94-12-18-حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی - آداب تشییع و تدفین
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: آداب تشییع و تدفین
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 18-12-94
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
گلی که جنتی از یاس و شاپرک دارد *** چه احتیاج به آبادی فدك دارد
فدک نشانهی حقی است گرم و بغض آلود *** زبغض چاه بپرسد هرآنکه شک دارد
چگونه میشود از عشق خاندانی گفت *** که نخل عصمتشان ریشه در فلک دارد
اگرچه سوخته درهای خانهی دلشان *** اگرچه گوشهی دیوارشان ترک دارد
همیشه دست دعاشان برای غیر بلند *** همیشه سفرهی احسانشان نمک دارد
بگو چگونه سُراید بشر ز بانويی *** که با خدای خودش راز مشترک دارد
به باغبانی چشمت همیشه محتاجم *** که بی عنایتتان سیب شعر لک دارد
شریعتی: سلام عرض میکنم خدمت شما بینندگان محترم و حاج آقای حسینی خیلی خوش آمدید. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همهی بینندگان محترم دارم. ایام فاطمیه را در پیش داریم من هم این ایام را پیشاپیش تسلیت عرض میکنم بینندگان میدانند جمعه فاطمیهی دوم شروع میشود جمعه شنبه و یک شنبه که یک شنبه روز شهادت حضرت زهرا و تعطیل رسمی است ان شاء الله بتوانیم عزاداریها را به خوبی برگزار بکنیم.
مجری: ان شاء الله امروز حاج آقای حسینی برای ما چه به ارمغان آوردند
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم من یک مطلبی را با این شعر بسیار بسیار که شما خواندید در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها ابتدا عرض میکنم و بحثی را در این رابطه تقدیم میکنم. یک روایتی است که مرحوم کلینی در کافی شریف نقل کردند در مصادر دیگری هم آمده در تهذیب شیخ طوسی هست در کتابهای دیگر است حالا این کتابی که دست من است کافی شریف است داستانی است این داستان را گاهی هم اشاره کردیم ولی مخصوصا در آستانهی فاطمیهی دوم یک بار دیگر یادآوری بکنیم عزیزان بدانند که ما نسبت به صدیقهی طاهره چه کار باید انجام بدهیم قَدْ أَرَدْتُ أَنْ أَطُوفَ عَنْكَ وَ عَنْ أَبِيكَ فَقِيلَ لِي إِنَّ الْأَوْصِيَاءَ لَا يُطَافُ عَنْهُمْ فَقَالَ بَلَى طُفْ مَا أَمْكَنَكَ فَإِنَّ ذَلِكَ جَائِزٌ ثُمَّ قُلْتُ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ بِثَلَاثِ سِنِينَ إِنِّي كُنْتُ اسْتَأْذَنْتُكَ فِي الطَّوَافِ عَنْكَ وَ عَنْ أَبِيكَ فَأَذِنْتَ لِي فِي ذَلِكَ فَطُفْتُ عَنْكُمَا مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ وَقَعَ فِي قَلْبِي شَيْءٌ فَعَمِلْتُ بِهِ قَالَ وَ مَا هُوَ قُلْتُ طُفْتُ يَوْماً عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ الْيَوْمَ الثَّانِيَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ طُفْتُ الْيَوْمَ الثَّالِثَ عَنِ الْحَسَنِ ع وَ الرَّابِعَ عَنِ الْحُسَيْنِ ع وَ الْخَامِسَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ الْيَوْمَ السَّادِسَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ الْيَوْمَ السَّابِعَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع وَ الْيَوْمَ الثَّامِنَ عَنْ أَبِيكَ مُوسَى ع وَ الْيَوْمَ التَّاسِعَ عَنْ أَبِيكَ عَلِيٍّ ع وَ الْيَوْمَ الْعَاشِرَ عَنْكَ يَا سَيِّدِي وَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَدِينُ اللَّهَ بِوَلَايَتِهِمْ فَقَالَ إِذاً وَ اللَّهِ تَدِينَ اللَّهَ بِالدِّينِ الَّذِي لَا يَقْبَلُ مِنَ الْعِبَادِ غَيْرَهُ فَقُلْتُ وَ رُبَّمَا طُفْتُ عَنْ أُمِّكَ فَاطِمَةَ ع وَ رُبَّمَا لَمْ أَطُفْ فَقَالَ اسْتَكْثِرْ مِنْ هَذَا فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (اصول کافی، ج 8، ص 329) کسی آمد محضر امام جواد به حضرت گفت که من دوست دارم به نیابت شما و به نیابت پدر بزرگوار شما و پدران شما طواف بکنم حج خانهی خدا که مشرف میشوم به نیابت شما به نیابت پدران شما طواف بکنم فَقِیلَ لِی إِنَّ الْأَوْصِيَاءَ لَا يُطَافُ عَنْهُمْ به من گفتند نه نمیشود به نیابت ائمه طواف کرد امام جواد سلام الله علیه فرمودند نه اشتباه گفتند هر مقدار که میخواهی طواف بکن چه مانعی دارد؟ این شخص که نامش موسی بن قاسم است میگوید من رفتم سه سال بعد خدمت امام جواد سلام الله علیه رسیدم و به حضرت گفتم که از آن وقتی که شما به من فرمودید که مانعی ندارد میشود به نیابت امامها طواف کرد من هر وقت که مکه مشرف شدم وَقَعَ فِي قَلْبِي شَيْءٌ فَعَمِلْتُ بِهِ یک طرحی به ذهنم رسیده من از آن طرح همیشه استفاده میکنم و طرح من این است که یک روز تمام طواف میکنم به نیابت رسول خدا تا گفت رسول الله امام جواد سه مرتبه این جمله را بر زبان جاری کردند صلی الله علی رسول الله صلی الله علی رسول الله صلی الله علی رسول الله ما یک صلوات ختم میکنیم نام پیغمبر که برده میشود حضرت سه صلوات ختم کردند اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم روز دوم به نیابت حضرت علی روز سوم به نیابت امام حسن چهارم امام حسین تا میرسد روز آخر به نیابت شما امام جواد فرمود که إِذاً وَ اللَّهِ تَدِينَ اللَّهَ بِالدِّينِ الَّذِي لَا يَقْبَلُ مِنَ الْعِبَادِ غَيْرَهُ این همان دینی است که خداوند از بندگان غیر از این نمیپذیرد ولایت اهل بیت را آن هفته اشاره کردیم سَمِعْتُ أَبِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع يَقُولُ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقُولُ سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» (عيون أخبار الرضا، ج2، ص135) و حدیث عَنِ النَّبِيِّ ص عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنْ مِيكَائِيلَ عَنْ إِسْرَافِيلَ عَنِ اللَّوْحِ عَنِ الْقَلَمِ قَالَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي (عيون أخبار الرضا، ج2، ص136) حضرت فرمود این همان دینی است که خدا میپذیرد و غیر از این را نمیپذیرد خودش به امام جواد گفت این برنامه ام این بود که گفتم در برنامهی من طواف به نیابت فاطمهی زهرا نیست شاهد من این جمله است امام جواد فرمود یادت باشد از این به بعد اسْتَكْثِرْ مِنْ هَذَا فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ بیش از همه به نیابت فاطمهی زهرا طواف بکن این بهترین عمل تو است عرض کردم هم مرحوم کلینی در کافی دارد هم شیخ طوسی در تهذیب دارد مصادر دیگر هم از این دو کتاب قدیمی ما نقل کردند با این که او میگوید من به نیابت پیغمبر طواف کردم به نیابت حضرت علی همهی ائمه را نام برده ولی امام جواد میفرماید نه بیش از همه به نیابت حضرت زهرا اسْتَكْثِرْ مِنْ هَذَا فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ این سوال حتما به ذهن بینندگان میرسد که چرا؟ چطور ممکن است فضیلتش بیشتر باشد قطعا مقام پیغمبر از مقام حضرت زهرا بالاتر است اما جوابش یک نکته است و آن این که در طول تاریخ دشمنان اهل بیت اصرار داشتند بر خاموش کردن نام حضرت زهرا در برابر این حرکت اهل بیت هم اصرار داشتند بر احیاء نام حضرت زهرا الآن اگر ما بخواهیم داستان وفات پیغمبر را بخوانیم کسی مخالفتی ندارد ولی داستان شهادت مظلومهی عالم حضرت زهرا است که میگویند این را نخوانید مسکوت بماند خود صدیقهی طاهره بالاترین مبارزات خودشان در قصهی شهادتشان است همین که معروف است وصیت کردند شبانه جنازه شان دفن شود قبرشان مخفی بماند اینها همه مبارزات سیاسی حضرت است بنابراین چون آنها اصرار دارند نام حضرت فراموش شود اهل بیت هم در برابرش اصرار دارند این نام زنده بماند و احیا شود طواف به نیابت پیغمبر انجام میدهد به نیابت حضرت علی انجام میدهد ولی حضرت میفرماید به نیابت مادرمان فاطمه افضل است این در کافی شریف کتاب الحج بود نکتهی دومی که جالب است اشاره بکنم در این روایت زیبا این است که خیلی مهم است این در حج وقتی کسی میرود طواف انجام میدهد طواف یک نیت قلبی است یعنی این که من دارم وقتی طواف را انجام میدهم نیت بکنم این طواف من به نیابت پیغمبر است یا به نیابت از حضرت زهرا هیچ کس متوجه نمیشود یعنی یک عملی که فقط نیت قلبی است باز امام جواد میفرماید آن نیت قلبی ات برای حضرت زهرا باشد بهتر است افضل است از همه من از بینندگان میخواهم سوال بکنم اگر کاری که فقط در نیت ظهور دارد به نیابت از حضرت زهرا افضل است آن وقت این روزها ما کارهایی را انجام بدهیم که ظهور و بروز خارجی دارد این مجالس این شعائر اینها چقدر نقش دارد؟ اینها ببینید چقدر مهم است میشود مقایسه کرد؟ یقین داشته باشند طبق این روایت امام جواد دارند این روزها افضل ما انت عاملهم بهترین عمل را دارند انجام میدهند یعنی طبق این روایت شما بخواهید عزداری بکنید برای رحلت پیغمبر یا این ایام شهادت حضرت زهرا این افضل است کاری که فقط به نیت است اگر بالاتر باشد چیزی که بروز و ظهور دارد بنابراین ان شاء الله مردم عزیز ما در این ایام مجالس حضرت زهرا را مفصل برگزار بکنند من از تقریبا یکی دو روز است امروز هم که از قم میآمدم تهران دیدم واقعا شهر یک جلوهی دیگری دارد مردم خیلی دارند سنگ تمام میگذارند برای شهادت حضرت زهرا البته ما هر کاری انجام بدهیم حق آن بانو ادا نمیشود حتی میخواهم بگویم یک کمی هم کوتاهیهای گذشته مان را هم جبران بکنیم مخصوصا در روز یک شنبه که روز شهادت صدیقهی طاهره سلام الله علیها و تعطیل رسمی است آن چه در توان داریم طبق این روایت بهترین برنامه را انجام بدهیم.
