94-05-13-حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی - - سیره عملی حضرت علی علیه السلام
موضوع برنامه: سیره عملی حضرت علی علیه السلام
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 13-05-94
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام به همهی شما خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو میکنم در هر کجا که هستید ایام به کامتان باشد و هر چه خیر و برکت است نصیبتان شود. خیلی خوشحالیم همراه شما و در محضر حاج آقای حسینی هستیم سلام علیکم
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت دارم خدمت بینندگان پیام هایشان را تک تک بدون استثناء مثل همیشه مطالعه کردیم در ضمن برنامه به پیامها اشاره خواهیم کرد
شریعتی: در ذیل بحث سیرهی تربیتی امام علی علیه السلام بحث نگرانیهای حضرت را حاج آقا مطرح کردند ادامهی بحث را خواهیم شنید
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم در موضوع نگرانیهای امیرمومنان به شش مورد در گذشته اشاره کردیم مورد هفتم این است که حتی در کلمات رسول خدا و ائمه هم است تعبیر این است... حیث السلطان حیث به معنای ظلم است ظلم حاکمها یکی از نگرانیهای رسول خدا امیرمومنان ائمه این بود که کسانی که قدرتی دارند هر کسی در هر کجا پست و مسئولیتی دارد ظلم به مردم نکند حقی را ضایع نکند یک روایتی هم است قبلا خواندیم إِنَّ مِنْ أَشَدِّ النَّاسِ عَذَاباً يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلًا وَ عَمِلَ بِغَيْرِهِ (وسائل الشيعة، ج 15، ص 295) فردای قیامت آن کسی که خوب از عدالت حرف میزند ولی عملش عادلانه نیست عذابش از همهی مردم شدید تر است کسی که در موقع سخن گفتن خوب داد از عدالت میزند ولی موقع عمل ظالمانه عمل میکند امیرمومنان سلام الله علیه که خودشان مجسمهی عدالت بودند در این بحثی نیست در تاریخ در سیرهی حکومتی حضرت علی مفصل گفتیم در خطبهی 97 نهج البلاغه حضرت میفرماید و لَقَدْ أَصْبَحَتِ اَلْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي (نهج البلاغه، خطبه 97) در طول تاریخ همیشه مردم نگران ظلم از سوی حاکمها بودند همیشه در طول تاریخ مردم نگران بودند خیلی از حکومتها بودند ظلم میکردند حضرت میفرمود نوبت خلافت من که شد من که ظلم نکردم برعکس من نگران این هستم مردم به من ظلم بکنند و ظلم هم بود خطبه مفصل است شکایت میکردند مثلا دعوت به جهاد میکنم همراهی نمیکنید بهانه میآورید کوتاهی میکنید امیرمومنان که خودشان مجسمهی عدالت بودند قُتِلَ عَلِیٌّ فِی مِحْرَابِ عِبَادَتِهِ لِشِدَّةَ عَدْلِهِ ولی همین امیرمومنان باز نگران بودند وقتی حضرت علی با مالک نشسته بودند درد دل میکردند با این سردار سرافراز امیرمومنان حضرت شکایت میکردند شَکَا عَلِی إلَی الأشتَر فَرَارَ النَّاسِ إلَی مُعَاوِیَة (الغارات، ص 46) فرمودند چه شده از روزی که خلافت به ما رسیده در این پنج ساله مردم فرار میکنند میروند به طرف معاویه چرا افراد نامدار دسته دسته میروند مالک اشتر گفت اولا تَأخُذُهُم بِالعَدل عادلانه رفته میکنید عدالت شما برای همه قابل تحمل نیست دوم لَیسَ لِلشَّرِیف عِندَک برای شما آدمهایی موقعیت دارند ندارند درجات بالا یکسان است در مقابل شما همین است که مردم تحمل عدالت شما را ندارند و میروند جواب حضرت امیر شاهدم است حضرت فرمود اَمّا اَنَا مِن اَن اَکُونَ مُقَّصِر فِیمَا ذَکَرتَ اَخوَف تو میگویی مردم فرار میکنند به خاطر عدالت ما من نگرانم که نکند در قصهی عدالت کوتاهی کرده باشم حضرتی که عدل مجسم است و به تعبیر مالک وقتی مالک اشتر میخواهد علت فرار مردم را تحلیل بکند میگوید از عدالت شما فرار میکنند واقعا همین طور بود جنگی که به حضرت علی تحمیل شد جنگ جمل منشأش هیچ چیز نبود طلحه و زبیر زیاده خواهی میکردند حضرت نپذیرفتند رفتند قائله درست کردند حضرت فرمود نه من هنوز نگرانم که نکند کوتاهی کرده باشم در قصهی عدالت پس یکی از نگرانیها این بود یک جملهای هم حضرت امیر دارد ما هرچه مهمان نهج البلاغه باشیم ارزش دارد در نامهی 26 ام به یکی از