94-06-24-حجت الاسلام و المسلمین حسینی قمی
موضوع برنامه: ازدواج آسان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 94/06/24
شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
آسمان می خواند امشب قدسیان دف می زنند *** حوریان کِل می کشند و خاکیان کف می زنند
شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟ *** تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟
آسمانی بی کرانی، عاشق دریا شدی *** آمدی آیینه ی انسیه ی حورا شدی
امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا! *** شب، شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا!
بیش از این ها با دل محبوب ما بازی نکن *** پیش این نیلوفر یکدانه غمازی نکن
مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی *** در دلش طوفان به پا کردی، مدارا کن علی!
«لیلة القدر» نگاهش یا علی! اجر تو است *** او «سلامٌ فیه حتی مطلعِ الفجر» تو است
از ازل در پرده بود آیینه دارش می شوی *** در عبور از کوچه باغ عشق، یارش می شوی
قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنی ست *** وای! وقتی می رسد دریا به دریا دیدنی ست
ماه در اوج برکه دیدنی تر می شود *** قدر زهرا با علی فهمیدنی تر می شود
مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد *** روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد
ای بلال امشب اذانی را که می خواهی بگو *** «اشهدُ انّ علیاً حجة الله»ی بگو
عقد زهرا و علی در آسمان ها بسته شد *** سرنوشت عشق هم بر زلف آن ها بسته شد
گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است *** خوب می دانست حیدر بی زره هم حیدر است
تا در میخانه امشب روح را پر می دهیم *** دل به چشم کوثر و دستان حیدر می دهیم
سلام به همهی شما سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام ان شاء الله مبارک شما باشد در اولین روز ماه ذی الحجه با سمت خدا مهمان خانههای نورانی شما هستیم خیلی خوشحالیم همراه شما هستیم در خدمت حاج آقای حسینی عزیز هستیم سلام علیکم و رحمة الله
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته من هم خدمت همهی بینندگان خوب سمت خدا عرض سلام و ارادت خالصانه دارم و تبریک اول ماه ذی الحجه حلول ماه ذی الحجه ماه عبادت و بندگی و امروز که به نام روز ازدواج به مناسبت ازدواج امیر مومنان و فاطمهی زهرا سلام الله علیهما است شعر بسیار زیبایی خواندید به وجد آمدیم ما هم شعر میخوانیم یک قصیدهی بلندی است از مرحوم آیت الله غروی اصفهانی ایشان استاد شخصیتهایی مثل مرحوم آیت الله بهجت و دیگران بوده دیوان دارد شعرهای فارسی و عربی از جمله قصیدهی بلندی در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها دارد در یک بیتش میگوید
عقد علی و فاطمه بسته خدای فاطمه *** سزد که جان عالمی شود فدای فاطمه
یک شعری من دستم رسید خیلی جالب بود
خوانده احمد به لبش خطبهی زهرا و علی *** جبرئیل آمده از عرش به یک صوت جلی
من وکیلم که به ساقی بدهم کوثر را *** زیر لب فاطمه از سوی خدا گفت بلی
می گویند عروس خانم میگویند با اجازهی بزرگ ترها زیر لب فاطمه با اذن خدا یا از سوی خدا گفت بلی
ان شاء الله که مبارک همهی ارادت مندان به اهل بیت علیهم السلام باشد ازدواجها در زندگیها فراوان و پایدار باشد
شریعتی: خیلی خوشحالیم خدمت شما و دوستان خوب هستیم ماه ذی الحجه را آغاز کردیم برای همه تان آرزوی خیر و برکت میکنم بهترینها در این ماه نصیب فرد فرد شما شود با توجه به مناسبت امروز قطعا حال و هوای برنامهی ما حال و هوای جشن و شادی و سرور خواهد بود و ازدواج آسمانی امیرالمومنین و حضرت زهرا صلوات الله علیهما
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم به نظرم در این روز بسیار مبارک خوب است ما یک الگویی بگیریم از زندگانی امیرمومنان و فاطمهی زهرا اگر اجازه بفرمایید من در دو بخش مطالبی را تقدیم میکنم الآن در جامعهی ما دو مشکل وجود دارد یکی مشکل کسانی که ازدواج نکردند الگو بگیریم از ازدواج امیرمومنان و فاطمهی زهرا برای ازدواج هایمان دوم کسانی که ازدواج کردند و احیانا گرفتار یک سلسله مشکلاتی در زندگی هستند در این هم باز الگو بگیریم آنهایی که ازدواج نکردند چون امروز روز جشن است نمیخواهیم آمار تلخ بگوییم فقط اشاره میکنم عزیزان فراوان شنیده اند میگویند دوازده میلیون دختر و پسر در کشور ما وقت ازدواجشان رسیده در سن ازدواج هستند و ازدواج نکردند خیلی نگران کننده است من به نظرم رسانهی ملی و همهی رسانهها نه فقط رسانهی ملی باید به این