94-09-03-حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی - پاسخ به پرسش بینندگان
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسش بینندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 03-09-94
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام عرض میکنم خدمت شما بینندگان محترم و حاج آقای حسینی خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همهی بینندگان محترم دارم. مخصوصا سلام ویژهای به همهی عزیزانی که از طریق جام جم در خارج از کشور برنامه را میدیدند امروز ایمیلی را میدیدم آقای رکنی تهیه کنندهی برنامه فرستاده بودند یک دانشجویی از ایتالیا نوشته بود که من همیشه برنامه را پیگیری میکنم خیلی اظهار محبت کرده بود ما به همهی این عزیزان عرض ارادت داریم نوشته بود من اگر به ایران برمیگردم به خاطر برنامهی سمت خدا است و مباحثی که در برنامه مطرح است فکر میکنم لازم است ما در هر برنامهای به همهی عزیزان سلام بکنیم.
شریعتی: ما هم دل گرم به همین محبتها و الطاف دوستان هستیم در خدمت شما هستیم.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم اگر خداوند توفیقی عنایت بکند در دو بخش مباحثی را تقدیم میکنم بخش دوم چند جملهای در مورد اربعین و کسانی که زائر کربلا هستند و کسانی که از این سفر باز ماندند و کسانی که در خدمت زائرین هستند. وعده دادیم این هفته به پیامها برسیم و پاسخ بدهیم. بعضی از پیامها نوشتند با ما تماس گرفتید شما که میگویید تک تک پیامها را میخوانیم این شمارهی ما با ما تماس بگیرید واقعا مقدور نیست من با بعضیها تماس میگیرم اما با همهی عزیزان بخواهم تماس بگیرم جدا مقدور نیست شرمنده هستم. بسیاری سوالات فقهی دارند که اگر ما بخواهیم همه را پاسخ بدهیم یا تماس بگیریم مجال زیادی میطلبد تقاضا کردیم پرسشهای فقهی را از دفاتر مراجع بپرسند عدهای موضوعاتی را پیشنهاد کردند که باید در جای خودش مطرح شود مثلا سوال کردند برای حضور قلب در نماز چه باید کرد ما پیشنهادی که عزیزان بدهند یادداشت میکنیم ان شاء الله در جای خودش ما و یا کارشناسان دیگران مطرح خواهند کرد. پرسش اول که این چند هفته فراوان برنامه را درگیر کرده بحثی که دربارهی نماز روی صندلی در مساجد است بینندهای خیلی اظهار محبت کرده چون گفتیم به این زودی نروید روی میز بنشینید تا مجبور نشده اید نوشته من زانویم درد میکند الهی که شما خودت گرفتار زانو درد شوی تا بدانی ما چه میکشیم این قدر مخالفت نکنید ما که گفتیم اگر کسانی تکلیفشان است که تکلیفشان را عمل بکنند. میخواهیم یک مرتبهی دیگر برای آخرین بار به طور کامل مسئله را در چند دقیقه مطرح بکنیم دلم میخواهد عزیزان عنایت بفرمایند و همین طور هم که ما میگوییم انتقال بکنند یک وقت اشتباه نشود من پیشنهاد میکنم عزیزانی که تکههایی از مباحث را جدا میکنند سه چهار دقیقه میگویند این کلیپ این چند دقیقه را نشان آنهایی که در مساجد روی صندلی مینشینند بدهند ببینند مشمول این مسئله هستند یا نه. بسم الله الرحمن الرحیم کسانی که روی صندلی مینشینند اولا میخواهیم عرض بکنیم اگر میتوانند بایستند خیلیها قیام را میتوانند انجام بدهند اگر کسی میتواند بایستد حتما باید بایستد ولو به اندازهی الله اکبر از اول