استاندارانشان حضرت نوشتند میفرمایند مواظب باش عدالت را میان مردم رعایت کن وَ إِلاَّ تَفْعَلْ اگر با مردم عادلانه رفتار نکنی وَ إِلَّا فَإِنَّکَ مِنْ أَکْثَرِ النَّاسِ خُصُوماً یَوْمَ الْقِیَامَةِ بیشترین دشمن روز قیامت خواهی داشت وَ بُؤْسَى لِمَنْ خَصْمُهُ عِنْدَ اَللَّهِ اَلْفُقَرَاءُ وَ اَلْمَسَاکِینُ وَ اَلسَّائِلُونَ (نهج البلاغه، نامه 26) وای بر آن کسی که فردای قیامت فقرا و مساکین و گرفتارها طلبکارش باشند خیلی مهم است ما نگرانیهای حضرت را داریم میخوانیم خیلی هم توضیح نمیدهیم بیش از این هم شاید توضیح لازم نداشته باشد آنهایی که کاری پستی دستشان است یادشان باشد یک وقت آدم به یک نفر ظلم کرده طرفش یک نفر است یک نفر را باید راضی بکند اما حضرت فرمود وای بر آن کسی که فردای قیامت فقرا مساکین گرفتارها بیچارهها دشمنش طلبکارش هستند این هم یک ظلم یکی از مصادیق همین ظلم مصادیق ظلم خیلی گسترش دارد متاسفانه تا بحث ظلم مطرح میشود فوری میرویم سراغ دانه درشتها درست است آنها ظلم کردند ما هم مظلوم هستیم ولی این قدر خطاب را از طرف خودمان دور نکنیم حضرت علی در خطبهی 176 ظلم را سه قسمت کرده قسمت سومش این است وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً یک ظلمی که خدا رها نمیکند مردم هم به هم دیگر ظلم بکنند خدا رها نمیکند حق الناس است الْقِصَاصُ هُنَاكَ شَدِيدٌ قصاص در حق الناس شدید است لَيْسَ هُوَ جَرْحاً بِاْلمُدَى وَ لَا ضَرْباً بِالسِّيَاطِ این طور نیست که فکر کنید قصاصی که فردای قیامت ما باید پس بدهیم از ظلم به مردم یک تازیانه است یک کارد است نه ضربات کارد و چاقو و تازیانه و خنجر نیست وَ لَكِنَّهُ مَا يُسْتَصْغَرُ ذَلِكَ مَعَهُ اینها پیش آن کوچک است آن چیزی که مهم است باورهای دینی است اطلاعات دینی ما زیاد است باورها کم است اگر ما تعبیر حضرت علی را باور کنیم حضرت فرمود فکر نکنید ظلم به مردم این تازیانهها باشد عذابهای دنیا نیست چیزی است که اینها پیشش کوچک حساب میشود اگر هر کسی مصاحبه بکند اگر کسی مسئولیتی پستی مقامی دارد هر کس هر کجا است آنها سرجای خودش خود ما در زندگی خودمان هر کسی حساب رسی بکند متاسفانه در این مسائل ما سعی میکنیم دیگران را مخاطب قرار بدهیم درست است دیگران مخاطب هستند ما خودمان چه ما چقدر آبروی مردم را با حرف خودمان میبریم در خانهها زندگیها یک داستانی را میخواندم خدا رحمت کند شیخ اعظم شیخ انصاری که خاتم المجتهدین میگوند الآن غریب 160 سال است که حوزههای علمیهی ما مهمان سفرهی علمی مرد بزرگ اند واقعا عجیب است اینها چه میکردند چه بودند ما چقدر فاصله داریم از ائمه مثال نمیزنیم میگویند اینها امام اند اینها بندگان خدا بودند اولیاء خدا بودند در حالات شیخ انصاری در کتاب جرعهای از دریا آیت الله عظمی شبیری زنجانی نقل کردند که شیخ انصاری در نجف آن درس با عظمت خودش را تعطیل میکند فصل تعطیلی هم نبوده تعجب میکنند چرا شیخ تعطیل کرد نزدیک ترین شاگردان ایشان دو نفر بودند یکی مرحوم آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی یکی مرحوم آسید علی شوشتری که استاد اخلاق شیخ انصاری هم بوده امام در یک جایی اشاره کردند شیخ میرفتند پای درس اخلاق این مرد بزرگ. خود شیخ انصاری هم شوشتری بودند شوشتریها از این مفاخر زیاد دارند این دو شاگرد که از همه نزدیک تر بودند بقیه میروند شما بروید بپرسید چرا شیخ درس را تعطیل کرده میرزای شیرازی میآید خدمت شیخ انصاری که چرا تعطیل کردید نه کسالت هستید نه تعطیلات است عجیب است ایشان میگوید یک آقایی یکی از علما مطالب درس من را نقدی نوشته نقد را که آورد من خواندم دیدم اشکالهایی گرفته که هیچ ربطی به بحث من ندارد اصلا ارتباطی نداشته به بحث من متوجه کلام من نشده چرا نقد کرده کلام من را وقتی من آن نقد را دیدم گفتم این آقا متوجه نشده من چه میگویم شاید این که ما کلام بزرگان قبل از خودمان را نقد میکنیم ما هم متوجه نشدیم شیخ طوسی چه میخواهد بگوید علامه حلی چه میخواهد بگوید پس نقد ما هم اشتباه است پس درس را تعطیل کردم چه نقدی بگویم به علمای