94-02-22-حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی -(سیرهی تربیتی امام علی علیه السلام)
کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
موضوع: سیرهی تربیتی امام علی علیه السلام
تاریخ: 22-02-94
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میگویم به همهی هم وطنان عزیزم خانمها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز. امروز سمت خداییها مهمان بهار فرهنگی پایتخت هستند نمایشگاه بین المللی کتاب تهران همان طور که دیروز هم عرض کرده بودیم خدمت شما برنامهی امروز را از این جا تقدیم نگاه دریایی و آسمانی شما میکنیم خیلی خوشحالیم که در این لحظات از این جا به شما سلام میکنیم. یک تشکر ویژه و مخصوص از همهی دوستان عزیزی که دست به دست هم دادند تا این ارتباط به صورت زنده و مستقیم تقدیم نگاه شما شود. در محضر حاج آقا حسینی قمی هستیم. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوشحالیم خدمت شما در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران هستیم.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همهی بینندگان خوب برنامهی سمت خدا چون فردا شب بیست و پنجم ماه رجب شب شهادت امام موسی بن جعفر سلام الله علیهما است شهادت آن حضرت را هم به همهی عزیزان تسلیت عرض میکنم ان شاء الله فردا شب و روز پنج شنبه در مجالس حضرت شرکت خواهند فرمود جمعه هم عزیزان میدانند بیست و ششم ماه رجب وفات حضرت ابوطالب پدر بزرگوار امیرمومنان سلام الله علیه و بزرگ حامی پیامبر اسلام است امیدوارم که بتوانیم حق این مطلب را نسبت به این شخصیت بزرگ و بزرگوار ادا کنیم من ابتدا عرض میکنم مباحثی در مورد هفتهی گذشته و پیامهای بینندگان و عکس العمل عزیزان خودمان است که ان شاء الله بعد از تلاوت قرآن بحث خواهیم کرد.
شریعتی: حتما بازتابهای متفاوتی داشته بعد از تلاوت قرآن در محضر حاج آقا حسینی عزیز خواهیم بود. غرفهی برنامهی سمت خدا و شبکهی سه سیما در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران راهرو بیست غرفهی 28 است دوستان میتوانند محصولات فرهنگی را از این جا تهیه بکنند و استفاده بکنند. مهمان نهج البلاغهی شریف خواهیم بود.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم در بخش کلمات حکمت آمیز حکمت 372 امیرالمومنین علیه السلام یک بیان بسیارنورانی دارند خطاب به جابر بن عبدالله انصاری یَا جَابِرُ قِوَامُ اَلدِّینِ وَ اَلدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ (حکمت 372 نهج البلاغه) بسیار بسیار حکمت مثل همهی حکمتهای امیرمومنان سلام الله علیه است فقط من اجازه میخواهم خیلی سریع چون مخاطب این حکمت شخصیت بزرگواری به نام جابر بن عبدالله انصاری است یک اشارهای میکنم مشخص شود چه مخاطبی دارد. جابر فرزند عبدالله انصاری است پدر بزرگوارش در جنگ احد به شهادت رسید فرزند شهید است ثانیا خودش یکی از مجاهدین رکاب پیامبر است در بسیاری از جنگها همراه پیامبر حضور داشته و جالب است من مخصوصا به جوانهای عزیز میگویم از بیست سالگی در رکاب پیامبر در همهی نبردها شرکت کرده است مطلب سوم بعد از پیامبر از مجاهدین همراه امیرمومنان سلام الله علیه بود و مطلب چهارم این داستانی که فراوان عزیزان شنیده اند اولین زائر اربعین سیدالشهدا سلام الله علیه است همراه با عطیه آمد و مطلب پنجم این که کسی است که این افتخار را داشت سلام پیامبر را به امام باقر علیه السلام رساند عمر طولانی داشت از پیامبر خدا امیرمومنان تا امام باقر سلام الله علیه 94 ساله بود در مدینه از دنیا رفته است جملهی آخری که اضافه میکنم مرحوم حاجی نوری در مستدرک الوسائل وقتی به شخصیت این مرد بزرگوار میرسد میفرمایدلَهُ فَضائِل لا اُحصِی فضیلتهای این بزرگوار را نمیشود به حساب آورد به شماره نمیشود آورد این اجمالی از شخصیت بزرگوار است که مخاطب این حکمت است البته همهی ما مخاطب این حکمت هستیم ولی مخاطب اولش جابر است یَا جَابِرُ قِوَامُ اَلدِّینِ وَ اَلدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ (همان)اگر من بخواهم خلاصهای از این حکمت بگویم حضرت امیر میخواهند بفرمایند سعادت دین و دنیای همهی مردم چهار چیز است یک عالمانی که به علم خودشان عمل بکنند الگوی عملی جامعه باشند تعلیم دوم تعلم آنهایی که بروند از محضر مردمی که بروند از محضر مردمان دینی استفاده بکنند سوم تقسیم عادلانهی ثروت است انسانهای بخشندهای که برای جود و بخشش شان بخل نورزند اهل سخاوت