نرود بنشیند روی صندلی اگر به اندازهی الله اکبر میتواند بایستد بایستد بعد بنشیند یا تا مالک یوم الدین میتواند بایستد بایستد به همان اندازهای که میتواند بایستد از اول نرود بنشیند حتی اگر با تکیهی به عصا میتواند بایستد به عصا تکیه بدهد بایستد دستش را به آن میز بگیرد بایستد به دیوار تکیه بدهد قیام مقدم بر همه است عزیزان در پیامها گفته بودند یک آقایی دوچرخه سوار میشود میآید پاک میکند داخل مسجد میشود از اول مینشیند کسی که دوچرخه سوار میشود فکر نمیکنم عاجز از قیام باشد یا کسی میگفت شاطر نانوا سه چهار ساعت پای تنور است ولی موقع مسجد از اول میآید مینشیند پس قیام را اگر کسی به هر مقداری میتواند باید انجام بدهد این مسئلهی اول مسئلهی دوم این است که وقتی قیام را کسی بتواند تقریبا میتوانیم بگوییم رکوع را هم میتواند اگر کسی رکوع را هم میتواند رکوع هم معمولا در قیام و رکوع این که ما در مساجد میبینیم همینهایی که میز صندلی دارند میایستند غالبا میایستند رکوع را هم به طور طبیعی انجام میدهند پس اگر میتوانند رکوع را هم به طور طبیعی انجام بدهند اما مسئلهی مهم که بیشتر مبتلا به است این قسمت است چه کسانی بعد از این که قیام و رکوع تمام شد روی همان میز مینشینند و روی میز مقابل سجده میکنند چه کسانی میتوانند این کار را انجام بدهند خیلی ساده است از این ساده تر نمیتوانیم بگوییم خانمها آقایان به ما نفرین نکنند زانو درد بگیریم چه کسانی میتوانند بنشینند روی صندلی و روی میز مقابل سجده بکنند هر کسی توانایی از سجدهی معمولی ندارد عاجز است سجدهی معمولی که میگوییم یعنی اگر بنشیند نمیتواند هفت موضع را همین سجدهای که همهی خلق الله انجام میدهند را انجام بدهد اگر این آقا یا خانم بنشیند نمیتواند این سجدهی معمولی را انجام بدهد که پیشانی دو کف دست دو سر زانو دو سر انگشت پا روی زمین باشد اگر بنشیند نمیتواند اگر آن جا عاجز از نشستن و سجدهی معمولی است قهرا میتوانند روی همین صندلی که نشستند در میز مقابلشان سجده بکنند پس اگر کسانی از سجدهی معمولی عاجز اند قیامش را انجام داده رکوعش را انجام داده بنشیند زمین نمیتواند سجدهی معمولی انجام بدهد اگر زمین هم بنشیند میز لازم دارد که بگذارد مقابلش روی میز سجده بکند او روی همان صندلی بنشیند روی میزی که مقابلش است سجده بکند ولی نکتهای که این جا است این است که بعضیها در پیامها بود ما آن سجده را میتوانیم انجام بدهیم ولی اگر سجده را به طور معمولی انجام بدهیم دیگر نمیتوانیم دوباره برای رکعت بعدی بلند شویم قدرت قیام نداریم یعنی قیام اول و رکوع و سجده را به طور معمولی انجام میدهد ولی میگوید دیگر قدرت قیام برای رکعت بعدی ندارم آیا اینها میتوانند از اول بنشینند؟ نه این قیامش را که میتواند انجام بدهد مقدم است سجده اش را هم به طور معمولی انجام بدهد اگر قیام بعدی را نتوانست انجام بدهد قیام بعدی را نشسته بخواند بنابراین این هم مجوز نمیشود از اول بنشیند. بعضیها میگویند ما میتوانیم بنشینیم قیام ما طبیعی است رکوع هم که میرویم زمین هم میتوانیم بنشینیم سجدهی معمولی میتوانیم انجام بدهیم اما عذرشان این است اگر ما سجدهی معمولی انجام بدهیم بین دو سجده یا بعد از دو سجده یا موقع تشهد دو زانو نمیتوانیم بنشینیم این