قبل شاید اصطلاحاتی بوده الآن فرق کرده کلام آنها را درست درک نکردم مرحوم میرزای شیرازی ایشان را قانع میکند که نه این طوری نیست آن کسی که نقد کلاس شما را نوشته تنها نشسته نوشته متوجه نشده اما شما که نقد علمای گذشته را انجام میدهید صدها شاگرد پای درستان است صدها نفر در حال دفاع از آن مرد بزرگی هستند که نقد میکنید اگر جای دفاع باشد اینها دفاع میکنند قانع میکنند شیخ انصاری را او هم میگوید به این نکته توجه نکرده بودم راست میگویید این همه جمعیت نشستند مدافع کلام بزرگی هستند که ما نقد میکنیم پس از فردا میآیم نقل میکنند وقتی شیخ نقد کلام آن عالم را میبیند به گریه میافتد گریه میکند نکند ما که کلمات علمای گذشته را نقد کردیم این طوری نقد کردیم قانع میکنند نه این طوری نیست درس را شروع میکند جدا هر کسی قلم به دست دارد هر کسی پشت سر دیگری حرف میزند کار دیگری را نقد میکند قضاوت منصفانه داشته باشد شوخی نیست شیخ با آن عظمت یک شاگردش آخوند خراسانی است یک شاگردش میرزای شیرازی است این بزرگانی که 150 سال است حوزهی ما مهمان سفرهی آن هاست ولی میگوید نکند من نقد کلام بزرگان را درست انجام نداده ام درست نقد نکردم حرف آنها را متوجه نشدم اگر آنها خودشان بودند دفاع میکردند آن وقت ما چه کار میکنیم با آبروی دیگران یک حرفی را کسی زده همین طور کوچک بزرگ مینویسیم مطمئنی منظورش چه بوده؟ ما مینویسیم خودش دفاع بکند اگر تکذیب کرد اصلاح میکنیم اینها ظلم است در عصری که عصر ارتباطات است گاهی با یک خبر با یک کلیک یک کسی را از آسمان به زمین میزند حیثیتش تمام میشود نابود نابود میشوند همهی مردم عالم جمع شوند دیگر نمیتواند بلند شود اگر تامل بکند میتواند حل بکند اگر وارد مصادیق ظلم شویم خیلی است در خانهها مردها به همسران خانمها به آقایان ظلم میکنند این همه آمار طلاق زیاد است در تهران از هر سه ازدواج یکی به طلاق منجر میشود از شهرستان از هر چهار ازدواج یکی به طلاق. تا این را میگوییم خانم میگوید گوش بکن ببین حاج آقا حسینی چه میگوید نه همه مان باید توجه کنیم بین خود و خدا. یکی از علمای بزرگی که الآن هم در قید حیات است من نامش را نمیبرم شاید نخواهند راضی نباشند از علمای بزرگی است که اگر نام ببرم همهی بینندگان نسبت به شخصیت علمی و معنوی این مرد تواضع میکنند ایشان خانمش از دنیا میرود اتفاقا ایامی بوده که در همان روستای خودشان بودند به آقا زاده اش میگوید خانمم از دنیا رفت کجا دفن کنیم این قبرستان روستا جا دارد ایشان دلش میخواسته آن قبرستان جا نداشته باشد میگویند نه اتفاقا قبرستان پر شده جا نیست میگوید خب شد در حیات خانهی خودمان میخواهم خانمم شصت هفتاد سال بوده جنازه اش پیش خودم باشد در روستا است قواعد روستا با شهر فرق دارد میگوید یک اتاقکی درست بکنید ما از خانممان جدا نشویم این زندگیها شده افسانه من یادم است خدا رحمت کند مرحوم آیت الله عظمی اراکی خانمشان از دنیا رفت در مدرسهی فیضیه برای آنها مجلس گرفتند همهی کسانی که بودند شاهدند یادشان است ایشان یک جایی نشسته بود آن جایی که باید همه میایستادند نشسته بود با صدای بلند گریه میکرد شاید هفتهی همسرش بود که تمام شرکت کنندگان در مجلس صدای بلند گریهی آیت الله عظمی اراکی در مرگ همسرش میشنیدند این زندگیها بشود افسانه؟ آقا خانم را مخاطب نکند خانم آقا را هر کسی به خودش. یکی از نگرانیها ظلم است آن هم ظلم با همهی فروعی که دارد ما وارد فروعش نمیشویم. نگرانی هشتم امیرمومنان و اهل بیت علیهم السلام که خیلی در روایات و تعبیرات حضرت علی زیاد است فرمود إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْكُمْ آن چیزی که بیشتر از همه نگران جامعه هستم سه چیز است الشَّهْوَةُ الْخَفِیَّةُ (مستدركالوسائل، ج13، ص66) فسادهای پنهان و زیر زمینی یک فسادهایی علنی است یک فسادهایی نه پنهان است علنیها را آدم اگر علنی انجام بدهد چهار نفر تذکر میدهند خودش شرم و حیا دارد اما پناه به خدا از فسادهایی که ما پنهان میکنیم فکر میکنیم خدا خبر ندارد فرمود من نگران این هستم نمیشود تعارف کرد همه اش با