موضوعات خیلی بیش از اینها بپردازند اگر اهم و مهم در نظر بگیریم گاهی رسانهها روزنامهها از جمله رسانهی ملی چیزهای غیر اهم را در نظر میگیرد ولی به نظر اینها از همه مهم تر است خیلی مهم است مگر ما چند میلیون جوان داریم ما هفتاد میلیون جمعیت هستیم چقدر خردسالان چقدر بزرگسالان چقدر جوان اند دوازده میلیون دختر و پسر ازدواج نکردند و وقت ازدواجشان رسیده است بخش اعظمش به خاطر فرهنگ است و این واقعا جای نگرانی دارد ما هر چه بگوییم کم است با لبخند میگوییم اگر من متصدی بودم اول اخبار ساعت دو که میشد میگفتم بسم الله الرحمن الرحیم توجه توجه توجه یک خبر ناگوار به دست ما رسیده و آن این که دوازده میلیون پسر و دختر در کشور هفتاد میلیونی وقت ازدواجشان است و ازدواج نکردند این را در صدر اخبار قرار میدادیم و در صدر توجهات نه فقط خبرش را منتقل کنیم دیگران بیایند متوجه شوند اولویت بندی بکنند دنبال این مسئله باشند راهکار پیدا بکنند راهکارهای فرهنگی اقتصادی و همهی اینها یک بخشی مشکلات اقتصادی است بخشی مشکلات فرهنگی است که اشاره میکنم واقعا مشکلات اقتصادی بخشی از آن است راه حلش چیست؟ فقط گرفتاریها را بگوییم که فایده ندارد امروز ما در جامعه مان دست هم یاریها کم شده درست است دولت وظیفهی خودش را دارد آن هم جای خودش است همیشه گفتیم ولی ما چه؟ چرا ما امروز کمک نمیکنیم به هم دیگر یاری نمیرسانیم چون روز ازدواج امیرمومنان و فاطمهی زهرا سلام الله علیهما است از این بزرگواران شروع میکنم داستان خیلی جالبی است برادر امیرمومنان سلام الله علیه عقیل آمد به حضرت علی گفت علی جان چرا ازدواج نمیکنی برادر بزرگ تر بود عقیل امیر مومنان فرمودند «هَيَّجْتَ مِنِّي سَاكِنا وَ أَيْقَظْتَنِي لِأَمْرٍ كُنْتُ عَنْهُ غَافِلا» (بحارالانوار، ج 43، ص 124) در روایت است اشک حضرت جاری شد فرمود دوباره من را یاد مسئلهی ازدواج انداختی گاهی آدم غصهای در زندگی اش دارد با آن کنار میآید فراموش میکند کاری درست میکند یادش برود فرمود دوباره یاد من انداختی دست روی دلم نگذار میدانی که من مایل هستم با فاطمهی زهرا سلام الله علیها ازدواج بکنم دستم خالی است نمیتوانم عقیل گفت نه پیامبر که دنبال مسائل مالی نیست تشویق کرد امیرمومنان سلام الله علیه را این برادر بزرگ تر و رفتند داستان خیلی زیبا و مفصل است من نکاتی که به بحث ما مربوط میشود را اشاره میکنم پیغمبر خدا به امیرمومنان سلام الله علیه فرمودند چه داری علی جان گفت شما میدانید من چه دارم هیچ چیز ندارم معروف است داستان زره که امیرمومنان زره شان را تقدیم رسول الله کردند و پیغمبر خدا به عنوان خرج و هزینههای تهیهی جهیزیهی صدیقهی طاهره سلام الله علیها خرج عروسی فاطمهی زهرا پیغمبر خدا فرمودند يَا عَلِيُّ ، إِنَّهُ لا بُدَّ لِلْعَرُوسِ مِنْ وَلِيمَةٍ (كشف الغمه، ج 1، ص 365) مستحب است پنج جا خوب است آدم مهمانی بدهد عروسی ولیمه میخواهد یک مهمانی نمیخواهید بدهید برای ازدواج با فاطمهی زهرا امیرمومنان عرض کرد شما باز وضع من را خبر دارید دستم خالی است خیلی جالب است سعد معاذ آن جا بود گفت ما بانی سفره میشویم بعضی از انصار هم بودند اصحاب بودند گفتند ما بانی سفره میشویم قبول کردند مهمانی را بدهند کجا باشد این مهمانی محلش تالارش کجا باشد تالار عروسی که نداشتند گفتند در خود مسجد النبی تالار عروسی شد مسجد النبی امیرمومنان میخواستند فاطمهی زهرا سلام الله علیها را به خانهی خود ببرند خانه نداشتند این جا عروس خانم پا در میانی کردند به پدر بزرگوار عرضه داشتند یا رسول الله حارثة بن نعمان اتاق خالی دارد شما یک اتاق برای ما بگیرید ما برویم برای عروسی خانهی جدید را تشکیل بدهیم پیامبر فرمود من از بس از حارثة بن نعمان خانه گرفتم برای کارهای مختلف دیگر حیا میکنم به او بگویم خودش متوجه شد شنید این جمله را که پیغمبر دنبال خانه میگردد آمد گفت یا رسول الله جان من مال من همهی هستی من به فدای شما باد پس یک کسی بانی سفرهی مهمانی شد یک کسی بانی محل زندگی و خانه و اتاق زندگی امیرمومنان و فاطمهی زهرا شد تالار عروسی شان هم مسجد النبی بود جهیزیه هم وقتی آوردند فراوان این جمله را شاید بینندگان شنیده باشند پیغمبر خدا نگاهشان که افتاد به جهیزیهی فاطمهی زهرا سلام الله علیها اشک شوقشان جاری شد دعا کردند اللّهُمَّ بارِک لِقَوْم جُلّ آنیَتِهُم الْخَزَف (کشف الغمه، ج 1، ص 358) خدایا مبارک بکن نگاه کردند دیدن بیشتر ظرفها گلی است بشقاب کاسه کوزه لیوان گلی خدایا مبارک بگردان زندگی که تمام ظرفش یا بیشتر ظروفش از گل است این کل جهیزیه است آن هم بانی