانیم استراحت بکنیم بس است آقای عالی یادشان بخیر ایشان میفرمودند من شبی نشده که شب برنامه خوابیده باشم حالا اینها مسائل اشتغالاتش هیچ ولی به هر ترتیب باید با برنامه تا وقتی که ان شاء الله یک جا به جاییهایی صورت بگیرد باشیم اما واقع اش این هفتهها وقتی پیامها را خواندم به نظرم یک دلیل خیلی موجهی ما داریم برای جدا شدن از برنامه و آن این همه فشارهای روحی که انسان در اثر خواندن این پیامها از مشکلات مردم میکشد خدا شاهد است من بدون مبالغه عرض میکنم خیلی فشار میآید به انسان وقتی این همه پیام را میخواند من برای همین دو هفته این مجموع پیامهایی است که من تک تک اش را نشستم مطالعه کردم و تمامش گرفتاریها و مشکلات است یا مشکلات مالی است یا مشکلات خانوادگی است مشکلات اقتصادی است مشکلاتی که مردم در زندگی هایشان دارند در مسائل روابط خانوادگی دارند.
شریعتی: واقعا با نوع ادبیاتی که اینها این پیام را میفرستند یک وقتهایی که من هم مطالعه میکنم واقعا آدم به هم میریزد.
حاج آقا حسینی: خدا شاهد است اعتقادم این است این فشار یک فشار مضاعفی است نمیخواهم بگویم ما نباید این فشارها را تحمل کنیم میخواهم بگویم ما باید این همه فشار را یک جا تحمل بکنیم هم فشارهای خانوادگی مشکلات خانوادگی روابط زن و شوهر بحث ازدواج آنهایی که نتوانستند ازدواج بکنند آنهایی که در ازدواجشان مشکل پیش آمده اینها بخشی اش برمیگردد به انتظاراتی که در جامعهی دینی باید برآورده شود و برآورده نشده واقعا برآورده نشده البته من همین جا خدمت عزیزان عرض میکنم خدا شاهد است گاهی فکر میکنم اگر این پیامها واقعیت دارد وای برما اگر این تعبیرات گرفتاریهایی که مردم نوشتند وای بر ما اگر واقعیت ندارد نباید گفت واقعیت ندارد ما از نزدیک میبینیم ملموس است یک بخشی اش در پیامها آمده من اشارهای میکنم بحثم را با این مضمون ادامه میدهم شاید بینندگان بپرسند موضوع برنامه چیست تهیه کنندهی برنامه آقای رکنی فرمودند موضوع چه زیر نویس کنیم گفتم زیر نویس کنید پای درد دل بینندگان حداقل یک بخشی اش را ما منتقل کنیم من عرض میکنم خدا را شاهد میگیرم که خیلی برای ما سخت است این همه فشار را در هر هفته ببیند کاری هم از دستش ساخته نباشد.
شریعتی: پیامهای امیدوار کننده داریم.
حاج آقا حسینی: بله اگر آنها نبود که آدم باید دق میکرد من به چند مورد اشاره میکنم بعد بیاییم سراغ وظیفهی خودمان که ما باید چه کار کنیم درد دل گفتن که کافی نیست. یک موردی نوشته که من مادری هستم با چهار بچهی بی سرپناه برای دو میلیون پول پیش اجاره این را همه نوشتند من خلاصه کردم معطل نشویم برای دو میلیون پول پیش اجاره که نداریم مجبور شدیم من و بچهها هر کدام یک ساکی دست گرفتیم هر کس دنبال یک سرپناه بگردد دنبال یک کارهایی بگردیم که کار شبانه روزی باشد یک گوشهای دخمهای هم به ما بدهند شب برای استراحت نوشته من یک زن چهل ساله هستم شوهر ندارد شوهرش را از دست داده با چهار بچه و در این جامعه یک خانم چهل ساله گرفتاریهای دیگری که نوشته من در رسانه مطرح نمیکنم هر کدام رفتیم گشتیم کار شبانه روزی پیدا کنیم ساک ما دست ما است جمعا مادر نمیتواند با چهار بچه زندگی بکند اینها هر کدام یک گوشه کنار باشند یک پیام دیگر نوشته من دلم برای بچه هایم بسوزد هر شب گریه میکنم کاش بالا دستیها به فکر ما بودند کاش خدا من را نمیآفرید کاش گناه نداشت و خود کشی میکردم وقتی وضع بچهها و زندگی ام را میبینم البته خودکشی گناه است گناه سنگینی است هیچ وقت راه حل گرفتاریها این حرفها نیست یک بینندهی دیگری پیام داده نوشته من پنج میلیون برای درمان ناباروری قرض کردم با سودی که روی این پول آمده پنج میلیون شده بیست و هشت میلیون با تاخیر و جریمه و دیرکرد الآن اجاره نشین هستم آن آقایی که ضامن ما شده آمده سراغ من، من هم مجبور شدم یک میلیون دوباره از یک جا پولی قرض کردم به این بدهم بلکه ما را رها بکند نمیرود شبانه روز نشسته در خانهی ما با این که خودش وضع مالی اش خیلی خوب است مورد دیگری نوشته زندگی برای من زجر آور است پنج دختر دم بخت دارم سن هایش را نوشته سی سال 32 سال 28 سال 25 سال معطل ام فقط به خاطر جهیزیه نمیتوانم هر خواستگاری که میآید مجبورم یک بهانهای درست کنم چقدر میشود آدم بهانه بیاورد تو پنج دختر داری یکی مشکل دارد دو تا آمادگی ندارد سه تا آمادگی ندارد باز پیامی است من شوهرم زندان است ما بی سرپرست هستیم فقط به خاطر پنج میلیون. یک جا پنج میلیون بتوانم وام بگیرم شوهرم را از زندان نجات بدهم نمونهی این پیامها فراوان است من بیش از این سراغ پیامها نمیروم تلخ است ولی به هر ترتیب جامعهی دینی ما باید در این غمها سهیم و شریک باشد خبر داشته باشد و دنبال راه حل بگردد.
شریعتی: ما واقعا نهاد حمایتی نیستیم که این پیامها را برای ما میفرستند به معنای واقعی کلمه با ما درد دل میکند.
حاج آقا حسینی: بله من صادقانه عرض میکنم اگر تهیه کنندهی خوب برنامه واقعا اجازه بدهند من نمیخواهم وسط راه برنامه را ول کنم بی انصافی است تنها بگذاریم ولی خدا میداند اگر اجازه بدهند من امروز خداحافظی بکنم خیلی برای من واقعا راحت تر است.
شریعتی: ان شاء الله کمک میکنیم دست به دست هم راه حلی پیدا میکنیم مشکلات کم و کمتر شود پیامهای امیدوار کننده تر بیشتر شود تا مرهمی شود برای این درد ها. حالا واقعا بینندههای خوب مان هم قطعا الآن متاثر شدند ما باید چه کار بکنیم یعنی جامعهی دینی چه وظیفهای دارد فرد فرد ما شاید ما امکانات نداشته باشیم چگونه میشود این دردها را کم کرد و از این دست پیامها را ما به حداقل برسانیم
حاج آقا حسینی: اگر شما یک آماری بگیرید میتوانید بپرسید الآن چند صد نفر نمیدانم چند هزار نفر من آمار دقیق ندارم افرادی که زندانی مثلا برای ده میلیون اند یا زیر ده میلیون اند پنج میلیون اند بیست میلیون اند مشکلات در زندگی شان پیش آمده هم آدمهای متقلبی نیستند اتفاقا آنهایی که متقلب اند بدهکاریهای کلان دارند آنها کمتر اسیر زندان اند یک آمار بگیرید شما برای مردم بخوانید چند نفر الآن در زندان اند برای ده میلیون برای پنج میلیون البته من تقاضا میکنم الآن باز بینندگان به ما پیام ندهند بگویند این چند خانوادهای که گفتید مشکلشان را برطرف کنیم مسئله این نیست هر کسی باید اطراف خودش را ببیند چرا ما نگاه نمیکنیم؟ خدا رحمت کند مرحوم آیت الله شیخ غلامرضا یزدی رضوان الله علیه معروف به فقیه خراسانی میگویند ایشان به بعضی از این پولدارها میرسیده میگفته من تعجب میکنم شما چطور خوابتان میبرد وقتی این همه گرفتاری را برای مردم میبینید چطور خوابتان میبرد آقای شریعتی شما تصور بکنید من نمیگویم یک سال نمیگویم دو سال تصور کنید ما یک شب یک هفته در زندان باشیم زن و فرزند ما تنها باشند برای این که نتوانستیم ده میلیون پنج میلیون بدهیم به طلبکاری تصور بکنید که من و چهار تا از بچهها ساک به دست بگیریم هر کس دنبال یک کاری بگردیم در یک خانهای کار بکنیم میشود یک مادری از چهار بچه اش جدا باشد هر کسی ساک به دستش باشد اگر اینها راست است وای بر ما برای این که زیر پله دخمهای پیدا کنیم آن جا زندگی بکنیم چرا؟ چون یک کسی نیست به ما دو میلیون پول پیش اجاره بدهد بخواهیم اجاره بکنیم من حرفم این است شما میفرمایید راه حل اش چیست؟ راست هم میگویید هم مردم ما هم حکومت مردم چه کردند؟ ما تا بحث دولت را مطرح میکنیم مردم هم خوشحال میشوند میگویند از این حرفها بگویید خوب است این کافی نیست ما گفتیم ما چه کردیم؟
شریعتی: حرف ما را گوش میکنند یا نمیکنند وظیفهی ما چیست؟
حاج آقا حسینی: وظیفهی ما چیست؟ چقدر مردم ما خمس مالشان را میدهند چقدر زکات مالشان را میدهند زکات مال چه کسی است؟ خمس مال چه کسی است؟ ما فکر میکنیم صدقاتی که ما میدهیم کافی است کسی که درآمد میلیونی دارد صبح از خانه میآید بیرون صد تومان دویست تومان بیندازد صندوق کمیته این شد صدقهی او؟ من باز هم عرض میکنم تاکید میکنم عزیزان دوباره نیایند سراغ این که این چند مورد مشکلشان را حل بکنیم هر کسی اطراف خودش خیلی ساده بگویم پیچیده اش نکنیم دیگر از این ساده تر نمیشود از پولمان نمیتوانیم بگذریم نه قرض که میتوانیم بدهیم چرا الآن قرض الحسنه در جامعهی ما این قدر ضعیف شده کم شده چه میخواهیم جواب خدا را بدهیم وقتی عدهای دارند دینشان را از دست بدهند من تعبیرات را واضح تر از این نمیتوانم بگویم دارند دین فروشی میکنند به خاطر پنج میلیون ده میلیون دختر ندارد یک خانم ندارد برای تهیهی جهیزیه اش من نمیدانم چه بگویم ما بگویم دروغ میگویم بگویم باور نداریم بگویم ایمان ما ضعیف است؟ این قرآن است سورهی مبارکهی بقره میگوید «مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ» (بقره/ 261) میگوید اگر شما یک درهم در راه خدا صدقه بدهید خدا هفتصد برابرش میکند «وَاللَّـهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ» (بقره/ 261) باز هم مضاعف میکند «وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (بقره/ 261) باز هم بیشتر جامعهی دینی ما چرا من وعدهی هفت صد برابری قرآن را برابر ندارم ولی وعدهی 22 درصدی سود بانک را قبول دارم؟
شریعتی: یک وقتی شما وعدههای الهی به صابران را که شروع کردید آن وقت خیلی تاکید داشتید به باور که ما با همین باورها زنده ایم.
