پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

94-11-13-حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی - شرح خطبه‌ی 64 نهج البلاغه
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: شرح خطبه‌ی 64 نهج البلاغه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 13-11-94

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام عرض می‌کنم خدمت شما بینندگان محترم و حاج آقای حسینی خیلی خوش آمدید. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه‌ی بینندگان محترم دارم. امیدوارم همه شان در زیر سایه‌ی امام زمان عزت مند و سعادتمند باشند. عرض تبریک آغاز ایام الله دهه‌ی مبارکه‌ی فجر را دارم.
شریعتی: ما بی صبرانه منتظر هستیم که از سیره‌ی تربیتی امام علی علیه السلام بشنویم.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم خطبه‌ی 64 حضرت علی در مقدمه‌ی این خطبه شش دستور به همه‌ی مومنین می‌فرماید یک وَ اتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ بندگان خدا تقوا داشته باشید دوم وَ بَادِرُوا آجَالَكُمْ بِاءَعْمَالِكُمْ خیلی تعبیر لطیفی است بر مرگتان پیشی بگیرید یعنی زودتر برویم به استقبال مرگ؟ با چه پیشی بگیریم؟ با کار خوب اگر کارهای آدم خوب باشد دیگر مرگ برایش مهم نیست کی بیاید ما جلوتر هستیم اگر عمل انسان صالح باشد خدا رحمت کند مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله علیه فرمودند شبی که مرحوم آیت الله طالقانی می‌خواست از دنیا برود ما رفتیم در حجره اش ایشان شاگرد آیت الله شیخ مرتضی طالقانی بود به قدری سر حال شاداب بود تا دیر وقت فرمود بروید شب آخرم است فردا خبر مرگ من را می‌شنوید عین عبارت آیت الله بهجت است فرمودند صبح که آمدیم جنازه‌ی ایشان را دیدیم مثل عروس در حجله بود او پیشی گرفت دیگر برایش مهم نیست مرگ کی آمد سوم وَ ابْتَاعُوا مَا یَبْقَى لَكُمْ بِمَا یَزُولُ عَنْكُمْ باور می‌خواهد این‌ها باور کنید دنیا هر چه باشد از دست ما می‌رود هر چه در دنیا داشته باشیم درهم و دینار و ثروت همه تمام می‌شود با این دنیایی که زائل می‌شود آن چیزی که برایتان باقی می‌ماند را بخرید آخرتی بخرید که برای شما باقی می‌ماند با ثروت زائل چهارم وَ تَرَحَّلُوا فَقَدْ جُدَّ بِكُمْ آماده‌ی پرواز باشید آماده‌ی کوچ باشید خیلی با سرعت با شتاب با تندی به شما می‌گویند بروید جمع بکنید بساطتان را وَ اسْتَعِدُّوا لِلْمَوْتِ فَقَدْ اءَظَلَّكُمْ مرگ سایه بر شما انداخته سایه‌ی آدم که از او جدا نمی‌شود آماده‌ی چیزی باشید که سایه اش بالای سرتان است چه کسی از یک دقیقه‌ی دیگرش از سی ثانیه‌ی دیگرش خبر دارد؟ ششم وَ كُونُوا قَوْما صِیحَ بِهِمْ فَانْتَبَهُوا مثل آن گروهی باشید که صدایشان زدند و بیدار شدند می‌دانید بعضی‌ها را وقتی می‌خواهید صدا بزنید به سختی بیدار می‌شوند پدر مادر‌ها این گرفتاری‌ها را دارند بچه‌هایی که صبح می‌خواهند بروند مدرسه دو دسته هستند بعضی بچه‌ها را تا می‌گویی پسرم از خواب می‌پرد آماده است بعضی‌ها را مادر باید ده بار صدا بکند حضرت می‌فرماید از کسانی باشید که صدایشان زده اند بلند شده اند گفته اند ما آماده ایم باور کردند که دنیا جاودانه نیست با آخرت معامله کردند مبادله کردند وَ إِنَّ غَایَةً تَنْقُصُهَا اللَّحْظَةُ حضرت علی می‌فرماید یادتان باشد مرگ شما پایان عمر شما با لحظه‌ها کوتاه می‌شود هر لحظه یک قدم می‌روید جلو لحظه نگویید سال نگویید ماه ما الآن حساب عمرمان را سالانه می‌کنیم می‌گوییم یک سال گذشت نه لحظه‌ها کوتاهش می‌کند ساعت‌ها از بین می‌برد حضرت علی در کلمات قصار کلمه‌ی 74 می‌گوید نَفَسُ المَرءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ نفسی که انسان می‌زند هر نفس یک قدم به مرگ نزدیک می‌شود یعنی این که ما باور بکنیم ما معمولا یک تعبیری هم بعضی از شارحین نهج البلاغه عبارت قشنگی داشتند الآن اگر به کسی بگویی ما می‌خواهیم عمر چهل پنجاه ساله ات را از تو بگیریم می‌گوید این حرف‌ها چیست عمر است جان است عزیز است پنجاه سال عمر را از من بگیری؟ ابدا ولی اگر بگویی یک ساعتش را از بین ببریم به بطالت بگذرانی می‌گوید یک ساعت مهم نیست یک روز یک هفته اش هم مال شما ولی یادمان رفته این چهل پنجاه ساله از همین لحظه لحظه‌ها تشکیل شده خدا رحمت کند مرحوم نراقی از فقهای بزرگ شیعه است در کنار همه‌ی کتاب‌های فقهی از علمای بسیار با عظمت ما است یک مثنوی دارد به نام طاقدیس می‌گویند ایشان وقتی خسته می‌شد از کتاب‌های علمی و فقهی می‌رفت شعر می‌گفت یک مثنوی دارد خیلی هم شعرهای زیبایی دارد مال مرحوم نراقی است ایشان یک قصه‌ی خیلی زیبایی دارد خیلی مفصل است مجال نیست من اشعارش را بخواند می‌گوید کسی رفت سراغ گردو فروشی گردو می‌فروخت در گذشته گردو را بیشتر دانه‌ای می‌فروختند حالا هم است ولی در گذشته بیشتر بود گفت هزار تا گردو چند؟ گفت هزار تا ده درهم گفت این هزار تا ده درهم صد تا می‌خواهیم چند می‌شود یک درهم گفت صد تا نخواهیم ده تا بخواهیم چند گفت یک درهم را تقسیم کن یک دهم درهم می‌شود گفت ده تا هم نخواهیم یکی بخواهیم چند فروشنده در آن ماند یکی که قیمتی ندارد گفت از این که قیمتی ندارد یکی بده یکی گرفت رفت چند لحظه بعد آمد گفت از آن‌هایی که قیمت ندارد یکی به ما بده دفعه‌ی سوم که آمد گفت تو نقشه‌ای داری می‌خواهی همان هزار تا را تک تک بگیری الآن به ما بگویند یک ده دقیقه بنشین این برنامه سرگرمی را انجام بدهیم یک دقیقه یک ساعت یک روزمان چیزی نیست ولو یک روز هم دیر تر به یاد قبر و قیامت بیفتیم ولی یادمان رفته حضرت علی می‌فرماید همین ساعت ساعت‌ها لحظه لحظه‌ها از عمرمان کم کرده خدا رحمت کند علامه طباطبائی رضوان الله علیه در حالات ایشان می‌خواندم شهید آیت الله قدوسی داماد ایشان بوده فرمودند علامه وقتی تفسیر المیزان را می‌نوشتند برگه هایش را می‌دادند به ما ما می‌بردیم چاپ خانه صد صفحه دویست صفحه می‌دادند به ما ما می‌بردیم چاپخانه ما برگه‌ها را از علامه می‌گرفتیم