پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

94-03-19-حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی - سیره تربیتی امام علی علیه السلام در نهج البلاغه

کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
موضوع: سیره تربیتی امام علی علیه السلام در نهج البلاغه
تاریخ: 19-03-94

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

شریعتی: سلام می‌گویم به همه‌ی شما خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز در هر کجا که هستید باغ ایمانتان آباد آباد باشد همین ابتدای برنامه از خداوند متعال مسئلت می‌کنم این روزها و شب‌های باقیمانده‌ی ماه شعبان برای همه‌ی ما پر خیر و برکت باشد به رسم سه شنبه‌ها در محضر حاج آقای حسینی هستیم سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه‌ی بینندگان خوب برنامه در دعا است که در روزهای پایانی ماه شعبان انسان این دعا را زیاد بخواند حدیث از امام رضا علیه السلام است اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا فيما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فيما بَقِىَ مِنْهُ (مفاتیح الجنان، اعمال ماه شعبان) خدایا اگر تا این جای ماه شعبان ما را نیامرزیدی در این چند روز باقیمانده‌ی مانده شعبان ما را بیامرز یک روایت خیلی زیبایی از امام رضا علیه السلام در این زمینه است اگر مجال شد بعد از تلاوت می‌خوانم هفته‌ی دیگر شب چهارشنبه شب آخر ماه شعبان است یک هفته بیشتر باقی نمانده و باید آماده‌ی آن ضیافت الله شویم نمی‌دانم آماده شدیم یا نه.
شریعتی: به رسم سه شنبه‌ها دوستان می‌دانند مهمان سفره‌ی ناب نهج البلاغه هستم امروز حاج آقای حسینی برای ما باز هم از نهج البلاغه و سیره‌ی تربیتی امام علی علیه السلام خواهند گفت.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم در بخش حکمت‌ها حکمت 94 کسی در محضر امیرمومنان علیه السلام یک دعایی کرد دعا کرد اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ خدایا من را در آزمون قرار نده فتنه به معنای آزمون است خدایا من را امتحان نکن حضرت وقتی این جمله را شنیدند فرمودند لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ هیچ کدام از شما نباید بگویید اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ چرا گفتی خدایا من را امتحان نکند لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ همه‌ی ما در آزمون هستیم همه‌ی انبیاء اولیاء همه‌ی بندگان از آزمون هستند این سنت الهی است وَ لَكِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ اگر می‌خواهید بگویید بگویید فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ آن آزمون‌هایی که در آن آزمون‌ها شکست شویم شکست بخوریم خدایا به تو پناه می‌بریم از آن آزمون و الا اصل آزمون جزء سنت‌های الهی است سربلندی در آزمون را بخواهیم بعد حضرت استشهاد کردند به این آیه «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ» (انفال/ 28) حضرت اشاره فرمودند به این آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی غافر آیه‌ی 15 صریح قرآن است اولاد انسان ثروت انسان وسیله‌ی آزمون ما هستند اگر کسی بگوید اللهم انی اعوووذ بک فتنه یعنی خدایا من ثروت نمی‌خواهم اولاد نمی‌خواهم یکی از سخت ترین آزمون‌های ما همین دو آزمون است اولاد و اموال. بدون تعارف عرض می‌کنم ما در خیلی از آزمون‌های الهی موفق می‌شویم نماز اول وقت را خواندیم الحمدلله ماه رمضان روزه می‌گیریم حج بیت الله حرام مشرف می‌شویم زیارت ائمه عتبات همه‌ی این‌ها را داریم میلیون‌ها نفر نوبت حج عمره دارند اما در این دو آزمون به مشکل برمی‌خوریم این که انسان بتواند ثروت را از حلال تهیه بکند ربا خواری رشوه خواری حرام خواری کم فروشی و انواع اقسام حرام خواری‌ها را نکند و واجبات مالی را بپردازد خمس زکات را بدهد به فقرا رسیدگی بکند حق این اموال را ادا بکند در این آزمون خیلی از ما شکست می‌خوریم با دوستان این حرف‌ها را نداریم ببینید چند درصد نمازخوان‌ها روزه گیرهای ما این‌هایی که حج کربلا عتبات مشرف می‌شوند همین مستحبات ولی حساب دارایی که می‌رسد واجبات مالی که می‌رسد مشکل پیدا می‌کنیم حق الله سخت است خمس سخت