94-10-08 - حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی - مروری بر طرح های موفق برنامه ی سمت خدا
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: مروری بر طرح های موفق برنامه ی سمت خدا
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 08-10-94

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
بر چهره‌ی تو نقش تبسم همیشگی *** در چشم‌های تو غم مردم همیشگی
دریایی و نمایش آرامشی ولی *** در پهنه‌ی دل تو تلاطم همیشگی
در وسعتی که عطر سکوت تو می‌وزد *** بارانی از ترانه، ترنم همیشگی
با حکمت ظریف تو ما بین عشق و عقل *** سازش همیشگی و تفاهم همیشگی
خورشید جاودانه‌ی اشراق روی توست *** سرچشمه‌ی «مکارم الاخلاق» خوی توست

شریعتی: سلام عرض می‌کنم خدمت شما بینندگان محترم و حاج آقای حسینی خیلی خوش آمدید. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه‌ی بینندگان محترم دارم. تبریک می‌گویم ولادت وجود مقدس خاتم الانبیا و هم وجود مقدس امام صادق و هم عزیزان می‌دانند همین روز‌ها ولادت حضرت عیسی مسیح پیامبر بزرگ الهی است ما همه‌ی این ولادت‌ها را تبریک می‌گوییم به همه‌ی بینندگان مخصوصا بینندگان خوب برنامه‌ی سمت خدا یاد می‌کنم از شهید آیت الله مطهری یک جمله‌ی زیبایی ایشان داشتند گلایه‌ای داشتند می‌فرمودند که ببینید مسیحیان عالم چه می‌کنند اتفاقا همین روزها برای ولادت عیسی مسیح علیه السلام چه جشن‌هایی در همه‌ی عالم برقرار است آن وقت پیامبر ما که خاتم الانبیا است افضل الانبیا است ولادت امام صادق انصافا ما آن جشنی که باید بگیریم گرفتیم؟ نگرفتیم باید ما مفصل جشن می‌گرفتیم مفصل چراغانی‌ها شادی‌ها می‌شد همین دستوراتی که در اعیاد آمده فقط نگاه بکنیم شهید مطهری گلایه می‌کردند چرا ما نگاه نمی‌کنیم مهم ترین جشن مسیحیان عالم همین ولادت عیسی مسیح است ما خیلی کوتاهی کردیم برنامه ریزی بکنیم برای آینده بیشتر و کامل تر و بهتر. عزیزان می‌دانند امروز یک اعمال بسیار ویژه‌ای دارد روزه‌ی امروز خیلی ثواب داشت آن‌هایی که موفق بودند گرفتند خوشا به حالشان ما در سال چهار روز داریم که روزه اش ممتاز است یکی هفدهم ربیع است ان شاء الله آن‌هایی که موفق شدند خوشا به حالشان ولی اگر روزه را از دست دادند دو سه عمل دیگر دارد زیارت پیغمبر گرامی اسلام است از راه دور در مفاتیح است حتما عزیزان این زیارت را بخوانند ولو یک زیارت مختصر و جالب است با این که ولادت حضرت رسول است ولادت امام صادق است از اعمال امروز زیارت امیرمومنان وارد است اگر امیرمومنان نبود این قصه به ثمر نمی‌رسید رسالت به جایی نمی‌رسید «وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» (مائده/ 67) یک نمازی دارد امروز خوشا به حال آن‌هایی که امروز توفیق دید و بازدید و ضیافت و مهمانی و عیدی دادن دارند یک نماز دارد نمازش خیلی سخت نیست عین نماز صبح است دو رکعت است فرقش این است که شما در نماز صبح بعد از حمد یک توحید می‌خوانید این جا در هر رکعت ده توحید و ده قدر می‌خوانید از این آسان تر نمی‌شود. این نماز امروز را هم عزیزان از دست ندهند امروز این چند عمل را هم زیارت هم غسل دارد امروز هم این نمازی که گفتم موفق باشند انجام بدهند مرحوم محدث قمی تاکید کردند امروز دید و بازدید اطعام دادن عیدی دادن خوشحال کردن اهل خانه خوشحال کردن بچه‌ها آن‌هایی که توانایی اش را دارند عیدی بدهند به همسران بچه‌ها مهمانان مهمانی بگیرند دید و بازدید بگیرند معلوم باشد امروز عید است من حرم حضرت معصومه منبر داشتم گفتم این طوری معلوم نباشد هفده ربیع از کجا معلوم باشد؟ تعطیل رسمی است این طور نباشد از روی تعطیل بفهمیم عیدی بدهیم بگیریم دید و بازدید انجام دهیم دیگران را خوشحال بکنیم از همه‌ی این‌ها بالاتر اگر خدای نکرده با کسی اختلافی ناراحتی داشتیم برطرف بکنیم این فرصت را از دست بدهید دیگر به دست نمی‌آید ولادت پیغمبر باشد ولادت امام صادق و ولادت حضرت عیسی باشد ماه ربیع الاول باشد بهار در بهار در بهار عید در عید در عید آغاز ولایت امام زمان دیگر این فرصت را از دست بدهید معلوم نیست شیطان بگذارد اگر بنا دارید تصمیم بگیرید ان شاء الله این عید بر شما مبارک باشد.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون می‌خواهیم از حاج آقای حسینی عیدی بگیریم ببینیم برای ما چه به ارمغان آورده‌اند.