94-07-28-حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی - ماه محرم
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ماه محرم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 28-07-94

اگرچه مثل محرم نمی‌شوم هرگز * * * جدا ز حلقه‌ی ماتم نمی‌شوم هرگز
مرا ببخش مرا چون که خوب می‌دانم * * * که توبه کردم و آدم نمی‌شوم هرگز
اسیر جاذبه‌ی حسن یوسف یاس‌ام * * * که مست در گل مریم نمی‌شوم هرگز
گناه کارم و اما بدون اذن شما * * * نصیب خشم جهنم نمی‌شوم هرگز
نمی فرات بیاور چرا که من قانع * * * ز سلسبیل و به زمزم نمی‌شوم هرگز
قسم به قلب سپیدت سیاه پوش کسی * * * به جز شهید محرم نمی‌شوم هرگز
به جان عشق قسم غیر چهارده معصوم * * * به پای هیچ کسی خم نمی‌شوم هرگز

شریعتی: سلام عرض می‌کنم خدمت شما بینندگان عزیز در خدمت حاج آقای حسینی هستیم سلام علیکم.
حاج آقا حسینی: بنده هم سلام دارم به بینندگان عزیز در آستانه‌ی تاسوعا و عاشورای اباعبدالله الحسین هستیم خدا رحمت کند مرحوم دکتر ریاضی یزدی شعری دارد می‌گوید بوی بهشت می‌وزد از کربلای تو‌ای صد هزار جان گرامی فدای تو. اجر هزار عمره و حج در طواف تو‌ای مروه و صفا به فدای صفای تو. رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا شد کعبه‌ی حقیقی دل کربلای تو. با گفتن رضا بقضائک به قتلگاه شد متحد رضای خدا با رضای تو. برخیز و باز بر سر نی آیه‌ای بخوان. ای من فدای آن سر از تن جدای تو. ما را هم ای حسین گدایی حساب کن آخر کجا رود به جز این در گدای تو. آرزوی ما این است که این روزها ما هم یکی از گدایان دستگاه سیدالشهدا علیه السلام محسوب باشیم.
شریعتی: ان شاء الله امروز قطعا رنگ و روی برنامه‌ی ما رنگ و بوی امام حسین خواهد داشت می‌شنویم.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم من به سه مطلب اشاره می‌کنم در ارتباط با روزها و شب‌های عزاداری سیدالشهدا مطلب اول این که بحمدالله ملاحظه می‌فرمایید از اول محرم نه فقط مردم ما مردم همه‌ی عالم همه‌ی دل باختگان سیدالشهدا سلام الله علیه شب و روزشان را وقف امام حسین کردند خدا رحمت کند مرحوم آیت الله بهجت نقل می‌فرمودند از موسس حوزه‌ی علمیه‌ی قم آیت الله عظمای حایری زمان رضاخان وقتی عزاداری‌ها را ممنوع کرده بودند کسی اجازه نداشت مجلس عزای سیدالشهدا بگیرد ایشان خیلی ناراحت بودند خیلی نگران بودند کسی به خدمت مرحوم آیت الله عظمی حائری موسس گفته بود این قدر نگران نباشید یک دستور کار مستحبی است جلویش را گرفتند این قدر که غصه می‌خورید جا ندارد ایشان فرموده بود عزاداری سیدالشهدا مستحبی است که هزار واجب از آن بیرون می‌آید واقعا هم همین طور است چقدر معارف دین به برکت دستگاه سیدالشهدا علیه السلام منتشر می‌شود و مردم با معارف دین آشنا می‌شوند حضرت امام فرمودند این محرم و صفر است که اسلام را نگه داشته خدا رحمت کند آیت الله عظمی سید عبدالهادی شیرازی را ایشان مرد بسیار بزرگی بوده هم مقامات علمی هم معنوی فوق العاده‌ای داشته الآن بعضی از مراجع تقلید افتخار می‌کنند شاگرد مکتب این مرد بزرگ بودند وقتی نمازشان را می‌خواستند بخوانند اذان و اقامه که می‌گفتند قبل از این که الله اکبر نماز را بگویند یک سلام به سیدالشهدا می‌دادند السلام علیک یا اباعبدالله الله اکبر شاگردان ایشان گفته بودند شما یک مرجع تقلید هستید و عمل شما را دیگران حجت می‌دانند انجام می‌دهند آیا روایتی داریم که قبل از شروع نماز سلام به امام حسین بگوییم ایشان فرموده بود نه در این مورد خاص من روایتی ندیدم که قبل از شروع نماز باشد ولی من چون نمازم را از امام حسین دارم نمی‌توانم بدون سلام بر سیدالشهدا نمازم را آغاز بکنم همه‌ی دین ما به برکت سیدالشهدا سلام الله علیه است در زیارت نامه می‌خوانیم اَشْهَدُ انَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوه اگر این شهادت انجام نمی‌شد