است زکات سخت است صدقات سخت است صریح قرآن است «وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ، لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُ‌ومِ» (معارج/ 25-24) لذا امیرمومنان به این دو آزمون مخصوصا اشاره کردند یکی آزمون ثروت یکی آزمون اولاد. آزمون اولاد هم خیلی سخت است مثال می‌زنم خیلی از ما در بسیاری از این آزمون‌ها نمره می‌آوریم اما فرزندان ما از ما تقاضاهایی دارند که می‌دانیم درست نیست خلاف شرع است ولی روی محبت بیش از حدی که به فرزندان داریم تسلیم آن‌ها می‌شویم حضرت گفت نگو خدایا من را امتحان نکن یعنی شما اولاد ثروت نمی‌خواهی صریح قرآن است که اولاد و ثروت امتحان است چرا می‌گویی امتحان نکن اگر می‌خواهی دعا کنی بگو مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ در این آزمون‌ها شکست نخوریم در آزمون ثروت و اولاد مخصوصا در این دو آزمون دست گذاشتند حکمت بعدی حکمت 95 است جالب است پس مال و ثروت شد آزمون در حکمت بعدی سُئِلَ عَنِ الْخَيْرِ از حضرت سوال کردند خیر چیست سعادت انسان به چیست خیلی زیبا است ما خیلی تلگرافی عرض می‌کنیم حضرت فرمود لَيْسَ الْخَيْرُ أَنْ يَكْثُرَ مَالُكَ وَ وَلَدُكَ سعادت خیر به این نیست که ثروت خیر و سعادت می‌آورد یا اولاد این که آدم باز همین‌ها را بتواند چطور از این‌ها استفاده بکند آن جا می‌فرماید آزمون است این جا می‌فرماید فکر نکن تمام خیر و سعادت در مال و فرزند است نه مهم این است راهش را بلد باشی حضرت می‌فرماید خیر در سه چیز است خیلی زیبا است وَ لَكِنَّ الْخَيْرَ أَنْ يَكْثُرَ عِلْمُكَ وَ أَنْ يَعْظُمَ حِلْمُكَ علم و دانایی ات خیر سعادت انسان به علم و دانایی است به حلم و بردباری است سوم وَ أَنْ تُبَاهِيَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ به بندگی خدا است این‌ها نشانه‌های سعادت است اگر آدم علمش را داشت همان مال را می‌تواند چطور استفاده بکند اگر باورهای دینی داشت همان مال را می‌تواند خوب استفاده بکند در زندگی ما درگیری مشکلاتی است سعادت این است انسان در این درگیری‌ها حلم داشته باشد مخصوصا دوباره این جا به این سه اشاره می‌کنند اساسی ترین وسایل ابزار سعادت انسان علم و دانایی حلم و بردباری و عبادت و بندگی خداوند. حدیث ادامه دارد نمی‌خوانم پیام این دو کلمه حکمت آمیز این است مواظب باشیم ثروت اولاد اگر درست استفاده شد و آدم دانش استفاده از این‌ها را داشت حلم و بردباری داشت این‌ها را وسیله‌ی عبادت قرار داد آن وقت خیر است و الا آزمون سنگینی است که خیلی‌ها شکست می‌خورند یک داستانی است که شیخ طوسی در امالی نقل می‌کند کسی آمد محضر امام صادق ظاهرا زیاد می‌آمده خدمت حضرت می‌دید حضرت خیلی اسم سلمان فارسی را زیاد می‌برند یک روزی با کمال ادب گفت یَا سَیِّدِی آقای من پیامبر این همه اصحاب داشته امیرمومنان این همه یاران داشته چه شده در میان همه‌ی این‌ها شما این قدر اسم سلمان را می‌آورید او سوال کرد که چقدر ذکر سلمان فارسی را می‌کنید حضرت فرمود سلمان محمدی بگو سَلمَانُ مِنَّا اَهلُ البَیت (بحارالانوار، ج 22، ص 326) حضرت فرمود جهتش سه چیز است فرمود به سه جهت نام سلمان را زیاد می‌آورم آن قدر امام صادق یاد کرده که اصحاب تعجب کردند سه ویژگی داشت يثَارُهُ هَوَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى هَوَى نَفْسِهِ سلمان خواست و میل مولایش امیرمومنان را بر خواست و میل خودش مقدم می‌داشت نمی‌گفت من چه می‌خواهم می‌گفت مولای من امیرمومنان چه می‌خواهد خیلی مهم است کتاب‌ها شرح می‌خواهد تسلیم محض امام باشیم از خودمان اجتهاد نکنیم در هر کجا سر دو راهی‌ها قرار می‌گیریم توجیه کنیم فرار کنیم انتخاب امام صادق است دومین ویژگی سلمان این است که وَ الثَّانِيَةُ حُبُّهُ الْفُقَرَاءَ فقرا را خیلی دوست داشت وَ اخْتِيَارُهُ إِيَّاهُمْ عَلَى أَهْلِ الثَّرْوَةِ وَ الْعُدَدِ فقرا را مقدم می‌داشت بر این‌هایی که فقط قدرت و ثروت و زر و زور دارند بیشتر با خاکی‌ها و طبقات پایین بود سوم وَ الثَّالِثَةُ حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ الْعُلَمَاءِ وَ الثَّالِثَةُ حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ الْعُلَمَاءِ (امالی، ص 133) سلمان با علم و دانش خیلی سر و کار داشت پس یک خواست مولایش امیرمومنان دو هم نشینی با فقرا سه هم نشینی با عالمان فرمود به این جهت من زیاد نام سلمان را می‌برم من به این مناسبت هر دو هم حبه للفقرا که خیلی مهم است هم حبه للعلم این که آدم فقرا را دوست داشته باشد به فکر فقرا باشد