باشند و چهارم اگر عدهای گرفتار فقر بودند صبر بر مشکلات و سختیها مخصوصا حضرت در این مسئله به مشکل فقر اشاره کرده است این پیامش است پس پایههای سعادت یک جامعه تعلیم، تعلم تقسیم عادلانهی ثروت و صبر بر همهی مشکلات مخصوصا فقر است یَا جَابِرُ قِوَامُ اَلدِّینِ وَ اَلدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍعَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ (همان) پایهی اول و رکن اول سعادت یک جامعه عامل مستعمل است خیلی مهم است نه هر عالمی عالمی که به علمش عمل بکند من همین آغاز سخن یک داستان بگویم ببینید نقش تاثیر عمل میدانید مردم به گفتهها کمتر توجه میکنند آن چیزی که بیشتر روی مردم تاثیر دارد عمل است کردار است یکی از شاگردان مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضی حائری تازگی هم از دنیا رفتند نزدیک چهلم ایشان است از ایشان شنیدم ایشان میفرمودند شاگرد حاج آقا مرتضی حائری فرزند موسس حوزهی علمیهی قم بودند میفرمودند وقتی به زندگی خودمان نگاه میکردیم شاگردان این بزرگوار اگر دین ما حفظ شد اگر ایمان ما حفظ شد نه مرهون شنیدههای ما بود مرهون آن چیزی بود که از مرحوم آیت الله حائری دیده بودیم عمل این مرد بود یعنی وقتی اینها به این شخصیتها نگاه میکردند خدا ترسی را در زندگی شان میدیدند معاد باوری را در تمام زندگی اینها میدیدند این بود که اینها را میساخت اخلاق عملی شان نه فقط صرف گفتار یک داستانی هم از خود مرحوم آیت الله عظمی شیخ عبدالکریم حائری پدر ایشان موسس حوزهی علمیهی قم این هم عجیب است یکی از عزیزان میفرمودند روزهای آخر عمرشان بوده در بستر بیماری بودند که بعد از این بیماری از دنیا رفتند یکی از ارادتمندان ایشان یک گوسفندی را میفرستد منزل ایشان میگوید این گوسفند را قربانی کنند دستور بدهید قربانی کنند گوشتش را بین فقرا تقسیم بکنند خدا به شما سلامتی برگرداند مرحوم آیت الله عظمی میفرمایند گوسفند کجاست میگویند در حیاط منزل میگویند بفرمایید این گوسفند را شخصیتی با آن همه خدمت موسس حوزهی علمیهی قم که من در حالات امام میدیدم به امام گفته بودند چرا مرحوم آیت الله حائری آن قیام و انقلابی که شما کرد شما شاگرد ایشان بودید چرا ایشان این کار را در برابر رضاخان نکرد امام فرموده بود حفظ حوزهی علمیهی قم که توسط ایشان انجام شد کمتر از قیام و انقلاب ما نبود این مرد با تمام حسناتی که داشت فرمودند گوسفند را بیاورید آوردند ایشان دستی روی این گوسفند کشیده بود فرموده بود خوش به حالت تو را قربانی میکنند گوشتت را یک عده مومنین استفاده میکنند نیرو میگیرند نماز میخوانند دعا میخوانند نماز شب میخوانند من چه کنم؟ تو کارت با قربانی تمام میشود عبدالکریم چه کار بکند؟ چند بار این جمله را تکرار میکنند تو که تمام میشوی ما دلمان برای گوسفند میسوزد کهای بابا این را دارند قربانی میکنند اگر راستش را بخواهید گوسفندان باید دلشان به حال ما بسوزد او قربانی شد تمام شد فرمود عبدالکریم چه کار بکند که مرگ اول حساب کتاب است اینها باور داشتند این باور ایمان باور معاد این است که اثر دارد لذا امیرمومنان میفرماید ارکان و پایههای دین چهار چیز است یک عالمی که به علم عمل کند دوم جَاهِلٍ لاَ یَسْتَنْکِفُ أَنْ یَتَعَلَّمَ(همان) دیگران هم حاضر باشند کوتاهی نکنند بروند از محضر عالمان دینی استفاده بکنند امروز حالا اگر بخواهیم واقعا یک گلایهی دوستانهای هم بکنیم امروز آن تعلیم یعنی آن تشنگی برای تعلیم ما نداریم آن طوری کهباید باشد درست است مردم برنامههای رسانه را میبینند سمت خدایی باشد برنامهی مذهبی باشد اینها کافی نیست ما نگفتیم بیایید نهضت آشتی با نهج البلاغه ایجاد کنید چقدر جلسهی آشنایی آشتی با نهج البلاغه است. فردا شب شب شهادت امام موسی بن جعفر سلام الله علیهما است یک داستانی از حضرت بگویم در این بحث خیلی نکتهی زیبایی دارد این داستان را همهی مصادر قدیمی نقل کردند مرحوم کلینی در کافی دارد مرحوم شیخ مفید در ارشاد دارد یک کسی بود در عصر امام موسی بن جعفر سلام الله علیهما به نام عبدالله بن حسن این آقا معروف بود در جامعه شهرت داشت به این که آدم خوبی است سه ویژگی درباره اش گفتند كَانَ زَاهِداً مِنْ أَعْبَدِ أَهْلِ زَمَانِهِ يَتَّقِيهِ السُّلْطَانُ لِجِدِّهِ فِي الدِّينِ وَ اجْتِهَادِهِ وَ رُبَّمَا اسْتَقْبَلَ السُّلْطَانَ فِي الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ بِمَا يُغْضِبُهُ وَ كَانَ يَحْتَمِلُ لِصَلَاحِهِ(الخرائج و الجرائح ، ج 2 ، ص 650) در عبادت در زهد نمونه بود بالاتر از این اهل امر به معروف نهی از منکر بود در حالاتش است حتی با حاکمان زمان خودش اینها را مر به معروف میکرد نهی از منکر میکرد آنها هم به خاطر موقعیتی که داشت ملاحظه اش را میکردند یک وقتی امام موسی بن جعفر این آقا را دید این آقایی که زاهد عابد اهل امر به معروف نهی از منکر است در جامعه معروف به خوبی است خیلی جالب است حضرت به او فرمود مَا أَحَبَّ إِلَيَّ مَا أَنْتَعَلَيْهِ من خیلی دوست دارم حالاتی که تو داری خیلی خوشحالم از حالاتی که داری تو اهل زهد عبادت امر به معروف داری همه چیزت خوب است ولی یک اشکال در زندگی ات است عرض کرد چه اشکالی بفرمایید برطرف کنیم أَنَّهُ لَيْسَتْ لَكَ مَعْرِفَةٌ فَاطْلُبِ الْمَعْرِفَةَبی معرفت هستی خدا پدرش را بیامرزد که سوال کرد معرفت چیست اگر نپرسیده بود هر کس یک جوری تفسیر میکرد حضرت فرمودند قَالَ وَ مَا الْمَعْرِفَةُ قَالَ اذْهَبْ وَ تَفَقَّهْدین را بفهم فقه یعنی فهم، فهم دین پیدا کن حدیث یاد بگیر از راه حدیث دین را بفهم همهی این خوبیها جای خودش یعنی اگر بناست فقط نماز کنیم فقط عبادت کنیم فقط شب زنده داری فراوان شنیده ایم روایات فراوان است چقدر اهل بیت سفارش میکردند در کنار عبادت تعلیم فهم دین است جالب است گفت کجا بروم دین یاد بگیرم حضرت در مدینه بودند فرمودند این همه فقها در مدینه هستند مالک بن انس است دیگران هستند حضرت یک کار زیبایی کردند خواستند اول عطش و تشنگی در او ایجاد بکنند بعد بیایند سراغ خود حضرت فرمودند این همه کلاس درس است در مدینه مکتب در برابر اهل بیت فراوان بود مکتب زیاد است در اهل بیت برو یکی از این مکاتب را ولی حضرت رهایش نکرد فرمود هر چه از این مکتبها یاد گرفتی بیاور به من عرضه کن نشانم بده این رفت یک چند وقتی رفت و لابد دفتری دستکی هر چه یاد گرفته بود آورد خدمت امام گفت محصول این مدتی که من رفتم اینها بوده جالب است عین روایت این است حضرت وقتی چیزهایی که یاد گرفته دید حرفهایی که در مکاتب دیگر یاد گرفته بود رفته بود چند وقت جلسات فقهای دیگر حضرت وقتی حرف هایش را دید اَبطَلَهُ کُلَه تک تکش را باطل کرد گفت این باطل است این باطل است اینهایی که یاد گرفتی همه اش باطل است من یک آدرسی بگویم دوستان شاید بگویند این باطل است یعنی چه یک کتابی است به نام سیری در صحیحین نوشتهی مرحوم آقای نجمی از نویسندگان معاصر تازه از دنیا رفتند خدا رحمتشان کنند خیلی هم زحمت کشیدند خیلی هم چاپ شده الآن هم در نمایشگاه انتشارات ناشرین مختلف دارند این را ایشان یک نگاه اجمالی کرده یک سیری در صحیح مسلم صحیح بخاری این چیزهایی که از غیر مسیر اهل بیت است ببینید خدا را چطور معرفی کردند من وقت نیست وارد جزئیات شوم خدایی که جسم است خدایی که از آسمان هفتم نزول میکند زمین میآید با جسمش میآید کلا ببینید عزیزان ببینند حضرت وقتی روایاتی که درسهایی که در مکتبهای دیگر یاد گرفته بود گفت فایده ندارد بگذار کنار گفت چه کار کنم گفت برو یاد بگیر زرنگی کرد گفت من دیگر جای دیگری نمیروم فردای قیامت پیش خدا میگویم خدایا من خواستم تشنه بودم این آقا دست من را نگرفت دیگر جایی نمیروم حضرت دیدند نه آمادگی دارد جلسهای برایش گذاشتند داستان حقانیت امیرمومنان ولایت امیرمومنان را مفصل بیان کردند ائمه را یک یک تا رسید به خودشان امام موسی بن جعفر گفت من تازه از راه آمدم میشود یک معجزهای هم به من نشان دهید خیلی زیبا است حضرت فرمودند آن درخت را میبینی برو به آن درخت بگو موسی بن جعفر میگوید بیا همین. به هر ترتیب تازه واردی است دلش میخواهد یک معجزهای هم باشد رفت به درخت گفت درخت حرکت کرد آمد محضر آقا موسی بن جعفر من به پایان داستان کاری ندارم ولی شاهدم این است كَانَ زَاهِداً مِنْ أَعْبَدِ أَهْلِ زَمَانِهِ ولی آقا چه چیزی از او توقع داردقَالَ اذْهَبْ وَ تَفَقَّهْ و اُطلُبِ الحَدیِث این جا نمایشگاه کتاب است ما جدا کتاب در زندگی ما نقش ندارد آن هفته نگفتم شهید مطهری با پنجاه و هفت هشت سال عمر هشتاد و چهار کتاب از او منتشر شده ما هشتاد و چهار کتاب مطالعه کرده ایم؟ نه یک کتاب برداریم چند صفحه بخوانیم بگذاریم کنار پس حضرت فرمودند ارکان دین و دنیای مردم پایههای دین و دنیای مردم چهار چیز است عالمی که به علمش عمل بکند جاهلی که برود یاد بگیرد و جَوَادٍ لاَ یَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ آدمهای بخشندهای که اهل جود و بخشش باشند اگر کسی ثروت دارد سخی باشد باز من فقط یک جمله اشاره میکنم مجال کم است میخواهیم در بخش دوم مطالب بیشتری عرض بکنیم اگر کسی این حدیث از امام صادق استما هم باید بشارت داشته باشیم هم انذار نمیشود همه اش بشارت باشد هر دوی آن لازم است امام صادق فرمود مَا آمَنَ بِاللهِ وَ لَا ِبرَسُولِهِ وَ لَا ِبوِلَاَیتِنا به خدا به رسول به ولایت ما اهل بیت ایمان نیاورده چه کسی؟ مَن اِذَا عَطَاهُ کسی که اگر برادر مومنش بیاید در یک گرفتاری به او مراجعه بکند لَم یَضحَک فِی وَجهِهِ با خنده با خوش رویی از او استقبال نکند نه این که حاجتش را برآورده کند آن جای خودش یک گرفتاری آمد لبخند بزند با شادی برخورد کند آقای ثروتمند آقایی که پولی شغلی مسئولیتی داری اگر کسی به تو مراجعه کرد با شادی نه با بداخلاقی الآن عزیزان میگویند خیلی وقتها به ما مراجعه میکنند توان انجامش را نداریم حضرت تکلیف آنها را مشخص کرده فرمود اگر میتواند حاجتش را برآورده کند اگر نمیتواند واسطه شود از آبروی خودش مایه بگذارد بنابر این بخش سوم ثروتمندانی که اهل جود و بخشش باشند.
شریعتی: این هم یکی از پایهها است.
حاج آقا حسینی: بله و فَقِیرٍ لاَ یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ اگر کسی گرفتار فقر است در گرفتاریها فَقِیرٍ لاَ یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ درست است آدمهای ثروتمند وظیفه دارند اگر آنها به وظیفه شان عمل نکردند فقیر هم به خاطر فقر آخرتش را به دنیا نفروشد جواد و بخشنده وظیفهای دارد جای خودش اما این بهانه نمیشود فقیر بگوید او به وظیفه اش عمل نکند من در فقر گرفتارم من هم دین فروشی میکنم. حضرت میفرماید وَ إِذَا بَخِلَ اَلْغَنِیُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ اَلْفَقِیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ معروف اگر پولدارها کوتاهی کردند درست است فقیر نباید دین بفروشد ولی گاهی این طوری پیش میآید ولی وَ إِذَا بَخِلَ اَلْغَنِیُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ اَلْفَقِیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ فقرا آن وقت اگر دینشان را فروختند این گناهش گردن چه کسی است؟ این هشدار است این را زیاد بینندگان شنیدند اگر یک فرزندی وقت ازدواجش باشد پدرش کوتاهی بکند و گناهی مرتکب شود در عین حالی که او گناه کار است ولی پدر هم مقصر است من میخواهم بگویم این کلام امیرمومنان است باور بکنیم اگر کسانی میتوانند گرفتاری گرفتارها را برطرف بکنند کوتاهی نکنند و اگر کوتاهی کردند آنها دین فروشی کردند گناه خودشان سر جایش ولی اینها در آن گناه سهیم هستند آن هفته عرض نکردیم؟ اگر دوازده میلیون جوان وقت ازدواجشان است و نتوانستند ازدواج بکنند آنها به گناه افتادند گناهشان سر جای خودش است ولی منی که میتوانستم قدمی بردارم و کوتاهی کردم یادم باشد در آن گناه سهیم هستم
شریعتی: خیلی ممنون مستفیذ و بهره مند شدیم مثل همیشه خیلی خوشحالیم از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران همراه شما هستیم به تعبیر مقام معظم رهبری این جا بهار کتاب است انس ما با مطالعه بیشتر شود خیلیها گفتند ما شهرستان هستیم نمیتوانیم در نمایشگاه شرکت بکنیم به یاد همه تان هستم دوستانی که میخواهند محصولات فرهنگی و کتابهای معرفی شده در برنامه را تهیه بکنند میتوانند به سایت ما مراجعه بکنند دوستان به آنها خواهند گفت که چگونه محصولات فرهنگی و کتابها را تهیه بکنند مشرف میشویم به محضر قرآن کریم طبق قرار امروز برمیگردیم صفحهی 444 آیات 55 تا 70 سورهی مبارکهی یس ان شاء الله لحظه لحظهی زندگیتان منور به نور قرآن باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ ﴿۵۵﴾ هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِؤُونَ ﴿۵۶﴾ لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ ﴿۵۷﴾ سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِيمٍ ﴿۵۸﴾ وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۵۹﴾ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿۶۰﴾ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿۶۱﴾ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿۶۲﴾ هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۶۳﴾ اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿۶۴﴾ الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۶۵﴾ وَلَوْ نَشَاء لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ ﴿۶۶﴾ وَلَوْ نَشَاء لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ ﴿۶۷﴾ وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ ﴿۶۸﴾ وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ ﴿۶۹﴾ لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۷۰﴾