بنی امیه چه می‌کردند چه چیزی را از دین باقی می‌گذاشتند یکی از عزیزان می‌گفت من در مشهد منبر بودم در محضر مرجع بزرگ مرحوم آیت الله عظمی میلانی رضوان الله علیه موقع روضه شد این شعر معروفی که در مورد امام حسین است اشعار زیبای قدیمی است می‌خواندم رسیدم به این بیت که ای خاک کربلای تو مهر نماز من مهر تو را به مهر سلیمان نمی‌دهم. ایشان همان طور که نشسته بود و بلند بلند گریه می‌کرد از پایین منبر فریاد زد که چرا می‌گویی ای خاک کربلای تو مهر نماز من نه اصل نماز من. ای خاک کربلای تو اصل نماز من این واقعیتی است که ما هر چه داریم به برکت سیدالشهدا داریم خدا رحمت کند علامه امینی ایشان یک ده جلسه در مشهد سخنرانی کردند نوارهای سخنرانی ایشان است دوستان اگر جستجو بکنند در اینترنت خیلی راحت پیدا می‌شود خیلی جالب است علامه امینی یک شور و حرارت خاصی در بیان معارف وقتی به روضه می‌رسد واقعا عجیب است باید خدا را شکر کنیم این نوارها از ایشان باقی مانده ایشان در یک بخشی وقتی روضه‌ی امام حسین را می‌خواهد بخواند این تعبیر زیبا را دارد می‌فرماید حسین آن چه داشت در راه خدا داد و خدا آن چه دارد به حسین می‌دهد واقعا امام حسین کم نگذاشت از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتاد نود ساله جوان برادرش هر چه داشت آن چه بودت داده‌ای در راه ما مرحبا صد مرحبا خود هم بیا همه را داد خدا آن چه دارد به امام حسین می‌دهد این عزت عالم گیری که امروز برای سیدالشهدا علیه السلام است خدا رحمت کند ابن قول وی قمی کتابی دارد به نام کامل الزیارات به فارسی هم ترجمه شده در بازار اینترنت است ایشان استاد شیخ مفید بودند کسانی که مشرف شده باشند کاظمین بعد از زیارت امام کاظم و امام جواد اگر بیایند داخل رواق قبر شیخ مفید آن جا است آن بالا نوشته شده شیخ مفید کنار قبر استادش ابن قول وی به خاک سپرده شده این مرد بزرگ در کال الزیارات حدیثی را نقل می‌کند لَیسَ مِن مَلَک مُقرّب وَ لَا نبّی مُرسَل الاّ وَ هُوَ یَسئَلُ اللّه اَن یَزُورَه فَفوج یَهبِط و فوج یصعَدُ (کامل الزیارات، ص 48) اگر ما نداشتیم جز همین حدیث کافی بود ایشان صد‌ها حدیث نقل می‌کند هیچ فرشته‌ی مقربی هیچ نبی فرستاده شده‌ای یعنی از آدم و نوح و عیسی و موسی و ابراهیم همه‌ی انبیا و تمام فرشتگان جبرائیل و میکائیل نیست الا یک تقاضا از خدا دارد تقاضایش این است که برود زیارت امام حسین علیه السلام یک عده‌ای دائما در حال زیارت اند عده‌ای در حال بازگشت از زیارت سیدالشهدا علیه السلام هستند یقین دارم عده‌ای دلشان می‌شکند اشکشان جاری می‌شود می‌گویند ما دلمان می‌خواست کربلا برویم باز اربعین دارد نزدیک می‌شود چه کنیم من جمله‌ای را از مرحوم علامه شیخ جعفر شوشتری اضافه می‌کنم خیلی دل گرمی است ایشان می‌فرماید به اعتقاد من حرم امام حسین فقط آن جایی نیست که قبر شش گوشه‌ی سیدالشهدا است که در روایت داریم إِجَابَةَ الدُّعَاءِ تَحْتَ قُبَّتِهِ (وسائل الشیعه، ج 14، ص 537) استجابت دعا زیر بارگاه ایشان است ایشان می‌گوید نه اعتقاد من این است هر کجا خیمه‌ی امام حسین برپا شد آن جا قبه و بارگاه سیدالشهدا است به نظر من امروز ما این توفیق را داریم روزی دو سه بار چهار بار زیر قبه و بارگاه سیدالشهدا حضور پیدا کنیم اگر همه‌ی انبیا فرشتگان آرزوی زیارت سیدالشهدا را دارند الآن سوگواران امام حسین علیه السلام به تعبیر علامه شوشتری همه موفق به این زیارت هستند انصافا مردم ما سنگ تمام می‌گذارند این که می‌گویم سنگ تمام نمی‌رسد به وظیفه‌ای که داریم. کجا می‌توانیم حق امام حسین را ادا کنیم واقعا نمی‌توانیم مرحوم آیت الله حائری موسس ایامی که در عراق مشغول شاگردی میرزای شیرازی بودند رسم بوده میرزا قبل از شروع درسشان هر روز یکی از شاگردانشان چند نفری بودند یک چند جمله روضه می‌خواندند بعد میرزا درس را شروع می‌کرده در کل سال و یکی از روضه خوان‌های