می‌دیدیم نقطه گذاری نکرده گفتیم چرا فرمودند بدهید به کسی که وقت دارد بیکار است نقطه بگذارد گفتیم شما خودتان که می‌نویسید نقطه اش را هم بگذارید من این داستان را خواندم خیلی در من اثر گذاشت علامه به شهید آیت الله قدوسی فرموده بود من حساب هایش را کردم دیدم اگر بخواهم هر ورقی را نقطه بگذارم سه دقیقه از من وقت می‌گیرد من وقت ندارم بدهید یک آدمی که کار ندارد او این کار را انجام بدهد من همه‌ی ما چه کسی روی سه دقیقه وقتش حساب باز می‌کند؟ می‌گوییم‌ای داد بی داد سه دقیقه بی خود نشستیم پای این برنامه مفید نبود فضاهای مجازی چقدر می‌خواهیم؟ اصلا برای ما مهم نیست من یک وقتی گفتم همین رسانه وقتی یک سریالی پخش می‌کند تمام می‌شود آخرش می‌نویسد تهیه شده در بخش فیلم سریال و سرگرمی یعنی یک کار رسانه سرگرمی است خب باشد یک وقت پیرمرد باز نشسته‌ی هفتاد هشتاد ساله‌ای است کار مفیدی نمی‌تواند انجام بدهد می‌گوید بنشینم سرم گرم شود اما یک جوان چه؟ حضرت علی می‌فرماید لحظه‌ها عمر را از بین می‌برد وَ تَهْدِمُهَا السَّاعَةُ لَجَدِیرَةٌ بِقَصْرِ الْمُدَّةِ مهم این است که آدم یادش باشد که این زمان خیلی کوتاه است تا می‌رسد به این جا فَاتَّقَى عَبْدٌ رَبَّهُ نَصَحَ نَفْسَهُ وَ قَدَّمَ تَوْبَتَهُ وَ غَلَبَ شَهْوَتَهُ حضرت چهار وظیفه تعیین می‌کند حالا ما فهمیدیم به سرعت به مرگ نزدیک می‌شویم تکلیف ما چیست؟ باز همان سفارش تقوا داشته باشد خودش خیر خودش را بخواهد نصیحت خیرخواهی اندرز خود آدم به خودش داشته باشد وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ (بحارالانوار، ج 72، ص 65) در روایات است توبه اش را مقدم بدارد امروز فردا نکند و بر شهوت‌ها غلبه بکند چرا؟ خیلی تعبیر تکان دهنده‌ای است فَإِنَّ اءَجَلَهُ مَسْتُورٌ عَنْهُ چرا زود توبه بکنیم؟ حالا بعدا توبه می‌کنیم چه عجله‌ای است؟ حضرت می‌فرماید اجلت پنهان است معلوم نیست یک حدیثی در توحید مفضل است این حدیث مفصل است که امام صادق به مفضل بیان کرد یک فرازش این است حضرت فرمود مفضل می‌دانی چرا خدا تاریخ مرگ را از ما مخفی کرده؟ آقا کاش می‌دانستیم حضرت فرمود نه اگر ما خبر داشته باشیم مرگ ما کی است دو حالت دارد یا خبر داریم که به همین زودی است به ما خبر بدهند هفته‌ی دیگر یک ماه دیگر از غصه دق می‌کنیم زندگی تلخ می‌شود اگر نزدیک باشد و اگر دور باشند خبر داشته باش پنجاه سال دیگر می‌گوییم اوه طغیان می‌کنیم چه طغیانی می‌گوییم ما چهل و نه سال وقت داریم سال آخر آدم می‌شویم حضرت می‌فرماید یادت باشد فَإِنَّ اءَجَلَهُ مَسْتُورٌ عَنْهُ وَ اءَمَلَهُ خَادِعٌ لَهُ وَ الشَّیْطَانُ مُوَكَّلٌ بِهِ آرزوها فریبش می‌دهد یکی هواهای نفسانی ماست یکی وسوسه‌های شیطانی یک داستانی می‌دیدم خیلی برایم جالب بود خدا رحمت کند من در بحث نهج البلاغه از دو کتاب همیشه استفاده می‌کنم حق اش هم است این جا تجلیل و تقدیر بکنم یکی شرح مرحوم شیخ محمد تقی شوشتری که مرد بسیار بزرگی بود مزارش در شوشتر الآن زیارت