تعارف و گل و بلبل و سلام و صلوات و اینها گفت باید واقعیتها را گفت ما بیاییم دنبال زمینههای این فسادهای مخفی باشیم اینها را از بین ببریم در جامعهی خودمان دو سه زمینه را خیلی صریح میگویم یکی از زمینههایی که خیلی مهم است تازگی یک جایی در بحثی گفتم فضاهای مجازی شبکههای ماهوارهای است تعارف ندارد یک پیامی را آقای رکنی به من فرستادند خیلی خوشحال شدم یک آقایی نوشته شما وقتی یکی دو سال پیش در مورد شبکههای ماهوارهای صحبت کردید من ماهواره را گذاشتم کنار آلودگی شدیدی داشتم پاک شدم از همه چیز چقدر دعا کرده به دوستان عزیز در سمت خدا کارشناسان بالاخره گفتن تاثیر دارد این که ما فکر بکنیم من یک وقتی در برنامهای گفتم که بعضیها به ما میگویند این قدر حرص نخورید چرا این قدر حرص میخورید غصه نخورید فکر میکنید ماهواره ماهواره چه خبر است چیزی نیست ما گرفتیم بچهها سرشان گرم شود این سریالهای خانوادگی که ماهوارهها پخش میکنند ببینند بچهها تماشا کنند اینها یادشان رفته اینها دشمن اند دوست ما نیستند اگر ما قبول کردیم اینها دشمن ما هستند دشمن خیر ما را نمیخواهد چقدر هزینه میکنند برای یک شبکه دهها شبکه است اینها که در جریان تحریم دارو را به ما ندادند چقدر بیماران سرطانی ما از دست رفتند چون دارو تحریم بود چرا دشمن این همه هزینه میکند دلش به حال ما میسوزد؟ یادت باشد دشمن نمیآید روز اول یک برنامهای باشد تا شما ببینی بگویی خاموش کن آبرویمان رفت مسلمانی کجا رفت این قدر حساب شده عمل میکنند اتاق فکر دارند یک کاری میکند شما سی چهل سریال را به اسم خودت میبینی آرام آرام تمام ارزشهایی که در باورهای دینی و انسانی و اخلاقی شما بود از بین میرود میگویی خیلی سخت نگیر کم کم قبح خیلی از چیزها از بین میرود ما میگوییم ببین در این سریال انجام شد ما فکر میکردیم کار بدی است به مرور خیلی چیزها را از ما میگیرد. من بعضی از شهرها میروم بعضی از دوستانی که در مسئولیتهای امنیتی قضایی هستند میآیند گزارشهایی میدهند میگویند در اثر همین شبکههای ماهوارهای چه فجایعی در خانهها پیش آمده آدم شرم میکند بگوید بعد میگویند چیزی نیست میخواستیم سریال خانوادگی ببینیم همان سریال تمام ارزشهای اخلاقی دینی که جز باورهای دینی ماست اصلا ارزشهای انسانی اخلاقی کاری به دینی و اسلامش نداشته باشید همهی اینها را در یک سریال یک جوری از بین میبرد یک جوری انسان را خالی میکند که آدم متوجه نمیشود این یک زمینه آن وقت فسادهای مخفی که نگران هستم به تبعش خواهد آمد یا همین فضاهای مجازی یک آماری در رسانه دیدم میگفتند جوانهای ما آمار گرفتند جوانها در ایران در هر شبانه روز نه ساعت در فضاهای مجازی اند شوخی نیست یعنی در 24 ساعت نه ساعت وقتش برود در فضای مجازی قدیمها غصهی جوانها را میخوردیم اخیرا آمار نوشتند مادرها هستند از محفل صمیمی با خانواده از کار خانه از تربیت بچهها غافل اند مادری بخواهد روزی پنج شش ساعت در فضای مجازی باشد پدرها هم همین طور من مشهد مشرف بودم خانمی با چشم گریان میگفت شوهر من وقتی میآید خانه بعد از هشت ساعت کار بیرون غذا میخورد بعد بازی کلش را مشغول میکند نه ساعت بازی کلش میکند
شریعتی: در همین پیامهایی که برای آقای ماندگاری میخوانیم بچهها دلشان خون است از سرگرم بودن پدر مادرها در فضای مجازی
حاج آقا حسینی: ما زیر یک سقف هستیم پدر مادر بچهها اما جدا از هم زندگی میکنند همه در فضای مجازی مشغول اند. همین امروز من در خبر شنیدم میگفتند ایران در فضای مجازی در وایبر رتبهی اول در دنیا را دارد در تلگرام رتبهی دوم را دارد بعد از آمریکا که رتبهی اول است ولی در وایبر رتبهی اول هستیم خیلیها فکر میکردند این سوال برای همه مطرح بود این طوری معروف است میگویند مال صهیونیست هاست در اختیار ما چطور اینها مجانی در اختیار ما قرار دادند جوابش معلوم است چه چیزی بهتر از این سرگرمی یک جوان هشت ساعت نه ساعت وقتش رفت پدر این طوری رفت این جامعه دیگر میتواند در آن دانشمند هستهای علامه طباطبائی پروفسور حسابی پیدا شود؟ آن خانواده است که آنها هدف قرار داده بودند سبک زندگی اسلامی این است؟ ما در قدیم صله رحم خویشاوندی سر زدن داشتیم یک راهکار میگویم شاید بینندگان بگویند چه کار کنیم حالا که رفتیم در این فضا نمیشود قطع کرد به کلی گذاشت اولا من قبول ندارم میگویند کار فرهنگی میکنیم این ضررش بیشتر است از کار فرهنگی که بعضیها میگویند من تا به حال ندیدم کسی بگوید من دورهی نهج البلاغه را در مجازی خواندم این کار فرهنگی اگر باشد در حداقل است ولی ضایعاتش بیشتر است یک مدیریتی بکنیم پدر مادر بچهها با هم توافق بکنند بگویند روزی نه ساعت نمیشود بیاییم روزی یک ساعت دو ساعت من این روزها میشنوم در چین کمپ ترک اعتیاد به فضاهای مجازی درست کردندای کاش این جا هم درست کنند ما خودمان درست کنیم یک ضایعه است نمیخواهم وارد جزئیات شوم همین ایامی که مشهد مشرف بودم یک جوانی آمد پیش من گفت برای مادرم یک گوشی از این گوشیها خریدم نمیخواهم بگویم همهی کسانی که در فضای مجازی اند چنین اند نه زمینه است کنترل بکنید مدیریت بکنید با چشم گریان میگفت گوشی خریدم بعد از چند ماه یک روز گوشی مادرم را دیدم مادرم هم جوان است دیدمای بابا چت کرده با کسی آن هم چه مطالبی گفتم مادر تا مادرم نگاه کرد گفت تو خیلی بیخود کردی رفتی در گوشی موبایل من گفتم من قبول دارم من غلط کردم شما اشتباه نکردی که گفت با من قهر کرده چطور مادرم را راضی بکنم هر کسی با فضای مجازی است ولی اگر اهل بیت نگران بودند نگران فسادهای پنهانی بودند ما زمینه هایش را از بین ببریم این حدیث را یک جایی خواندم امام صادق سر سفره نشسته بود شوخی ندارد ما اگر احتیاط نکنیم سر سفره بود امام است ولی خداست معصوم است نشسته بود سر سفرهی یکی از اطرافیان منصور دوانقی که مهمانی گرفته بود یک کسی از مهمانها آب طلب کرد گفت به من آب بدهید آن میزبان خواست خیلی خوش خدمتی بکند به جای آب گفت مشروب ببرید برای این آقا تا آن آقا گفت آب را مشروب بدهید امام صادق از جا بلند شد گفتند این به شما کاری نداشت برای یکی دیگر دارند مشروب میبرند فرمود جدم رسول الله فرمود مَلعُونٌ مَن جَلِسَ عَلَی مَائِدَة یَشرِب عَلَیهَا الخَمر (فروع كافى، ج 6، ص 268) ملعون است کسی سر سفرهای بنشیند که دیگری شراب میخورد نگوییم برویم فلان پارتی ما کاری نداریم ما تماشا میکنیم ما شریکشان نیستیم ما اهل مشروب نیستیم نه امام حجت خداست معصوم است امام صادق اتهام ابتلا به شراب زده نمیشود تا گفتند شراب آمد فرمود جدم فرموده ملعون است از جا بلند شد در بحث مباحث وعدههای الهی گفتیم که امام صادق مواظب بود گاهی اصحابشان میآمدند مدینه برای درس خدمت حضرت حضرت میپرسید کجا خانه گرفتی اول چیزی که از شاگردش میپرسید این بود میگفت فلان جا یک اتاق خلوت گرفتم فرمود چرا خانه تنها گرفتی لَا تَکُن وَحدَک (کافی، ج 6، ص 435) شیطان بیش از همه بر کسی مسلط است که در خلوت باشد خلوت یک نفره خلوت دو نفره با زن نامحرم حضرت نهی میکردند حالا ما همهی زمینهها را برای خودمان ایجاد بکنیم بعد بگوییم نه
شریعتی: یکی از مشکلات ما این است که عجیب احساس مصونیت میکنیم
حاج آقا حسینی: همه به خودشان مطمئن اند به مقدس اردبیلی گفتند زمینهی گناه برایت ایجاد شود با زن نامحرم چه میکنی صاحب جواهر نقل کرده گفت نمیدانم به خدا پناه میبرم مقدس اردبیلی این طوری گفته چطوری ما معرفی کنیم مقدس را گفت نمیدانم به خدا پناه میبرم پس یکی از نگرانیهایهایی که اهل بیت داشتند واقعا نگرانی است شهوتها و فسادهای پنهانی است که باید زمینه هایش را از بین برد خلوتهای یک نفره خلوت با نامحرم فضاهای مجازی شبکههای ماهوارهای پارتیهای حرام جلسات و دوستیهای حرام زمینه اش است. مورد سوم ادامهی همین روایت است حضرت میفرماید الْمَكَاسِبُ الْمُحَرَّمَةُ کسبهای حرام این که من خیلی نگران هستم کاسبیهای حرام است در جامعه چه چیزی بیشتر نگران بودند که جامعه را گرفتار بکند مکاسب حرام است در ادامه ربا را هم دارد رباخواری یکی از مکاسب محرمه است ولی مخصوصا یک عنوان جدا گفتند مکاسب محرمه یک عنوان جدا کنارش گفتند ربا که تاکید بکنند. علامه طباطبایی یک جملهای دارد میفرمود چرا قرآن این