درس میرزای شیرازی مرحوم آیت الله عظمی حائری بوده این‌ها همه افتخار بدانند برای خودشان خدا رحمت کند آیت الله تبریزی ایشان سر درسشان یک روزی یکی از شاگردان اشکالی کرد ایشان جواب دادند شاگرد گفت این که جواب نشد شما روضه خوانی می‌کنید جواب اشکال فقهی من را بدهید ایشان به شدت به گریه افتادند گفتند کاش می‌توانستم برای سیدالشهدا روضه خوانی بکنم کاش بلد بودم روضه خوانی بکنم افتخار می‌کردم اگر بلد بودم این افتخار مال آیت الله حایری بوده یک روزی که نوبت ایشان می‌شود این جمله از روضه را می‌خواند که و دَخَلَتْ زَیْنَبُ عَلَی ابنِ زِیادٍ وَ علیها اَرْذَلُ ثِیابِها (ارشاد، ص 244) یعنی زینب را وارد کردند بر مجلس ابن زیاد در حالی که لباس‌های مندرس و کهنه‌ای بر تن داشت زینب وارد شد بر ابن زیاد در این ملاحظات چقدر می‌گوییم یک کسی که مقامش بالاتر است او باید برود باید موقعیت‌ها ملاحظه شود آن وقت زینب را وارد کردند وقتی این جمله را ایشان می‌خواند به قدری مرحوم میرزا گریه می‌کند می‌گوید بس است آن روز درس تعطیل می‌شود می‌گوید بگذارید ما حق این جمله را ادا کنیم بعد بقیه‌ی روضه را بخوانید واقعا ما می‌توانیم درک کنیم عمق را چون این روضه‌ها را ما مکرر شنیدیم گاهی عظمت مصیبت و عمق مصیبت مورد غفلت قرار می‌گیرد این که در زیارت ناحیه‌ی مقدسه است أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ سلام بر محاسن غرق به خونت سلام بر آن صورتی که بر خاک گذاشتی این مصیبت‌ها را ببینید تا می‌رسد به آن جا که السَّلامُ عَلى الطِّفلِ الرَّضیعِ أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى واقعا از روی اعتقاد می‌گویم اگر روی این جمله شیعه تا قیامت ضجه بزند حق عزای امام حسین ادا نمی‌شود الآن در فاجعه‌ی منا ببینید چقدر ملت ما نگران بود یک وقت نکند به اجساد مطهر قربانیان منا جسارتی شود دیدید رهبر معظم انقلاب تهدید کردند تمام نظام را در برابر آن حکومت قرار دادند برای این که یک وقت جسارتی به اجساد مطهر حاجی‌های ما شود آن وقت می‌شود مقایسه کرد این‌ها همه قربانیان یک موی سیدالشهدا نمی‌شوند آن وقت امام زمان در زیارت ناحیه‌ی مقدسه می‌گویند سلام بر آن آقایی که بدنش را دفن نکردند گذاشتند رفتند روستا نشینان اطراف آمدند بدنش را دفن کردند و بدنش را جمع کردند اگر بنی اسد نمی‌آمدند و این بدن را به خاک نمی‌سپردند تا کی این جنازه روی زمین می‌ماند واقعا از آن جمله‌هایی است اگر ما تا قیامت ضجه بزنیم برای این یک جمله که این‌ها بدن‌های خودشان را دفن کردند رفتند این که حضرت زینب نگران بود برای همین یک جمله بود ولی بدن طیب و طاهر سیدالشهدا و اهل بیت را گذاشتند زمین ما واقعا نمی‌توانیم حق این مصیبت‌ها را ادا کنیم ولی هر چه می‌توانیم باید انجام دهیم مردم ما در این چند روزه انجام وظیفه کردند ولی در باقیمانده‌ی روز تا عاشورا بیشتر سرمایه گذاری کنیم از وقت مال هر چه که بلد هستیم من آماری گرفتم شنیدم خوشبختانه با همه‌ی مشکلات اقتصادی که هست مردم در این ایام کمکشان به مجالس عزای سیدالشهدا بیشتر شده کمتر نشده کم نمی‌گذارند من سوال کردم از بعضی از هیئات مذهبی گفتند نه بیش از گذشته است واقعا در باقیمانده شبانه روز ما وقف سیدالشهدا باشد مرحوم آیت الله بهجت می‌فرمودند ما شاگرد آیت الله غروی اصفهانی بودیم خدمت ایشان درس می‌خواندیم ایشان پنج شنبه‌ها روضه داشتند الآن هم رسم است مراسم علما و مراجع هفته‌ای یک روز ذکر توسل و روضه‌ای است پنج شنبه‌ها روضه داشتند ما روضه‌ی ایشان را می‌رفتیم از آقا تقاضا می‌کردیم ما شاگردان چون شاگردانی داشته مثل آیت الله میلانی مظهر شاه علی محمد نجفی بروجردی و بهجت روضه‌ی پنج شنبه که می‌رفتند می‌گفتند اجازه بدهید یک سهمی هم ما در روضه خدمت کنیم ایشان می‌فرمودند هر خدمتی می‌خواهید انجام بدهید ولی دو خدمت روضه مال خودم است دم در می‌نشستند