پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

94-10-22-حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی - معرفی پیغمبر در نهج البلاغه
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: معرفی پیغمبر در نهج البلاغه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 22-10-94

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

شریعتی: سلام عرض می‌کنم خدمت شما بینندگان محترم و حاج آقای حسینی خیلی خوش آمدید. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه‌ی بینندگان محترم دارم. اول ماه ربیع الثانی است امروز سه شنبه ان شاء الله عزیزان هم نماز اول ماه را یا خواندند یا می‌خوانند و هم صدقه‌ی اول ماه خیلی جالب است این‌ها فقط نماز و عبادت نیست هم نماز هم صدقه در روایات ما این‌ها در کنار هم آمده مثلا در لیلة الدفن هم نماز است هم صدقه است امروز هم که اول ماه است ان شاء الله عزیزان موفق هستند نماز اول ماه را بخوانند خیلی آسان است دو رکعت مثل نماز صبح است در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه توحید در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره‌ی قدر را می‌خوانند زمان نمی‌برد خیلی برای من جالب بود در بعضی از این کشورها که با این که فضا آن جا فضای دین داری خیلی سخت است یادم است می‌دیدیم دوستان آن قدر مومن متدین مقید به این مستحبات است اول ماه این به رفیقش می‌گفت نماز اول ماه را خواندی؟ یادآوری می‌کردند نه این که جلوی من تظاهر بکنند. صدقه هم یادشان نرود هم نماز هم صدقه قبل از نماز یا بعد از نماز روز اول ماه که امروز است صدقه فراموش نشود. فصل عقد‌ها و عروسی‌ها و جشن و شادی است هشتم ماه ربیع الثانی ولادت امام عسکری سلام الله علیه است باز هم همه‌ی کسانی که برنامه‌ی مراسم شادی دارند ان شاء الله در ربیع الثانی زودتر دست به کار شوند ما هم اعلام کردیم از طرف همه‌ی عزیزان کارشناس که همه‌ی جوانان بیایند ما عقدشان را بخوانیم هر کجا بگویند ما در خدمت هستیم برای خطبه‌ی عقد.

شریعتی: بحث ما در روزهای سه شنبه بحث نهج البلاغه و سیری در نهج البلاغه است داشتیم در زبان و کلام حضرت علی پیغمبر را می‌شناختیم ادامه‌ی فرمایشات ایشان را خواهیم شنید.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم رسیدیم به خطبه‌ی 26 نهج البلاغه به ترتیب بنا شد از اول نهج البلاغه شروع کنیم هر کجا که حضرت علی در مورد پیغمبر مطالبی داشتند توضیح بدهیم در خطبه‌ی 26 حضرت می‌فرمایند بَعَثَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ وَ أَمِیناً عَلَى التَّنْزِیلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ پیغمبر انذار می‌داد همه‌ی مردم عالم را و امین بود بر وحی الهی خیلی مفصل است من از این خطبه‌ی نورانی سه جمله را انتخاب کردم که در حقیقت حضرت علی دارند فضای بعثت را توضیح می‌دهند پیغمبر خدا در چه فضایی رسالتشان آغاز شد می‌رسند به این جا که مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَةٌ شما اهل صله رحم نبودید با ارحام خودتان پیوند خویشاوندی را قطع کرده بودید به این چیزها کاری نداشتید دوم تَأکُلُونَ أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ دنبال کسب‌های حرام بودید معاملات حرام بودید دنبال فساد رباخواری بودید جالب است من این را اشاره می‌کنم خیلی نکته‌ی لطیفی است وقتی پیغمبر خدا به رسالت مبعوث شدند آوای حضرت به همه جا رسیده بود که پیغمبری در مکه اظهار پیغمبری کرده گوشه و کنار شنیده بودند وقتی می‌خواستند بپرسند این پیغمبر چه کاره است حرفش چیست چه می‌گوید این آقای تازه آمده خیلی جالب است این نکته برای ما خیلی آموزندگی دارد حضرت علی به همین اشاره می‌کنند در چند جمله وقتی می‌خواستند پیغمبر را معرفی بکنند می‌گویند پیغمبری است که می‌گوید رباخواری حرام است معاملات حرامی که ما در فقه مان در دینمان داریم جلوی این‌ها را می‌گیرد کم فروشی نکنید گران فروشی نکنید پیغمبر را وقتی می‌خواستند معرفی بکنند امتیاز پیغمبر یکی این بود که با رباخواری مفاسد اقتصادی و معاملات حرام مبارزه می‌کند البته مسائل معنوی اخلاقی اجتماعی بود ولی اگر در چند جمله می‌خواستند معرفی بکنند یکی همین بود یکی هم این بود که شما کسانی بودید که پیوندهای خویشاوندی را رعایت نمی‌کردید نقطه‌ی مقابلش پیغمبر آمده بود مردم را به این پیوند دعوت بکند. یک وقت در یک جریانی مسلمان‌ها به پیغمبر گفتند