شریعتی: اگر ما این ویژگی‌ها را داشته باشیم می‌شود امیدوار بود حضرات یاد ما بکنند
حاج آقا حسینی: قطعا عنایت خواهند داشت من چند روز پیش خدمت آیت الله محقق داماد بودم ایشان فرزند مرحوم آیت الله عظمی محقق داماد است ایشان داماد آیت الله عظمی حائری بودند ایشان داستانی نقل کردند فرمودند روزی که مرحوم آیت الله عظمی حائری از دنیا رفت در زمان ایشان بعد از وفات ایشان سه نفر بودند مراجع آن زمان یکی آیت الله عظمی صدر، خوانساری و حجت این‌ها بعد از آیت الله حائری مرجعیت داشتند مقدمات آمدن آیت الله بروجردی را فراهم کردند همه‌ی آبروی خودشان را در اختیار آیت الله بروجردی قراردادند ایشان می‌فرمودند روز تشییع جنازه‌ی آیت الله عظمی حائری موسس حوزه‌ی علمیه‌ی قم مردم نشسته بودند آماده شود جنازه برای تشییع آیت الله عظمی صدر هم آمده بودند برای تشییع آیت الله حائری یک پیشکاری داشتند آمد یک جمله‌ای در گوش آیت الله صدر پدر امام موسی صدر گفتند یک جمله‌ای در گوش آیت الله صدر گفت همه‌ی مردم هم نشستند آماده اند برای تشییع جنازه‌ی آیت الله عظمی حائری موسس حوزه تا این جمله را گفت ایشان فریادش بلند شد داد زد وای وای وای مردم ریختند دور آقا که چه به آقا گفتند فرمودند ببینید این چه می‌گوید یک پیشگاری داشتند به نام کلب علی شاه گفتند چه گفته گفت می‌گوید شما دارید جنازه را می‌برید برای تشییع من ظهر در این خانه هیچ چیز ندارم که غذا برای اهل خانه درست کنم هیچ چیز شیخ برای خودش نگذاشته اگر یادتان باشد در صحیفه امام است امام یک وقت اشاره کردند به داستان که حاج شیخ ما یعنی موسس حوزه وقتی از دنیا رفت در خانه اش غذا نبود برای پختن فریادش بلند شده بود هیچ چیز نیست ظهر غذا بدهند مرجعی با آن عظمت این داستان را برای این گفتم که این مردی که وقتی از دنیا می‌رود غذا در خانه اش نیست برای زن و فرزندش روزهای آخر عمرش ناراحت بوده کسی می‌پرسد از دوستان برای چه ناراحت هستید خبر داشته مرحوم آیت الله عظمی مبلغ بالایی بده کاری داشته پنجاه هزار تومان هفتاد سال پیش می‌گفت چرا غصه می‌خورید این را قرض شخصی که نکردید برای حوزه و اداره‌ی حوزه خرج کردید آن هم در دوره‌ی رضاخانی کسی بتواند حوزه را اداره بکند یک وقت به امام گفته بودند که چرا کار انقلابی که کردید چرا استاد شما حاج شیخ این کار را نکرد فرمود کاری که ایشان کرد و حوزه را در عصر رضاخان حفظ کرد بالاتر از انقلاب ما بود گفتند برای چه ناراحت هستید پنجاه هزار تومان شخصی نیست برای حوزه است ایشان جمله‌ای جواب دادند واقعا مو بر بدن انسان راست می‌شود آن‌ها چه بودند ما کجا یک مرجع تقلید در عصر رضاخان ووزهای آخر عمرش در خانه‌ی خودش غذا برای ظهر زن و بچه اش پیدا نمی‌شود ولی پنجاه هزار تومان برای اداره‌ی حوزه و دین قرض دارد و ناراحت نیست می‌گوید من ناراحت نیستم که پنجاه هزار تومان مقروض ام من ناراحت ام که الآن از دنیا رفتم اگر امام زمان به ما بگوید ما به تو آبرو دادیم می‌توانستی بیش از این از آبرویت خرج کنی برای اداره‌ی دین چرا این کار را نکردی چرا از اعتبارت بیش از این‌ها استفاده نکردی کسی این قدر به فکر دیگران باشد به فکر فقرا باشد به فکر حوزه باشد به فکر کارهای دینی باشد در خانه اش قضا پیدا نمی‌شود ولی اگر امام زمان به من گفت از آبرویت چرا کم استفاده کردی من چه بگویم باز یک خاطره‌ای بگویم این‌ها بهتر در ذهن می‌ماند در حالات مرحوم آیت الله بروجردی این داستان معروف است ایشان در دورانی که در بروجرد بودند در سال قحطی ایشان در خیابان در کوچه مرد بزرگی بوده ایشان درست است وقتی آمدند قم بیشتر شناخته شدند ولی در بروجرد هم عظمت زیادی داشته ایشان در کوچه‌های بروجرد وقتی رد می‌شود در دوران قطحی می‌بیند یک خانمی با دو سه تا بچه از گرسنگی فریادش بلند است گرسنگی خودش و بچه هایش به آیت الله بروجردی می‌گوید شما نماینده‌ی امام زمان هستید این چه زندگی است که ما داریم