ترجمه:
همانابهشتیان درچنین روزی درسرگرمی وصف ناپذیری شیرین کام وخوش اند. (۵۵) آنان و همسرانشان در زیرسایه هایی [آرامبخش] برتختهایی [آراسته چون حجله عروس] تکیه میزنند. (۵۶) برای آنان در آنجا میوهها [ی عالی و مطبوع] و آنچه دلشان بخواهد فراهم است. (۵۷) باسلام [ی پرارزش و سلامتبخش] که گفتاری از پروردگاری مهربان است. (۵۸) و [نداآید:] ای گناهکاران! امروز [ازصف نیکان] جداشوید. (۵۹) ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را مپرستید که او بی تردید دشمن آشکاری برای شماست؟ (۶۰) واینکه مرا بپرستید که این راهی است مستقیم، (۶۱) وهماناشیطان گروه بسیاری ازشما را گمراه کرد ،آیاتعقّل نمیکردید [که پیروانش به چه سرنوشت شومی دچار شدند؟] (۶۲) این است دوزخی که به شما وعده میدادند. (۶۳) امروز به کیفر کفری که همواره میورزیدید ،درآن درآیید. (۶۴) امروز بر دهانهایشان مُهرخاموشی نهیم و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان به اعمالی که همواره مرتکب میشدند ،گواهی میدهند! (۶۵) واگربخواهیم [درهمین دنیا] دیدگانشان را محو میکنیم ،پس به [سوی همان] راه [گمراهی] بر یکدیگر پیشی میگیرند؛ نهایتاً چگونه و کجا میتوانند [صراط مستقیم را] ببینند؟ (۶۶) و [نیز] اگربخواهیم آنان را درجای خودشان مسخ میکنیم، [و به صورت جمادی خشک در میآوریم] که نه بتوانند بروند و نه بازگردند، (۶۷) و به هرکس عمرطولانی دهیم،او را درعرصه آفرینش [به سوی حالت ضعف، سستی،نقصان و فراموشی] واژگونش میکنیم ؛پس آیا تعقّل نمیکنند؟ (۶۸) و به پیامبر،شعر نیاموختیم و [شعرگویی] شایسته او نیست. کتاب [او] جز مایه یادآوری وقرآنی روشنگر [حقایق] نیست، (۶۹) تا کسانی راکه [به عقل و هوش واستعداد] زنده اند هشدار دهد، و فرمان عذاب بر کافران محقق و ثابت شود. (۷۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شریعتی:خیلی خوشحالیم همراه شما هستیم و در کنار شما امروز سمت خداییها مهمان نمایشگاه بین المللی کتاب تهران هستند اشارهی قرآنی امروز را حاج آقای حسینی فرمایند
حاج آقا حسینی: آیهی 63 که تلاوت شد «هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُو عَدُونَ»من یک داستانی بگویم خدا رحمت کند مرحوم محمد قمی مرحوم شیخ عباس صاحب مفاتیح آقا زادهای داشتند به نام حاج میرزا علی آقای محدث زاده ایشان میفرمودند پدر ما در طول سال یک ساعت به اذان صبح بیدار میشدند نماز شب میخواندند که ما گاهی با صدای گریهی پدرمان از خواب بیدار میشدیم میفرمودند یک شب بعد از نماز شبشان شروع کردند سورهی یس را تلاوت کردن که قلب قرآن است و خیلی سفارش شده رسیدند به این آیه «هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ»آن قدر گریه کردند که از این آیه رد نشدند تا اذان صبحگریه کردند و تکرار میکردند ما بعضیها باور داریم گفتم باور میخواهد مرحوم آقای حائری باور داشت امام باور داشت این مرد بزرگ باور داشت بعضیها بازی میکنیم با آیات یک سلطان ظالم جائر خون آشامی به وزیرش گفت ما تصمیم گرفتیم برای بعد از مرگمان سنگ قبری درست کنیم چه بنویسیم روی سنگ قبر گفت قبلهی عالم شما کجا به فکر قبر و سنگ و قیامت هستید گفت حالا خواستند بعد از مرگشان یک تشکیلاتی راه بیندازند گفت نه ما تصمیم گرفتیم تو فقط بگو چه مناسب است روی سنگ قبر بنویسیم بعد از مدتی خبر آورد گفت من فکر کردم هیچ آیهای مناسب تر از این آیه نیست گفت روی سنگ قبرت بنویس «هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُو عَدُونَ»روایت هم داریم که الْقَبْرُ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّار(بحارالانوار،ج6، ص 205) ان شاء الله خدا به همهی ما رحم بکند.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون حیف است در نمایشگاه کتاب باشیم و کتاب معرفی نکنیم دو کتاب دست من است دوستان نشان بدهند از تالیفات حاج آقای حسینی عزیز ما است سیرهی علوی در دو جلد سیرهی تربیتی و اخلاقی و حکومتی امام علی علیه السلام مجموعه مباحث سمت خداست که حاج آقا حسینی کتاب را به رشتهی تألیف در آوردند دست مریزاد و خدا قوت خدمت شما و بازخوانی تاریخ کربلا این کتاب هم بسیار کتاب خوبی است من تورق کردم کتاب بسیار جامعی است چهارده مجلس عاشورایی این هم از تالیفات حاج آقای حسینی عزیز ماست سلسله مباحث برنامهی سمت خدا که دوستان تهیه بکنند و بهره مند شوند در نمایشگاه بین المللی کنتاب غرفهی شبکهی سه و برنامهی سمت خدا راهرو بیست غرفهی شماره 28 است دوستان مراجعه بکنند کتابها را تهیه بکنند یا برای ما پیامک ارسال بکنند یا به سایت ما مراجعه بکنند samtekhoda3.ir با توجه به فرمایشات شما در هفتهی گذشته بازتابهای بسیار متفاوتی داشته من پیامها را خواندم پیامهای بسیار عمیقی رسید مردم هم بسیار متاثر شدند هم این که با آن درک و فهم عمیقشان نکاتی را متذکر شدند که من احساس میکنم حیف است در برنامهی امروز به آن نپردازید. شما که میدانید ما برنامهی این هفته را هفتهی گذشته ضبط کرده بودیم صادقانه خدمت بینندگان عزیز عرض بکنیم ولی تحت تاثیر آن همه پیام محبت آمیزی که مردم داشتند من به تهیه کنندهی خوب برنامه جناب رکنی گفتم که برای احترام به این همه پیامهای محبت آمیز ما بیاییم برنامه را زنده برگزار کنیم و مخصوصا امروز هم در نمایشگاه این برنامه برگزار شد با همهی گرفتاریهایی که داشتم به دوستان هم عرض کردم امروز را تا غروب بمانم در نمایشگاه برای این که از نزدیک به این همه اظهار محبت.
شریعتی: بینندگان عزیز بخشی شان در استودیوی ما حضور دارند دوستان تصویر جمعیت را نشان بدهند بدانند دوستداران برنامهی سمت خدا این جا حاضر هستند.
حاج آقا حسینی: من خدا شاهد است بدون مبالغه عرض میکنم به قدری پیامها زیبا بود محبت آمیز بود در ارتباط با موضوعی که هفتهی گذشته داشتیم در مورد این که باید به هم برسیم گرفتاریهای همدیگر را برطرف کنیم درد هم را بفهمیم چرا کوتاهی میکنیم خیلی پیام بود من آن هفته گفتم به خاطر تألمات روحی من با برنامه خداحافظی کنم من نمیدانم این را بگویم یا نه شما پیامها را دیدید به قدری پیام از خارج از کشور بود شخص مطرح نیست به برنامه مردم انس و علاقهای دارند و الا من قابل نیستم من صادقانه عرض میکنم پیامها را که مطالعه کردم باز اشک ما در آمد ولی این مرتبه از اظهار محبتی که عزیزان داشتند. نتیجهی آن هفته من میخواهم یک مطلبی را این هفته عرض بکنم بلکه ان شاء الله این همه هم یاری بینندگان به یک ثمرهای برسد ما با دوستان کارشناس صحبت کردیم مشورت کردیم جلساتی داشتیم به این نتیجه رسیدیم الآن خیلیها در پیامها نوشتند که خود سمت خدا بیاید صندوق قرض الحسنه تشکیل بدهد خود شما بیایید ما به شما اعتماد داریم هر چه شما بگویید پول بدهیم شما واسطه شوید به نیازمندان یا قرض الحسنه عزیزان بیننده میدانند این واقعا کار پیچیدهای است کار برنامه نیست این خودش تشکیلات بسیار مفصلی میطلبد حالاما گیرم به صد نفر به هزار نفر رسیدیم به ده هزار نفر رسیدیم مشکل یک کشور هفتاد میلیونی این طور حل شدنی نیست ما با کارشناسان به نتیجه رسیدیم من با یک مقدمهای پیشنهاد را عرض میکنم بینندگان عنایت بکنند عزیزان مخصوصا قدیمیها بیشتر یادشان است در گذشته یک جلساتی بود در محلات و شهرستانها به آنها میگفتند سیاره حالا میگویند جامعه انجمن هیئت قدیمها میگفتند سیاره در خانهها میچرخید کارش چه بود؟ یک عالم دینی دعوت میکردند یک جلسه داشتند سه کار اصلی داشتند یکی تلاوت قرآن بود بحث قرآن تلاوت قرآن آموزش قرآن فهم قرآن تفسیر قرآن بود همهی کارهای قرآنی بود دوم احکام بود مسائل میگفتند احکام دینی شان را یاد میگرفتند نماز حمد و سوره شان را نمازشان را درست میکردند من سوال میکنم عزیزان قدیما که رسانه نبود این همه جلسات گسترده نبود شما دین تان را کجا یاد گرفتید در همین جلسات و سیارهها نبود همین هیئتهای خانگی و ماهانه و هفتگی و محلی نبود؟ این کار دوم یکی قرآن با همهی محورها احکام با همهی محورها سوم به فریاد هم دیگر رسیدن گرفتاریهای همدیگر را برطرف کردن صندوق قرض الحسنه بود جهیزیهی دختری را بخواهند تامین بکنند بود یک کسی مریض بود به عیادتش بروند معرفی مورد ازدواج بود همه چیزش بود ما تا برنگردیم من با همهی وجود عرض میکنم تا باور نکنیم و برنگردیم به همان کارهای قدیمی خودمان مشکلات حل نمیشود هر کسی در محلهی خودش جلسهای بگیرد همان جلسات هیئتها حالا میگویند هیئت انجمن سیارههای قدیمی را داشته باشیم هم قرآن در آن باشد معارف باشد نهج البلاغه باشد رفع گرفتاری باشد این طرح را ان شاء الله کارشناسان پیگیری میکنند مخاطبین هم امکان آمادگی بکنند.