حاج آقا حسینی: ما ضعف باور داریم من بارها گفتم امروز جامعهی ما مشکل کمبود اطلاعات دینی ندارد کمبود باورهای دینی است من باور میکنم بانک به من میگوید بیست درصد بیست و دو درصد سود به من میدهد این را باور میکنم پول هایمان را برداشتیم گذاشتیم در بانکها آن وقت قرآن میگوید من هفتصد برابر میدهم این یک پنجم بیست درصد یعنی از صد درصد یک پنجم اش قرآن میگوید هفتصد برابر در صدقه اش میگوید هفتصد برابر قرضش از صدقه بالاتر است اصلا نمیخواهد صدقه بدهی آن وقت میگوییم نه پول را میگذاریم بانک سود 22 درصدی را بگیریم این را از دست ندهیم ما مقصر هستیم حکومت مقصر است ما هم مقصر هستیم چه کسی این بانکها را تقویت کرده من ایام فاطمیه گرگان بودم مردم خوب گرگان از همین جا سلام عرض میکنم خدمتشان در یک خیابان میرفتیم خدا شاهد است من شماره کردم در یک خیابان کل جمعیت گرگان سی صد هزار نفر است یک شهر سی صد هزار نفره یک خیابان را من شماره کردم اسامی را نوشتم در یک خیابان 55 بانک خصوصی و دولتی بود اصلا ساختمانها باور کنید بانکی که با دویست متر با صد متر کارش اداره میشود هزار متر بنا دارد مردم بهتر میدانند لازم به گفتن نیست در یک خیابان 55 بانک خصوصی و دولتی بود یک شهر سی صد هزار نفره بیست تا از این خیابانها دارد آن وقت در نوزده خیابان دیگر چند تا است؟ جمع بزنند آمار بگیرند نگاه بکنند ببینند چند صندوق قرض الحسنه دارد ما که با دولت حرفمان به جایی نمیرسد چه بگوییم همه میگویند آقای رئیس جمهور میگوید البانک و ما ادرئک البانک قوهی قضائیه میگوید قوهی مقننه میگوید حالا ما با آنها کاری نداریم بسم الله ما مقصر هستیم چرا ما نمیآییم صندوق قرض الحسنه را تقویت کنیم صندوق نمیخواهد تو خبر داری برادرت دوستت رفیقت مشکل مالی دارد با پنج میلیون گرفتاری اش برطرف میشود حالا پیام میدهند ما دادیم به ما برنگرداندند گیرم دو میلیونش را به شما برنگرداندند این قدر آبرو ریزی نکنیم دو دفعه هم ندادند جایی نمیرود نمیگویم ندهند آنها باید بدهند اما اینها را بهانه نکنیم که در خیر بزرگی به اسم قرض الحسنه را تعطیل بکنیم از بین ببریم ما مقصر هستیم من آن جلسه عرض کردم شما الآن ببینید این آمارها را نمیشود منکر شد میشود مخفی کرد شما میگویید جامعه رو به صلاح برود فساد جامعه را گرفته همه میگویند نهی از منکر کنید امر به معروف کنید چطوری میخواهیم با این اوضاع مبارزه کنیم با فساد چطور میخواهیم مبارزه کنیم عرض کردم خدا میداند ما نباید شب خوابمان ببرد غیرت دینی ما ضعیف است در یک کشور هفتاد میلیونی مگر ما چقدر هستیم؟ هفتاد میلیون چقدرش پیرمرد هستند سالخوردهها هستند چقدرش کودک نوجوان هستند هیچ آمار را ببینید میگویند دوازده میلیون دختر و پسر وقت ازدواجشان است نمیتوانند ازدواج بکنند دوازده میلیون این برای یک کشور فاجعه است اعلام عزای عمومی باید کرد خدا میداند این را باید اعلام عزای عمومی کرد که یک کشور هفتاد میلیونی بیست میلیون سی میلیون چقدرش سالخوردهها پیرمردها چند میلیون کودکانش بچههای مدرسهای و دانش آموز قشر جوان دوازده میلیون شب را به صبح میرسانند دوازده میلیون دختر و پسر وقت ازدواجش است چطور میخواهند دین را حفظ بکنند؟ مگر با شعار درست میشود؟ مگر همین طور ساده همین طور حرف بزنیم؟ آقا نهی از منکر تا فردا صبح تا روز قیامت بگویید نهی از منکر جوان است در اوج جوانی است به خدا فاجعه است برای یک کشور من باز کاری ندارم دولت باید چه کار بکند جای خودش ما خودمان چه کار کردیم؟
شریعتی: چقدر امنیت و آرامش روانی را از دست میدهیم.