گاه است یکی هم پیام امام شرح نهج البلاغه‌ی آیت الله مکارم شیرازی پانزده جلد است یک وقتی معرفی کردیم این دو را من حتما می‌بینم شرح‌های دیگر را هم می‌بینم اما این دو را حتما در مورد وَ الشَّیْطَانُ مُوَكَّلٌ بِهِ مرحوم شوشتری یک داستانی نقل کرده شیطان حواسش به ما است فکر نکنیم شیطان کسی را استثناء می‌کند می‌گوید یک وقتی حضرت موسی در طور بود در مناجات وقتی که موسی در میقات بود « وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً» (اعراف/ 142) موسی نبی الهی آن هم در مناجات آن هم در طور شیطان رفت سراغش برای وسوسه اش حضرت موسی فرمود که شیطان ببینم اتطمع فی و انا فی هذا المقام؟ قال: نعم! کما طمعت فی ابیک آدم و هو فی الجنه (شرح نهج البلاغه شوشتری، ص 1250) این جا هم به من طمع داری می‌دانی من کجا هستم می‌دانی در میقات آمدم در کوه طور هستم در مناجات آمدم مهمان خاص خدا هستم این جا هم به من طمع داری؟ شیطان یک جوابی داد تکان دهنده است پدرت آدم در بهشت بود به او طمع کردم و کارش را انجام دادم او که چیزی نیست جد همه‌ی شما آدم در بهشت بود من رفتم سراغش بالاخره وسوسه‌ی شیطان بود من ملک بودم و فردوس برین جایم بود گرفتار شدم به موسی گفت این جا که چیزی نیست ما در بهشت رفتیم سراغ آدم من می‌خواهم این را بگویم این که حضرت علی می‌فرماید وَ الشَّیْطَانُ مُوَكَّلٌ بِهِ گاهی ما می‌گوییم شیطان به ما زورش نمی‌رسد اگر باور بکنیم موسی را در میقات شیطان رفت سراغش و طمع کرد آن وقت فکر نکنیم اگر من عالم هستم اگر من روحانی هستم اگر من امام جماعت هستم اگر من هیئتی هستم اگر من حزب اللهی هستم اگر من مذهبی هستم اگر من نماینده‌ی مجلس هستم اگر من آیت الله هستم هر چه هستم اگر صف اول مسجد هستم ما هنوز به مقام طور موسی و مناجات و میقات موسی که نرسیده ایم آن جا رفت سراغش گفت این جا هم احتمال می‌دهی من وسوسه‌ی تو را بپذیرم؟ یُزَیِّنُ لَهُ الْمَعْصِیَةَ لِیَرْكَبَهَا وَ یُمَنِّیهِ التَّوْبَةَ از کارهای شیطان این است که معصیت را زینت می‌دهد جلوه می‌دهد تا انسان برود سراغ گناه و برای توبه امروز و فردا می‌کند عجله‌ای نیست لِیُسَوِّفَهَا سوف سوف بگوید دیر نیست زمان است خیلی مفصل است کلام حضرت من یک جمله‌ای را اشاره می‌کنم حضرت علی در این فراز پایانی باز یک جمله‌ی تکان دهنده‌ای دارد می‌فرماید مواظب باشید نَسْاءَلُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اءَنْ یَجْعَلَنَا وَ إِیَّاكُمْ مِمَّنْ لاَ تُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ وَ لاَ تُقَصِّرُ بِهِ عَنْ طَاعَةِ رَبِّهِ غَایَةٌ وَ لاَ تَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدَامَةٌ وَ لاَ كَآبَةٌ از خدا می‌خواهیم من و شما را از کسانی قرار بدهد که نعمت مغرورش نکند هیچ نعمتی مغرورش نکند اگر خدا به او نعمت داد مغرور نشود و هیچ هدفی او را از بندگی خدا باز ندارد من در مورد این مِمَّنْ لاَ تُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ باز یک کلامی از حضرت علی است می‌گویم ما گاهی می‌گوییم نعمت که آدم را مغرور نمی‌کند یک تعبیری دارد حضرت علی در غرر الحکم است در نهج البلاغه نیست حضرت می‌فرماید يَنْبَغِي لِلْعَاقِلِ أَنْ يَحْتَرِسَ مِنْ سُكْرِ الْمَالِ وَ سُكْرِ الْقُدْرَةِ وَ سُكْرِ الْعِلْمِ وَ سُكْرِ الْمَدْحِ وَ سُكْرِ الشَّبَابِ فَإِنَّ لِكُلِّ ذَلِكَ رِيَاحاً خَبِيثَةً تَسْلُبُ الْعَقْلَ وَ تَسْتَخِفُّ الْوَقَار (غررالحکم، ح 875) عاقل باید از پنج مستی بر حذر باشد فکر نکنیم فقط آزمون ما به فقر است یک وقتی گفتیم آزمون به ثروت کمتر از آزمون به فقر نیست آزمون به ثروت آن آزمونی که پول دار‌ها دارند ثروت مند‌ها دارند آزمونشان کمتر از فقرا نیست فقیر آزمونش سخت است ایمانش را از دست ندهد ولی ثروت مند هم آزمونش سخت است با ثروتش چه می‌کند؟ فرمود انسان عاقل باید از پنج مستی بر حذر باشد مستی ثروت مستی قدرت آدم وقتی یک جایی دستش رسید فکر نکند دیگر همین است الآن در آستانه‌ی 37 امین سال پیروزی انقلاب هستیم چرا آن رژیم از بین رفت چون مست قدرت شده بود امام فریاد می‌زد می‌گفت من نمی‌خواهم تو را وقتی مثل پدرت وقتی از ایران بیرون کردم مردم جشن بگیرند باور نمی‌کردند مستی قدرت بود آن هفته آیه اش را خواندیم خدا می‌گوید من فرعونیان را نابود کردم فقط برای این که ببینند شما چه می‌کنید دنیا دار ابتلاء است آن‌ها مست قدرت شدند این خطر برای همه است شما را آوردم تا خدا ببیند شما چه می‌کنید مستی ثروت مستی قدرت مستی ستایش این‌هایی که قدرت دستشان است هر کسی مدح و ستایش بشنویم خودمان را گم می‌کنیم یک وقتی من گفتم گاهی ما منبری می‌رویم از منبر یک کسی می‌گوید یعنی به عمرم یک چنین منبری ندیدم می‌دانم دارد مبالغه می‌کند ولی آدم باز خوشش می‌آید می‌دانم بی خود می‌گوید یقین دارم بی خود می‌گوید چنین چیزی نیست ولی انسان تحت تاثیر قرار می‌گیرد مستی می‌آورد چهارم مستی جوانی اگر آدم غفلت بکند پنجم مستی علم گاهی آدم به دانش اش مغرور می‌شود از این دانش ات زکاتش را بده دست دیگران را بگیر هر چیزی زکاتی دارد تعبیر حضرت عجیب است می‌فرماید هر کدام از این‌ها بوی بدی دارد مستی قدرت بوی بدی دارد مستی مال بوی بدی دارد مستی جوانی بوی بدی دارد اگر آدم آن شامه را داشته باشد اگر آن قدر فرو نرفته باشد که یادش برود از خدا می‌خواهم که ما و شما را از کسانی قرار بدهد که هیچ هدفی او را از پایانی که در انتظارش است غافلش نکند وَ لاَ تَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدَامَةٌ وَ لاَ كَآبَةٌ یک طوری نباشد روزی که از دنیا رفت با غصه از دنیا برود آیات قرآن فراوان فراوان است کسانی که از دنیا می‌روند التماس می‌کنند « قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ» (مومنون/ 100-99) خدایا برگردیم حضرت علی می‌فرماید یک کاری بکنید از آن‌ها نباشید نه به ما بگوید می‌گوید از خدا می‌خواهم من هم آن طوری نباشم من و شما از کسانی نباشیم که وقت مردن