کفش واردین را جفت می‌کردند و همان جا سماوری گذاشته بودند چایی می‌ریختند می‌فرمودند این دو مال خودم بقیه مال شما من اگر بگویم خاک پای آن کسانی هستم که این روزها کفش عزاداران امام حسین را جفت می‌کنند چیزی نگفتم وقتی بزرگان به این افتخار می‌کردند ما چه هستیم که بگوییم خاک پا هستیم این را بدانند هر کسی مخصوصا در این باقی مانده من بعضی از شهرهای ایران دیدم مخصوصا طرف خراسان دیدم از ششم به بعد کسب و کار تعطیل می‌شود شهر تعطیل می‌شود کلا مردم تا عاشورا شبانه روزشان وقف سیدالشهدا علیه السلام است دیگر به نظر من بیش از این طول ندهیم مادح خورشید مداح خود است خواستیم بگوییم می‌شناسیم عزاداران سیدالشهدا را. مطلب دوم این است که من تقاضا می‌کنم این روزها عزیزان من یادشان باشد همه مهمان سیدالشهدا هستند ولی مخصوصا به جوانان عرض می‌کنم اگر می‌بینید در میان دوستان یک قیافه‌هایی تیپ‌هایی که فکر می‌کنید شما فکر می‌کنید خطاست شما فکر می‌کنید این‌ها با امام حسین رابطه‌ای ندارند نه اتفاقا دست این‌ها را بگیرید بیاورید فراوان شنیده ایم وقتی پیغمبر خدا به معراج رفتند به جایی رسیدند که جبرائیل نتوانست پیغمبر را همراهی بکند جبرائیل گفت نمی‌توانم نزدیک شوم جبرائیل پیغمبر را تنها گذاشت «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى، فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى» (نجم/ 9-8) بار دیگر از ملک پران شوم آن چه در وهم تو ناید آن شوم وقتی پیغمبر رفت و رفت رسید به عرش آن جا که رسید وقتی آمد گزارش عرش را پیغمبر داد چه بود فرمود وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ (عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 59) بر سر در بهشت نوشته شده ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجات پیغمبر را بردند به مقامی جایگاهی که جبرائیل نتوانست همراهی کند چه نشانش دادند این کلمه را این کشتی نجات است من می‌خواهم بگویم مخصوصا دختران پسرانی که ما فکر می‌کنیم این‌ها حسینی نیستند ما اشتباه می‌کنیم این‌ها را سوار این کشتی کنید دستش را در دست ناخدا بگذارید این است که هیئات مذهبی مواظب باشند مواظب جوانان مواظب نوجوانان باشند بزرگسالان پیر مرد‌ها خانم‌ها آقایان سال خورده جایشان موقعیت شان همه را واگذار بکنند به این جوان‌ها یک جوان را دلشکسته از مجالس نرانیم یک تکریم استثنائی داشته باشیم از نوجوانان از بچه‌ها آن‌هایی که سال خورده هستند حسینی هستند این‌ها مشکل ندارند من از علامه شیخ جعفر شوشتری یاد می‌کنم خیلی زیباست این جمله می‌فرماید اگر ماه رمضان نتوانستی از باب التوبه وارد شوی کوتاهی کردی از دستت رفت ماه رمضان محرم از باب الحسین وارد شو باب الحسین هم همان باب التوبه است ماه رمضان به هر دلیلی نتوانستیم عرفه هم گذشت بیایید محرم از باب الحسین وارد شوید واقعا از این جمله قشنگ تر من سراغ نداریم متواضعانه عرض می‌کنم ما در همه‌ی قشر‌ها بیننده داریم مجال نیست اشاره کنم هر روز می‌بینیم دوستان که می‌گویند ما بیننده‌ی برنامه هستیم هر کسی در طبقات مختلف واقعا اگر کسی سراغ دارد از این جمله بالاتر به ما بگوید من که ندیدم. امام حسین علیه السلام چند روز دیگر روز عاشورا می‌شود برای هر کدام از عزیزان یک جمله‌ای گفتند برای حضرت علی اکبر و قاسم و هر کدام ولی جمله‌ای برای حرّ فرمودند که من برای حضرت علی اکبر هم ندیدم این خریدن است این باب الحسین است باب التوبه که می‌گویند این است امام حسین این طوری می‌خرد همین آدمی که نیم ساعت قبل می‌گفت من خودم را مخیر می‌دانم نمی‌دانم بهشتی شوم یا جهنمی با یک فاصله‌ی کوتاه وقتی آمد طرف خیمه سرش پایین بود حضرت فرمود اِرفَع رَأسَک یَا حُرّ سرت را بالا بگیر رفت و به شهادت رسید این را نوشتند که امام حسین علیه السلام نشست سر حر را به دامن گرفت علی اکبر ایستاده بود وقتی متوجه حضور