مجری: ان شاء الله خیلی مقدمهی خوبی بود بحث امروز ما چیست؟
حاج آقا حسینی: به همین مناسبت میخواهم عرض بکنم یکی از میراثهای گرانبها برای شیعه از حضرت زهرا خطبهی حضرت زهرا است در طول تاریخ اهل بیت خیلی اصرار داشتند که این خطبه محور گفتگوها باشد یک روایتی است از زید بن علی بن حسین میگوید رَأَیتُ مَشَایِخ آل أبی طالب یَرَوونَهُ عَن آبَائِهِم وَ یُعَلِّمُونَهُ أبنَاءَهُم من میدیدم که بزرگان آل ابی طالب خطبهی حضرت زهرا را از پدرانشان روایت میکردند و به فرزندانشان تعلیم میدادند یعنی اهل بیت علیهم السلام در طول تاریخ اصرار داشتند که خطبهی حضرت زهرا که معروف به خطبهی فدکیه است محور گفتگوها باشد من متواضعانه از همهی عزیزانی که اهل منبر هستند تریبون در اختیارشان است تقاضا میکنم این خطبه محور گفتگوها باشد این خواست اهل بیت است خطبهی صدیقهی طاهره ولو نامش فدکیه است بحث فدک هم در این خطبه آمده ولی بالاترین سند دفاع از حریم امامت و ولایت در این خطبهی نورانی است که من یک اشارهی کوتاهی خواهم کرد واقعا نمیشود خطبه را در یک جلسه مطرح کرد و به پایان رساند ولی حداقل یک گزارشی از این خطبه داده باشیم نکتهی اولی که میخواهم عرض بکنم این است که بحث سند خطبه است در کتابها و منابع شیعه که فراوان آمده است فراوان فراوان آمده است شیخ صدوق در دو تا از کتاب هایش در من لا یحضر و علل الشرایع نقل کرده سید مرتضی در کتاب شافی نقل کرده مرحوم طبرسی در احتجاج محقق در کشف الغمه نقل کردند سید بن طاووس در طرائف نقل شده در منابع شیعه از قدیم فراوان آمده در منابع اهل سنت هم این خطبه آمده من جهت اطلاع بینندگان عرض میکنم کتابی که دست من است بلاغات النساء است از نام کتاب پیداست بلاغات یعنی خطبههای بلیغ زنان تاریخ اسلام که توسط زنها ایراد شده این نویسنده اش احمد بن ابی طاهر از علمای مهم اهل سنت است ولادتش 204 است یعنی بیش از هزار و دویست سال پیش این آقا به دنیا آمده است و این خطبهی فاطمهی زهرا را در این بلاغات النساء خطبهی دوم این کتاب همین خطبهی صدیقهی طاهره است البته غیر از ایشان مصادر دیگری هم است اگر ما بخواهیم به همهی مصادر اشاره بکنیم زمان نیست پس از نظر سند یادمان باشد این خطبه هم در منابع عامه هم در منابع خاصه است ابن ابی الحدید نقل کرده السقیفة و الفدک مال جوهری است از علمای اهل سنت فراوان نقل کردند. البته این را هم باز اضافه بکنم این خطبه سند نمیخواهد نهج البلاغه سند میخواهد؟ واقعا سند نمیخواهد اگر کسی میتواند بسم الله همین امروز با کمال افتخار همه اعلام میکنند که اگر میتوانید بسم الله این گوی و این میدان بیایید یک خطبهای مثل حضرت علی بیان بکنید. حضرت علی یک خطبهای دارد با این عنوان شروع میشود اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ کانَ قَبْلَهُ (نهج البلاغه، خطبه 100) در مورد توحید است یک صفحه است مرحوم کلینی هم در کافی شریف آورده در کتاب التوحید باب جوامع التوحید است خیلی زیباست خطبهی حضرت علی یک صفحه در توحید که تمام میشود کلینی بزرگ رضوان الله علیه این ادعایش است این مرد بزرگ میفرماید فَلَوِ اجْتَمَعَ أَلْسِنَهُ الْجِنّ وَ الْإِنْسِ لَیْسَ فِیهَا لِسَانُ نَبِیٍّ عَلَی أَنْ یُبَیّنُوا التّوْحِیدَ بِمِثْلِ مَا أَتَی بِهِ بِأَبِی وَ أُمّی مَا قَدَرُوا عَلَیْهِ (اصول کافی، ج 1، باب جوامع التوحید) جمع بشوند فکرشان را روی هم بریزند به زیبایی حضرت علی توحید را بیان بکنند نمیتوانند سند نهج البلاغه مال حضرت علی است یا نه؟ نه نیست شما میتوانی یک خطبه نظیر آنها بیاور خطبهی فدکیه هم همین طور است از نظر متن و محتوا و بلاغت خطبهای است که کسی نمیتواند مشابه خطبه را بیان بکند و نمیتواند از غیر معصوم باشد این خطبه مقدمهای دارد فضایی دارد که حضرت زهرا در چه فضایی این خطبه را ایراد کردند اشاره به این فضا میکنم در همین بلاغات النسا و کتابهای دیگر فضای این خطبه آمده که وقتی به حضرت زهرا بعد از وفات پیغمبر خدا خبر دادند که مامورین دولتی و حکومتی کارگران شما را از باغ فدک بیرون کردند فدک در اختیار فاطمهی زهرا سلام الله علیها بود وقتی خلافت خلفا شروع شد همان روزهای اول فدک را پیغمبر بخشیده بود به فاطمهی زهرا همان روزهای اول اینها را بیرون کردند این فضا مقدمهای شد برای ایراد خطبه وقتی حضرت میآید بحث فدک را هم مطرح میفرماید ولی بالاترین سند دفاع از حریم امامت و ولایت در این خطبه است. در قرآن کریم ما در سورهی مبارکهی حشر آیهی ششم بینندگان یک ملاحظهای بفرمایند «مَّا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى» (حشر/ 7) من خیلی ساده توضیح میدهم که برای هیچ کسی ابهامی باقی نماند ما یک غنائم جنگی داریم غنائم جنگی آن چیزهایی است که مسلمانها رفتند در یک جنگی به دست آوردند بین مجاهدین تقسیم میشود یک پنجم آن که خمس است به پیغمبر داده میشود تا طبق مسیری که مصلحت میدانند مصرف بکنند اما یک سری چیزهایی است که در جنگ به دست نیامده خود کفار آمدند با میل و رغبت تحویل پیغمبر دادند کسی نجنگیده که بخواهند بین مسلمانها تقسیم بکنند اصطلاحا در فقه میگویند فِی در همین آیه هم آمده مَا اَفَاءَ الله از این آیه گرفته شده این فِی است این در اختیار پیغمبر است پیغمبر طبق مصلحتی که نظرشان است تقسیم میکنند آن دیگر بین مجاهدین تقسیم نمیشود وقتی فتح خیبر شد بعد از فتح خیبر عدهای از یهودیهایی که در اهالی فدک در فدک زندگی میکردند که در بیست فرسخی مدینه است در 140 کیلومتری مدینه اینها خودشان داوطلبانه آمدند خدمت پیغمبر از در صلح و دوستی وارد شدند گفتند یا رسول الله میخواهیم بخشی از این زمینها را در اختیار شما قرار بدهیم کسی جنگیده؟ نخیر غنیمت جنگی نیست وقتی غنیمت نبود میشود در اختیار پیغمبر طبق نظری که مصلحت خودشان بود تقسیم میکنند آیه نازل شد «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ» (اسراء/ 26) پیغمبر به ذوی القربی حقشان را بده پیغمبر خدا من باز با سند صحبت میکنم چون بحث مهمی است این کتاب مسند ابی اعلی است یکی از علمای بسیار مهم اهل سنت است خیلی مهم است ولادتش سال 210 است 1200 سال پیش این آقا به دنیا آمده کتاب هم مال بیروت است مسند بسیار مهمی است این در مسند ابی اعلی جلد دوم است حدیث از ابی سعید خدری است قَالَ لَمَا نَزَلَت هَذِهِ الآیة «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ» دَعَا رَسولُ الله فَاطِمة فَاعطَاهَا فَدَک این آیه که نازل شد پیغمبر خدا فاطمهی زهرا را خواستند فدک را در اختیار فاطمهی زهرا سلام الله علیها قرار دادند برای عمل به این آیه سند خیلی زیاد است ولی من دیگر فکر کردم یک سند بخواهم بگویم همین مسند ابی اعلی از 1200 سال پیش است فکر نکنم کتابخانهای از اهل سنت باشد که مسند ابی اعلای موصلی در آن نباشد جزء منابع قدیمی است 1200 سال پیش ولادت این آقا است میگوید آیه که نازل شد پیغمبر فدک را در اختیار حضرت زهرا قرار داد پس یک بار دیگر مرور بکنیم خیلی ساده آن چه غنیمت است که مجاهدین رفتند به دست آوردند بین مجاهدین تقسیم میشود اما زمینهای دیگری که جنگی در آن نبوده این در اختیار پیغمبر است پیغمبر هم طبق مصلحت انجام میدهند میل و رغبت شخصی که نبود طبق آیهی «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ» دهها منابع داریم منابع اهل سنت و شیعه که پیغمبر فدک را در اختیار فاطمهی زهرا سلام الله علیها قرار دادند مصلحتی میدانستند و الا میدانید این همان حضرت زهرایی است که هجده آیهی سورهی هل اتی در شانشان نازل شده «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا» (دهر/ 8) با آب افطار کردند سه روز نانشان را دادند به مسکین یتیم اسیر اینها دنبال دنیا نبودند بر اساس مصالحی که نظر پیغمبر خدا بود این فدک در اختیار پیغمبر رسید بعد از وفات پیغمبر به حضرت خبر رسید که کارگزاران شما را از باغ فدک بیرون کردند حضرت راه افتادند آمدند خطبه بخوانند باز بحث حقوقی فدک یکی از بحثهای مهم در این خطبه است مجال نیست من اشاره بکنم ولی دو سه کلمه خیلی خیلی کوتاه و ساده عرض میکنم الآن این کتاب در اختیار شماست در تصرف شماست اگر من بیایم بگویم این کتاب مال من است من باید شاهد بیاورم یا شما؟ من باید بیاورم چون کتاب در اختیار شماست شما الآن در خانه تان زندگی میکنید اگر من بیایم بگویم خانه مال من است من مدعی هستم من باید شاهد بیاورم فدک در اختیار حضرت زهرا بوده هزار و دویست سال پیش این سند است دهها سند ما داریم پیغمبر بعد از نزول آیه فدک را در اختیار حضرت زهرا قرار دادند اگر کسی میآید میگوید میخواهد فدک را بگیرد او باید شاهد بیاورد نه آن کسی که در اختیارش است الآن کسی نشسته در خانهی خودش در خانه اش را بزنند بگویند ما آمدیم خانه را از شما بگیریم شما که ادعا دارید باید بیاورید قاعدهی ید یعنی در اختیار کسی است این را همهی عالم پذیرفتند مدعی باید شاهد بیاورد بحث عقلانی است دینی است فقهی است و گذشته از این میدانید گیرم که شما یک ادعایی را در مسئلهی فدک داشتید بسم الله باشد ادعایی داشتید یک دادگاهی یک محکمهای ادلهای بیاورید بحث این چیزها نشد بدون هیچ مقدمه کارگران حضرت زهرا را از باغ فدک بیرون کردند به حضرت خبر رسید گیرم مال شما ادعا دارید بیاورید دلایلتان را ثابت بکنید گذشته از این که این هم خیلی مهم است حضرت زهرا مصداق آیهی تطهیر است حضرت علی که شاهد این جریان است و به نفع حضرت زهرا و به نفع این مسئله دارند شهادت میدهند مصداق آیهی تطهیر است آیهی تطهیر میگوید «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (احزاب/ 33) آیهی تطهیر معنایش عصمت فاطمهی زهراست معصومه است حضرت علی مقام عصمت دارد کسی که مقام عصمت دارد گذشته از این که در اختیارش است در تصرفش است شما هیچ دادگاهی تشکیل ندادید تازه حضرت شهادت دادند حضرت علی شهادت دادند شما شهادت این را نمیپذیرید رد میکنید میگویید این شهادت به نفع خودتان است؟ مثل این که شما در خانهی خودتان نشستید برادرتان را بیاورید به عنوان شاهد بگویند نه فایده ندارد برادر شما شاهد باشد شما مدعی هستید باید شاهد بیاورید این وقتی به حضرت خبر رسید حضرت حرکت کردند آمدند مسجد داستان خطبه از فدک شروع شده ولی خطبه خیلی بالاتر از اینها است فقط به فدک نمیپردازد وقتی حضرت آمدند گزارش آنهایی که میخواهند نقل داستان و فضای خطبه را بگویند این است حضرت آمدند وارد مسجد شدند گزارش آن هایی که می خواهند فضای داستان را بگویند این است که تنها هم نیامدند عدهای از زنان هم فکر وأَقبَلَت في لُمَةٍ مِن حَفَدتِها ونساءِ قَومِها، زنان خویشاوندشان و هم فکرانشان آمدند مسجد وقتی راه میرفتند روایت این است ما تَخرِمُ مِشيَتُها مِشيَةَ رَسولِ الله مثل پیغمبر راه میرفتد اشبه الناس به پیغمبر حضرت زهرا بود وقتی آمدند در مسجد خلیفه هم تنها نبود نشسته بود مهاجرین انصار بودند یک پردهای زدند حضرت زهرا پشت پرده نشستند خطبه را شروع نکردند اول اول روایت این است انَّت اَنَّةً یک ناله زده حضرت زهرا پشت پرده اَجهَشَ القَومُ لَها بِالبُکاء به قدری این ناله جانسوز است که تمام اهل مسجد به گریه افتادند نه گریه بالاتر اجهاش اجهش آن حالتی را میگویند بچهای بخواهد شیون بکند خودش را زمین میزند بلند میکند ضجه میزند در دامن مادر میاندازد خودش را این چه نالهای بوده و چه تاثیری داشته و چرا حضرت این ناله را زده نمیدانم شاید نگاهشان افتاده به این محراب پیغمبر به منبر پیغمبر بابا بالای همین منبر بود رفتی گفتی إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي (اعتقادات صدوق، ص 105) خیلی فضا سنگین بود تازه پیغمبر از دنیا رفتی وَ الْعَهْدُ قَریبٌ، وَالْکَلْمُ رَحیبٌ، وَ الْجُرْحُ لَمَّا یَنْدَمِلُ، وَ الرَّسُولُ لَمَّا یُقْبَرُ هنوز جنازهی پیغمبر روی زمین است حضرت میفرماید هنوز جراحتهای ما التیام پیدا نکرده یک نگاهی به این محراب منبر مسجد جایی که پدر شش ماه آمده از این مسجد در خانهی حضرت زهرا در زده سلام کرده آیهی تطهیر را تلاوت کرده بالای این منبر این همه سفارش حضرت زهرا را کرده یک ناله زد حضرت ضجه زد شیون بلند شد حضرت صبر کردند جلسه آرام بگیرد من فقط فرازهایی را میخوانم اَیُّهَا النَّاسُ! اِعْلَمُوا اَنّی فاطِمَةُ وَ اَبیمُحَمَّدٌ، اَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطاً، وَ لا اَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطاً، لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُوفٌ رَحیمٌ. فَاِنْ تَعْزُوهُ وَتَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ اَبی دُونَ نِسائِکُمْ،وَ اَخَا ابْنِ عَمّی دُونَ رِجالِکُمْ، وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِىُّ اِلَیْهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ. فَبَلَّغَ الرِّسالَةَ صادِعاً بِالنَّذارَةِ، مائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِکینَ، ضارِباً ثَبَجَهُمْ، اخِذاً بِاَکْظامِهِمْ، داعِیاً اِلى سَبیلِ رَبِّهِ بِالْحِکْمَةِ و الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، یَجُفُّ الْاَصْنامَ وَ یَنْکُثُ الْهامَّ، حَتَّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَ لَّوُا الدُّبُرَ فرمودند من فاطمه ام دختر پیغمبر هستم در تمام مدینه بگردید نه در تمام عالم بگردید کسی غیر از من هست که بگوید من دختر پیغمبر هستم؟ کسی غیر از علی بن ابی طالب است بگوید من عقد اخوت با پیغمبر دارم؟ احدی دیگر غیر از علی پیدا میشود؟ این نسبتها را بیان کردند من افتخار میکنم به این نسبت اگر شما بشناسید پیغمبر را این نسبتش با من این است تنها کسی که عقد اخوت دارد با پیغمبر حضرت علی است اشارهای به ویژگیهای پیغمبر دارد خداوند پیغمبری را بر شما فرستاد از خودتان بود با رأفت با رحمت با مومنان بود شما کجا بودید آن روزی که پیغمبر به رسالت مبعوث شد وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ، مُذْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ، وَ قُبْسَةَ الْعِجْلانِ، وَ مَوْطِیءَ الْاَقْدامِ، تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ، وَ تَقْتاتُونَ الْقِدَّ، اَذِلَّةً خاسِئینَ، تَخافُونَ اَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِکُمْ، فَاَنْقَذَکُمُ اللَّهُ تَبارَکَ وَ تَعالی بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ بَعْدَ اللَّتَیَّا وَ الَّتی، وَ بَعْدَ اَنْ مُنِیَ بِبُهَمِ الرِّجالِ، وَ ذُؤْبانِ الْعَرَبِ، وَ مَرَدَةِ اَهْلِ الْکِتابِ. کُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللَّهُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّیْطانِ، اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها، فَلا یَنْکَفِیءُ حَتَّى یَطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ، وَ یَخْمِدَ لَهَبَها بِسَیْفِهِ، مَکْدُوداً فی ذاتِ اللَّهِ، مُجْتَهِداً فی اَمْرِ اللَّهِ، قَریباً مِنْ رَسُولِاللَّهِ، سَیِّداً فی اَوْلِیاءِ اللَّهِ، مُشَمِّراً ناصِحاً مُجِدّاً کادِحاً، لا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةَ لائِمٍ.وَ اَنْتُمَ فی رَفاهِیَّةٍ مِنَ الْعَیْشِ، و ادِعُونَ فاکِهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ، وَ تَتَوَکَّفُونَ الْاَخْبارَ، وَ تَنْکُصُونَ عِنْدَ النِّزالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتالِ روزی که پیغمبر به رسالت مبعوث شد شما هیچ چیز نداشتید واقعا هم جاهلیت هیچ چیز نداشت نه موقعیت اقتصادی خوبی داشتند نه موقعیت فرهنگی خوبی داشتند نه امنیت داشتند از نظر اجتماعی از نظر فرهنگی هر لحظه منتظر بودید دیگران به شما حمله بکنند شما را از بین ببرند اشاره کردیم قبلا کل کسانی که سواد خواندن و نوشتن در جزیرة العرب داشتند در زمان بعثت پیغمبر 17 نفر بود این وضعیت فرهنگی شماست آن وضعیت اقتصادی شماست بدترین غذاها خوراک شما بود این حال و روز شما بود خداوند شما را به وسیلهی پدرم پیغمبر نجات داد سراسر این خطبه توحید است خدا شما را نجات داده ولی به وسیلهی پدرم به این سادگی هم نبود موفقیت پدرم گروه دشمن در برابر پدرم ایستاده بودند انسانهای قوی ولی بی منطق ابوجهلها ابوسفیانها گرگهای گرسنهی عرب همانهایی که هیچ منطقی نداشتند فقط میجنگیدند یهود و نصارایی که با پیغمبر قرارداد نوشته بودند اما میشکستند هر وقت آتشی به پا میکردند خدا خاموش میکرد ولی خدا به چه وسیله ای؟ دشمن وقتی دهان باز میکرد در برابر مسلمانها علی را در دهان دشمن میانداخت کسی که میتوانست دشمن را زمین گیر بکند گلوگیر بکند حضرت علی بود علی برنمیگشت مگر پیروز علی بن ابی طالب میرفت به میدان کمر همت بسته بود در هیچ جنگی جز این که فاتح برگردد حالت دیگری نداشت کسی از علی به پیغمبر نزدیک تر نبود تمام تلاش و کوشش در راه پیغمبر بود این خطبه به حق فدکیه نامیدند هر فرازی از این کلمات واقعا یک شرح مفصلی میطلبد و حضرت زهرا در آن فضای سنگین آمده موقعیت مردم را بیان میکند شما کجا بودید خدا شما را نجات داد سه دسته دشمن در برابر پیغمبر بود به وسیلهی حضرت علی نجات پیدا کردید به وسیلهی او دشمنان شما زمین گیر شدند شما کجا بودید آن روزی که علی در احد بدر احزاب خیبر در همه جا فاتح بود شما کجا بودید در احد فَرَّ المُسلِمُونَ بِاَجمَعِهِم (شرح نهج البلاغه، ج 13، 278) همه فرار کردند حضرت علی بود در بدر از هفتاد کشتهی بدریان سی و پنج نفر به دست حضرت علی کشته شدند در خیبر همه رفتند موفق نشدند علی فاتح خیبر شد در احزاب حضرت علی بود سه مرتبه ایستاد به پیغمبر عرض کرد من آماده هستم حضرت فرمود یا علی دشمن تو عمر بن عبدود است عرض کرد یا رسول الله من هم حضرت علی هستم شما کجا بودید؟ حضرت فرمود آن روزی که علی در همهی نبردها حضور داشت در احد نود جراحت بر بدنش وارد شد شما زیر سایهی امن نشسته بودید
مجری: با چه رویی نشسته بودند اینها را گوش میدادند
