پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

94-04-09- حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی - مسائل ماه مبارک رمضان و تفسیر آیاتی از جزء 13 قرآن کریم

کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
موضوع: مسائل ماه مبارک رمضان و تفسیر آیاتی از جزء 13 قرآن کریم
تاریخ: 09-04-94

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

شریعتی: سلام می‌گویم به همه‌ی شما هم وطنان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز هم چنان لقمه لقمه نخوردن و جرعه جرعه ننوشیدن و بال بال آسمانی شدن را تجربه می‌کنیم خوشحالیم در این لحظات همراه شما هستیم و در محضر حاج آقای حسینی سلام علیکم و رحمة الله خیلی خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته حاج آقای قرائتی می‌فرمودند شما همه اش را می‌گویید دیگر چیزی برای ما نمی‌گذارید عرض سلام و اردات خالصانه دارم خدمت همه‌ی بینندگان خوب سمت خدا امیدوارم طاعاتشان قبول درگاه الهی قرار گرفته باشد و توفیق روزه و بندگی تا پایان ماه رمضان را داشته باشند ان شاء الله.
شریعتی : خیلی خوشحالیم خدمت شما و دوستان خوب هستیم خوشحالیم که ماه مبارک امسال منور شده به نور قرآن کریم و برنامه‌ی سمت خدا هر روز به صورت ویژه با محوریت قرآن کریم مباحثی را تقدیم نگاه شما می‌کند حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند عَلَیکُم بِالقُرآن فَاتَّخِذَوهُ اِمَاماً و قَائِدًا (نهج الفصاحه، حدیث 1979) امیدوارم که قرآن واقعا رهبر و پیشوای ما باشد و در مسیر زندگی مان همیشه با چراغ قرآن کریم حرکت بکنیم امروز روز سیزدهم ماه مبارک است دوستان ما می‌دانند حاج آقای حسینی بناست از آیات جزء سیزدهم قرآن کریم برای ما بفرمایند خدمت شما هستیم.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم جزء سیزدهم بخشی از این جزء سوره‌ی حضرت یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام است من از آیه‌ی 84 فراز بسیار حساسی از داستان حضرت یوسف است به عنوان ترجمه عرض می‌کنم آیات اشاره دارد به غم و غصه‌ای که برای حضرت یعقوب پیش آمد بعد از فراق یوسف «وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ» ((یوسف/ 84) از غصه‌ی یوسف از بس گریه کرد بینایی خودش را از دست داد « قَالُوا تَاللَّـهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ‌ يُوسُفَ» برادران یوسف به پدر می‌گفتند چقدر نام یوسف را می‌بری «حَتَّى تَكُونَ حَرَ‌ضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ» آن قدر یوسف یوسف می‌گویی یا بیمار می‌شوی یا جان خودت را از دست می‌دهی چشمان مبارکش را که از دست داد یا بیماری دیگری پیدا می‌کنی یا اصلا جانت را از دست می‌دهی یعقوب چه بگوید به این‌ها فرزندان چه درکی دارند از محبتی که پدر نسبت به فرزند دارد « قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّـهِ» شکایت خودم را غم و غصه و درد دل خودم را به خدا می‌گویم «وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ» چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید شاهد من این فراز بعدی آیات است «يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن يُوسُفَ» بروید بگردید از یوسف برادرش بنیامین شاید این‌ها را پیدا کردید برادرها مطمئن بودند از یوسف خبری نیست بعد از سالیان سال حضرت یعقوب برای این که این‌ها نا امید نشوند فرمود «وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَّ‌وْحِ اللَّـهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّ‌وْحِ اللَّـهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُ‌ونَ» از رحمت الهی نا امید نباشید فقط کافر از رحمت خدا نا امید است بروید بگردید چقدر این آیه پیامش این شب‌های ضیافت الله و در آستانه‌ی شب‌های قدر برای ما جالب است تمامش امید است کافر خدا را قبول ندارد او امید به رحمت خدا ندارد هر کسی خدا را قبول دارد باید به رحمت الهی امیدوار باشد «فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ»این‌ها خیلی نگران بودند برادران یوسف رفتند به امر پدر رفتند دوباره مصر خدمت یوسف محضر یوسف ولی چند نگرانی داشتند اولا این‌ها به عنوان سارقان کنعان معروف بودند قصه‌ی قبلی آن داستانی که پیش آمد این‌ها متهم به سرقت شدند ثانیا مطاع قابل توجهی نداشتند که این مرتبه بخواهند بروند از جناب یوسف گندم و مواد غذایی بگیرند به اندازه‌ی کافی مطاع نداشتند ثالثا این سفر دوم است یک بار یوسف را از دست دادند یک بار بنیامین را از دست دادند دل رفتن نداشتند خیلی نا امید بودند یک عده‌ای که سفر قبلی شان به عنوان یک عده سارق معرفی شدند مطاعی هم که ندارند ببرند برادر هم که از دست دادند خیلی ناراحت بود فقط یک جمله به آن‌ها امید می‌داد همین سفارش پدر وقتی «فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ» یک جمله‌ای به جناب یوسف گفتند که این شب‌ها ما باید بگوییم «قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ‌ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّـهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ» گفتند برادر تو آقایی تو عزیزی خدا به تو عزت داده عزیز مصر عزیز ما ما بیچاره شدیم ما گرفتار شدیم ما و اهلان همه گرفتاریم همه بیچاره ایم گرفتار قحطی شدیم سرمایه نداریم خیلی کم است مطاعی نداریم که با آن مطاع بیاییم دم خانه‌ی تو ولی تو به نداشتن مطاع ما نگاه نکن به کمی مطاع ما نگاه نکن کیل ما را پر کن ما اعتراف می‌کنیم سرمایه مان کم است اعتراف می‌کنیم که گرفتاریم ولی تو بزرگی کن صدقه بده ما این شب‌ها در خانه‌ی خدا باید اعتراف کنیم «قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ‌« سرمایه نداریم تصدق علینا هم در لیالی قدر که شب‌های قدر «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّ‌وحُ » (قدر/ 4) فرشتگان بر ولی عصر نازل می‌شوند به امام زمان عرض کنیم سید بن طاووس رضوان الله علیه می‌گوید وقتی حال خوشی پیدا کردید با امام زمان این طوری زمزمه کنید. بگوییم آقا تو آقایی تو عزیزی خدا عزت را به تو داده هیچ چیز نداریم نه این که اعمالی وظیفه را آن چه واجب بوده انجام باید بدهیم ولی این‌ها چیزی نیست شما پیمانه مان را پر کن صدقه بده خدا دوست دارد خدا به آن‌هایی که صدقه بدهند جزای خیر می‌دهد.