علی اکبر شدند فرمودند پسرم این جا ایستاده‌ای روضه‌ای بخوان سر حرّ به دامن امام حسین بوده علی اکبر روضه خوان بوده امام حسین گریه کرده این شعرها را منصوب به علی اکبر می‌دانند لنعم الحرّ حرّ بنی ریاح صبور عند مشتبک الرّماح (مقتل خوارزمی، ج1، ص11) مهمان تازه وارد را امام حسین این طوری تحویل گرفته او روضه خوانده امام حسین این طوری گریه کرده اگر نظیر این جمله بود به من خبر دهید حضرت نگاهی کرد به بدن غرق خون حر فرمود عجب شهادتی قَتلُهُ مِثلُ قَتلَه النَّبِیینَ و آل النَّبیین (حیاة الامام حسین بن علی، ج 3، ص 239) شدی مثل پیامبران مثل پیامبر زادگان الآن یک جوان ناباب را در نظر بگیرید که ما حاضر نیستیم یک عکس دو نفره بگیریم می‌گوییم دردسر کار دست ما می‌دهی یک جوانی که افکار و تیپش به ما نمی‌خورد این کجا حر کجا حر چه کرده به قول خودش اللَّهُم إنّي أَرْعَبْتُ قُلُوبَ أَوْلِيَائِك (مقتل مقرم، ص 246) من دل اولیاء خدا را به لرزه آوردم با نیم ساعت فاصله یک چنین جوانی امام حسین می‌گوید شهادتت شده مثل ابراهیم و عیسی موسی پیغمبر و پیغمبر زادگان این طوری می‌خرند امام حسین شب عاشورا داشتند تلاوت قرآن می‌کردند در یک روایتی است که بریر که از شهدای بسیار بزرگوار کربلا است مشغول نماز بود یک کسی از لشکریان کوفه چون اطراف خیمه‌های امام حسین مواظب بودند ببینند چه خبر است وقتی صدای تلاوت قرآن امام حسین را شنید یک جمله‌ی تندی گفت من نقل نمی‌کنم آن جمله را جسارت آمیز بود بریر در حال نماز قَطَعَ صَلَاتَهُ نمازش را شکست رفت سراغ این آدم گفت اشتباه می‌کنی حسین این طوری نیست شروع کرد به هدایت و راهنمایی اش دستش را بگیرد بلکه بیاورد این طرف شب عاشورا نماز واجب که نبود نماز مستحبی را آدم می‌تواند بشکند نمازش را شکست قطع کرد رفت یک نفر را به راه بیاورد حتی روایت داریم عده‌ای با تلاوت قرآن امام حسین شب عاشورا به کاروان سیدالشهدا پیوستند داستان حبیب بن مظاهر بسیار مهم است وقتی کسی پیام از طرف عمر سعد آورد شخصی بود به نام قرة بن قیس پیامش را که به امام حسین رساند خواست برگردد برود حبیب گرفت وَصَبَّ چسبید گرفت گفت نمی‌گذارم بروی گفت چرا من پیام رسان هستم پیام آوردم باید جوابش را بدهم گفت نه تو مال آن لشکر نیستی مال این جا هستی جایت این جاست من نمی‌گذارم بروی تو بمان تو حسینی هستی آن طرفی نیستی من حرفم این است این روز‌ها ما بچسبیم اگر یک نفر را ما وارد این خیمه و اردوگاه بکنیم وارد سفینه النجات بکنیم برای محرم امسال ما بس است در زیارت سیدالشهدا هستیم فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ (زیارت اربعین) یعنی در دعوت دیگران عذر برای دیگران باقی نگذاشت امام حسین یعنی در نصیحت در اوج مهربانی بود خون قلبش را داد برای این که چهار نفر را از گمراهی نجات بدهد ما عذر باقی نگذاریم اگر تا دیشب تنها خودمان می‌آمدیم در مجلس امام حسین امشب که شب هفتم است برویم چهار نفر از این‌هایی که ما فکر می‌کنیم تیپ و قیافه‌ی این‌ها این طرفی نیست برداریم بیاوریم قصه‌ی امام حسین را گفتیم یکی از دوستان من از اساتید بزرگوار حوزه است به من زنگ زد گفت من این حدیث را از قول شما نقل کردم در یک جایی گفتند این حدیث سند ندارد اگر سندش را پیدا کردی ما جایزه می‌دهیم شما سند داری گفتم حدیث سند دارد در کتاب مناقب ابن شهر آشوب است در حدود هفت صد سال پیش حدیث چه بود که ایشان تعجب کرده این که سیدالشهدا در گودال قتل گاه بود وقتی چشمان مبارک را باز کردند متوجه شدند شمر روی سینه اش نشسته ضَحَکَ علیه السلام حضرت تبسمی کردند فرمودند تَقتُلنی وَ لَا تَعرِفنی قصد کشتن من را داری من را نمی‌شناسی در گودال امام نمی‌خواهد جان خودش را نجات بدهد می‌خواهد دست یکی را بگیرد این کار را ما می‌توانیم انجام بدهیم این هنر کسانی است که این روزها و شب‌ها در مجالس امام حسین علیه السلام حضور دارند.