قدرتی نداشتند حکومتی دستشان نبود ولی توقع داشت عالم دینی به فکر فقرا باشد ایشان تا نگاهشان می‌افتد به گریه می‌افتد یک کمکی می‌کند به این زن می‌گوید از خدا می‌خواهم بتوانم کمکی به همه بکنم یک نفر کمک چه فایده‌ای دارد تمام بازاری‌های بروجرد اهل خیر نانواها را جمع می‌کند یک مدیریت بحران ایجاد می‌کند یک عالم دینی در بروجرد یک مدیریت بحران تشکیل می‌دهد که نان را ارزان دست مردم بدهند بخشی از زمین‌های خودش را در این راه می‌فروشد گندم‌هایی که خودشان داشتند مدیریت می‌کند کاری می‌کند که مشکل نان ارزان در آن دوران قطحی در بروجرد به کلی برطرف می‌شود به گریه می‌افتد وقتی یک نفر را می‌بیند این داستان را خود ایشان نقل می‌کند من در خواب دیدم یک جلسه‌ای است همه‌ی عالمان دینی نشستند در محضر پیامبر ولی یک کسی نزدیک تر از همه است با این که از نظر علمی جایگاهش آن جا نبود علمای صدر اسلام از شیخ مفید شیخ صدوق سید رضی ولی یک کسی نشسته کنار پیامبر که جایش نباید آن جا می‌بود می‌گوید تا در عالم رویا این فکر به ذهنم آمد پیامبر خدا فرمود علت این که جایش پیش من است به خاطر این است که بیشتر از همه به فکر نیازمندان و فقرا است معیار این است پیش اهل بیت امیرمومنان هم می‌فرماید مالت ثروت است ثروت تو آزمون است. این بحث را مقدمه‌ای قرار می‌دهم برای نکته‌ی مهم
شریعتی: دغدغه‌ی این‌ها از چه ناشی می‌شود؟
حاج آقا حسینی: همان باور دینی. خدا رحمت کند این قصه را گفته ام یکی از علمای بزرگ یزد که وقتی از دنیا می‌رود گفتند شصت کیلومتر جنازه اش را تا یزد مردم تشییع کرده بودند دست به دست محل به محل می‌بردند کتاب تندیس پارسایی را عزیزان ببینند خوب است ایشان وقتی بعضی از پولدارها را می‌دیده که این قدر بی خیال از کنار فقر و گرفتاری مردم این قدر بی خیال اند می‌فرمودند من تعجب می‌کنم شما چرا دق نمی‌کنید همین بحثی که دو سه هفته اشاره کردیم بحث زندانیان اولا من تشکر می‌کنم واقعا پیام‌های امیدوار کننده خیلی بود یکی از مخاطبین می‌گفتند من یقین دارم به صداقتشان می‌گفت من به خاطر این بحثی که مطرح‌ شد چند طلبکار داشتم حلال کردم نپرسیدم خودش گفت یکی چهار میلیون یکی دوازده میلیون طلب داشتم ولی از آن طرف پیام‌های ناراحت کننده هم زیاد بود و من چیزی که در این پیام‌ها دیدم و سابقه نداشت در چند سال پیام‌های سمت خدا این بود که بیشترین پیام‌ها از سوی بچه‌ها بود بچه‌هایی که نوشتند پیام‌ها هست دوستان می‌توانند ببینند من یک بچه‌ی هفت ساله چهار ساله ده ساله هستم پدرم زندان است مدت‌ها پدرم را ندیدم من این را می‌گویم تا بینندگان در جریان باشند من دو سه ساعت پیش یکی از بینندگان تماس گرفت بچه‌ای با من صحبت می‌کرد گفتم چه است مطلبت گفت من دوازده سالم است هفت سال است پدرم زندان است من ندیدم پدرم را گفتم گوشی را بده به بزرگتر گفتم چیست داستان گفت پدر بچه کار اقتصادی می‌کرده ورشکست می‌شده گفتم کل بدهی اش چقدر است گفت صد و ده بیست میلیون تومان گفتم به چند نفر گفت به عده‌ای گفتم طلب‌ها چندی است گفت پنج میلیون هفت ده میلیون جمع شدند صد و بیست میلیون شده هفت سال است در زندان است برای پنج ده میلیون پسر می‌گفت کارنامه‌ی امتحاناتم را گرفتم می‌خواهم بدهم به پدرم ببیند الآن نیست که نشان بدهم گفتم مگر کجاست در شهرتان نیست گفت چرا در شهر ما است گفتم می‌توانی بروی ببینی گفت نه پدرم می‌گوید این جا محیط خوبی نیست پدرم موافقت نمی‌کند حرفم این است بحث این یک مورد خاص نیست سوال من این است هر منصفی که این برنامه را می‌بیند من از یک نفر پنج میلیون ده میلیون طلب داشتم شدیم ده نفر شده صد و بیست میلیون صد و پنجاه میلیون این آقا هم که همان حدیث امام صادق حضرت فرمود لَم تَذهَب فِی بَطنِ وَ لَا فَرَج (وسائل الشیعه، ج11، ص 548) خوشگذرانی که نکرده شهوت رانی که نکرده ورشکست شده خب تو که پنج ده میلیون طلب داری یا بیشتر یا کمتر این آقا برود زندان الآن هفت سال است در زندان پول شد برای شما؟ همین بزرگ این فرزند با من صحبت می‌کرد می‌گفت من از طلبکارها صحبت کردم چه فایده دارد شوهر من زندان است می‌گفت یکی شان گفت بود من می‌دانم برای ما پول نمی‌شود ولی دلمان می‌خواهد در زندان بپوسد یکی گفته بود دلمان خنک می‌شود.