عذر نیست این مجوز نشستن روی میز و صندلی نیست اینها اگر نمیتوانند دو زانو بنشینند چهار زانو بنشینند یا پایشان را دراز بکنند اگر سجدهی معمولی را میتوانند انجام بدهند سجدهای که همهی خلق الله انجام میدهند برای بین دو سجده بعد از دو سجده برای تشهد پایش را دراز بکند هر طوری میتواند بنشیند این مجوز نمیشود که بنشیند روی صندلی و روی میز سجده بکند پس برای این که دیگر ان شاء الله مسئله اشتباه منتقل نشود وقتی شما رفتید مسجد هر کسی را دیدید روی صندلی نشسته و میز مقابلش است دارد سجده میکند این حتما باید از کسانی باشد که اگر به جای این نشستن روی صندلی و سجده بر میز اگر بخواهد برود سجدهی معمولی آن سجدهی معمولی را نمیتواند هر کس نمیتواند روی زمین بنشیند و سجدهی معمولی بکند. بنابراین خواهش میکنیم کسانی که وظیفه شان است ممکن است کسی زانویش درد میکند یا چشمش را عمل کرده یا کمرش درد میکند خانمهایی نوشتند باردار هستند نمیتوانند سجدهی معمولی بکنند هر کس نمیتواند سجدهی معمولی انجام بدهد اینها روی صندلی بنشینند یک میز هم مقابلشان هیچ اشکالی ندارد البته قیامش را اگر میتواند انجام بدهد رکوعش را هم اگر میتواند انجام بدهد. سوال بعدی که خیلیها پرسیده بودند این است که از حقوق پدر و مادر گفتید از حقوق همسران هم بگویید خانمهایی بودند گلایه کرده بودند شوهران ما این قدر به پدر مادرشان میرسند که از ما غافل هستند حتی یک پیامی من دیدم یک خانمی نوشته شوهرم در ماه ده روز میرود از پدر مادرش نگه داری میکند ولی در این ده روز یک دقیقه به خانهی ما نمیآید گلایه داشت واقعا این هم جای تعجب است واقعا نمیشود ما یک طوری جمع بکنیم هم حقوق پدر مادر را ادا بکنیم هم حقوق همسر را. خانمی میگفت کلام خوبی نیست ولی این را میگویم برای این که بینندگان بدانند گاهی ما مقصر هستیم میگفت همهی قرآن را من قبول دارم من مومن هستم مسلمان هستم ولی آن آیاتی که قرآن میگوید در مورد پدر مادر احسان بکنید را قبول ندارم گفتم معاذ الله نمیشود که آدم بعضی از آیات را قبول نداشته باشد گفت از بس شوهرم به پدر مادرش خدمت کرده که من را خواسته آزار بدهد و عذاب بدهد ما مقصر هستیم نمیشود من طوری به پدر مادرم خدمت کنم که هم به آنها خدمت کرده باشم هم هوای همسرم را داشته باشم بعضی از بینندگان نوشتند همسر من کمترین پولی که دستش میآید خرج پدر مادرش میکند به ما نمیرسد مسئله خیلی ساده است این قدر پیچیده نکنیم ما میدانیم مهم هنر عمل به دستورات دینی است قطعا همه باید بدانیم در ترتیب وجوب نفقه که ما گفتیم چند دسته واجب النفقهی ما هستند مرحلهی اول همسر است مرحلهی اول همسر من است که نفقه اش بر من واجب است اگر زندگی همسر من تامین شد اضافهای آمد میتوانم خرج پدر مادرم بکنم اضافه نه این که همسر من تمام عالم را بخواهد من هر چه بیاورم بگوید نه یک کم بیشتر نه اگر واقعا زندگی متعارفی که قبلا مسائلش را گفتیم از همسر تامین شد بعد میتوانم به پدر مادر برسم پدر مادر و اولاد در رتبهی بعدی هستند ادای حقوق همسر مقدم است آقایان هم از خانمها گلایه کردند یک طرفه نبوده نوشتند خانم ما آن قدر به پدر مادرش میرسد به ما نمیرسد این هم کار بدی است خانمها پرسیدند آیا ما از آن پولی که در اختیار خودمان است حقوقی دارد یا ارثی رسیده پولی دارد آیا از این پولی که دارد مال خودش است میخواهد به پدر مادرش کمک بکند این اجازهی شوهر لازم است یا نه؟ یک سوال این است که اصلا اجازهی شوهر از نظر شرعی لازم است یا نه؟ نه قطعا لازم نیست پول خودش است مال خودش است اما سوال این است که آیا لازم است ما به شوهرمان خبر بدهیم یا اگر مخفی هم انجام بدهیم اشکالی ندارد؟ مخفی که انجام بدهیم شوهر ما حساس نشود این حرف خوبی است اگر خانمی شوهرش حساس است روی این که این کمک بکند به پدر مادرش مخفی انجام بدهد اشکالی ندارد به پدر مادرش از درآمد خودش پول حقوق خودش هر چه مال خودش است کمک بکند مخفی انجام بدهد ضرورتی ندارد حتما به شوهرش اطلاع بدهد کلا میشود ما یک طوری مدیریت بکنیم که هم به پدر مادر خدمت بکنیم هم در خدمت همسر باشیم هیچ کدام را علیه دیگری تحریک نکنیم میشود این کار را کرد با یک مدیریت خوب امکان پذیر است. نگاه دین این نیست که ما همه اش مجبور باشیم این اذیت شد نشد باید همه اش محبت و صمیمیت باشد مثلا در بحث مهریه نگاه دین ببینید چقدر قشنگ است دین میگوید شما مهر همسرت را بلافاصله بعد از ازدواج بده مهریه دِین است امام حسین سلام الله علیه وقتی ازدواج کردند مهر همسرشان را دادند همسرشان رفتند یک چیزهایی خریده بودند یک کسی آمد خانهی سیدالشهدا دید پردهی نویی است گفت مبارک است پرده خریدید فرمود نه مهر همسرم را دادم ائمه فوری مهر همسر را میدادند امام موسی بن جعفر فرمودند ما از پاک ترین اموالمان مهر همسر را میدهیم از این طرف شما فوری مهر را بده از آن طرف هم روایت خواندیم زنی که مهر را از شوهرش نگیرد بگوید من بخشیدم فردای قیامت با حضرت فاطمه محشور میشود و عذاب قبر ندارد نتیجهی این دو نگاه چه میشود؟ یعنی الآن آقا به خانمش بگوید به خدا من نمیدونستم این مسئله را که دین است باید فوری داد اگر هم ندهی بعد از مرگ جزء دیون است قبل از این که هر تصرفی در ارث شود اول باید دین میت را داد یکی از دیون مهر همسر است الآن آقایان بگویند خانم به خدا من باید میدادم نمیدانستم تو را خدا مهر را از من بگیر اصرار بکند اما از آن طرف خانم بگویند نه مگر ندیدی حدیث گفتند اگر کسی ببخشد با حضرت فاطمه محشور میشود من نمیگیرم یعنی آقایان التماس بکنند تو را خدا این مهر را از ما بگیر خانمها بگویند به خدا اگر ما بگیریم این نگاه دین است ما رسیدیم به این نگاه و زندگی؟ واقعا امروز و امشب یک دعوای شیرین این طوری در خانه درست شود که آقا بگوید من نمیدانستم مهر دین است اگر الآن ندهم بعد از مرگ اول چیزی که از میت باید پرداخت کرد بدهی اش است یکی هم مهر بگوید باید بگیری خانم هم بگوید نه به خدا اگر من از شما بگیرم. من حلال کردم به این جا برسد زندگی مان در بحث رسیدن به پدر مادر هم باید یک چنین نگاهی باشد آقا به خانم بگوید چرا چند روزه سر نزدی به پدر مادرت مگر ندیدی این همه آیات روایات گفته شده چرا نمیروی سر بزنی یا اگر کمکی بخواهند خانهی ما آنها ندارد هرچه از خانهی ما خواستی ببری ببر یک وقت ملاحظه نکن این از این طرف و خانم هم به شوهرش بگوید نه حتما شما برو به پدر مادرت سری بزن ما خودمان مشکلی نداریم این بگوید تو را به خدا تو برو این بگوید تو برو دعوای این طوری در خانهها