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم ما بعد از این همه که در خدمت بینندگان بودیم یک مرتبه ما از بینندگان عیدی بگیریم آن قدر بینندگان به ما محبت دارند حتما حاضر هستند عیدی امروز را به ما بدهند سخت نیست عیدی شان من طوری می‌گویم نه تنها سخت نباشد بلکه نتیجه‌ی عیدی دادن عزیزان این باشد که باز دوباره ما عیدی بدهیم یک رسمی است در خود رسانه گاهی می‌آیند مثلا می‌گویند فیلم‌های ده سال گذشته تمام فیلم‌ها و سریال‌های ده سال گذشته را بینندگان بیایند انتخاب بکنند بگویند منتخب شما در این همه فیلم و سریال در ده سال چه بوده نظرسنجی می‌کنند بعد هم جایزه می‌دهند من امروز به ذهنم رسیده در این روز بسیار مبارک از بینندگان عیدی بگیریم بگوییم شما بگویید در طول سال‌هایی که سمت خدا موضوعات مختلفی را مطرح کرده جذاب ترین و مهم ترین موضوعی که دغدغه‌ی شما مخاطب عزیز بوده چه بوده شما بگویید آن وقت ما عیدی می‌دهیم من این را بدون هماهنگی می‌گویم مطمئنم دوستان هماهنگ می‌کنند پیشنهادم این است به چهارده نفر از بهترین انتخاب‌هایی که عزیزان می‌کنند به قید قرعه ما چون می‌خواهیم منتخب برنامه را بگوییم یک سری از کتاب‌های سمت خدا را بدهیم کتاب‌های همه‌ی کارشناسان عزیز مجموعه‌ی کارشناسان را بدهیم هر چه کتاب حاج آقای فرحزاد دکتر رفیعی نوشتند حاج آقای عالی ماندگاری رنجبر ما داشتیم هر چه کتاب است این بسته‌ی کتاب‌ها را به چهارده نفر که به ما بگویند آن چیزی که برای شما در این سال‌ها سمت خدا موضوعاتی که داشته مهم تر بوده دغدغه‌ی شما بوده است بانی کتابش را هم ببینیم آقای رکنی که وضعش خوب است شما خود کارشناسان دیگر چیزی نیست اگر کمک‌ها زیاد شد عدد را بیشتر می‌کنیم من خودم شروع می‌کنم برای این که راهنمایی هم به بینندگان عزیز کرده باشیم آن چیزی که به ذهن من رسیده می‌گویم این چند موضوعی که مطرح می‌کنم در این روز عید دلم می‌خواهد یک بار دیگر توقفی داشته باشیم این‌ها را مهم تر می‌دانم هر کسی نظر خودش را دارد موضوع اول این است که ما این توفیق را داریم شبانه روز هر کجا می‌رویم حرم زیارت کوچه بازار مدرسه تاکسی اتوبوس ما با مردم هستیم مردم می‌گویند فلان برنامه تان خیلی خوب بود آن چیزی که به ما گفتند ما یادمان نمی‌رود را می‌گویم یک این که احیا سنت قرض الحسنه بکنیم خیلی به ما گفتند خیلی خیلی به ما گفتند چقدر افراد گفتند این را شما مطرح کردید ما رفتیم قرض دادیم یا به ما قرض دادند مشکل ما حل شده روز عید است می‌خواهیم از پیغمبر از خدا عیدی بگیریم ارْحَمْ تُرْحَمْ (أمالى صدوق، ص 209) ما دست بده داشته باشیم تا خدا به ما بدهد پیغمبر به ما بدهد قرض است نمی‌گوییم بده دیگر نه شما بده این آقا دو ماه دیگر شش ماه دیگر عین پول را به تو پس می‌دهد روایتش را خواندیم مگر نمی‌خواهیم از سیره‌ی پیغمبر بگوییم پیغمبر فرمود شبی که من به معراج رفتم از سوغاتی‌های پیغمبر در معراج این بود فرمود دیدم عَلي بابِ الجنّةِ مكتوبٌ: القرضُ بثمانيةَ عَشْرٍ و الصَّدَقَةُ بِعشرَةٍ (بحار الانوار، ج 103، ص 138) صدقه بر سر در عرش نوشته بود صدقه ثوابش ده تا است ولی قرض هجده تا است یعنی قرض الحسنه ثوابش از صدقه که می‌دهی پس نمی‌گیری بیشتر است چرا؟ چون صدقه ممکن است طرف مستحق نباشد ما فکر می‌کردیم دادیم اما در قرض الحسنه طرف می‌داند باید پس بدهد اگر گرفتار نباشد اگر نیازمند نباشد نمی‌آید از آبرویش خرج بکند پول بگیرد یک سال دیگر شش ماه دیگر بدهد مولود امروز پیغمبر خدا فرمود بر سر در بهشت نوشته صدقه ده ولی قرض هجده برابر ثواب دارد. همین امروز یکی از بینندگان تماس گرفتند گفتند شما در آن فرصتی که بحث احیا سنت قرض الحسنه را مطرح کردید من نیت کردم بیست میلیون تومان در اختیار یک آقایی قرار دادم برای قرض الحسنه گفتم هر کس به تو مراجعه کرد بیست میلیون تومان قرض بده ایشان با اشک چشم می‌فرمود کاش می‌توانستم احساسات او را منعکس بکنم نمی‌شود با گریه گفت من شش سال بود بچه دار نمی‌شدم شش سال ازدواج کرده بودم آن روزی که شما این حرف را زدید بیست میلیون تومان را دادم پیش خودم نیت کردم گفتم خدایا ما این قدم را برداشتیم شما هم اولاد عنایت بکنید پول را که من دادم به این آقا به فاصله‌ی چند روز بعد از شش سال خانم ام از در آمد داخل خوشحال و ذوق زده برگه‌ی آزمایشگاه دستش بود جواب مثبت است و من حامله هستم می‌گفت من فقط نیت کردم یک معامله با خدا کرد‌ای کاش می‌گفتم آن آقا چطور گریه می‌کرد اشک می‌ریخت گریه می‌کرد می‌گفت این معامله این قدر زود جواب داد تا من بیست میلیون تومان را در اختیار آن آقا قرار داده که قرض بدهم و پیش خودم گفتم من این را