شریعتی: در شأن جامعه‌ی ما نیست این نوع ادبیات و نگاه.
حاج آقا حسینی: اصل بدهکاری را زندان کردن من آن هفته گفتم به خدا ما مسئول هستیم مسئولین ما مسئول اند قانون گذاران قوه‌ی قضائیه مسئول است بنشینند برای این‌ها یک فکری بکنند درصد بالایی از زندانیانی که الآن زندان هستند می‌توانند آزاد باشند جنایت که نکردند ما طرفداری از تبه کاران اشرار مفسدین نمی‌کنیم من یک کار اقتصادی داشتم اشتباه کردم یا به هر دلیل در این اوضاع اقتصادی خدا را شاهد می‌گیرم قصد ما سیاه نمایی نیست همین اخباری است که در کشور است چقدر چک برگشتی داریم مشکلاتی هست ما چرا انصاف نداریم این هفت سال رفته ده بیست سال برود این پول می‌شود برای تو؟ دلت خنک شد؟ من مسلمان هستم دلم خنک شد به خاطر صد میلیون مجموعه‌ی ما ده بیست نفر این آقا برود زندان بچه می‌گوید هفت سال است پدرم را ندیدم در شهر است پدرم می‌گوید نیا بچه‌ی دوازده ساله کجا برود زندان.
شریعتی: دختر خانمی در زیر پست صفحات اجتماعی مربوط به طرح آزادی زندانیان نوشته بود پدرم جوان بود رفت زندان و حالا پیر شده.
حاج آقا حسینی: سوال من این است ما ایمان داریم به بینندگان این‌ها مومن اند متدین اند حرف خوب و قرآن و اهل بیت را می‌پذیرند شما هر طلبی که داری این آقا که رفته زندان شما جواب خدا را چه می‌دهی دخترش در معرض یک آسیب اجتماعی قرار بگیرد ما پدر‌ها بالای سر دخترمان هستیم هزار تا گرفتاری پیش می‌آید در این جامعه آن وقت یک دختر پسری که پدرش پنج سال هفت سال ده سال زندان است اگر این دختر به فساد کشیده شود چه کسی باید جواب خدا را بدهد من اصلا کاری به عاطفه اش ندارم مسائل عاطفی به جهنم که عاطفه اش خورد شد از بین رفت بنا است درد ما نیاید اما آسیب این دختر را چه کسی می‌خواهد جواب دهد یک پیامک نوشت من به خاطر بیست سکه مهریه رفتم زندان از زندان که برگشتم شغلم را از دست دادم او شاغل بوده شغلش را از دست داده در پیام‌ها خیلی‌ها نوشته بودند شما به بانک‌ها بگویید خیلی‌ها زندان اند به خاطر سود این پول‌ها می‌گویند اصل پول را دادیم به خاطر سودش سود سی چهل درصد به این زودی که تمام نمی‌شود قصد ما سیاه نمایی نیست اشکال ما این است که ما پیام‌ها را زیاد می‌خوانیم قرار گذاشته بودیم از این پیام‌ها کمتر به ما بدهند پیام‌های روز سه شنبه‌ی ما را بفرستند برای حاج آقای فرحزاد و پیام‌های دوشنبه را بفرستند برای ما این کار را نکردند من جدا خواهش می‌کنم مسئولین یک سامانه درست بکنند اصلا نمی‌خواهد کاری انجام بدهند به خدا این خدمت نیست که رسانه‌ی ملی فکر می‌کند این خدمت است ریاست قوه‌ی قضاییه هر کجا رفتند هر چه گفتند بلافاصله منتقل بکنند این چیزی نیست اگر بخواهند خدمت بکنند به قوه قضاییه بیایند این‌ها را منتقل بکنند آن‌ها در جریان مشکلات مردم باشند آسیب‌هایی که زندانیان می‌بینند قاضی به این راحتی امضا نکند اولین حکم حکم زندان است زندان زدایی هم که شعار می‌دهند چقدر عمل شده قوانین را مجلس درست بکنند نوشتند در قصه‌ی بانک‌ها ما اصل پول را دادیم ما به خاطر سود پول زندان هستیم نگرانم یک وقتی متوجه مسائل شویم که دیر شده باشد مسائل بانک‌ها را گفتیم وظیفه داشتیم تمام شد نگرانی من این است که یک وقتی متوجه شویم چه آسیبی مملکت ما دید چقدر مردم زمین خوردند از بین رفتند گفتن زندان آسان نیست شما را یک هفته من را یک هفته همین جا حبس بکنند بگویند از این جا بیرون نروید شما یک هفته در خانه تان قسم ببند بیرون نروی دیوانه می‌شوی کسی سال‌ها ده بیست سال آن جا است وقتی می‌آید در یکی از پیام‌ها بود من یک بدهی داشتم به خاطر بدهی داشتم رفتم زندان وقتی آمدم مردم فکر می‌کنند من قاتل ام نگاه جامعه به من عوض می‌شود این حرفی که قبلا گفتیم یک بار دیگر تاکید می‌کنیم.