باشد بین زن و شوهرها که خانم به آقا بگوید تو برو به پدر مادرت برس ما راضی نیستیم این قدر در خانه ماندی ما مشکلی نداریم بچهها هستند پدر مادرت نیاز به کمک دارند آقا هم به خانمش بگوید ما بعد از این همه زندگی شما برو سر بزن اگر رسیدیم به این جا من میخواستم تقاضایی هم داشته باشم واقعا کسانی که زندگی شان به این جا رسیده پیامک بدهند ما خوشحال شویم خوبیها را بگویند پیام ناراحتیها را نفرستند ما دیگر ظرفیت نداریم. مسئلهی بعدی که خیلی سوال کردند ما بارها گفتیم خیلی از بچهها نوشتند شما این قدر صحبت کردید پدر مادرها بین فرزندان فرق میگذارند قبول دارم کم نیستند بارها گفتیم پدر و مادر حق ندارد بین فرزندش فرق بگذارد چون یکی باسواد است یکی بی سواد استعدادش کمتر بوده چه کار بکند؟ من حق دارم این فرزندم را بیشتر تحویل بگیرم چون تحصیل کرده است؟ ولی آن پسرم را تحویل نگیرم چون کار پایین دستی دارد؟ این شرعا جایز و درست است؟ یکی مثلا دخترش ازدواج کرده با شخصیت نام آوری ولی داماد دیگرش معمولی است حق دارد فرق بگذارد؟ یا یکی دختر است یکی پسر اینها شوخی ندارد واقعا مجال نیست امروز خیلی حرف داریم کم میآوریم حدیث و داستانش را گفتیم کسی آمد خدمت پیغمبر گفت یا رسول الله من باغی دارم میخواهم به فرزندم ببخشم پیغمبر فرمود فرزند دیگری هم داری؟ عرض کرد بله فرمود به دیگران هم بخشیدی گفت نه فقط میخواهم به این ببخشم عین روایت پیغمبر است فرمود اِنَّا مَعَاشِرَ الاَنبِیَاء لَا نَشهَد عَلَی الحیف (وسایل الشیعه، ج، کتاب الشهادات، ب55، ح1) ما پیغمبران شاهد ظلم نمیشویم این ظلم است که باغی داری میخواهی به یک فرزندت ببخشی بله از یک جهتی است مثلا پنج اولاد دارم چهار تا زندگی شان سر و سامان پیدا کرده خانه دارند شغل دارند ازدواج کردند یکی گرفتاری دارد به این اضافی کمک بکنم اما اگر فرقی بین فرزندان نیست به چه مجوزی تبعیض قائل شویم؟
شریعتی: یکی از فرزندان مانده از آنها نگه داری میکند.
حاج آقا حسینی: در برابر آن خدمت اگر واقعا وقتی گذشته زحمتی کشیده یک امتیازی دارد همین اگر در حد اجر معنوی است فرق نگذارند بهتر است اما نه کسی روزی دو سه ساعت از کارش زده آمده خدمت بکند زندگی اش باید اداره شود من میخواهم کمک مالی بکنم ایرادی ندارد. شیخ طوسی نقل کردند امام صادق علیه السلام هر شب دو رکعت نماز برای فرزندان هر روز دو رکعت برای پدر مادرشان میخواندند. سوال کردند این نماز چطوری است اگر کسی بلد است رکعت اول قدر رکعت دوم کوثر بخواند اگر بلد نیست همان توحید را بخواند. نماز فرزندان و پدر مادر فرقی هم ندارد فقط نیت هایش فرق دارد. بعضیها سوال کردند نماز قضا داشته باشند بهتر نیست نماز قضایشان را بخوانیم؟ چرا حتما بهتر است یکی از خدمتهای بزرگی که میتوانیم به پدر مادرها انجام بدهیم همین نمازهای قضا است سوال دیگری که پرسیده بودند نوشته بودند شما گفتید اگر پدر یا مادری در خانه بوده پدر را بیشتر میگوییم الآن هفتاد هشتاد سالش است فراموشی گرفته دیگر هیچ کس را نمیشناسد بچهها نمیتوانند در اموالش تصرف بکنند این عین یک طفل صغیر است چطوری میشود در اموال طفل صغیر تصرف کرد؟ باید سرپرستی داشته باشد اگر طفل صغیری سرپرست نداشته باشد پدر ندارد پدر بزرگ ندارد باید برویم از یک مجتهد اجازه بگیریم قیم تهیه بکنیم این پیرمرد هفتاد هشتاد ساله شده عین همین طفل صغیر وقتی هیچ تشخیصی نمیدهد تصرف در اموالش درست نیست بچهها میگویند ما همه راضی هستیم توافق کردیم توافق شما تاثیر ندارد در کار خیر خرج میکنیم نه چطور پول طفل صغیر را نمیشود در کار خیر خرج کرد این جا هم همین طور است حتما باید با اجازهی مجتهد باشد به اجازهی وراث ربطی ندارد میگویند ما وارث هستیم نه بعدا ارث شما میشود الآن حتما نیاز به اجازه دارد. ما یک حدیثی را خواندیم از پیغمبر خدا که أظهِرُوا النِّکاحَ وأخفُوا الخِطبَةَ (کنزالعامل، ح 44532) نکاح را علنی کنید اما خواستگاری را نه. یک وقت آدم میرود خواستگاری به جایی نرسیده خانمها بیشتر دقت بکنند خواستگاری میروید علنی نکنید اگر به عقد رسید به نتیجه رسید علنی بکنید مهمانی ولیمه بدهید در ماه صفر بخواهند عقد بکنند اشکالی ندارد جشنی نیست اشکالی ندارد ولی جشن و عروسی میماند برای بعد ماه صفر اگر به نکاح رسید علنی بکنند اما اگر در حد خواستگاری است علنی نکنند اسلام برای آبرو خیلی احترام قائل است خانم محترم شما امروز رفتی خواستگاری دختر خانم را به هر دلیلی نپسندیدی برای چه میروی ده جا مینشینی تعریف میکنی؟ ما رفتیم خواستگاری این پنج اشکال را دارد شما یک وقت نروید ما چه مجوز شرعی داریم؟ این از محرمات بسیار سنگین است فرق نمیکند دختر یا پسر. پسری آمده خواستگاری دختر من من تحقیق کردم نپسندیدم این جوان را پنج اشکال داشته جواب منفی دادم اما حق دارم بگویم؟ تفاوت ما با عمل به دین خیلی زیاد است دین میگوید تا مرحلهی خواستگاری را به هیچ کس نگویید دختر خانم سر زبان نیاید بگویند تا حالا پنجاه نفر رفتند خواستگاری اش هیچ کس نپسندیده. گفتن این جایز نیست مخفی کنید یک پسری آمده خواستگاری من جواب رد دادم اولا من حق دارم بگویم همه جا تعریف بکنم؟ نه کسی آمد در مقام مشورت از من سوال کرد چه؟ نظر شما چیست؟ ما چه باید بگوییم؟ رسم ما چیست؟ دستور دین چیست؟ دستور دین این است که بگو اجمالا این مورد را بررسی کردیم نه به صلاح نیست در همین حد تمام. ما چه میگوییم؟ بنشین برایت بگویم قلم کاغذ همراهت است بنویس؟ چند ماه اعتیاد به مواد مخدر داشت شب برو برای خانمها بستگان تعریف بکن البته الآن ترک کرده دوم این که همان ایام اتهام سرقت داشته چند روزی هم زندان بود این زندان را هم بنویس سوم همین طور ردیف میکند نه دین میگوید شما کلی بگو سربسته از من بپذیر این به درد دختر شما نمیخورد. به ازدواج و نتیجه رسید علنی بکن اما خواستگاری را مخفی بکنید که آبرو حفظ شود. پیامها خیلی ناراحت کننده است خیلی دختر خانمها آقا پسرها شکایت دارند یک خانمی پیام داده که یکی از تفریحات عمهی من خواستگاری رفتن است یک پسری دارد چهل و پنج سالش است دهها مورد خواستگاری رفته تعبیر او این است که پنج هزار جا برایش خواستگاری رفته تفریحش است ما هم گاهی گوشه کنار میشنویم حاج خانم کجا داری میروی میرویم خواستگاری احتمال میدهید به نتیجه برسید؟ میگوید نه حالا یک مهمانی است میرویم دیگر واقعا این طوری است ما برویم دختر مردم را سر زبانها بیندازیم موردی که احتمال هم نمیدهی به درد شما بخورد؟ بعد هم بنشینیم همه جا تعریف کنیم که پنج ایراد دارد.