شریعتی: گفت این دست‌ها به لطف تو ظرف گدایی اند *** یا ایها العزیز تمام ندارها
حاج آقا حسینی: در تفسیر است که حضرت یعقوب وقتی برادرها را فرستاد یک نامه‌ای داد دست این‌ها این‌ها نامه را تقدیم جناب یوسف کردند یوسف را که نمی‌شناسند این نامه چهار بخش داشت بخش اولش تمجید کرده بود حضرت یعقوب از عدالت و محبت عزیز مصر تشکر و تمجید کرده بود بخش دوم خودش را معرفی کرده بود خاندان خودش را معرفی کرده بود بخش سوم از فراق یوسف نوشته بود یعقوب نامه را که داد از فراق یوسف و از این مصیبتی که برایش پیش آمده بود چشم گریان و چشمی که از دست رفت در فراق یوسف شرح فراق یوسف را نوشته بود بخش چهارمش هم تقاضای آزادی بنیامین را کرده بود که اگر ممکن است آن پسر من را به من برگردان در روایت است که وقتی حضرت یوسف نامه‌ی پدر را خواندند گریه کردند خیلی متاثر شدند خیلی گریه کردند سال‌ها یوسف پدر را ندیده بود حالا نامه‌ی پدر آمده آن هم پدر از غم و غصه‌ی خودش مفصل گفته شاید یوسف این جزئیات را خبر نداشت علی القاعده اطلاع نداشت که پدر در فراق یوسف چشمش را از دست داده شرح غصه‌ها را نوشت برای یوسف خاندان خودش را معرفی کرد خیلی برای یوسف سخت است تازه پدر با یک نامه بخواهد مشکلش حل شود خودش را معرفی کند گریه کرد نامه را بوسید روی چشم گذاشت همین برخورد یوسف با این نامه یک کمی برای برادرها جای تعجب بود عزیز مصر چه مناسبی دارد نامه‌ی پدر ما را می‌خواند چرا گریه می‌کند چرا متاثر شد چرا بوسید چرا روی چشم گذاشت یک بارقه‌ی امیدی در دل برادرها پیدا شد امیدوار شدند این نباید غریبه باشد غریبه با نامه‌ی پدر ما این طور احساساتش جلوه نمی‌کند تا این حالت را از یوسف دیدند این تاثر و گریه را از یوسف دیدند آیه‌ی بعد است «قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ» (یوسف/ 90) تو خودت نیستی یوسف؟ در روایت در تفسیر است که در عین حال یک جمله‌ای هم در آیه‌ی قبل است یوسف به برادرها فرمود «قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ» (یوسف/ 89) چه کردید با یوسف با برادرش بنیامین البته برای این که این‌ها ناراحت نشوند بلافاصله عذری برایشان بیان کرد فرمود «إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ» شما جاهل بودید نمی‌دانستید حالا عاقل شدید آدم است جوان است و جاهل چقدر زیباست بعد از این همه مصیبت نه تنها برادران را سرزنش نمی‌کند بلافاصله توجیه می‌کند جاهل بودید می‌دانید چه کردید؟ تا این جمله را جناب یوسف فرمود برخورد پر از احساس با نامه‌ی پدر «قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ» خودت نیستی؟ راستش را بگو خودت یوسفی؟ در روایت است برای این که این‌ها ناراحت نشوند یوسف تبسم کرد چقدر آقاست چقدر بزرگ است هم عذر می‌تراشد برای خلاف آن‌ها هم یک تبسمی کرد یک وقت آن‌ها خیلی ناراحت نشوند تا تبسم کرد در تفسیر آمده این دندان‌های مبارک یوسف پیدا شد دندان‌ها را که دیدند دندان‌های زیبای یوسف را دیدند بیشتر شباهت‌ها در ذهنشان جرقه زد شاید این حالت را ندیده بودند گفتند خودتی؟ «قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَذَا أَخِي» معطلتان نکنم بیشتر از این اذیتتان نکنم بیش از این نگران من نباشید من یوسفم این هم برادرم بنیامین است «قَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا» دست خدا همه جا است خدا بر ما منت گذاشت «إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ‌ فَإِنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ‌ الْمُحْسِنِينَ» برادرها گفتند «قَالُوا تَاللَّـهِ لَقَدْ آثَرَ‌كَ اللَّـهُ عَلَيْنَا» (یوسف/ 91) خدا تو را بر ما برگزید «وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ» ما اشتباه کردیم تو آقایی تو خوبی هر چه خوبی است مال توست به خاطر این خوبی‌ها خدا تو را انتخاب کرد خیلی یپام دارد الآن داریم به شب قدر نزدیک شویم می‌خواهیم خدای ارحم الراحمین را با هزار وصف در دعای جوشن کبیر صدا بزنیم تا برادرها گفتند «وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ» ما اشتباه کردیم «قَالَ لَا تَثْرِ‌يبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ» (یوسف/ 92) اصلا حرفش را نزن هیچ چیز نیست هیچ ناراحتی بر شما نیست «يَغْفِرُ‌ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْ‌حَمُ الرَّ‌احِمِينَ» خدا بیامرزد حرفش را نزنید یک وقتی جمله‌ای را از تفسیر مجمع البیان گفتم جایش است دوباره بگویم همین برادرها وقتی قصه تمام شد روزها می‌آمدند سر سفره مهمان یوسف بودند سر یک سفره‌ی غذا می‌نشستند یک روز گفتند برادر اگر می‌شود سفره‌ی غذای ما را جدا کن وقتی می‌نشینیم سر سفره با شما لقمه‌ی غذا را که برمی‌داریم