قدر دربارهی ربا سخت گرفته همهی گناهان حرام است فرمودند چون بنیان جامعه را از بین میبرد یک وقت آدم یک گناهی میکند گناه است بد است خلاف است اما جامعه را ریشه کن نمیکند به قول یکی از اساتید میفرمود وقتی پیامبر اسلام ظهور کرد در جزیرة العرب هر کسی میشنید که پیامبری ظهور کرده سوال میکرد حرف حسابش چیست وقتی میخواستند پیامبر را معرفی بکند میگفتند پیامبری آمده دعوت میکند مردم را به یکتاپرستی دوم مبارزه میکند با رباخواری یعنی هر کسی میخواست در دو کلمه پیامبر را معرفی بکند آنهایی که تازه خبر پیامبر به آنها رسیده بود میگفتند یک با بت پرستی مبارزه میکند دو با رباخواری مبارزه میکند علامه طباطبایی میفرماید تمام بنیان جامعه را از بین میبرد گناهان دیگر این طوری نیست در همین پیامهایی که عرض کردم من این جا با کمال افتخار میگویم تک تک اش را میخوانم خیلی هم وقت میبرد واقعا هم غصه میخوریم چون خیلی از پیامها است گرفتاریها است یک عده هم قسم میدهند تماس بگیرید واقعا این امکان نیست با بعضیها گاها تماس میگیرم یک خانمی در پیامش است من مستاجرم در کرج یک خانهی هشتاد متری ماهی نه صد هزار تومان چون پول پیش ندارم الآن دوازده ماه اجازه ام تاخیر افتاده هفت میلیون تومان حکم تخلیه صاحب خانه برایم آورده دو دختر داشتم جهیزیه اش را به فاصلهی ده روز جور کردم این هفت میلیون مانده گفتم جهیزیه از کجا جور کردی گفت از وام وام از کجا از بانکهایی که اسمش قرض الحسنه است سود چهل درصد واقعا میشود اسمش را گذاشت اسلامی بارها گفتیم اگر بخواهیم حرفها را تکرار نکنیم دنبال راه حل نگردیم یک کلمه است ما خودمان باید به فریاد هم برسیم چرا به داد هم نمیرسیم چرا صندوق قرض الحسنهها را تقویت نمیکنیم چرا به هم دیگر قرض نمیدهیم چرا در خویشاوندان صندوق تشکیل نمیدهیم چرا مردم به گرفتاری هم دیگر نمیرسند اگر کسی خبر دارد خیلی از پیامها این بود یا عدهای گرفتار زندانی بودند یا اجازه یک آقایی میگفت شما که میروید سمت خدا سمت خداست این جا کمیتهی امداد بهزیستی است ستاد آزادی زندانیان است دفتر مراجع است؟ گفتم اتفاقا سمت خدا معنایش همین است یعنی ما یک حدیث میخوانیم رد شویم گرفتاری مشکلات مردم را اشاره نکنیم؟ همین که بگوییم پیامبر این طوری فرمود تمام شد؟ نگوییم مردم گلایه دارند یعنی این خانم یک نفر در ارحامش نبوده وامی به این بدهد برای جهیزیه که گرفتار بانک نشود آن هم با این سودهای کلان سی درصد چهل درصد آن هم قسط هایش را میگیرند جریمههای مضاعف میگیرند بیچاره میکنند به روز سیاه میافتد این خانم چرا به داد هم نمیرسیم چرا در گرفتاریها به هم کمک نمیکنیم یکی از چیزهایی که کسب ما را حرام میکند به مسئلهی خمس اشاره کرده بودم کسی خمس مالش را ندهد نمیتواند در مالش تصرف بکند من همین جا تقاضایی دارم برای این که گرفتاری هم برطرف شود اینهایی که میروند خمس میدهند من یقین دارم خیلیها مومن اند متدین اند اهل خمس اند ولی همین آقا غافل است که همسایه اش پسر عمویش خواهرش گرفتار است تو که خمس مالت را میبری میدهی دفتر مرجع تقلیدت همان جا بگو من خویشاوندی دارم گرفتار است نیازمند است بارها گفتیم اگر از سادات فقیر باشند عدهای مراجع میگویند نیازی نیست به ما بدهید شما بروید بدهید مثل آیت الله سیستانی یا صافی اگر هم از سهم امام است اجازه بگیرید شما که خمست را میبری شما که خبر داری برادرت خویشاوندت همسایه ات رفیقت گرفتار است مرجع تقلید که آن جا نشسته گرفتاری را خانه به خانه خبر ندارد. دغدغهی ما این نشده میگوییم به ما چه ما خمسمان را باید میدادیم که دادیم تو خبر داری از ارحامت که گرفتارند نیازمند هستند یک سید فقیر در بستگانت در همسایگی در محله در کارخانه ات است خدا رحمت کند مرد بزرگی چند بار عرض کردیم میفرمود من تعجب میکنم به پول دارها میگفت شما چرا دق نمیکنید اینها راه حل آسانی دارد این را عزیزان عنایت بکنند ما مخلص مردم هستیم بحث زندانیها چقدر باز نوشتند در مورد زندانیها مردم سر پانصد هزار تومان سر یک میلیون تومان یک خانمی دیروز میگفت برای یک میلیون تومان پنج