شریعتی: خیلی ممنون امروز صفحهی 43 را با هم تلاوت میکنیم آیات 257 تا 259 سورهی بقره
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللَّـهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٢٥٧﴾ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّـهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّـهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٢٥٨﴾ أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَـذِهِ اللَّـهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّـهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّـهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٢٥٩﴾
ترجمه:
خدا سرپرست و یار کسانی است که ایمان آورده اند؛ آنان را از تاریکیها [ی جهل، شرک، فسق وفجور] به سوی نورِ [ایمان، اخلاق حسنه و تقوا] بیرون میبرد. و کسانی که کافر شدند، سرپرستان آنان طغیان گرانند که آنان را از نور به سوی تاریکیها بیرون میبرند؛ آنان اهل آتش اند و قطعاً در آنجا جاودانه اند. (۲۵۷) آیا [با دیده عبرت] ننگریستی به کسی که چون خدا او را پادشاهی داده بود [از روی کبر و غرور] با ابراهیم درباره پروردگارش به مجادله و ستیز و گفتگوی بی منطق پرداخت؟! هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگارم کسی است که زنده میکند و میمیراند [او] گفت: من هم زنده میکنم و میمیرانم. [و برای مشتبه کردن کار بر مردم، دستور داد دو زندانی محکوم را حاضر کردند، یکی را آزاد و دیگری را کشت.] ابراهیم [برای بستن راه مغالطه و تزویر به روی دشمن] گفت: مسلماً خدا خورشید را از مشرق بیرون میآورد، تو آن را از مغرب برآور! پس آنکه کافر شده بود، متحیر و مبهوت شد. و خدا گروه ستم گر را [به خاطر تجاوز، ستم، پافشاری بر عناد و لجاجشان] هدایت نمیکند. (۲۵۸) یا چون آن کسی که به دهکدهای گذر کرد، در حالی که دیوارهای آن بر روی سقف هایش فرو ریخته بود [و اجساد ساکنانش پوسیده و متلاشی به نظر میآمد] گفت: خدا چگونه اینان را پس از مرگشان زنده میکند؟ پس خدا او را صد سال میراند، سپس وی را برانگیخت، به او فرمود: چه مقدار [در این منطقه] درنگ کرده ای؟ گفت: یک روز یا بخشی از یک روز درنگ کرده ام. [خدا] فرمود: بلکه صد سال درنگ کرده ای! به خوراکی و نوشیدنی خود بنگر که [پس از گذشت صد سال و رفت و آمد فصول چهارگانه] تغییری نکرده، و به دراز گوش خود نظر کن [که جسمش متلاشی شده، ما تو را زنده کردیم تا به پاسخ پرسشت برسی و به واقع شدن این حقیقت مطمئن شوی]، و تا تو را نشانهای [از قدرت و ربوبیّت خود] برای مردم [در مورد زنده شدن مردگان] قرار دهیم، اکنون به استخوانها [یِ دراز گوشت] بنگر که چگونه آنها را برمیداریم و به هم پیوند میدهیم، سپس بر آنها گوشت میپوشانیم. چون [کیفیتِ زنده شدنِ مردگان] بر او روشن شد، گفت: اکنون میدانم که یقیناً خدا بر هر کاری تواناست. (۲۵۹)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: وقت در اختیار شماست.