نگاه به صورت شما می‌کنیم خجالت می‌کشیم یاد گذشته‌ها می‌گوییم این چه غذایی است می‌خوریم ما جداگانه بخوریم یوسف فرمود نه عزت آقایی بزرگی فرمود این حرف را نزنید شما به من منت دارید خدمت کردید چه خدمتی گفتند شما بودید وقتی آمدید این‌ها مردم شناختند من را که من فرزند یعقوبم آل ابراهیم ام تا به حال فکر می‌کردند من یک بنده ام فروخته شدم شما به گردن من حق دارید «اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَذَا» (یوسف/ 93) هذا پیراهن من را ببرید برای پدر «فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرً‌ا» من یک نکته‌ی دیگر بگویم در حد ترجمه‌ی آیات است در روایت است که این آقایی و عزت و عظمت خدا بی جهت به کسی نی دهد کسی را عزیز مصر نمی‌کند هر کس بخواهد عزیز شود باید با خدا معامله کند و آن بخشش و جود و کرم و گذشت و جناب یوسف فرمود پیراهن من را ببرید برای پدرم چه کسی ببرد برادرها کدام‌ها ببرید فرمود چه کسی پیراهن خونین من را برد برای پدر و گفت یوسف را کشتند هم او ببرد که جبران آن جریان شود او پدر را خوشحال بکند با همه‌ی این گرفتاری‌ها جزئیات شرایط را غفلت نمی‌کند یک برادری پیراهن خونین را برد گفت یوسف را کشتند همان باید جبران بکند در این شلوغی در این گرفتاری‌ها ولی باز مواظب است که این برادرش به نام یهودا خوشحال شود این خوشحال کند یعقوب را و یک جبرانی باشد باز هم می‌گویم بینندگان تاریخ خواندن فایده‌ای ندارد مرحوم علامه‌ی طبرسی می‌نویسد یوسف دوازده سال زندان بوده همه‌ی ظلم‌ها را برادرها کردند اگر به مصر نرفته بود در چاه نینداخته بودند این همه گرفتاری نبود دوازده سال زندان بود به علاوه‌ی گرفتاری‌های دیگر وقتی برادرها آمدند فرمودند «لَا تَثْرِ‌يبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ‌ اللَّـهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْ‌حَمُ الرَّ‌احِمِينَ»کسی کاری بکند ما دوازده روز برویم زندان نه دوازده سال برگردیم چه کارش می‌کنیم؟ می‌شود ما فقط بگوییم قرآن را خواندیم ماه تلاوت قرآن ماه رمضان است تمام شد بهره‌ای نبریم امیدوارم که همه‌ی ما مهمان سفره‌ی قرآن با آموزه‌های قرآنی باشیم
شریعتی: ان شاء الله خیلی خوب نکات خوبی را شنیدیم الحمدلله این هم از احسن القصص قرآن بود و بخشی از آیات جزء سیزدهم قرآن کریم از سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف خیلی ممنون از شما مشرف می‌شویم محضر قرآن کریم هم چنان سر سفره‌ی پر برکت قرآن کریم هستیم آیات سوره‌ی مبارکه‌ی زخرف آیات 48 ام تا 60 ام از صفحه‌ی 493 قرآن کریم قرار اهالی خوب سمت خداست دعوت می‌کنم در بخش بعدی هم همراه ما باشید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَمَا نُرِ‌يهِم مِّنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ‌ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْ‌جِعُونَ ﴿٤٨﴾ وَقَالُوا يَا أَيُّهَ السَّاحِرُ‌ ادْعُ لَنَا رَ‌بَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ ﴿٤٩﴾ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ ﴿٥٠﴾ وَنَادَى فِرْ‌عَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ‌ وَهَـذِهِ الْأَنْهَارُ‌ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٥١﴾ أَمْ أَنَا خَيْرٌ‌ مِّنْ هَـذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ﴿٥٢﴾ فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَ‌ةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِ‌نِينَ ﴿٥٣﴾ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿٥٤﴾ فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَ‌قْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٥٥﴾ فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِّلْآخِرِ‌ينَ ﴿٥٦﴾ وَلَمَّا ضُرِ‌بَ ابْنُ مَرْ‌يَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ ﴿٥٧﴾ وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ‌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَ‌بُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ ﴿٥٨﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِّبَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿٥٩﴾ وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنكُم مَّلَائِكَةً فِي الْأَرْ‌ضِ يَخْلُفُونَ ﴿٦٠﴾
ترجمه:
ما هیچ معجزه ای را به آنان نشان نمی دادیم مگر آنکه از مشابهش بزرگ تر بود، و آنان را به عذاب دنیایی گرفتار کردیم، باشد که بازگردند. (۴۸) و [وقتی گرفتار شدند] گفتند: ای جادوگر! پروردگارت را بر پایه عهدی که با تو کرده [که اگر ایمان آوریم عذاب را از ما بردارد] برای ما بخوان، که بی تردید ما هدایت خواهیم یافت. (۴۹) هنگامی که عذاب را از آنان برطرف می کردیم، ناگاه پیمان می شکستند. (۵۰) و فرعون در میان قومش ندا داد: گفت: ای قوم من! آیا حکومت و پادشاهی مصر ویژه من نیست و این نهرها از زیر [کاخ های] من به فرمان من روان نیستند؟ آیا [عظمت و حشمت من و فقر و تهیدستی موسی را] نمی بینید؟! (۵۱) مگر نه این است که من از این کسی که خوار و بی مقدار است و نمی تواند روشن و گویا سخن گوید، بهترم؟ (۵۲) [اگر موسی، عزت، سربلندی، کرامت و شخصیت داشت] پس چرا دستبندهای زرین و طلا بر او آویخته نشده است؟ یا چرا فرشتگانی [برای اثبات نبوتش] همراه او نیامده اند؟ (۵۳) پس او قومش را سبک مغز شمرد [و آنان را با وسوسه و اغواگری فریفت و خوارشان کرد] در نتیجه از او اطاعت کردند؛ زیرا آنان مردمی فاسق و نافرمان بودند. (۵۴) چون ما را به خشم آوردند از آنان انتقام گرفتیم، پس همه را غرق کردیم. (۵۵) در نتیجه آنان را پیشگامان [دوزخیان] و عبرتی برای آیندگان قرار دادیم. (۵۶) و چون فرزند مریم [در آیات قرآن به نداشتن پدر به عنوان روح خدا و کلمة الله] مثل زده شد، ناگهان قوم [مشرک و بت پرست] تو نسبت به آن به مسخره و خنده فریاد برداشتند، (۵۷) و گفتند: آیا معبودان ما بهترند یا او. [ولی] آنان این مقایسه را به عنوان مثل برای تو نزدند مگر از روی جدال بی منطق و ستیزه جویی [تو معبود بودن عیسی را نپذیرفته ای]، بلکه اینان گروهی ستیزه جو [و در جدال باطل بسیار سرسخت] هستند. (۵۸) او نبود جز بنده ای که به او نعمت [نبوّت و معجزات را] عطا کردیم و وی را برای بنی اسرائیل نشانه ای بزرگ [از قدرت خود] قرار دادیم [تا به وسیله او حق برای آنان روشن شود.] (۵۹) [ولادت، نبوّت و معجزات عیسی از قدرت ما عجیب نیست] و ما اگر بخواهیم برخی از شما را در زمین فرشتگانی قرار می دهیم که جانشین [صاحب کمالاتی چون خود] باشند. (۶۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: قبل از این که صحبت‌های حاج آقای حسینی را بشنویم من یادآور می‌شوم که در راستای تکریم نام بانوی آسمانی حضرت خدیجه‌ی کبری سلام الله علیها برنامه‌ی سمت خدا هدایایی را برای دختران هم نام حضرت خدیجه ام المومنین در نظر گرفته دخترانی که امسال متولد شدند و همین طور آن‌هایی که امسال اولین سال سن تکلیفشان است برای اطلاعات بیشتر به سایت مراجعه بکنید samtekhoda3.ir جزئیات طرح در سایت است. خدمت شما هستیم از احکام می‌شنویم
حاج آقا حسینی: بله من خیلی سریع پانزده تا از احکام روزه را بدون مقدمه می‌گویم مطلب اول این که خیلی‌ها سوال کردند من تمام پیام‌های هفته‌ی گذشته را تک تک خواندم سوال کردند ماه رمضان قرآن می‌خوانیم قرائت قرآن ما گاهی صحیح نیست غلط می‌خوانیم روزه‌ی ما باطل می‌شود یا نه چون یکی از چیزهایی که روزه را باطل می‌کند نسبت دروغ به خدا و رسول و ائمه علیهم السلام است جوابش این است که نه عمدا نمی‌خوانند آن چیزی که باطل می‌کند تعمد است اشتباهی در تلفظ شده نه از قرائت قرآن خودشان را محروم نکنند احیانا اشتباه بخوانند روزه باطل نمی‌شود سعی کنند ماه رمضان قرآن را هم یاد بگیرند آن هفته گفتیم باز هم می‌گوییم خیلی‌ها سوال کردند باز در پیام‌ها بود خانم‌ها در ایامی که عذر شرعی دارند و روزه نمی‌گیرند آیا می‌توانند قرآن بخوانند گفتیم حتما می‌توانند قرآن بخوانند کار بسیار خوبی است گفتند در رساله‌ها نوشته کراهت دارد کراهت یعنی ثوابش کمتر از آن روزهای دیگر است کراهت در عبادات معنایش این است اما قطعا قرآنشان را ترک نکنند حتما ثواب دارد حتما مستحب است هیچ شکی نداشته باشند البته گفتیم غیر از سوره‌های سجده دار یا بعضی‌ها گفتند آیه‌های سجده دار یادشان باشد تماس با آیات قرآن نداشته باشند ولی اصل تلاوت را حتما داشته باشند مسئله‌ی سوم نمی‌دانم این از کجا پیدا شده خیلی‌ها سوال کردند موقع تلاوت قرآن حجاب لازم است داشته باشند یا نه موقع نماز حجاب لازم است موقع دعا و قرآن خانمی در خانه اش نشسته چه حجابی لازم است این منشائش چیست پیدا شده نمی‌دانم سوال چهارم پرسیدند استعمال آمپول تزریق آمپول اشکالی دارد یا نه آمپول‌ها دو قسم اند یک سری بی حس کننده هستند برای علاج درمان هستند مثل پنی سیلین‌ها مسکن‌هایی که هست این‌ها قطعا اشکالی ندارد آمپول‌هایی که جنبه‌ی درمانی دارد برای علاج است بی حس کننده است مسلما اشکالی ندارد آمپول‌هایی که جنبه‌ی غذایی دارد احتیاط کرده اند بعضی‌ها فرمودند احتیاط واجب این است که استفاده نکنند مثلا ویتامین‌ها سرم‌ها مسئله‌ی پنجم باز نمی‌دانم منشئش چیست خیلی‌ها سوال می‌کنند خانم‌ها در حال روزه می‌توانند موی سرشان را رنگ بکنند یا نه چه اشکال دارد رنگ مو جزء مبطلات روزه است؟ نخیر سوال ششم خیلی‌ها پرسیدند حمام رفتن نه چه اشکالی دارد آن چیزی که روزه را باطل می‌کند تمام سر زیر آب کردن است در استخر آدم برود اما زیر دوش نه خود حمام رفتن چه اشکال دارد در استخر تمام سر برود زیر آب باطل می‌شود اما حمام رفتن حتی فشار دوش خیلی قوی باشد ضرری ندارد سوال هفتم پرسیدند آزمایش می‌خواهیم بدهیم در ماه رمضان آزمایش خون چه مانعی دارد خون گرفتن در ماه رمضان مانعی ندارد سوال هشتم یک خانمی پیام داده من دو ماهه باردار هستم خودم با پزشکم مشورت کردم می‌توانم روزه بگیرم آن هفته گفتیم کسانی که می‌توانند اگر باردار هستند یا فرزندشان را شیر می‌دهند اگر می‌توانند بگیرند بعضی خانم‌ها می‌گویند می‌توانیم یا یک روز در میان می‌توانیم هر مقدار می‌توانند بگیرند این خانم گفته من دو ماهه باردار هستم با پزشکم مشورت کردم خودم به این نتیجه رسیدم می‌توانم روزه بگیرم ضرر ندارد ولی شوهرم می‌گوید نه من پدر این بچه هستم من به تو اجازه نمی‌دهم اجازه‌ی من شرط است این حرف حرف باطلی است نخیر اجازه‌ی این آقا هیچ شرط نیست اگر روزه ضرر ندارد علی رغم تمام احترامی که به شوهرشان قائلیم این روزه منوط به اجازه‌ی ایشان نیست و روزه واجب است سوال نهم پرسیدند صحبت کردن تلفنی یا پیامکی دختر‌ها و پسرهای جوانی که هستند پیامک بدهند برای دختر دیگری آقا پسرها برای دختر خانم‌ها در حال روزه چه حکمی دارد جوابش روشن است روزه و غیر روزه ندارد اگر واقعا بحث ازدواج است در بحث ازدواج گفتند پسر و دختر بنشینند درست با هم صحبت بکنند با روحیات هم با اخلاقیات هم آشنا ندارند در محدوده‌ای که همه می‌دانند اشکال ندارد واقعا قصد ازدواج دارند یک پسری می‌خواهد ماه رمضان ازدواج کند با یک خانمی جدا تصمیم ازدواج دارد بنشینند صحبت کنند پیامک بدهند از شرایط هم دیگر سوال کنند مانعی ندارد بحثش جداست اما اگر نه رابطه غیر از این‌ها باشد حداقل بنا شد ماه رمضان ما یک کمی از این مسائل فاصله بگیریم روزه مان روزه‌ی واقعی باشد این‌ها را کنار بگذاریم مسئله‌ی دهمی که عده‌ای سوال کردند اگر انسان ماه رمضان سحری اش را خورد خوابید صبح یا بعد از ظهر وقتی از خواب بیدار شد دید غسل برایش واجب است به روزه اش ضرری می‌زند نه هیچ ضرری ندارد به روزه اش می‌رود غسل می‌کند برای نمازش. برای روزه هیچ مشکلی ایجاد نمی‌کند فقط برای نمازش باید برود غسل بکند سوال یازدهم یک خانمی نوشته که من خواهرم فقط در ماه رمضان نماز می‌خواند و روزه می‌گیرد روزه هایش قبول است یا نه ان شاء الله قبول است چرا قبول نباشد ان شاء الله به برکت ماه رمضان ادامه‌ی ماه رمضان هم نماز هایش را می‌خواند آن جلسه هم گفتیم اگر آدم یک گناهی را مرتکب شد دلیل نمی‌شود ماه رمضان روزه نگیرد حجابش خوب نیست روزه را هم کنار بگذارد نه ان شاء الله روزه بگیرد خوش حجاب هم شود سوال بعدی پرسیدند من قبل از ماه رمضان ان شاء الله خداوند همه‌ی کسانی که مبتلا به این گناهان هستند نجات بدهد نوشته قبل از ماه رمضان من گرفتار شرب خمر شدم شراب خوردم به من می‌گویند نماز روزه‌ی آدم شرابخوار تا چهل روز قبول نیست هنوز چهل روز نشده پس ما ماه رمضان هم روزه نگیریم نه این هم از وسوسه‌های شیطانی است حتما روزه را باید بگیرند حتما نماز را بخوانند آن گناه جای خودش ان شاء الله ماه رمضان فرصت توبه است توبه می‌کنند خدا می‌آمرزد ارحم الراحمین است آن که گفتند قبول نمی‌شود درست است یعنی چهل آدمی باید چهل شبانه روز زحمت بکشد تا برگردد به روز اولش جبران بکند تا چهل شبانه روز تلاش کند به خانه‌ی اول برگردد سقوط کرده باید برگردد نه این که نمازش را روزه اش را کنار بگذارد سوال بعدی که پرسیدند گفتند کسانی که ناراحتی کلیه دارند پزشک گفته باید در طول روز مرتب آب بنوشند می‌توانند روزه بگیرند آب هم بنوشند نه این‌ها جزء همان بیماران محسوب می‌شود آن هفته گفتیم کسی روزی یک نصف قرص بخورد ساعت دوازده ظهر پزشک گفته حتما بخور این دیگر با روزه قابل جمع نیست جزء مریض‌هایی هستند که روزه واجب نیست اگر این آقا در فاصله‌ی بعد از ماه رمضان تا ماه رمضان بعد اگر خوب شد روزه هایش را می‌گیرد اگر خوب نشد از این رمضان تا آن رمضان تمام بیمار بود دیگر روزه‌ی ماه رمضان برایش واجب نیست فقط کفاره باید بدهد مسئله‌ی دیگر این که گفتند اگر ما برای خنک شدن برویم حمام اشکالی ندارد آدم کاری بکند که خنک شود مثل زیر کولر نشستن مگر اشکالی دارد این هم مثل همان است خیلی‌ها سوال می‌کنند نمی‌دانم منشئش چیست استعمال عطر در حالت روزه کراهت دارد یا نه. نه کراهت ندارد چه اشکالی دارد عطر در خانم‌ها اگر بخواهند عطر بزنند مسئله اش را می‌دانند از خانه با آن حالت معطر بیرون نمی‌روند اما در منزل خودش اشکالی ندارد آن کسی که در رساله‌ها نوشتند بو کردن گیاهان معطر است اما عطر زدن حتما اشکالی ندارد.