ماه است پسرم زندان است شما یک هفته همین جا حبست بکنند میتوانی بمانی. دیروز حاج آقای فرحزاد بحث خوبی داشتند بحث اینهایی که محکوم به اعدام اند اگر واقعا جوانی اگر شرور است قاچاقچی است هیچ یک جوانی اما غلطی کرده اشتباهی کرده چوبش را خورده مدتی زندان است چه میشود شما گذشت داشته باشید بعضی از دوستان میگفتند قدمی بردارید شما با خانواده شان صحبت کنید من از طرف خودم کارشناسان هر کجای ایران اگر واقعا با حضور ما بررسی بکنند اگر واقعا رفتن دوستان کارشناس سمت خدا تاثیری دارد با جان و دل با همهی گرفتاریها من یقین دارم حاج آقای فرحزاد بقیهی رفقا آقای ماندگاری همه حاضرند یک عده مفسد اند قاچاقچی اند آنها بحثشان جداست اما اگر کسی اشتباهی کرده ببخشند حاج آقا فرحزاد مثال قشنگی زدند من لذت بردم گفتند سر قصهی پدرمان ما فورا بخشیدیم در حادثهی دیگر فوری بخشیدیم علیای حال من تقاضا میکنم این نگرانی حضرت علی را بیشتر عنایت داشته باشیم.
شریعتی: خیلی ممنون امروز صفحهی 528 قرآن را با هم تلاوت میکنیم آیات پایانی سورهی مبارکهی نجم و آیات ابتدایی سورهی مبارکهی قمر آیهی پایانی سورهی مبارکهی نجم سجدهی واجبه دارد البته در برنامه پخش نخواهد شد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى ﴿٤٥﴾ مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿٤٦﴾ وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿٤٧﴾ وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿٤٨﴾ وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿٤٩﴾ وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى ﴿٥٠﴾ وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿٥١﴾ وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿٥٢﴾ وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ﴿٥٣﴾ فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿٥٤﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكَ تَتَمَارَى ﴿٥٥﴾ هَـذَا نَذِيرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿٥٦﴾ أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿٥٧﴾ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ كَاشِفَةٌ ﴿٥٨﴾ أَفَمِنْ هَـذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ ﴿٥٩﴾ وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ ﴿٦٠﴾ وَأَنتُمْ سَامِدُونَ ﴿٦١﴾ فَاسْجُدُوا لِلَّـهِ وَاعْبُدُوا ﴿٦٢﴾
سورة القمر
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ﴿١﴾ وَإِن يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ﴿٢﴾ وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ ﴿٣﴾ وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّنَ الْأَنبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ ﴿٤﴾ حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿٥﴾ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُّكُرٍ ﴿٦﴾
ترجمه:
واوست که دو زوج نر وماده آفرید، (۴۵) از نطفه هنگامی که در رحم ریخته شود. (۴۶) و پدید آوردن جهان دیگر بر عهده اوست، (۴۷) و اوست که شما را توانگر کرد و سرمایه قابل ذخیره بخشید، (۴۸) و او پروردگار [ستاره] شِعری است، (۴۹) و اوست که قوم عاد نخستین را هلاک کرد، (۵۰) و [نیز] قوم ثمود را به طوری که [کسی از آنان را] باقی نگذاشت (۵۱) وقوم نوح را پیش تر [هلاک کرد]؛ زیرا آنان ستمکارتر و سرکش تر بودند (۵۲) و شهرها [ی قوم لوط] را زیر و رو کرد و به زمین کوبید. (۵۳) پس [عذاب خدا] آنان را احاطه کرد آن مقدار که احاطه کرد. (۵۴) پس [ای انسان!] در کدام یک از نعمت های پروردگارت تردید می کنی [که آیا از سوی خدا هست یا نیست؟!] (۵۵) این پیامبر [نیز] بیم دهنده ای از [زمره] بیم دهندگان پیشین است. (۵۶) قیامت نزدیک شد. (۵۷) کسی جز خدا برطرف کننده [سختی ها و هول و هراسش] نیست. (۵۸) آیا از این سخن تعجب می کنید؟ (۵۹) و [با چنین وضعی که دارید هنوز] می خندید و نمی گریید؟! (۶۰) و همواره سرکشی می کنید و غافلانه به خوشی و خوشگذرانی مشغول هستید؟! (۶۱) پس [با این وصف که قیامتی سنگین در پی دارید، بیایید] خدا را سجده کنید و بپرستید. (۶۲)
