94-04-30-حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی - سیره ی امیرالمومنین در نهج البلاغه
کارشناس: حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی
موضوع: سیره ی امیرالمومنین در نهج البلاغه
تاریخ: 30-04-94
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام عرض میکنم خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز باز هم در این روزهای نورانی ان شاء الله عیدتان مبارک باشد و آن چه که خداوند متعال در ایام ماه مبارک رمضان به بهترین بندگانش عنایت فرموده نصیب فرد فرد شما شود خیلی خوشحالیم که همراه شما هستیم در کنار شما هستیم و خدمت حاج آقای حسینی عزیز سلام علیکم و رحمة الله.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خدمت همهی بینندگان دارم من هم آرزو دارم عبادات و طاعات در ماه ضیافت الله مورد قبول درگاه الهی مورد قبول الهی باشد ذَهبَ العَنَا وَ بَقِیَ الاَجر سختی ها تمام شد پاداش ها باقی ماند بهترین پاداش ها را خداوند به همهی عزیزان عنایت فرموده باشد یک خدا قوتی هم میگویم به همهی عزیزانی که در رسانه در همهی شبکه ها برنامه های دینی و مذهبی را برنامه ریزی میکردند از جمله در همین شبکهی سه و برنامهای که شما سحرگاه با حاج آقای فرحزاد داشتید یک ماه کار طاقت فرسایی است تهیه کنندهی خوب برنامه آقای رکنی همهی عزیزانی که تلاش میکنند تشکر میکنیم و اظهار تاسف واقعا از این حادثهی سیل و طوفانی که پیش آمد عدهای از هم وطنان ما از دست رفتند. این حوادث در بعضی کشورها اگر پیش میآمد با این هجم وسیع و این همه تلفات گاهی یک دولت را به هم میریخت و دولت را عوض میکرد یا یک وزیر را جا داشت یک اظهار هم دردی شود من نشنیدم حتما بوده ولی لا اقل یک اظهار هم دردی از سوی مقامات بالاتر لازم بود حدود یکی دو ماه پیش بود در جادهی چالوس یک ماشینی به قعر دره رفت حدود سی چهل نفر از مهمان های ما از عراقی هایی که آمده بودند ایران آن هم حادثهی تلخی بود این حوادث پیش میآید ولی اظهار هم دردی پیگیری در رده های بالا انتظار مردم است مطلب دیگر هم که اضافه کنم شنبه هشتم شوال است سالروز حادثهی بسیار تلخ و دردناک تخریب قبرستان بقیع و قبور ائمهی بقیع علیهم السلام حدود نود سال است که از این جنایت آل سعود میگذرد واقعا نباید این حادثه فراموش شود البته فقط تخریب قبور ائمهی بقیع نیست تمام اماکن اسلامی و آثار اسلامی را در مکه و مدینه تخریب کردند این را نباید مردم فراموش بکنند ما این بحث را مفصل قبلا مطرح کردیم. خیلی جاها مراسم میگیرند شب هشتم و روز هشتم الآن به بعضی ها میگویی قبرستان بقیع قبلا گنبد بارگاه داشته تعجب میکنند نباید جنایات آل سعود فراموش شود همین جنایاتی که چند ماه است واقعا آدم دلش به درد میآید همه حدس میزدند ماه رجب گفتند ماه حرام است حتما متوقف میکنند نشد گفتیم ماه رمضان ماه ضیافت الله است اصلا انگار نه انگار به روی خودشان نیاوردند این حادثهی هشتم شوال هم همین طور است امروز که سی ام تیر است من وظیفه میدانم یاد کنم سالگرد مرحوم آقای کافی است انصافا خیلی ها با نام آن ها به یاد امام زمان ارواحنا فداه بودند هستند آثار فراوان مهدیه های فراوان در سراسر کشور حتما یاد این خطیب دلسوز و دلباختهی امام زمان باشیم و در آخر هم تشکر میکنم از همهی بینندگان خوبی که در طرح های مختلف برنامهی سمت خدا حضورشان فعال بود همین طرح خانه های نورانی قرآنی بحمدالله بسیار بسیار زیبا بود طرح های دیگری که بود بحث کمک به آزادی زندانیان من این ایام هر کجا میرفتم عجیب بود یکی از طرح هایی که ما دیگر رها کردیم مردم رها نمیکردند طرح کمک به آزادی زندانیان بود از همهی بینندگان تشکر میکنم
شریعتی: ما هم با هم وطنان هم دردی میکنیم خدمت حاج آقای حسینی هستیم به رسم سه شنبه ها مهمان سفرهی نهج البلاغه خواهیم بود