شریعتی: خنک شدن حمام که اشاره کردید مزه مزه کردن آب چطور.
حاج آقا حسینی: این را می‌خواستم بگویم دو سه چیز زیاد سوال می‌کنند مزمزه کردن آب اشکالی ندارد می‌خواهند بوی دهانشان مثلا برطرف شود یا دهانشان خشک شده هیچ اشکال ندارد فقط آن چه آب داخل دهان می‌برند بیرون بریزند فرو نبرند خانم‌های زیادی سوال کردند بچه‌ی کوچکی داریم غذا را می‌جویم می‌گذایم داخل دهان بچه مان چه اشکالی دارد چیزی از این مواد پایین نرود آب دهانشان پایین نرود حتی خانم‌ها غذا می‌خواهند درست کنند افطاری درست کنند یک آقایی پیام داده بود از زحمات خانم‌ها تشکر کنید واقعا هم باید تشکر کنند آقایان استراحت بکنند خانم‌ها در این گرما در آشپزخانه مشغول آشپزی اند من تقاضا می‌کنم آقایان هم می‌خواهند اگر افطاری بدهند بسیار کار پسندیده‌ای است و مفصل گفتیم حتما برای افطاری دادن با خانم هماهنگ نکنند این روز نباشد من هر روز پز بدهم پنج نفر ده نفر بفرمایید هر روز مهمان ببریم خانه خانم ببینیم راضی است یا نیست خودمان هم مشارکت داشته باشیم کمک کنند رضایت خانم‌ها را جلب بکنند پس غذا را بخواهند بچشند چشیدن غذا اشکالی ندارد غذا را بچشد بی نمک نشود شور نشود بعضی از آقایان اخلاقشان اخلاق محمدی نیست یک وقت خدای نکرده دم افطار بهانه می‌گیرند مانعی ندارد اما قورت ندهند آب دهان را مسئله‌ی دیگر در مورد کفارات است خیلی پرسیدند خیلی سریع اشاره می‌کنم اگر کسی الآن ماه رمضان است بیمار است نمی‌تواند روزه بگیرد اگر تا ماه رمضان بعدی خوب شد در این فاصله‌ی یازده ماه روزه را گرفت که هیچ تکلیفی ندارد الآن ماه رمضان مسافرت است یک ماه رمضان مسافر است یا چند روز مسافر است بعد از ماه رمضان روزه هایش را قضا کرده این هم هیچ. مریض بوده مسافر بوده بعدا قضا کرده این هیچ چیزی به گردنشان ندارد کفاره ندارد فقط قضا دارد اما اگر نه تا رمضان بعد نگرفت من الآن مسافرت بودم روزه نگرفتم یک سال گذشت تا رمضان بعد آمد و رفت و نگرفتم این جا به خاطر تاخیر جریمه دارد جریمه اش همان 750 گرم گندم یا جو یا برنج یا خرما به فقیر باید بدهد یک مدّ طعام است 750 گرم برای هر روز. یا اگر مریض بود این را زیاد خانم‌ها و آقایان می‌پرسند الآن مریض است تا رمضان بعد هم مریض است در این یازده ماه اصلا خوب نشد که قضا کند این دیگر روزه‌ی امسال برایش واجب نیست کفاره را بپردازد کافی است به ازای هر روز 750 گرم یا اگر می‌خواهند نان بدهند یک کیلو چند بار گفتیم یک کیلو نانواها ترازو هم دارند پس اگر در این فاصله‌ی دو رمضان مریض بود که روزه اش هم واجب نیست فقط کفاره می‌دهد اگر بعد از رمضان خوب شد و در این فاصله گرفت هیچ چیز به گردنش نخواهد بود اما اگر کسی عمدا خورده باشد جوانی جاهلی عمدا خورده گفتیم راه آسان آسان آسانش این است برای هر روز گفتند شصت مسکین را اطعام بکند یعنی چه؟ همان 750 گرم را می‌تواند برای هر روز شصت تا 750 گرم تقریبا می‌شود 45 کیلو یک روز عمدا خورده 45 کیلو گندم بدهد کافی است برای سی روز سی تا چهل و پنج روز اگر یک ماه بده به فقیر بدهد پولش را نه خود گندم را به شصت فقیر باید بدهد اگر شصت فقیر پیدا می‌کند بسم الله اگر نه برود خانه‌ی علما مراجع آن‌هایی که فقرا زیاد مراجعه می‌کنند البته فقیر غیر سید. باز خانم‌ها پرسیدند کفاراتی که به گردن ما می‌آید به عهده‌ی خودمان است یا شوهرمان. خانم‌ها کفاراتشان به عهده‌ی شوهرشان نیست نفقه شان به عهده‌ی شوهرشان است.
شریعتی: اگر نداشته باشند چه.