خانه آن هم بانی سفره آن هم دست خالی امیرمومنان آن هم محل عروسی تالار عروسی و جالب است در روایت است وقتی امیرمومنان زرهشان را دادند چیزی نداشتند برای این هزینهها زره را دادند صحابی که زره را خریداری کرد و پول زره را داد دوباره زره را به امیرمومنان پس داد گفت شما مرد میدان نبرد هستی احتیاج به این زره داری این کل زندگی امیرمومنان و فاطمهی زهرا سلام الله علیهما است شاید بینندگان بگویند این حرفها قدیمی شده نگویید اینها را چه فایده دارد فقط ما باید بشنویم من میگویم امکان دارد اگر امروز بیاییم دست یاری به هم دیگر بدهیم باز هم میشود اگر توقعات را کم کنیم امکان دارد ما نشستیم کنار به داد هم که نمیرسیم سراغ هم دیگر نمیرویم حتی خویشاوندان از هم خبر ندارند گرفتاریهای هم را نمیشناسند نمیدانند بدانند هم کمک نمیکنند توقعات هم رفته حد بالا این آمارها قهرا میرود بالا من شب گذشته یک جایی بودم آقایانی بودند صنف لوازم خانگی گفتم ما فردا میخواهیم در مورد این موضوع صحبت کنیم مردم نوعا میگویند جهیزیهها خیلی سنگین است به نظر شما امروز میشود اینها در همین صنف بودند تمامشان دست به قلم بردند گفتند ما لیست جهیزیهی کامل به شما میدهیم ببینید همین الآن با همهی این البته توقعات را کم بکنیم لیست را برای من نوشتند جالب است من چند قلم را میخوانم برآورد قیمت کردند من به اینها گفتم اگر کم و زیاد بگویید شما یک صنف هستید مردم میآیند سراغ شما گفتند نه ما پای حرف شما ایستادیم آن دفعه گفتیم یخچال هفتصد تومان گفتند مگر یخچال هفتصد تومانی داریم البته اگر یک سری مشکلات اقتصادی در کشور نبود اگر دولت بهتر از اینها میتوانست کمک بکند اگر بعضی از این فسادهای اقتصادی نبود اگر بانکها انصاف داشتند با مردم کنار میآمدند گفتیم الآن سی و شش سال است یک بانک ورشکست نشده نصف مردم ایران وام گرفتند و گرفتار شدند اگر آنها نبود شأن مردم ما خیلی بالاتر از این است ما منکر نیستیم همین اول بگوییم نه میگوییم در عین حال با این مشکلات میشود این طوری کنار آمد آن جلسه گفتم یک آقایی گفت یک یخچال فریزر شما بانی میشوید گفتم بله چقدر گفت دو نفر هستند دو عروس داماد من پنج میلیون به اسم شما نوشتم دو تا دو میلیون و پانصد گفتم چه خبر است یخچال فریزر را چقدر در نظر گرفتید مگر اول زندگی ما این طوری بوده انسان زندگی اش پیشرفت کرد از نعمت استفاده بکند حق مسلمان است از صنعت پیشرفته استفاده بکند ولی عروس داماد اول زندگی لازم نیست یخچال فریزرهای دو دره ساید بای ساید داشته باشند نداشته باشند این لیست از آن یخچال فریزرها نیست ولی یک زندگی آبرومند است یخچال فریزر بیست فوت 950 هزار تومان اجاق گاز پنج شعله طرح فر سی صد هزار تومان بخاری گازی دویست هزار تومان سرویس آرکوپال 300 هزار تومان لباس شویی دو قلو هفت کیلو چهارصد هزار تومان پنکه پایه بلند با کنترل 150 هزار تومان فرش دوازده متری 750 هزار جاروبرقی 300 هزار تومان چرخ گوشت 200 هزار تومان پلوپز برقی 200 هزار تومان پلوپز هم نباشد خیلی به جایی نمیخورد از این چیزهایی است که خانمها چند روز غذا درست میکنند بعد میروند کنار آب میوه گیری 200 هزار تومان اتوبخار صد هزار تومان زودپز دویست هزار تومان چرخ خیاطی دویست هزار تومان سرویس پلاستیک کامل چون من گفتم کم نگذارید این هم دویست و پنجاه سرویس قاشق چنگال دویست هزار پتو وسایل خواب پانصد هزار تومان این هفده قلم جمعش شده پنج میلیون و پانصد هزار تومان من گفتم شاید فکر کردم دو سه قلم هم میگویند تلویزیون را نگفتید تلویزیون نباید حتما از ال سی دیها از این پیشرفتهها نباشد بگویند یک فرش هم کم است یک فرش هم اضافه کنیم اگر واقعا ما کم گفتیم بینندگان کم بودها را بگویند پنج میلیون نه بفرمایید هفت میلیون بفرمایید ده میلیون تومان الآن دولت اعلام کرده ان شاء الله پای حرفشان بمانند جدی مردم را بدون زحمت و پیچیدگی انجام بدهند گفتند ده میلیون جهیزیه میدهیم به نظر من میشود امروز اگر ما توقعات را کم کنیم اگر قانع باشیم اگر راضی باشیم یا دولت واقعا ده میلیون پای حرفش باشد مثل قصهی وام ازدواج طولش ندهد گفتند به جای وام ازدواج ده میلیون کالا میدهند واقعا میشود اگر ما توقعات را کم کنیم این قشنگ نیست ما امروز نشستیم خیلی گل و بلبل شاد و شنگول الحمدلله روز ازدواج امیرمومنان است واقعا هم خوشحال هستیم باید شاد باشیم بیاییم بگوییم پیغمبر خدا اشک شوقشان جاری شد بانی غذا یکی شد تالارش در مسجد بود زندگی این قدر ساده بود حضرت زره را فروخت آن آقا هم زره را برگرداند اینها را افسانه نمیخواهیم بگوییم.