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم خطبهی 42 نهج البلاغه امیرالمومنین میفرماید اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّ اَخْوَفَ ما اَخافُ عَلَيْكُمُ اثْنانِ (خطبه 42 نهج البلاغه) آن چیزی که بیش از همه من نگران شما هستم دو چیز است دربحث سیرهی تربیتی یک فصلی است با عنوان نگرانی های امیرمومنان سلام الله علیه است بحث بسیار مهم و خوبی است ما ببینیم امیر مومنان نگران چه اموری بودند مراقب باشیم اگر گسترده تر نگاه کنیم نگرانی های اهل بیت علیهم السلام که گفتند ما بیش از همه نگران شما هستیم من جستجو میکردم حدود سی مورد است نگران مهمی که امیرمومنان و اهل بیت علیهم السلام داشتند هر مقدارش را که برسیم میخوانیم تعبیر این است که آن چیزی که بیش از همه در آن من نگران شما هستم. حضرت در این جا اشاره کردند اتِّبَاعُ الْهَوى، وَ طُولُ الاْمَلِ یکی هوا پرستی ها به جای حق پرستی و آرزوهای طولانی قبل از این که من این را توضیح دهم مقدمهی کوتاه در قابل داستانی میگویم که نگرانی ها بهتر جا بیفتد اهل بیت علیهم السلام نگران یک چیزهایی نبودند نگران یک چیزهایی بودند گاهی متاسفانه ما در اثر این که از کلام اهل بیت دور هستیم آن چیزهایی که نگران نبودند ما خیلی جدی میگیریم آن هایی که نگران نبودند من داستانش را عرض میکنم آن چیزهایی که واقعا نگران بودند دغدغهی ما نیست شخصی آمد خدمت امام صادق علیه السلام به نام عبدالملک قمی در تاریخ این طوری آمده در روایت. گفت من آمدم چند سوال از شما بپرسم حضرت فرمودند بپرس گفت اشکال ندارد قَالَ لَهُ أَشْرَبُ وَ أَنَا قَائِمٌ من بخواهم بنوشم ایستاده بنوشم در روایت ما است در کلمات فقها است که شب ایستاده نوشیدن آب کراهت دارد گفت اشکال ندارد شب ایستاده حضرت فرمودند فَقَالَ إِنْ شِئْتَ اگر دلت میخواهد شب هم ایستاده بنوش گفت سوال دوم دارم حضرت فرمودند سوال کن گفت فَقَالَ أَشْرَبُ بِنَفَسٍ وَاحِدٍ حَتَّى أَرْوَى بالاخره کراهت دارد آدم یک لیوان آب را یک نفس بخورد با سه نفس و سه جرعه بنوشد بهتر است حضرت خوششان نیامد از این سوال فرمودند قَالَ إِنْ شِئْتَ اگر دلت میخواهد بنوش کُلُّ مَکرُوهٍ جَایِز مکروه که حرام نیست گفت یابن رسول الله سوال سوم دارم حضرت فرمودند بپرس گفت اشکال ندارد وقتی نماز میخوانم دستم زیر لباسم یا زیر عبای من باشد چون باز در آداب نماز است مستحب است آدم دستش رو باشد موقع نماز زیر نباشد حضرت فرمودند قَالَ إِنْ شِئْتَ دلت میخواهد این کار را انجام بده مثل این که یک سری از این سوالات آماده کرده بود شاید حضرت میخواست به این جا برسد قسم خورد حضرت فرمود مَا مِن هَذَا وَ شُبهِهِ اَخَافُ عَلَیکَم (اصول کافی، ج 6، ص 383) به خدا قسم نگرانی های ما این ها نیست این نیست که آب را ایستاده بنوشی نشسته بنوشی به یک جرعه به سه جرعه بنوشی این مستحبات این مکروهات خوب است آدم رعایت بکند ولی این نگرانی ائمه در مستحبات و مکروهات نیست چیزهای مهم تری داریم همین بحث نگرانی های اهل بیت است نگرانی ها را جا به جا نکنیم گاهی به یک مستحبی مقید میشویم مستحب گاهی با یک حرامی تعارض دارد کار مستحب را فکر میکنیم مستحب داریم انجام میدهیم در حالی که گناهی انجام میدهیم در بعضی از جلسات ایام رمضان میگفتم شما سی شب میخواهید بروید هیئت مناجات اگر مادرتان گفت یا پدر گفت امشب من کاری دارم بمان دیدید بعضی ها میگویند نه اگر یک شب هیئت نرویم نمیشود یادمان نیست که مستحب چیست کار واجب چیست امر پدر مادر چیست حضرت نپسندیدند که همه اش نگرانی اش در این چیزها است فرمود به خدا من نگران این چیزها نیستم ائمه نگران چه هستند؟ سی مورد با واژهی اخاف یا اخوف ما اخاف است بعضی ها را میخوانم حضرت در این جا دو مطلب را فرمودند یکی هوا پرستی دوم آرزوهای طولانی خطبهی 42 است فَاَمّا اتِّباعُ الْهَوى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ هواپرستی مانع میشود از حق پرستی اگر ملاک ما هوا های خودمان باشد با حق کاری نداریم وَ اَمّا طُولُ الاْمَلِ فَيُنْسِى الاْخِرَةَ آرزوهای طولانی هم آخرت را از یاد انسان میاندازد معلوم است همت بلند پسندیده است خیلی هم تاکید کردند انسان مومن باید همت های بلند داشته باشد اما نه آرزوها این که انسان فکر کند به تمام آرزوهایش به هر قیمتی باید برسد در نامه های نهج البلاغه نامهی 31 به امام حسن علیه السلام خواندیم حضرت فرمود وَ اعلَم پسرم یقین داشته باش یَقیناً أنّک لن تَبلُغَ أمَلَکَ، و لَن تَعدُوُ اَجَلَک یقین داشته باش انسان به همهی آرزوهایش نمیرسد آرزوها باید با واقعیت ها هماهنگ باشد به هر قیمتی دنبال آرزو نباشیم طول الامل به این معنا است نه به معنای همت بلند ما اگر فکر کنیم به هر قیمتی از هر راهی حلال حرام به آرزوها باید برسیم این درست نیست حضرت میفرماید وَلِكُلّ مِنْهُما بَنُونَ دنیا و آخرت هر کدام فرزندانی دارد یک عده ابن الدین اند یک عده ابن الدنیا هستند یک عده فرزند دین اند یک عده فرزند دنیا یک عده محور برایشان دین است یک عد برایشان دنیا است فَكُونُوا مِنْ اَبْناءِ الاْخِرَةِ، وَ لا تَكُونُوا مِنْ اَبْناءِ الدُّنْيا ابن الدین باشید ابن الدنیا نباشید فَاِنَّ كُلَّ وَلَد سَيُلْحَقُ بِاُمِّهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ هر فرزندی فردای قیامت به مادرش ملحق میشود اگر فرزند دنیا باشی دنیا به تو ملحق میشود پس نگرانی اول این است که هواپرستی جای حق پرستی را بگیرد و آرزوهای طولانی انسان بگوید من به هر قیمتی آرزو را به دست بیاورم یک تعبیر دیگری حضرت علی دارد که نگرانی دوم حضرت است که میفرماید آن چیزی که خیلی نگرانم سبک شمردن دین است یک بحثی داشتیم در اوایل ماه رمضان گفتیم برای بعضی ها دین در متن زندگی است همه چیز را با دین هماهنگ میکنند برای بعضی از ما نه دین در حاشیه است این خیلی مهم است خدا رحمت کند عالم بزرگواری که این جمله را میفرمود که اگر دین در متن زندگی باشد ما امور دیگرمان را با دین هماهنگ میکنیم مثالش را در ماه رمضان گفتیم عدهای میگویند ما چطور روزه بگیریم اگر دین در متن زندگی باشد ما کارها را هماهنگ میکنیم با روزه داری برای دین داری برنامه ریزی میکنیم الآن که ماه رمضان تمام شد یازده ماه مانده کسی که دین در متن زندگی اش بوده از حالا برنامه ریزی میکند من در ماه رمضان سال آینده نمیتوانم دنبال کسب و کار بروم پول داشته باشم یکی از عزیزان میگفت من هر ماه یک پولی میگذارم کنار ماه رمضان نیاز نداشته باشم مثال است این. یک مثال دیگر میزنم برای من خیلی جالب بود مصداق دین در متن زندگی است من ایام ماه رمضان یک چند روزی مشهد نائب الزیارهی همهی بینندگان بودم آن قراری که شما فرموده بودید عمل کردیم نماز و دعا و زیارت خواندیم من یک جمع زیادی از خانواده های مومنین متدینینی که مهاجرت کرده بودند از عراق از دست صدام زمان صدام فرار کرده بودند در آن قیام انتفاضهی عراق فرار کرده بودند رفته بودند در سوئد زندگی میکردند ایام ماه رمضان چهل پنجاه نفر خانواده ها کوچک بزرگ دیدم مشهد هستند پرسیدم این جا چه کار میکنید گفتند آن جا روزها طولانی است روز 22 ساعت است بچه های ما نمیتوانند 22 ساعته روزه بگیرند سخت است اول ماه رمضان آمدیم مشهد امام رضا تا آخر ماه رمضان تا بچه های ما روزه بگیرند هم زیارت آمدیم هم بچه های ما روزه میگیرند هم یک خاطرهی خوبی دارند از روزه داری این را میگویند دین داری در متن زندگی است یعنی همه چیز را با دین هماهنگ کرده گفتم چند وقت است گفت ما چند ساله این کار را میکنیم من تا آن جا که دیدم چهل پنجاه نفر بودند یعنی از اول الآن یازده ماه نمانده تا رمضان کسی دنبال این باشد برنامه ریزی میکند الآن میدانم خبر میدهند شما خبر ندارید شکم هایشان سیر است باور نکنید این طور نیست برنامه ریزی کرده که یازده ماه این طوری برنامه ریزی میکنم از کسبم از کارم بالاخره این ها شاغل بودند مغازه دار بودند همهی این ها را هماهنگ کرده اگر مرخصی میخواسته اگر استراحت میخواسته دین در متن زندگی شان بوده دومین نگرانی فرمود سبک شمردن دین است سومین نگرانی که این باز در کلمات امیرمومنان است خیلی واقعا جای نگرانی است فرمودند نگرانم که لَكِنِّی أَخَافُ أَنْ يُفْتَحَ عَلَيْكُمُ الدُّنْيَا دنیا به روی شما