حاج آقا حسینی: یک مطلب در مورد دل شکستگانی است که از قافلهی اربعین جا ماندند. زائر کرب و بلا گفت خداحافظ و رفت دل من پشت سرش کاسهی آبی شد و ریخت. الآن دو سه میلیون یا بیشتر از ایران مشرف میشوند ولی دهها میلیون دل میشکند بی اختیار این روزها من خودم دیروز بعد از برنامهی حاج آقای فرحزاد شبکهی سه دیدم راه پیمایی اربعین را نشان میدهد کانال را عوض کردم نتوانستم ببینم خیلی دلها میشکند اشکها جاری میشود این روزها من بیش از همه نگران این دل سوختههایی هستم که از این قافلهها جا ماندند میخواهم عرض بکنم غصه نخورید یقین داشته باشید وقتی شما این نیت را دارید حتما در آن پاداش سهیم هستید جابر اربعین آمد کنار قبر سیدالشهدا با عطیه با هم آمده بودند این جمله از جابر است لَقَد شارَکنا کُم فیما دَخَلتُم فیهِ گفت ما با شهدای کربلا سهیم هستیم عطیه گفت ما که کاری نکردیم آنها این همه سختی کشیدند گفت نه من از پیغمبر شنیدم مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ (بحارالانوار، ج 65، ص 130) کسی کار یک گروهی را دوست داشته باشد با آنها محشور میشود آرزوی همهی ما هم بود اربعین کربلا باشیم بنابراین نگران نباشند یقین داشته باشند شاید نتوانند این صحنهها را ببینند ولی یقین داشته باشند همراه و شریک اجر زائرین هستند مطلب دوم به خود زائرین است اگر مجالی شد ان شاء الله شاید هفتهی دیگر مفصل در مورد زیارت اربعین صحبت بکنیم روایات عجیب است من یک تقاضا دارم ان شاء الله آدابی که در مورد زیارت گفتند در مفاتیح است قبل از زیارت رسول اکرم سی ادب در آداب زیارت است مطالعه بکنند قبل از زیارت سیدالشهدا یک سلسله آداب گفته شده اینها را ببینند همهی کسانی که اربعین مشرف میشوند در این ازدحام جمعیت فکر نکنند زیارت اربعین این است که حتما در صحن امام حسین وارد شوند حتما به حرم برسند دستشان به ضریح برسد نه همین که راه میافتید شما زائر اربعین هستید با آن ازدحام جمعیت و سختی تصور نکنیم حتما باید وارد حرم و صحن شویم تا زائر شوید. یکی از مراجع بزرگوار تقلید دیدم سفارش خوبی کردند فرمودند همهی اینهایی که از ایران میروند به نیابت امام رضا مشرف شوند ما زیر سایهی امام رضا هستیم آن جا تلاوت قرآن زیارت دعا یادشان نرود وقتی هم برگشتند تلاوت قرآن بکنند که در آداب زیارت مفصل گفته شده. یک سخن هم با کسانی که خادم زائرین هستند دارم الآن الحمدلله در عراق فراوان میشنویم چقدر موکبها میزنند خدمت به زائرین دارند در ایران هم است اینها را بیشتر بکنیم در تمام این مسیرها خوشا به حال کسی که این افتخار را داشته باشد از اینها پذیرایی بکند این از بالاترین مستحبات است تمام مسیرهایی که زائرین در این مسیرها هستند موکب و ایستگاههای صلواتی است ولی هر چه میتوانیم بیشتر بکنیم سال گذشته ما این غصه را داشتیم وقتی برگشته بودند عدهای از خود هم وطنان ما چه کرده بودند کرایه اتوبوسها را گران کرده بودند الآن که رفتش قانونی شده دو برابر شود حداقل هر چه میشود به زائرین خدمت بکنیم موکب داشته باشیم ایستگاه داشته باشیم یک تقاضایی هم که من در پیامها زیاد دیدم عدهای از مهاجرین عزیز ما نوشتند کسانی که از کشور افغانستان پاکستان هستند نوشتند ما میخواهیم برویم نمیتوانیم الآن در خود مرز هم عدهای هستند از برادران خواهران افغانستان پاکستانی این جا به آنها ویزا نمیدهند میشود تدبیری کرد مسئولین فکری بکنند بلکه این مهاجرین هم بروند هیچ کاری نشدنی نیست من بشارتی امروز بدهم به همهی بینندگان یک وقت ما در برنامه گفتیم نه زمین به آسمان میآید نه آسمان به زمین در قصهی گواهینامه شرط کارت معافیت سربازی را بردارید خیلیها که بیمه ندارند چون گواهینامه ندارند گواهینامه ندارند چون کارت معافیت ندارند چه ربطی دارد؟ طرف سربازی نرفته هر جریمهای میکنید بکنید اما این شرط را بردارید که خوشبختانه امروز مجلس این را تصویب کرد کسانی که معافیت نداشته باشند میتوانند گواهینامه بگیرند ان شاء الله کاری هم برای مهاجرین انجام بدهند.