حاج آقا حسینی: همه چیز امنیت جامعه از بین میرود همه چیز از بین میرود در چنین کشوری که عرض کردم شوخی نیست ما ساده از این آمار کنار میرویم مردم کمک بکنند عرض کردم دیگر بیشتر بخواهیم به مردم بگوییم میترسیم انتقادی بکنیم میگویند شما چرا انتقادی صحبت میکنید من یک وقت گفتم این برنامهی پایش برنامهی خوبی است از مردم نظر بگیرد از مردم بپرسید راضی اند این پولشان چطور خرج شود؟ شما نمایندههای ملت هستید بپرسید من نگفتم 204 میلیارد تومان بودجه تصویب کردند برای همایشهای سال 94. پایش سوال کرد از مردم سوال کرد راضی هستید یا نه هشتاد درصد گفتند ما راضی نیستم مگر شما نمایندهی مردم نیستید؟ مگر نمیگویید مردم؟ بپرسیم از مردم شما به مربی خارجی تان میلیاردی پول بدهید بگویید مالیاتش هم با خود ما دست نزن تو خیالت راحت این آقا برود در کشور خودش آب بخورد یک لیوان آب بخورد چهار مرتبه مالیاتش را میگیرند بروید ببینید آمار مالیات کشورهای اروپایی را ببینید در کل دنیا همین طور است یک پرس غذا بخورد پنج بار مالیاتش را میگیرند بعد بیاید این جا بگویند مالیاتت هم با ما میلیاردی هم بدهیم دندان پزشکی ات هم با ما باشد بعد هفتهی گذشته شنیدید دختران مقطع دبیرستان در سیستان و بلوچستان سرویس مدرسه شان وانت است تصادف کردند 21 دانش آموز دختر دبیرستانی راهی بیمارستان شدند من میگویم شاید مردم راضی اند من خبر ندارم من میگویم بروید بپرسید آن جا را سوال کردید این جا را هم بپرسید کاری به اینها ندارم بیاییم خودمان را فعلا مقصر معرفی بکنیم ما چه کار کردیم به خدا این وعدهی هفت صد برابری قرآن را اگر باور بکنید ضرر نمیکنید .
شریعتی: نکاتی که شما گفتید دغدغههای شما انصافا دغدغههای مقدسی است این پیامها را هر کسی بخواند متاثر میشود و احساس میکند باید آستینها را بابا بزند و یک کاری بکند اما آیا واقعا نیاز به تمکن مالی فراوان است یا این که هر کسی در هر حد و اندازهای است میتواند.
حاج آقا حسینی: نکتهی مهمی است تا میگویی باز پیام میدهند اینها را به پولدارها بگویید شما صد هزار تومان میتوانی بدهی مردم ما اگر یک نفری صد هزار تومان در صندوقهای قرض الحسنه میگذاشتند یا قرض الحسنههای خانوادگی آشنایان خودشان فقط صد هزار تومان ضرب در هفتاد میلیون بکنید چه میشود؟ اصلا گرفتاری روی زمین میماند؟
شریعتی: یک نهضت مردمی به معنای واقعی کلمه.
حاج آقا حسینی: انفاق جای خودش. یک داستانی در زندگی امام هادی است ما خجالت میکشیم برای چه جامعه کبیره میخوانیم طرف آمد پیش امام هادی گفت من گرفتار هستم بیچاره ام از کوفه آمدم سامراء شما را ببینم گرفتاری مالی دارم حضرت دستشان خالی بود فرمود من هیچ چیز ندارم ولی یک خواهش دارم گفت چه خواهشی حضرت قلم و کاغذ گرفتند نوشتند من سی هزار درهم به این آقا بدهکار هستم گفت معاذ الله من کی گفتم شما به من بدهکار هستید فرمود مگر تو سی هزار درهم بدهکار نبودی؟ دینت را من منتقل کردم به ذمهی خودم من مدیونت هستم این هم نوشته گفت این پول شد برای من این را ببرم کوفه به من پول میدهند؟ فرمود کوفه به تو پول نمیدهند فردا بیا سامراء اصحاب من که نشستند در جلسهی عمومی داد بزن فریاد بزن سر و صدا کن کاغذ را بیاور از من مطالبه کن بگو کی بنا است پولت را بدهی گفت من غلط میکنم چنین کاری میکنم حضرت فرمود من قسمت دادم بپذیری حرف من را فردا آمد امام قسمش داده بود جلوی جمعیت کاغذ امضای امام را آورد گفت کی بنا است پول ما را بدهی آدم بدهکار یک کمی اعصابش خورد است آقا من از کوفه آمدم این جا سی هزار درهم این امضای شما است یا نه؟ کی بنا است پول را به من بدهی داد بیداد سر و صدا کسی از اصحاب امام هادی گفت آبرو ریزی نکن من میدهم بدهی آقا را اصلا ما بخواب ببینیم به عمرمان این طوری برای مومن آبرو بگذاریم مایه بگذاریم به عمرمان یک چنین کاری کردیم؟ چک رفیقمان را بدهیم بگوییم من چک میدهم تا حرف میشود همین که شما میفرمایید یا میگوییم این مال پولدارها است یا میگوییم ما دادیم و به ما پس ندادند یا میگوییم این خودش خیلی وضعش خوب است چشمش کور یک جور توجیه میکنیم عرض کردم چقدر ما خمس میدهیم؟ میگیریم میخوابیم چقدر ما زکات در کشور ما از حاج آقای قرائتی بپرسید ایشان آمار دارند چقدر زحمت کشیدند به کجا رسیده زکات؟ من نمیدانم نمیخواهم آمار بگویم هنوز خیلی فاصله داریم ما مسلمان هستیم ولی همین آمار این طوری مهم است چند درصد نماز خوانهای ما زکات میدهند؟ نماز را میخوانیم خرجی ندارد که چند درصد نماز خوانهای ما خمس مالشان را میدهند چند درصد نماز خوانهای ما صدقه میدهند به داد فقیر میرسند قرض الحسنه میدهند