حاج آقا حسینی: استغفار بکنند هر وقت داشتند بدهند اگر نداشتند استغفار بکنند اگر دارند خودشان بدهند به عهده‌ی شوهر نیست اگر شوهر بخواهد بدهد اشکالی ندارد ولی واجب نیست آن چیزی که به عهده‌ی شوهر است فطریه‌ی آخر ماه رمضان است فطریه‌ی خانم‌ها به عهده‌ی شوهر است اما کفاراتشان به عهده‌ی آن‌ها نیست خیلی‌ها سوال کردند ماه رمضان مسافرت برویم اشکال دارد یا نه مسافرت در ماه رمضان برای فرار از روزه کراهت دارد کجا دیگر می‌خواهیم ثواب ماه رمضان را پیدا کنیم چندین روایت داریم در کافی شریف من لا یحضر کتاب‌های قدیمی ما که سوال کردند برویم زیارت امام حسین علیه السلام در ماه رمضان می‌رویم آن جا قصد ده روز می‌کنیم فقط در راه چند روزی که در رفت و آمد هستیم باید بخوریم فرمودند نه نمی‌خواهید بروید زیارت هم نروید مشهد می‌خواهید مشرف شوید اگر می‌توانید بعد از ظهر بروید و قبل از ظهر برسید قصد ده روز بکنید روزه بگیرید اشکال ندارد اما اگر می‌خواهید پنج روز بروید مشهد یک هفته بروید کربلا آن قدر فضیلت ماه رمضان زیاد است که ائمه فرمودند نه در ماه رمضان نمی‌خواهد بروید زیارت اصلا فضیلت ماه رمضان قابل مقایسه نیست بله فرمودند دو سه مورد استثناء است فرمودند حج خانه‌ی خدا الآن فصل حج نیست ولی در گذشته از الآن راه می‌افتادند که بروند حج واجب انجام بدهند جهاد می‌خواهند بروند یا نه یک برادر ایمانی مشکلی گرهی دارد همین روزه‌ای که این قدر سفارش شده کربلا نمی‌خواهد بروی مشهد نمی‌خواهد بروی ولی اگر برادر مسلمان مومنت گرفتار است می‌گوید یک روز بیا اصفهان مشکل من به دست تو حل می‌شود برو کربلا نرو مشهد نرو زیارت نرو ولی برو گره برادر ایمانی ات را باز کن روزه ات را بخوری اشکالی ندارد این نگاه دین ماست فاصله‌ی مان چقدر است با این نگاه ها. مسئله‌ی دیگر آن هفته هم مطرح کردیم کسانی که کارهای سنگینی دارند کشاورز نانوا معدن کار هستند اولا تلاش این‌ها زحمت سختی شان بیشتر است قطعا اجرشان مضاعف است در این بحثی نیست ثوابی که خداوند به روزه‌ی کشاورز راننده‌ی تاکسی می‌دهد به آن نانوا می‌دهد با ثواب یک کارمندی که نشسته زیر کولر گازی قطعا قابل مقایسه نیست مگر می‌شود یکی باشد آن ایمانی که دختر مومن متدین در فضای سخت ایمانش را حفظ می‌کند تا یک دختر مومنی که همه‌ی فضاها خوب است قطعا قابل مقایسه نیست حتما اجرشان بیشتر است من عرض کردم اگر دین در متن زندگی ما باشد می‌توانیم یک فکری برای مشکلات بکنیم من یک مثال خیلی ساده بزنم الآن چه اصراری است آقایان جواب بدهند پیامک بدهند چه اصراری است مسلمان‌ها چه کسی گفته نان خاشخاشی کنجدی داغ داغ تازه مستقیم بیاید سر سفره مان آن وقت نانوا از روزه اش بزند حالا اگر نانواها شب بپزند نان را بگیریم بگذاریم در سفره الآن بگویم یخچال فریزر می‌گویند حاج آقا خودش یخچال فریزر دارد بگیریم بگذاریم در سفره در یخچال در فریز این اشکالی دارد؟ حتما باید داغ کنجدی دم افطار باشد؟ هفت صبح پخت می‌کنند چه ضرورتی دارد نمی‌دانم شنیدم نانواها اجبار دارند روزها پخت بکنند البته اگر دولت اجباری داده لابد مردم متقاضی هستند مردم بگویند نه ماه رمضان طوری نمی‌شود نانواها شب بپزند ما هم بیاییم به دین داری آن‌ها کمک کنیم چند هزار شاطر نانوا هستند که می‌خواهند ماه رمضان روزه بگیرند نان را شب پخت بکنند آب یخ خنک هم بگذارند بغل دستشان این یک مثال است کشاورزی معدنش همین طور است اگر دین در متن زندگی باشد همه می‌توانند یکی از بینندگان پیام قشنگی داده بود چند سال دیگر ماه رمضان می‌افتد در ایام مدرسه‌ها شما چه کار می‌خواهید بکنید؟ اگر دین در متن زندگی ما باشد از الآن برنامه ریزی می‌کنیم سه سال دیگر ماه رمضان وسط مدرسه هاست دولت می‌آید برنامه ریزی می‌کند یک هفته زودتر شروع می‌کند یک هفته دیرتر تمام می‌کند ده روز هم تعطیل می‌کند ماه رمضان کلا تعطیل بروید روزه هایتان را بگیرید اما اگر دین در متن نباشد می‌گوید همین که هست یک ساعت هم از ساعات اداری کم نمی‌کنیم همین است که است هیچ راهی ندارد اصل اقتصاد است اصل کار است اصل زندگی است دین را با آن هماهنگ کنید به نظر من اگر ما بخواهیم برای همه‌ی این چیزها این مثال بود می‌شود قطعا اجر و پاداش کسانی که در این سختی‌ها روزه می‌گیرند قابل مقایسه نیست با کسانی که سختی کمتری دارند اما از نظر فقهی هم من این را بگویم بعضی از مراجع تقلید می‌فرمایند اگر کسی کشاورز است راننده است یک کسی معدن کار است شغل سنگین دارد نمی‌تواند شب کار بکند نمی‌تواند شغلش را عوض بکند نمی‌تواند مرخصی بگیرد نمی‌تواند قرص بکند یک ماهه زندگی اش اداره شود همه‌ی راه‌ها برایش بسته است الا و لابد همین ماه رمضان این کار را انجام بدهد و الا هیچ درآمدی ندارد و زن و بچه هایش گرسنه است اگر این این طوری است بعضی از مراجع گفتند برو اول صبح هم نیازی نیست صبر کند تا بعد از ظهر غش کرد اورژانس 115 را خبر بکنند از همان صبح می‌تواند اگر چنین