سورة القمر
بسم الله الرحمن الرحيم
قیامت بسیار نزدیک شد، و ماه از هم شکافت. (۱) و اگر معجزه ای را ببینند، روی بگردانند و گویند: [این] جادویی همیشگی است! (۲) و [قرآن، رسالت پیامبر و معجزه را] انکار کردند و هواهای نفسانی خود را پیروی نمودند، در حالی که هر کاری [چه خیر و چه شر، چه حق و چه باطل در قرارگاه ویژه خود] قرار می گیرد [و اینان به زودی خواهند دانست که قرآن و پیامبر بر حق است یا معبودانشان؟] (۳) بی تردید آنچه از خبرها [ی گذشتگان] که [در آن] مایه بازداشتن [از کفر و شرک و گناهان] است برای آنان آمده است. (۴) [این خبرها] پندی رساست، ولی هشدارها [به این ستمکاران لجوج] سودی نمی بخشد. (۵) بنابراین از آنان روی بگردان [و] روزی را [یاد کن] که آن دعوت کننده [یعنی اسرافیل] آنان را به امری بس دشوار و هولناک دعوت می کند. (۶)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: وقت در اختیار حاج آقای حسینی عزیز است
حاج آقا حسینی: من در مورد نکتهی قرآنی در مورد این آیهی سجده آیهی پایانی سورهی مبارکهی نجم بگویم که حتما سجده واجب است اما این سجده شرایط آن سجده را درست است باید بر مهر باشد چیزی که سجده بر آن صحیح است اما شرایط دیگری ندارد که رو به قبله باشد با وضو باشند یا خانمها چادر سر بکنند نه فقط یک مهری دستشان باشد یک سجدهی کامل داشته باشند ذکرش هم مستحب است. در تتمهی وقت دو مسئله را اشاره میکنم خیلی از بینندگان سوال کرده بودند بحث خمس را که گفتید ما حقوق بگیر هستیم آیا شامل ما میشود یا نه قبلا گفتیم اگر کسی چیزی اضافه ندارد هیچ حتی یک کیلو برنج هم اضافه نمیآورد نه خمس به گردنش نیست اما اگر چیزی اضافه میآید ولو یک کیلو برنج باید خمسش را بدهند. یک عدهای پرسیدند ما قطره قطره جمع کردیم خانه بخریم اگر خمسش را بدهیم دیگر نمیتوانیم خمس بدهیم ما بارها گفتیم حتما به دفاتر مراجع مراجعه بکنند سوالها را بپرسند همهی مسائل را نمیشود این جا گفت بعضی از مراجع مثل آیت الله عظمی مکارم صافی میفرمایند اگر نیاز فعلی اش است همین الآن باید خانه بخرد و در شأنش است که خانه بخرد این خمس ندارد اما بقیهی آقایان میگویند باید خمسش را بدهد اگر نمیتواند دفتر مراجع تقلید مراجعه میکند دست گردان میکند بعدا به عنوان قرض میپردازد هیچ مسئلهای نیست که راه حل نداشته باشد میتوانند مهلت بگیرند با مرجع تقلید دست گردان بکنند بعدا برگردانند در مورد جهیزیه خیلی سوال کردند فقها فرمودند اگر متعارف است کم کم بخرند امروز یخچالش را خریده سه ماه دیگر پنکه اینها جهیزیه هم اگر سال بگردد خمس ندارد این جزئیاتی دارد بخواهیم وارد شویم خیلی پیچیده است مهم این است که ما اگر بتوانیم نتیجهی حرف ما این باشد که مردم عادت بکنند همان طور که در مسائل دیگر مراجعه میکنند به متخصص این جا هم به عالم دینی به دفتر مرجع تقلید زنگ بزنند سوال بکنند یک کسی سوال کرده شوهرم خمس نمیدهد ولی من خودم شاغل هستم در آمد شغل خودم را خمس میدهم شوهرم مخالفت میدهد ولی من مخفیانه میدهم اشکالی ندارد کار خوبی میکنید خداوند شوهرشان را هدایت بکند درآمدی دارد این خانم ماهانه پولی میدهد میگوید من خمس مال خودم را میدهم شوهرم مخالفت میکند وظیفهی این خانم این است که ولو او راضی نباشد حتما این کار را انجام بدهد
شریعتی: خیلی ممنون از شما حاج آقای حسینی دعا بکنند
حاج آقا حسینی: از خدا میخواهیم به حق محمد و آل محمد خیلیها التماس دعا گفتند خدا گرفتاری هایشان را برطرف بکنند آنهایی که از خدا اولاد میخواهند اگر مصلحتشان است خدا اولادی بدهد آنهایی که زندان اند خدا نجاتشان بدهد دل مومنین به هم رحیم و مهربان باشد مقدمات آزادی زندانیان را فراهم بکنند مشکلات ازدواج جوانان را خدایا هم دولت مردان هم مردم به فکر هم باشند
شریعتی: ان شاء الله هم نوا میشویم با حضرت امیر با مناجات بی نظیر و دلنشین در مسجد کوفه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.