سیرهی تربیتی حضرت علی علیه السلام
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سیرهی تربیتی حضرت علی علیه السلام
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 14-02-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
هنوز اسیر سکوت تواند زندانها *** و پایبند نگاهت دل نگهبانها
تو مثل یک نفس تازه حبس میگشتی *** تویی که در نفست گم شدند توفانها
چه خلوت خوشی-آرام زیر لب گفتی- *** و سجده کردی، جای تمام انسانها
نشد طلوع کنی تا تو را طواف کنند *** تقیه کار شدند آفتاب گردانها
تو یوسفی و مجازات یوسفی این است *** چنین دهند گواهی تمام قرآنها
شریعتی: سلام عرض میکنم خدمت شما بینندگان محترم و حاج آقای حسینی خیلی خوش آمدید. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همهی بینندگان و شنوندگان محترم دارم عرض تسلیت امام موسی بن جعفر علیه السلام دارم مخصوصا برای ما که این افتخار را داریم میزبان حضرت رضا و حضرت فاطمهی معصومه و حضرت شاه چراغ فرزندان بزرگوار امام موسی بن جعفر سلام الله علیه هستیم مخصوصا این ایام و این روز باید با یک عظمت بیشتری برگزار شود امیدواریم خداوند به همهی ما توفیق آشنایی با معارف اهل بیت را عنایت فرماید.
شریعتی: الهی آمین بحث امروز ما سیرهی تربیتی امام کاظم علیه السلام است.
حاج آقا حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم این کتابی که دست من است تاریخ بغداد است یکی از مهم ترین کتابهای تاریخی اهل سنت است یعنی مطمئن باشند بینندگان و شنوندگان که امکان ندارد شما کتابخانهای از کتابخانههای اهل سنت را ببینید که تاریخ بغداد در آن نباشد همان طور که روی جلد این کتاب نوشته مولف اش خطیب بغدادی است وفاتش 463 است یعنی حدود هزار سال از وفات خطیب بغدادی میگذرد این کتاب هم چاپ بیروت است چاپهای متعددی دارد شاید دهها مرتبه به شکلهای مختلف چاپ شده شاید مفصل ترین تاریخ در تاریخ بغداد باشد به مناسبت این که امام موسی بن جعفر سلام الله علیهما شهادتشان در بغداد بوده و محل خاک سپاریشان در بغداد است اشارهای دارد به زندگانی امام کاظم من از این مولف و تاریخ معتبر اهل سنت شروع میکنم عبارتهای جالبی دارد مینویسد کَانَ مُوسَی بن جَعفَر یَدعَی العَبدَ الصَّالِح مِن عِبَادَتِهِ وَ اِجتِهَادِهِ امام موسی بن جعفر به خاطر کثرت عبادت و تلاش اش در راه بندگی خدا معروف بود به عبد الصالح و کَانَ سَخیّا کَرِیما وَ کَانَ یَبلغه عَنِ الرّجل أنّه یؤذیه فَیبعث اِلَیه بصرّه فِیها ألف دِینَار وَ کَانَ یصرّ الصرّر ثَلاث مأه دِینَار وَ اَربَعَ مأه دِینَار وَ مأتی دِینار ثمّ یقسّمها بِالمدینه (تاریخ بغداد، ج 13، ص 27) جالب است در زندگی اهل بیت همین آقایی که میگوید معروف شده به عبدالصالح ولی فقط این نیست که عبادت و شب زنده داری بکند سخی و کریم بود و به حضرت خبر میرسید که فلانی پشت سر شما حرفی زده شما را اذیت میکند عکس العمل حضرت چه بود؟ خیلی جالب است به ما خبر بدهند کسی علیه ما نقشهای میریزد یا غیبتی کرده چه میکنیم؟ خود ما هم نقشه میکشیم آقا موسی بن جعفر تا خبر میشد که فلانی دارد اذیت میکند و صفحه گذاشته سیبعث الیه بسرة حضرت یک کیسه پول برایش میفرستاد هدیهای برایش میفرستاد به عنوان هدیه پول برایش میفرستاد این یک قصهای است که خطیب بغدادی از امام موسی بن جعفر دارد قصهی دوم اش خیلی جالب است وَ لَمَّا دَخَلَ هَارُونُ الرَّشِيدُ الْمَدِينَةَ تَوَجَّهَ لِزِيَارَةِ النَّبِيِّ ص وَ مَعَهُ النَّاسُ فَقَدِمَ إِلَى قَبْرِ النَّبِيِّ ص فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْعَمِّ مُفْتَخِراً بِذَلِكَ عَلَى غَيْرِهِ فَتَقَدَّمَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ إِلَى الْقَبْرِ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَهْ فَتَغَيَّرَ وَجْهُ الرَّشِيدِ وَ تَبَيَّنَ الْغَيْظُ فِيه (احتجاج، ج 2، ص 393) هارون الرشید آمد مدینه آمد کنار قبر پیغمبر بالاخره هارون بود خلیفهی عباسی بود خیلی از بزرگان و سران قبائل و همه همراهش بودند آقا موسی بن جعفر سلام الله علیه هم همراه هارون الرشید در مسجد النبی بود وقتی رسیدند کنار قبر هارون میخواست بگوید ما پسر عموی پیغمبر هستیم از بنی عباس هستیم عباس عموی پیغمبر است پس ما هم پسر عموی پیغمبر هستیم خواست فخر بفروشد بگوید که ما این قدر نزدیک هستیم جلو همهی جمعیتی که همراه هارون بودند