شریعتی: کار به جایی رسیده دو سه درصد اضافه میشود به آمار زکات میگویند الحمدلله
حاج آقا حسینی: چقدر خوشحال هستند امام از آبروی خودش گذاشت. این یک بخش. شما بروید خبر بگیرید نمیدانم باز هم عرض میکنم ما بیشتر مخاطب این پیامها هستیم خبر داریم مردم هم باید خبر داشته باشند به روی خودمان نمیآوریم همین مرد بزرگ مرحوم شیخ غلامرضا فقیه خراسانی کتابی را یک وقت معرفی کردیم تندیس پارسایی شرح زندگی این مرد بزرگ است جنازه اش را مردم از تزرجان یزد تا خود یزد شصت کیلومتر راه تشییع کردند پیاده. مجسمهی خدمت بود این را میگویم حالا نگویند از امام هادی گفتی از خودتان بگویید این پیرمرد ایشان وقتی فقرا به او مراجعه میکردند و دستش خالی بوده گرفتاریهای مالی را مردم مراجعه میکردند نداشته به خدا افسانه نیست اینها الآن از یزد بروید از پیرمردهای یزدی بپرسید ایشان مال عهد قاجار نیست خانه اش را میفروخته پولش را بین فقرا تقسیم میکرده ارادتمندان زیادی داشته با خبر میشدند میآمدند میگفتند چرا این کار را کردی خانه را میرفتند دوباره برای آقا میخریدند از آن خریدار بار دوم بار سوم در این کتاب نوشته بپرسید از پیرمرد ها
شریعتی: این برمیگردد به همان عمق باور ایشان
حاج آقا حسینی: بله یعنی درد مردم غصهی مردم گرفتاری مردم این بخش گرفتاریهای اقتصادی که فراوان فراوان است گرفتاری خانوادگی هم زیاد است من اشارهی کوتاهی بکنم آن هم آدم را غصه دار میکند خدا میداند بخش عمدهای از وقت ما را میگیرد من افتخار هم میکنم ولو غصه است من گاهی در شهرها میگویند یک حرفی داریم مجال نیست میگویم پیام بدهید یقین داشته باشید تک تک پیامها را ما میخوانیم در بخش خانوادگی خانمی نوشته اینها غصه دارد اخلاق برادری ایمان گذشت ما میگوییم مسلمان هستیم میگوییم جامعهی علوی جامعهی مهدوی خانم نوشته من هجده سال است با شوهرم در خانهی مادر شوهرم زندگی میکنم نوشته وقتی شوهرم با من بد اخلاقی میکند دعوا میکند داد میزند فریاد میزند تکیه کلامش این است بلند شو برو خانهی پدرت عزیز من تو مرد هستی مسکن زن با تو است یعنی چه برو خانهی پدرت جزء نفقه است میگوید ده بیست روز طول میکشد بد اخلاقی میکند قهر میکند دوباره برمیگردیم به همان حالت چارهای نداریم زندگی میکنیم بعد ما میگوییم آن زندگی امیرمومنان را میخوانیم آن هفته ما نهج البلاغه این همه عفو و گذشت امیرمومنان چه فایدهای دارد گفتیم مناسب ماه رجب کدورتها را کنار بگذاریم صفا صمیمیت محبت این بحث بسیار زیبایی که حاج آقا فرحزاد این هفته دارند خانمی نوشته من به خاطر حرفهای سمت خدا زنگ زدم به برادرم گفتم ماه رجب است این طوری گفتم من میخواهم با تو آشتی کنم برادرم گفته تو چه کسی هستی؟ گفتم من خواهرم گفته تو خواهر من نیستی برو به جهنم پیامهایی که بچهها نوشتند شما آن هفته گفتید امام هشتم با امام جواد میگوید فَدَیتُکَ نَفسِی جان من به فدایت پدر ما فَدَیتُکَ نَفسِی نگوید فحش ندهد ما ممنون هستیم از آن طرف پدرها نوشتند شما میگویید که فاطمهی زهرا به پیامبر میگفت فَدَیتُکَ نَفسِی جان زهرا به فدایت بچههای ما فحش به ما ندهند فَدَیتُکَ نمیخواهیم. مشکلات خانوادگی مهر و محبت این جداییها این در یک کشوری هستیم ما آمار طلاق را دیدید سال گذشته بد است برای کشوری مثل ما 150 هزار مورد دو نفر از هم جدا میشوند یعنی سی صد هزار نفر یک فرزند داشته باشند یعنی چهارصد و پنجاه هزار نفر درگیر طلاق اند دو فرزند داشته باشند بعد ببینید دعواها سر چیست؟ من واقعا دیگر این غصهها برایم کافی است سعی میکنم صفحهی حوادث روزنامهها را نمیخوانم ولی تصادفا یک جایی بودم یک روزنامهای دستم آمد مفصل بود شاید بینندگان خوانده اند خواهر و پدرش را یک جوانی کشته مصاحبه کردند تو سابقهی چاقو قتل غارت نداشتی گفته نه من نشسته بودم پای ماهواره داشتم یک شبکهی ماهواره را میدیدم خواهرم زد یک شبکهی دیگر به او گفتم نزن که حالا ما هر چه بگوییم به خدا ماهواره بلای جان است به خدا ماهواره اینها بحثهای سیاسی نیست بحثهای دینی است تمام کانون خانواده را از بین برده فکر نکنید یک سریال بیست قسمت نگاه کردید تمام شد همهی ارزشهای اخلاقی ات را برایت از بین میبرد.
