94-07-14-حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی - ازدواج آسان
موضوع برنامه: ازدواج آسان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 14-07-94
شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
تا داشته ام فقط تو را داشته ام
شریعتی: سلام عرض میکنم خدمت شما و بینندگان عزیز در خدمت شما هستیم با حضور حاج آقای حسینی سلام علیکم.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم بنده هم سلام عرض میکنم خدمت شما و بینندگان. حتما به یاد دارید که اول ذی الحجه به مناسبت ازدواج حضرت علی و فاطمه زهرا یک بحثی را مطرح کردیم در ارتباط با مسئلهی ازدواج آسان و به مناسبت همین بحث اشتغال بانوان این بحث از پر پیام ترین برنامههای در این سالها بود هم خانمها هم آقایان موافقین و مخالفین بسیار بسیار جدی داشت من برای این که بینندگان بدانند که احترام خاصی برای پیام هایشان قائل هستم چند روز پیش ساعت پنج بعد از رفتم کتابخانه تا ده شب فقط پیامها را مطالعه کردم این کل پیامها است هشت صفحه خلاصه برداری کردم از پیامها تک تک پیامها بدون استثناء مطالعه شده موافقین و مخالفین خیلی جدی داشت از موافقین خیلیها بودند عزیزی نوشته من آبادان هستم اگر از آبادان تا تهران طومار پر بکنیم برای این که بگوییم بحث شما خوب بوده باز هم کم است از مخالفین کسی نوشته حتما شوخی کرده البته چون گذشته سه چهار هفته است نوشته اگر سه شنبهی آینده این کارشناس شما بیاید برنامه من خود سوزی میکنم الحمدلله به خیر گذشت من نگران بودم یک وقت نکند اما دیدیم نه یک جایی را معین کرده چون پیش نیامده به خیر گذشته من بحث دعا را میخواستم ادامه بدهم ولی وقتی پیامها را خواندم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم درد دلهای جانسوز مادرانی که نوشتند به خاطر این که امروز در کشور ما بحث ازدواج آسان نیست و مشکلات است دختران با کمالات فراوان در خانه ماندند با سن بالا مادران زیادی نگران هستند مادری نوشتند من پنج دختر هستم در سن بالا همه صاحب کمال ولی امکان ازدواج پیش نیامده اگر این حرفها راست باشد وای بر ما اگر راست نباشد باز هم وای بر ما که حتما بینندگان خلاف واقع نمینویسند دختران فراوانی که من این تعبیر را بدون مبالغه عرض میکنم درد دلهای جانسوزی که هم دختر خانمها هم پسرها نوشتند سن ما دارد بالا میرود وقت ازدواج ما دارد میگذرد دلمان میخواهد ازدواج بکنیم به گناه نیفتیم موانعی که است میتوانیم با فرهنگ سازی اصلاح بکنیم غصه خوردم اگر من یک روزی سکته کردم علتش خواندن این پیامها است این را یادگار داشته باشید هر چه به آقای رکنی میگوییم پیامهای سه شنبه را بدهید آقای فرحزاد پیامهای دوشنبهی ایشان که خوبی و رحمت است را بدهید به ما جدا عرض میکنم یکی از عزیزان کنار دست من نشسته بود در کتابخانه گفت چه کار میکنی گفتم دارم پیام میخوانم دو سه تا را که برایش خواندم گفت دیگر برای من نخوان که من اعصاب ندارم گفتم حالا ببین این کار هر هفتهی ما است آن چیزی که ما آن جا گفتیم باز هم تاکید میکنیم گفتیم راه حل ازدواج دو مسئله است یکی ازدواج آسان یکی اشتغال است این آماری که از اشتغال بانوان است نگران کننده است من هر دو موضوع را میخواهم با پیامهای بینندگان پیگیری بکنیم تک تک پیامها را جواب بدهیم در بحث ازدواج آسان به نظرم ازدواج آسان ارکانش سه چیز است اگر باشد میشود ازدواج آسان یکی جهیزیهها کم باشد