شریعتی: ما هم در حد بضاعت میتوانیم حمایت بکنیم.
حاج آقا حسینی: ان شاء الله من یک بار دیگر با کمال تواضع تقدیر تشکر میکنم امروز آمدیم در نمایشگاه که حضوری تا غروبی بعضیها من واقعا شرمنده ام یک آقایی پیام داده بود آقای شریعتی ما که ایشان نیستیم شما به ایشان بگویید ما میخواهیم دست آقای حسینی را ببوسیم من دست بینندگان و پای عزیزان را میبوسم این جا آمدم بمانم چند ساعتی دست عزیزان را ببوسم ولی دل ما میخواهد یک کاری شود بلکه ان شاء الله از همین جا شروع شود ان شاء الله بینندگان همراهی بکنند.
شریعتی: ان شاء الله فکر میکنم اتفاق خوبی خواهد افتاد اگر مردم خوب مان فرد فردشان احساس مسئولیت بکنند دست به دست هم بدهند جز با کمک آنها این اتفاق میسر نیست ما هم در خدمت آنها هستیم
حاج آقا حسینی: من به یک سلسله پیامها هم اشارهای میکنم و ادای احترامی به حقوق آنها کرده باشم یقین داشته باشند که ما پیامها را میخوانیم دهها پیامک بود در مورد موضوع کفارات یک بار دیگر اشاره کنم عزیزی نوشته بود خیلی شما آسان گرفتید یا بیان شما خیلی روشن نبود. من این را اشاره میکنم خیلی ساده عرض میکنم اگر کسی ماه رمضان مثلا سال گذشته سه سال گذشته پنج روز روزه نگرفته ده روز روزه نگرفته مریض بوده مسافرت بوده روزه نگرفته در فاصلهی تا این رمضان باید بگیرد اگر نگرفت در این یازده ماه در این فاصله روزه را قضا نکرد مثلا مال سه سال قبل بوده هنوز نگرفته دو ماه رمضان از آن گذشته اگر از رمضان آمدیم بیرون تا فاصلهی رمضان بعد قضای آن روزهها را نگرفتیم قضای روزه جای خودش یک دانه باید قضا بکند مسافرت بوده مریض بوده اما یک جریمه هم دارد کفاره است کفاره اش چقدر است؟ خیلی ساده عرض میکنیم برای هر روز 750 گرم گندم یا نه آسان تر یک کیلو نان بعضیها گفتند شما گفتید یک دانه نه یک کیلو پس یا 750 گرم گندم یایک کیلو نان مثلا اگر من از سه سال پیش بعضیها نوشتند در دفترهایشان ده روز روزه داشتیم مال سالهای قبل ماه رمضان گذشته نگرفتیم ده روز قضایش را به جا بیاورند ده کیلو نان یا 10 تا 750 گرم برای ده روز به فقیر بدهند هر کسی هر فقیری که سراغ داریم فقیر را هم گفتیم این نیست که رو به قبله خوابیده باشد دخل و خرجش با هم نخواند این فقیر است این مال کسانی است که میگویند کفارهی تاخیر جریمهی این که به تاخیر انداختند اما اگر کسانی عمدا خوردند این را زیاد در پیامها داشتیم بالاخره شیطان بازی داده جوانی بودم به هر دلیلی یک روز روزه ام را عمدا خوردم چه کار کنم؟ رسالهها نوشته قضایش جای خودش اما باید یکی از سه کار را انجام دهد شصت مسکین را اطعام بکنی یا شصت روز را روزه بگیری یا شصت برده آزاد بکنی این را که میگویی مردم پشیمان میشوند خدا رحمت کند آیت الله زنجانی سید احمد زنجانی میفرمودند آسان بگیرید مردم مشتری شوند نماز شب نگویید چهل مومن و سی صد استغفرالله نه یازده رکعت مستحب است بقیه اش را نخواندی مردم مشتری میشوند من میخواهم آسان بگویم نه این که حکم را عوض کنم شصت روز روزه نمیشود شصت برده از کجا بیاوریم بردهای نیست شصت مسکین را اطعام کنید یعنی شصت نفر را برویم چلو کباب بدهیم نه آسان است برای یک روز که عمدا خوردید باز شصت کیلو نان به فقیر بدهید یا شصت تا 750 گرم که میشود چهل و پنج کیلو به شصت فقیر بدهید فرقی که با آن قبلی دارد این است که آن جا همه اش را میشود به یک فقیر داد ولی این جا به شصت فقیر باید پیدا کنید برای یک روز بدهید این یک کم سخت است این را آقایان خانمها اگر میخواهند انجام بدهند خیالشان را راحت بکنند به دفاتر مراجع تحویل بدهند پولش را بدهند به دفاتر مراجع آنها شصت فقیر که هیچ شش هزار فقیر به آنها مراجعه بکنند پس در عمدی برای هر روز 45 کیلو گندم یا به شصت فقیر یا پولش را بدهند به دفتر مراجع که آنها به شصت فقیر بدهند
