حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی – زیارت اربعین
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: زیارت اربعین
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 18-08-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میکنم به همه شما که مثل انار ترش یا شیرین سراپا دل هستید. انشاءالله دلهای ما منور به نور اهل بیت باشد. حاج آقای حسینی سلام علیکم و رحمه الله.
حاج آقا حسینی: عرض سلام خدمت همه بینندگان و شنوندگان برنامه سمت خدا دارم. امیدواریم عزاداریها قبول باشد.
در آستانه سفر زائران اربعین به کربلا هستیم. خیلی روی این موضوع فکر کردم که چه بگویم. بگویم: اینهایی که کربلا میروند با دیگران خداحافظی کنند. گفت:
زائر کرب و بلا گفت: خدا حافظ و رفت *** دل من پشت سرش کاسه آبی شد و ریخت
دو میلیون نفر از ایران مشرف میشوند ولی هفتاد میلیون نفر اشک میریزند و با اشک چشم و گریه خداحافظی میکنند. برای اینکه کسانی هم مشرف نشدند نگران نباشند، حدیثی است که پیامبر خدا فرمود: «نية المؤمن خير من عمله» همین برای ما امیدوار کننده است. قطعاً همه ملت ما آرزو داشتند ای کاش جزء همین کسانی بودند که راه افتادند پیاده میروند. البته مرحوم علامه مجلسی توضیح دادند که «نية المؤمن خير من عمله» نه فقط یک فکر قلبی هست. این باید در عمل خودش را نشان بدهد. کسی که آرزو دارد کربلا برود و نتوانسته برود میتواند یک قدمش این باشد که در مجالس سیدالشهداء شرکت کند. زیارت قبر حضرت عبدالعظیم برابر با زیارت سیدالشهداء است.
در آستانه اربعین به ذهن من رسید که چند روایت از کامل الزیارات بخوانم و بخشی هم به پرسشهای بینندگان پاسخ دهیم.
بارها کتاب کامل الزیارات را معرفی کردیم. استاد شیخ مفید و شیخ صدوق است. بیش از هزار سال از وفات مؤلف این کتاب میگذرد. در این کتاب 750 حدیث زیارتی است. از این 750 حدیث، 500 حدیث برای امام حسین است. زیارت سید الشهداء، آداب زیارت، ثواب زیارت و زیارتنامههای سیدالشهداء است. این کتاب به فارسی و زبانهای مختلف ترجمه شده است. باب 44 یک روایتی دارد، در مورد اینکه بعضیها خودشان نمیتوانند مشرف شوند ولی تلاش میکنند دیگران مشرف شوند. زحمت میکشند و خدمت میکنند. آیا اینها همان ثواب را دارند؟ «ثواب من زار الحسین ع بنفسه أو جهز إلیه غیره» ثواب کسانی که خودشان به کربلا میروند یا مقدمات کربلای دیگران را فراهم میکنند.
راوی سؤال کرد که خدا چه ثوابی میدهد برای کسانی که مقدمات زیارت دیگران را فراهم میکنند؟ امام صادق فرمود: «یُعْطِیهِ اللَّهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ مِثْلَ أُحُدٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ» (کامل الزیارات/باب چهارم) به اندازه هر درهمی که برای زیارت دیگری پول میدهد، خدا به اندازه کوه احد حسنات به او میدهد. «وَ یُخْلِفُ عَلَیْهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَهُ» یک درهم شما در راه زیارت دیگری به کربلای سیدالشهداء هزینه کنی، خداوند به اندازه هر درهم آن به اندازه کوه احد ثواب میدهد.
من تقاضا میکنم عزیزان بیایند بانی شوند. این موکبهای خیلی کار خوبی است. ما از اول محرم در حسینیهها و مساجد یک صندوقی بگذاریم بگوییم: کمک برای کسانی که میخواهند کربلا بروند و نمیتوانند بروند. پدرها و مادرها و مسئولین یادشان باشد که این سفر تأثیر فوق العادهای در جوانها دارد. من خواهش میکنم اگر بناست پدر و مادرها بروند یا جوانهایشان بروند، حتماً جوانها بروند. جوانها را مقدم بدارید. حتماً جوانها به این سفر بروند مؤثرتر است.
