94-12-04-حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی - آداب تشییع و تدفین
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: آداب تشییع و تدفین
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 04-12-94
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
حتی به خندهای شده مهمانمان کنید *** زلفی نشان دهید و پریشانمان کنید
از ما مسافران قدم دور خود زدن *** سلمان شدن گذشت، مسلمانمان کنید
یک نور واحدید که در چارده افق *** تکرار میشوید که حیرانمان کنید
شریعتی: سلام عرض میکنم خدمت شما بینندگان محترم و حاج آقای حسینی خیلی خوش آمدید. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همهی بینندگان محترم دارم. عرض تسلیت دارم به مناسبت ایام شهادت حضرت صدیقهی طاهره شعر بسایار زیبایی را خواندید م هم یک شعر کوتاهی عرض میکنم گل بر من و جوانی من گریه میکند بلبل به ناتوانی من گریه میکند دیگر حسین را نتوانم به بر گرفت این گل به باغبانی من گریه میکند از درد شانه شانه نشد موی زینبم زینب به ناتوانی من گریه میکند السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده السلام علیک یا فاطمة الزهرا من یادآوری میکنم در همین آغاز سخن این که عزیزان میدانند فاطمیهی دوم هم چون خیلیها سوال میکنند ایامش چه ایامی است برنامههایی که دارند قبلا هم گفتیم در جلسهی قبل بیست و یک و بیست و دو و بیست و سه یعنی روز جمعه شنبه و یک شنبه که یک شنبه بیست و سوم میشود روز شهادت صدیقهی طاهره سلام الله علیها که در تقویمها نوشته شده بود تعطیل رسمی است و همان طور که قبلا عرض کردم امسال فاطمیه تمام میشود و در یازده فروردین تولد حضرت زهراست ان شاء الله همان طور که مردم این فاطمیه را با عظمت برگزار کردند فاطمیهی دوم را هم به همین شکل من قبل از آغاز سخن یادآوری میکنم که مثل همیشه همهی پیامها را مطالعه کردم سوالات فراوانی بود که در خلال بحث به آنها جواب خواهیم داد
شریعتی: در ذیل بحث سیرهی تربیتی امام علی مقداری از آداب تدفین و تشییع را عرض کردیم خیلی هم مورد استقبال دوستان خوب قرار گرفت ما خدمت شما هستیم و طبق پیامهای بینندههای خوبمان ادامهی فرمایشات شما را میشنویم
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم کتابی که همراه من است رساله است رسالهی مفصلی از مرحوم آیت الله عظمی سید کاظم طباطبائی معروف به طباطبائی یزدی است کتابشان عروة الوثقی است کتاب بسیار مفصلی است تقریبا همهی مراجع بعد از این کتاب اگر خواستند آراء فقهی شان و فتاوای خودشان را بیان بکنند به همین کتاب حاشیه میزدند یعنی این کتاب دهها حاشیه دارد که مراجع تقلید طبق روال همین کتاب مطالب را نوشتند خیلی مفصل است به نظرم رسید چون خیلی از بینندگان سوال کرده بودند سوالات فراوان از همین کتاب روایاتش را آن هفته خواندیم احکامش را این هفته بخوانیم مسئلهی اول شروع میکنیم از لحظهی احتضار تا پایان به ترتیب رساله مسئلهی اول این است که میدانیم کسی که در حال احتضار است باید او را به طرف قبله قرار داد یا خودش یا کسی او را به طرف قبله قرار بدهد به طرف قبله هم یعنی به شکلی که وقتی مینشیند رو به قبله باشد غیر از آن زمانی است که جنازه را وقتی موقع نماز میت بعد از غسل یا در قبر ملاحظه فرمودید پهلوی راستش به طرف قبله است ولی در حال احتضار نه به صورتی که اگر این آقا بنشیند یا این خانم بنشیند صورتش رو به قبله است این حالت احتضار است کف پایش رو به قبله است این مطلب اول است این حالت باید ادامه داشته باشد تا بعد از غسل ولی بعد از غسل نه اگر دیده باشید وقتی غسل میدهند جنازهای را مثلا میآورند در محلی مسجدی جایی میگذارند دیگر به آن شکل نیست به صورتی که سر به طرف بالا پا به طرف پایین و پهلو به طرف قبله است بعد از غسل به این شکل قرار میگیرد این مطلب اول است مطلب دوم این است که مستحب است که انسان در لحظهی احتضار وقتی میبیند کسی در حال جان دادن است شهادتین را به او تلقین بکند به جای این که بنشینیم سر و صدا و گریه و ناله و فریاد بکنیم به این کارها برسیم شهادتین را بگوییم نام ائمه را بگوییم اقرار به ائمه علیهم السلام و اعتقاداتی که باید داشته باشد حتی فرمودند مستحب است انسان اینها را تکرار بکند تا لحظهی جان دادن یک بار نباشد اینها را بگوی تکرار بکند تا وقتی که محتضر جان به جان آفرین تسلیم میکند قرائت دعای عدیله خیلی مستحب است سفارش شده در مفاتیح است خوب است انسان همیشه بخواند مخصوصا در لحظهی جان دادن باز کلمات فرج را به او تلقین بکنند کلمات فرج این دعایی است که شاید عزیزان در قنوت نمازشان میخوانند لاَ اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ لاَ اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ سُبْحَانَ اللهِ رَبِّ السَّمَوَاتِ السَّبْعِ وَرَبِّ الاَرَضِينَ السَّبْعِ وَمَا فِيهِنَّ وَمَا بَيْنَهُنَّ وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيم وَالْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعَالَمِين این را میگویند کلمات فرج این را موقع جان دادن موقع احتضار تلقین میت بکنند و هم چنین این دعا را يَا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الْكَثِيرِ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ وَ اعْفُ عَنِّي الْكَثِيرَ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ این را بگوید لحظهی جان دادن لحظهی سختی است انسان از خدا این طوری طلب رحمت بکندای خدایی که کم را میپذیری و گناه زیاد را میبخشی کم را از من قبول بکن و از گناهان زیاد من در گذر در یک داستانی است من تازگی نگاه میکردم هم شیخ طوسی هم شیخ مفید در امالی نقل کردند کسی در حالت احتضار بود پیغمبر آمدند به بستر او به او تلقین میکردند لا اله الا الله این اذکار را و او بر زبان جاری نمیکرد پیغمبر خیلی نگران شدند سوال کردند خانمی آن جا بودند سوال کردند نسبت تو چیست گفت من مادرش هستم حضرت فرمودند از این فرزند راضی هستی گفت نه چند سال است من با این فرزندم سخن نگفتم راضی نیستم حضرت تقاضا کردند که به خاطر من از او راضی شو و بگذر وقتی مادر راضی شد حضرت به او فرمود بگو لا اله الا الله باز هم نمیگفت آن وقت حضرت این دعا را یادش دادند فرمودند این دعا را بگو يَا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الْكَثِيرِ اقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ وَ اعْفُ عَنِّي الْكَثِيرَ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ این دعا را که گفت زبانش باز شد و لا اله الا الله را بر زبان جاری کرد یک داستانی را هم قبلا گفتیم آن هم خیلی تکان دهنده است خوب است انسان حالت خوف و رجا را داشته باشد در حالات آشیخ عبدالکریم حائری است در لحظات جان دادن میگفتند این دعا را بخوانید يَا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَای خدایی که کم را میپذیری و از گناهان زیاد ما درمی گذری ایشان فرموده بودند اَینَ الیَسِیر مگر نمیگویید من بگویم يَا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ یسیرش کجاست؟ آن همه خدمت کرده بود خیلی مهم است موسس حوزهی علمیه آن همه خدماتی که این مرد بزرگ داشت ولی میگفت چه بگویم کو یسیرم کو؟ این خیلی خوب است که انسان عمل خودش را بزرگ نبیند حالا چون ایام فاطمیه است این را اشاره بکنم همین روزها وقتی صدیقهی طاهره سلام الله علیها در لحظات شهادت بودند حضرت علی سلام الله علیه کنار بستر فاطمهی زهرا سلام الله علیها گریه میکردند حضرت زهرا گریه میکردند این داستان را همه نقل کردند که حضرت زهرا سلام الله علیها تشویق میکرد حضرت علی را به گریه چون میدانست در قلب علی چه میگذرد یک آدمی با این همه مصیبت گریه بکند گریه برایش آرام بخش است سبک میشود ولی حضرت علی به فاطمهی زهرا فرمود که شما چرا گریه میکنی؟ لما حضرت فاطمة الوفاة بکت، فقال لها امیرالمؤمنین: یا سیدتی! ما یبکیک؟ قالت: ابکی لما تلقی بعدی! فقال لها: لا تبکی فوالله ان ذلک لصغیر عندی فی ذات الله (بحارالانوار، ج 43، ص 218) عرضه داشت به خاطر تو گریه میکنم که بعد از من تنهایی تو حضرت زهرا انیس و مونسی بود برای حضرت زهرا بعد از شهادتشان حضرت علی خیلی تنها شدند شاهدم این جمله است فاطمهی زهرا عرضه داشتند برای تو و تنهایی تو بعد از خودم گریه میکنم حضرت علی قسم خوردند خیلی پیام دارد قسم خوردند فرمودند به خدا قسم همهی این سختیها قسم خورد حضرت علی همهی این سختیها چون در راه خداست کوچک است چیزی نیست به چشم نمیآید این خیلی مهم است آدم فکر نکند اگر یک کاری کرد یک تلاشی کرد دیگر من چه کردم؟ بارها شنیده ایم حضرت زینب کنار بدن حضرت حسین عرضه میداشت اللهُمَّ تَقَبَّل مِنَّا هَذَا القَلِیل مِنَ القُربَان (كامل ابن اثير، ج4، ص82) این قربانی کم چیزی نیست سیدالشهدا در راه خدا بدنش تکه تکه شده ولی عقیلهی بنی هاشم عرضه میدارد هذا القلیل در راه خدا چیزی نیست کم را بپذیر لذا وقتی به آیت الله حائری گفتند این دعا را بخوان اول گفت یسیرم کو البته این دعا را خواندند گفتند کم ام کجاست یسیرم کجاست این هم یک دعا همچنین سورهی یس و صافات و آیت الکرسی خیلی مهم است و کلا تلاوت قرآن خوب است مطلب دیگری که مطلب سومی که باید اضافه بکنم این است که بعضی کارها مستحب است این مجموعهای که ما میگوییم بعضی واجب است بعضی مستحب است بعد از جان دادن مستحب