باز شود آینده وضع مالی تان در اوایل مسلمان ها خیلی در گرفتاری بودند دنیا وقتی به شما اقبال کرد وضع مالی تان خوب شد بَعْدِی فَيُنْكِرَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً به داد هم دیگر نرسید منکر شوید من اصلا شما را نمیشناختم به کلی منکر شوید یعنی در جامعهی دینی یک عده کارشان گرفته وضعشان خوب است به هر ترتیب « نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» (زخرف/ 32) خدا تقسیم کرده این وضع مالی اش بهتر است ولی یادش برود که باید به فریاد برادر ایمانی اش برسد به فریاد برادر دینی اش برسد من نگرانم به جایی برسید که منکر دیگران شوید من یک قصهای که همین ایام در مشهد برایم پیش آمد در یک برنامهای هم گفتم واقعا ناراحت شدم این جا هم خوشحالی هایمان را با دوستان تقسیم کنیم هم ناراحتی هایمان را و دنبال راه حل بگردیم من دو قصه را در یک روز دیدم یک آقایی به من گفت این مسئلهی خمس را برای من بگویید من در تلویزیون دیدم گفتید یک بار برای من بگویید گفتم حرف همان است که گفتیم نشستیم فراغتی بود یک ساعتی من گفتم که داستان خمس این است ما گفتیم همه چیز مال خداست ثروت قدرت خدا گفته وقتی به تو میدهم برو کسب و کار و زندگی ات را انجام بده اگر سودی کردی همهی زندگی ات خانه بخر ماشین بخر پسرت را ازدواج کن همه جور آخر سال نگاه کن اگر اضافه آمد هشتاد درصد مال شما بیست درصد مال من نکات را مفصل گفتیم کشاورزی گندم زمین زمان همه چیز مال من است من دادم به شما همه مال من است باشد مال شما گندمت رسید به یک تن هزار کیلو پنجاه کیلویش را به من بده آن را هم من نمیخواهم بده به فقرا مساکین این هم داستان زکات گوسفندت شد پانصد تا این سه مثال را بینندگان یادشان باشد چهل تا پنجاه دادیم رفتی زاد و ولد شد زمین و زمان مال من بود باشد مال تو من نیاز ندارم «وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ» (انعام/ 133) پانصد که شد چهارصد و نود و پنج تایش مال تو پنج تا را به من بده از پانصد تا پنج تا ندهی از یک تن گندم پنجاه کیلو را ندهی از خمس از صد درصد بیست درصدش را ندهی دیگر خیلی بی انصافی است خوب که برایش گفتیم گفت مگر در جامعه فقیری هم است که ما بخواهیم به این فقرا بدهیم؟ عین عبارت خودش بود شاید جزء بینندگان الآن باشد میگفت من بینندهی پر و پا قرص ام میگفت من اگر بخواهم خمس بدهم میلیاردی است تا به حال نرفتم سراغش مگر فقیر در جامعه است؟ یعنی من کلی با ایشان صحبت میکردم که بهش ثابت کنم که الآن در جامعه خیلی ها فقیر اند گرفتار اند نیازمند است اصلا باور نمیکند این که حضرت میفرماید بَعْدِی فَيُنْكِرَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً اصلا فقیر نمیشناسید این یک جوری زندگی میکند میگویند سیر از گرسنه خبر ندارد سواره از پیاده خبر ندارد آن کسی که طفل مریضش در دستش مانده و در به در دنبال پول درمان و دوا میگردد چه کسی دردش را متوجه میشود؟ آن آقایی که به عمرش چنان گرفتاری نداشته میگوید بیست درصدش میشود خمسش میشود میلیاردی تازه منکر است میگوید نه کجا شما سراغ داری کسی نیاز مالی داشته باشد؟ این یک طرف آن وقت همان روز قصهی دومی که برایم پیش آمد یک خانمی در حرم میدوید دنبال من گفتم من جلسه دارم دیرم شده خدا میداند گریه میکرد این خانم گفت مال یکی از محله های مشهد هستم محلهی آرامگاه فردوسی من بلد نیستم محله ها را میگفت مردم به نان شبشان محتاج اند این صبح این آقا میگوید من خمس مالم را به چه کسی بگویم مگر فقیر در جامعه است آن هم میگوید همسایهی ما به نان شبش نیاز دارد این طبقه آن طبقه را فراموش کرده یک جملهای از امیرمومنان است البته من همین جا بگویم تا این جمله را بخوانم بیننده ها در شادی های ما شریک باشند دیروز در قم یک عزیزی من را صدا زد روحانی بود میگفت من در تفرش یک خانوادهای به من زنگ میزنند که حساب مالمان را میخواهیم برسیم و بدهیم گفتم باشد هماهنگ کنید یک هفته گذشت خبر ندادند دوباره هفتهی دوم سوم بالاخره سه شنبهای به ما زنگ زدند سه