در دولتهای اروپایی اینها با اسلام رابطه ندارند، ولی من خبر دارم اینها به مراکز اسلامی کمک میکنند. سؤال میکنیم شما که با دین کاری ندارید. جواب منطقی دادند. گفتند: چون وقتی جوانها در مراکز دینی میآیند، بزهکاری جامعه و مشکلات کم میشود. در یک مرکز دینی و اسلامی وقتی جوانها بیایند حرف و پیام شما چیست؟ دولتهای اروپایی میگویند: ما به مراکز دینی پول میدهیم که بتوانند جوانها را جذب کنند و باری را از روی دوش ما بردارند. مشکلات و ناهنجاریهای جامعه را بردارند. این فکری است که به ذهن دولتهای کفر رسیده و این کار را انجام میدهند. انشاءالله ما هم این تدبیر را داشته باشیم. یعنی یک کاری کنیم، مثلاً سال دیگر بگوییم: هرچه جوان 20 تا 30 ساله هست، هرکس میخواهد برود به عهده دولت است. خروجی و هزینه و بیمه به عهده دولت است. یک جوان وقتی برود این راهپیمایی عظیم را ببیند روحش بیمه میشود. مسئولین بخشی از بودجه فرهنگی را برای این سفر اختصاص بدهند مخصوص جوانها که انشاءالله سالهای دیگر از کشور ما فقط پنج میلیون، ده میلیون جوان ایرانی باشد.
یک نکتهای را اشاره کنم. شاید بینندگان به ذهنشان بیاید که این ثوابها درست است و مبالغه نیست؟ خدا مرحوم علامه محمد تقی مجلسی را رحمت کند. ایشان یک قصهای را از مرحوم شیخ بهایی نقل کردند. میگوید: من هنوز سنی نداشتم درس شیخ بهایی میرفتم. شیخ بهایی خیلی با عظمت بودند و تمام بزرگان پای درس ایشان بودند. یک روز این مرد بزرگ سر درس گفت: این روایاتی که هست، کسی این ثوابها را انجام بدهد تشکیک کرد این روایات درست است؟ علامه مجلسی میگوید: من از پای منبر گفتم: استاد یک سؤال دارم. گفتم: این حدیث را قبول دارید «ضربة على يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين»؟ یک ضربت امیرالمؤمنین از همه عبادت جن و انس تا قیامت بالاتر است. این حدیث فقط برای شیعه نیست. کتابی به اسم مستدرک داریم. «المستدرک علی الصحیحین» برای حاکم نیشابوری است. بیش از هزار سال پیش این دانشمند سنی عین همین حدیث را نوشته که یک ضربت علی بن ابی طالب در روز خندق از عبادت جن و انس تا قیامت بالاتر است. علامه مجلسی میگوید: به شیخ بهایی گفتم این حدیث را قبول داری یا نه؟ فرمود: بله. گفتم: استاد یک مثال دیگر میزنم. داستان سوره «هل أتی»، «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيرا» (انسان/8) هجده آیه سوره «هل أتی» بخاطر یک قرص نان نازل شد. به یتیم و اسیر و مسکین دادند. گفتم: استاد در آن داستان چه کسانی بودند؟ امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین و فضه خادمه. فضه معصوم نبود. هجده آیه قرآن برای فضه خادمه نازل شد. گفتم: استاد چه مانعی دارد؟ ما از خدا طلبکار نیستیم. تفضل پروردگار است که اینقدر به ما ثواب بدهد. مگر در نماز جماعت نمیگوییم که اگر عدد نماز جماعت از ده نفر به یازده نفر رسید، جن و انس نویسنده بشوند، نمیتوانند ثوابش را بنویسند. عجیب است که ایشان میگوید: استاد با همه عظمتش که صدها نفر از بزرگان پای درسش بودند، وقتی این اشکال من را شنید، پسندید. با اینکه من هنوز به سن بلوغ نرسیده بودم. کوچکترین شاگرد درس بودم. ولی حرف مرا قبول و تأیید کرد.
نکته دومی که میخواهم عرض کنم، کسانی که اربعین به زیارت میروند و کسانی که نمیروند، همه یادمان باشد. مکتب سیدالشهداء تلاش در جذب دیگران برای نجات است. در زیارت اربعین حضرت هست «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک عن الجهاله» خدایا امام حسین خون دل و خون قلبش را داد برای اینکه دست یک نفر را بگیرد. بخدا ماه محرم و صفر ماه جذب دیگران به سیدالشهداء (ع) است.
خدا مرحوم سید احمد خوانساری را رحمت کند. ایشان از مراجع بزرگ بود که مقامات علمی و معنوی فوق العادهای دارد.