شریعتی: یک وقتهایی بدون این که حتی متوجه شویم.
حاج آقا حسینی: حساب شده کار کردند میگوید به خواهرم گفتم شبکه را عوض کن نکرد کردمش در یک اتاق قفل کردم آمد بیرون دوباره با هم درگیر شدیم کشتم خواهرم را. دیدم الآن پدرم میآید گفتم چه کار کنم خون خواهر به گردنم نیفتد طناب درست کردم حلق آویزش بکنم که بگویم خودش را حلق آویز کرد وسط این کار پدرم آمد پدرم با من درگیر شد پدرم را هم کشتم این بد نیست برای جامعهای که ما این همه ادعا داریم؟ آن هفته گفتم 550 هزار درگیری خانوادگی فقط ثبت میشود. نه خانوادگی درگیریهای خیابانی و نزاع ها. یک کمی نزدیک شویم.
شریعتی: خیلی ممنون دغدغههای شما واقعا دغدغههای محترمی است دغدغهی همهی ما است شاید یک مقدار محزون شدیم و کامها تلخ شد ولی شک ندارم همهی آنهایی که این دردها را دارند و این مشکلات را دارند الان بینندهی برنامهی ما هستند و دارند برنامهی ما را میبینند و بدانند که ما و همهی بینندههای خوب سمت خدا هم برایشان دعا میکنیم و کنارشان هستیم من همین جا خواهش میکنم نقدا یک دعا بکنید ان شاء الله دوستان خوبمان آمین بگویند
حاج آقا حسینی: بسیاری از این پیامها دعا است به نظر من میخواستم این را پایان برنامه بگویم همین جا شاید الآن بیشتر مخاطب باشد تقاضا میکنم هر کس هر کجا هست برای هر گرفتاری که هر نوع گرفتاری دارد به هر ترتیب میدانید چند میلیون آمین میگویند همراه با این دعا نمیدانم خیلی ما امیدوار هستیم دل شکسته پای برنامهی سمت خدا خیلی زیاد است و خداوند کنار این دلهای شکسته است أنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَةِ قُلُوبُهُمْ (منیة المرید/ 123) روایت داریم من میخواستم آخر برنامه بگویم همین جا میگویم فرقی ندارد تقاضا میکنم هر کس هر کجا است برای همهی گرفتاریها بیمارها مشکلات ان شاء الله تدبیر و درایت و عقل و مسئولین به یک فکری بیفتند مردم به یک فکری بیفتند دغدغهی مردم و مسئولین باشد هر کس هر کجا است سه مرتبه آیهی شریفه را با هم بخوانیم و دعا کنیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ» (نمل/ 62) خدایا به حق محمد و آل محمد گرفتاری همهی گرفتاریها را برطرف بفرما همهی آنهایی که چشم امیدشان به آمین این مردم و این برنامه است بینندگان این برنامه است خدایا به حق محمد و آل محمد گرفتاری شان را برطرف بفرما خدایا رحم و محبت و شفقت و برادری و هم دلی و هم دردی دینی به همهی ما عنایت بفرمای آشنایی به وظایف دینی مان و عمل به آن به ما توفیقش را عنایت بفرما مریضها آنهایی که ملتمس دعای این برنامه هستند به حق محمد و آل محمد شفای عاجل کرامت بفرما
شریعتی: الهی آمین خیلی ممنون. امروز دل خیلیها شاد شده همین که کنار ما هستید صدای ما را میشنوید این برای ما مغتنم است. صفحهی 437 قرار اهالی خوب سمت خدا است آیات 19 ام تا 30 ام سورهی مبارکهی فاطر در سمت خدای امروز تلاوت میشود لحظه لحظهی زندگی مان منور به نور قرآن و امیرالمومنین باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ ﴿١٩﴾ وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ ﴿٢٠﴾ وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ ﴿٢١﴾ وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّـهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿٢٢﴾ إِنْ أَنتَ إِلَّا نَذِيرٌ ﴿٢٣﴾ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ ﴿٢٤﴾ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ ﴿٢٥﴾ ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴿٢٦﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ ﴿٢٧﴾ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّـهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّـهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ ﴿٢٨﴾ إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّـهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ ﴿٢٩﴾ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ ﴿٣٠﴾
ترجمه:
نابینا و بینا [کافر و مؤمن،] یکسان نیستند، (۱۹) و نه تاریکی ها و نه روشنایی، (۲۰) و نه سایه و نه باد گرم سوزان، (۲۱) و زندگان و مردگان هم یکسان نیستند. بی تردید خدا [دعوت حق را] به هر کس بخواهد می شنواند؛ و تو نمی توانی [دعوت حق را] به کسانی که در قبرهایند بشنوانی. (۲۲) تو فقط بیم دهنده ای، (۲۳) یقیناً ما تو را در حالی که مژده دهنده و هشدار دهنده ای، به حق و راستی فرستادیم، و هیچ امتی نبوده مگر آنکه در میان آنان بیم دهنده ای گذاشته است. (۲۴) اگر تو را تکذیب می کنند [اندوهگین مباش] همانا کسانی هم که پیش از اینان بودند [پیامبران را] تکذیب می کردند، در حالی که پیامبرانشان معجزه های آشکار، و نوشته ها [یی مشتمل بر پند و موعظه و مناجات] و کتاب روشن [که حاوی احکام و قوانین بود] برای آنان آوردند. (۲۵) سپس کافران را [به سبب کفرشان به عذابی سخت] گرفتیم؛ پس کیفر من چگونه بود؟! (۲۶) آیا ندانسته ای که خدا از آسمان آبی نازل کرده است، پس به وسیله آن میوه هایی که رنگ هایش گوناگون است، پدید آورده ایم، و در برخی از کوه ها راه هایی است به رنگ های مختلف: سپید و سرخ و سیاه پر رنگ، (۲۷) و نیز از انسان ها و جنبدگان و چهارپایان [مانند میوه ها و راه های کوهستانی] رنگ های گوناگون وجود دارد. از بندگان خدا فقط دانشمندان از او می ترسند؛ یقیناً خدا توانای شکست ناپذیر و بسیار آمرزنده است. (۲۸) قطعاً کسانی [مانند علی بن ابی طالب (علیه السلام)] که همواره کتاب خدا را می خوانند و نماز را برپا می دارند و از آنچه روزی آنان کرده ایم در نهان و آشکار انفاق می کنند، تجارتی را امید دارند که هرگز کساد و نابود نمی شود. (۲۹) [این همه را انجام می دهند] تا [خدا] پاداششان را کامل عطا کند و از فضلش بر آنان بیفزاید؛ یقیناً او بسیار آمرزنده و عطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک است. (۳۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: این جا سمت خداست که با احترام به رسم هر روز با افتخار تقدیم نگاه شما میشود به همراهی و هم دلی با شما به خودمان میبالیم اشارهی قرآنی امروز را بفرمایید
حاج آقا حسینی: این دو آیهی پایانی که تلاوت شد إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّـهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ اگر تجارت میخواهید که در آن کساد نباشد به خدا این تجارتهای دیگر نهایتش این است که 22 درصد است آن را مقایسه بکنید با 700 برابر آنهایی که قرآن را میخوانند نماز هم میخوانند نماز را به پا میدارند ولی این کافی نیست بلافاصله چند جای قرآن اقامهی نماز در کنارش وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ است اینها حساب دارد یک حرف در قرآن اگر جلو عقب است یک ترتیب یک واو کم و زیادش نظام دارد یک تلاوت قرآن دوم اقامهی نماز سوم انفاق است ما به آنها دادیم یک وقتی گفتیم فرق فکر قارونی و موسوی این است که قارون میگفت «إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي» (قصص/ 78) زحمت کشیدم خودم به دست آوردم من همین جا بگویم در ذیل همین آیه الآن باز در پیامها است کارگرانی که شاکی اند میگویند حقوق ما را درست نمیدهند پیمان کار عزیز خدا به تو خیر بدهد برکت بدهد به مالت برکت بدهد سودت را همان که خدا معین کرده همه جای خودش خدا میداند در پیامها مجال نیست بخوانم نوشته اگر حقوق من را سر وقت میدادند زندگی من اداره میشد هیچ چیز نمیخواهم من گدا نیستم صدقه هم نمیخواهم حقوق من را سر وقت بدهند من مجبور نباشم از این و آن قرض بکنم گرفتاری تا حقوقم برسد من هیچ چیز نمیخواهم نوشته ماهی هفتصد تومان به من نمیدهند کم است نخواستم این را سر وقت به من بدهید آقای پیمان کار خدا به تو برکت بدهد ما نمیخواهیم بگوییم خوبها کم اند خواندیم چقدر پیام داشتیم پیمان کاری که وقتی بدهی اش را از دولت میگیرد که دولت هم باید بدهی اینها را زود تر بدهد اول حقوق کارگرها را میدهد بعد میرود سراغ سود خودش بعد برای خودش برمیدارد إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّـهِ تلاوت قرآن وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً گاهی مخفی میدهند گاهی علنی برای یادگیری دیگران يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ کسادی ندارد اینها باور میخواهد ما ضعف باور داریم ضعف اطلاعات دینی نداریم من باور بکنم چون در صدقه هم گفتند در قرض هم گفتند من همین جا خواهش میکنم الآن ما آسیبها را گفتیم ولی خداییش آن قدر این همه کارهای خیر این همه صندوقهای قرض الحسنه این همه آزادی زندانیها این همه مساجد درمانگاهها بیمارستانها اینها هم کار خیر همین مردم است این هم روی باورهای دینی همین مردم است ولی اینها کم است خیلی باید از اینها بیشتر پرواز بکنیم اوج بگیریم سیدالشهدا در همین دنیا تجارت کرد شد سیدالشهدا کسی در حضور امیرمومنان دنیا را مذمت کرد حضرت فریاد زد به سرش فرمود متجر الاولیا الله دنیا تجارت خانهی اولیاء خدا است در دنیا میشود تجارت کرد لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ چقدر این آیه زیبا است اگر این تجارت را با خدا انجام دادید لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ تفوی خدا اجرشان را بدون کم و کاست میدهد الآن بعضی جاها سرمایه گذاری میکنیم روزی که میرویم بگیریم باز میگویند چند درصد چه و چه الآن هم یک پرس غذا میخوری میگویند مالیات