ساده باشد مهریهها کم باشد سوم مراسم ساده الآن گرفتاری ما تقریبا این سه تا است یعنی اگر پدری جرئت نمیکند یا مشکل جهیزیه دارد عمده مشکلش این است یا مشکل مهریه است یا مشکل مراسم و تشریفات و تالارها و خریدها اینها نمیگذارد تقریبا این سه است یکی هم بحث اشتغال که بعدا اشاره میکنیم من در هر سه محور هم بحث جهیزیه ساده هم مهریه کم هم مراسم ساده بر اساس پیام بینندگان عرض میکنم در بحث جهیزیهی ساده اگر چه آن جلسه گفتم واقعا شان مردم ما خیلی بالاتر از این است ما نمیگوییم بهترین جهیزیه لوازم امکانات برای آنها نباشد ولی الآن با نبود این امکانات چه باید کرد آیا ما منتظر باشیم یک جهیزیهی سنگین و چون نداریم این آمار دخترها و پسرهایی که وقت ازدواج در خانه نشستند یا نه کوتاه بیاییم بگوییم فعلا که امکانات نیست با جهیزیهی کم هم میشود باید انتخاب کنیم ببینیم جهیزیه مراسم مهریه برای ما اهمیت دارد یا سن بالای ازدواج فرزندانمان تبرکا چون بعضی از دوستان پیام دادند کاش شما در بحثتان جهیزیهی حضرت زهرا را هم میخواندید خیلی زیباست لیستش را میخواهم بخوانم یکی لوازم خانه یک آسیاب دستی دوم تشت برای لباسشویی امروز جایش ماشین لباسشویی آمده سوم یک قطعه حصیر چهارم یک پوستی به جای فرش چند ظرف داشتند ظروفشان یک کاسهی مسی یک کاسه برای شیر یک ظرف آب خوری یک کوزهی گلی یک پیراهن سفید یک روسری بزرگ یک حوله همان جامهای را میگویند که همهی تن را میپوشاند لباس بلند یکی هم عبا لوازم اتاق خوابشان یک رخت خواب دو تشک چهار بالش یک پردهی پشمی هم داشتند این کل جهیزیهای است که تاریخ نوشته پیغمبر وقتی این جهیزیه را دیدند کلش میشود هجده قلم اشکشان جاری شد البته اشک شوق است دعا کردند اللّهُمَّ بارِک لِقَوْم جُلّ آنیَتِهُم الْخَزَف (کشف الغمه، ج 1، ص 358) خدایا مبارک بگردان این زندگی که بیشتر ظرف هایش از گل است یک اساسیه هم حضرت علی همراه خودشان آوردند چهار قلم است یک متکا یک بالش یک مشک آب یک پوست گوسفند یک چوب لباسی آوردند و یک غربال آرد وسیلهای که برای غربال کردن بود این کل پنج قلمی است که حضرت علی آورده آن هم هجده قلمی که حضرت زهرا داشته این زندگی حضرت علی و حضرت زهراست ما میگوییم ادعا میکنیم میخواهیم آن زندگی را داشته باشیم اول که آن زندگیها نیست گفتیم نمیخواهد باشد یک لیستی خواندیم گفتم من رفتم از صنف لوازم خانگی فروشها گفتم لیست دقیق بدهید پایش بایستید خیلیها نوشتند شهر شما کجاست نه همه جا است من هفده قلم را خواندم یخچال پنکه لباسشویی جاروبرقی پلوپر آب میوه گیری اتو بخار زود پز سرویس پلاستیک پتو وسایل خواب سرویس قاشق چنگال هفده قلم خواندیم شد پنج و نیم حالا این نشد بفرمایید ده تومان وسایلش هم بی خودی نیست که بعضی از بینندگان گفتند یک بار مصرف است آن چیزی که عرض کردم و رویش تاکید کردم این است حق انتخاب با ماست یا منتظر باشند اگر این هفده قلم را قبول ندارند جهیزیهی حضرت زهرا هم به ما ربطی ندارد یا منتظر باشیم یخچال فریزری درست شود که دو در و از یخ سازهایی باشد تلویزیون چهل و چند اینچ مبلمان کذا ماشین لباسشویی باشد یا منتظر اینها باشیم که جور نشده پس دوازده میلیون دختر و پسر باید مجرد باشند که واقع اش اگر رسانه دست من بود اول اخبار ساعت چهارده میگفتم بسم الله الرحمن الرحیم توجه «إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» (بقره/ 156) که مردم گوش بکنند بعد میگفتم خبری