هزار مرتبه شویم دهان به مشک و گلاب *** هنوز نام تو بردن کمال بیادبی است
از امام (ره) نقل است که ایشان فرموده بودند: آقای خوانساری تالی تِلو معصوم است. بعضی از اساتید در شرح حال ایشان نوشتند: ایشان کسی بود که دنیا و هوای نفس را بو نکرد. اوج زهد و تقوا بود. سالیان سال به تقاضای آیت الله العظمی بروجردی ایشان در تهران زندگی میکرد. وقتی از دنیا رفتند، امام (ره) یک بیانیهی خیلی بلند و بالایی در عظمت ایشان دادند. یکوقت به ایشان میگویند: یک تاجری که وضع مالیاش هم خوب است در بستر بیماری است. هرچه به او گفتند: تو که داری از دنیا میروی خمس مالت را بده. راضی به دادن شده ولی گفته که مستقیم باید دست آیت الله خوانساری بدهم. دست واسطه نمیدهم. این مرد بزرگ با این عظمت، کسی که تا آخر عمرش صاحب خانه نشد. نود سال عمر کرد و مستأجر از دنیا رفت. آقای خوانساری کنار بستر این تاجر میآید، برای اینکه دست این را بگیرد. در حالات ایشان بعضی از اساتید گفتند که به وزن ایشان یک کفه طلا میگذاشتی، حاضر نبود یک کلمه غیر حق بگوید. ایشان بلند شد رفت و کنار بستر آن آقا نشست. تمام کارهای مالی را میکنند و چک را میدهند امضا کند و به آقای خوانساری بدهد، میگوید: نه، من دلم نیست خمس مالم را بدهم! آقای خوانساری برمیگردد. آن آقا هم از دنیا میرود.
سیدالشهداء در گودال قتلگاه سعی میکرد دست یک نفر را بگیرد. ما هم دیگران را مهمان کنیم به جلسات سیدالشهداء، مجلس ببریم. تکریم و احترام کنیم.
مطلب دیگری که من بگویم، خیلیها دلشان میخواهد کربلا بروند. واقعاً سفر سیدالشهداء در اربعین سختیهای فراوانی دارد. خانمها به ما میگویند: شما به آقایان بگویید: هر قدمی که برمیدارید باید بگویید: این قدمها برای زن و فرزندم است که نتوانستند بیایند. زیارت که میکنید، دعا که میخوانید، هر خرجی که میکنید، حتی وعده بدهید که بار دیگر با هم به زیارت میرویم. مردها از همینجا به خانمهایشان بگویند: تمام زیارت من برای شما باشد. فکر نکنند از ثواب زیارت خودشان کم میشود. خدا کریم و بخشنده است. بگو: من از همینجا نایب الزیاره شما هستم تا دوباره به اینجا برگردم. شما بخواهید یا نخواهید در ثواب این زیارت شریک هستید.
گاهی این حرف مطرح میشود که در این ایام چرا پیاده بروند؟ خوب سواره بروند. در کامل الزیارات باب 49 هست. «ثواب من زار الحسین ع راکبا أو ماشیا» یعنی ثواب سواره و پیاده جداست. چرا امام حسن پیاده به خانه خدا میرفت؟ چرا امام حسن(ع) 25 سفر پیاده رفت؟ آن سختی است که ارزش کار را بالا میبرد. امام صادق فرمود: «من خرج من منزله یرید زیارة قبر الحسین بن علی ع» هرکس از خانهاش راه میافتد، هشتاد کیلومتر مسافت نجف تا کربلا است. اما بعضیها پانصد کیلومتر از بصره و شهرهای دیگر هم طی میکنند. هرکس از منزلش پیاده برای سیدالشهداء راه میافتد، «إن کان ماشیا کتب له بکل خطوة حسنة و محی عنه سیئة» هر قدمی که برمیدارد خدا یک حسنه برای او مینویسد. هر قدمی که برمیدارد خدا یک گناهی از او پاک میکند. وقتی به کربلا میرسد، «کتبه الله من المفلحین المنجحین» میگوید: تو رستگار هستی. فرمود: وقتی زیارتش تمام میشود، به او خطاب میشود: «استأنف العمل فقد غفر الله لک ما مضى» همان که عصر عرفه هست. از نو شروع کن و دیگر نگران گذشته نباش. انسان باید پاک برود و پاکتر برگردد.