هارون گفت السلام علیک یا رسول الله یابن عمّ سلام بر توای پسر عمو یا رسول الله امام موسی بن جعفر وقتی حرف هارون تمام شد حضرت آمد نزدیک عرضه داشتند السلام علیک یا ابت سلام بر تو پدر جان جدّ بزرگوارشان بود یعنی اگر تو خیلی خیلی هنر بکنی بگویی یابن عمّ من میگویم پدر جان یکی از ویژگیهای ستمگران این است که نباید کسی بالای حرفشان حرفی بزند دید نمیتواند چیزی بگوید گفت بله هَذَا الفَخر یَا اَبَالحَسَن گفت بله این افتخار است که پیغمبر را پدر خطاب بکنی این جلد 15 ام کتاب تاریخ بغداد خطیب بغدادی است داستان سومی که نقل کرده این است که امام موسی بن جعفر معروف است این را همه میدانند سالیان سال در زندان بودند روزهای آخر پیامی دادند برای هارون نامهای فرستادند که در نامه این جمله نوشته بود إِنَّهُ لَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي يَوْمٌ مِنَ الْبَلَاءِ , إِلَّا انْقَضَى عَنْكَ يَوْمٌ مِنَ الرَّخَاءِ در نامه به هارون نوشتند که هارون این را بدان هر یک روز که از من بر زندان بگذرد یک روز از خوشیهای تو تمام میشود اینهایی که ظلم میکنند اذیت میکنند یک کسی را بی جرم در زندان انداختند برایش یک دستاویز بیخودی درست کردند میتوانند از زندانی بگذرند نمیگذرند فکر نکنند که زندانیها همه اش در زندان هستند و خوشی شما دائمی است من همین جا تقاضا میکنم به مناسبت روز شهادت واقعا سختی زندان و زندانی را آدم درک نمیکند خود زندانی یک طرف بچههایی که دارند چه گناه کردند خانوادههایی که درگیر میشوند دختر پسر جوان دارد دانشگاهی دارد او هم دلش میخواهد بچهی مدرسهای از مدرسه میآید بگوید پدر من این برنامه را در مدرسه داشتم دختر پسر کوچک دارند بچههای بزرگ عروس داماد دارد یک تلاشی بکنیم به احترام امام موسی بن جعفر این همه ما از سختی زندان میگوییم اگر میتوانیم دست زندانی را بگیریم ما رضایت بدهیم الآن آمار را لابد شنیده اید سه هزار زندانی فقط برای مهریه زندانی هستند علما و مراجع ما گفتند این کار صحیح نیست اگر مرد ندارد مهریه را بدهد قدرت بر پرداخت ندارد اصلا زندان معنا ندارد علیای حال بحث حقوقی اش بماند این را اگر میتوانیم قدمی برداریم کمکی بکنیم برای آزادی زندانیان رضایتی بدهیم هر کس هر راهی دستش میرسد فکر نکنیم زندان فقط زندانی است که هارون الرشید امام را در زندان انداخته نه اگر من هم ظالمانه کسی را در زندان انداختم من هم به اندازهی خودم هارون الرشید هستم روز امام موسی بن جعفر است حتما حضرت راضی هستند این را ما بگوییم قاضی اول چیزی که امضا میکند زندان است جناب قاضی زندان امضا کردن که کاری ندارد امضا بکن زندان خیالت راحت شود ببینید در اسلام موارد زندان چند تا است؟ این که این همه در این اواخر علما فقها مراجع اعتراض میکنند برای هر چیزی نفرستید زندان زندان جای خودش را دارد ما نمیگوییم زندان در اسلام نیست اما موارد و مصادیق زندان در اسلام بسیار کم است یک کسی که بدهکار است خبر بدهد که نمیتواند بپردازد برود آن جا پول میشود؟ من نمیخواهم کسی را تشویق بکنم پول مردم را ندهد او هم بد کرده که پول مردم را نداده اگر واقعا میتوانسته بدهد اما غالب زندانیها که جرمهای عمدی نیست جانی است باید ادب شود تادیب شود اما غالب زندانها همین است؟ شما آمارها را ببینید فکر نکنیم اگر از عمر ما میگذرد از عمر زندانی میگذرد خوشی ما جاودانه است امام موسی بن جعفر علیه السلام از زندان نامه نوشتند برای هارون الرشید گفتند من در این سیاه چال هستم یک روز از زندان من که بگذرد یک روز از خوشی تو میگذرد حَتَّى نُفضِيَ جَمِيْعاً إِلَى يَوْمٍ لَيْسَ لَهُ انْقِضَاءٌ، يَخسَرُ فِيْهِ المُبْطِلُوْنَ تا برسیم در پیشگاه الهی فکر نکنید یک طرفه است این هم نامهی امام موسی بن جعفر بود این دو سه مطلب بود که از تاریخ بغداد خواندم خطیب بغدادی از علمای مهم اهل سنت است مطلبی هم در جلد اول تاریخ بغداد است خیلی جالب است این مطلب مینویسد که راجع به امام موسی بن جعفر سلام الله علیهما از قول ابی علی خلال که تقریبا معاصر با احمد حنبل یک فاصلهی کمی دارد او هم از علمای اهل سنت است او میگوید ما همنی امر فقصدت قبر موسی بن جعفر فتوسلت به الا سهل الله تعالی لی ما احب (تاریخ بغداد، ج1، ص133) ببینید توسل به موسی بن جعفر چه تاثیری دارد به حضرت میگویند باب الحوائج است میگوید هیچ مشکلی برای من پیش نیامد هر وقت گرفتار میشدم متوسل به امام