شریعتی: در مورد طلب کار‌ها کسایی هم هستند که توانش را ندارند ببخشند می‌گویند ده میلیون زندگی ما بوده از دست ما رفته چیزی نداریم این‌ها مهلت بدهند.
حاج آقا حسینی: بله مهلت بدهند ما فردای قیامت باید جواب بدهیم اگر بگویم من به خاطر ده میلیون این آقا را زندان کردم تا دلم خنک شود الآن قانون ما اشکال دارد از همه‌ی علما بپرسید کسی که ندارد زندان جای بدهکار نیست او ندارد یک کار اقتصادی کرده ورشکست شده ندارد برای چه برود زندان وام گرفته ندارد برود زندان پول می‌شود اتفاقا خانواده‌ی آقایی که گفتم که هفت سال است پسرش می‌گوید پدرم را ندیدم می‌گویم در این هفت سال اگر کارگری می‌کرد بخشی از پول شما را داده بود در زندان باشد پول می‌شود برای شما من دلم خنک شود؟ این را من باید جواب بدهم اصل اعسار را بپرسید از هر عالم دینی از مراجع بپرسید آن کسی که واقعا ندارد قرآن است مراجع نمی‌خواهد «وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَ‌ةٍ فَنَظِرَ‌ةٌ إِلَىٰ مَيْسَرَ‌ةٍ» (بقره/ 280) یعنی نداشت میسره مهلت دهید ما فقط آیه‌ی حج را بلد هستیم نوبت بنویسیم ده میلیون بدهیم بریم حج نماز اول وقت را بخوانیم روزه بگیریم خیلی خوب این آیه است حدیث نیست فقها فتوا داده اند الآن اولین چیزی که برای بدهکار می‌نویسند زندان است مجلس باید قانون را اصلاح بکند قاضی باید مواظب باشد این آقا هفت ده سال دیگر هم باشد زندان حرف آخرم این است تقاضایی که داشتیم اجازه یا که مراجع تقلید گفتند دوستان خیلی‌ها انجام دادند مراجع تقلید آیت الله مکارم صافی سیستانی وحید خراسانی زنجانی من با تک تک دفاترشان صحبت کردم تا آخر ماه شعبان پانصد هزار تومان از سهم امام را برای آزادی زندانیان اجازه دادند مقام معظم رهبری هم فتوا به طور کلی داده اند که اجازه می‌دهد یک سوم سهم امام اگر فقیر رحم از خویشاوند شما بود سهم امام را تا یک سوم را اجازه می‌دهند اگر زندانی بود که آن هم یک مصداقش است بنابراین چیز عجیبی نیست که تعجب بکنند.
شریعتی: ان شاء الله این هم دلی‌ها در بین ما رواج پیدا بکند هم دل شویم دست به دست هم دهیم گرهی را باز کنیم به برکت آیه‌های نورانی قرآن کریم صفحه‌ی 472 قرار امروز برنامه‌ی سمت خداست.
حاج آقا حسینی: من یک جمله اضافه می‌کنم همه را در بدهکار‌ها خلاصه نکنند خیلی‌ها زندان اند به خاطر شکایت‌های خصوصی در دعواهای شخصی به من فحش داده کتک زده در دعواها همه اش که قتل نفس نیست قاچاقچی نیست من تقاضا می‌کنم یک هفته مانده از ماه شعبان یک کاری کنید رضایت بدهید بگذارید سفره‌ی افطاری که می‌نشینید پیش بچه هایتان همه‌ی زندانی‌ها غیر از جنایت کارها تبه کارها و قاچاقچی‌ها بقیه سفره افطار کنار زن و فرزند باشند هر شکایتی که دارید.