در باب 48 هم در مورد آداب زیارت هست، مرحوم علامه امینی هم کتابی در مورد آداب زیارت سیدالشهداء دارد که کتاب بسیار خوبی است. امام صادق(ع) چند مورد از آداب زیارت را ذکر کردند. 1- «حُسْنُ الصَّحَابَهِ لِمَنْ یَصْحَبُکَ» با همراهانت خوش رفتار باش. 2- «قِلَّهُ الْکَلَامِ إِلَّا بِخَیْرٍ» خیلی حرف نزن. امام صادق فرمود: ادب زیارت جدم سید الشهداء کم گفتن است. 3- «کَثْرَهُ ذِکْرِ اللَّهِ» یاد خدا زیاد باشید. 4- «نَظافَةُ الثِّيابِ» الآن چقدر تذکر دادند که مسائل بهداشتی را هم رعایت کنند. 5- «و يَلزَمُكَ الخُشوعُ» با خضوع و خشوع کربلا برو. 6- «و كَثرَةُ الصَّلاةِ» زیاد نماز بخوان. 7- «و الصَّلاةُ عَلى محمّدٍ و آلِ محمّدٍ» قرار بگذاریم در این مسیر هرچقدر توانستیم صلوات بفرستیم و لذت ببریم. 8- «و يَلزَمُكَ أن تَغُضَّ بَصَرَكَ» چشمت را از نامحرم بپوشان. «و يَلزَمُكَ أن تَعودَ عَلى أهلِ الحاجَةِ» به کسی که زمین خورده کمک کن. «مِن إخوانِكَ إذا رَأيتَ مُنقَطِعا» کسی جامانده است، به فریادش برس. «و يَلزَمُكَ التقيَّةُ» کاری نکن انگشت نما باشی. امام صادق به زائر امام حسین میگوید: آنجا رفتی تقیه کن. آنجا ممکن است یک کاری انجام بدهم دشمن سوء استفاده کند. الآن خبرنگارهای دنیا آنجا میروند ببینند چه خبر است؟ نمیتوانند تحلیل کنند. این چه سفری است که اینطور عاشقان سیدالشهداء میروند؟ یک کاری خوب است اما در برابر دوربینها نمیشود توجیه کرد. حضرت فرمود: تقیه کن. «و الوَرَعُ عمّا نُهِيتَ عَنهُ» تقوا و پرهیزگاری داشته باش.
شریعتی: امروز صفحه 393 قرآن کریم، آیات 60 تا 70 سوره مبارکه قصص را تلاوت میکنیم.
«وَ ما أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ زِينَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى أَ فَلا تَعْقِلُونَ «60» أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ «61» وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ «62» قالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنا أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا تَبَرَّأْنا إِلَيْكَ ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ «63» وَ قِيلَ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَ رَأَوُا الْعَذابَ لَوْ أَنَّهُمْ كانُوا يَهْتَدُونَ «64» وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ فَيَقُولُ ما ذا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ «65» فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنْباءُ يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لا يَتَساءَلُونَ «66» فَأَمَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَعَسى أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ «67» وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ «68» وَ رَبُّكَ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ «69» وَ هُوَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولى وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «70»
ترجمه: و آنچه به شما داده شده، بهرهى زندگى دنيا و زينت آن است (كه فانى و زودگذر است)، در حالى كه آنچه نزد خداست، بهتر و پايدارتر است. پس آيا نمىانديشيد؟! پس آيا كسى كه به او وعدهاى نيكو دادهايم و او آن را خواهد ديد، مانند كسى است كه او را از بهرهى زندگى دنيا بهرهمند ساختيم (و) سپس او درروز قيامت از احضارشدگان (براى حساب و جزا) خواهد بود؟! و روزى كه (خداوند) آنها را ندا مىدهد، پس مىگويد: كجايند آن شريكانى كه براى من مىپنداشتيد؟ آن (شريكان و) كسانى كه حكم عذاب بر آنان محقّق گشته، مىگويند:پروردگارا! اينان كسانى هستند كه ما گمراه كردهايم. همانگونه كه خود گمراه بوديم، آنها را (نيز) گمراه نموديم، (امّا اينك از آنان) به سوى تو بيزارى مىجوييم. (اينان در واقع) ما را نمىپرستيدند (بلكه به دنبال هواپرستى و هوسرانى خود بودند.) و (در اين هنگام به مشركان) گفته مىشود: (اكنون آن) معبودانى را كه شريك خدا مىپنداشتيد بخوانيد، پس آنها را مىخوانند؛ امّا جوابى به آنها نمىدهند و (در اين حال) عذاب الهى را مىبينند (كه آنان را در برمىگيرد، پس آرزو مىكنند) اى كاش، هدايت يافته بودند. و (به ياد آوريد) روزى كه (خداوند) آنها را ندا مىدهد، پس مىگويد: به پيامبران (و فرستادگان من) چه پاسخى داديد؟ پس در آن روز، همهى اخبار (و پاسخهايى كه مىتوان از ديگران گرفت) بر آنان پوشيده مىماند، و آنان از يكديگر سؤالى نمىكنند. امّا هر كس (در اين دنيا) توبه كند و ايمان بياورد و كار شايستهاى انجام دهد، پس اميد استكه از رستگاران باشد. و پروردگارت آنچه را بخواهد مىآفريند و (آنچه را بخواهد) برمىگزيند، براى آنان (در برابر خداوند) حقّ انتخابى نيست، منزّه است خدا وبرتر است از آنچه (براى او) شرك مىورزند. و پروردگار تو آنچه را دلهاى آنان پنهان مىدارند و آنچه را آشكار مىسازند، مىداند. او اللّه است، معبودى جز او نيست، ستايش در دنيا و آخرت (و آغاز و فرجام) مخصوص اوست، حاكميّت تنها از آنِ اوست و به سوى او بازگردانده مىشويد.