فلان طایفه قصد حمله به ما دارد برویم عکس العملی نشان بدهیم به ما حمله نکنند حضرت فرمود نه با این‌ها کاری نداشته باشید این‌ها در میان عرب‌ها بیش از همه دنبال پیوند خویشاوندی هستند این‌ها سرآمد هستند یعنی اگر یک طایفه‌ای این مسائل را رعایت می‌کردند یک جهت امتیازی داشتند و این ویژگی مثبت بود ما تاریخ نمی‌خوانیم تاریخ خوب است اگر امروز ما این‌ها را رعایت نکردیم می‌شویم جاهلیت اگر صله رحم یادمان رفت رسیدگی به خویشاوندان یادمان رفت پیوندهای خویشاوندی را فراموش کردیم همان جاهلیت است یک جاهلیت مدرن است اگر امروز رباخواری در جامعه‌ی ما آمد همان جاهلیت است اگر بنا شد جامعه‌ی ما پر از رباخواری پر از قطع پیوندهای خویشاوندی باشد این همان است پیغمبر ممیزه اش امتیازش آمدنش آن چیزی که همه‌ی مردم خبر می‌دادند به همین چیزها بود این دو مطلب این که می‌خوانم یک عبارتی از مرحوم کلینی هم در کافی شریف است این خطبه را نقل کردند یَغُذُّو اَحَدَکُم کَلبِهِ، وَ یَقتُل وَلَدَه (شرح نهج البلاغه شوشتری، ص 5982) پیغمبر وقتی به رسالت مبعوث شدند جامعه‌ای بود که بچه هایشان را زنده به گور می‌کردند دخترانشان را زنده به گور می‌کردند این را همه شنیدند داستان را می‌دانند قرآن هم اشاره کرده به سگش می‌رسید ولی با فرزندش رابطه برقرار نمی‌کرد پیغمبر در این فضا آمده سگ برایش مهم بود حیوانش برایش مهم بود ولی بچه اش را زنده به گور می‌کرد امروز ما یک وقت می‌بینید گرفتار یک جاهلیت مدرن هستیم خیلی پیشرفته اش است ولی یادمان رفته اسمش را بگذاریم جاهلیت می‌گوییم قرن بیستم و تمدن کذایی امروز این چیزها در جامعه دیده نمی‌شود؟ امروز هم است کم اش هم زیاد است در حالی که یک عده گرفتار هستند واقعا محتاج نان شبشان هستند یک عده دلبستگی شان به حیوان است یک سگی را بغل بکنند بیایند ببرند یک کلاسی است برایشان اصراری روی کلام خودم ندارم اگر عزیزان بیننده یک نگاهی بکنند به زندگی که امروز چون این‌ها خیلی اش تقلیدی است غربی‌ها این چیزها در زندگی شان آمده ما به آن‌هایی که در این فکر‌ها هستند می‌گویم غرب اگر صنعت دارد اگر پیشرفت دارد اگر علم و دانش دارد که ما احترام می‌گذاریم به علم و دانش و صنعتش نه به خاطر این که با سگ انس گرفته در صنعت پیشرفت کرده اگر نظم و نظام دارد اگر صنعتش یک وقتی گفتیم شهید مطهری رضوان الله علیه می‌فرمود بعضی‌ها تصور می‌کنند اگر ما هواپیما از غرب می‌گیریم چون خودمان نداریم حتما باید نحوه زندگی سبک زندگی را هم از غربی‌ها بگیریم این خطای بزرگی است این‌ها در سبک زندگی اخلاق خانوادگی واقعا گرفتار هستند واقعا چیزی به اسم خانواده امروز در بیشتر کشورهای غربی نیست مفهومی ندارد واقعا این که می‌گویند خانواده فرو ریخته واقعا فرو ریخته من تحلیل ساده عرض می‌کنم اگر دوستان نپذیرفتند مفصل می‌گویم بعدا با اطلاعاتی که از نزدیک دیده ام. علت این که آن جا به حیوان اظهار علاقه می‌کند علت این که هر کجا می‌رود سگ دارد راست می‌گویند سگ حیوان وفاداری است وفا در سگ معروف است علت این که با این حیوان مانوس است چون وفا از خانواده از اولاد ندیده قطعا خلا وفا را می‌خواهد جبران بکند شک نداشته باشید واقعا امروز چیزی به اسم خانواده نداریم بروید آن جا ببینید کسی برود سراغ پدر مادر سری بزند احوالی بپرسد بینندگانی که از جام جم ما را می‌بینند تصدیق می‌کنند بیشتر سخن ما را رابطه بین پدر و مادر و فرزند نیست کاری ندارد فرزند تقریبا از نوجوانی جدا می‌شوند زندگی‌ها جدا می‌شوند از چهارده سالگی پانزده هفده سالگی خانه‌ی مستقل زندگی مستقل یادش می‌رود فراموش می‌کند نه در درد و غم آن‌ها شریک است نه در شادی‌ها و بالعکس واقعا بی وفایی می‌بینند این بی وفایی که از اولاد می‌بیند انتظار دارد وفا و نمی‌رسد به آن این وفا را در ارتباط با یک حیوان جبران می‌کند این امروز جاهلیت مدرن و پیشرفته است بینندگان یقین داشته باشند مطمئن باشند امروز واقعا غرب در سبک زندگی در مسائل خانوادگی در ارتباط با فرزندان به هم ریخته است شما ببینید ما تازگی شب یلدا را پشت سر گذاشتیم بلند ترین شب سال می‌شود مثالش در میان ما به این است که بروند خانه‌ی پدر بزرگ‌ها مادر بزرگ‌ها دور هم جمع شوند یک پدر مادر با سی چهل پنجاه تا نوه نتیجه می‌نشیند در غرب آمار‌ها را اگر خواستید دقیق می‌گویم در شب‌های بلند آمار خودکشی در غرب می‌رود بالا در شب‌های بلند زمستانی آمار خودکشی‌ها می‌رود بالا چون رابطه‌ای نیست رابطه‌ها خیلی سرد است می‌خواهد چهارده ساعت پانزده ساعت در برخی از کشورهای شمال اروپا گاهی هفده هجده ساعت طول شب است روزش می‌شود پنج ساعت در کشورهای اروپای شمالی آن وقت شب هجده ساله را با چه کسی می‌خواهد ارتباط برقرار بکند پدر ندارد مادر ندارد یا اگر دارد ارتباط ندارد خواهر و برادری نیست با همان حیوان وفا را از همان حیوان باید ببیند این جاهلیت این که حضرت علی دارد آن‌ها را مذمت می‌کند این مذمت ممکن است هر روز گرفتار هر جامعه‌ای باشد در زمان رسالت پیغمبر ایشان در فضایی به رسالت مبعوث شدند به سگشان می‌رسیدند ولی فرزندان را زنده به گور می‌کردند آن‌ها خطری که خودشان احساس می‌کند خطر خیلی جدی است در اروپا رشد منفی جمعیت است واقعا نگران هستند این که چهره‌ی انسان دوستانه بشر دوستانه از خودشان نشان می‌دهند ما مهاجر می‌پذیریم بخش عمده اش به خاطر رشد منفی جمعیتشان است می‌خواهند با پذیرش مهاجرین و اقدام این‌ها در خانواده‌های خودشان رشد منفی جمعیت را تامین بکنند یک فرزند دیگر چه بشود یک فرزند آن هم بعد از سی و سی و پنج سال به یک فرزند قانع هستند آن‌ها وقتی می‌آیند به کشورهای مثل ما وقتی می‌بینند یک کسی با پنج بچه است تعجب می‌کنند یک کسی می‌شود پنج اولاد داشته باشد ده اولاد داشته باشد دیوانه می‌شوند کسی را بگویند ده اولاد دارد نسلشان در خطر انقراض است آمارها را بهتر از من می‌دانید نسل اروپایی‌ها در خطر انقراض است خودشان آمار دادند گفتند اگر همین طوری ادامه پیدا بکند نسل ما در خطر انقراض است رسیدند به آن جایی که چاره‌ای ندارد چون خانواده از هم پاشیده چون رابطه بین پدر و مادر به هم ریخته چون بچه‌ها از چهارده سالگی زندگی شان زندگی جدایی است کاری ندارند با پدر مادر ناچار روی برودند به وفای یک حیوان می‌گویند این یک حیوان با وفا است وفایش بیشتر از اولاد من است این خطا فقط برای آن‌ها نیست جامعه‌ی ما را هم می‌تواند تهدید بکند «إِنَّ اللَّـهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» (رعد/ 11) ممکن است ما خودمان هم این کار را بکنیم ارتباطات ما اگر ضعیف شد حضرت علی سه جمله را تاکید کرده یکی قطع رحم است در زمان جاهلیت پیوند خویشاوندی معنا نداشت پدر مادر چیست برادر چیست امروز اگر در جامعه‌ی ما پیدا شود که متاسفانه زندگی‌های ماشینی گاهی همین طور است ماه می‌گذرد برادر برادر را نمی‌بیند اولاد ماه می‌گذرد پدر و مادرش را نمی‌بیند نمی‌رسد می‌گوید وقت ندارم شهر بزرگ است ترافیک است دو ساعت باید بروم بیایم زمان ندارم امکانات ندارم اگر خدای نکرده سه ویژگی است حضرت فرمود شما در زمان پیغمبر اهل صله رحم نبودید پیغمبر آمد این ارزش‌های اخلاقی را زنده بکند این ارزش‌های اخلاقی یادمان نرود اگر پیغمبر را خواستند معرفی بکنند در دو سه جمله با این حرف‌ها معرفی می‌کردند می‌گفتند پیغمبری است که می‌گوید به هم برسید پیغمبری است که می‌گوید رباخواری حرام است معاملات و فساد اقتصادی را حرام می‌داند و پیغمبری است که روی نسل و فرزندان و رابطه‌ی پدر و مادر و فرزندان تاکید دارد این‌ها عمده‌ی رسالت پیغمبر است بچه اش را می‌کشد بچه را زنده به گور می‌کرد ولی به سگش می‌رسید الآن ببینید چه فروشگاه‌های بزرگ فروشگاه‌هایی درست مثل این سوپر مارکت‌هایی که ما داریم البته ما از آن سوپرمارکت‌های بزرگ نداریم که فقط غذای حیوانات در آن داده می‌شود حیوان یک بخشی از زندگی شده آرایشگاه دارد رستوران دارد غذا دارد سوپر مارکت دارد نمی‌خواهم وارد جزئیات شوم یک وقتی از یکیشان سوال می‌کردم خیلی ناراحت بود در یکی از همین کشورهای اروپایی گفتم خیلی ناراحتی گفت بله سگی داشتم مریض شد می‌گفت من ده‌ها هزار دلار خرج بیماری اش کردم مثل انسان‌ها که بیمه دارند سگ هایشان بیمه دارند بیمارستان دارند بیمه دارند پزشک دارند ده‌ها هزار دلار خرجش کردم و از دنیا رفته از دستم رفته باور کنید این را صادقانه عرض می‌کنم سر قبر سرش گریه‌ای می‌کرد که ما برای نزدیک ترین نزدیکانمان شاید یک وقت نکنیم چرا؟ آن وفا را از اولاد ندیده رابطه‌ی پدر و مادر با اولاد قطع شده وقتی پدر و مادر از دنیا می‌رود شاید آن سگ اظهار محبتی بکند می‌بیند اولادش خیلی سختش است اگر بیاید در مراسم پدر و مادرش. یادم است یکی از همین خارجی‌ها رفته بود مراسم پدری که از دست داده بود وقتی برگشت سر کار گفت چه کار سختی بود این چیست که حالا ما پدرمان از دنیا رفته چه ضرورتی دارد من موقع دفن پدرم آن جا باشم چرا یک روز کارم را از دست بدهم همین برایش سخت بود انسان به این جا می‌رسد این یک بخشی بود البته ادامه دارد این خطبه من تقاضا می‌کنم بینندگان عزیز خطبه‌ی 26 ام را حتما نگاه بکنند چون حضرت تحلیلی دارد از حوادث بعد از رحلت پیغمبر فرمود پیغمبر با این سختی با این مشکلات در آن فضا رسالتش را انجام داد 23 سال بعد از 23 سال چه کرد؟ حضرت علی را جانشین خودش معرفی کرد حضرت فرمود وقتی پیغمبر از دنیا رفت نوبت به من رسید ولی فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلاَّ أَهْلُ بَيْتِي، فَضَنِنْتُ بِهمْ عَنِ المَوْتِ هیچ کسی را یاور نداشتم فقط اهل بیت من مانده بودند از این جمله استفاده می‌شود اگر حضرت علی بیش از این مقاومت می‌کردند جان اهل بیتشان در معرض خطر بود فرمود نخواستم این‌ها از بین بروند نخواستم جان این‌ها گرفته شود و صبر کردم آن جمله‌ی معروفی که وَصَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ الكَظَمِ0ـ،وَعَلىْ أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ العَلْقَمِ عین خلق است برای عزیزانی که اهل تحقیق و مطالعه هستند عرض می‌کنم عزیزانی که خطبه‌ی 26 را می‌بینند حتما کنارش نامه‌ی 62 را هم ببینند خیلی زیباست خیلی بیان می‌کند حضرت علی زیبا حوادث بعد از پیغمبر را فرمود فَوَاللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي وَلَا يَخْطُرُ بِبَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ قسم می‌خورد حضرت بحث ما نیست در حاشیه می‌گویم فرمود به خدا قسم به ذهنم خطور نمی‌کرد که بعد از پیغمبر حق من را بگیرند آن قدر روشن بوده آن قدر واضح بوده غدیر را پیغمبر تازه معرفی کرده فاصله‌ای نبود بین حادثه‌ی غدیر و رحلت پیغمبر هفتاد روز بوده غدیر که هجده ذی الحجه بوده 28 صفر از دنیا رفتند حضرت دو ماه زنده بودند با ده روز از ماه ذی الحجه هفتاد روز حضرت قسم می‌خورد به قلبم به ذهنم خطور نمی‌کرد که کسی حق ما را بگیرد بخش دیگری که حضرت علی به فضای بعثت اشاره می‌کنند خطبه‌ی 96 ام است این خطبه را یک اشاره‌ای کردیم در یک جلسه‌ای یک جمله اش باقی مانده دلم نیامد از این جمله بگذرم حضرت می‌فرماید دَفَنَ اللّهُ بِهِ الضَّغائِنَ، وَ اَطْفَأَ بِهِ النَّوائِرَ این را توضیح دادیم پیغمبر آمد کینه‌ها را خداوند به وسیله‌ی پیغمبر زیر خاک برد آن دعواها و جنگ‌های ده ساله و صد ساله ده‌ها ساله و صد‌ها ساله را تمام کینه‌ها را پیغمبر خاک کرد فتنه‌ها را خاموش کرد مردم را برادر قرار داد تا می‌رسد به این جا اَعَزَّ بِهِ الذِّلَّةَ وَ اَذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ عده‌ای که ذلیل بودند آن‌ها را عزیز کرد اما عده‌ای نه عزت‌های دروغین داشتند ابوجهل‌ها ابوسفیان‌ها عزت‌های دروغین را از آن‌ها گرفت ملاک عزت عوض شد ذیل همین خطبه دیدم داستانی را خدا رحمت کند مرحوم علامه شوشتری در کتابشان که قبلا اشاره کرده ام آورده ایشان حق بزرگی دارد به علم و دانش خیلی ایشان تلاش کرده شرح نهج البلاغه‌ی ایشان موضوعی است ترتیبی نیست معمولا نهج البلاغه‌ها به ترتیب است ایشان موضوعی شروع کرده از توحید بعد نبوت بعد امامت به امامت که می‌رسد تمام مطالبی که حضرت علی در مورد پیغمبر دارد همه را یک جا آورده امامت عامه و خاصه ذیل همین کلمه که ارزش‌ها در زمان پیغمبر عوض شد داستانی را ایشان نقل می‌کند خیلی داستان گویایی است می‌نویسد در زمان پیغمبر یک زنی سرقت کرد دزدی کرد زنی بود که موقعیتی داشت عبارت این است که اِنَّ قُرَیش قَد اَهَمَّهُم یک جمعیتی یک نفر نه یک جمعی آمدند خدمت پیغمبر که از پیغمبر خواهش بکنند چون این زن یک موقعیتی دارد در طایفه‌ای است و برای ما بد است که بگویند یک زن دزدی کرده بخواهند حد الهی را جاری بکنند بگویند پیغمبر صرف نظر بکند از حد الهی اسامة بن زید را واسطه کردند او خیلی پیش پیغمبر محبوب بود پیغمبر خیلی دوستش داشت گفتند از این محبوبیت استفاده بکنیم واسطه شویم پیغمبر از این حد الهی صرف نظر بکند وقتی اسامه آمد مطلب را گفت تَلَوَّنَ وَجهَ رَسُولُ الله رنگ چهره‌ی پیغمبر تغییر کرد فرمود اَتَشفَعُ فِی حَدٍّ مِن حُدودِ الله به خاطر اجرای یکی از حدود الهی تو آمدی شفاعت بکنی که من حد الهی را جاری نکنم؟ فهمید اشتباه کرده گفت یا رسول الله غلط کردم از خدا بخواه من را بیامرزد خودش فهمید حضرت شب که شد آمدند خطبه خواندند برای یک مورد که خواستند شفاعت بکنند که حد الهی جاری نشود شب آمد خطبه خواند سخنرانی کرد فرمود اِنَّما اَهْلَكَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ اَنـَّهُمْ كانوا اِذا سَرَقَ فيهِمُ الشَّريفُ تَرَكوهُ وَاِذا سَرَقَ فيهِمُ الضَّعيفُ اَقاموا عَلَيْهِ الْحَدَّ نهج الفصاحه، ح 943) علت نابودی اقوام گذشته این بود اگر آدمی که موقعیت داشت یک جرمی مرتکب می‌شد حد الهی را درباره‌ی او جاری نمی‌کردند اما کسی که ضعیف بود کسی را نداشت خلافی مرتکب می‌شد حد الهی را در مورد او جاری می‌کردند این علت نابودی اقوام گذشته است از من توقع نداشته باشید این که موقعیتی دارد زر و زور و جمعیتی دارد برای من فرقی ندارد بد نیست اشاره بکنم نامه‌ی 53 طولانی ترین نامه‌ی سیاسی است یعنی نامه‌ای است که به مالک اشتر عهدنامه‌ی مالک اشتر است حضرت به مالک اشتر می‌نویسد فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ ص يَقُولُ فِي غَيْرِ مَوْطِنٍ لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لاَ يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ اَلْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ پیغمبر نه یک بار نه دو بار مکرر این جمله را فرمود جامعه‌ای که ضعیف نتواند حقش را از قوی بدون لکنت زبان بگیرد اگر جامعه‌ای ضعفا نتوانند حقشان را بگیرند لکنت زبان پیدا نکند وقتی در برابر یک زورگو یا صاحبان قدرت قرار می‌گیرد که به او ظلم شده بتواند فریاد بزند و صدایش را بلند بکند حضرت جالب است می‌فرماید من از حضرت مکرر شنیده ام یک وقتی به این داستان اشاره کردیم الگوی این عدالت خود حضرت علی بوده است یک وقتی کسی آمد یهودی از حضرت علی شکایت کرد زمان خلیفه‌ی دوم بود خلیفه‌ی دوم حضرت علی را خواست گفت یهودی از شما شاکی است حضرت خانه نشین بود حضرت فرمود باشد می‌آیم ببینم چه می‌گوید وقتی آمدند نوبت تشکیل دادگاه شد خود خلیفه هم متصدی دادگاه بود به حضرت علی گفت قُم یَا اَبَا الحَسَن (مناقب خوارزمی، ص 98 – 97) بلند شو بنشین کنار این یهودی که ما دادگاه را شروع بکنیم رنگ حضرت علی تغییر کرد دادگاه که تمام شد خلیفه به حضرت علی گفت چه شد شما ناراحت شدی؟ فرمود نه ناراحتی من این است خیلی عجیب است امروز این را در دنیا می‌شود با افتخار گفت اگر عمل ما هماهنگ باشد حضرت فرمود کَنَّیتَنِی بِحَضرَةِ خَصمِی وَ المُسلم و الیهودی اَمامَ الحَق سِواء من ناراحتی ام از این نیست که چرا با یهودی من را بردی محاکمه کردی نه ناراحتی ام این است که چرا وقتی من را صدا زدی باید می‌گفتی قم یا علی نباید می‌گفتی یا ابا الحسن این احترام بیشتری است با کنیه صدا زدن احترام است مثل این که آدم کسی را با فامیلی صدا بزند چرا یهودی را با اسمش صدا زدی ولی من را با کنیه قاضی حق ندارد فرق بگذارد بین طرفین دعوا چون اسم او را گفتی اسم من را می‌گفتی یا او را با کنیه صدا می‌زدی من را هم با کنیه هر دو یکی. این دقایق زندگی پیغمبر و حضرت علی است خیلی جالب است حضرت علی یک قاضی را صبح نصب کرد ظهر برکنار کرد ابوالاسود دعلی ناراحت شد گفت آبروی ما رفت یک صبح تا ظهر ما لیاقت قضاوت بیشتر نداشتیم حضرت فرمود من قضاوتت را کنترل می‌کردم زیر نظر داشتم حضرت علی با آن اوج فرمان روایی شان بارها گفتیم مصر یک استان است مالک اشتر استان دار مصر بوده یمن یک استان حضرت علی سلام الله علیه بود با آن اوج قدرت و عظمت و گسترده قاضی را صبح نصب کرد ظهر عزل کرد مَا جَنَّیتُ و خِنتُ گفت من چه خطایی کردم من صبح تا ظهر جنایت کردم خیانت کردم؟ حضرت فرمودند زیر نظر داشتم إنِّى رَأیْتُ کلامَک یَعْلُو کلامَ خَصْمِک (مستدرک الوسائل، ج 17، ص 359) خودم دیدم وقتی داری طرفین دعوا را محاکمه می‌کنی صدایت بلند تر از صدای طرفین دعوا است علو کلام داری بر آن‌ها تو قاضی هستی بنشین ببین آن‌ها چه می‌گویند تو قضاوتت را بکن قاضی باید بنشیند حرف طرفین دعوا را بشنود قضاوت بکند حق نداری صدایت را بلند تر بکنی حق نداری علو کلام بر طرفین دعوا داشته باشی ان شاء الله امروزه هم همین طور است ما حاشیه نرویم که حاشیه هایش ضروری نیست. مثلا امروز یک قاضی که همه چیز در اختیارش است تریبون صوت در اختیارش است قدرت در اختیارش است می‌توانم من چون به این گروه علاقه دارم صدایم را بلند کنم برای گروه مقابل خودم؟ صبح نصب کرد ظهر برکنار کرد یک نصف روز قاضی بود فرمود صدایت نباید بلند تر باشد تو کارت فقط قضاوت است کار دیگری نداری چرا صدایت را بلند تر می‌کنی داد می‌زنی فریاد می‌زنی تو بنشین ببین آن‌ها چه می‌گویند قضاوتت را انجام بده.

شریعتی: خیلی ممنون صفحه‌ی 92 را امروز تلاوت می‌کنیم آیات 87 تا 91 سوره‌ی مبارکه‌ی نساء
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللَّـهُ لَا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ حَدِيثًا ﴿٨٧﴾ فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللَّـهُ أَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُوا أَتُرِيدُونَ أَن تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّـهُ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا ﴿٨٨﴾ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِيَاءَ حَتَّى يُهَاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿٨٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّـهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا ﴿٩٠﴾ سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأُولَـئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿٩١﴾
ترجمه:
خداست که هیچ معبودی جز او نیست. مسلماً شما را [از گورهایتان] به سوی [دادگاهِ حسابرسی] روز قیامت که هیچ شکی در آن نیست گرد می‌آورد؛ و راستگوتر از خدا در گفتار کیست؟ (۸۷) شما را چه شده که درباره منافقین دو گروه شده اید؟ [گروهی شفیع و طرفدار، و گروهی مخالف و دشمن آنان] در صورتی که خدا آنان را به کیفر اعمال ناپسندی که مرتکب شده اند [در چاه کفر و گمراهی] نگونسار کرده است. آیا می‌خواهید کسانی را که خدا [به خاطر اعمال ناپسندشان] گمراه کرده هدایت کنید؟ [ای پیامبر!] در حالی که خدا هر که را گمراه کند هرگز برای او راهی [به سوی هدایت] نخواهی یافت. (۸۸) آنان دوست دارند همان گونه که خود کافر شده اند، شما هم کافر شوید، تا [در کفر و ضلالت] با هم برابر و یکسان باشید. بنابراین از آنان دوستانی انتخاب نکنید تا آنکه در راه خدا [برای پذیرش دین] هجرت کنند؛ پس اگر [از هجرت] روی برتافتند [و به خیانت و جنایتشان بر ضد شما ادامه دادند] آنان را هر کجایافتید بگیرید و بکشید، و از آنان یار و یاوری نگیرید. (۸۹) مگر آنان که به گروهی که میان شما و ایشان پیمانی [چون پیمان متارکه جنگ یا پیمان‌های دیگر] است بپیوندند، یا در حالی که سینه هایشان از جنگیدن با شما یا قوم خودشان به تنگ آمده باشد به نزد شما آیند. و اگر خدا می‌خواست قطعاً آنان را بر شما مسلط می‌کرد، در آن صورت به طور یقین با شما می‌جنگیدند. پس اگر از شما کناره گرفتند، و با شما به جنگ برنخاستند، و پیشنهاد صلح و آشتی دادند، [به آنان تعدّی نکنید که] خدا در این صورت برای تجاوز به آنان راهی برای شما قرار نداده است. (۹۰) به زودی گروهی دیگر را می‌یابید که می‌خواهند [با پیمان متارکه جنگ] از ناحیه شما و قوم [مُشرکِ] خود ایمن و آسوده باشند، [ولی اینان به خاطر خباثت باطنشان نسبت به پیمان هایشان مورد اطمینان نیستند، به همین سبب] هر بار به فتنه [و جنگ با مسلمانان] دعوت شدند، با سر در آن فرو می‌افتند. پس اگر [از جنگ با شما] کناره نگرفتند، و پیشنهاد صلح و آشتی نکردند، و بر ضد شما دست [از فتنه و آشوب] برنداشتند، آنان را هر جا یافتید بگیرید و بکشید؛ آنانند که ما برای شما نسبت به [گرفتن و کشتن] آنان دلیلی روشن و آشکار قرار دادیم. (۹۱)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: اشاره‌ی قرآنی را بفرمایید
حاج آقا حسینی: «اللَّـهُ لَا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ حَدِيثًا» یکی از اسامی قیامت یوم الجمع است این آیه اشاره به آن نامه دارد در نهج البلاغه‌ی حضرت علی هم اشاره شده در خطبه‌ی 102 حضرت می‌فرماید وَ ذلِكَ يَوْمٌ يَجْمَعُ اللهُ فِيهِ الأَوَّلِينَ وَ الآخِرِينَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ روزی که خداوند همه‌ی خلق اول و آخر را در آن جا جمع می‌کند شکی نیست در آن روز خیلی جالب است آیه می‌فرماید چه کسی از خدا راستگو تر راستگویی آن قدر خوب است که خدا از خودش تعریف می‌کند که چه کسی از من راستگو تر است یعنی افتخار می‌کند این چیزهایی که ما می‌گوییم یک وقتی اشاره کردیم مثلا تقوا ما فکر می‌کنیم مردم خوب است متقی باشند خدا خودش را اهل تقوا معرفی کرده «هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ» (مدثر/ 56) در نماز عید هم می‌خوانیم اللّهُمَّ اَهْلَ الْكِبْرِيَاءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجوُدِ وَالْجَبَروُتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوي وَالْمَغْفِرَةِ خدا خودش را اهل تقوا معرفی می‌کند تقوا یعنی چه؟ یعنی این که آدم ظلم نکند «وَأَنَّ اللَّـهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ» (آل عمران/ 182) خدا ظلم نمی‌کند از ساحت خداوند ظلم دور است خدا خلف وعده نمی‌کند «إِنَّ اللَّـهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ» (آل عمران/ 9) تقوا یعنی چه؟ خدا دروغ نمی‌گوید. این جا یعنی چیزهای خوب خوب است خدا هم از خوبی‌ها بیان می‌کند می‌گوید من هم همین طور هستم من هم اهل تقوا هستم چه کسی از من راستگو تر چه کسی از من باتقوا تر تقوا به همین معنا یعنی ظلم نکردن خدا ظلم نمی‌کند

شریعتی: وقت در اختیار شماست
حاج آقا حسینی: در خطبه‌ی 94 حضرت علی در مورد پیغمبر خدا سخن می‌گوید می‌رسد به این جا حَتَّى أَفْضَتْ کَرَامَةُ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى إِلَى مُحَمَّدٍ ص فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ اَلْمَعَادِنِ مَنْبِتاً وَ أَعَزِّ اَلْأَرُومَاتِ مَغْرِساً مِنَ اَلشَّجَرَةِ اَلَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ وَ اِنْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ عِتْرَتُهُ خَیْرُ اَلْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ اَلْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ اَلشَّجَرِ نَبَتَتْ فِی حَرَمٍ وَ بَسَقَتْ فِی کَرَمٍ لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ وَ ثَمَرٌ لاَ یُنَالُ خداوند پیغمبرانی را به رسالت مبعوث کرد تا نوبت به پیغمبر اسلام رسید از بهترین معدن‌ها بود از آل ابراهیم بود حضرت می‌رسد به عترت پیغمبر حَتَّى أَفْضَتْ کَرَامَةُ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى إِلَى مُحَمَّدٍ ص فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ اَلْمَعَادِنِ مَنْبِتاً وَ أَعَزِّ اَلْأَرُومَاتِ مَغْرِساً مِنَ اَلشَّجَرَةِ اَلَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ وَ اِنْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ عِتْرَتُهُ خَیْرُ اَلْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ اَلْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ اَلشَّجَرِ نَبَتَتْ فِی حَرَمٍ وَ بَسَقَتْ فِی کَرَمٍ لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ وَ ثَمَرٌ لاَ یُنَالُ این یک افتخار است یکی از خوبی‌های انسان این است که هم خودش خوب باشد هم عترت و خانواده اش بهترین عترت‌ها را داشت إنِّي‌ تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي‌ أهْلَ بَيْتِي‌ (کافی، ج 1، ص 294) اگر بهتر از همه نبودند پیغمبر او را در کنار قرآن قرار نمی‌داد یکی کتاب یکی عترت. یعنی عترت در ردیف قرآن است خانواده اش بهترین خانواده بود لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ فروعش شاخه هایش خیلی طولانی است «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» (کوثر/ 1) خدا کوثر داده به پیغمبر این چیزی نبود که این ریشه تمام شود یک عبارتی دارد جالب این است فخر رازی از مهم ترین مفسرین اهل سنت است وقتی می‌رسد به تفسیر کوثر می‌گوید یکی از معانی کوثر حضرت فاطمه است این عبارت مال فخر راضی است می‌گوید فَانْظُرْ کَمْ قُتِلَ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ، ثُمَّ الْعَالَمُ مُمْتَلِئٌ مِنْهُمْ منهم کوثر یعنی این چقدر از فرزندان فاطمه را در طول تاریخ کشتند چقدر از سادات را در طول تاریخ کشتند ولی همه‌ی عالم پر است از فرزندان فاطمه بعد هم چه نسلی؟ فخر رازی می‌گوید چه نسلی؟ نسل تا نسل داریم نسلی ثُمَّ انْظُرْ کَمْ کَانَ فِیهِمْ مِنَ الْأَکَابِرِ مِنَ الْعُلَمَاءِ کَالْبَاقِرِ وَالصَّادِقِ وَالْکَاظِمِ وَالرِّضَا عَلَیْهِمُ السَّلَامُ وَالنَّفْسُ الزَّکِیَّهُ وَأَمْثَالُهُمْ (مفاتیح الغیب، ج 32، ص 313) ائمه‌ی اطهار این همه سادات در طول تاریخ سید رضی‌ها سید مرتضی‌ها این همه امام زادگانی که هستند. حضرت فرمود پیغمبر میوه‌ای دارد که هر کس نمی‌تواند به او دست پیدا بکند مگر این که حقانیت اهل بیت را بپذیرد تسلیم اهل بیت باشند به این میوه‌ها می‌رسند.‌ای کاش مجال بود سِیرَتُهُ القَصد و سُنَّتُهُ الرّشد را بیشتر توضیح می‌دادیم حضرت علی وقتی می‌خواهد پیغمبر را در چند جمله معرفی بکند قصد یعنی اعتدال میانه روی سیره‌ی پیغمبر اعتدال بود سنتش رشد و هدایت بود پیغمبر خدا در همه‌ی مسائل اعتدال را رعایت می‌کرد در عبادت در انفاق در همه‌ی زندگی در حالات حضرت است یک روایتی از خود پیغمبر است فرمود مَنْ خَالَفَ سُنَّتِی فَقَدْ ضَلَّ وَ کَانَ عَمَلُهُ فِی تَبَابٍ أَمَا إِنِّی أُصَلِّی وَ أَنَامُ وَ أَصُومُ وَ أُفْطِرُ وَ أَضْحَکُ وَ أَبْکِی (کافی ج 3، ص 136) هر کس با سنت من مخالفت بکند گمراه می‌شود بعد فرمودند نگاه نکنید هم نماز شب می‌خوانم هم می‌خوابم الآن جامعه‌ی ما یکی از گرفتاری‌های ما همین افراط تفریط‌ها است یا از این طرف یا از آن طرف یکی شب جمعه اش دعای کمیل صبح جمعه اش دعای ندبه است ظهر جمعه اش نماز جمعه است بعد از ظهر هم دعای توسل است شام جمعه هم زیارت آل یس و دعای سمات یک شبانه روز تمام دعا پس زن و بچه چه؟ آن‌ها حقی ندارند؟ یکی هم می‌بیند تمام شب و روز جمعه اش که حداقل به فکر عبادت و دعا و ثنایی باشد هیچ کاری ندارد حضرت می‌فرماید این طوری نیستم هم نماز شب می‌خوانم هم می‌خوابم یک روز روزه می‌گیرم یک روز روزه نمی‌گیرم می‌خندم گریه می‌کنم این که عده‌ای عبوس هستند یادم است چند روز پیش یک جایی بودم یک کسی خیلی بداخلاقی می‌کرد استناد کرد به این آیه گفت قرآن نخواندی؟ «فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» (توبه/ 82) کم بخندید گفتم بقیه‌ی آیه را بخوان این چطور برداشت است آیه در مورد اهل آتش است در مورد کفار است آن‌ها باید زیاد گریه بکنند کم بخندند به خاطر عذابی که در پیش دارند کی قرآن گفته مومن این طوری باشد پیغمبر فرمود من اعتدال دارم هم خنده هم گریه دارم هم نماز شب دارم هم خواب اعتدال در همه چیز در عبادت در کسب و کار در جامعه‌ی ما یک عده تن به کار نمی‌دهند یک عده سه شغله هستند واقعا کار خطرناکی است یک شغل دو شغل داشته باش تو وقتی بخواهی هفده هجده ساعت کار بکنی آرامشت چه؟ سوار تاکسی شدم یک راننده‌ای گفت ساعت چند است گفتم ساعت دوازده شب است گفت من از شش صبح پشت این فرمان بودم تا الآن می‌شود هجده ساعت کسی که هجده ساعت پشت فرمان تاکسی در شهر باشد با این گرفتاری‌ها و اعصاب خورد کنی این دوازده شب اگر برود خانه واقعا می‌تواند پدر مهربانی برای فرزندانش باشد؟ شوهر مهربانی برای همسرش باشد؟ الآن جامعه‌ی ما این گرفتاری را دارد البته شاید بینندگان پیام بدهند خبر نداری ما دو سه شغل هم می‌رویم باز اداره نمی‌شود حالا موارد خاص نادری اشکالی ندارد ولی می‌شود اگر خانم‌ها مخصوصا نقششان را خوب ایفا بکنند قناعت بکنند بساز باشند در زندگی من این را بگویم به خانم‌ها اگر این آقا می‌رود شغل دوم سوم تمام پول‌هایی که جمع می‌کند در آینده خرج بیماری‌های جسمی روحی شوهرت می‌شود بعد باید پول بدهد عمل دیسک گردن دیسک کمر آرتروز بیماری‌های روحی جسمی پیغمبر در همه‌ی زندگی اعتدال داشت سیره‌ی پیغمبر اعتدال بود. اِلهی بِحَقِّ یاسین وَالقُرآنِ الحَکِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَالقُرآنِ العَظیمِ یا مَن یَقدِرُ عَلی حَوائِجِ السّائِلینَ یا مَن یَعلَمُ ما فِی الضَّمیرِ یا مُنَفِّساً عَنِ المَکرُ وَ بینَ یا مُفَرِّجاً عَنِ المَغمُومینَ یا راحِمَ الشَّیخِ الکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفلُ الصَّغیرِ یا مَن لا یَحتاجُ اِلی التَّفسیرِ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد وَفعَل بی کذا و کذا. آخرین دعایی است که امام حسین به امام سجاد یاد دادند فرمودند یادگاری مادرم فاطمه سلام الله علیها است در گرفتاری‌های سخت بخوان امروز هم که اول ماه ربیع الثانی است ان شاء الله دعاها مستجاب شود.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group