شریعتی: خیلی ممنون دوستان اگر فرصت کردند کتاب فتح خون شهید آوینی را بخوانند این هم پیوندی است بین امروز ما و محرم سال 61 هجری. صفحه‌ی 8 قرآن کریم را با هم تلاوت می‌کنیم آیات 49 تا 57 سوره‌ی مبارکه‌ی بقره
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ ﴿٤٩﴾ وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ﴿٥٠﴾ وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ ﴿٥١﴾ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٥٢﴾ وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿٥٣﴾ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٥٤﴾ وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّـهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ﴿٥٥﴾ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٥٦﴾ وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿٥٧﴾
ترجمه:
و [یادکنید] آن گاه که شما را از [سیطره حکومت ظالمانه] فرعونیان نجات دادیم؛ آنان که همواره شما را به سخت ترین صورت شکنجه می کردند، پسران شما را سر می بریدند و زنان شما را [برای بیگاری و کنیزی] زنده می گذاشتند. و در این سختی ها ومشکلاتْ آزمایشی بزرگ از سوی پروردگارتان بود. (۴۹) و [یاد کنید] هنگامی که دریا را برای شما شکافتیم، پس شما را نجات دادیم و فرعونیان را در حالی که می دیدید، غرق کردیم. (۵۰) و [یاد کنید] زمانی که [برای نازل کردن تورات] چهل شب با موسی وعده گذاشتیم، سپس شما بعد از [غایب شدن] او گوساله را معبود خود گرفتید، در حالی که [به سبب این کار بسیار زشت] ستمکار بودید. (۵۱) سپس بعد از آن [کار زشت] از [گناه] شما درگذشتیم، تا سپاس گزاری کنید. (۵۲) و [یاد کنید] هنگامی که به موسی، کتاب و میزان جداکننده [حق از باطل] عطا کردیم تا هدایت یابید. (۵۳) و [یاد کنید] زمانی که موسی به قومش گفت: ای قوم من! قطعاً شما به سبب معبود گرفتن گوساله به خودتان ستم ورزیدید، پس به سوی آفریننده خود بازگردید، و [افرادی از] خودتان را [که گوساله را به پرستش گرفتند] بکشید که این [عمل] برای شما در پیشگاه آفریدگارتان بهتر است. پس خدا [به دنبال اجرا کردن دستورش] توبه شما را پذیرفت؛ زیرا او بسیار توبه پذیر و مهربان است. (۵۴) و [یاد کنید] آن گاه که گفتید: ای موسی! هرگز به تو ایمان نمی آوریم تا خدا را آشکارا [با چشم خود] ببینیم. پس صاعقه مرگبار شما را گرفت، در حالی که می دیدید. (۵۵) سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم تا سپاس گزاری کنید. (۵۶) و [در صحرای سوزان سینا] ابر را بر سر شما سایبان قرار دادیم؛ و بر شما گزانگبین و بلدرچین نازل کردیم؛ [و گفتیم:] از خوراکی های پاک و پاکیزه ای که روزیِ شما قرار داده ایم بخورید. و آنان [در تجاوز و طغیانشان وناسپاسی وکفرانشان] بر ما ستم نکردند، بلکه همواره بر خود ستم می ورزیدند. (۵۷)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: اشاره‌ی قرآنی را حاج آقای حسینی بفرمایند.
حاج آقا حسینی: ادامه‌ی همین بحثی که عرض کردیم در آیه‌ی قرآن است «وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ، ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» قوم موسی بت پرست شدند ظلم بزرگی کردند آن همه زحمات حضرت موسی را با چهل روز رفتن موسی به میقات از بین بردند بت پرست شدند شش صد هزار نفر مرحوم علامه طبرسی در مجمع البیان می‌نویسد در سه روز سامری فرصت داشت مردم را به گوساله پرستی دعوت کرد سه روزه شش صد هزار نفر گوساله پرست شدند ولی خدای مهربان چه می‌گوید ما بخشیدیم ما می‌بخشیم ما گوساله پرستان را هم می‌بخشیم ما بت پرستان را می‌بخشیم این همه نعمت دادیم به این قوم آیات اول را من اشاره نکردم از آل فرعون نجات دادیم از غرق شدن در دریا نجات دادیم فرعونیان غرق شدند این‌ها نجات پیدا کردند این همه نعمت دادیم گوساله پرست شدید اما ما بخشیدیم شما بیایید خدا کسی را نمی‌خواهد نا امید بکند باب الحسین باب التوبه همیشه است اگر دیر بجنبیم یک وقت فرصت به کلی از دست می‌رود.
شریعتی: خیلی ممنون ان شاء الله قدر بدانیم نکته‌ی سوم شما را می‌شنویم.