حاج آقا حسینی: اگر این کلمات در آن فضا از زبان حضرت علی میخواست بیرون بیاید شاید حضرت را تحمل نمیکردند باز جایگاه صدیقهی طاهره بود که میتواند این مطالب را این روزهای اول این طوری با این صراحت گفتند فرمود شما در جنگها فرار میکردید مجال نیست کلمه به کلمه توضیح بدهم در احد همهی مسلمانان فرار کردند همینهایی که حضرت علی را امروز در برابر حضرت ایستادند اینها در احد همه نوشتند فخر رازی را ببینید ذیل آیهی 155 سورهی آل عمران فخر رازی یکی از علمای بسیار بسیار مهم اهل سنت است همان طور که ما در تفسیر مهمان شیخ طوسی مهمان مجمع البحار طبرسی هستیم اهل سنت معتقد هستند مهم ترین تفسیرشان تفسیر کبیر فخر رازی است «إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ» (آل عمران/ 155) ذیل این آیه اسم تک تک فراریها را ذکر میکند همه فرار کردند حالا گذشتهها گذشت از اینها گذشتیم فَلَمَّا اِختارَ اللَّهُ لِنَبِیِّهِ دارَ اَنْبِیائِهِ وَ مَأْوى اَصْفِیائِهِ، ظَهَرَ فیکُمْ حَسْکَةُ النِّفاقِ، وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدّینِ، وَ نَطَقَ کاظِمُ الْغاوینَ، وَ نَبَغَ خامِلُ الْاَقَلّینَ، وَ هَدَرَ فَنیقُ الْمُبْطِلینَ، فَخَطَرَ فی عَرَصاتِکُمْ، وَ اَطْلَعَ الشَّیْطانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ، هاتِفاً بِکُمْ، فَأَلْفاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجیبینَ، وَ لِلْغِرَّةِ فیهِ مُلاحِظینَ، ثُمَّ اسْتَنْهَضَکُمْ فَوَجَدَکُمْ خِفافاً، وَ اَحْمَشَکُمْ فَاَلْفاکُمْ غِضاباً، فَوَسَمْتُمْ غَیْرَ اِبِلِکُمْ، وَ وَرَدْتُمْ غَیْرَ مَشْرَبِکُمْ جان کلام صدیقهی طاهره سوز کلام حضرت این جاست پیغمبر از دنیا رفت چرا همه چیز عوض شد؟ شیطان سرش را از سوراخ بیرون آورد پیغمبر که از دنیا رفت واقعا عجیب است فرمود پیغمبر که از دنیا رفت خداوند پیغمبر را برد در کنار اوصیا و اولیا خودش همه چیز عوض شد دوباره سر و کلهی منافقین پیدا شد یک وقتی اشاره کردیم علامه طباطبائی ذیل سورهی منافقون میفرماید مدینه پر از نفاق و منافقین بود آماری داده ایشان بخواهم آمار را بگویم طول میکشد مدینه زمان پیغمبر پر از منافق بود آیات فراوانی نازل شده مسجد ضرار ساختند کارشکنی کردند همهی اینها بوده ولی زمان پیغمبر به قدرت پیغمبر اینها ساکت شدند ولی حضرت زهرا میفرماید پیغمبر که از دنیا رفت دوباره خارهای نفاق پیدا شد یک کلامی دارد حضرت علی خطبهی 210 نهج البلاغه است حضرت میفرماید منافقین کجا رفتند وَ قَدْ أَخْبَرَكَ اَللَّهُ عَنِ اَلْمُنَافِقِينَ بِمَا أَخْبَرَكَ وَ وَصَفَهُمْ بِمَا وَصَفَهُمْ بِهِ لَكَ ثُمَّ بَقُوا بَعْدَهُ فَتَقَرَّبُوا إِلَى أَئِمَّةِ اَلضَّلاَلَةِ وَ اَلدُّعَاةِ إِلَى اَلنَّارِ بِالزُّورِ وَ اَلْبُهْتَانِ فَوَلَّوْهُمُ اَلْأَعْمَالَ وَ جَعَلُوهُمْ حُكَّاماً عَلَى رِقَابِ اَلنَّاسِ (نهج البلاغه، خطبه 210) این نهج البلاغهی حضرت علی است میفرماید منافقین بعد از پیغمبر ماندند فریاد فاطمهی زهرا این است چه شد نفاقی که سرکوب شده بود علامه این سوال را مطرح کرده شما در تاریخ اسلام ببینید بعد از رحلت پیغمبر منافقین کجا رفتند دیگر اثری از کارشکنی منافقین خبری نیست بلکه به تعبیر حضرت زهراظَهَرَ فیکُمْ حَسْکَةُ النِّفاقِ، وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدّینِ دین یک پوشش سراسری بود دیگر کهنه شد توجه نداشتید آنهایی که به قدرت اسلام ساکت شده بودند مثل ابوسفیانها به میدان آمدند نه به میدان آمدند تصمیم گیر این میدان سیاسی هستند شیطان سرش را از سوراخ بیرون آورد شیطان منتظر فرصت بود شیطان تست میکند اول صدا زد به شما دید همه جواب میدهیدثُمَّ اسْتَنْهَضَکُمْ فَوَجَدَکُمْ خِفافاً، وَ اَحْمَشَکُمْ فَاَلْفاکُمْ غِضاباً، فَوَسَمْتُمْ غَیْرَ اِبِلِکُمْ، وَ وَرَدْتُمْ غَیْرَ مَشْرَبِکُمْ بلند شدید سبک بال بلند شدید حضرت گلایه شان این است میفرمایند خیلی زود شما تحت تاثیر شیطان قرار گرفتید خیلی زود بود که شما تسلیم شیطان شدید به این سرعت با این فاصلهی کوتاه؟ بعد حضرت وارد بحث فدک در خطبه میشود خطاب میکند و این بحث حقوقی که بسیار بحث مهمی است حضرت میفرماید منطق شما چیست؟ اَفی کِتابِ اللَّهِ تَرِثُ اَباکَ وَ لا اَرِثُ اَبی؟ در قرآن است که شما از پدرانتان ارث ببرید و من از پدرم ارث نبرم؟ حضرت زهرا مرحله به مرحله با اینها صحبت میکند فدک در اختیار حضرت زهرا نبوده فرض کنیم نبوده میراث پیغمبر بوده باز باید در اختیار حضرت زهرا قرار بگیرد چطور شمار ارث ببرید من از پدرم ارث نبرم؟ حضرت شروع میکنند هفت هشت تا از آیات ارث را خواندند بهانهی ایشان این بود که از پیغمبران ارث نمیبرند. حضرت آیات ارث را خواندند «وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ» (نمل/ 16) داستان ارث سلیمان از داوود ارث یحیی هفت هشت تا از آیات قرآن را در مسئلهی ارث حضرت زهرا میخوانند تا میرسد بهوَ نَصْبِرُ مِنْکُمْ عَلى مِثْلِ حَزِّ الْمَدى ما امروز صبر میکنیم این شعر زیبایی که شما خواندید در آغاز ای کاش یک بار دیگر در پایان میخواندید حضرت زهرا نیامده بود که فدک را حتما برگرداند باید از فدک دفاع میکرد ولی مهم فدک نبود حضرت زهرا همان کس است که قرآن هجده آیه از سی و یک آیهی سورهی دهر در شأن