شنبه که رفتیم دیدیم نشسته جلوی در در وقت برنامهی سمت خدای سه شنبه گفتم چند هفته است گفت واقعش این است که هر هفته سه شنبه این برنامه را میبینم صحبت ها را که میشنوم در مورد مسئلهی خمس و حق الناس و حق الله تشویق میشوم بروم مالم را تطهیر کنم برنامه که تمام میشود دوباره شیطان وسوسه میکرد میگفت چند هفته بود گفتم اول برنامه زنگ بزنم تا برنامه تمام نشده شما بیایی تکلیف ما را داغ داغ مشخص کنی تمام شود دوباره وسوسه میشوم نشست و خیلی خوشحال بود این ها قطعا تاثیرات فراوان دارد همه اش نا امیدی نیست ولی این هم است کسی باور نمیکند نیازمند در جامعه باشد حالا من جملهی امیرمومنان را میخوانم در کلمات قصار است کلمهی 328 است تعارف که ندارد شرح هم نمیخواهد پیچیدگی هم نمیخواهد جزء متشابهات هم نیست که بگوییم حضرت منظورش چیست خیلی ساده است ترجمه نمیخواهدإنَّ اللهَ سُبحانَهُ فَرَضَ فی أموالِ الاغنیاء أقواتَ الفُقَراء خداوند در مال ثروتمندان سهم فقرا را قرار داده. قوت فقرا در ثروت اغنیاست یک وظیفهای فرض شده برای اغنیا شارح نهج البلاغه توضیح داده که این واجب است. صدقات مستحبی که مستحب است پس این باید اشاره به یک چیز واجبی باشد چه چیز است آن واجب؟ زکات است و خمس. خمس و زکات جزء واجبات مالی است صدقات مستحبه هم داریم. زکات فطره زکات مال جزء واجبات است یک مستحباتی هم داریم فرض یعنی واجب. نماز ظهر فریضه است یعنی واجب است. فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مَنَعَ بِهِ غَنِيٌّ هیچ فقیری گرسنه نماند الا این که یک غنی حقش را نداده وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ فردا باید جواب بدهد واجبات است اگر ما در همین واجباتمان به وظیفه عمل میکردیم فقیری نمیماند. در نامهی 45 نهج البلاغه است حضرت خودش را با شرایط هماهنگ میکرد حضرت در نامهای که به استاندار بصره نوشتند نامهی مفصلی است حضرت فرمودند من شب سیر نمیخوابم لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ الْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ شاید در دورترین نقطهی کشور اسلامی کسی باشد که سیری را به یاد نداشته باشد وَلا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ یادش نباشد سیری یعنی چه. یک داستانی میدیدم از حضرت یوسف با این که عزیز مصر بود خزائن مصر در اختیارش بود اما زندگی اش خیلی ساده بود خطبهی 176 را عزیزان ببینند امیرمومنان مفصل از زندگی حضرت موسی عیسی داوود گفته این ها با این که قدرت داشتند زاهدانه زندگی میکردند کسی به جناب یوسف گفت چرا این قدر ساده زندگی میکنید بِیَدِکَ خَزَائِنُ الاَرض (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 11، ص 236) همهی خزائن دست شما است حضرت فرمود أَخَافُ أَن أَشبَعَ فَأنسِی الجِیَاع میترسم سیر شوم یادم برود فراموش کنم گرسنه ها را حالا آن وظیفهی انبیا و مسئولین و زمام داران مملکت و ائمه است که امیرمومنان میفرماید سیر نمیشوم شاید جایی گرسنهای باشد اما عامهی مردم چه؟ زندگی مان را داشته باشیم هر چه است ولی حلال را رعایت کنیم ما فرض الله آن چیزی که خدا بر ما واجب کرده آن را پرداخت کنیم در آن کوتاهی نکنیم. این هم یک نگرانی البته باز در همین کلمات قصار کلمهی 310 فقر شوخی ندارد ما حرف خیلی میزنیم گاهی هم دوستان میگویند شما مطالب خوبی میگویید اما این حرف ها ما کارمان همین است تشویق مردم آشنایی مردم با کلام امیرمومنان آن چیزی که اهل بیت از ما خواستند این باید تاثیر خودش را بگذارد این امیرمومنان است به فرزندشان محمد حنفیه میگوید یَا بُنَیَّ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْكَ الْفَقْرَ من از جهت فقر از تو نگرانم فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ به خدا پناه ببر این که میگویند فقر از یک در بیاید دین میرود نمیخواهم بگویم درست است در بحث وعده های الهی برای صابران گفتیم برای بعضی ها فقر آزمون است هنر انسان این است در این آزمون ها دینداری اش را حفظ بکند اما در عین حال حفظ دین با فقر کار مشکلی است. یکی از نگرانی های حضرت است به خدا پناه ببر از فقر. یک وقتی ما خودمان به دست خودمان فقر را ایجاد میکنیم این واقعا مذمت شده یک وقت نه دیگران مقصرند در فقر ما این که امیرمومنان میفرماید فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ من این جا بدون مجامله عرض بکنم اگر این سهم ماست عزیزانی که واجبات مالی به گردنتان است و کوتاهی میکنید این یادتان باشد کلام امیرمومنان صراحت دارد گناه فقرا به گردن اغنیا است یعنی اگر امروز در جامعهی دینی ما عدهای گرفتار گناه میشوند یک وقت گفتیم الآن میگویند دوازده میلیون جوان ازدواج نکردند وقت ازدواج است بپرسیم حداقل بگویید برداشتی که ایشان از کلام امیرمومنان داشته درست است یا نه. آیا ما در گناه این جوانان سهیم نیستیم؟ خدا فردا میپرسد ما سهم خودمان را یادمان نرود اگر کوتاهی کردیم در وظایفمان. مشکلات مختلفی در ازدواج است ولی یک بخشی اش مشکلات مالی است بارها گفتیم اگر من میتوانم با پنج میلیون ده میلیون قرض الحسنه در صندوق بگذارم جوانان بتوانند به راحتی وام بگیرند دولت به جای خودش ما هم به جای خودمان وظیفه داریم. همه اش متوجه دیگران نباشیم دیگران هم به جای خود اما ما وظیفهی خودمان را غفلت نکنیم.
شریعتی: خیلی ممنون نکات خوبی را شنیدیم نهج البلاغهی امیرالمومنین همیشه برای ما راه گشا بوده برمیگردیم در بخش بعدی هم از محضر حاج آقای حسینی عزیز استفاده خواهیم کرد مشرف میشویم به ساحت مقدس قرآن کریم برمیگردیم خدمت شما خواهیم بود امروز صفحهی 514 قرآن کریم را اهالی خوب سمت خدا تلاوت خواهند کرد آیات 24 ام تا 28 ام سورهی مبارکهی فتح
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُم بِبَطْنِ مَكَّةَ مِن بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ﴿٢٤﴾ هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَن يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُّؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُّؤْمِنَاتٌ لَّمْ تَعْلَمُوهُمْ أَن تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُم مِّنْهُم مَّعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِّيُدْخِلَ اللَّـهُ فِي رَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿٢٥﴾ إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٢٦﴾ لَّقَدْ صَدَقَ اللَّـهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاءَ اللَّـهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا ﴿٢٧﴾ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّـهِ شَهِيدًا ﴿٢٨﴾
ترجمه:
و اوست که پس از آنکه شما را [بی جنگ و خونریزی] بر دشمن پیروز و مسلط کرد، دست های آنان را از [جنگ با] شما و دست های شما را از [جنگ با] آنان در دل مکه [که منطقه حدیبیه است] باز داشت؛ و خدا همواره به آنچه انجام می دهید بیناست. (۲۴) آنان کسانی هستند که کفر ورزیدند و شما را از [ورود به] مسجدالحرام باز داشتند و نیز نگذاشتند قربانی هایی که با خود آورده بودید به محل قربانی اش برسد، و اگر مردان و زنان مؤمن ناشناسی در میان مکه نبودند، تا جنگ شما سبب کشته شدن آن بی گناهان شود و در نتیجه امر ناملایم و مکروهی [چون دیه] گریبان شما را بگیرد [شما را از جنگ باز نمی داشتیم، ولی بازداشتیم] تا خدا هرکه را [مانند مردان و زنان مومنی که برای شما ناشناخته بودند] بخواهد در رحمتش درآورد. [و] اگر مؤمنان از کافران جدا بودند یقیناً کافران [از اهل مکه] را به عذابی دردناک عذاب می کردیم (۲۵) [یاد کن] هنگامی را که کافران [پس از قرارداد صلح حدیبیه] دل هایشان را از تعصّب و خشم شدید جاهلی آکنده کردند، پس خدا هم آرامشش را بر پیامبرش و مؤمنان نازل کرد و روح تقوا را [که حقیقت و جان توحید است] ملازم آنان نمود، و آنان به [روح تقوا] سزاوارتر و شایسته آن بودند؛ و خدا همواره به هر چیز داناست. (۲۶) بی تردید خدا رؤیای پیامبرش را به حق و درستی تحقق داد [که در رؤیا وعده داده بود] شما قطعاً در حال امن و امنیت در حالی که سرهایتان را تراشیده و موی [یا ناخن] کوتاه کرده اید و بیمی ندارید، وارد مسجدالحرام خواهید شد. خدا آنچه را که شما نمی دانستید [که وعده ورود به مسجدالحرام در سال آینده است] دانست و پیش از آن پیروزی نزدیکی [که صلح حدیبیه بود برای شما] قرارداد. (۲۷) اوست که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز کند، و کافی است که خدا [بر وقوع این حقیقت] گواه باشد. (۲۸)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: باز هم آرزو میکنم طاعات و عبادات شما دوستان خوبم مورد قبول درگاه خداوند متعال قرار گرفته باشد و بهترین ها در این ایام نصیب شما شود حاج آقای حسینی اشارهی قرآنی را بفرمایید
حاج آقا حسینی: آیات پایانی که در این صفحه تلاوت شد در آیاتی است که دربارهی ظهور حضرت مهدی است «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّـهِ شَهِيدًا» خدا میفرماید پیامبری را فرستادیم که بر همهی دین ها غالب باشد این تعبیر در سه جای قرآن است یکی این جا است یکی سورهی مبارکهی صف آیهی نهم است آن جا پایانش است «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (صف/ 9) این جا هم همین طور یکی هم در سورهی مبارکهی توبه است آن جا در پایانش است «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (توبه/ 33) نکتهی زیبایی که در ذیل این آیات است یک روایت از امام باقر است أن ذَلِکَ یَکُونَ عِندَ خُرُوجِ المَهدِِی مِن آلِ مُحَمَّد (تفسیر نورالثقلین، ج 3، صفحه 213) این که هنوز چیزی نشده اسلام دین غالب همهی جوامع باشد این وعدهی قرآنی است در عصر ظهور اتفاق خواهد افتاد. قطعا هنوز نشده کی خواهد بود؟ حضرت فرمودند عند خروج المهدی
شریعتی: ان شاء الله خیلی ها پاداش و جایزهی عید فطرشان را ظهور حضرت ولی عصر خواستند ان شاء الله همهی آرزوها مستجاب شود. وقت در اختیار شماست
حاج آقا حسینی: چهار مورد را گفتیم یک مورد دیگری که در روایات فراوانی آمده در کلمات امیرمومنان است. قبل از آن در مورد مورد قبلی توضیح میدهم که در بحث زکات این مثالی که ما زدیم پانصد گوسفند داشته باشیم زکاتش میشود پنج تا نمیخواهیم بگوییم این اولین نصاب است نه نصاب قبل از این هم دارد به عنوان مثال خواستیم بگوییم چهارصد تا باشد پانصد تا باشد مثال روشن است نیازی نیست به پانصد تا برسد قبل از این هم دارد در گندم هم همین طور ما برای این که مثال خیلی ساده و روشنی گفته باشیم مثلا در گندم لازم نیست به هزار تا برسد کمتر از آن هشت صد و خوردهای شود هم زکات گندم است ولی مثال خیلی ساده زدیم هزار تا اگر باشد اگر زمین کشاورزی آبیاری باشد و دیمی نباشد پنجاه کیلو است یک بیستم است این نکته خیلی مهم است که ناچیز است. در پانصد تا پنج گوسفند در هزار کیلو گندم پنجاه تا. همه اش هم مال خداست و این هم یادمان باشد من تقاضا داریم ما چقدر روی مسائل دیگر حساس هستیم گاهی معاملهای میخواهیم بکنیم ضرر نداشته باشد ده جا سوال میکنیم مشورت میکنیم در بیماری ها چکاب میکنیم خیلی هم خوب است این را هم سوال کنیم خمس تقریبا میشود بگوییم غالب مردم زکات که نه مال کشاورزان است مال دامداران است ولی خمس خیلی ها را شامل میشود هر کسی که وقتی آخر سالش با این مثالی که گفتیم آخر سال اضافهای بیاید مکه ات را رفتی مسافرت رفتی خانه خریدی همهی کارهایت را کردی آخر سال یک چیزی اضافه آمده هشتاد درصدش مال تو بیست درصد را خدا میگوید به من تقریبا غالب مردم در معرض خمس هستند چه مانعی دارد ما در این مسائل هم مانند مسائل دیگر سوال کنیم به عالم دینی مراجعه کنیم دفتر مرجع تقلید مراجعه کنیم یقین داشته باشید اگر بروید دفتر مرجع تقلید شما را بازداشت نمیکنند نه خود اظهاری است خمس و زکات خود اظهاری است من ندارم نداری که به سلامت کسی را نمیفرستند دنبالت ببینند زندگی ات چطور است به عزیز میلیاردی مان گفتم اگر بروی دفتر مرجع تقلید بنشینی حساب کتاب هایت را بکنی بگویند پنجاه میلیارد بدهکاری بگو من آمده بودم چایی بخورم رد میشدم خسته میشدم گفتم دفتر شما استراحتی بکنم ببینم چقدر بده کارم هیچ چیز نمیخواهم بگویم میگویند نوش جان خوش آمدید این طور نیست که بگویند بشین خودش گفت پنجاه میلیارد نگهش داریم اساس خمس بر خود اظهاری است هشتاد نود درصد مردم زکات مالشان را نمیدهند کسی دنبالشان رفته و پیگیری کرده؟ نگرانی حضرت یادمان نرود اگر در جامعه فساد است گناه است خلاف است اگر نا به سامانی ها است خودمان را سهیم بدانیم کسانی که میتوانستند قدمی بردارند و برنداشتند مسئول اند. یک نگرانی دیگری که در روایات فراوانی آمده کسب های حرام است درآمد های حرام است یک داستانی بگویم یک کسی آمد خدمت امام صادق علیه السلام جملهی قشنگی گفت إِنِّي ضَعِيفُ الْعَمَلِ من اهل اعمال مستحبی زیادی نیستم شبیه همان داستانی که اول جلسه گفتیم او خیلی مقید به مستحبات و مکروهات بود این نه گفت من مقید به مستحبات و مکروهات و نماز شب و ذکر و دعا نیستم قَلِيلُ الصَّلَاةِ قَلِيلُ الصَّوْمِ روزهی مستحبی خیلی کم میگیریم همان روزهی واجب را میگیریم ماه رمضان که تمام شد میرود تا ماه رمضان سال آینده واجب را انجام میدهم اما دنبال مستحبات نیستم نقطهی مقابل داستان اولی که گفتیم است وَ لَكِنْ أَرْجُو أَنْ لَا آكُلَ إِلَّا حَلَالًا (محاسن، ص 292، ح 448) اهل مستحبات نیستم ولی یک چیز را خیلی مقید هستم در زندگی ام امکان ندارد لقمهی حرام راه بدهم حرام خوار نیستم حضرت تعجب کرد فرمود تو افضل الاعمال را داری انجام میدهی چرا میگویی قلیل العمل فرمود افضَلُ الاَعمال اَفضَلُ العِبَادَة بالاترین عبادت این است که آدم شکم و دامنش را از گناه حفظ کند حرام خواری نکند دنبال حرام نباشد یکی از نگرانی های مهم این است نمیگویم آن هایی که مستحبات را انجام میدهند ول کنند نه ولی این چیزی که ائمه نگران بودند این ها بودند کسب های حرام ربا خواری ها رشوه خواری ها درآمد های حرام این هم یکی از نگرانی های مهم است
شریعتی: خیلی ممنون خیلی نکات خوبی ها را شنیدیم از نگرانی های یک پدر مهربان و دلسوز. یک نکتهای را بعضی از بیننده های خوب ما تذکر دادند گفتند همسرانشان از پرداخت زکات فطره سرباز میزنند گفتند تکلیف ما چیست
حاج آقا حسینی: یعنی این پنج هزار تومان را هم حاضر نشدند بدهند ما میخواهیم میلیاردی ها را بیاوریم در خمس. زکات فطره واجب است در قرآن کریم اول زکات را بیان کرده بعد نماز را بیان کرده آن کسی که میخواهد نماز عید فطر بدهد باید قبل بدهد آن کسی که نمیخواهد برود باید تا قبل اذان ظهر بدهد من واقعا باور نمیکنم در جامعهی دینی ما کسی باشد نفری پنج هزار تومان را بدهد چه آن هایی که روزه گرفتند چه آن هایی که نگرفتند تضمین کنندهی سلامت ما است تا سال بعدی یک خانوادهای که پنج نفر هستند پنج تا پنج هزار تومان بیست و پنج هزار تومان اگر ندارند که هیچ اگر فقیر باشند باید به او دارد این زکات فطره را. من باور نمیکنم اگر واقعا نمیدهند خانم تکلیفی ندارد اگر کسی زکات فطره اش به گردن دیگری باشد این تکلیف ندارد حتی اگر هم بدهد از گردن او جدا نمیشود مثلا من زکات فطره ام به گردن پدرم است پدرم نداد من تکلیف ندارم من هم بدهم ذمهی پدر پاک نمیشود بری نمیشود دعا میکنیم بینندگان عزیز هم دعا بکنند این ها هدایت شوند.
شریعتی: وقت ما تمام شده حاج آقا دعا بکنند
حاج آقا حسینی: خیلی ها سفارش کردند دعا کنیم برای بیماری های روحی جسمی برای شفای کسانی که هنوز در قید پنج هزار تومان زکات فطره هستند آدم غصه میخورد باور نمیکنیم ان شاء الله این طور نباشد بارها گفتیم دعای ما هیچ ولی آمین بینندگان عزیز قلوب منکسرهی زیادی است موثر است. «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ» (نمل/ 62) خدایا به حق محمد و آل محمد آن چه که بینندگان خوب برنامه حوائج گرفتاری ها مریض ها دارند به آمین دلشکستگان حوائجشان را برآورده به خیر بفرما گرفتاری هایشان را برطرف بفرما مریض هایشان را شفا عنایت بفرما
شریعتی: خیلی ممنون والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.