ارزش افزوده من نمیدانم غذا خوردن چه ربطی به مالیات ارزش افزوده دارد تکان میخوری میدهند مالیات ارزش افزوده این گوشه کنار را این قدر میزنند تا سود را بدهند به تو اما قرآن میگوید توفی را لغت معنا کرده یعنی شما یک چیزی را به طور کامل دریافت بکنید یک قطره اش نریزد خدا یک جوری اجر را میدهد یک ذره اش نمیریزد گم نمیشود وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ نه فقط اجرش را میدهیم اضافه اش را هم میدهیم گاهی میگویند این سود علی الحساب است علی الحساب است خدا میگویند این را علی الحساب داشته باشید توفی است مالیات هم کم نمیکنیم وَيَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ باز دوباره دست بر نمیدارد قرآن إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ خدا غفار است خدا غفور است خدا شکور است خدا سپاسگزار است خدا قدر نعمت را میداند ِيُوَفِّيَهُمْ یک کامل میدهیم دو يَزِيدَهُم اضافه میکنیم سوم شکور است غَفُورٌ شَكُورٌ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ است این در هر صفحهی قرآن شما بگردید این پیامها را دارید راه راه دو طرفه است با خدا معامله کنید چقدر ما این حدیث را خواندیم ارْحَمُوا مَنْ فِي الأَرْضِ يَرْحَمْكُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ (مستدرك الوسائل، ج 9، ص 159) به زمینیها رحم کنید آسمانیها به شما رحم میکنند تا این جا اگر ما رسیدیم باز به برکت همین خیرینی است آنهایی که کار خیر میکنند ما خوبی زیاد داریم البته مخاطب ما متاسفانه غمها و غصهها است ان شاء الله شادیها و خوبیها هم بیاید یک کمی جبران شود این خوبیها را هم ما داریم من خبر دارم یک آقایی چهار هزار خانواده را یک نفر اطلاع ندارد از یک نفرشان تحت پوشش خودش قرار داده اگر راضی بود کسی بفهمد همهی عالم فهمیده بودند یک نفر چهار هزار خانواده را یک تنه تحت پوشش قرار داده یک نفر اطلاع ندارد از اینها کم نداریم ولی من میگویم باید یک نقطهی پروازی باشد به یک جایی برسیم.
شریعتی: ان شاء الله این نقاط ضعف نباشد و مسیر هموار شود خیلی ممنون دوستان به من بگویند ما چقدر فرصت داریم. حسن ختام فرمایشتان شما را میشنویم.
حاج آقا حسینی: سخن آخری که من میگویم در این پیامها فراوان بود من حداقل یک اشارهای کرده باشم از باب ادای احترام گفتیم هر هفته است کسانی که پیام میدهند ماه رجب است شما خیلی از ماه رجب و رحمت ماه رجب گفتید ولی ما یک گناهانی کردیم یقین داریم خدا ما را نمیآمرزد من نمیدانم این چه گناهی است این یقین از کجا میآید؟ سخت ترین بد ترین من سربسته بگویم خدا میداند به هر ترتیب رسانهی ملی است اقتضائاتی دارد گناهانی که نمیشود ما بر زبان جاری کنیم هر گناهی که شما کردید دیگر از آن گناه بالاتر باشد چقدر نوشتند این هفته حتما در برنامه به ما بگویید جواب ما را بدهید گناهی که از آن دیگر بالاتر قابل تصور نیست هر نوع خیانتی هر نوع گناهی ما نباید به کسی بگوییم نقل گناه گناه است فقط بین خود و خدا دوای این درد استغفار است آن نماز امیرمومنان که گفتیم نماز توبه است اول مفاتیح است اگر کسی ذرهای نا امیدی دارد این حدیث را بشنود امام صادق فرمود کسی نماز را بخواند صورتش را از قبله برنمیگرداند مگر این که خداوند تمام گناهانش را میآمرزد این نماز در مفاتیح است نماز امیر مومنان عین نماز صبح است هیچ فرقی ندارد فقط در نماز صبح شما یک توحید میخوانید این جا پنجاه توحید میخوانید دو دو رکعت میشود چهار رکعت اسم دیگرش نماز توبه است به جای یک توحید پنجاه تا توحید جمعا میشود دویست توحید امام صادق فرمود کسی که این نماز را بخواند ماه رجب است ماه رحمت است صورتش را از قبله برنمیگرداند مگر این که خداوند تمام گناهانش را میآمرزد. ان شاء الله تقاضایی که ما داشتیم از تهیه کننده هم ترتیب اثر بدهند
شریعتی: نه حاج آقا نفرمایید بعدا در موردش صحبت میکنیم پیامهای امیدوار کننده ان شاء الله دوستان میفرستند از این غصهها کم میشود بشارتی به دوستان خوبمان بدهم ما از فردا در نمایشگاه بین المللی کتاب هم حضور خواهیم داشت محصولات فرهنگی ما در آن جا عرضه خواهد شد مصلای بزرگ امام خمینی محل برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب شبستان اصلی سالن 20 غرفهی 28 منتظر حضور گرم شما هستیم دعا بفرمایید خداحافظی کنیم
حاج آقا حسینی: از خدا میخواهیم محبت و مهربانی و صفا و صمیمیت را بین مردم ما بیشتر ایجاد بکند ایمان ما به وعدههای الهی را خداوند در ما بیشتر بگرداند با ایمان میتوانیم همهی مشکلات را حل بکنیم.
شریعتی: ان شاء الله نمایشگاه بین المللی کتاب شبستان اصلی سالن 20 غرفهی 28 منتظر شما هستیم. والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.