شریعتی: ان شاء الله به برکت نبی اکرم که ماه شعبان مزین به نام ایشان است برمی‌گردیم بیشتر در این مورد صحبت می‌کنیم آیات 41 ام تا 49 ام سوره‌ی مبارکه‌ی غافر صفحه‌ی 472 در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود لحظه لحظه زندگی تان منور به نور قرآن باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ‌ ﴿٤١﴾ تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ‌ بِاللَّـهِ وَأُشْرِ‌كَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ‌ ﴿٤٢﴾ لَا جَرَ‌مَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَ‌ةِ وَأَنَّ مَرَ‌دَّنَا إِلَى اللَّـهِ وَأَنَّ الْمُسْرِ‌فِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ‌ ﴿٤٣﴾ فَسَتَذْكُرُ‌ونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِ‌ي إِلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ بَصِيرٌ‌ بِالْعِبَادِ ﴿٤٤﴾ فَوَقَاهُ اللَّـهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُ‌وا وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾ وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ‌ فَيَقُولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِّنَ النَّارِ‌ ﴿٤٧﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّـهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ ﴿٤٨﴾ وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ‌ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَ‌بَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾
ترجمه:
ای قوم من! چرا من شما را به سوی رهایی [از خسران دنیا و آخرت] می خوانم، و شما مرا به آتش می خوانید؟! (۴۱) مرا می خوانید که به خدای یگانه کافر شوم و بر پایه جهالت و نادانی، و بدون دانش و معرفت که روشنگر حقایق است چیزی را شریک او قرار دهم! و من شما را به توانای شکست ناپذیر و بسیار آمرزنده می خوانم. (۴۲) ثابت و یقینی است اینکه آنچه مرا به سویش می خوانید برای او در دنیا و آخرت حقّ ادعا [ی الوهیت و ربوبیت] نیست، و اینکه بازگشت ما به سوی خداست، و اینکه اسراف کاران اهل آتش اند. (۴۳) پس به زودی [درستیِ] آنچه را [که امروز درباره عذاب اسراف کاران] می گویم [و شما باور نمی کنید] متوجّه خواهید شد، و من کارم را به خدا وامی گذارم؛ زیرا خدا به بندگان بیناست. (۴۴) پس خدا او را از آسیب های آنچه بر ضد او نیرنگ می زدند، نگه داشت و عذاب سختی فرعونیان را احاطه کرد. (۴۵) [عذابشان] آتش است که صبح و شام بر آن عرضه می شوند، و روزی که قیامت برپا شود [ندا رسد:] فرعونیان را در سخت ترین عذاب در آورید. (۴۶) و [یاد کن] هنگامی را که در آتش با یکدیگر نزاع و کشمکش می کنند، پس ضعیفان به مستکبران می گویند: ما [در دنیا] پیرو شما بودیم، آیا می توانید بخشی از این آتش را از ما دفع کنید؟ (۴۷) مستکبران می گویند: هم اکنون همه ما در آتش هستیم، بی تردید خدا [به عدالت و انصاف] میان بندگان داوری کرده است. (۴۸) و آنان که در آتش اند، به نگهبانان دوزخ می گویند: از پروردگارتان بخواهید که یک روز بخشی از عذاب را از ما سبک کند. (۴۹)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: یک سلام ویژه و مخصوص به همه‌ی دوستانی که از شبکه‌ی جام جام بیننده‌ی ما هستند اشاره‌ی قرآنی را بفرمایید.
حاج آقا حسینی: آیه‌ی پایانی صفحه که تلاوت شد «وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ‌ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ» جهنمی‌ها به خازنین جهنم مامورین جهنم یک تقاضایی دارند چه می‌گویند «ادْعُوا رَ‌بَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ» از خدا بخواهید یخفف عنا یوما من العذاب یک روز خدا به ما تخفیف بدهد مرحوم علامه طباطبایی ذیل این آیه نکته‌ی خیلی زیبایی دارد می‌فرماید این‌ها مرحله‌ی سوم می‌روند سراغ خزنه‌ی جهنم مرحله‌ی اول از خدا تقاضا می‌کنند خدای ارحم الراحمین به آن‌ها چه می‌گوید «اخْسَئُوا» (مومنون/ 108) خدای ارحم الراحمین گاهی سقوطش به آن جا است که خدا این طور خطاب می‌کند خطابی که ما به سگ وقتی دورش می‌کنیم چخی چخی می‌گوییم آدم به این جا می‌رسد دعای افتتاح‌ را می‌خواهیم بخوانیم اَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ فى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَهِ وَ اَشَدُّ الْمُعاقِبینَ فى مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَهِ وقتی از خدا نا امید می‌شوند می‌روند سراغ مالک جهنم می‌گویند از خدا بخواه تخفیفی بدهد از مالک نا امید می‌شوند مرحله‌ی سوم از مامورین جهنم می‌خواهند نمی‌گویند ما را ببخش نمی‌گویند از خدا بخواه ما را نجات بدهد می‌گویند یک روز ما یک نفس بکشیم این جا فرصت است یک کاری بکنیم که به آن جا نرسیم.
شریعتی: ان شاء الله. آن روایت امام رضا را بفرمایید.