دادم به این نیت تو هم کمک بکن ایشان گفتند خیلی هم تمکن مالی نداشتند نه این که بیست میلیون پول خوردش باشد برای پس اندازش جمع کرده بود پول را گفتند بعد از چند روز خداوند عنایت کرد می‌گفت الآن نه ماه است از جریان گذشته بچه ام به دنیا آمده اسمش را گذاشتیم فاطمه حسنا ما از همین جا به این پدر مادر ولادت فاطمه حسنا را تبریک می‌گوییم قدم نورسیده شان مبارک باشد با خدا معامله بکنیم جاده یک طرفه نیست دو طرفه است ارْحَمْ تُرْحَمْ (أمالى صدوق، ص 209) ارْحَمُوا مَنْ فِي الْأَرْضِ يَرْحَمْكُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ (مستدرك الوسائل، ج 9، ص 159) شما به زمینی‌ها رحم بکنید تا آسمانی‌ها به شما رحم بکنند خیلی‌ها گفتند احیا سنت قرض الحسنه فراوان افراد گفتند بیست میلیون ده میلیون در صندوق قرض الحسنه مسدود کردیم چقدر افراد مشکلاتشان حل شد اگر شما پولی دارید خیلی احتیاج ندارید نبرید در بانک‌ها سود به من بدهد اگر ما وعده‌های الهی را باور داریم بانک چند درصد سود به ما می‌دهد؟ بیست درصد سود هشتاد درصد به این بیست درصد اضافه بکند تازه می‌شود دو برابر پول را دادی معادلش می‌خواهد سود بدهد ولی قرآن می‌گوید اگر این قرآن را باور داریم قرآن می‌گوید اگر شما در راه خدا «مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّـهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (بقره/ 261) شما در راه خدا بدهید من هفتصد برابر می‌کنم این تازه مال انفاق است اگر بدهی در راه خدا اما اگر آمدی قرض الحسنه بدهی ثوابش از صدقه بیشتر است یکی از سنت‌هایی است که در این سال‌ها این همه سمت خدا چه کرد مردم چه شنیدند موثر بوده به این روز ولادت خواهش می‌کنم این را بیشتر توجه بکنند یک پولی پنج تومان ده تومان صد تومان بیست تومان یک جایی صندوق قرض الحسنه‌ی مطمئن مسدود بکنید بگویید این مسدودی ما ده میلیون هر کس به شما مراجعه کرد نامه بنویسید به این آقایی که حامل این نامه است یک میلیون دو میلیون وام بدهید تمام مراحل ضمانتش و تضمین و چکش هم با خود آن صندوق موجودی مسدود می‌شود ده بیست میلیون این همه ثواب است.
شریعتی: هیچ وقت یادم نمی‌رود پیام دختر خانمی را که نوشتند وقتی حاج آقای حسینی و کارشناسان از احیا و ثواب سنت قرض الحسنه گفتند مادرم وقتی دید خیلی نقدینگی و پولی ندارد روزه و نماز استیجاری قبول کرد که بتواند این پول را بگذارد و در این سنت نیکو شرکت بکند.
حاج آقا حسینی: بله خاطرم است یک کسی می‌رود نماز میتی را قبول می‌کند که مبلغی را بگیرد این پول را بگذارد من خدا را شاکر هستم خوشحال هستم اگر این امیدواری‌ها نبود که ما این جا نبودیم این قدر ما را خوشحال کردند گوشه کنار افراد گفتند ما این کار را کردیم البته بعضی‌ها یقین دارم پیام‌ها آمده که ما دادیم برنگشت عزیز من من به آقایی گفتم چرا قرض نمی‌دهی گفت من یک بار وام دادم یک قسطش را نداد صد هزار تومانش را خودم دادم مثلا بیست سی سال پیش بوده طرف یک قسطش را نداده می‌گوید من قسم خوردم ضامن کسی نشوم به کسی پول وام ندهم حالا این که یک حادثه‌ای یک مورد پیش آمده در تمام خیرات را به روی خودمان ببندیم؟ من صمیمانه می‌گویم از سر دلسوزی می‌گوییم من در یکی از شهرها بودم عزیزان مهمان نواز گرگان در ایام فاطمیه در یک خیابان قدم می‌زدم دیدم خیلی بانک است گفتم بشمارم در یک خیابان یک شهری که مثلا سی صد هزار نفر جمعیت دارد پنجاه و شش موسسه‌ی مالی و غیر دولتی بود 56 تا در یک خیابان از یک شهر سی صد هزار نفره که بیست خیابان از این‌ها دارد من و شما مقصر هستیم چرا ما کمک نمی‌کنیم به صندوق‌های قرض الحسنه چرا به تبع آن بیست درصدهایی که هشتاد در صد بیاید بغلش تازه می‌شود دو برابر هفتصد برابر قرآن این همه روایات و بشارت‌های پیغمبر را قبول نداریم؟ باور‌ها ضعیف است اگر به من بگویند چه کردید چه شد البته نه این که ما کاری کرده باشیم بینندگان عزیز کاری کرده اند یک جریانی شکل گرفته من می‌گویم یکی احیا سنت قرض الحسنه است من خواهش می‌کنم شما اگر واقعا دختر خانمی هست می‌تواند ازدواج بکند گیر پنج ده میلیون تومان است ما یک صورت جهیزیه یکی از بحث‌هایی که اتفاقا باید جزء منتخب‌ها بگوییم ترویج ازدواج آسان است لیست را که آوردیم این جا خواندیم از اتحادیه‌ی لوازم خانگی گرفتیم که با پنج شش میلیون لوازم خانگی می‌شود زندگی را شروع کرد از آن یخچال‌هایی که یخ می‌آید نباشد از این تلویزیون‌ها که صفحه اش بزرگ است نباشد من از این یخچال‌ها ندارم از این‌ها نباشد فرش آن چنانی نباشد ما گفتیم ازدواج باشد با پنج میلیون جهیزیه نه بفرمایید ده میلیون با پنج میلیون جهیزیه‌ی ساده می‌شود ازدواج کرد بیننده‌ای نوشته بود این یخچالی که شما می‌گویید با پنج میلیون ده میلیون یخچالش خراب می‌شود یکی از بینندگان جمله‌ی قشنگی گفت اگر جهیزیه‌ی ما ساده باشد گیرم هم یک روزی یخچالش خراب شود یخچال خانه مان خراب شود بهتر است یا فرزندان ما به فساد کشیده شوند؟ ما گفتیم الآن آمار داریم دوازده میلیون دختر پسر وقت ازدواجشان است ازدواج نکردند مراحل متعدد دارد یک قدمش بحث جهیزیه است ازدواج‌ها را پیچیده کردیم یکی از حرف‌های قشنگی که باید رویش مانور بدهیم ازدواج آسان است شما بیایید با پنج میلیون بیننده واقعا شما راضی هستید دختر و پسری نتواند ازدواج بکند معطل ده میلیون پنج میلیون است؟ من پیام دیدم امروز فقط می‌خواهیم عید است غم نگوییم شیرین بگوییم نوشته من سه دختر دارم در خانه خواستگار می‌آید همه را به بهانه رد می‌کنم برای این که معطل پنج ده میلیون هستم این ده میلیون را با قرض الحسنه می‌توانستی مشکلش را حل بکنی پولت هم برمی‌گردد دو سال دیگر فقط آن سود بیست درصد گیرت نیامده ولی سود هفتصد برابری را خدا به تو داده اگر باورهای دینی تقویت باشد هفتصد برابر به ما می‌رسد ازدواج‌ها را زیاد بکنیم الآن فصل ازدواج است ماه ربیع الاول است به ما هم مراجعه بکنند ولی من اعلام می‌کنم هر چه بتوانم زمان باشد مهلت باشد فرصت باشد هر روز به ما بگویند یک عقد ازدواج بخوانید چه چیزی از این بهتر هم من هم قول می‌دهم از طرف بقیه‌ی کارشناسان حاج آقای میرباقری رنجبر عالی رفیعی هماهنگی اش با ما شما ازدواج راه بیندازید شب و روز بگویید عقد بخوانید.
شریعتی: در حاشیه‌ی برنامه‌ی ما اتفاقات شیرینی می‌افتد که شاید بد نباشد بعضی هایشان را با شما به اشتراک بگذاریم یک نمونه اش آماده است من چیزی نمی‌گویم شما فقط ببینید برمی‌گردیم. ان شاء الله همه‌ی زندگی‌ها سرشار از آرامش و آسایش و همه‌ی زیبایی‌ها باشد حالا که صحبت از ازدواج شد من کتاب معرفی می‌کنم مجموعه‌ای است به اسم اولین دانشگاه و آخرین پیغمبر از شهید دکتر سید رضا پاکنژاد جلدش مربوط به ازدواج است با عنوان ازدواج مکتب انسان سازی مجموعه‌ی بسیار خوبی است برگرفته از آموزه‌های نبی اکرم ان شاء الله دوستان تهیه بکنند.
حاج آقا حسینی: نماینده‌ی یزد بودند شهید شدند.
حاج آقا حسینی: من یک بار دیگر یادآوری می‌کنم امروز بحث ما این شد که بینندگان به ما عیدی بدهند عیدی بینندگان عزیز به ما این باشد که بگویند در این سال‌ها همه‌ی کارشناسان چه برایشان از همه جالب تر بوده در زندگی شان موثر بوده دغدغه‌ی زندگی شان بوده جریاناتی که راه افتاده مثلا بگویند شما این مطلب را گفتید من این کار را کردم یا فلان جریان فلان موضوعی که مطرح کردید در زندگی من تاثیر گذاشت بنا شد آن‌ها به ما جایزه بدهند ما هم جایزه می‌دهیم به جمعی شان تمام کتاب‌های سمت خدا را اگر از من سوال بکنند یکی از چیزهایی که در ذهن شما مانده و من می‌بینم بینندگان زیاد مراجعه می‌کنند یکی بحث زنده کردن سنت جلسات خانگی بود ماه رمضان این بحث پیش آمد خانه‌های نورانی این که ما مواظب خودمان باشیم خانواده‌ها مواظب خودشان باشند امروز روز ولادت پیغمبر نیست؟ اگر امروز من قبل از برنامه بعد از برنامه آن قدر فکرمان درگیر است که در این پنجاه دقیقه چه گفتیم چه شد وقت این رسانه را به چه گذراندیم اگر امروز من هیچ چیز نگفته باشم جز این حدیث نورانی پیغمبر از برنامه‌ی امروز راضی هستم پیغمبر فرمود لا صَدَقَة و ذو رَحمٍ مُحتاج (جامع المدارک، ج 2، ص 101) محتاج یادمان بماند پیغمبری که امروز ولادتش است فرمود تا خویشاوند تو گرفتار و نیازمند است صدقه به بیگانه بدهی فایده‌ای ندارد به آن درجه‌ی کمال نمی‌رسی من دیشب حرم حضرت معصومه بودم یک عزیزی آمد گفت خیلی برنامه تان خوب است گفتم کجا گفت آن جا که گفتید شما اول به خویشاوندان برسید این در ذهن بیننده‌ی عزیز مانده ما مواظب خویشاوندان باشیم بعضی وقت‌ها از روی تنبلی من بارها گفتم امام رضوان الله علیه یکی از یادگارهای بسیار ارزشمند امام کمیته‌ی امداد بود ولی کمیته‌ی امداد را امام برای چه کسانی تاسیس کرد؟ سر هر کوچه محلی صندوق هایش است این صندوق مال کسی است اگر شما برادر هایت خواهر هایت برادر زاده هایت هیچ کدام از خویشاوندانت فقیر گرفتار نداری بسم الله صبح بینداز در صندوق کمیته از بس در این مسئله حساس هستم گاهی افراد می‌بینم پول می‌اندازند می‌گویم سلام شما در خویشاوندانت فقیر نداری؟ می‌گوید اتفاقا یک برادر گرفتار دارم شما پول داری بدهی؟ می‌گویم نه خواستم بگویم شما پول چرا در صندوق می‌اندازی؟ ما می‌خواهیم کار خودمان را آسان بکنیم صندوق دم است بیندازیم این را بگذار زیر فرش بینداز در قلک جمع بکن سر ماه به ارحامت بده به برادر زاده عمو عمه زاده لازم نیست بگوییم صدقه یک هدیه برایش بگیریم حتی می‌توانیم به واسطه بدهیم به دیگری بدهیم بدهد شماره حسابش را داشته باشیم ما خیلی پیام داریم مردم می‌گویند گرفتاری دارند من می‌نشینم فکر می‌کنم واقعا یک نفر در ارحامشان وضع مالی شان خوب نبوده به داد ایشان برسد؟ پنجاه نفر شصت نفر یک طائفه خانواده اند یک نفر در این صد نفر نبوده؟ می‌گوید بچه‌ی مریض پسر بیکار دارم خانه‌ی اجاره‌ای دارم اجازه ام عقب افتاده واقعا در خویشاوندان این‌ها یک نفر در این صد نفر نبوده که مشکل این را برطرف بکند این هم خیلی موثر بوده باز هم تاکید می‌کنم خواهش می‌کنم دقت بکنید آیه نازل شد «لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» (آل عمران/ 92) به نیکی نمی‌رسید مگر این که از آن چیزی که دوست دارید در راه خدا بدهید ابوطلحه‌ی انصاری صحابی خوب پیغمبر خدا آمد محضر رسول خدا گفت مگر آیه نازل نشده؟ من این نخلستانم را دربست می‌خواهم بدهم در اختیار شما شما بین فقرا تقسیم بکنید پیغمبر قبول نکرد عرض کرد آیه نازل شده می‌خواهم کمک بکنم حضرت فرمود مگر در خویشاوندانت فقیر سراغ نداری؟ برای چه به من می‌دهی؟ تو اگر فقیر سراغ داری در بستگانت چرا به من به صندوق کمیته می‌دهی؟ چرا به مسجد بدهی خودتان مواظب ارحام باشید این جلسات خانوادگی یک برکتش این است که به داد هم می‌رسیم قدیم‌ها زیاد بود می‌گفتند سیاره می‌چرخید سیاره‌ها تمام شد یک شب اگر بروند مهمانی از در که وارد می‌شوند رمز وای فای چه است؟ کاری به کار هم ندارند این جلسات یک برکتش این بود کسی می‌خواست ازدواج بکند برای پسرش برای دخترش به هم معرفی می‌کردند احکام بود نماز بود تصحیح قرائت بود صله رحم بود همه‌ی این‌ها در این بود مرحوم آیت الله گلپایگانی سوال کردند صله رحم به چیست اسلام این همه تاکید کرده صله رحم یعنی من زنگ بزنم؟ الآن فاصله‌ی طبقاتی زیاد شده یک برادر نمی‌داند چطور خرج بکند از بس دارد یک برادر نمی‌داند با بدبختی هایش کنار بیاید آن برادر که از بس دارد مسافرت‌ها گردش‌ها خارج داخل همه‌ی تور‌ها را رفته آمده می‌گوید می‌خواهیم فردا شب بیاییم خانه‌ی شما مهمانی این نمی‌داند حقوقش را دهم ماه اداره بکند این را باید تا آخر نگه دارد این بیچاره باید برای آن برادر تمام حقوق را خرج بکند که این برادر آمده صله رحم بکند پسر عمو‌ها بنشینند بگویند رفتیم کیش رفتیم فرانسه پز بدهد به ماشین زندگی اش و مسافرت‌ها او هم بسوزد آه بکشند بعد بگویند خب الحمدلله امشب موفق شدیم صله ارحام انجام بدهیم این است آن صله ارحامی که اسلام گفته؟ این قدر اسلام گفته واجب است قطع رحم حرام است این است که تو بیایی پز بدهی؟ سفرهایت را به این برادرت بگویی؟ پسر عمو دختر عمو‌ها زندگی شان را فخر بفروشند؟ سوال کردند از مرجع تقلید فرمودند تفسیر صله رحم این است که اگر تو می‌توانی گرفتاری مالی اش را برطرف بکنی برطرف بکنی دستش را بگیری این هم خیلی موثر بوده من تقاضا می‌کنم حتی در قصه‌ی رد مظالم که از مراجع تقلید اجازه گرفتیم عزیزان تا صد هزار تومان رد مظالم بخواهند بدهند بدهند دیگر نیازی نیست با دفاتر مراجع تماس بگیرند می‌خواهی رد مظالم بدهی مقدم بر همه ارحامت است البته پدر و مادر نه اولاد نه آن‌ها واجب النفقه‌ی ما هستند پدر پدر بزرگ مادر مادر بزرگ اولاد من نوه‌ی من واجب النفقه هستند این پیغمبر می‌گوید این‌ها را این‌ها تکلیف ما است اما رد مظالم می‌خواهی بده به خویشاوندان اگر در هیچ کدام از این‌ها نبود بده به دیگری یکی از مواردی که واقعا برای من عجیب بود در این سال‌های سمت خدا تقدیر و تشکر می‌کنم این همه لطف و محبت بود خدا می‌داند آن چیزی که به ما انرژی می‌دهد محبت بینندگان است همه‌ی دوستان من که خدا شاهد است خودم را کمترین می‌دانم ولی همه‌ی دوستان از قم می‌آیند تهران یک روز می‌آیند تمام وقتشان گرفته می‌شود تمام هفته فکرمان درگیر سمت خدا است به قول حاج آقای فرحزاد من یک جا می‌خواهم بروم منبر یک ماه بروم منبر به اندازه‌ی یک جلسه‌ی سمت خدا فکرم مشغول نمی‌شود انرژی نمی‌گیرد ایشان از بس حافظه شان خوب است یک ماه می‌تواند منبر برود.