است که این آقا یا خانمی که از دنیا رفت چشمش را ببندند دهانش را ببندند فک اش را ببندند دستانش را بیاورند کنار بدنش پایش را مستقیم بگذارند این بدن به هر شکل نماند به هر حالتی که دستها باشد وقتی بدن سرد شد دیگر این دستها میماند سخت است دست را بیاورند کنار بدنش پایش را دراز بکنند وقتی از دنیا رفت یک پارچهای روی بدنش بپوشانند در آن اتاقی که است اگر شب بود یک چراغی روشن بگذارند در حالات ائمه علیهم السلام هم است امامی که از دنیا میرفت حتی بعد از ارتحالش روزهای بعد آن محلی آن اتاقی که آن امام در آن جا زندگی میکرد شاید برای دل گرمی اهل بیتش چراغی روشن میگذاشتند ولی این مخصوصا برای آن شبی است که از دنیا میرود مطلب دیگر این است که به مومنین اعلام بکنند برای تشییع جنازه و مطلب بعد این که زود جنازه را دفن بکنند اگر شب است منتظر روز نباشند اگر روز است منتظر شب نباشند البته فرمودند الا مگر کسی را شک دارند از دنیا رفته یا نه نیاز دارد پزشکی بیاید تایید بکند و آن مراحل انجام شود مطلب چهارم بعضی چیزها است مکروه است فرمودند وقتی کسی در حال جان دادن است با بدنش تماس نگیرند دیده اید بعضیها به هر ترتیب عزیزشان است خیلی سخت است برایشان میافتند روی بدن این عزیز صورتش را ببوسند این کارها خوب نیست فرمودند یُوجِبُ عَذَاب موجب اذیت است حالت جان دادن حالتی باشد که میت راحت باشد لذا فراوان شنیده اید این جا هم باز فرموده اند چیزی روی سینه اش نباشد سینه اش سنگین نباشد تنهایش نگذارند میدانید لحظات جان دادن لحظهای است که شیطان هم بی کار نیست وسوسهها شدید میشود خدا رحمت بکند مرحوم محدث قمی مرحوم آشیخ عباس صاحب مفاتیح مرد بسیار بزرگی بوده ظاهرا کتابی ایشان نوشته بوده به نام تتمه المنتهی این کتاب بوده که بسیار کتاب خوبی هم است یک منتهی الآمال دارد زندگی چهارده معصوم تتمه المنتهال زندگی خلفا است ولی هنوز چاپ نشده بوده ایشان سفارش میکردند که در لحظهی جان دادن این کتاب را از اتاق من ببرید در اتاق من نباشد شیطان است میتواند کارهایی بکند آن چیزهایی که خیلی مورد علاقهی ما است از همانها استفاده بکند داستانهایی هم در این زمینه گفتیم دلبستگی خیلی سخت است خدا رحمت بکند مرحوم امام رضوان الله علیه مکرر این جمله را نقل میکردند از استاد اخلاق و عرفانشان مرحوم آیت الله عظمی شاه آبادی در این چهل حدیث هم است مکرر نقل میکردند که ایشان میفرمودند مواظب باشید خیلی حرف مهمی است لحظهی جان دادن آن قدر تعلقتان به دنیا زیاد نباشد که با دشمنی خدا از دنیا بروید چون خدا میخواهد همه چیز را از ما بگیرد و ما میفهمیم که خدا دارد میگیرد بگوییم این چه وقت مردن ما بود یک آدمی که تازه خانه و زندگی و پست و مقام دارد ایشان میفرمود علاقه تان به دنیا آن قدر نباشد که لحظهی جان دادن به خاطر این که خدا دارد همه چیز را از شما میگیرد و ما درک میکنیم با دشمنی خدا از دنیا نرویم امام رضوان الله علیه مکرر این را از مرحوم آیت الله عظمی شاه آبادی نقل میکردند در چهل حدیث چند بار نقل کرده خیلی حرف مهمی است دنیا عیب ندارد ولی تعلق ما آن قدر شدید نباشد الآن اگر کسی پستی مقامی خانهای از ما بگیرد چقدر با او دشمن میشویم؟ آن وقت لحظهی جان دادن همه چیز را خدا از ما میگیرد و ما درک میکنیم خدا میگیرد فرمودند تنها نگذارید وسوسههای شیطان شدید است بعد فرمودند کسانی که عذر شرعی دارند پیش اش نباشند زن و مرد. مطلب دیگر این که خیلی جالب است حرف زیادی نزنند کنارش گفتیم دعا بخوانند قرآن گاهی اصلا در مجلس فاتحه در تشییع همه اش حرف دنیاست جان دادن عزیزشان است فقط نشستند حساب بعضی وقتها حساب ارث و میراث را دارند جلوی خود آقایی که هنوز از دنیا نرفته میکنند به هر ترتیب حرف زاید خوب نیست اَلبُکَاء عِندَهُ گریه جلوی میت خوب نیست یک چیزی که باز سفارش کردند هنوز از دنیا نرفته آنهایی که مراحل بعد را باید انجام بدهند آن غسالی که باید بیاید غسل بدهد قبر کن آنها را نیاورند جلوی چشم خود او گاهی به هر ترتیب در بعضی از محلات البته الآن در شهرها این طور نیست ولی مثلا در محلهای که غسال نزدیکها است قبر کن را بگویند شما بیا به پدر ما امیدی نیست این هنوز جان نداده ما خیلی به دنیا علاقه داریم شوخی نیست ما خیلی به دنیا تعلق داریم هنوز جان نداده ببینم غسال هم آمده قبر کن هم آمده این دیگر ترس و وحشتش بیشتر میشود باز همین طور زنها تنها نباشند پیش خانمها دلیلش را هم بیان کردند فرمودند یک وقت اینها احساسات خانمها خیلی بیشتر است گریه میکنند ضجه میزنند ناله میزنند گریه گفتیم خوب نیست تا چه رسد به این چیزها مطلب دیگر که مطلب ششم است فرمودند مستحب است انسان وقتی نشانههای مرگ را در خودش میبیند