حاج آقا حسینی: همه‌ی ما دوست داریم از این باقیمانده‌ی روزهای عزا حداکثر استفاده را ببریم اگر بخواهیم استفاده بکنیم یک طهارت ظاهری در مجالس داشته باشیم یعنی با وضو باشیم خیلی سخت نیست عزیزی می‌گفت به یاد ندارم در مجلس سیدالشهدا شرکت کرده باشم یا صحبت کرده باشم بدون وضو خیلی کار خوبی است خدا رحمت کند گفت عِنْدَ ذِکْرِ الصّالِحینَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ (محجّة البیضاء، ج 4، ص 17) هنگامی که نام اولیاء خدا را می‌برید رحمت الهی نازل می‌شود خدا رحمت کند علامه طباطبائی نقل است از ایشان سوال کرده بودند سخت ترین حالت شما در زندگی چه حالتی است ایشان فرموده بود آن لحظه‌ای که از خواب بیدار می‌شوم وضو ندارم تا دوباره وضو بگیرم این فاصله سخت ترین حالت زندگی من است من حداقل تقاضایم جدا این است صاحبان مجالس نوشته‌ای بنویسند با وضو وارد مجلس شوید این طهارت ظاهری خیلی خوب است سخت هم نیست اما مهم تر از آن طهارت باطنی است اگر می‌خواهیم شب‌های خوبی داشته باشیم باید روز خوبی داشته باشیم من داستانی اشاره می‌کنیم در کتاب کامل الزیارات است ایشان یک حدیثی نقل کرده از محمد بن مسلم بیشترین روایات را از امام صادق ما از طریق این بزرگوار داریم یک وقتی خدمت امام صادق رسید گفت ما که کربلا می‌رویم ما در حج نیستیم؟ حضرت فرمود چرا گفت یعنی چه یعنی آن محرماتی که در حج بر حاجی حرام است آدم که می‌رود حج وقتی محرم می‌شود 24 چیز بر انسان حرام می‌شود گفت یعنی تمام این 24 چیز بر انسان حرام است حضرت فرمودند نه این چیزهایی که من می‌گویم رعایت کنید 14 مورد را حضرت اشاره کردند من چهار پنج مورد را می‌گویم این کربلا رفتن است من اعتقادم این است ما الآن داریم می‌رویم وارد مجلس امام حسین می‌شویم این جا هم قبه‌ی سیدالشهدا است نگفتیم علامه شوشتری می‌گوید بارگاه امام حسین فقط آن جایی نیست که قبر شش گوشه‌ی حضرت است هر کجا خیمه‌ی عزای حضرت به پا شد آن جا بارگاه امام حسین است ما روزها و شب‌ها می‌رویم مجلس این آداب زیارتی که اگر می‌رفتیم کربلا باید رعایت می‌کردیم رعایت کنیم ببینیم بهره مان چقدر زیاد می‌شود یک قِلَّةُ الكَلامِ إلاّ بخَيرٍ مواظب سخن گفتن باشیم در سفر زیارتی سیدالشهدا کم حرف بزن مگر حرف خوب. حرف خوب داری بزن همه قبول دارند ما ماه رمضان احساس می‌کنیم معنویت و نشاط معنوی بیشتری پیدا می‌کنیم چرا؟ چون روز‌ها مراقبت ما بیشتر است اگر این شب‌ها می‌خواهیم در مجلس سیدالشهدا آن نشاط معنوی را پیدا کنیم روزها مواظب باشیم هر حرفی را نزنیم یک کمی ملاحظه کنیم ملاحظه‌ی آبروی مردم به این راحتی آبروی کسی را نبریم دوم تَغُضَّ بَصَرَكَ چشمت را ببند چشمت را از گناه ببند امتحان کنیم این چند روزی که باقی مانده روزها کلاممان را مواظب باشیم چشممان را از گناه بپوشانیم ببینیم نشاط معنوی ما بیشتر می‌شود در مجلس امام حسین یا نه. من نمی‌خواهم بگویم برای همیشه حداقل در این ایام دستگاه گناه که در خانه‌های ما است بساط ماهواره‌ها که در خانه‌های ما است یقین داشته باشیم سیدالشهدا راضی نیست قابل توجیه نیست موشک فرهنگی دشمن است از موشک نظامی دشمن سنگین تر است ما در برابر موشک نظامی دشمن فریاد می‌زنیم ولی موشک فرهنگی اش را خودمان خریداری کردیم آوردیم در خانه این چند روز فاصله بگیریم از آن اگر تا امروز که ششم عزای سیدالشهداست ما ماهواره را جمع نکردیم عیبی ندارد این چهار روز را نبینیم فکر کنیم دستگاه ما خراب شده هیچ طوری نمی‌شود ان شاء الله بعد از محرم خود سیدالشهدا کمک می‌کند نمی‌گذارد ما از کشتی پیاده شویم گوشی‌های تلفن همراه نکات مهم است در گوشی‌ها عکس‌ها کلیپ‌هایی که داریم شماره‌هایی که داریم و یقین داریم سیدالشهدا راضی نیست فرض کن این گوشی دست علمدار بی دست سیدالشهدا افتاد واقعا گوشی من طوری است اگر حضرت عباس ببیند بگوید بارک الله عجب سینه زنی هستی سیدالشهدا خوشحال شود چه سینه زن‌هایی من دارم حضرت زینب خوشحال شود چه خانم‌هایی می‌آیند مجلس عزا واقعا گوشی‌های ما این طوری است این کار را بکنیم در فضاهای مجازی مسئله‌ی دوم