شریعتی: من به حاج آقای عالی گفتم شب‌هایی که سمت خدا داریم ساعت یک دو می‌خوابم ایشان فرمود تو دو ساعت می‌خوابی من خوابم نمی‌برد من دیشب کتابخانه بودم رفقا دوازده آمدند نگاه کردند گفتند تعطیل است گفتم آن هفته سمت خدا گفتم که شما من را بیرون کردی اگر امشب هم بیرون بکنی این هفته هم می‌گویم گفتند نه پس بنشین اگر موافقی برویم همه‌ی دلخوشی ما به چه است؟ به آن تاثیر است یکی از موضوعاتی که خیلی اثر گذاشت بحث آزادی زندانیان بود حمایت از زندانیان بدهکار بود من تعجب می‌کنم خیلی طرح در سمت خدا مطرح کردیم ولی هیچ طرحی به اندازه‌ی این طرح مردم استقبال نکردند پانصد هزار تومان آن وقت از مراجع اجازه گرفتیم از سهم امام بگیرند آن قدر مردم مراجعه کردند من تقاضا می‌کنم این‌ها باز هم یادشان باشد بروند پیگیری بکنند یک طرحی بحث مراعات حال مستاجرین بود که آن هم خیلی استقبال شد هنوز به من می‌گویند بعد از آن حرفی که شما مطرح کردید مراعات کردیم از مستاجر چیزی نگرفتیم باز هم اگر از این کارها بینندگان انجام دادند به ما بگویند.
شریعتی: یکی از طرح‌های موفق که در برنامه‌ی سمت خدا رقم خورد تلاوت روزانه یک صفحه قرآن کریم بود.
حاج آقا حسینی: طرح آقای دکتر رفیعی بود صادقانه عرض کنیم بسیاری از این طرح‌ها را جناب آقای رکنی می‌پزند آماده می‌کنند به اسم ما کارشناسان تمام می‌شود.
شریعتی: مشرف می‌شویم محضر قرآن کریم صفحه‌ی 78 را با هم تلاوت می‌کنیم آیات هفتم تا یازدهم سوره‌ی مبارکه‌ی نسا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ﴿٧﴾ وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٨﴾ وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّـهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ﴿٩﴾ إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا ﴿١٠﴾ يُوصِيكُمُ اللَّـهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا فَرِيضَةً مِّنَ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿١١﴾
ترجمه:
برای مردان از آنچه پدر و مادر و نزدیکان [پس از مرگ خود] به جای می‌گذارند سهمی است؛ و برای زنان هم آنچه پدر و مادر و نزدیکان به جای می‌گذارند سهمی است، اندک باشد یا بسیار، سهمی است لازم وواجب. (۷) چون هنگام تقسیم کردن ارث، خویشاوندان و یتیمان و مستمندان حاضر شدند، چیزی از آن را به ایشان بدهید، و با آنان سخنی شایسته و پسندیده گویید. (۸) و کسانی که اگر فرزندانی ناتوان پس از خود به جای می‌گذارند، بر آنان [از ضایع شدن حقوقشان] بیم دارند، باید [از اینکه حقوق یتیمان دیگران را ضایع کنند] بترسند. پس لازم است [نسبت به شأن یتیمان] از خدا پروا کنند، و [درباره آنان] سخنی درست و استوار گویند. (۹) بی‌تردید کسانی که اموال یتیمان را به ستم می‌خورند، فقط در شکم‌های خود آتش می‌خورند، و به زودی در آتش فروزان در آیند. (۱۰) خدا شما را درباره [ارث] فرزندانتان سفارش می‌کند که سهم پسر مانند سهم دو دختر است. و اگر [میراث برانِ میّت] دخترند و بیش از دو دختر باشند، سهم آنان دو سوم میراث است؛ و اگر یک دختر باشد، نصف میراث سهم اوست. و برای هر یک از پدر و مادر میّت چنانچه میّت فرزندی داشته باشد، یک ششم میراث است؛ و اگر فرزندی نداشته باشد، و [تنها] پدر و مادرش ارث می‌برند، برای مادرش یک سوم است [و باقی مانده میراثْ سهم پدر اوست] و اگر میّت برادرانی داشته باشد، سهم مادرش یک ششم است. [همه این سهام] پس از وصیتی است که [نسبت به مال خود] می‌کند، یا [پس از] دَیْنی است [که باید از اصل مال پرداخت شود.] شما نمی‌دانید پدران و فرزندانتان کدام یک برای شما سودمندترند [بنابراین اختلاف سهم ها، شما را نگران نکند و موجب اعتراض نشود]. [این تقسیم بندی] فریضه‌ای از سوی خداست؛ زیرا خدا همواره دانا و حکیم است. (۱۱)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: آن وقتی که حاج آقای حسینی در مورد طرح خادم معنوی صحبت کردید حاج آقای ماندگاری این طرح را ارائه دادند کلام نورانی حاج آقای مهندسی که گفتند بیاییم دیوارهای حرم را توسعه بدهیم خدا رحمتشان بکند هر کسی هر جایی است یک روز در سال دو روز در سال روزهای ویژه و متمایزش را به نام حضرت رضا به نام یکی از حضرات معصومین به مردم خدمت بکند به نام آن‌ها شاید ما این طرح‌ها را اگر چه مکرر یاد آوری نمی‌کنیم ولی یک جایی نوشته باشیم و ثبت بکنیم این روز‌ها روزش است خدمت بکنیم.
حاج آقا حسینی: اگر ما هر روز یاد مرحوم مهندسی باشیم باز هم کم است من هنوز فراوان می‌بینم کسانی که می‌گویند ما با نوای دلنشین آقای مهندسی به سمت خدا آمدیم خیلی موثر بود کلام ایشان من چند روز پیش صبح زود مسجد جمکران مشرف بودم ساعت پنج شش صبح بود دیدم از بلندگوهای مسجد جمکران سخنرانی آقای مهندسی را پخش می‌کنند به قدری لذت بردم اگر قدردانی نکنیم یکی از حرف‌هایی که باید تاکید کنیم قدردانی است عزیزانی که بودند به گردن ما حقی دارند پدری مادری مرحوم آیت الله بهجت روز آخر در تخت بیمارستان بودند دکتر آمده بود معاینه بکند به دکتر فرموده بودند تو پسر فلانی نیستی؟ گفته بود چرا شما از کجا می‌شناسید فرموده بود من از کودکی دعایم تمام کسانی که از کودکی برای من طبابت کردند همه را دعا می‌کنم به نام دعا می‌کنم مشهد مشرف می‌شدند امسال که مشرف می‌شدند می‌گفتند برویم تمام صاحب خانه‌هایی که سال‌های قبل مستاجرشان بودیم سر بزنیم این روحیه‌ی قدرشناسی را یادمان نرود. عروس خانم‌ها زنگی اگر زدند که هیچ اگر نزدند زنگی بزنند داماد‌ها به مادر زن‌ها محبت و صفا و صمیمیت باشد مادر شوهر‌ها مادر زن‌ها گوش نکنند فقط می‌خواهم به عروس داماد‌ها بگویم این مادر شوهر یک وقت از دستت می‌رود بالاخره بعد غصه می‌خوری پیرزن بنده‌ی خدا هفتاد هشتاد ساله است خدا عمر طولانی بدهد ولی از دست می‌رود بعد می‌گویی کاش قدر می‌دانستم کاش خدمت می‌کردم یک سری می‌زدم قدردانی بکنیم او دخترش را در اختیار شما گذاشته.
شریعتی: خوب خوبش این است که احترام دو طرفه باشد.
حاج آقا حسینی: بله متقابل باشد آیه‌ی دومی که تلاوت شد «وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى» در مورد تقسیم ارث است من از این فرصت استفاده می‌کنم یکی از طرح‌های بسیار خوبی که باور بفرمایید هر تریبونی بعد از سمت خدا در اختیارم قرار گرفت بعد از سمت خدا شروعش سمت خدا بود بحث وصیت بود گفتم باید وصیت داشته باشیم نداشتنش چه ضرر‌هایی دارد غیر از این که جزوه‌ای شد چاپ شد حرم حضرت معصومه حرم امام رضا هر کجا رفتم گفتند چقدر تکراری منبر می‌روی گفتم این قدر تکرار می‌کنم یاد کنم از حاج آقای قرائتی ایشان می‌فرمودند گاهی یک حرف را آن قدر باید گفت تا جا بیفتد باید این قدر بیفتیم تا یادمان بیفتد وصیت نامه داشته باشیم آقای محترم تو از دنیا بروی خانمت با یک هشتم ارثی که به او می‌رسد او هم طبق فتوای مشهور فقها از زمین ارث نمی‌برد از هوایی فقط ارث می‌برد این بنده‌ی خدا بیچاره آواره می‌شود در زمان حیات خودت بیا بحث واگذاری منافع خانه را وصیت بکن بعد از مرگت تا این خانم زنده است در این خانه بنشیند بچه‌ها حق نداشته باشند بیرونش بکنند خیلی موثر است تا آخر عمر سرگردان نشود این به نظر من یکی از چیزهایی است که در ذهن من مانده است.
شریعتی: خیلی خوب یکی از طرح‌ها این بود اعیاد را در بچه هایمان پر رنگ بکنیم بحث نامگذاری حضرت خدیجه و اسامی نیکو را داشتیم یک گزارشی در ایام میلاد نبی مکرم اسلام بود یکی دو سال گذشته با حاج آقای فرحزاد رفتیم به یکی از مدارس با بردن شیرینی و کتاب و هدایا بچه‌ها خیلی خوشحال شدند امسال هم این کار را انجام دادیم بخش‌هایی اش آماده است ببینیم برمی‌گردیم. شیرینی این خاطره هنوز در کام ما است می‌دانیم خیلی‌ها دیروز این کار را کردند ولی اگر به هر دلیلی موفق نشدند فردا را از دست ندهند.