آمادهی ملاقات الهی باشد دوست داشته باشد از ملاقات پروردگار اکراه نداشته باشد ولی آرزوی مرگ خوب نیست خوب است که وقتی کسی در آستانهی مرگ است مریضی شدت گرفته میگویند شما امیدی به زندگی نداری این خوب است انسان مشتاق ملاقات خدا باشد ولی آرزوی مرگ نکند که خدایا مرگم بده این آرزوی مرگ کراهت دارد آمادهی لقا باشد اما این که بگوید خدا مرگم بده خدا از این زندگی چون معمولا شاید این حرفها با یک سلسله نارضایتی و شکایت هم همراه است و به جایش این دعا را بگوید أللَّهُمَّ بِعِلْمِكَ الْغَيْبَ وَقُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ أَحْيِنِي مَا عَلِمْتَ الْحَيَاةَ خَيْرَاً لِي؛ وَتَوَفَّنِي اِذا عَلِمْتَ الْوَفَاةَ خَيْرَاً لِي (بحارالانوار، ج 94، ص 225) خدایا تا زندگی برای من خیر است حیاتم را برایم نگه دار اگر مرگ برایم بهتر است جان من را بگیر انسان راضی باشد به رضای خدا مسئلهی هفتم که خیلی رویش تاکید کردند جالب است من در پرسشها هم دیدم آن جلسه هم اشاره کردیم که حضرت علی طبق وصیت فاطمهی زهرا خودشان شخصا حضرت زهرا را غسل دادند خیلیها سوال کردند مگر میشود مرد بعد از وفات همسرش؟ بله چه مانعی دارد نمیدانم این حرف از کجا پیدا شده که بعد از مرگ زن و مرد به هم نامحرم میشوند چه کسی میگوید نامحرم میشود حضرت علی حضرت زهرا را غسل دادند استثناء نبودند هر مردی میتواند زنش را غسل بدهد البته کسی الآن از این کارها انجام نمیدهد مثلا یک زن و شوهری که پنجاه سال با هم عمر کردند زندگی کردند به محض این که آقا از دنیا میرود یا خانم از دنیا میرود اول کاری که ما میکنیم این است که زود این جنازه را ببرند ما جرئت نمیکنیم آن شب آن جا بمانیم ولی این از نظر فقهی اشکالی ندارد منعی ندارد جالب است گفتند حتی اگر مردی همسرش را طلاق داده طلاق رجعی که قابل رجوع است این را به این جهت عرض کردند که قبلا یک وقت گفتیم اسلام میگوید حتی بعد از طلاق رجعی خواهش میکنم بینندگان بیشتر عنایت بکنند مفصل قبلا گفته ایم حتی بعد از طلاق رجعی خانم باید در خانهی شوهرش باشد باید در خانهی شوهرش باشد که بلکه اتفاقی بیفتد اینها به هم نزدیک شوند قرآن هم در سورهی مبارکهی طلاق دارد بلکه اینها به هم برگردند و آشتی بکنند حتما نباید برود تمام احکام زوجیت برقرار است همه چیز حتی گفتیم لازم نیست بعد از طلاق رجعی چادر سر بکند باشد دلبری بکند بلکه جبران گذشته شود این آقا دوباره برگردد به زندگی تمام احکام زوجیت برقرار است تا عدهی طلاق رجعی بگذرد باز عرض میکنم طلاق رجعی است یعنی طلاقی که قابل بازگشت است تا این عده تمام شود متاسفانه ما به عکس این عمل میکنیم الآن نه بعد از طلاق از قبل طرفین وکیل میگیرند که حتی در دادگاه همدیگر را نبینند فتوای فقها است نص قرآن است سورهی مبارکهی طلاق را مفصل گفتیم حتی حق ندارد مرد حق ندارد بعد از طلاق همسرش را از خانه بیرون بکند «لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ» (طلاق/ 1) آنها هم نباید بروند بیرون باشند بلکه ان شاء الله دوباره آن کدورتها تمام شود از آثارش این است اینها هنوز زن و شوهر هستند از آثارش این است اگر احیانا در این مدت در ایام طلاق رجعی از دنیا رفت احکام برقرار است ارث میبرند از هم دیگر میتواند همسرش را غسل بدهد این هم یک نکته نکتهی دیگری که در سوالات هم آمده بود به نظرم خیلی گاهی بعضی از ظرایف است خیلی قابل توجه است بعضی از چیزهایی که موقع غسل دادن مستحب است البته الآن اینهایی که غسل میدهند تقریبا یک کار عادی روزمرهی حرفهای را انجام میدهند شغلشان است البته مردم بسیار محترم و قابل احترام و شریفی هستند ما از همین جا خدمت همه شان خدا قوت داریم و عرض سلام داریم ولی در گذشته هر کسی در خانه یا محلی خود اینها تذکر به قبر و قیامت و مرگ زیاد دارند ولی ما مستحبات را میگوییم فرمودند مستحب است کسی که غسل میدهد مشغول ذکر خدا باشد مشغول استغفار باشد این دعا را مکرر بخواند وقتی میت را غسل میدهد دعا بخواند بگوید اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا بَدَنُ عَبْدِكَ الْمُؤْمِنِ قَدْ أَخْرَجْتَ رُوحَهُ مِنْهُ وَ فَرَّقْتَ بَيْنَهُمَا فَعَفْوَكَ عَفْوَك (کافی، ج 3، ص 164) تو جانش را گرفتی خدایا مورد عفوت قرار بده مخصوصا وقتی او را جا به جا میکنی در موقع غسل دادن این دعای عفوک عفوک را بخواند این که از آدابی که من دارم متن عبارت مرحوم آیت الله عظمی محمد کاظم طباطبائی را در عروه میخوانم اَن لَا یَظهَر عَیبا فِی بَدَنه اِذَا رَآه اگر این آقا دارد این آقا را غسل میدهد فرض کنید در بدنش یک نقصی است این نقص را اظهار نکند یک طوری بپوشاند یک آقایی دارد یک جایی یک میتی را کسی را که از دنیا رفته را غسل میدهد جنازهی مسلمان محترم است حالا فرض کنید بدنش یک جایی اش نقصی در آن است این را اظهار نکند بپوشاند اگر عیبی است عیب پوشی بکند اگر کسی آن جا است متوجه نقصی که در بدن میت است نشود دینی که میگوید جنازهی مومنی را بپوشان آن وقت راضی است ما آبروی مومن را ببریم و آبرو ریزی بکنیم؟ خیلی مواظب باشیم دینمان را برای دنیای دیگران نفروشیم چقدر این روایت تکان دهنده است لا تَتَّبِعوا عَوراتِ المُؤمِنینَ ؛ فَاِنَّهُ مَن تَتَبَّعَ عَوراتِ المُؤمِنینَ تَتَبَّعَ اللهُ عَورَتَهُ، وَ مَن تَتَبَّعَ اللهُ عَورَتَهُ فَضَحَهُ وَ لَو فی جَوفِ بَیتِهِ (میزان الحکمه، ج۹، ص۴۲۲۴) فرمود کسی که دنبال عیوب دیگران باشد خدا دنبال عیبش میرود خدا رسوایش میکند ولو در درون خانه اش باشد خدا کند باور بکنیم یک جنازه است او دیگر تمام شد یک ساعت دیگر میگذارند در قبر تو که داری غسلش میدهی دیدی مثلا نقص اش دستش اشکالی دارد عیبی دارد این عیب را اظهار نکن کسی متوجه نشود جنازه احترام دارد عیبش را بپوشان آن وقت ما عیب زندهها را برملا میکنیم یک کسی شخصیتی مقامی موقعیتی دارد یک مرتبه با یک پیامک و شایعه و کلیک از آسمان به زمین میاندازیم از خانهی خودش نمیتواند بیاید بیرون. فرمود اگر کسی دنبال عیوب دیگران باشد خدا دنبال عیبش میرود و خدا رسوایش میکند ولو در درون خانه اش در پستوی خانه باشد خدا نکند خدا دنبال ما باشد اگر بنا باشد خدا مچ ما را بگیرد خدا پردهها را کنار بزند خدا ما را رسوا بکند پناه بر خدا ولو در درون خانه باشد خدا آبرویش را میبرد مخصوصا این ایام اگر جنازهی مومن را میگویند غسال عیبش را بپوشاند آن وقت یک آدمی که موقعیتی شخصیتی دارد هر کسی برای خودش در حد و اندازهی خودش دارد مخصوصا این روزهای پایانی نزدیک به انتخابات خیلی مواظب باشیم دینمان را نفروشیم این هم یک مطلب مطلب هفتمی که باز در مکروهات است چند چیز موقع غسل دادن مکروه است یکی این که میت را بنشانند نه همان طور که خوابیده غسل بدهند نشاندن میت خوب نیست دوم البته این را بعضی جاها من شنیدم انجام میدهند ولی احکامش را بدانیم خوب است ناخن میت را بخواهند بگیرند موی سر میت را بخواهند بگیرند حتی امام رضوان الله علیه فرمودند خلاف احتیاط است مرحوم صاحب عروه میگویند مکروه است اما امام میفرمایند انجام نشود با آب گرم غسل دادن مکروه است اگر چیزی از بدن میت جدا شد میت را دارند غسل میدهند حالا به هر دلیل بیماری داشت پوستی مویی ناخنی دندانی چیزی از میت جدا شد این را در کفنش بگذارند و همراهش دفن بکنند مطلب دیگری که باز خیلی آموزندگی دارد این است که وقتی میخواهند کفنش بکنند ببینید کفن یک حد واجبی دارد یک کفن معمولی بخواهید بروید بخرید قیمتش چقدر است مثلا فرض کنید ده هزار تومان آیا ورثه بچههای میت میتوانند بگویند ما میخواهیم یک کفن عالی بخریم؟ اگر بقیهی ورثه راضی باشند اشکالی ندارد اگر راضی نباشند نه اگر صغیر داشته باشند این کار خیلی سخت است در احکام وصیت مفصل گفتیم اگر کسی صغیر دارد من باز هم تقاضا میکنم در وصیت نامهها آن وقت هم گفتیم بنویسید که مستحبات کفن و غسل و اینها را از ثلث اموال ما بدهند اگر ننوشته باشیم بیش از حد واجب نمیشود برداشت در صغیر هم رضایت معنا ندارد اگر صغیر نداشت همه راضی باشند اشکالی ندارد اگر صغیر دارد خیلی کار سخت میشود من یک وقتی گفتم مثلا کفن قسمت اول بیاید تا سر زانو اگر من فرزند صغیری دارم از دنیا رفتم میخواهم دو سانت پارچه را اضافه بکنم این دو سانت اضافه از مال فقیر جایز نیست چون مستحب است یک کم اضافه باشد این اضافه اش جایز نیست از مال صغیر آسان ترین کار این است که ما بنویسیم مستحبات کلا کفن و این چیزها را از ثلث اموال ما بدهند اما اگر ننوشته باشیم بخواهند از اصل مال بدهند اگر صغیر داشته باشیم که اصلا نمیشود اگر هم کبیر باشند باید همه راضی باشند در این اضافهها باید راضی باشند من یک مثالی میزنم مثلا پدری از دنیا رفته در قبرستان همین محل دفن میکنند قبرستانی است هیچ چیزی هم نمیگیرند میگویند میخواهیم پدرمان را ببریم فلان قبرستان امام زاده عیب ندارد اما آن جا چقدر میگیرند؟ فرض کنید پنجاه میلیون تومان باید بقیه راضی باشند اگر صغیر باشد نمیشود طرفش رفت اگر کبیر باشند اگر هم راضی باشند ما پنجاه میلیون بدهیم پدرمان را ببریم فلان قبرستان دفن بکنیم اشکالی ندارد اگر راضی نباشند جایز نیست مسئلهی دیگر را به جهت آموزندگی عرض میکنم در کفن یک مستحباتی است خوب است اینها را بدانیم یکی اش این است که در مورد مردی که از دنیا میرود پارچهی سر به اندازهی عمامه نه عمامهای که ما داریم چند متر است نه به اندازهی مسما یک دور دور سرش باشد اما برای خانمها یک مقنعه مستحب است خانمهای بزرگوار یادشان باشد اگر این جا از مقنعه استفاده کردند کردند عادت میکنند برای بعد هم خوب است اگر این جا استفاده نکنند خدای نکرده ایام شهادت صدیقهی طاهره است و چقدر ما شنیده ایم از حجاب و عفاف حضرت زهرا اگر این جا از مقنعه دیده اید بعضیها میگویند دلم گرفت قلبم گرفت مقنعه یعنی چه بگذارید راحت باشیم آزاد باشیم اگر در حیاتمان از مقنعه استفاده نکردیم در مرگمان از مستحبات است استفاده بکنیم ان شاء الله از کسانی هم باشیم که حجاب و عفاف و مقنعه برایمان خیلی راحت باشد آن جا هم ادامهی همین مسیر باشد مطلب دومی که خیلی سفارش کردند در مورد کفن است در حالات امام موسی بن جعفر سلام الله علیه است ایشان حدیث را نقل کردند که موسی بن جعفر در کفنی به خاک سپرده شد که تمام قرآن بر آن نوشته شده بود مستحب است یک شعری هم مرحوم علامه بحر العلوم دارد سنه یکتب اکفانی شهادة الاسلام و الایمان و الجوشن من عوت بالمانی مستحب است این چند چیز روی کفن نوشته شود یکی شهادتین است جوشن کبیر و جوشن صغیر که میخوانیم مستحب است یکی هم کتابت قرآن است خدا رحمت کند مرحوم آیت الله عظمی زنجانی مرحوم آیت الله سید احمد شبیری زنجانی پدر آیت الله شبیری زنجانی که از مراجع تقلید هستند نوهها آقازاده هایشان میگفتند اوقاتی که ایشان فراغت داشتند اوقاتی که بیکار بود و الا فکر نکنند میگوییم اینها درس و بحث و زندگی را تعطیل میکردند مینشستند به کفن نوشتن نه ما خیلی وقت زائد داریم ایشان میآمدند ده دقیقه مثلا مانده به این که غذا آماده شود مینشستند کفنشان را مینوشتند
شریعتی: اینهایی که نوشته شده اشکال ندارد؟
حاج آقا حسینی: نمیدانم این چاپیهای آماده همان کار را بکند یا نه ولی همین کتابت انس با قرآن است باز مستحب است انسان در لباسی که در آن احرام بسته است آن هفته هم گفتیم خیلیها پیام داده بودند خانمها نوشته بودند چادر احرام ما که دوخته است اشکالی دارد؟ نه احرام دوخته بودنش اشکالی ندارد برای کفن آن چیزی که ما شنیده ایم احرام در حج برای مردها احرام آقایان دو حولهای که دارند آن باید دوخته نباشد اما خانمها که چادر دارند ولی کفن چه مرد چه زن دوخته شده اش اشکال ندارد خانمها کارشان خیلی راحت است چادر نماز که دارند همین چادر نماز را حج هم اگر رفته اند با چادر نمازها رفته اند همین را وصیت بکنند کفن خودشان قرار بدهند آقایان هم همین طور گفتیم پیغمبر در لباس احرامشان طبق وصیتشان به خاک سپرده شدند انسان در آن لباسی که در آن نماز میخوانده یا در آن محرم میشده در آن لباس به خاک سپرده شود کفنش آن باشد برای خانمها خیلی راحت و آسان است باز مطلب دیگری که گفتند من تاکید میکنم دوخت کفن اشکالی ندارد آن برای لباس احرام آقایان است فقط در حال احرام حاجی وقتی میرود مکه خانمها که همین لباسهای خودشان است دوخته اشکال ندارد مردها در احرامشان باید دوخته نباشد اما دوخته شدن کفن چه زن چه مرد اشکال ندارد و مستحب است انسان لباسی که در آن محرم شده نماز خوانده کفنش قرار بدهد جالب است ایشان میفرماید از چیزهایی که مناسب است حدیث سلسلة الذهب را انسان بر کفنش بنویسد این حدیث چیست؟ سَمِعْتُ أَبِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع يَقُولُ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقُولُ سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» (عيون أخبار الرضا، ج2، ص135) مخصوصا با آن سندش که امام رضا وقتی میخواستند سند حدیث را بخوانند اسم همهی ائمه از امام رضا علیه السلام آمده تا رسول الله تا جبرائیل تا خدا وقتی حضرت حرکت کردند ایستادند فرمودند کلمهی لا اله الا الله با شرطش است و امامت شرط توحید است و الا آن توحیدی که در کنارش امامت نباشد فایده ندارد باز فرمودند این حدیث هم خوب است نوشته شود که آن هم در همین سلسله سند از امام رضا از پدرشان موسی بن جعفر از پدرشان امام صادق تا میرسد به خدا عَنِ النَّبِيِّ ص عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنْ مِيكَائِيلَ عَنْ إِسْرَافِيلَ عَنِ اللَّوْحِ عَنِ الْقَلَمِ قَالَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي (عيون أخبار الرضا، ج2، ص136) این دو تا را بگذارید کنار هم کلمة لا اله اله الله حصنی ولایت علی بن ابی طالب حصنی اینها از هم جدا نمیشود مستحب است که این را هم انسان در کفنش داشته باشد و خیلی عرض کردم این دو مخصوصا خیلی از علما و بزرگان خیلی مقید بودند برای نوشتن این دعا مطلب آخری را که من عرض بکنم چون بینندگان هم خیلی استقبال کرده بودند آن هفته ما به جریدتین اشاره کردیم خیلی عجیب است عبارت ایشان فرمودند از مستحبات اکید است دو قطعه چوب مثلا نیم متر یک ذراع البته چوب تر نه چوب خشک از یک درختی انسان دو تکه چوب تر با میت دفن بکند این را میگویند جریدتین از چه باشد؟ خوب است درخت خرما انار باشد خیلی سخت نگیریم شد خرما شد انار نشد هر درختی خیلی من خوشحال شدم از این جهت که پیام دادند اینها در محلات ما انجام میشود من پیامها را دیدم دو مطلب بود خیلی خوشحال شدیم عدهای نوشته بودند بعد از این که شما گفتید تحت تاثیر کلمات اهل بیت ما حقوق کارگرانمان را بهمن و اسفند را با هم پرداخت کردیم جز دعا ما کار دیگری از دستمان بر نمیآید یک عزیزی نوشته بود من صد و چهل کارگر دارم بعد از برنامه به همه شان نفری دویست هزار تومان اضافه دادم روزهای آخر سال است چه کار خیری بهتر از این؟ کارفرماها کارگرتان را اگر عقب افتادهای دارد حقوق معوقهای دارد دو ماه سه ماه بعضیها مینوشتند ما یک سال است حقوق نگرفتیم آخر اسفندی دل اینها را خوش بکنیم که خدا دل همه را خوش بکنید عزیزان این یادشان نرود من خیلی خوشحال شدم خیلیها نوشته بودند بعد از صحبت شما ما رفتیم حقوق معوقه را دادیم از جمله نوشتند که این جریدتین در منطقهی ما انجام میشود روایت این است که اَلجَریدة تَنفَعُ المُؤمِن و الکَافِر (عروة الوثقی، ج 7، ص 294) آن هفته هم اشاره کردیم مومن و کافر این دو چوب تا وقتی که تر است همراه میت دفن میکنند عذاب از این جنازه برداشته میشود اینها خرافات نیست چندین روایت داریم پیغمبر ائمه این کار را میکردند فقها فرمودند تاثیرش چیست؟ واقعا نمیدانیم بالاترین نکته اش را نمیدانم شاید این باشد خدا دنبال بهانه میگردد رحمتش را شامل حال ما بکند ما نمیخواهیم این را؟ خدا گفته تا این جریده همراهش باشد تربت سیدالشهدا همراهش باشد همه رحمت است خدا دنبال رحمت میگردد خدا میخواهد ما را مورد رحمت خودش قرار بدهد نگفتیم در نماز باران میگویند میروید بخوانید گاو و گوسفند را همراهتان بیاورید بچهها را بیاورید خدا به احترام بچهها به بزرگ ترها رحم بکند خدا به احترام حیوان گاهی به انسان باید رحم بکند گاهی کار ما به جایی میرسد که شایستهی رحمت نیستیم حالا خدا دنبال بهانه میگردد این هم بهانه است برای رحمت الهی روایتش خیلی زیاد است ان شاء الله همان طور که خیلیها نوشتند انجام میدهیم انجام ندهند کار از این آسان تر نیست سخت نگیریم از هر درختی دو تکه چوب تر خرما بود انار بود نبود از هر درختی همراه میت میگذاریم من دیگر سراغ مستحبات که کجا بگذاریم نمیروم ولی بگذاریم در روایت دارد اگر یادش رفت بگذارد خیلی عجیب است جنازه را دفن کردند متوجه شدند جریدتین نگذاشتند فرمودند بگذارد روی قبر ببینید چقدر مهم است که میگوید اگر یادش رفت بگذارد روی قبر چند چیزی که گفتند مکروه است در تشییع گفتند خندیدن مکروه است در روایت حضرت علی اشاره کردیم حضرت ناراحت شدند کسی در تشییع جنازه میخندید تشییع برای عبرت است باز از چیزهایی که مکروه است این است که انسان در تشییع جنازه حرفی غیر از ذکر و دعا بخواند از چیزهایی که مکروه است این است که زنها برای تشییع جنازه بیایند وَلَو اِن کَانَت نِسَاء ولو آن کسی که از دنیا رفته زن باشد کراهت دارد حرام نیست قبل از دفن هم در مورد دفن دو سه مستحب است فرمودند در قبرستان نزدیک دفن بکنند دور نبرند شاید جهتش این است که وقتی قبرستان نزدیک باشد بستگان زود تر میروند البته یک وقت قبرستان راه دور نه یک امتیازی دارد قبر یک امامی امام زادهای اگر امتیازی ندارد نزدیک باشد بهتر است اگر وصیت کرده باشد هم باید همان جایی که وصیت کرده باشد اما اگر وصیت نباشد قبرستان نزدیک تر باشد من این دستور را دیدم زیاد عمل میکنند فرمودند جنازه را وقتی نزدیک قبر شد یک مرتبه داخل قبر نگذارند زمین بگذارند بردارند دوباره زمین بگذارند بردارند در روایت زیاد دارد تا وحشت میت از قبر برداشته شود بعضی چیزها است که واجب نیست اینها جزء مستحبات است گرههای کفن را باز کردن صورت میت را روی قبر بگذارند مستحب است پشتش یک چیزی بگذارند خشتی چیزی بگذارند که برنگردد این جزء مستحبات است پشت سرش تپهای از خاک بگذارند تربت سیدالشهدا البته با فاصله باشد زیر صورت نه زیر سر نه مقابل صورت با فاصله باشد که بی احترامی به آن تربت نشود و باز آن سه تلقینی که آن هفته گفتیم خیلیها سوال کردند سه تلقین مستحب است یک تلقین قبل از جان دادن در حال احتضار تلقین دوم همین تلقینی که همه انجام میدهند یک تلقین هم وقتی همه برگشتند یکی از نزدیک ترین نزدیک میت پدر از دنیا رفته فرزندش خانمی از دنیا رفته شوهرش نزدیکی از نزدیک ترین نزدیکان بنشینند تلقین بکنند سه تلقین میشود حرف آخری که من این جا اضافه میکنم این است که فرمودند در دهان میت نگین عقیق بگذارند این هم جزء مستحبات است روایات داریم که در دهان میت نگین عقیقی بگذارند و این کلمات رویش باشد لا اله الا الله محمد نبی اسامی ائمه علی و الحسن همین شهادتین این جزء مستحبات است این کار انجام شود بسیار کار خوبی است
شریعتی: خیلی ممنون نکات خیلی خوبی را شنیدیم ان شاء الله همه مان عاقبت به خیر شویم دعای عدیله هم اشاره کردید برای ما هم خیلی خوب است بخوانیم
حاج آقا حسینی: بله همیشه بخوانیم دعای عدیله را از همین الآن بخوانیم و اعتقادات خودمان را بگوییم تکرار بکنیم امانت خدا باشد موقع جان دادن به ما برگرداند
شریعتی: مشرف میشویم به محضر قرآن کریم صفحهی 134 را امروز با هم تلاوت میکنیم آیات 53 تا 59 سورهی مبارکهی انعام را با هم تلاوت میکنیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّيَقُولُوا أَهَـؤُلَاءِ مَنَّ اللَّـهُ عَلَيْهِم مِّن بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّـهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ ﴿٥٣﴾ وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥٤﴾ وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ ﴿٥٥﴾ قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿٥٦﴾ قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّـهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ ﴿٥٧﴾ قُل لَّوْ أَنَّ عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ ﴿٥٨﴾ وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿٥٩﴾
ترجمه:
و ما این گونه توانگران را به مؤمنان تهیدستی که در کنار تو هستند آزمودیم، تا [توانگران با تعجب و استهزا] بگویند: آیا اینانند که خدا از میان ما بر آنان منّت نهاده [و نعمت ایمان و عمل صالح داده و بر ما برتری بخشیده؟!] آیا خدا به سپاس گزاران داناتر نیست؟ (۵۳) و هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان میآورند به نزد تو آیند، بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود لازم و مقرّر کرده؛ بنابراین هر کس از شما به نادانی کار زشتی مرتکب شود، سپس بعد از آن توبه کند و [مفاسد خود را] اصلاح نماید [مشمول آمرزش و رحمت خدا شود]؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. (۵۴) و این گونه آیات را بیان میکنیم تا [حق روشن شود و] راه و رسم گناهکاران آشکار گردد. (۵۵) بگو: من از پرستیدن کسانی که شما به جای خدا میپرستید نهی شده ام. بگو: من از هواهای نفسانی شما پیروی نمیکنم، که در آن صورت گمراه شده ام و از راه یافتگان نخواهم بود. (۵۶) بگو: من بر دلیل روشنی [مانند قرآن] از سوی پروردگارم هستم و حال آنکه شما آن را تکذیب کردید، عذابی که به آن شتاب دارید در اختیار من نیست. فرمان و حکم فقط به دست خداست، همواره حق را بیان میکند و او بهترین داوران و جداکنندگان [حق از باطل] است. (۵۷) بگو: اگر عذابی که به آن شتاب دارید در اختیار من بود، یقیناً کار میان من و شما به سرعت تمام شده بود؛ و خدا به ستمکاران داناتر است [که چه زمانی آنان را عذاب کند.] (۵۸) و کلیدهای غیب فقط نزد اوست، و کسی آنها را جز او نمیداند. و به آنچه در خشکی و دریاست، آگاه است، و هیچ برگی نمیافتد مگر آنکه آن را میداند، و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین، و هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن [ثبت] است. (۵۹)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: وقت ما تمام شده باید خداحافظی بکنیم وقت در اختیار شماست
حاج آقا حسینی: اگر اجازه بفرمایید ما به آمین بینندگان واقعا امیدوار هستیم و خیلیها هم در این برنامه التماس دعا گفتند نه به ما بلکه به بینندگان عزیزی که آمین میگویند من خواهش میکنم در این ایام شهادت صدیقهی طاهره به نیت رفع همگی گرفتاریها برآورده شدن همهی حاجات امر ازدواجشان را خدا مقدر بکند آنهایی که دنبال خانه هستند خداوند مقدر بکند آنهایی که اولاد میخواهند خداوند اولاد صالح عنایت بکند آنهایی که مریض دارند خداوند بیمارانشان را شفا بدهد روزهای پایانی سال یاد گذشتگان باشیم یاد مرحوم مهندسی یاد شهدا شهدای مدافع حرم شهدای انقلاب باشیم. بِحَقِّ يسَّ وَالْقُرْآنِ الْحَكيمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ يا مَنْ يَقْدِرُ عَلى حَوآئِجِ السّآئِلينَ يا مَنْ يَعْلَمُ ما فِى الضَّميرِ يا مُنَفِّساً عَنِ الْمَكْرُوبينَ يا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومينَ يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ يا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغيرِ يا مَنْ لايَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