بحث حجاب و عفاف و ارتباطات درست است ما همیشه باید پاک باشیم عیب ندارد در عاشورا حرمت نگه داریم اگر این روسری یک کم بیاید جلو من نمی‌خواهم بگویم همه چیز در این خلاصه می‌شود نه بخشی از دین است اگر این روسری یک مقدار جلوتر بیاید به هیچ کجا بر نمی‌خورد نه که برنمی خورد امام حسین راضی می‌شود زینب کبری در مجلس یزید در این سفر یک گلایه نکرده وقتی رسیدند به شام در مجلس یزید گلایه‌ی حضرت زینب این بود امن العَدل یَابنَ الطُلَقَا (ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف، ص 200) این عدالت است که زنان و کنیزان تو پشت پرده باشند ولی ما مقابل چشم نامحرمان باشیم این را با حضرت زینب همراهی کنیم قطعا حضرت زهرا خوشحال می‌شود سوم كَثرَةُ الصَّلاةِ نماز است امروز زیاد یاد کردیم از علامه شیخ جعفر شوشتری باز یاد می‌کنیم ایشان یک جمله‌ای دارد اگر عزیزان سندش را دارند خوشحال می‌شوم به من بگویند ایشان نقل می‌کند صبح روز عاشورا وقتی صف‌های جماعت آماده شد امام حسین خواستند نماز بخوانند یک موذنی داشتند به نام حجاج بن مسروق از شهدای کربلاست بلند شد که اذان بگوید فرمودند شما اذان نگو فرمود امروز علی اکبر اذان بگوید موذن صبح عاشورا. الهی بهر درگاهت سر آوردم نه تنها برایت سر بلکه از سر بهتر آوردم پی ابقاء قد قامت به صبح روز عاشورا برای گفتن الله اکبر اکبر آوردم. این صبح عاشوراست بینندگان موذن ظهر عاشورا چه کسی بود علی اکبر حضرت عباس بود ولی روایت دارد فَاَذَّنَ الحُسَین بِنَفسِهِ خود حضرت اذان ظهر عاشورا را گفتند قصه‌ی عاشورا تمام شد کربلا تمام شد کوفیان برمی‌گشتند از کسی می‌پرسیدند چه کسی را کشتی جانیان گزارش می‌دادند یکی می‌گفت من علی اصغر یکی می‌گفت من علی اکبر یکی می‌گفت خود امام حسین به کسی گفتند چه کسی را کشتی گفت من نمی‌گویم مشخصاتش را می‌گویم شما حدس بزنید چه کسی است گفت اِنّی قَتَلتُ رَجُلًا وَسیمًا جَسیمًا بَینَ عَینَیه اَثَر السُّجود (مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 58) مشخصاتی داد از علمدار کربلا از جمله گفت من کسی را کشتم در پیشانی اش جای سجده بود حبیب بن مظاهر هشتاد نود ساله در پیشانی اش جای سجده باشد عجیب نیست ولی علمدار سی و چهار ساله‌ی کربلا دشمن دارد گزارش می‌دهد می‌گوید در پیشانی اش جای سجده باشد آخرین سفارش که نقل می‌کنم فرمود حُسنُ الصَّحابَةِ لِمَن يَصحَبُكَ (میزان الحکمة، ج 5، ص 122) با هر کسی که رفیق هستی رفت و آمد داری اخلاقت را خوب کن عصر روز عاشورا امام سجاد در خیمه بودند فرمودند پدرم آمد در خیمه نگاه کردم وَ الدِّماَء تَغلی خون از زره پدرم می‌جوشد ساعتی بعد حضرت به شهادت رسیدند فرمود پسرم آمدم یک نصیحت یک دعا بکنم دعایش در مفاتیح است بِحَقِّ يسَّ وَالْقُرْآنِ الْحَكيمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ يا مَنْ يَقْدِرُ عَلى حَوآئِجِ السّآئِلينَ يا مَنْ يَعْلَمُ ما فِى الضَّميرِ يا مُنَفِّساً عَنِ الْمَكْرُوبينَ يا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومينَ يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ يا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغيرِ يا مَنْ لايَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ دعای عجیبی است عنوانش حوائج دنیا و آخرت است فرمود یک نصیحت هم می‌کنم با بدن غرق به خون فرمود پسرم یَا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یَجِدُ عَلَیْکَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ (اصول کافی، ج 4، ص 24) از ظلم به کسی که جز خدا پناه ندارد بپرهیز من دروغ نمی‌گویم خدا می‌داند چند روزی است خبر شدم یک کسی گفت با این خانم صحبت کنید گفتم چه شده گفت به خاطر مسئله‌ای دخترش را زده دختر پانزده شانزده ساله را به شدت زده من صحبت کردم با آن خانم گفتم مقلد چه کسی هستی به چه اجازه‌ای مجوزی آیا تربیت فرزند این است آدم غصه می‌خورد یک وقت می‌گوییم کاری به دین نداریم یک وقت می‌گوییم ما برای حسینی عزادار هستیم که با بدن غرق به خون گفت به کسی ظلمی نکن.