حاج آقا حسینی: خواجه اباصلت را عزیزان می‌شناسند اطراف مشهد می‌روند زیارتش از اصحاب بسیار خوب امام رضا علیه السلام است می‌گوید من روز جمعه‌ی آخر ماه شعبان هفته‌ی آخر شعبان رسیدم خدمت حضرت فرمودند اکثر ماه شعبان گذشت جبران کن در این باقی مانده گذشته را حضرت پنج دستور دادند یک فرمودند دعا استغفار و قرآن زیاد بخوان در باقیمانده دوم توبه کن ما می‌خواهیم برویم ضیافت الله آدم باید آماده برود در مهمانی سوم وَ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِی عُنُقِکَ اگر امانتی به مردم به خدا دینی به گردنت است در روزهای آخر بده. ما هر چه به طلبکارها می‌گوییم ببخشند کوتاه بیایند بدهکارها یادشان باشد اگر کسی بدهی دارد تا آن جا که می‌تواند اگر کسی بدهی داشته باشد و نخواهد بدهد به منزله‌ی سارق است حضرت فرمود آخر ماه شعبان بدهی هایت را بده حق الله به گردنت است من بدهکارم ندارم بدهم بعد بلند می‌شود می‌رود یک سفر تفریحی این کار خوبی نیست اگر من بدهی دارم لباس نو نخرم اول بدهی را بدهم سوم کینه‌ای نداشته باش تو را خدا این روزهای آخر بیاییم هم دیگر را حلال کنیم پاک برویم ضیافت است مهمانی است وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ تقوا توکل داشته باش و این دعا را زیاد بخوان اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ (عیون اخبار الرضا، جلد2، صفحه 51) شعبان خدایا اگر تا این جای ماه شعبان ما را نیامرزیدی در روزهای باقی مانده ما را بیامرز. این خانه‌های قرآنی که مطرح شد سحر بحث حاج آقا فرحزاد را گوش کردم 5 تمام شد دوستان وعده داده بودند پنج تکرار سمت خدا را شروع کنند پنج تمام می‌شود ان شاء الله درست شود تشکر می‌کنیم از عزیزان خیلی لطف دارند الآن سریال‌ها دو سه بار تکرار دارد نکته‌ای که ایشان گفتند نکته‌ی خیلی خوبی بود در تهران چند مسجد است؟ آماری که برای غبار روبی مساجد گفتند 2500 مسجد چند نفر در تهران است؟ 12 و 13 میلیون واقعا این تعداد مسجد می‌تواند جواب دوازده میلیون آدم را بدهد؟ نمی‌تواند چقدر خوب است ما جلسات قرآنی را در خانه‌ها داشته باشیم برکات خانه‌های ما است با کمال تاسف چند درصد جوان‌های ما مخفی که نمی‌شود کرد این قرآن را بدهید بگویید روخوانی بکنید این خجالت ما است درصد بالایی از جوان‌ها روخوانی را بلد نیستند در مساجد نمی‌شود در خانه‌ها می‌تواند اتفاق بیفتد گره گشایی‌هایی که در این مجالس می‌شود.
شریعتی: دیروز هم عرض کردم حضور در جلسات می‌تواند مقدمه‌ی آباد شدن مساجد باشد.
حاج آقا حسینی: بله این طور نیست بگوییم رقیبی بر مساجد است در سیاره‌ها و جلسات خانگی همه دینشان را آن جا یاد می‌گرفتند دخترانی که می‌خواهند ازدواج بکنند آماری تازگی می‌خواندم خیلی عجیب بود چرا دختران ازدواج نمی‌کنند دو سه دلیل گفتند یکی این که دختران را نمی‌شناسند یک بحث مشکلات اقتصادی است یک بحث سن ازدواج بالا رفته یک بحث هم مورد مناسب را نمی‌شناسد در این خانه‌ها در برکات جلسات خانگی اتفاق می‌افتد آزادی زندانی‌ها و به درد هم بخورند حاج آقای فرحزاد اشاره کردند از قدیم علمای ما جلسات قرآنی در خانه هایشان داشتند من یاد کنم از مرحوم آیت الله احمدی میانجی حاج آقا مهدی روحانی یک جمعی بودند هنوز این جلسه شاید حدود پنجاه سال است جلسه‌ی قرآنی مخصوصا در ماه رمضان تفسیر قرآن داشتند عالم بودند مفسر بودند الآن هم این جلسه ادامه دارد شک نکنیم مطمئن باشیم برکاتش فراوان فراوان است و عزیزان می‌دانم خیلی زحمت کشیدند هزار جلسه‌ی قرآنی همت بزرگی می‌خواهد 14000 قرآن ولی هزار تا در پانصد شهری که داریم می‌شود هر شهر دو جلسه مردم همت بکنند.
شریعتی: ان شاء الله خودشان بانی شوند فراگیر شود در سطح کشور حاج آقای حسینی دعا بکنند.
حاج آقا حسینی: اگر فرصت است من تقاضا می‌کنم همه‌ی دل شکستگان پای برنامه این آیه را سه مرتبه بخوانند «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ‌ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ» (نمل/ 62) خدایا به حق محمد و آل محمد حوائج همه‌ی ملتمسین مخصوصا آن‌هایی که پای این برنامه نشستند و با دل شکسته آمین می‌گویند همه‌ی حوائجشان را برآورده بخیر بفرما زندانی هایشان آزاد بگردان مریض هایشان را شفا بفرما رفع هم و غم از همه شان بفرما.
شریعتی: خیلی ممنون بهترین‌ها را برای همه‌ی شما آرزو می‌کنم والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین فقط 27 روز باقی مانده است.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group