حضرت زهراست با آب افطار کرده نانش را به یتیم و مسکین و اسیر داده کسی تصور نکند حضرت زهرا آمده باغ فدک را جمع بکند ببرد نه آمده حقانیت حضرت علی و دفاع از حریم امامت و ولایت را بیان بکند آخرش فرمود باشد مال شما باشد من صبر میکنم وَ نَصْبِرُ مِنْکُمْ عَلى مِثْلِ حَزِّ الْمَدى وَ وَخْزِ السِّنانِ فِى الحَشَا فکر نکنید صبر من به این آرامی است به این سادگی است این که ما میبینیم هفتاد و پنج یا نود و پنج روز بعد از پیغمبر حضرت زهرا آب میرسد مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنَهَّدَةَ الرُّكنِ بَاكِیَةَ الْعَیْنِ (مناقب، ج 3، ص 132) به دلیل این که فرمودند این طوری صبر میکنم مثل کسی که با کارد او را تکه تکه بکنند نیزه در بدنش فرو بکنند کسی که آن موقعیتش زمان پیغمبر بوده حضرت علی که آن موقعیت زمان پیغمبر را داشته و شما در همه جا محتاج حضرت علی بودید امروز ببینید حضرت علی مظلومانه نشسته در خانه که وقتی حضرت این خطبه را خواندند تمام شد این خطبه که من یک بار دیگر خواهش میکنم عزیزانی که تریبون در اختیارشان است حتما به این خطبه بپردازند سند خطبه فضای خطبه مقدمهی خطبه اصل خطبهی نورانی حتما در این ایام بپردازند وقتی خطبه تمام میشود مجال نیست من عرض بکنم برخوردی با صدیقهی طاهره میکنند که حضرت وقتی میآید خانه به حضرت علی این طوری عرضه میدارد اِشْتَمَلْتَ شِمْلَةَ الْجَنينِ، وَقَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنينِ تو نشستی در خانه زانوهای غم بغل کردی مثل آدمهای متهم که نمیتوانند از خودشان دفاع بکنند چرا نمیآیی بیرون جواب نمیدهی سکوت کردی البته حضرت زهرا شرایط حضرت علی را میداند ولی برای بیان عظمت حادثه این طوری بیان میکند آن داستان معروف را که شنیدیم صدای موذن بلند میشود و حضرت علی بیان میکند فاطمه جان اگر میخواهی این صدا بماند من امروز باید سکوت بکنم و الا من همان فاتح خیبر هستم من همان فاتح احد هستم من همان فاتح همهی نبردها هستم.
مجری: خیلی ممنون صفحهی 148 را تلاوت میکنیم آیات 137 تا 151 سورهی مبارکهی انعام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل رَّبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ ﴿١٤٧﴾ سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ ﴿١٤٨﴾ قُلْ فَلِلَّـهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٤٩﴾ قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّـهَ حَرَّمَ هَـذَا فَإِن شَهِدُوا فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ ﴿١٥٠﴾ قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُم مِّنْ إِمْلَاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّـهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿١٥١﴾
ترجمه:
اگر تو را تکذیب کردند، بگو: پروردگارمان صاحب رحمتی گسترده است، ولی عذاب او هم از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد. (۱۴۷) کسانی که برای خدا شریک و همتا قرار دادند به زودی خواهند گفت: اگر خدا میخواست نه ما شرک میورزیدیم و نه پدرانمان، و نه چیزی [از حلال خدا را خودسرانه] حرام میکردیم [پس شرک و تحریم ما جبری بوده نه اختیاری] کسانی که پیش از اینان بودند [بر اساس همین عقیده باطل پیامبران را] تکذیب کردند تا عذاب و انتقام ما را چشیدند؛ بگو: آیا نزد شما دانشی [استوار و منطقی مُستدل بر عقایدتان] هست که آن را برای ما آشکار کنید؟ شما فقط از پندارهای واهی و پوچ پیروی میکنید و جز به حدس و گمان تکیه نمیزنید. (۱۴۸) بگو: دلیل و برهان رسا [که قابل ردّ، ایراد، شک و تردید نیست] مخصوص خداست، و اگر خدا میخواست قطعاً همه شما را [به طور جبر] هدایت میکرد. (۱۴۹) [به مدعیان تحریمهای خودسرانه] بگو: گواهان خود را که گواهی میدهند بر اینکه خدا این امور را حرام کرده بیاورید. پس اگر گواهان هم گواهی دادند تو با آنان گواهی مده؛ [زیرا گواهی دادنشان ناحق و نارواست] و از هواهای نفسانی آنان که آیات ما را تکذیب کردند، و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، و برای پروردگارشان شریک و همتا قرار میدهند، پیروی مکن. (۱۵۰) بگو: بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده بخوانم: اینکه چیزی را شریک او قرار مدهید، و به پدر و مادر نیکی کنید، و فرزندانتان را از [ترسِ] تنگدستی نکشید، ما شما و آنان را روزی میدهیم، و به کارهای زشت چه آشکار و چه پنهانش نزدیک نشوید، و انسانی را که خدا محترم شمرده جز به حق نکشید؛ خدا این [گونه] به شما سفارش کرده تا بیندیشید. (۱۵۱)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم