حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی – دوری از عجب و خودپسندی و پاسخ به پرسشهای بینندگان
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: دوری از عجب و خودپسندی و پاسخ به پرسشهای بینندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 11-08-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
صبحی گره از زلف تو باز خواهد شد *** راز شب تار بر ملا خواهد شد
تو آیهی وحدتی که با آمدنت *** هر قطب نما، قبله نما خواهد شد
شریعتی: سلام میکنم به همه شما بینندهها و شنوندههای خوب و نازنینمان. انشاءالله در هر کجا که هستید تنتان سالم باشد و قلبتان سلیم باشد و باغ ایمانتان آباد باشد و خداوند متعال پشت و پناه شما باشد. حاج آقای حسینی سلام علیکم و رحمه الله.
حاج آقا حسینی: عرض سلام خدمت همه بینندگان و شنوندگان برنامه سمت خدا دارم.
امروز اول ماه صفر است. نماز اول ماه و صدقه فراموش نشود. مثل نماز صبح است. دو رکعت است. نماز اول سی قل هو الله دارد، رکعت دوم هم سی تا «انا انزلناه» دارد. صدقه اول ماه هم فراموش نشود. مرحوم محدث قمی(ره) در یکی از کتابهایشان دارد که چرا میگویند: ماه صفر نحس است؟ چون از سه ماه حرام ذی القعده و ذی الحجه و محرم بیرون میآییم، از قدیم اینطور بوده اول صفر آن جنگهایی که این سه ماه متوقف بود، شروع میشد. لذا میگفتند: ماه صفر نحس است و الا ماه صفر نحوستی ندارد. انشاءالله عزیزان پنجم ماه صفر هم که همه جا به نام حضرت رقیه(س)، سه ساله امام حسین(ع) مجلس برگزار میشود، گرامی بدارند. هرکس هرکجا هست در شام شنبه در این جلسات شرکت کند. شهادت امام مجتبی هم هفتم صفر فراموش نشود.
ببینید الآن در ایام اربعین چقدر مردم عراق با این همه گرفتاری و انواع اقسام مشکلات اقتصادی، تمام هستی خودشان را برای زائرین سیدالشهداء فدا میکنند. از فقیرترین تا ثروتمند ترین آدم هرچه دارد در اختیار زائرین میگذارد. آنوقت در داخل کشور ما آنهایی که دست اندر کار هستند هر روز میخواهند به یک نحوی این زائران اربعین را تیغ بزنند. یک قانون و خرج و هزینه اضافه میکنند. مسئولین و هرکس صدای ما را میشنود رسیدگی کنند. امروز شنیدم که نفری 25 هزار تومان پول بیمه میگیرند. دو میلیون زائر هرکدام نفری 25 هزار تومان 50 میلیارد تومان میشود. اصلاً بیمه واجب است. کل حادثهای که ممکن است پیش بیاید چقدر هزینه دارد؟
امروز کلمه حکمت آمیز، کلمه 46 نهجالبلاغه را میگویم. «سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ» یکی از آثار عجب و خودپسندی این است که انسان به عبادت خودش مغرور میشود. امیرالمؤمنین میفرماید: اگر آدم یک گناهی را انجام بدهد که بگوید: ای بابا! چه غلطی کردم. این بهتر از این است که یک حسنهای انجام دهد که گرفتار عجب شود. نمیگوییم: گناه خوب است. ولی بخواهیم مقایسه کنیم، گناهکار جلوتر است از کسی که یک حسنه انجام داده و مغرور است.
در کلمات حکمت آمیز نهجالبلاغه، کلمه 167 هست که «الاعْجَابُ يَمْنَعُ الازْدِيَادَ» اعجاب، خودپسندی، مانع ترقی و کمال خواهد شد. یقین داشته باشیم اگر ما فکر کردیم بهترین آدم روی زمین هستیم، دیگر کجا میخواهیم برویم؟
کلمه 212 در نهجالبلاغه میگوید: «عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِه» آدم حسود با آدم چه میکند؟ یک کسی به ما حسادت کند ضربه میزند. حضرت میفرماید: سنگینترین حسادت این است که آدم گرفتار خودپسندی شود. بدترین حسود خود شما هستید. این سه کلام از امیرالمؤمنین(ع) بود.
من یک بیانی در شرح مسألهی عجب دیدم. در چهل حدیث امام (ره) حدیث سوم حدیث عجب است. ایشان بیانات مفصلی دارند. ایشان میفرماید: یکی از حیلههای شیطان برای ایجاد عجب این است که شما را به مواظبت بر مستحبات وادار میکند. ولی گناه اهل معصیت را نزد تو بزرگ جلوه میدهد. وقتی تو نماز خواندی و نماز شب خواندی از آن طرف دیگران را کافر و فاسق و فجره و فسقه و دور از خدا ندانی. نتیجه بدبینی به بندگان خدا و خودپسندی خودش میشود. ایشان میفرماید: آیت الله شاه آبادی میفرمودند: حتی کافر را سرزنش نکنید. شاید نور فطرتش او را هدایت کند. او هدایت شود و آنوقت ما گرفتار خودپسندی باشیم. البته بلافاصله تذکر دادند و فرمودند: غیر از امر به معروف و نهی از منکر. امر به معروف و نهی از منکر جای خود ولی ما حق سرزنش نداریم. حتی کافر را سرزنش نکنیم. اگر کسی مؤمنی را به خاطر یک گناهی سرزنش کند، نمیمیرد تا خودش گرفتار آن معصیت شود. کسی که نهی از منکر میکند دلش سوخته و میخواهد دست کسی را بگیرد. اما کسی که سرزنش میکند میخواهد دلش خنک شود.
یک بیانی هم امام در مورد مراتب عجب دارند. عجب در چند مرتبه هست. یکی منت بر خداوند است. فکر میکند به واسطه ایمانی که آورده است، یک رونقی در دین پیدا شده است. مرحله دوم میگوید: ما محبوب حق تعالی و از اولیای خدا هستیم و دیگر همه چیز را محور خودش میداند. خدا نکند ما فکر کنیم از اولیای خدا هستیم. سوم اینکه خودش را مستحق پاداش الهی میداند حتی اگر خدا با عدالت با او رفتار کند. میگوید: خدایا یادت باشد، منت سر ما نگذاری. با عدالت با ما رفتار کن. با همان عدالت ما بهشتی هستیم. امام میفرماید: خدا نکند که خدای تعالی با کسی با عدالتش رفتار کند. که اگر همچو ورقی پیش آید، احدی از اولین تا آخرین راه نجاتی نخواهد داشت. انسانهایی که گرفتار عجب و خودپسندی میشوند، میگوید: خدایا همان عدالت تو خوب است. ما نماز خواندیم و بندگی کردیم. طلب داریم. باید ما را بهشت ببری. یک روایتی از کافی شریف نقل میکنند که پیامبر خدا فرمودند: خداوند به داود نبی وحی کرد. «أُبَشِّرُ الْمُذْنِبِينَ وَ أُنْذِرُ الصِّدِّيقِينَ» (کافی/ج2/ص314) به گناهکاران بشارت بده و به صدیقین هشدار بده. داود نبی تعجب کرد و فرمود: خدایا چطور؟ من به گناهکاران بشارت بدهم و به صدیقین هشدار بدهم؟ خطاب شد: بله. به گناهکاران بشارت بده، «أَنِّي أَقْبَلُ التَّوْبَةَ» من توبه را میپذیرم. گناهکار سرشکسته است. انسانی که معصیت کرده سرشکسته است. خودش را همیشه بدهکار میداند.
چقدر در پیامها نوشته بودند که ما گناهکار هستیم. توبه کردیم و دل شکستهایم. خداوند ما را میآمرزد؟ یقین داشته باشیم زشت ترین گناهی هم که انجام دادیم خدا میآمرزد. شک نکنیم. «وَ أَنْذِرِ الصِّدِّيقِينَ أَلا يُعْجَبُوا بِأَعْمَالِهِمْ» صدیقین را بترسان که یکوقت گرفتار خودپسندی نشوند. «فَإِنَّهُ لَيْسَ عَبْدٌ أَنْصِبُهُ لِلْحِسَابِ إِلا هَلَكَ» اگر بنا باشد من برای بندهای میزان ترازو بگذارم که به عدالت رفتار کنند، احدی باقی نمیماند مگر اینکه همه نابود شوند.
مرحوم علامه طبرسی در مجمع البیان دارد. سید مرتضی هم در امالی نقل کرده است. پیامبر فرمود: احدی وارد بهشت نمیشود مگر اینکه رحمت من شامل حال او شده باشد. با اعمال بهشتی نمیشویم. گفتند: یا رسول الله! حتی شما؟ فرمود: حتی من. مگر اینکه من هم شامل رحمت الهی شوم.
باز شیخ صدوق نقل کرده که امام صادق فرمودند: شیطان به لشگریانش میگوید: اگر سه کار را در این بندگان خدا توانستید انجام بدهید دیگر نگران نباشید. 1- کار خودش را بزرگ ببیند. خیلی باید مواظب باشیم. حالا یک کار خیر کردی. نماز شب خواندی. قرآن خواندی. از کسی دستگیری کردی. 2- اگر گناهش را فراموش کند. 3- اگر گرفتار عجب شود.
باز امام (ره) یک بیانی دارد. میفرماید: آیا ما طلبکار خدا هستیم یا نه؟ ایشان فرمودند: اگر پیامبر به ما بندگان بگوید: ای بندگان خدا شما عبادت کنید یا شهوترانی کنید فرقی ندارد. قانون عوض شده است. حتماً شما بهشتی هستید. چه دنبال شهوت بروید و چه دنبال عبادت و بندگی بروید. ولی خدا دوست دارد عبادت کنید ولی به عبادت شما کاری ندارد. بهشت شما تضمین و قطعی است. ایشان میفرماید: انصافاً ما چه خواهیم کرد؟ کدام از ما میگوییم: ای خدا بهشت ما تضمین است؟ چه کسی سراغ عبادت میرود؟ امام فرمود: من از خودم خبر بدهم. اهل معصیت میشدیم و اطاعات را ترک و دنبال شهوات میرفتیم. پس معلوم میشود عبادتهای ما برای این نیست که واقعاً دنبال عبادت هستیم. نه به امید آن چیزهایی که بهشت به ما وعده دادند است. بنابراین شما با کارگرهای ساختمانی چه فرقی میکنید؟ فرق ما با او این است که او کار میکند که آخر شب مزد بگیرد و ما هم کار میکنیم که قیامت مزد بگیریم.
باز امام(ره) فرمود: بگذارید این پرده دریده نشود و حجاب غفران الهی به روی این گناهان ما که اسمش را عبادت گذاشتیم کنار نرود. اگر این ورق برگردد و ورق عدالت پیش آید آنوقت دیگر هیچ چیزی از عبادت ما باقی نمیماند. امام میفرماید: ما حق داریم قبل از ورود به نماز بگوییم: «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الارْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِين» (انعام/79) «إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين» (انعام/162) بگوییم: خدایا فقط و فقط داریم تو را عبادت میکنیم. چه کسی فقط خدا را عبادت میکند؟ امام میفرماید: من فقط از خودم خبر دارم. من اهل آن نیستم که بگویم: اگر تضمین بهشت داشتم، تضمین رهایی از عذاب داشتم باز هم عبادت میکردم.
امام میفرماید: شما فکر میکنید نماز شما نماز امیرالمؤمنین است؟ به خودشان قسم که اگر بشر پشت به پشت یکدیگر دهند و بخواهند یک لا اله الا الله امیرالمؤمنین را بگویند، نمیتوانند. «ضربة علی من یوم الخندق افضل من عباده الثقلین الی یوم القیامه» تا قیام قیامت همه خلق عالم، جن و انس بندگی کنند و در یک کفه ترازو بگذارند، این جهاد امیرالمؤمنین در روز خندق است. اگر بشر پشت به پشت یکدیگر دهند و بخواهند یک لا اله الا الله امیرالمؤمنین را بگویند، نمیتوانند. خاک بر فرق من با این معرفت به مقام ولایت علی. به مقام علی ابن ابی طالب قسم که اگر ملائکه مقربین و انبیای مرسلین غیر از رسول خاتم که مولای علی و غیر علی است، بخواهند یک تکبیر علی را بگویند، نمیتوانند. گفتیم که امام صادق فرمود: «اللهم لا تخرجنی من التقصیر» همیشه خودم را مقصر بدانم. اگر این نگاه را به عبادت داشته باشیم آنوقت دیگر نماز و صدقه دادن و یک کار خیر بکنیم، خودمان را بزرگ نمیبینیم. دیگران را حقیر نمیبینیم. گناه را فراموش نمیکنیم.
شریعتی: قرار است در بخش دوم برنامه حاج آقای حسینی به سؤالات شما پاسخ بدهند. امروز صفحه 386 قرآن کریم آیات 6 تا 13 سوره مبارکه قصص برای شما تلاوت میشود.
«وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُونَ «6» وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ «7» فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما كانُوا خاطِئِينَ «8» وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ لا تَقْتُلُوهُ عَسى أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «9» وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى فارِغاً إِنْ كادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى قَلْبِها لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «10» وَ قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «11» وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ «12» فَرَدَدْناهُ إِلى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ «13»
ترجمه: و به آنان (مستضعفان) در زمين، قدرت وتمكّن بخشيم، و از ناحيه آنان به فرعون و (وزيرش) هامان و سپاهيانشان آنچه را كه از آن بيمناك بودند نشان دهيم. و ما به مادر موسى الهام كرديم كه او را شير بده، پس هرگاه (از فرعونيان) براو بيمناك شدى، او را (در جعبهاى گذاشته و) بهدريا بيفكن و (از اين فرمان) مترس و (از دوريش) غمگين مباش، (زيرا) ما او را به تو بازمىگردانيم و او را از پيامبران قرار مىدهيم. پس (مادر موسى چنان كرد، چيزى نگذشت كه) فرعونيان، او را (ديده و از آب) برگرفتند تا سرانجام، دشمن و مايه اندوهشان گردد. همانا فرعون و هامان و سپاهيانشان خطاكار بودند. و (چون) همسر فرعون (احساس كرد كه آنان قصد كشتن كودك را دارند خطاب به فرعون) گفت: او را نكشيد (كه او) روشنى چشم من و توست. شايد به ما سودى برساند يا او را به فرزندى بگيريم، ولى آنها نمىفهميدند (كه چه كسى را در آغوش خويش مىپرورانند). ودل مادر موسى (از هر چيز، جز فكر فرزند) تهى شد (و) اگر قلب او را استوار نساخته بوديم تا از ايمان آورندگان (به وعدهى ما باقى) بماند، همانا نزديك بود كه (به واسطه جزع وفزع) آن (راز) را افشا كند. و (مادر موسى) بهخواهر او گفت: (صندوق حامل موسى را) دنبال كن پس او از دور وى را زير نظر داشت، در حالى كه (دشمنان) متوجّه نبودند (كه آنكه او را تعقيب مىكند خواهر موسى است و از اين تعقيب، چه هدفى دارد). و ما (به دهان گرفتن سينهى) زنان شيرده را از پيش بر او ممنوع كرديم، پس (خواهر موسى كه مأموران را در جستجوى دايه ديد) گفت: آيا مىخواهيد شما را بر خانوادهاى راهنمايى كنم كه سرپرستى او را براى شما بپذيرند و براى او خيرخواه باشند؟ پس ما (اينگونه) او را به مادرش باز گردانيديم تا روشنى چشم او باشد و غم نخورد و بداند كه همانا وعده الهى حقّ است، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
شریعتی: اشاره قرآنی امروز را بفرمایید و ادامه بحث را بشنویم.
حاج آقای حسینی: خدا شهید مطهری را رحمت کند. میفرمودند: اگر سه زن به خوبی نقش آفرینی نمیکردند ما پیامبری به نام موسی نداشتیم. یکی مادر موسی(ع)، دوم خواهر موسی(ع)، سوم آسیه همسر فرعون. مادر موسی با آن ایمانش که این فرزند را «فَإِذا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَم» در رود نیل انداخت. به وعده خدا ایمان داشت. «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْك» خیلی ایمان میخواهد. مادر تو فرزند شیرخوارت را در جعبه بگذار. به امواج خروشان نیل تحویل بده ما او را برمیگردانیم. این چه ایمانی میخواهد؟ ما همین ایمان را نداریم. خدا میگوید: در راه من پول بده من برمیگردانم. ما میگوییم: نه!
در سؤالات نوشتند که مراجع تقلید معتقد هستند اهداء عضو مرگ مغزی حرام است. چرا در رسانهها این عمل تبلیغ میشود و روزی را به این عنوان جشن میگیرند؟
من برای این بیننده عزیز توضیح بدهم که شبیه این سؤال زیاد است. بین مرگ مغزی و کما فرق است. کسی که به کما رفته امکان بازگشت هست. اما کسی که گرفتار مرگ مغزی شده است تقریباً برنمیگردد. اگر کسی گرفتار مرگ مغزی شد، هیچ امیدی به بازگشت او نیست، بعضی از مراجع تقلید اجازه دادند. اینکه شما میگویید اجازه ندادند این مطلق نیست. من از آیت الله شبیری زنجانی سؤال کردم، فرمودند: بله چند سال پیش هم علامه سید جعفر مرتضی از ما سؤال کرد و ما مکتوب نوشتیم. آیت الله العظمی مکارم شیرازی همین فتوا را دارند. وقتی فتوای بعضی از مراجع هست، چرا ما این راه را باز نکنیم؟ من در خبری خواندم که 37 هزار نفر منتظر پیوند عضو هستند. گاهی اعضای بدن یک عزیزی که مرگ مغزی میشود میتواند جان هشت نفر را نجات بدهد.
شخصی به من گفت: دختری هشت ساله دارم مشکل کبد دارد. منتظر پیوند کبد هستیم. میگفت: دو هفته یکبار بیمارستان میبریم چهار روز در بیمارستان بستری میشود و چه مراحلی را باید طی کند تا به یک حالت عادی برگردد. بنابراین این کار بسیار خوب است. مراجع هم اجازه میدهند و این 37 هزار نفری که منتظر هستند هم یک حیات مجدد پیدا میکنند. فرمودند: به شرط اینکه بازگشت شخصی که مرگ مغزی هست امکان پذیر نباشد. اگر که جان شخص دیگر را نجات میدهیم اشکال ندارد.
سؤال دوم اینکه هفته گذشته ما در مورد خواستگاری گفتیم که همینطور خواستگاری نروید. اگر بنا ندارید و جدی نیستید به خواستگاری نروید. بینندهای نوشته این چه حرفی است شما میزنید؟ مگر میشود ما همان جای اولی که رفتیم بپسندیم؟ شاید مورد اول را نپسندیدیم و باید جای دوم برویم. ما نمیگوییم: بار اول باید حتماً پسند کنید و تمام شود. حرف ما این است اگر میخواهید تحقیق کنید، استخاره کنید، اول انجام دهید. جدی که شدید منزل مردم بروید.
اگر من به عنوان سرگرمی به خواستگاری میروم. اینکه بگویم: سرم گرم میشود و یک مهمانی است. قصد جدی نداریم، به مراجع تقلیدشان زنگ بزنند و بپرسند این آب و چای و شیرینی و میوه که میخورید حلال است یا حرام است؟
سؤال دیگری که پرسیدند، ما بارها در برنامه در مورد درمان کسانی که مشکل ناباروری دارند صحبت کردیم. ما الآن سه میلیون زوج نابارور داریم. اگر دولت به اینها تسهیلاتی بدهد، بیمه را قویتر کنند، یک میلیون نفر هم به نتیجه برسد، چقدر اثر دارد؟ به جای اینکه این همه تبلیغات کنید هزینه کنید این افراد را درمان کنید. هم خانوادهها را خوشحال میکنید. هم از گرفتاری یک عده کم میشود. هم مشکل کاهش جمعیت برطرف میشود. خیرین هم بدانند. کار خیر فقط ساختن مسجد و حسینیه و مدرسه و مجلس امام حسین نیست. اگر شما به این نابارور هم کمک کردی، درمانگاه ساختی و هزینه دارو را پرداخت کردی، این هم کار خیر است.
گاهی یک طرف مشکل دارد. یعنی یا مرد مشکل دارد یا زن. گاهی هم هردو مشکل دارند. اما اینکه مردی بخواهد همسرش را بخاطر اینکه نابارور است سرزنش کند خیلی بد است.
در مورد ائمه جمعه هم گفتیم که خودشان باید آسیب شناسی کنند. ما هشتاد میلیون جمعیت هستیم. حدود هشتصد نقطه نماز جمعه برپا میشود. یک کاری کنیم هر روز تعداد مردم بیشتر شود. یکی از بینندگان نوشته تمام ائمه جمعه یک سامانه پیامکی برای خودشان درست کنند، پیام مخاطبین را بگیرند. مردم پیام بدهند چه میخواهند و چه نمیخواهند؟ ما نگفتیم کسی در نماز جمعه سیاسی سخن نگوید. گفتیم: جناحی صحبت نکنید. از جناحها بد نگوییم.
مطلب دیگر اینکه نوشتند: آقای حسینی شما گفتید: از همه مراجع اجازه گرفتید تا مکلفین سهم سادات را به فقرای سادات بدهند؟ ببینید اشتباه نشود. ما گفتیم: خمسی که بر گردن ما است باید به دو بخش تقسیم شود. مثلاً اگر من یک میلیون تومان خمس بدهکار هستم، دو تا پانصد هزار تومان باید به سادات فقیر بدهم. چرا به سادات بدهم؟ برای اینکه زکات را به غیر سادات میدهند. از زکات به سادات نمیشود داد. از خمس هم به غیر سادات نمیشود داد. این تقسیم شده و تبعیضی نیست. پس این پانصد هزار تومان سهم سادات فقیر است. ما این را گفتیم که اگر سید فقیر میشناسید خودتان بدهید. به دست مرجع ندهید. خود شما سادات فقیر را بهتر میشناسی تا آن مرجع پیری که در خانه نشسته است. چون عدهای از مراجع مانند آیت الله العظمی سیستانی، آیت الله العظمی خویی فتوایشان این است که خودتان بدهید. بعضی هم احتیاط میکنند. در احتیاط رجوع کنید به کسانی که اجازه میدهند. اما نیمه دیگر که سهم امام میشود، آن را باید اجازه مرجع تقلید باشد. البته رهبر معظم انقلاب فرمود: تا یک سوم سهم امام، پانصد هزار تومان دوم را به خویشاوندان فقیر میشود داد. البته اینها نباید واجب النفقه باشند. به همسر و اولاد نمیشود داد چون واجب النفقه هستند. اما در سهم امام یک سوم به ارحام فقیر به فتوای مقام معظم رهبری میشود داد.
مسألهی دیگر اینکه سؤال کرده بودند که آیا اشکال دارد در ماه محرم خواستگاری برویم؟ یک عقد خلوتی بخوانیم؟ گفتیم: اشکال ندارد. بینندهای نوشته: این چه حرفی است میزنید. چطور گفتید اشکال ندارد؟ اینها بیست نفر جمع شوند و شیرینی بخورند اشکال ندارد؟ خوب اگر اینها عقد کنند و یک شیرینی هم بخورند، اشکالی ندارد. جشن و شادی نباشد. الآن ازدواج کم شده است. دوازده میلیون دختر و پسر مجرد داریم. کار خیر را نباید عقب انداخت. بعضیها نوشتند اشکال دارد لوازم و جهیزیه را در ماه صفر بچینیم؟ نه اشکالی ندارد. یکی نوشت جا بهجایی خانه در ماه صفر اشکال دارد؟ نه. امام حسین خوشحال میشود یک خانواده به ثمر برسد.
باز در سؤالات نوشته بودند که همسرم دو سال است که من و فرزندانم را ترک کرده است. اما هنوز صیغه طلاق بین ما اجرا نشده است؟ آیا من میتوانم ازدواج کنم؟ یک باور غلط که در جامعه ما ایجاد شده است، همین است. یک خانم و آقایی آمدند ما خطبه عقد را بخوانیم. گفتم: خانم شما ازدواج نکردی؟ گفت: چرا ازدواج کردم. گفتم: از شوهر قبلی جدا شدی؟ گفت: نه حاج آقا مگر نمیگویند: شش ماه زن و شوهر از هم جدا باشند، دیگر خود به خود طلاق است؟ خانم محترم، شش ماه که هیچ، شصت ماه هم از شوهرت جدا باشی، تا صیغه طلاق خوانده نشود، درست نیست.
سؤال بعدی که زیاد پرسیده شده است، این است که نوشتهاند من توبه کردم دیگر غیبت نکنم. ولی چطور از کسانی که غیبت کردم حلالیت بطلبم؟ غیبت خیلی سنگین است. ولی در عین حال اگر غیبت کردم، الآن همه فقها فتوایشان این است که لازم نیست ما برویم به آن آدم بگوییم: من غیبت شما را کردم. در روایت داریم اگر غیبت کننده توبه نکند، اول کسی است که وارد آتش میشود. توبه هم کند و حلالیت هم بطلبد آخرین بهشتی است که وارد بهشت میشود. گناه غیبت سنگین است. ولی نیازی به حلالیت طلبیدن نیست.
سؤال کردند نماز شب مختصر را یکبار دیگر بگویید. پدر آیت الله شبیری زنجانی که از مراجع هستند فرمودند: سخت نگیرید که همه مشتری شوند. یازده رکعت است. «قل هو الله» را هم نخوانی اشکال ندارد. حمد و رکوع و دو سجده بخوان. در نمازهای مستحبی سوره خاصی نداشته باشد، لازم نیست سوره بخوانی. شما ساعت بگیر، یازده رکعت حمد بدون «قل هو الله» و رکوع و دو سجده وقتی نمیگیرد.
هفته گذشته گفتیم: اگر کسی در نماز بود، پدرش او را صدا کرد بگوید: سبحان الله. ولی اگر مادرش صدا کرد، بگوید: لبیک، در نمازهای مستحبی گفتیم که از امام صادق حدیث را خواندیم. یک نفر نوشته شما اینقدر در مورد پدر و مادرها صحبت میکنید، نتیجه احترام به والدین عروس آزاری است. آدم میتواند هم حق پدر و مادر را ادا کند و هم حق همسر را به جا آورد.
خانمی میگفت: من همه قرآن را قبول دارم الا یک آیه! گفتم: معاذ الله. گفت: من آیاتی را که در مورد پدر و مادر سفارش کرده قبول ندارم. گفت: شوهرم یک طور به این آیات عمل میکند که مرا آزار بدهد. انشاءالله به اینجا کشیده نشود.