موسی بن جعفر میشدم و حضرت گرفتاری ام را برطرف میکرد هیچ مشکلی نبود که برطرف نکند این کتاب سوم مطالب السئول فی مناقب آل الرسول مال کمال الدین محمد بن طلحهی شافعی است وفات 650 است حدود هشت صد سال پیش است از کتابهای مهم است این هم باز چند مطلب در مورد موسی بن جعفر دارد جالب است عبارت اولش این است هُوَ الاِمامُ الكَبِيرُ القَدر العَظيم الشأن ، اَلكَثير التهجّد، اَلجادّة فِي الإجتهاد، اَلمشهُود لَهُ بِالكَرَامات، اَلمَشهور بِالعِبادة ، اَلمُواظِب عَلَي الطَّاعَات ، يبيّت الليل ساجدا و قائما و يقطع النهار متصدقاً و صائماً ولفرط علمه و تجاوزه عن المعتدين عليه دُعي كاظما، كان يجازي المسيء بإحسانه إليه ، ويقابل الجاني عليه بعفوه عنه ، و لكثرة عباداته كان يسمي بالعبد الصالح ، ويُعرف بالعراق بباب الحوائج إلي الله ، لنجح المتوسلين إلي الله تعالي به ، كراماته تحار منها العقول (مطالب السؤول، ص 82) امامی است که قدر و منزلتش بالاست کراماتش معلوم است شب را به صبح میآورد در سجده و عبادت و دو بعد است فقط شب زنده داری نیست روزش دنبال فقرا و صدقه دادن و روزه بود از بس گذشت میکرد نسبت به کسانی که به او ظلم میکردند امام موسی کاظم نامیده شد کظم غیض داشت کسی بدی میکرد با احسان جواب میداد کسی جنایتی میکرد ظلمی میکرد میگذشت شبیه همان تعبیری که خطیب بغدادی داشت به خاطر عبادت زیاد معروف به عبد الصالح بود در عراق حضرت موسی بن جعفر به باب الحوائج معروف است این باب الحوائج که میگوییم مال ما نیست از هشت صد سال پیش این عالم سنی مینویسد در عراق موسی بن جعفر به باب الحوائج الی الله معروف بود اینهایی که میگویند زیارت شرک است توسل شرک است جواب این کتابها را بدهند کرامات امام موسی بن جعفر عقل را حیران میکرد یک عالم شیعی ننوشته مجلسی ننوشته علامه امینی ننوشته که الغدیر را نوشته یک عالم اهل سنت هشت صد سال پیش نوشته آدم اگر کرامات حضرت را ببیند یقین میکند «أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ» (یونس/ 2) اینها پیش خدا یک حساب دیگری دارند. مطلب دیگری که جالب است القاب حضرت را که نقل میکند کاظم صابر صالح امین از اینها میگذرم یک داستان جالبی نقل کرده داستان مال شقیق بلخی است که از عرفا است معاصر با امام موسی بن جعفر است از عرفای صوفی مذهب بود میگوید من سفر حجی داشتم جالب است که ببینیم عالم سنی از قول شقیق در مورد حضرت کاظم بگوید عَن شَقيق البَلخي قَالَ خَرجَت حَاجا سنة تسع وَ أربعين وَ مائة فنزلت القادسية فإذا شاب حَسَن الوجه شَديد السمرة عَليه ثوب صوف مشتمل بشملة في رجليه نعلان وَ قد جلس منفردا عن الناس فقلت في نفسي هذا الفتى من الصوفية يريد أن يكون كلا على الناس والله لأمضين إليه أوبخه فدنوت منه فلما راني مقبلا قال يا شقيق «اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» (حجرات/ 12) فقلت في نفسي هذا عبد صالح قد نطق على ما في خاطري لألحقنه ولأسألته أن يحاللني فغاب عن عيني فلما نزلنا واقصة إذا به يصلي وأعضاؤه تضطرب ودموعه تتحادر فقلت أمضي إليه وأعتذر فأوجز في صلاته ثم قال يا شقيق «وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى» (طه/ 82) فقلت هذا من الأبدال قد تكلم على سرى مرتين فلما نزلنا زبالة إذا به قائم على البئر وبيده ركوة يريد أن يستقى ماء فسقطت الركوة من يده في البئر فرفع طرفه إلى السماء وقال :أنت ربى إذا ظمئت إلى الما، وقوتي إذا أردت الطعاما يا سيدي مالي سواها قال شقيق فوالله لقد رأيت البئر قد ارتفع ماؤها فأخذ الركوة وملأها توضأ وصلى أربع ركعات ثم مال إلى كثيب رمل هناك فجعل يقبض بيده ويطرحه في الركوة ويشرب فقلت أطعمني من فضل ما رزقك الله أو ما أنعم الله عليك فقال يا شقيق لم تزل نعم الله علينا ظاهرة وباطنة فأحسن ظنك بربك ثم ناولني الركوة فشربت منها فإذا هو سويق وسكر ما شربت والله ألذ منه ولا أطيب منه ريحا فشبعت ورويت وأقمت أياما لا أشتهى طعاما ولا شرابا ثم لم أره حتى دخلت مكة فرأيته ليلة إلى جانب قبة الميزاب نصف الليل يصلي بخشوع وأنين وبكاء فلم يزل كذلك حتى ذهب الليل فلما طلع الفجر جلس في مصلاة يسبح ثم قام إلى صلاة الفجر وطاف بالبيت أسبوعا وخرج فتبعته فإذا له حاشية وأموال وغلمان وهو على خلاف ما رأيته في الطريق ودار به الناس يسلمون عليه ويتبركون به فقلت لهم من هذا قالوا موسى بن جعفر فقلت قد عدبت أن تكون هذه العدائب إلا لمثل هذا السيد