حسرت بازگشت بکنیم آدم اگر حواسش نباشد غافل می‌شود چرا این قدر گفتند موعظه حضرت علی هر شب بدون استثناء من اطلاعاتم خیلی کم است از بینندگان خواهش می‌کنم اگر سراغ دارند مورد دومی بگویند که حضرت علی یک موعظه‌ای را هر شب تکرار کرده باشد یک منبر تکراری باشد می‌گویند چه خبر است پنج سال حضرت در کوفه بوده هر شب بدون استثناء برمی‌گشتند به طرف مردم این موعظه را تکرار می‌کردند تَجَهَّزوا رَحِمَکُمُ اللهُ (نهج البلاغه، خطبه 204) دنیا عیب ندارد باشد خوب است خیلی هم خوب است یک وقتی گفتیم قرآن یازده بار به جای این که بگوید مال گفته خیر به جای این که بگوید ان ترک مالا گفته « كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا» (بقره/ 180)گفته خیرا مال خوب است ولی حضرت فرموده توشه بگیرید وَ لاَ تَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدَامَةٌ وَ لاَ كَآبَةٌ کاری نکنید بعد از مرگ پشیمانی غصه پیدا بکنید من یک داستانی را می‌گویم این را مخصوصا می‌گویم این حرف ما به این معنا نیست که پس بساط را جمع بکنیم رو به قبله بکنیم معتکف مسجد شویم تا عزرائیل کی بیاید سراغ ما نه یک کاری بکنیم پشیمان نشویم من حرفم این است یک کتابی این روزها دستم رسید به نام اوراق الذهب ترجمه‌ی فارسی اش برگ‌های زرین است البته ترجمه نشده این موسسه‌ی شیعه شناسی سه جلد است نامه‌های علمای بزرگ را منتشر کرده می‌خواندم یک نامه‌ای دیدم از صاحب جواهر یکی از علمای بزرگ ما و آیت الله عظمی آشیخ محمد حسن نجفی است ایشان یک کتاب فقهی دارد به نام جواهر الکلام به قدری این کتاب مشهور شده می‌گویند صاحب جواهر این طوری معروف است امام رضوان الله علیه می‌فرمودند فقه ما باید فقه جواهری باشد یعنی فقهی که بر اساس این سبکی که این بزرگوار نوشته باشد خیلی برای من تکان دهنده بود ایشان 170 سال است از دنیا رفته کتاب فقهی اش جواهر الکلام 43 جلد است من به قطع به شما می‌گویم محال است دیشب و امشب و این شب‌ها فقیهی بدون مراجعه به کتاب ایشان یک بحث فقهی را باز بکند من به جرئت می‌گویم تقریبا محال است همه مراجعه می‌کنند 170 سال است حوزه‌های علمیه مهمان سفره‌ی این مرد بزرگ هستند خیلی هم زحمت کشیده برای این کتاب خیلی هم از وقتش خوب استفاده کرده در حالاتش است ایشان وقتی پسرش از دنیا می‌رود وقتی می‌خواستند فرزندش را غسل بدهند کفن بکنند تشییع بکنند ایشان می‌گوید تا شما بچه را غسل می‌دهید من یک چند صفحه‌ی دیگر از کتاب بنویسم فرزندش را غسل می‌دادند کتاب می‌نوشته این مردی که این طوری از فرصتش استفاده کرده این طوری از فرصتش استفاده می‌کرده ولی ببینید ما نداریم عالم دینی که فقط بگوید من کتاب بنویسم کاری به جامعه ندارم به من چه من باید کتابم را بنویسم در کتاب اوراق الذهب چندین نامه از ایشان منتشر شده که چه؟ ایشان نامه نوشته به افراد مختلف ایران جاهای دیگر هند شیعیان هند و پاکستان می‌خواسته آب نجف آب مناسبی نبوده آب شرب نجف آب مناسبی نبوده آب بدی بوده می‌خواسته از یک مسیر طولانی یک کانالی بزند آب برساند برای شهر نجف نامه نگاری می‌کند به شیعیان بزرگان هند و پاکستان و ایران 150 هزار روپیه از آن جا می‌گیرد فرهاد میرزا که در ایران بوده خبر می‌شود ده‌ها نامه منتشر شده که یک شخصیتی باز می‌گویم یک شخصیتی که موقع غسل بچه اش جواهر الکلام را می‌نوشته استاد کل فی الکل است شیخ انصاری یک شاگردش است شیخ انصاری با عظمت یک شاگرد این مرد بزرگ است این مردی که موقع غسل بچه اش کتاب می‌نوشته ده‌ها نامه نوشته وقت گذاشته سرمایه گذاری کرده خواهش تمنا کرده که آب مردم را آب شرب مردم را درست بکنید یعنی گرفتاری مردم آدم می‌تواند این طوری بار خودش را ببندد آن وقت جالب است کار ایشان تمام نمی‌شود از دنیا می‌رود بعد از وفات ایشان پسر مرحوم سید اصفهانی‌ها مسجد سید را می‌شناسند قبر مرحوم سید سید شفتی در کنار مسجد زیارت گاه است پسر ایشان می‌رود نجف کار این مرد بزرگ را ادامه می‌دهد یعنی یک عالم دین می‌گوید مردم گرفتار هستند بی تفاوت نیست از گرفتاری مردم این را می‌خواهم بگویم الآن این درد دل است گفتنش عیب ندارد الآن اگر شما خبر‌ها را رصد بکنید در سایت‌ها در روزنامه‌ها یک نگاهی بکنید ما هم نگاه می‌کنیم دیگر هشتاد درصد بحث‌های رسانه‌ها و سایت‌ها و خبر‌ها بحث‌های جناحی است که این جناح جلوتر است آن جلوتر است آن یکی تایید نشد این‌ها لیستشان را می‌دهند ما قطعا وظیفه داریم در انتخابات حضور پیدا بکنیم در هفتم اسفند این مسلم است بحثی نیست اما هفتاد هشتاد درصد خبر‌ها جناحی سیاسی است در حالی که باور من این است که با این پیامی که ما از مردم می‌بینیم اگر هشتاد درصد توجه رسانه‌های ما به مسائل جناحی و سیاسی این طوری است ولی به نظر من هشتاد درصد گرفتاری مردم این حرف‌ها نیست سیاست است وظیفه شان را باید انجام بدهند اما نه این دعواهای جناحی هشتاد درصد گرفتاری مردم گرفتاری اقتصادی گرفتاری اخلاقی است در خانه‌ها خانواده‌ها طلاق‌ها جدایی‌ها اقتصادی فرهنگی اخلاقی چرا امروز رسانه‌های ما که باید صدای مردم باشند این مردم این هستند ما چرا آن طرف داریم عمل می‌کنیم چرا یادمان نیست؟ مرجع تقلیدی که موقع غسل بچه اش کتاب می‌نویسد ولی برای آب یک شهر وقت می‌گذارد نامه می‌نویسد می‌رود می‌آید تا این مشکل را حل بکند آقای بروجردی رحمة الله علیه در خاطرات ایشان است در بروجرد یک زن می‌بیند دارد گریه می‌کند دست بچه هایش را گرفته سالی بوده که قحطی بوده نان نبوده ایشان به گریه می‌افتد می‌آید خانه بزرگان را دعوت می‌کند می‌گوید مشکل را باید حل بکنیم مشکل نان را حل می‌کند جوانان را جمع می‌کند می‌گوید نان در خانه‌ی مردم ببرید کارخانه‌ی تولیدی می‌زند کارخانه‌ی برق می‌زند یک عالم دین یعنی این نگاه دین یعنی این حضرت علی می‌فرماید کاری نکنید وقتی می‌روید پشیمان شوید‌ای کاش به جای این که این همه دعواهای جناحی باشد من این را بکوبم یک روزی گفتیم در آستانه‌ی انتخابات توپ خانه‌ها هدف قرار دادند در حالی که چقدر در مورد آبروی مردم سفارش شده به جای این که هشتاد درصد بگذاریم روی آن یک کمی به فکر مسائل اقتصادی باشیم خواستم اشاره بکنم بینندگان یقین داشته باشند ما تک تک پیام هایشان را می‌خوانیم آیا واقعا مشکلاتی که نوشتند در آن خانواده یک نفر نیست به داد آن‌ها برسد در همسایه‌ها یک نفر نیست به داد آن‌ها برسد؟ اگر ما در این فضاها هم فضاهای فرهنگی اقتصادی اخلاقی کار بکنیم ما هر کجا می‌رویم در کوچه بازار آقا می‌رسد می‌گوید در مورد اخلاق خانم و خانم می‌رسد می‌گوید در مورد اخلاق آقا صحبت کنید حرفم این است که یک کمی آن درگیری مردم من باز هم می‌گویم خدایا تو می‌دانی صادقانه می‌گویم بحث این که بخواهیم خدای نکرده بحث سیاسی بکنیم نه می‌گویم دعواهای جناحی اگر هشتاد درصد نگاه آن طرف است یادمان باشد هشتاد درصد مشکلات مشکلات اقتصادی فرهنگی اخلاقی است یک طوری باشد آخرش با پشیمانی و غصه از دنیا نرویم.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون حسن ختام برنامه‌ی امروز ما تلاوت آیات نورانی قرآن کریم خواهد بود. صفحه‌ی 113 مصحف شریف. بهترین‌ها را برای همه‌ی شما آرزو می‌کنم تا فردا و تا سلامی دوباره
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿٣٢﴾ إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٣٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٣٤﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٣٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٣٦﴾
ترجمه:

به این سبب بر بنی اسرائیل لازم و مقرّر کردیم که هر کس انسانی را جز برای حق، [قصاص] یا بدون آنکه فسادی در زمین کرده باشد، بکشد، چنان است که همه انسان‌ها را کشته، و هر کس انسانی را از مرگ برهاند و زنده بدارد، گویی همه انسان‌ها را زنده داشته است. و یقیناً پیامبران دلایل روشنی برای بنی اسرائیل آوردند، سپس بسیاری از آنان بعد از آن در روی زمین به [تجاوز از حدود حقّ و فساد و] زیاده روی برخاستند. (۳۲) کیفر آنان که با خدا و پیامبرش می‌جنگند، و در زمین به فساد و تباهی می‌کوشند، فقط این است که کشته شوند، یا به دارشان آویزند، یا دست راست و پای چپشان بریده شود، یا از وطن خود تبعیدشان کنند. این برای آنان رسوایی و خواری در دنیاست، و برای آنان در آخرت عذابی بزرگ است. (۳۳) مگر کسانی که پیش از دست یافتنتان بر آنان توبه کنند؛ پس بدانید که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۳۴)‌ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید و دست آویز و وسیله‌ای [از ایمان، عمل صالح و آبروی مقرّبان درگاهش] برای تقرّب به سوی او بجویید؛ و در راه او جهاد کنید تا رستگار شوید. (۳۵) قطعاً کسانی که کافر شدند اگر همه آنچه در زمین است و همانند آن را نیز با آن همراه خود داشته باشند، تا آن را برای نجاتشان از عذاب روز قیامت فدیه و عوض دهند، از آنان پذیرفته نخواهد شد؛ و برای آنان عذابی دردناک است. (۳۶)

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group