شریعتی: پولش را نمیشود به شصت فقیر داد؟
حاج آقا حسینی: سوال خوبی است میشود ما پولش را خودمان بدهیم در آن قصهی بخش اول یا دوم پول را اگر بخواهیم به فقیر بدهیم باید فقیر را وکیل کنیم خودش برود نان بخرد بگوییم آقای فقیر من شصت کیلو نان میخواستم صد کیلو نان زیاد داشتیم هر چه ولی این پول را شما وکیل هستید از طرف من نان را بخرید توجه داشته باشد فقیر که نان را دارد به وکالت من میخرد اگر نه توجه داشته باشد به فقیر مطمئن باشید که این کار را میکند پول را نرود خرج دیگری بکند هر وقت پول نان بخرد این در ذهنش باشد این را دارم از طرف آقایی که کفاره داده میخرم این را عزیزان مخصوصا از فیض ماه رجب عقب نمانند یک مسئلهی دیگری بینندگان خیلی پیام داده بودند ما بحث بیمهی موتور را گفته بودیم ما گفتیم 100 هزار تومان بینندگان گفتند معلوم شد شما موتور ندارید راست میگویند ما موتور نداریم گفتند 100 تومان نیست سی صد تومان است سی صد تومان هم به هر شکلی است دیهی 220 میلیونی دارد خدای نکرده حادثهای پیش نیاید گرفتار نشویم بعضی از بینندگان حرف خوبی نوشتند که ما حاضر هستیم وقتی میرویم بیمه مان را یک ماه دو ماه با تاخیر که میرویم بیمه جریمهی این دو سه ماه را میگیرد من از شما سوال میکنم اگر شما ماشین تان را یک ماه دیر بروید بیمه بکنید اگر در آن یک ماه اگر حادثهای به شما پیش بیاید بیمه به شما خسارتی میدهد؟ نخیر پس چرا جریمه اش را میگیرد؟ در آن ایام به شما خدمت نمیدهد اگر شما ایامی که بیمه تان تمام شده به شما خسارت نمیدهد چرا شما جریمه میدهد عزیزان در پیام هایشان نوشتند کجای اسلام برای کار نکرده جریمه میگیرند اگر میخواهید اینها تنبیه شوند بسم الله این باید برود بیت المال مثل بانکها جریمهی دیرکرد حتی اگر بشود راهی برایش پیدا کرد نباید در جیب بانک برود این را هم باز پیشنهاد داده بودند که متاسفانه بیمه شرطش گواهینامه است گواهینامه شرطش پایان خدمت است نوشت ما حاضر هستیم برویم ولی پایان خدمت نداریم بنابراین گواهینامه نمیتوانیم بگیریم که برویم بیمه بگیریم درست است یک سری محرومیتها برای اینهایی که نرفتند خدمت سربازی است ولی باید بروند ولی محدودیتها را حذف کنند سند به نامشان نمیشود خیلی محرومیتها است ولی این یک محرومیت جان مردم است این همه زندانی داریم اخیرا یک طرحی در مجلس تصویب شد ولی شنیدم نیروی انتظامی مخالفت کرده که درست نیست این حرف مردم است اینها حتما باید بروند سربازی جای خودش محرومیتهای دیگر باشد حالا این محرومیتها باشد چطور میشود؟ سربازی نرفته ولی گواهینامه بگیرد بیمه کند این همه زندانی برای بیمه نداشته باشیم خیلیها درگیر هستند و حرف آخری که اگر در دقیقهی آخر من اضافه کنم باز به احترام پیامهایی که بینندگان عزیز دارند نوشتند بحثی که در مورد ازدواج زنانی که شوهرانشان از دنیا رفته یا مردانی که همسرانشان از دنیا رفته ما گفتیم انصافا چیز عجیبی است در جامعهی ما خانمی شوهرش از دنیا رفته دو سال بعد هم بخواهد ازدواج بکند جامعه نمیپذیرد یا به عکس این را هم ان شاء الله باید مفصل بپردازیم. من دعایی بکنم خیلی در پیامها بود من باز هم اعتراف میکنم نه به دعای خودمان ولی به میلیونها آمینی که در برنامه است امیدواریم تقاضا میکنم از بینندگان هر کس هر کجا گفتیم دل شکسته پای این برنامه زیاد است سه مرتبه این آیه را دعا کنیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ» (نمل/62)
خدایا به حق محمد و آل محمد همهی آنهایی که پای این برنامه هر حاجتی دارند به حق صدیقهی طاهره به حق آقا موسی بن جعفر که فردا شب شهادتشان است حوائجشان را برآورده به خیر بفرما مریض هایشان را لباس عافیت بپوشان رفع همّ و غم و گرفتاری از همه شان بفرما.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.