میگوید من در سال 149 سفر حجی داشتم رسیدیم به یک منزل گاهی جمعیت زیاد بودند اما دیدم جوانی در گوشهای نشسته چهرهی خیلی زیبا روی لباس هایش لباس پشمینهای تن کرده کفش و نعلینی به پا کرده نشسته تنها مشغول ذکر و عبادت خودش است من پیش خودم گفتم که این از آن سران صوفیه است این طوری این ترتیب را برای خودش درست کرده که کلّ علی الناس باشد میخواهد خودش را به گردهی مردم بیندازد گفتم پیش خودم گفتم میروم که سرزنشش بکنم که چرا این کار را میکنی تا نزدیکش شدم به طرف موسی بن جعفر که میرفتم حضرت با اسم من را صدا کرد فرمود گمان بد به کسی نداشته باش تا این جمله را به من گفت رها کرد از من جدا شد گفتم این عجیب است هم اسم من را گفت هم از فکر من خبر داشت بروم پیدایش کنم دیگر ندیدمش رفتیم به یک مجلس دیگری گفتم بروم عذرخواهی بکنم معلوم است خیلی مرد بزرگی است میگوید تا نزدیک شدم که بگویم من را ببخشید حضرت فرمود یا شقیق این آیه را بخوان «وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى» یعنی ما بخشیدیم از خدا طلب آمرزش بکنم گفتم این دیگر چه کسی است دو دفعه باطن من را خبر داده این از اوتاد است میگوید باز دوباره از حضرت جدا شدم رسیدیم به یک منزل دیگری دیدم حضرت مشغول آب است از چاهی آب میخواهد آب بیاورد دلوی دستش است دلو از دست حضرت افتاد پایین چاه ایستاد یک دعایی کرد دعا را هم نقل کرده میگوید این دعا را که این آقا کرد دیدم آب چاه آمد بالا حضرت دلو را برداشت آب گرفت وضو گرفت به من هم آب را داد نوشیدم میگوید آب به قدری خوش طعم بود من آبی به این خوش طعمی ندیده بودم گذشت وارد مکه شدیم یک شب در مسجد الحرام دیدم که در نیمهی شب مشغول نماز است این آقایی که سه مرحله این برخورد را داشتم و هنوز حضرت را نمیشناخت با گریه با ناله با خضوع دارد عبادت میکند تا اذان صبح مشغول عبادت شد در مسجد الحرام نمازش را خواند نشست مشغول تسبیحاتش طواف کرد از مسجد الحرام که رفت بیرون دید مردم دورش ریختند سوال کردم این مرد کیست؟ گفتند موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن ابی طالب این عبادتشان است آن هم باب الحوائج بودنشان است این هم علم غیبشان است اجمالی از منابع اهل سنت گفتم مطلب دیگری از ارشاد شیخ مفید عرض میکنم شیخ مفید هم تقریبا هزار سال از وفاتش گذشته کتابی دارند به نام ارشاد در زندگی اهل بیت ترجمه هم شده کتابی که شیخ مفید بنویسد معلوم است چه کتابی است ایشان گزارشی از حضرت کاظم دارد كَانَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع أَعْبَدَ أَهْلِ زَمَانِهِ وَ أَفْقَهَهُمْ وَ أَسْخَاهُمْ كَفّاً وَ أَكْرَمَهُمْ نَفْساً وَ رُوِيَ أَنَّهُ كَانَ يُصَلِّي نَوَافِلَ اللَّيْلِ وَ يَصِلُهَا بِصَلَاةِ الصُّبْحِ ثُمَّ يُعَقِّبُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ وَ يَخِرُّ لِلَّهِ سَاجِداً فَلَا يَرْفَعُ رَأْسَهُ مِنَ الدُّعَاءِ وَ التَّمْجِيدِ حَتَّى يَقْرُبَ زَوَالُ الشَّمْسِ وَ كَانَ يَدْعُو كَثِيراً فَيَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ يُكَرِّرُ ذَلِكَ وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ وَ كَانَ يَبْكِي مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ حَتَّى تَخْضَلَّ لِحْيَتُهُ بِالدُّمُوعِ وَ كَانَ أَوْصَلَ النَّاسِ لِأَهْلِهِ وَ رَحِمِهِ وَ كَانَ يَفْتَقِدُ فُقَرَاءَ الْمَدِينَةِ إِلَيْهِمْ فِيهِ الْعَيْنَ وَ الْوَرِقَ وَ الْأَدِقَّةَ وَ التُّمُورَ فَيُوصِلُ إِلَيْهِمْ ذَلِكَ وَ لَا يَعْلَمُونَ مِنْ أَيِّ جِهَةٍ هُو (ارشاد، ص 231) عابد ترین فقیه ترین سخاوتمند ترین مردم زمان خود بود من باز تاکید میکنم اینها خیلی مهم است در این گزارشها هم بود فقط عبادت و شب زنده داری شب نیست همان آقایی که عبادت شب را دارد روز دنبال فقرا و بیچارها میرود همان آقایی که به فقرا کمک میکرد بیش از همه به اهل خودش و خویشان و ارحام خودش میرسید بارها این روایت را خوانده ایم لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاج (بحارالانوار، ج 74، ص 44) تا ارحام من نیازمند است من صدقه به بیگانه نمیتوانم بدهم خواهش میکنیم روز شهادت امام موسی بن جعفر است عزیزان تصمیم بگیرند این قدر راحت طلب نباشند از در خانه میآید بیرون صندوق کمیتهی امداد پول میاندازد برای چه میاندازی؟ کمیتهی امداد از یادگارهای امام راحل است بله امام این را گذاشت برای کسانی که در ارحامش فقیری نباشد اگر در ارحامت فقیر است حق نداری به بیگانه بدهی این پول را جمع بکن یک هفته دو هفته یک صندوقی در خانه ات داشته باش زیر فرشت بگذار یک گرهی از خویشاوندانت باز بکن پسر عمهای داری بستگانی داری ارحام داری آنها مقدم هستند این طور نباشد ما از اهل خانهی خودمان غفلت بکنیم این حدیث از امام کاظم است فرمود مَنْ دَخَلَ السَّوْقَ فَاشْتَرى تُحْفَةً فَحَمَلَها اِلى عِيالِهِ كانَ كَحامِلِ صَدَقَةٍ إلى قَوْمٍ مَحاوِيجَ وَ لْيَبْدَأْ بِالإناثِ قَبْلَ الذُّكُورِ (وسائل الشیعه، ج 15، ص 227) کسی برود بازار هدیهای بخرد بیاورد برای زن و بچه اش مثل صدقه دادن میماند یک آقایی میگفت من هر وقت مشکلی دارم بخواهم نذر بکنم نذر زن و بچه ام میکنم اشکال دارد؟ نه نذر کار خیر است امام زادهها خوب امامان خوب گفت نذر زن و بچه ام میکنم چه اشکالی دارد؟ شبانه میرفت سراغ نیازمندان وسیله میبرد پول میبرد غذا میبرد آرد میبرد خرما میبرد نمیدانستند از کجا دارد میآید آبروداری را خیلی مواظب باشیم اینهایی که صندوقهایی دارند موسساتی دارند کمیته است بهزیستی است یا هر کس در محل خودش اینها را خیلی مواظب باشند در روایت داریم آن چیزی که در صدقه مهم است لایتم المَعرُوف اِلَّا بِثَلَاث بِتَعجِیلِهِ وَ تَصغِیرِهِ وَ تَستِیرِهِ (سفینه، ج 2، ص 178) بپوشانیم نگذاریم کسی متوجه شود امام شبانه در خانهی فقرا و نیازمندان میرفت باز در حالات عبادی حضرت این جمله است که حَجَّ مَاشِیاً حضرت چهار مرتبه پیاده حج مشرف شدند نه این که نداشتند روایت است محملها بود ولی دوست داشتند در راه خانهی خدا پیاده بروند و برادرشان علی بن جعفر که بسیار مرد جلیل القدری است فرزند امام صادق علیه السلام برادر امام موسی بن جعفر بسیار بسیار مرد جلیل القدری است او در خدمت حضرت بود و اهل و عیالش را هم میبردند این هم قابل توجه آنهایی که تنها میروند سفرهای زیارتی این هم پسندیده نیست الآن به بعضیها میگویی چقدر سفر رفتی من ایام کربلا مشرف بودم کسی گفت خدا قبول بکند الآن 56 امین سفر است گفتم چند سفر با خانواده آمدی؟ آقا موسی بن جعفر با جمیع اهل و عیالش میآمدند این پسندیده نیست آقا راه بیفتد هر روز مکه مشهد کربلا بدون خانواده قطعا سفر با خانواده تاثیر معنوی در زندگی خود انسان دارد گفتم ان شاء الله بیشتر باشد چند سفر با خانواده آمدی؟ آقا موسی بن جعفر جمیع عیالش با ایشان بودند کسی را زمین نگذاشت اگر میگویی ندارم صبر بکن میخواهی پنج سفر بروی پنج سفر را جمع بکن با خانواده برو یکی از عزیزان قصهای را برای من نقل میکرد میگفت هنوز جنگ ایران عراق شروع نشده بود رفت و آمد بین ایران و عراق برقرار بود قبل از شروع جنگ ولی یک کمی مراقبت بود ایشان میگفت من در خرم شهر قاضی بودم دیدم یک پیرمرد افغانی را دستگیر کردند آوردند در دادگاه گفتند این دم مرز میخواست از مرز ایران برود عراق ببینید هدفش چه بوده به او مشکوک شده بودند میگفت از او پرسیدم پیرمرد کجا میرفتی گفت میرفتم مکه گفتم اشتباه نمیکنی؟ الآن دو سه ماه تا حج مانده آن هم از این جا از خرم شهر میروی عراق از عراق میخواهی بروی مکه این مسیر مکه است؟ نشست قصه اش را گفت گفت من یک کارگر افغانی هستم آدم سادهای که با دستمزد کارگری زندگی ام اداره میشود از چند ماه سه ماه قبل از حج از افغانستان راه میافتم تمام مسیرها را میگفت یک کمی کار میکنم یک کمی پول میدهند یک کمی سواره میآیم یک کمی پیاده از چند ماه یواش یواش میآیم این آقای قاضی میگفت من باورم نشد گفتم مسیر را از این جا کجا میروی از این طرف کجا میروی دیدم منزل به منزل کجا میرود تا میرسد به عربستان همه را دقیق بلد است باز مطمئن نشدم گفتم اعمال حج چیست دیدم قشنگ بلد است احرام و طواف و اگر این اشتباه در حج پیش آمد چه کار باید بکنی کفاراتش چیست دیدم خیلی استاد است خیلی خوشحال شدم گفتم پیرمرد این سفر چندمت است یک پیرمرد افغانی که از چند ماه قبل راه افتاده گفت با همان لهجهی خودش گفت پنجاهمین سفرم است پنجاه سفر این طوری رفته از سه چهار ماه قبل از حج راه میافتم پول میگیرم کار میکنم پیاده یا سواره این ایمان است واقعا آدم باید لذت ببرد گاهی ما دیده ایم حاجی خودمان در سفر حج به حاجی میگوییم از مدینه محرم شدیم باید برویم مکه حاج آقا چند کیلومتر است؟ میگوییم چهارصد میگویند هواپیما باشد؟ میگوییم فرودگاه نیست میگویند هلیکوپتری چیزی نیست؟ امام موسی بن کاظم چهار بار این سفر را پیاده رفتند با اهل و عیال محامل در اختیار حضرت بود اما خودشان پیاده میرفتند من در یک جلسهای اخیرا گفتم در اسلام ملیت نیست پیغمبر صهیب رومی را از روم آورد بلال حبشی را از حبشه آورد سلمان را از این جا آورد زیر یک خیمه اما ابولهب عموی خودش را برید گفت «تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ» (مسد/ 1) اینها یادمان باشد در معاملات در رفتارها یک بار دیگر عرض کردم این آمار را حالا که صحبت به این جا رسید اشاره میکنم یکی از عزیزان شاید راضی نباشند نامشان را ببرم از دوستانی که از برنامههای شبکه هستند تازگی از سوریه آمده بودند با اطلاع دقیق میگفتند در شهدای مدافع حرم اولین آمار مال شهدای افغانی است بعد نوبت میرسد به شهدای ایرانی شهرهای ما همه جا دسته گلها شهدا را تشییع میکنند ولی گفت آمار اول مال آنها است پیش قدم هستند این را یادمان باشد در برخوردها رعایت بکنیم من نمیخواهم گلایه بکنم ولی به هر ترتیب جای گلایه هم دارد باور بفرمایید مهاجرینی که این را غریبه نشنوند این جا میگوییم فقط من و شما و مخاطبین سمت خدا بشنوند مهاجرین از ملیتهای مختلف ایرانی باشد افغانی عراقی باشد میروند در کشورهای اروپایی که ما اینها را دولت کفر میدانیم کسی غیر از خودی نشنود آنها برخوردشان با مهاجرین بهتر از برخوردی است که ما با مهاجرین دارم درست است آنها به خاطر مشکلات خودشان مهاجر پذیر هستند یعنی اگر اروپا امروز مهاجر میپذیرد به خاطر مشکل جمعیتی است آنها در تهدید جمعیت هستند نسلشان منقرض میشود یکی از انگیزه هایشان این است که اگر مهاجر میپذیرند برای این است که این مشکل را برطرف بکنند مشکل نیروی کارشان را حل بکنند همهی اینها را درک میکنم ولی در عین حال آنها که کافر هستند مهاجر ایرانی عراقی افغانی باشد به مراتب از این که ما برخورد میکنیم رفتارشان بهتر است مهاجر میتواند شناسنامه بگیرد پاسپورت آن کشور را میگیرد کرامتش حفظ میشود در بالاترین ردهها مسئولیت دارد در حد ردههای بالا من نمیخواهم بگویم بینندگان پیام بدهند شما خبر ندارید قوانین نیست هر چه قانون است ما کاری نداریم ولی کرامت که کاری ندارد؟ من خبر دارم از مشکلات اگر آنها میپذیرند آنها هم به انگیزهی حل مشکلات خودشان است ولی این کرامت را در یک کشور اسلامی که ما هستیم ما به یک مهاجر خیلی باید کرامت انسانی اسلامی بدهیم برخورد ما خیلی باید بهتر باشد یک کسی میگوید رأیت أبا الحسن علیه السلام یعمل فی أرض له قد استنقعت قدماه فی العرق، فقلت له: جعلت فداک أین الرجال؟ فقال: یا علی قد عمل بالید من هو خیر منّی فی أرضه ومن أبی، فقلت له: ومن هو؟ فقال: رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم وأمیر المؤمنین وآبائی علیهم السلام کلّهم کانوا قد عملوا بأیدیهم وهو من عمل النبیّین والمرسلین والأوصیاء والصالحین ((وسائل الشیعه، ج 2، ص 531) من دیدم امام موسی بن جعفر مشغول کار هستند به حضرت گفتم اَینَ الرِّجَال این را جوانان توجه بکنند دنبال کار هستند مشکل بیکاری خیلی در کشور ما جدی است ولی در عین حال اگر ما از بینندگان بپرسیم کار را مساوی با یک چیزی بنویسید چه مینویسند؟ میز و اداره این پسندیده نیست این فرهنگ باید اصلاح شود تا اصلاح نشود هیچ وقت این مشکلات حل نمیشود کار مساوی با میز و اداره نیست امام موسی بن جعفر با این مقاماتی که از ایشان گفتیم داشتند در زمین کشاورزی کار میکردند در قصهی دیگری حضرت میخواستند زمین کشاورزی از کسی بخرند فرمودند نمیخرم از تو چون کسی که زمین کشاورزی اش را بفروشد روزی اش از بین میرود آن کسی که میخرد روزی به او میرسد حضرت دوست نداشتند زمین کشاورزی کشاورزی را بخرند میفرمود برکت از زندگی ات میرود برکت از زندگی کسی که زمین کشاورزی را بفروشد از بین میرود چقدر همین طور زمینهای کشاورزی تبدیل میشود بَایِعُ الزَّرِیعَة کسی که زمین کشاورزی را بفروشد برکت از زندگی اش میرود لذا حضرت دوست نداشتند زمین کشاورزی از کسی بخرند خودشان زمین کشاورزی را احیا میکردند اول بسم الله شروع میکردند. دید حضرت دارد کار کشاورزی میکنند گفت شما با این عظمت و شخصیت چرا مردها کجا هستند فرمودند کسی کار دستی انجام داده با بازویش کار کشاورزی انجام داده از من خیلی بهتر بوده رسول الله حضرت علی و آبائی تمام پدران من این کارها را انجام دادند در مدینه هنوز چاههایی است در میقات شجره تابلو نوشته آبار علی آبار جمع بئر است چاههای علی هیچ کسی به اندازهی حضرت علی کار کشاورزی نکرده و کار آبادی و عمران نداشته در 25 سالی که حضرت علی خانه نشین بود به اندازهی حضرت علی هیچ کس کار آبادانی و عمرانی کشاورزی و نخلستان را نداشته فرمود کسانی از این کارها کردند که از من بهتر بودند حضرت فرمودند مِفْتَاحُ الْجَنَّةِ لِسَانُ الْعَبْدِ (بحار الأنوار، ج 48، ص 105) ما مفاتیح الجنان نداریم؟ کلیدهای بهشت مرحوم محدث قمی نوشته این دعاها خوب است حتما هم باید باشد به تعبیر امام رضوان الله علیه کارخانهی انسان سازی است ولی از چیزهای دیرگ غافل نباشیم زبان انسان کلید بهشت است این زبان میتواند ما را بهشتی بکند ببرد بهشت همین طور میتواند ببرد جهنم فکر نکنیم فقط با مفاتیح الجنان و دعاست همین دعاها دارند به ما یاد میدهند مراقبت بکنید در شب اول ماه رجب پیغمبر خدا دعا میکرد خدایا کمکمان بکن اَعِنّا عَلَی الصّیامِ و القِیامِ وَ حِفظِ اللِّسانِ (دعای هر شب ماه رجب) کلید بهشت زبان انسان است.
شریعتی: خیلی ممنون
حاج آقا حسینی: من یک آماری تازگی دیدم خیلی رقم بالا از جوانهای بیکار واقعا باید دعا کنیم هم باید مسئولین تمام همّ و غمشان را بر این مسئله بگذارند موانع را بردارند نوع نگاه ما هم باید به کار عوض شود
شریعتی: ان شاء الله صفحهی 204 را امروز با هم تلاوت میکنیم آیات 107 تا 111 سورهی مبارکهی توبه
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿١٠٧﴾ لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا وَاللَّـهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ ﴿١٠٨﴾ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّـهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠٩﴾ لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿١١٠﴾ إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّـهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١١﴾
ترجمه:
و [از منافقان] کسانی هستند که بر پایه دورویی و نفاق، مسجدی ساختند برای آسیب رساندن و ترویج کفر و تفرقه افکنی میان مؤمنان و کمین گاهی برای [گردآمدن] کسانی که پیش از این با خدا و پیامبرش جنگیده بودند، سوگند سخت میخورند که ما با ساختن این مسجد جز خوبی [و خدمت] قصدی نداشتیم، ولی خدا گواهی میدهد که بی تردید آنان دروغگویند. (۱۰۷) هرگز [برای عبادت و نماز] در آن مسجد نایست، قطعاً مسجدی که از نخستین روز بر پایه تقوا بنا شده شایسته تر است که در آن [به نماز و عبادت] بایستی، در آن مردانی هستند که خواهان پاکیزگی [و طهارت جسم و جان] هستند؛ و خدا پاکیزگان را دوست دارد. (۱۰۸) آیا کسی که بنیاد [امورش] را بر پایه تقوای الهی و رضای او نهاده بهتر است یا کسی که بنیاد [امورش] را بر لب پرتگاهی سست و فروریختنی نهاده؟! و آن بنا با بناکننده اش در جهنم سقوط میکند؛ و خدا گروه ستمکاران را هدایت نمیکند. (۱۰۹) همواره آن ساختمانی که بنا نهاده اند در دل هایشان مایه شک و تردید است تا دل هایشان [به سبب مرگ] پاره پاره شود، و خدا دانا و حکیم است. (۱۱۰) یقیناً خدا از مؤمنان جانها و اموالشان را به بهای آنکه بهشت برای آنان باشد خریده؛ همان کسانی که در راه خدا پیکار میکنند، پس [دشمن را] میکشند و [خود در راه خدا] کشته میشوند [خدا آنان را] بر عهده خود در تورات و انجیل و قرآن [وعده بهشت داده است] وعدهای حق؛ و چه کسی به عهد و پیمانش از خدا وفادارتر است؟ پس [ای مؤمنان!] به این داد و ستدی که انجام داده اید، خوشحال و شاد باشید؛ و این است کامیابی بزرگ. (۱۱۱)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: اشارهی قرآنی را بفرمایید
حاج آقا حسینی: آیهی پایانی این صفحه «إِنَّ اللَّـهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» خدا از مومنین خریداری میکند جانشان را و مالشان را این نکته را ما بارها گفتیم این جاده یک طرفه نیست که ما فقط بگوییم خدایا بده بده بده نه خرید و فروش معامله است جاده دو طرفه است میخری میدهی جان و مال جان که خبری نیست جهاد نیست بسم الله از مالمان بگذریم از مال و جانت بگذر تا خدا به تو بهشت بدهد وقتی در نفخ صور دمیده میشود روایت است که هر کسی سر از قبر برمیدارد میگوید اَللّهم اَرحمني جواب میآید فَيجابون لَئِن رَحمتم فِي الدُّنيا لَتُرحَمُون اليومَ (بحارالانوار، ج 7، ص 121) اگر در دنیا رحمت شما شامل حال شما دیگران شد این جا رحمت است خرید و فروش و داد و ستد و معامله است من اشاره میکنم باز یک داستانی از امام کاظم را که این معامله واقعا معامله است امام کاظم به کسی به اسم عاصم فرمودند یا عاصم کیف انتم فی التواصل والتواسی؟ قلت: على أفضل ما کان علیه أحد. قال علیه السلام: أیأتی أحدکم الى دکان اخیه او منزله عند الضائقة فیستخرج کیسه ویأخذ ما یحتاج الیه فلا ینکر علیه؟ قال: لا قال علیه السلام: فلستم على ما احب فی التواصل (بحارالانوار، ج 74، ص 231) شما مومنین در به هم رسیدن و نیکی به هم کردن چطوری هستید؟ به جایی رسیدی که اگر یک کسی گرفتاری داشت برود منزل برادرش میرود میبیند برادرش در منزلش نیست میگوید برادرم نیست نباشد خانهی من و برادرم نیست کیسه اش را بردارید به اندازهی پول بردارید من یقین دارم او ناراضی نیست مشکلی ندارد به این جا رسیده اید که برادرش برود خانهی برادر ایمانی از کیفش پول بردارد؟ به این جا رسیدید؟ گفت نه ما از این شوخیها با هم نداریم فرمود به آن چیزی که ما دوست داریم نرسیدید حضرت ملاک را میدهند اگر امروز روز شهادت امام موسی بن جعفر است عزاداریها باید به حد اعلی باشد اما این سیرهی امام یادمان نرود امروز به یاد از دست رفتگانمان یک مشکلی حل بکنیم قطعا در زندگی مان تاثیر گذار است. یک داستانی در مورد امام موسی بن جعفر عرض میکنم بعد هم اشارهای میکنم به اعمال شب بیست و هفتم و روز بیست و هفتم فردا بیست و ششم است و پس فردا بیست و هفتم روز پنج شنبه هم شب بیست و هفتم موقعیت خاصی دارد هم روز امشب که شب بیست و ششم ماه رجب است غفلت نکنیم شب وفات حضرت ابوطالب علیه السلام است این بزرگ حامی پیغمبر خدا من همین مقدار بگویم مجال کم است وقتی پیغمبر یاوری مثل حضرت ابوطالب پدر حضرت علی را از دست داد با فاصلهی کوتاهی حضرت خدیجه و حضرت ابوطالب از دنیا رفتند پیغمبر نتوانستند در مکه بمانند هجرت پیغمبر بعد از از دست دادن یار و یاورشان شد این سال را سنة الحزن نامیدند سال غم و غصه و اندوه سالی که این دو یاور را از دست دادند غفلت نکنیم از مقامات این بزرگوار ظلم میشود به حضرت ابوطالب آن شعری که شاعر بزرگ دارد و لو ولا ابوطالب اگر نبود حضرت ابوطالب و حضرت علی بن ابوطالب نبودند اثری از حمایت دین و دین باقی میماند؟ فردا شب که شب بیست و هفتم ماه مبارک رجب است شب مبعث است امام جواد علیه السلام فرمودند که ماه رجب یک شبی دارد إِنَّ فِي رَجَبٍ لَيْلَةً هِيَ خَيْرٌ لِلنَّاسِ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ (مستدرک الوسائل، ج 6، ص 288) از آن چه که خورشید بر آن میتابد بالاتر است فرمود کسی که در این شب عمل صالح انجام بدهد دنبال عبادت باشد ثواب عمل شصت سال را دارد یک دستورالعمل است خیلی پیچیده هم نیست ساده است بینندگان به مفاتیح هم میتوانند مراجعه بکنند دوازده رکعت نماز است شش دو رکعتی است نمازهای مستحبی دو رکعت دو رکعتی است وقتی نماز تمام شد مثل نماز صبح است البته بهتر است از سورهی حضرت محمد که مفصلات میگویند تا به طرف آخر از سورههای پایان قرآن یک سورهای را بخواند اگر نمیخواهد سورهی بلند بخواند توحید بخواند دوازده رکعت که تمام شد بعد از نماز هر کدام از این سورههایی که میگوییم هفت مرتبه بخواند چهار قل توحید را هفت مرتبه کافرون را هفت مرتبه ناس را هفت مرتبه فلق را هفت مرتبه قدر و آیت الکرسی را هم هفت مرتبه خود حمد هم هفت مرتبه بخواند ساعت بگیریم بیست دقیقه نمیشود در مفاتیح هم است یک دعایی هم دارد اگر آن دعا را توانستند بخوانند شب مبعث است ولی شب زیارتی حضرت علی علیه السلام شب بیست و هفتم تمام مردم عراق تقریبا همهی کسانی که میروند نجف زیارت حضرت علی شب مبعث است ولی شب زیارتی حضرت علی است اگر نبود حضرت علی از آن بعثت اثری باقی نمیماند و روز بیست و هفتم روز پنج شنبه هم این را هم عرض بکنم ان شاء الله همهی کسانی که موفق شدند دعا بکنند در طول سال چهار روز روزه اش ممتاز است رسالهای دارد مرحو میرداماد رسالهی اربعة ایام چهار روز در سال روزه اش ممتاز است روزه اش معادل شصت سال است و یکی روز مبعثت است اگر کسی روزهی قضا دارد نیت قضا یادش نرود ولی خداوند ثواب روز مبعث را عطا خواهد کرد یکی از اعمال دیگر که مال روز بیست و هفتم است صلوات زیاد بر محمد و آل محمد است اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و زیارت پیغمبر و یک نمازی دارد که عزیزان مراجعه بکنند.