به دست ما رسیده، در این کشور دوازده میلیون دختر پسر وقت ازدواجشان شده و ما توجه نداریم به تبعاتش میرویم سراغ معلولها سراغ علتها نمیرویم یا باید انتخاب بکنیم ازدواج آسان را یا انتخاب بکنیم همین وضع را که تا این جهیزیههای کذایی نباشد حاضر نیستیم من به پیامها بدون کم و زیاد اشاره میکنم بحث دو طرفه است هر چه گفتند نقل میکنیم از جمله یکی پیام داده من چهل میلیون جهیزیه تهیه کردم شما میگویید با ده میلیون با پنج میلیون من چهل میلیونی اش را تهیه کردم ولی باز رفتم خانهی شوهرم شب اول نمیدانید که مادر شوهرم چه زخم زبانهایی به من زد و نمیدانید با چه خون دلی با دست خالی با قرض تهیه کردم و تازه بالاتر از شان خودم باز سرزنش کردند شب عروسی من مادر شوهرم، ایشان نوشته نمیخواهم بگویم همهی مادر شوهرها این طوری هستند میخواهم سوال بپرسم اصلا تهیهی جهیزیه با چه کسی است چه کسی باید جهیزیه را تهیه بکند؟ یک جواب فقهی دارد یک جواب اخلاقی دارد اگر ما بخواهیم از نگاه فقهی نگاه بکنیم جهیزیه با دختر خانم نیست با پدر دختر نیست چرا؟ چون برای مرد نفقه واجب است خانم واجب النفقه است و در نفقه این نکتهای که غالبا مردم غافل اند مسکن زن با شوهرش است، خوراک، پوشاکش با شوهر است وقتی مسکن با شوهر است یعنی خانهی خالی؟ این خانه وسیلهی گرمایشی سرمایشی فرشی بالشی نمیخواهد؟ اسلام که گفته مسکن زن با مرد است یعنی خانهی لخت و خالی؟ مسکن با لوازم زندگی است فقهای ما تصریح کردند همهی مراجع امام در تحریر الوسیله بیان کردند و عَدَواتِها مسکن با لوازمش جزء نفقهی زن است یعنی به عهدهی مرد است مرد نمیشود خانهی خالی درست بکند البته نه این جهیزیهای که امروز ما درست کردیم بخش عمدهای اش دکور است در خیلی از خانهها تا آخر عمر جهیزیه را باز نمیکنند لوازم بلور چینی نه ولی در حد معقول بالاخره خانه وسیلهی گرمایشی سرمایشی فرشی ظرفی بالشی میخواهد هزینهی خورد و خوراک این خانم با شوهرش است در چه میخواهد غذا را بخورد پس امکانات اولیه نه تجملات اگر از نظر فقهی بکنید با مرد است ولی نه نمیخواهیم خشکش بکنیم میخواهیم اخلاقی و عرفی صحبت بکنیم در عرف ما این طور شده پدر بزرگوار خانم گفته نه با همکاری میخواهیم انجام بدهیم چه اشکال دارد آقای داماد مهریه خرجهای دیگر را میدهد ما جهیزیه را تهیه میکنیم این همکاری است کار خوبی است یادتان باشد اگر خانم تهیه کرد یک کار اضافه است یک لطف و پیشکش است اگر شد پیشکش آن وقت دندان اسب پیشکشی را نمیشمارند این پیام نباید بیاید که خانم شب عروسی جهیزیه را وقتی میبیندای بابا قبول نداریم قرار بود مال 2015 باشد در 2014 خریده این چینی لبش پریده یخچال دو در نیست یادت باشد که لطف کرده همکاری کرده خیلی کار خوبی هم است اوج همکاری است اتفاقا این همکاری در زندگی حضرت علی و حضرت زهرا بوده مرد باید جهیزیه را بیاورد خانه نفقه است ولی در زندگی حضرت علی چه کسی رفت جهیزیه را خریداری کرد همه شنیدند پدر بزرگوار حضرت زهرا رفتند تهیه کردند از کجا تهیه کردند ما غافل هستیم وقتی حضرت علی مهریهی حضرت زهرا را دادند همان جا دادند 500 درهم یا 480 درهم زره را فروختند ما میگوییم مهریه را چه کسی داد چه کسی گرفت نه حضرت علی بلافاصله مقید بودند رفتند زره را فروختند پیغمبر فرمودند مهریه چه زره باشد بروید بفروشید 480 یا 500 درهم پول دادند به پیغمبر خدا که کلش حق حضرت زهراست چون مهریه است میتواند ذخیره بکند بگوید مهرم است نمیخواهم دست بزنم چهارصد درهم میگذارم بانک سودش را میگیرم نمیخواهم بدهم ولی این حرف را نزدند پیغمبر خدا همین مهری که داماد آورده بخشی از این مهریه را دادند به سلمان فارسی و بعضی از اصحاب فرمودند جهیزیهی حضرت زهرا را بگیرید کمک به زندگی خودشان کردند و دست حضرت علی را گرفتند چون حضرت علی گفت من هیچ چیز ندارم یک زره را داشت فروختند حضرت از حقشان گذشتند جهیزیه تهیه کردند اگر ما به این باور رسیدیم که متاسفانه باور ما نیست امروز عرف خلاف این داریم الآن در ایران چند درصد جهیزیه به عهدهی مرد است؟ جاهای کمی است بد نیست بینندگان ما را در جریان بگذارند شهرهای جنوبی این طوری است به همین دستور فقهی عمل میکنند جهیزیه را مرد تهیه میکند جزء نفقه است ولی در فرهنگ ما همین فرهنگ همکاری است ما هم یک کمکی بکنیم پیغمبر این کار را کرده مهریه را گرفته با این که حق حضرت زهرا بوده گفته زندگی خودشان است این کار را کرده اگر به این نکته توجه کردیم نمیآییم طلبکارانه باشیم طرف میگوید چهل میلیون دادم تازه دارند به من سرکوفت میزنند و زخم زبان این را هم بگویم بسیاری از جهیزیههای امروز «إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» (رعد/ 11) این حرفها را باید بگوییم تا نخواهیم درست نمیشود الآن یک درصد بالایی از این جهیزیهها که تهیه میشود لوازم ضروریات زندگی نیست نمیدانم چطور ما راضی هستیم پدر برود وام بگیرد با بهرهی سی چهل درصد خدا نکند تاخیر داشته باشد یک پدری ده بیست میلیون سی میلیون وام میگیرد برای جهیزیه برای لوازم غیر ضروری گاهی این سی میلیون را نود میلیون باید بپردازد چرا ما راضی شدیم چرا وقتی نداریم راضی نمیشویم به جهیزیههایی که ساده است احساس میکنیم هر چقدر جهیزیه مان بیشتر باشد شخصیت مان بالا میرود. دوم بحث مهریه است نوشته من مهریه را گفتم 14 سکه شما راست میگویید مهریهی حضرت زهرا تقریبا میشود به پول امروز میشود سه سکه میشود ما راضی شدیم به چهارده سکه پیام داده من دخترم را با چهارده سکه مهریه دادم ولی چون چهارده تا است دامادم بارها هر وقت حرفی میشود میگوید این چهارده سکه ات را میریزم جلویت برو خانهی پدرت میگوید اگر من کرده بودم پانصد داماد جرئت نمیکرد چنین حرفی بزند یا بینندهای پیام داده آقایان هر مدل بخواهند دخترها را عذاب بدهند چهارده تا را بردارید هیچ چیز نباشد آقایان خیال شان راحت باشد واقعا در همین مثال منصفانه میگوییم اگر باز هم پیامک است هفتهی دیگر مطرح میکنیم سوال من این است اگر دامادی که میگوید چهارده سکه را میریزم جلویت اگر این 14 سکه 1400 سکه بود اخلاق این داماد درست میشد؟ یک مرد بد اخلاق یک مردی که اخلاق ندارد واقعا چون چهارده سکه است ترمز میشود برایش اگر 1400 میشد دیگر حرفی نداشت؟ اگر فرض کنیم بعضیها میگویند اگر مهریه سنگین بود مجبور میشد زندگی را ادامه بدهد واقعا ادامهی زندگی به خاطر مهریهی سنگین یعنی یک مردی دارد به زندگی تن داده چون میبیند مهریه اش سنگین است گرفتاری دارد میگوید باشد میسازیم این زندگی همراه با مهر و محبت است اگر شما آمدی گفتی پانصد تا این پسر هم دارد با دخترت زندگی میکند از ترس مهریه و از ترس اجرا من سوال میکنم واقعا این زندگی با این شکل در آن مهر و محبت است؟
شریعتی: باعث نمیشود آقایان حواسشان را بیشتر جمع بکنند؟
حاج آقا حسینی: حواسشان را برای چه جمع بکنند؟
شریعتی: بیشتر به زندگی باشد بداخلاقی نکنند.
حاج آقا حسینی: آدم بد اخلاق را با 1400 تا سکه میشود خوش اخلاق کرد؟
شریعتی: قطعا نمیشود ولی مراعات میکنند.
حاج آقا حسینی: پیام داده دختر خانمی گلایه کرده از پدر مادرش گفت در ازدواجم خیلی دخالت نداشتم پدر مادرم به همه چیز خیلی توجه داشتند به شغلش به مهریه به این که ماشین داشته باشد به همه چیز توجه داشتند از یک چیز غافل بودند از اخلاق این پسر غافل بودند بعد از مدتی من متوجه شدم این پسر هم معتاد است هم مشروب میخورد هم رفقای بی بند و باری دارد الآن در زندگیها حواس ما به کدام طرف است داستانی از حضرت حسن علیه السلام میگویم کسی آمد خدمت ایشان مشورت کرد برای دخترم خواستگارانی میآید من بدهم یا ندهم خیلی تعبیر قشنگی است حضرت استدلال کرده حضرت فرمود زَوِّجْها مِنْ رَجُلٍ تَقیٍّ، فَاِنَّهُ اِنْ اَحَبَّها اَکْرَمَها وَ اِنْ اَبْغَضَها لَمْ یَظْلِمْها (مکارم الاخلاق، ص 204) دخترت را بده به مرد دین دار به خوش اخلاق همان که در روایت است اِذا جائَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دينَهُ فَزَوِّجُوهُ (وسائل الشیعه، ج14، ص51) فرمود اگر این مردی که آمده خواستگاری اگر دین دارد یا اخلاق دارد یا دختر تو را دوست دارد احترام میکند اگر روزی هم با هم مشکلی پیدا کردند چون دین دارد اخلاق دارد ظلم نمیکند یک آدم خوبی است اگر اخلاق و دین داشت اگر حواس ما در دین داری و اخلاق بود یا این آدم با دختر شما زندگی خوبی دارد دلشان به هم نزدیک است مشکلی ندارند احترام میکند اگر هم نپسندید مشکلی بود چون دین دارد چون از خدا میترسد چون اخلاق دارد ظلم نمیکند کاری نمیکند بگوید مهرم حلال جانم آزاد 1400 که هیچ 14000 باشد مرد بداخلاق و بی دین کاری میکند که میگوید مهرم حلال جانم آزاد این بیننده نوشته پدر مادر من به همه چیز حواسشان بود به اخلاق حواسشان نبود تو را به خدا به پدر مادرها بگویید چند نفر گلایه کردند نوشتند خیلی ما ناراحت شدیم از حرفی که زدید متاسف هستیم برای شما چرا شما گفتید اگر داماد خوب پیدا شد گفتم در مشهد امام رضا خانمی آمد مردی آمد برای خواستگاری دخترم همه چیزش خوب است فقط دستش خالی است من گفتم اگر داماد خوب است حتما این داماد خوب را از دست ندهید من تعبیری هم داشتم که یک چیز دستی هم بدهید چند نفر گلایه کردند من همان جا اصلاح کردم گفتم خانمها شان شان خیلی بالا تر از این است ولی واقعش از بس دختر خانمها خوب هستند از بس پسر خوب کم پیدا میشود واقعا روی حرفم هستم صادقانه از خانوادهها تقاضا میکنم حرف دین است حدیث امام جواد را خواندیم گفت خواستگارهایی میآیند در حد ما نیستند طرف رئیس است شخصیتی دارد پولدار کارخانه دار است یک داماد آسمان جل آمده به امام جواد گفت دخترم را بدهم یا نه حضرت فرمود اگر اخلاق و دینش درست است بده اگر ندهی در زمین فساد کبیر ایجاد میشود إلاّ تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتنَةٌ في الأَرضِ و فَسادٌ كَبيرٌ (وسائل الشیعه، ج14، ص51) همان تبعاتی که امروز در جامعه میبینیم نشستیم میگوییم اخلاقش خوب است تحقیق کردیم دینش اخلاقش پس مشکل چیست به ما نمیخورد چه چیزش؟ ما پول دار هستیم شخصیت مقامی داریم حرف من این است تقاضا میکنم اگر میخواهیم فساد کبیر از جامعه برود تقریبا روزی نیست در کوچه بازار بگویند در مورد مسائل اخلاقی و فساد صحبت بکنید من چه بگویم؟ ریشه اش کجاست شما چند تا دختر خودت در خانه داری چند تا پسر در خانه داری مگر میشود بگوییم شما پاک باشید همه تان یوسف باشید حضرت زهرا باشید در عین حال که عبارت را اصلاح میکنم نمیخواهم به دخترها جسارت بکنم واقعا پسر خوب کم است اگر پسر خوب آمد حتما بدهید ما گفتیم جهیزیهی ساده مهریهی کم و سوم مراسم ساده گفتیم حضرت علی چیزی نداشت پیغمبر فرمودند مستحب است در عروسی ولیمهای داده شود إِنَّهُ لا بُدَّ لِلْعَرُوسِ مِنْ وَلِيمَةٍ (كشف الغمه، ج 1، ص 365) حضرت علی فرمودند دست من خالی است سعد بن عباده گفت من بانی میشوم گوسفند اصحاب گفتند ما لوازم را بانی میشویم تالارش در مسجد بود یک عده برای هزینه سفره بانی شدند تالار هم مسجد مراسم گرفتند الآن عدهای که جرئت نمیکنند نزدیک بروند میگویند خرج تالار مهمانی را چه کار کنیم سوال کردند پرسیدند مگر میشود در مسجد سوالم این است چطور عزای ما میتواند در مسجد باشد جشن ما نمیتواند باشد سوال کردم از مراجع استفتاء کردم چه اشکال دارد البته شئون را باید رعایت کرد در مسجد جای کارهایی که در تالارها میشود نیست در ایران از صبح تا شب هزاران مجالس عزا در مساجد است جشن ما را نباید در مسجد بگیرید.
شریعتی: آن عرف شده.
حاج آقا حسینی: چرا این را عرف نکنیم ما برویم پول تالاری را بدهیم سوال من این است در جامعه خودمان را گرفتار کردیم این چه کلاسی ضرورتی دارد این پدر برود قرض بکند سود سی درصد سی و پنج درصد تا سالها بخواهد قسطش را بدهد که هزار نفر را جمع کرده در تالار یک ساعت دور هم جمع شدند یک غذا خوردند اگر ایراد نگیرند سه جور بود یک جور بیشتر به ما نرسید جز این که فردا گیر بدهند چه میشود؟ کسی دارد مهمانی بدهد اما این چه مهمانی است من بیایم هزار نفر را الزاما با قرض دعوت بکنم این در فرهنگهای غلط است این که عرض کردم فرهنگ سازی شود همین است کی باید این فرهنگ درست شود از کجا اسلامی شود اگر در مراسم من فقط بستگان درجه یک ام باشد اشکالی دارد؟ من هزار نفر را دعوت بکنم حداقل نفری پنجاه هزار تومان از ورودی تالارها خبر دارم من ده سال قسط پنجاه میلیون را صد میلیون بدهم که یک ساعت تازه رفقا به سر من منت گذاشتند کارت میدهم دعوت میکنم منت میگذارند ما آمدیم عروسی شما شام بخورند فردا گلایه بکنند زندگیها را به هم زدیم البته من دیدم در مقابل پیامهای خیلی خوب هم داشتیم یک کسی نوشته من هزینهی تالار و مراسم را توافق کردیم دیدم پنجاه شصت میلیون برای چه بدهیم آمدیم اندوختهای کردیم خانهای برای فرزندمان برای عروس داماد جشن فامیلی کوچک گرفتیم مهمانی درجه یک کسی نوشته یک سفر زیارتی به جای تالار چه اشکالی دارد؟ ما خودمان فکر میکنیم زشت است اگر پانصد تا دعوت نکنیم و تالار نگیریم جواب بقیه را چه بدهیم بحث اشتغال را هم عرض میکنیم ما سه تای اول را فرض کنیم که حل کردیم یعنی جهیزیه هفده قلم باشد جهیزیهی حضرت زهرا مهر را هم باور کردیم شخصیت نمیآورد راضی شدیم به شخص کم البته مهر و جهیزیه با هم یک طرفه نباشد دامادها بگویند عجب حرفی بزنند مهر کم اما جهیزیه پنجاه میلیون کمتر نه این بی انصافی است خیلیها نوشتند شما همهی مسائل را حل کردید بحث اشتغال چه میشود کجا برویم زندگی کنیم ما سه دسته اشتغال را قبول داریم خانمهایی هستند پزشک هستند خانمهایی هستند معلم هستند خانمهایی هستند مدیران مدارس هستند خدا خیرشان بدهد ما تشکر هم میکنیم خانمهایی هستند سرپرست خانواده اند خودشان به خاطر این که سرپرستشان معلول است بیمار است گرفتار است مجبور هستند کار بکنند اینها را باید دولت انجام بدهد الآن در اروپا اگر یک مردی معلول باشد سرقفلی زندگی است از بس کمک میکنند به این خانواده ولی کاری به اینها نداریم اینها درست است برود این خانم به خاطر این که بد سرپرست است یا خودش سرپرست است از اینها بگذریم میرویم سراغ موارد دیگر شغلی است مرد هم میتواند انجام بدهد خانم هم سرپرست خانواده نیست سوال من این است خیلی منصفانه من از خانم هاش شاغل سوال میکنم الآن چقدر خانم به شغلهای غیر ضروری اشتغال دارند یک فروشنده است یک جایی کارمند است که همه میتوانند انجام بدهند بفرمایید دو میلیون سه میلیون آیا سه میلیون جوان بی کار باشد بهتر است یا سه میلیون خانمها شاغل باشند مثال خیلی ساده میزنم این آمار خیلی دور نیست آموزش و پرورش اعلام کرد ما پنج هزار نیرو میخواهیم بیست برابرش آقایان رفتند ثبت نام کردند صد هزار نفر از آقایان رفتند ثبت نام کردند تازه این مدرک تحصیلی میخواهد فردا دولت اعلام بکند مثلا فلان کارخانه هزار کارگر میخواهید باور کنید یک میلیون ثبت نام میکنند منصفانه بگویید آیا دو میلیون سه میلیون خانمها شاغل باشند یا نه این جوان برود سر شغل هم زندگی خودش هم ازدواجش هم خانوادهای را تحت پوشش قرار میدهد یک کسی نوشته من رفتم خواستگاری پسرم بی کار بود خانم شاغل بود ما جاها را جا به جا کردیم رفتم خواستگاری خانم دختر شاغل است پسر من بیکار بود رفتیم خواستگاری گفتیم توکلت علی الله خدا بزرگ است عروس خانم قبول نکرد گفتیم چرا پسر به این خوبی گفته من کار کنم تو بخوری؟ راست میگوید پس چه کار باید کرد شما برو سر کار این جوان هم مجرد شما شدی سی و پنج ساله جوان هم سی و هشت ساله همان طور ادامه بدهیم شما این شغل را بده به این حاضر هم نیست میگوید من کار کنم تو بخوری؟ من میگویم منصفانه این را جواب بدهید بعضیها نوشتند ما دنبال شغل نمیخواهیم برویم ولی تا کی به شوهران التماس بکنیم به خاطر این که من قدرت خرید روسری ندارم اگر هزار تومان پول از شوهرم بخواهم مثل این که جانش به لب بیایدای کاش شاغل بودم قبول دارم آدمهای بی انصاف هم است یک روایت میخوانم این را به مردهایی میگویم که با خانم هایشان این طور رفتار میکنند مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ضَيَّعَ مَن يَعُولُ (کافی، ج4، ص 12) لعنت خدا لعنت خدا به مردی که آنهایی که واجب النفقه اش هستند عیالش خانواده اش را گرفتار میکند ضایع میکند نگران میکند پول نمیدهد به آنها ما فرهنگ را باید اصلاح بکنیم پیغمبر فرمودند بگویم بهترین مرد کیست آن است که وادار نکند همسرش دست نیازش پیش دیگری دراز شود بدترین مرد آن است که کاری بکند همسرش دستش دراز باشد اینها واجب النفقهی شوهرشان هستند دختر تا وقتی که ازدواج نکرده در خانه است هزینه اش با پدرش است ما واجب النفقهها را گفتیم از مسائل مورد غفلت است ما چهار گروه واجب النفقه داریم فقط همسر را میدانیم که آن را هم درست عمل نمیکنیم پول یک روسری میخواهد نمیدهیم همسر واجب النفقه است اولاد هم واجب النفقه است پدر بزرگوار اولادت حتی ازدواج هم بکند اگر نیاز مالی دارد و شما میتوانی نیازش را برطرف بکنی باز واجب النفقهی شماست برای این هم عذر و بهانه نمیشود بعضی از بینندهها پیام دادند البته نمیدانم جدی است شوخی است نوشتند ما اگر دو میلیون سه میلیون زن شاغل هستیم جای پسرها را نگرفتیم این شایستگیهای ماست پسرها هم بروند برای خودشان شایستگی ایجاد بکنند من نمیدانم چقدر جدی است فقط تقاضا میکنم یک آمار ببینند از جوانهای بیکاری که مدرکشان لیسانس است فوق لیسانس و دکتراست این کم لطفی است بگوییم آنها شایستگی ندارند ما لیسانس فوق لیسانس فراوان زیاد داریم پس یا راضی باشیم دوازده میلیون همین طور ادامه پیدا بکند یا به ازدواج ساده و آسان رسیدگی بکنیم.
شریعتی: خیلی ممنون نکات خوبی شنیدیم به قرارمان نمیرسیم صفحه 591 را خود بینندگان قرائت بکنند ما بحثمان را با حاج آقا ادامه میدهیم. من این کتاب را هم معرفی میکنیم با توجه به این که در آستانهی ماه محرم هستیم کتاب باز خوانی تاریخ کربلا چهارده مجلس عاشورایی سلسله مباحث برنامهی سمت خداست که به قلم حاج آقای حسینی قمی عزیزماست بسیار کتاب خوبیست کتاب جامعی است برای بهره بردن از تاریخ عاشورا و عبرت گرفتن از آن
حاج آقا حسینی: من دو سه مورد دیگر از پیامکها اشاره میکنم خانمهای زیادی نوشتند ما درسی که خواندیم زحمتی که کشیدیم نمیتوانیم قبول کنیم زحمت چندین ساله مان هیچ ثمری نداشته باشد شما میگویید اشتغال را بدهیم به آقایان برای چه درس خواندیم درسها دو نوع است یک وقت درسهایی است که همان بخش اشتغالات خوب است ولی باز خیلیها پیامک دادند ما باید فرهنگها را اصلاح بکنیم صادقانه میگویم منصفانه اگر نقدی به کلام من است بنویسند عینش را میخوانم هفتهی بعد خیلیها نوشتند ما چه کنیم با مسئلهی تحصیل دختران نوشتند دختران ما اصرار بر تحصیل دارند فرهنگی شده دختر حتما درس بخواند در چه رشتهای درس بخواند در رشتهای که در طول چهار سالی که میرود از این رشته متنفر است بدش میآید میگوییم پس برای چه میروی میگوید چارهای ندارم مدرک را میخواهم داشته باشم حتما لیسانس الآن کم داریم دختر خانمهایی که دارند درس میخوانند حتی در پسرها هم است دارند درس میخوانند در رشتههایی که هیچ علاقه ندارند مخصوصا در دانشگاههای غیر دولتی باز همان جریان است پدر گرفتار بازنشستهی حقوق بگیر برود با وام سی درصد سود شهریهی دانشگاه را بدهد بعد دختر خانم که لیسانس گرفت میگوییم از این تحصیلاتت چه بلدی میگوید اسم آن درس را نیاور که من ناراحت میشوم میگوید اسم سالهای تحصیل را نیاور این را خودمان باید اصلاح بکنیم چه کسی گفته الزاما دختر خانم حتما لیسانس داشته باشد در رشتهای که از آن تنفر دارد الآن بپرسید میتوانی دو صفحه بنویسی در مورد درسها ما کار را از آن طرف خراب کردیم اصل درس خواندن را در هر رشتهای به هر زحمتی یک اصل معرفی کردیم حالا که درس را خوانده میگوید حتما باید اشتغال داشته باشم.