شریعتی: خیلی از اینها به نوع نگاه ما برمیگردد یک دختر خانمی نوشته بود با ده میلیون جهیزیه سرم پایین است واقعا چرا؟
حاج آقا حسینی: بله فرهنگ سازی که شما میفرمایید همین است من یقین دارم پیامهای ما امروز زیاد میشود یک عده میگویند شما مردم را تحقیر میکنید چه بود این هفده قلم که گفتید بله خدا کند مردم ما شایستهی خیلی بهتر از اینها هستند ما منکر نیستیم اما میخواهم بگویم چرا کسی بگوید من خجالت میکشم سرم پایین است مثلا بگویم جهیزیه ام این است بگویم یخچال فریزرم از مدل آن طوری نیست بگویم تلویزیونم مدل این طوری نیست این فرهنگ سازیها خیلی مهم است البته باز هم تاکید میکنم ملت واقعا شایستهی بیش از اینها هستند ان شاء الله به روزی برسیم این مشکلات برطرف شود دولت به گرفتاریهای مردم برسند به هر جوانی پنجاه میلیون وام ازدواج و صد میلیون وام اشتغال بدهند آرزوی ماست این دوازده میلیون نفر باید خواب را از چشم ما ببرد من اگر جای تصمیم گیرندهها بودم اول اخبار ساعت چهارده میگفتم انا لله و انا الیه راجعون تا مردم گوش بدهند انا لله مال مصیبت بزرگ است واقعا هم مصیبت است نباید ساده از کنارش گذشت پس مسئلهی اول این است که دست یاری بدهیم اینها کم شده الآن چند تا از مساجد ما صندوق قرض الحسنه دارد که یک جوان بتواند به راحتی اول زندگی اش پنج میلیون راحت وام بگیرد قسطش را هم بدهد دولت وظیفه دارد ولی چند نفر این کار را میکنند دست همدیگر را نمیگیریم در کارهای خیر شراکت نداریم دوم این که خودمان تجملات و تشریفات را کم کنیم بحث سومم هم این است الآن پیام میدهند شما جهیزیه را قانع شدیم درست کردیم کار جوان چه میشود اشتغالش چه ما سه جلسه مفصل در مورد اشتغال بانوان صحبت کردیم گفتم الآن امروز در کشور ما قریب دو سه میلیون بانوان سر کار هستند معادل همین هم جوانها نشستند در خانه بیکار هستند ما میخواهیم باور بکنیم بالاخره حقیقت را بپذیریم دو سه میلیون خانمها سر کار هستند همین مقدار جوانها نشستند در خانه جا به جا شده خانمها رفتند آن جا فقط اشتغال است مفصل گفتیم ما مخالف اشتغالهای خوب نیستیم یک وقت اشتغال خیلی خوبی است دست خانمهایی که درس خواندند تحصیلات خوب مفید در رشتههای پزشکی خانمها امروز نیاز ندارند مراجعه به مردها داشته باشند یا زنانی که سرپرست خانواده هستند اشتغال بحث مفصل است میخواهم بگویم امروز که شما اشاره فرمودید حاج آقای ماندگاری در پیام هایشان داشتند این که ما اشتغال را به عنوان ارزش معرفی میکنیم یعنی یک خانم اگر اشتغال نداشته باشد احساس کمبود میکند سر یک جایی میخواهند فرمی پر بکنند مشخصات چه است اسمتان فامیل خانم مینویسد خانه دار واقعا خجالت میکشد خانه داری هم شد شغل؟ مادری شغل نیست؟ جا به جا کردیم خانمها شدند شاغل دو سه میلیون جوان نشسته بیکار فرصت شغلی در اختیار خانمها قرار گرفته ما میگوییم نمیشود باید حتما خانمها باشند کنوانسیونهای جهانی را باید جواب بدهیم یک وقت قرآن و دین را قبول داریم «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ» (نساء/ 150) نمیشود علامه طباطبائی فرمودند خیلی زیباست شما ده سال حکومت پیغمبر را ببینید پنج سال حکومت امیر مومنان را هم ببینیند پانزده سال نمونهی حکومت اسلامی در حد خودش داشتیم امام علی موفق نشدند درگیر سه جنگ بزرگ شدند نتوانستند نمونهی ایده آل درست کنند تاریخ اسلام هم گم نشده در آن ده سال در این پنج سال نه پیغمبر نه امیرمومنان لَم یُوَّلَ اِمرَأة به یک زن یک مسند مدیریتی ردهی بالا ندادند یک فرماندار زن در زمان حکومت پیغمبر و امیر مومنان نیست یک استاندار زن نیست امروز الآن سی و شش سال است هر کس میخواهد از مردم رای بگیرد میگوید من بیایم خانمها را میآورم در پستهای مدیریتی چرا نمیخواهیم بپذیریم سه میلیون این طرف نشستند سر میز اداره سه میلیون جوان بیکار نشستند این هم مسئلهی سوم یک وقت خواندیم «إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» (رعد/ 11) خدا از آسمان نمیآید زمین بگوید این کار را بکنید این را بردار آن را بردار بیان روشن است تکلیف معلوم است ما هستیم که باید عمل بکنیم این هم یک مطلب است مطلب چهارمی که من اشاره بکنم الآن باز بینندگان حتما جلو جلو پیام دادند یک کمی صبر بکنید بحث مهریهها است یکی بحث جهیزیه است واقعا بحث مهریه مهم است ما خودمان مشکل کردیم کار را مهریههای سنگینی که ما درست کردیم همین که شما نمیفرمایید با ده میلیون جهیزیه میگوید سرم پایین است باور کنید الآن متاسفانه بگویی مهریه ات چقدر است خجالت میکشم الآن خانمها بگویند چهارده سکه خجالت میکشند یک خانمی بخواهد بگوید پنج سکه به نام پنج تن خجالت میکشند میگویند خجالت دارد اما بگو پانصد تا هزار تا این قشنگ است شأن را در این میدانیم این که اشاره فرمودید کارهای فرهنگی یکی اش همین است کی باید جا بیفتد به خدا چهارده سکه اشکال ندارد ببینید مهریهی حضرت زهرا روز ازدواج ایشان است میخواهیم درسی بگیریم و الا برای چه میخوانیم اینها را تاریخ که نمیخواهیم بخوانیم وقت خیلی کم است وقت نداریم تاریخ بخوانیم بگذریم از کنارش آنها چهرههای آسمانی بودند هیچ ربطی هم به ما ندارند الآن که داریم با هم صحبت میکنیم سه هزار زندانی مهریه در زندان هستند سه هزار جوان در زندان هستند به خاطر مهریه نباید این سه هزار تا آن جا باشند ولی چرا؟ برای این که روزی که خواسته عقد بخواند گرم بوده خجالت کشیده همین حرفها کمتر از این نمیشود پانصد بنویس باور کنید دوستان میترسم فکر کنند مزاح است خدا میداند شوخی نیست یک جوانی آمد البته در این جا یک جای دیگر بودیم در ایران نبود برای عقد ازدواج پیش من گفتم در مورد مهریه توافق کردید گفت بله گفتم چقدر توافق کردید داماد گفت توافق کردیم ده هزار سکهی بهار آزادی گفتم ده هزار سکه میدانی یعنی چه؟ گفت شما نمیدانی عشق یعنی چه به من میگفت گفتم برو یک جایی عقدت را بخوان بدانند عشق یعنی چه گفت شما باید بخوانی گفتم نه الزامی ندارد من مجبور نیستم برو یک جای دیگر بخوان با هزار زحمت راضی کردیم آمد پایین از هزار تا کمتر نتوانستم دیدم یک وقت میرود خدای نکرده بدون عقد مجبور شدیم عقد را با هزار تا خواندیم سر هفته دوباره آمد به جان خودم گفتم چه شد دوباره گفت میخواهیم از هم جدا شویم گفتم سر یک هفته گفت بله گفتم برو پانصد تا از سکهها را بیاور تا ببینیم عشق یعنی چه تو برو خدا را شکر کن من از ده هزار تا رساندم هزار تا قبل از عروسی باید پانصد تا برگرداند بعد از عروسی هزار تا مهریه دین است بارها این مسئله را گفتیم روایت داریم مَنْ أَمْهَرَ مَهْراً ثُمَّ لا يَنْوِى قَضاءَهُ كانَ بِمَنْزِلَةِ السّارِقِ (کافی، ج 5، ص 383) آقایان دامادهایی که میخواهید ازدواج کنید پیغمبر فرمود کسی که مهری تعیین میکند میگوید چه کسی داده چه کسی گرفته مثل دزد است دزد فقط کسی نیست که از دیوار خانهی بالا میرود بالا دزد آن کسی است که مهر میکند میگوید چه کسی داده چه کسی گرفته نمیخواهد بدهد بنویس قصد ندارد بدهد عین روایت است نیت دادنش را ندارد اگر میتوانید بگیرید یک دین است یک بدهی است مثل دزد است فرهنگ به هم خورده یک کسی میگوید رفتم خانهی امام حسین علیه السلام دیدم آقا پرده هایشان را نو کردند گفتم مبارک است پردهی خانه عوض میکنید حضرت فرمود نه من نکردم مهر همسرم را دادم همسرم پردهها را عوض کرد ائمه بلافاصله بعد از عقد مهر میدادند امام موسی کاظم فرمودند ما اهل بیتی هستند که مهر همسرانمان را از پاک ترین اموال میدادیم یکی هزینهی حج یکی مهر یعنی هزینهی حج را با مهر یکی میداند از پاک ترین اموال ما هم بگوییم ما شیعیان شما اهل بیت هستیم که از اول میگوییم چه کسی داده چه کسی گرفته داستانی از امام جواد علیه السلام میخوانم سید بن طاووس یک کتابی دارد مهج الدعوات ایشان پانزده کتاب در موضوع دعا دارد یکی اش این است امام جواد علیه السلام وقتی ازدواج کردند دستشان خالی خالی بود مهر همسرشان را چه قرار دادند اِنَّ لِکُلِّ زَوجَةٍ صِدَاق حضرت فرمودند هر همسری حق دارد مهر داشته باشد و اِنَّ لَنَا اَموَالٌ مَزخُورَه جَعَلَ اللهِ اَموَال فِِی الآخِرَة خدا این جا به ما چیزی نداده اموال ما در آخرت است ... هناک آن جا خدا برای ما ذخیره کرده این جا چیزی نداریم اَلوَسَائِل اَلَى المَسَائِل وَ هِىَ مُنَاجَاتٌ دَفَعَها الىّ اَبى حضرت فرمودند یک مناجاتی است پدرم امام رضا به من داده امام رضا از پدرشان تا میرسد به جبرائیل خدای متعال به پیغمبر داده مناجات خیلی قشنگ و زیبایی است ده صفحه است به یادگار مانده برای امام جواد علیه السلام از اجداد بزرگوارشان خداوند به پیغمبر خطاب کرد هَذِهِ مَفَاتِیحُ کُنُوزُ الدُّنیَا وَ الآخِِرَة (مهج الدعوات، 463) اینها کلیدهای گنج دنیا و آخرت است گنج دنیا طلا و نقره نیست نیاز به معارف و چطور زندگی کنیم آرامش در زندگی گنج نیست؟ امام جواد مهر همسر خودشان را مجموعهی این مناجاتها قرار دادند کتابچهای بوده یا همین تعلیمش بوده تعلیم هم میتواند مهر باشد در تاریخ اسلام داشتیم بعضیها میآمدند میگفتند هیچ چیز نداریم پیغمبر میفرمود قرآن را یاد همسرت بده تعلیم این مناجات یا کتابچهای بوده امام جواد این را مهر همسر خودش قرار داده الآن بینندگان میگویند این آقا از کجا آمده مهر همسر تعلیم قرآن باشد؟ من نمیگویم مهر همسر تعلیم قرآن قرار نده ولی ده هزار سکه هزار سکه هم قرار نده
شریعتی: بحث ازدواج مقولهی بسیار پیچیدهای است اگر مهر پایین باشد میگویند آقایان ممکن است وسوسه شوند هر وقت دلشان خواست زنشان را طلاق بدهند یا اگر مهر بالا باشد ممکن است خانمها وسوسه شوند یک تعادلی باشد باشد
حاج آقا حسینی: من نمیگویم مهر امام جواد ولی میگویم این مسابقهای که ما الآن داریم درست است؟ این دختر خاله بخواهد مهر تعیین کند اول ته و توهش را در میآورد ببیند دختر عمه اش مهریه اش چقدر است چشم آن را باید بترکاند از آن کمتر نباشد اگر کم باشد سرش را بیندازد پایین آن کسی که اول ازدواج کرده برده بعدیها میخواهند بالاتر باشد در ازدواجهای امروز خدایی صادقانه ما با بینندگان یک خانه و خانواده هستیم صادقانه بپرسید خواستگار میآید چه میپرسید ما روز و شبی نیست جوانها میگویند پدر مادرها میگویند هر کجا میرویم میگویند دعا کنید برای ازدواج فرزندان دختر و پسر درست است دعا بعد از دعا باید چه کار کرد ما چه کار کردیم؟ الآن خواستگار آمده چه میپرسیم ماشین دارد خانه دارد ماشین داری چه داری؟ پراید؟ برو پی کارت خانه داری؟ بله خانه دارم کجا یک واحد هشتاد متری اجاره ای؟ اجاره آپارتمان هشتاد متر؟ این از خانه اش این ماشینش شغل داری؟ تلاشی داریم میکنیم یا شغلها را فقط مدیریتی استخدام باشد حقوق بالایی باشد مهریهها که سنگین است اول زندگی مینویسد خرید بازاری چقدر تالارش کجا باشد این ده میلیون لیستی که من خواندم یک عده میخندند میگویند ده میلیون پول ثلث تالار ما نمیشود بله راست هم میگویند همین طوری کردیم میخندند همین شده که دوازده میلیون نشستند تالارها را سنگین گرفتیم جهیزیهها مهریهها را سنگین گرفتیم شرط شغل و خانه گذاشتیم یادمان رفته بپرسیم اخلاق آقای داماد چطور است تحقیق بکنیم بدانیم ماشین و خانه سوال میکنیم اینها خوب باشد اخلاق را نمیپرسیم بعد از دو ماه میبینیم جوان خدای نکرده معتاد است گرفتار شرب خمر و رفقای بد است میزند در سرش اینها مهم نبوده این هم خیلی جالب است شیخ طوسی داستانی را نقل میکند یکی از اصحاب امام جواد نامه نوشت به امام جواد کانه نامهی امروز زمان ماست امام زمان بودند همه این نامه را مینوشتند علی بن اسباط از اصحاب حضرت است گفت آقا من چه کنم چند دختر دارم خواستگارهایی که میآیند هم کفوش نیستند کَتَبَ اَنَّهُ لَا یَجِد اَحَد اینها باید هم کفو باشند هم کفو برای بچه هایم نمیآید دخترانم در خانه ماندند از این نامه استفاده میشود از جوابی که حضرت دادند آن چه کفوی میخواسته ولی در چه باید کفو باشد؟ او ظاهرا دلش میخواسته مثلا اگر یک مقام بالایی دارد موقعیت و شأن بالایی دارد وضع مالی فوق العادهای دارد حتما یک خواستگاری بیاید در این حد من سرمایه دار هستم من کارخانه دار هستم وضع مالی من خیلی خوب است چطور دخترم را بدهم به جوانی که آه در بساط ندارد من مشهد بودم خانمی گفت خواستگار آمده برای دخترم همه چیزش خوب است فقط سر مهر ما اختلاف داریم گفتم تو را به خدا اگر همه چیزش خوب است دستی یک چیزی بدهید عقد بخوانید شوخی است باید همهی عالم را مهر خانمها کرد چهار سکه که چیزی نیست گفتم اگر اخلاقش خوب است در صحن امام رضا قسم دادم نگذار این داماد از دست برود اگر اخلاقش خوب است اگر دین دارد به خاطر فقر جوابش نکن به خاطر این که نمیتواند مهریهی سنگین بدهد داماد خوب پیدا نمیشود این به امام جواد نوشت چه کار کنم دخترهایم مانده پیداست مال و مقام میخواسته کفویت در موقعیت میخواسته حضرت خیلی قشنگ گفتند نوشتند فَهِمتُ مَا ذَکَرتَ فهمیدم مشکلت چیست لَا تَنظُر فِی ذَلک اینها را معیار خودت قرار نده فَاِنَّّ رَسُولُ الله قَالَ پیغمبر خدا فرمودند إذَا جَاءَكُم مَن تَرضَونَ خُلُقَهُ و دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ « إلاّ تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتنَةٌ في الأَرضِ و فَسادٌ كَبيرٌ (وسائل الشیعه، ج14، ص51) اگر جوانی که آمده خواستگاری دختر شما دینش اخلاقش خوب است دختر به او بدهید تتمهی زیبایی دارد اگر معیارهای ازدواج شما عوض شد اگر دین داری و اخلاق بود هیچ اگر معیارهای دیگر را اضافه کردید و دختران را شوهر ندادید به خاطر فقر داماد به خاطر این که داماد ماشین خانه ندارد پیغمبر فرموده اگر ملاک شما اخلاق و دین نباشد فتنه و فساد بزرگ در زمین پیدا میشود الآن فتنه و فساد بزرگ در کشور ما هست یا نیست؟ تعارف که نداریم هست نمیشود ما بگوییم دوازده میلیون جوان ازدواج نکنند پاک پاک بمانید از خانه بیایید بیرون چشمانتان را ببندید و برگردید با این وضعیت جامعه مقدس اردبیلی که نیستند مقدس اردبیلی هم گفت زمینهی گناه برای من پیش بیاید نمیدانم به خدا پناه میبرم این دوازه میلیون مقدس اردبیلی اند؟ نمیخواهم خدای نکرده نه اینها حتما باید پاکی را حفظ بکنند دارند حفظ میکنند اما پیغمبر فرمود اگر معیارها را عوض کردید بستر فساد ایجاد کردید.
شریعتی: خیلی ممنون نکات خوبی را شنیدیم صفحهی 570 آیات پایانی سورهی مبارکهی معارج و آیات ابتدایی سورهی مبارکهی نوح در سمت خدای امروز تلاوت میشود لحظه لحظهی تمام زندگیها نورانی باشد به نورانیت آیههای قرآن کریم و به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ﴿٤٠﴾ عَلَى أَن نُّبَدِّلَ خَيْرًا مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ﴿٤١﴾ فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿٤٢﴾ يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ ﴿٤٣﴾ خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿٤٤﴾
سورة نوح
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَكَ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١﴾ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٢﴾ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ ﴿٣﴾ يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّـهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٤﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا ﴿٥﴾ فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا ﴿٦﴾ وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا ﴿٧﴾ ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا ﴿٨﴾ ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا ﴿٩﴾ فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا ﴿١٠﴾
ترجمه:
به پروردگار مشرق ها و مغرب ها سوگند که ما تواناییم، (۴۰) بر اینکه به جای آنان بهتر از آنان را بیاوریم؛ و هیچ چیز ما را مغلوب نمی کند. (۴۱) پس آنان را واگذار تا [در گفتار باطل] فرو روند و مشغول بازی باشند، تا روزشان را که به آنان وعده داده اند دیدار کنند، (۴۲) روزی که شتابان از خاک بیرون آیند، گویی به سوی نشانه های نصب شده می دوند، (۴۳) درحالی که دیدگانشان [از شدت ترس] فرو افتاده، خواری و ذلت آنان را می پوشاند. این همان روزی است که همواره وعده داده می شدند. (۴۴)
سورة نوح
بسم الله الرحمن الرحيم
ما نوح را به سوی قومش فرستادیم که قوم خود را پیش از آنکه عذابی دردناکبه آنان رسد، بیم ده. (۱) گفت: ای قوم من! همانا من شما را بیم دهنده ایآشکارم، (۲) که خدا را بپرستید و از او پروا کنید و از من اطاعت نمایید، (۳) تا خدا گناهانتان را بیامرزد و شما را تا زمانی معین مهلت دهد. اگر آگاهی داشته باشید [توجه خواهید کرد که] بی تردید هنگامی که اجل خدایی فرا رسد، تأخیر نخواهد داشت. (۴) گفت: پروردگارا! همانا قوم خود را شب و روز [به آیین توحید] دعوت کردم، (۵) ولی دعوت من جز بر فرارشان نیفزود، (۶) و من هرگاه آنان را دعوت کردم تا آنان را بیامرزی، انگشتان خود را در گوش هایشان کردند و جامه هایشان را به سر کشیدند و بر انکار خود پافشاری ورزیدند و به شدت تکبّر کردند، (۷) آن گاه آنان را آشکارا دعوت کردم، (۸) سپس آشکار و پنهان آنان را خواندم. (۹) پس [به آنان] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره بسیار آمرزنده است. (۱۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: وقت در اختیار شماست
حاج آقا حسینی: من یک اشاره به سورهی حضرت نوح میکنم جالب است از امام جواد سلام الله علیه روایت داریم کسی به حضرت نامه نوشت که من مشکلاتی در زندگی ام پیش آمده چه کنم حضرت فرمودند أدِم قِرَاءَة: (اِنَّا أرسَلنَا نُوحًا اِلَی قَومِهِ) (اصول کافی، ج 5، ص 316) سورهی نوح را زیاد بخوان میگوید من یک سال خواندم هیچ فرجی نشد نگفتیم ما گاهی حاجت هایمان را فوری میخواهیم دوباره نامه نوشت من یک سال خواندم حضرت فرمود قدر را بخوان میگوید مدتی قدر را خواندم مشکلم برطرف شد این از برکات تلاوت سورهی قدر است ولی یادمان باشد گاهی ممکن است یک سال طول بکشد از یادگارهای امام جواد علیه السلام نماز اول ماه است امروز اول ماه ذی الحجه است یادگار امام جواد است هر ماه جدید که رسید دو رکعت است از صبح تا غروب وقت دارد مثل نماز صبح است رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سورهی توحید خود امام جواد فرمودند مگر یک ماه سی روز نیست به تعداد روزها رکعت دوم سی سورهی قدر بعد از نماز هم دعای خیلی کوتاهی دارد در مفاتیح است امام جواد فرمود نماز را بخوان بعد هم صدقه بدهد صدقهی اول ماه یادمان نرود بعضیها میگویند نماز هر چه بخواهی میخوانم اسم پول را نیاور هم نماز هم صدقه صدقه را کم نگیریم هر کس در توانش هر چه هست توان یک کسی ممکن است ده جهیزیه باشد بعضی شهرها دیدم جشن است 110 جهیزیه میخواهند بدهند صدقه این طوری باشد خدا خیرشان بدهد نشد کمتر بدهند. این بحث بحث خیلی حساسی است بینندگان حتما پیام دادند من میگویم ما منصفانه برخورد کردیم یعنی نگاه دین این طوری است ما نمیآییم از یک طرف بگوییم شما جهیزیه را کم بگیرید مهریه را بالا بگیرید مهریه هر چه میخواهد باشد مهریه را بده هزار سکه جهیزیه نه گوش نکردی سمت خدا چه گفت ما لیست را گرفتیم پنج میلیون و پانصد هزار تومان آن وقت مهر دخترش را هزار سکه میکند خوش انصاف من اگر جهیزیه را این گفتم مهریه را گفتم چهارده سکه از آن طرف یکی جهیزیه را بگیرد یکی مهریه را بگیرید یکی بگوید مهریه چهارده سکه باشد آن وقت انتظار داشته باشد جهیزیه آن چنانی باشد ما در بحث اشتغال بانوان چشم بسته مخالفت نکردیم سه جلسه گفتیم ما سه دسته داریم دنبال اشتغال هستند یک عده شغلهایی که واقعا ضروری است خانمهایی که رشتههای معلمی پزشکی استاد دانشگاه هستند چقدر دعا کردیم به بانوانی که آمدند این رشتهها را ما قبل از انقلاب مردها محتاج پزشکهای هندی بودند اوایل انقلاب هم همین طور خدا خیر بدهد به بانوانی که جراح مختصص هستند آنهایی که پزشکی میخوانند معلمی هستند پرستار هستند یا دستهی دوم سرپرستهای خانواده هستندای کاش وقتی به جایی میرسیدیم دولت اینها را بی نیاز میکردند از خانواده اینها چارهای ندارند از اشتغال اما نه یک سری شغلهایی است ضرورتی ندارد خانم منشی است خدا میداند من غصه میخورم حقوق کم صد و پنجاه هزار تومان اگر نان آور خانواده است بحثی نیست اگر این سه تا نیست ضرورتی ندارد شغل حساسی نیست سرپرست هم نیست نان آور نیست کمک خرجی دیگری نیست به ما بگویند چه ضرورتی دارد
شریعتی: خیلی ممنون خیلی بحث خوبی بود من خودم خیلی استفاده کردم باید خداحافظی بکنیم یادآوری میکنم فردا ان شاء الله با حضور آقای دکتر رفیعی خدمت شما خواهیم بود دعا بکنید خداحافظی بکنیم
حاج آقا حسینی: سه مرتبه آیهی « أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ» (نمل/ 62) میخوانیم خدایا به حق محمد و آل محمد امر ازدواج جوانهای ما را به خوبی مقرر بفرما