شرایطی دارد می‌داند به هرج خواهد افتاد می‌داند به جایی می‌رسد که نمی‌تواند روزه را بگیرد گفتند اشکال ندارد این ضرورت است چاره ندارد نه مرخصی بگیرد نه پول دیگری ندارد نه شغل ندارد تمام درها بسته باشد یک وقت از این مسئله جور دیگر برداشت نشود تمام درها به رویم بسته است زن و بچه ام گرسنه اند تمام ماه رمضان باید کار کنم همین کار سنگین و تا بعد از ظهر هم طاقت نمی‌آورم چاره‌ای ندارم می‌دانم از حال می‌روم به هرج و مشقت شدید می‌رسم گفتند از همان اول صبح بخورد با این قیود بعضی از مراجع این را فرمودند مسئله‌ی آخر را من بگویم آن هفته هم گفتیم در مورد رد مظالم خیلی بینندگان پیام دادند تا آخر ماه رمضان از مراجع تقلید اجازه گرفتیم تا مبلغ صد هزار تومان اگر می‌خواهند رد مظالم بدهند تا آخر ماه رمضان مصادیقش را هم گفتیم یک معامله‌ای بوده پول اضافه گرفتیم کرایه ندادیم بچه بودیم شیشه‌ای را شکستیم به مال کسی خسارتی زدیم به ماشین کسی خسارتی زدیم مال کسی را خدای نکرده دزدیدیم برای گذشتگان برای پدرها مادر‌ها به فقیر نه به مدرسه نه به مسجد فقط باید به فقیر داد فقیر هم تعریفش را گفتیم لازم نیست حتما رو به قبله خوابیده باشد کسی که هشتش گروه نه باشد این را هم توضیح دادیم بعضی‌ها گفتند در غیبت هم رد مظالم می‌شود داد بله چه اشکال دارد خدا رحمت کند مرحوم آیت الله مشکینی حج مشرف شده بودند فرمودند من هیچ طواف مستحبی نکردم نتوانستم نزدیک هشتاد سالشان بود فقط یک طواف کردم گفتم خدایا این ثوابش پیش تو امانت فردای قیامت هر کس جلوی من را گرفت گفت فلان حق را به من ندادی این طواف بابت آن باشد الآن هم می‌شود ما رد مظالم بدهیم به نیت این که غیبت چون در غیبت مشهور فقها می‌گویند لازم نیست بروی به طرف بگویی من غیبتت کردم مخصوصا اگر موجب فتنه و فساد شود به بعضی‌ها می‌گویی غیبتت را کردم نه اول بگو چه گفتی تا می‌آیی بگویی چه گفتی شرّ به پا می‌شود نه مشهور فقها می‌گویند استحلال لازم نیست بهترین کار این است که قرآن به نیتشان بخواند رد مظالم به نیتشان بدهد البته باز سوال کردند می‌شود به واجب النفقه داد نه مثلا فرزند من واجب النفقه‌ی من است خمس و فطریه و کفارات و رد مظالم را نمی‌شود داد حتی اگر فقیر باشد واجب النفقه را من از پول خودم بدهم از کفاره خرج نکنم از خمس و فطریه خرج آن‌ها نکنم لازم نیست بگوییم به افراد یک کسی نوشته بینندگان پیام دادند به مغازه دار برویم بگوییم ما مثلا پنج سال پیش فلان چیز را دزدیدیم شرّ به پا می‌شود لازم نیست بگوییم شما بگو این پول را از ما طلب داشتی یا به کسی بدهکارید شماره حسابش را یک جوری به دست بیاورید واریز کنید به بستگانمان بدهیم یا نه بله واجب النفقه نباشند به بستگان حتما بستگان مقدم اند برادری برادر زاده‌ای دارم مستحق است فقیر است نیازمند است از این صد هزار تومان بدهیم حتما مقدم است مثل این که بعضی‌ها نمی‌دانم بیان ما ناقص است یا نه بعضی‌ها گفتند به به آقای حسینی چقدر حرف خوب زده زنگ می‌زدند آقای حسینی گفته صد هزار تومان بدهید تمام بدهی هایتان صاف می‌شود ما چنین چیزی گفتیم؟ صد هزار تومان به اندازه‌ی صد هزار تومان است اگر بیش از صد هزار تومان می‌خواهید بدهید اجازه باید بگیرید کمتر اشکالی ندارد کسی می‌گوید من ندارم پنجاه هزار تومان نود هزار تومان می‌خواهم بدهم اشکال ندارد این که فکر کنیم جبران همه می‌شود یا نه گفتند به صندوق صدقات بریزیم یا نه نه من پیشنهاد نمی‌کنم نمی‌گویم اشکالی دارد ولی اگر در میان بستگان خودمان غیر از واجب النفقه‌ها فقیر سراغ داریم مستقیم دستشان برسانیم حتما بهتر است.
شریعتی: خیلی ممنون خیلی مسئله شنیدیم استفاده کردیم دوستان هم با دفتار مراجع معظم تقلید در ارتباط باشند الآن هم ابزارهای ارتباطی الی ماشاء الله است دانستن احکام خیلی کمک می‌کند به دینداری همه مان مخصوصا در این روزها حاج آقای حسینی دعا بکنند همه آمین بگوییم.
حاج آقا حسینی: خیلی‌ها در پیام‌ها التماس دعا گفتند با حال خوشی که دارند در آستانه‌ی نیمه‌ی ماه رمضان ولادت کریم اهل بیت امام مجتبی علیه السلام همه‌ی دل‌های شکسته‌ای که با دهان روزه پای برنامه هستند این آیه را با هم تلاوت کنیم «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ‌ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ» (نمل/ 62) خدایا به حق محمد و آل محمد حوائج همه‌ی ملتمسین دعا مخصوصا عزیزانی که به این برنامه و آمین مخاطبین برنامه چشم انتظار هستند برآورده بخیر بفرما مریض هایشان را لباس عافیت بپوشان گرفتاری هایشان را برطرف بفرما بحق محمد و آله الطاهرین.
شریعتی: خیلی ممنون بهترین‌ها را برای همه‌ی شما آرزو می‌کنم
روزه‌ی هجر تو از پای در آورد مرا *** کی شود با رطب روی تو افطار کنم
برای آمدنش دعا کنیم مخصوصا در شب‌های قدری که پیش روی ما هست و فقط شش شب تا شب قدر باقی مانده والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group