حاج آقا حسینی: یک روز کم است حداقل باید ده روز برای ولادت پیغمبر امام صادق جشن بگیریم مسیحیان عالم چه کار می‌کنند؟ تا یک ماه بعد از ولادت عیسی مسیح جشن و چراغانی شان برقرار است برای پیغمبر خاتم و رحمت خیلی باید تلاش بکنیم. یکی از بحث‌هایی که دغدغه‌ی بینندگان بود یکی از دوستان از لندن همان روز که من گفتم به من زنگ زد گفت من این برنامه را دیدم چقدر نکته‌ی قشنگی گفتید چون روز ولادت پیغمبر است از سیره‌ی پیغمبر می‌گویم عبدالله بن مسعود می‌گوید وقتی ما سه صف نماز می‌ایستادیم پیغمبر یَمسَح مَنَاکِبَنَا فِی الصَّلَوة (جامع احادیث الشیعه ، ج 6 ، ص 470) حضرت دست می‌گرفت به شانه‌های ما صف‌های نماز ما را مرتب می‌کرد پیغمبر خدا موقع نماز با دست مبارک می‌آمدند اگر صف‌ها نامرتب بود منظم می‌کردند الآن جامعه‌ی ما جامعه‌ی نبوی است نظم و نظام در کشور ما نبوی است؟ آن چیزی که پیغمبر می‌خواست است؟ جلسه می‌گیرند ساعت چهار می‌گوید خودمان خبر داریم می‌گوییم چهار فکر نکنم پنج و نیم زودتر شروع شود این نظم و نظام در زندگی‌های ما یک طرف آن چیزی که من خیلی غصه می‌خورم اعتراف می‌کنم صادقانه غصه می‌خورم یک روزی چرا من این را نگفتم تاکید نکردم یک روزی که نباشم‌ای کاش این حرف را بیشتر گفته باشم ما حتی در یک رانندگی مان اگر از من بپرسند مهم ترین غصه‌ی شما چیست در زندگی اجتماعی می‌گویم مهم ترین غصه‌ی من این است صبح که از خانه می‌آیم بیرون این وضع حوادث تصادفات را نبینم بخش اعظمش به بی‌نظمی ما برمی‌گردد در سال حدود بیست هزار تلفات داریم ده برابر این مجروح و معلول داریم یعنی سالی بیست هزار انسان از بین می‌روند بیشتر این‌ها سرپرست خانواده اند خانواده‌ها به هم می‌پاشد و دویست هزار معلول کشوری مثل سوئد را مثال نزدیم؟ عزیزان کمک بکنند رسانه کمک بکند من یک وقت در همین کشورهای اروپایی که خیلی منظم هستند رانندگی می‌کردم رسیدیم به خط عابر پیاده کسی می‌خواست رد شود ترمز کردم عابر رد شود یک دوستی کنار دست من نشسته بود سال‌ها آن جا زندگی می‌کرد گفت خدا به تو رحم کرد پلیس سر چهار راه نبود و الا جریمه حسابی می‌شدی گفت چه جریمه‌ای ایستادم گفت نباید بیایی لب خط بایستی قانون می‌گوید شما باید از پنجاه صد متر عقب تر سرعت را کم بکنی آرام آرام این عابر پیاده با خیال راحت از خط عبور بکند آب در دلش تکان نخورد شما آمدی جلوی خط توقف کردی شاید این ترسیده باشد شاید با نگرانی رفته باشد اصلا این حرف‌ها فکاهی است پیش ما آمار دادند این آمار رسمی است ما ده میلیون موتور سوار داریم هشت میلیون اش بیمه ندارد آن وقت حادثه پیش می‌آید طرف زندان می‌افتد آن که کشته شده یک جور آن معلول آن زندانی یک جور پیامبری که شانه‌ها را می‌گرفت می‌فرمود صف نمازتان مرتب باشد این وضعیت است.
شریعتی: این وضعیت واقعا برازنده‌ی جامعه‌ی ما که مدعی هستیم پیرو نبی مکرم هستیم این همه توصیه و سفارش به نظم کردند نیست.
حاج آقا حسینی: من هر روز وقتی می‌روم بیرون این تخلفات حوادث تلفات معلول‌ها کشته‌ها زخمی‌ها خانواده‌هایی که درگیر می‌شوند خیلی غصه می‌خورم مثال می‌زنم می‌خواهم بگویم ما مقصر هستیم مردم مقصر هستند رسانه مقصر است این کمربند ایمنی در ماشین‌ها جدی شد یا نشد؟ جدی شده تقریبا نود درصد چطور این را توانستیم انجام بدهیم؟ در برابر بقیه‌ی حوادث نمی‌توانیم؟ شاید بگویند شما سمت خدا هستید؟ یا صندوق قرض الحسنه یا راهنمایی رانندگی یا وام ازدواج سمت خدا یعنی همین سمت خدا یعنی دغدغه‌ی همه‌ی مشکلات جامعه را داشته باشد. یک آقایی به من زنگ زد گفت من سرطان داشتم در بیمارستان شب این دعا را خواندم شفا گرفتم می‌گفت غوغایی شد که بقیه ریخته بودند که شما چه خواندید؟ دعای سیدالشهدا را. بِحَقِّ يسَّ وَالْقُرْآنِ الْحَكيمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ يا مَنْ يَقْدِرُ عَلى حَوآئِجِ السّآئِلينَ يا مَنْ يَعْلَمُ ما فِى الضَّميرِ يا مُنَفِّساً عَنِ الْمَكْرُوبينَ يا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومينَ يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ يا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغيرِ يا مَنْ لايَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى كَذا و كَذا