حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
22/6/90
سوال – من جوانی 19 ساله هستم که به لطف خدا هیچ چیزی در زندگی ام کم نداشته ام ولی مشکل بزرگی دارم که نمی توانم آنرا حل کنم . لحن حرف زدن من با پدر و مادر خوب نیست یا زودعصبانی می شوم یا طعنه می زنم و بدتر اینکه این مشکل در مورد مادرم حادتر است . من دوست ندارم که پدر و مادرم فکر کنند که بخاطر اینکه سن شان بالا رفته است از دست آنها خسته شده ام . من عاشق پدر و مادرم هستم . با این وشعی که پیش می رود می دانم که خسرالدنیا و الآخرة می شوم . پدر و مادر و خواهرم اخلاق خوبی دارند ولی من از بچگی اخلاق تندی داشته ام . راهنمایی بفرمایید .
پاسخ – مشکل ما اطلاعات دینی نیست ، مشکل ما ارتباط با دین است . امروزه همه اطلاعات دینی را دارند . در کشور ما کسی نیست که نداند چه چیزی حلال است و چه چیزی حرام است . آیا کسی هست که نداند بی حیایی حرام است ؟ آیا کسی هست که نداند بداخلاقی با پدر و مادر بد است . پس چرا این اتفاق می افتد ؟ این دانستنی های ما از دین برای تفاخر استفاده می شود و این خطرناک است . یعنی اطلاعات دینی من برای فخر فروشی است . گاهی مسابقاتی که برای اطلاعات دینی اتفاق می افتد همین است که من می خواهم بگویم بیشتر از شما می دانم و این آسیب است . گاهی اوقات برای پیدا کردن راه فرار آن است . هر حکم دینی ما یک استثنائی دارد . بعضی ها می خواهند اطلاعات دینی را پیدا کنند تا این راه حل ها را بدست بیاروند.مثلا می پرسند چکار کنیم که به مال ما خمس نخورد یا روزه به ما واجب نباشد ؟ یک عده می خواهند اطلاعات دینی برای بحث و جدل پیدا بکنند . عده ای اطلاعات دینی را برای ارزیابی و محکوم کردن دیگران می خواهند . ما در دین مان داریم که هر چه اطلاعات دینی ما بالاتر رفت ، باید خودمان را ارزیابی کنیم . ولی ما معمولا اطلاعات دینی می خواهیم که دیگران را ارزیابی کنیم ، شما را متهم و خودم را تبرئه بکنم و کار خودم را توجیه بکنم . یک نفر آیین نامه راهنمایی و رانندگی را می خواند که گواهینامه بگیرد نه اینکه آنرا در خیابان رعایت بکند . یکی درس را می خواند که فقط مدرک بگیرد نه برای اینکه فهم خودش بالا برود . برای اطلاعات دینی هم دارد این اتفاق می افتد . ما چکار کنیم که ارتباط ما با دین درست بشود ؟ ما می خواهیم ارتباط مان را با دین ارتباط مدیریتی و مهندسی بکنیم . مرحوم مهندسی گفتند که نگاه بعضی ها به دین نگاه بخشی است و ما می خواهیم نگاه به دین را نگاه پازلی و مجموعه ای بکنیم . اگر ما نگاه بخشی کردیم ، اطلاعات این استفاده را می کنیم که خودمان را بیرون بکشیم. اگر نگاه ما به دین ، نگاه مدیریتی شد ،اول می بینیم که چرا این اتفاق افتاد ؟ این عزیز جایگاه پدر و مادرش را کمتر از جایگاه مدیر شرکتش می داند . این عزیز چرا پیش مسئول یا استادش عصبانی نمی شود ؟ چرا با آنها خوب حرف می زند ؟ زیرا اگر با استادش بد حرف بزند از او نمره کم می شود . در دین جایگاه پدر ومادر بعد از خداست و خدا سه بار نام پدر و مادر را بعد از خودش گذاشته است . خدا می فرماید که اگر با پدر و مادرت بد حرف بزنی نمره ات کم می شود و دعایت مستجاب نمی شود ، عمرش بی برکت می شود . ما در مجازت های دنیا فهمیده ایم که ما را اخراج می کنند و حقوق مان را کم می کنند . بعضی از مردم کنترل های بیرونی دارند اما کنترل دورنی ندارم . یعنی در خانه که کسی آنها را جریمه نمی کند ، راحت عصبانی می شوند . پس ارتباط با دین هم باید مدیریتی بشود . یعنی من از دین جایگاه هر کسی را بپرسم . حالا اگر پدر و مادر پیر است و جوان خیلی نمی تواند با آنها شاد باشد آیا جوان می تواند با آنها تندی کند ؟ همه جایگاه پدر و مادر را می دانند ولی جایگاه مجازات بد رفتار کردن با آنها را نمی دانند . ایشان بصورت نظری خسرالدنیا را می داند . اگر پلیسی در خانه بگذارند و هر بار که ایشان با پدر و مادرش بد صحبت کند بیست هزار تومان جریمه بشود ، قطعا جوان دیگر این کار را نمی کند . ارتباط با دین یعنی اینکه حد مجازت را بفهمند . حد برکت و پاداش را بفهمند . همه ثواب نماز جماعت را می دانند ولی این برایشان محسوس نشده است . اگر بچه ی ما بگوید که نماز جماعت خیلی طول می کشد به او بگوییم که صد تومان بیشتراست یا هزار تومان ؟ وقتی شما نماز جمات می خوانی بجای صد تومانی هرازتومانی می گیری . با این توضیحات هم به او ثواب نماز جماعت را می گویید و هم مجازاتش را به فرزندتان می گویید . چه کسی است که نمی داند بی حیایی حرام است ؟ اینکه می گویند هرشب سوره واقعه که آیات عذاب را دارد بخوانید برای این است که هرشب تصویر مجازات جلوی چشم شما بیاید . ما تا پاداش بهشت را حس نکنیم کارهای خوب را انجام نمی دهیم . وقتی به من می گویند که صدقه برکت به عمر شما می دهد ما متوجه نمی شویم اما داستان صد هزارتومان را می فهمیم . انسان وقتی قصه ی صد هزار تومان را می فهمد خوب تغییر رویه می دهد . من روحانی هنوز تمام رفتارهای من طبق دین نیست زیرا هنوز پاداش ها و مجازات های دین برای من محسوس نیست .اگر اینها محسوس باشد ارتباط ما با دین تنگاتنگ می شود . ما می گوییم : خوش به حال آنهایی که اهل خیرات هستند . ما هنوز حس نکرده ایم که خیرات چه برکاتی دارد . ما تا حس به قیامت پیدا نکنیم ، نمی توانیم با دین ارتباط خوبی برقرار کنیم . پیرمردی بود که وقتی پای منبرها می نشست خوابش می برد . روحانی به او گفته بود شما که خوابت می برد چرا پای منبر می آیی ؟ پیرمرد گفته بود که من می دانم شما چه می گویید و تمام حرفهای شما را حفظ هستم ولی من باید مسجد و پای منبر بیایم . روحانی می پرسد دین چه می گوید ؟ پیرمرد پاسخ می دهد که دین می گوید لقمه حلال بخور، اطاعت خدا را هم بکن ، مردم آزاری هم نکن و خدمت به خلق هم بکن . اولین کارشناس دین در وجود خودماست . کارشناس وجود ما فطرت است . مردم با استفاده از فطرت خودشان ببینند کاری که انجام می دهند درست است یا غلط . من باید با تمام پوست و استخوانم و گوشتم دین را به بچه منتقل کنم . مادر باید بداند که جنین در رحم از او ارتزاق می کند و اگر یک نگاه حرام بکند در وجود بچه هم اثر می گذارد . این ارتباط با دین است. این بچه دیگر لازم نیست که در بیست سالگی در درس معارف با دین ارتباط برقرار کند . از پیامبر روایت دارمی که شما شیر پاک را با دین به بچه بدهید، نطفه هم پاک باشد و لقمه ی پاک هم به بچه بدهید و بقیه را به من بسپارید . آیا آن روزی که ما جوان بودیم به فکر دین بودیم ؟ آیا آن روزی که انتخاب همسر می کردیم به فکر ارتباط با دین بودیم ؟ آیا آن لحظه انعقاد نطفه می کردیم به فکر دین بودیم ؟ وقتی ما این کارها را کردیم بچه خودش دینی می شود . حالا اگر جایی متوجه شدیم که اشتباه کردیم اول استغفار کنیم و یک مقدارتاوان آنرا هم بدهیم . روایت داریم که هر کس می خواهد خدا گناه او را ببخشد ،یک نفر از افرادی که در همان گناه افتاده است نجات بدهد . ما گناه کرده ایم و بندگی گناه نکرده ایم ،پس باید آسیب آنرا هم ببینیم . بعضی ها می گویند که ما توبه کرده ایم ولی خدا هنوز با ما رفیق نیست . منمی گویم که اتفاقا خدا با شما رفیق شده است که در مسیر جبران افتاده ای . خدا شما را جراحی کرده است و شما دارید دوران نقاهت تان را می گذرانید . در ارتباط با دین ،دل باید ارتباط برقرار کند . حضرت حمزه سید الشهدا وقتی با دلش به پیامبر ایمان آورده بود که او هنوز پیامبر نشده بود ، یتیم بود و هنوز رئیس حکومت نبود. دل حمزه گواهی می داد که محمد درست می گوید و فطرتش به او گواهی می داد . با دلش گفت که باید از این بچه دفاع بکنم . آبرویش را برای پیامبر گذاشت. حمزه انقلابی قبل از انقلاب بود . حمزه از فطرت و دلش گواهی گرفت . وقتی خدا بنده ای را دوست دارد تلنگرهایی در زندگی او می آورد. کسی یکی تارهای دستگاهش پاره شده بود و از پیر مردی پرسید که تار ما پاره شده است کجا برویم ؟ پیرمرد گفت که مدتهاست که تار دلت پاره شده است ولی تو متوجه نشده ای ، حالا که تار موسیقی تو پاره شده است دنبال آن می گردی .طرف گفت که تار دلم را کجا درست کنم ؟ پیرمد گفت : به حوزه ی علمیه برو . او یکی ازعلما شد .ارتباط با دین مقطعی و پروژه ای نیست بلکه ارتباط با دین را پدر و مادر باید قبل از انعقاد رعایت می کردند . این ارتباط را من باید در فرایند زندگی هم رعایت کنم . برای این ارتباط من باید مجازات و ثواب هایی که دین برای عبادتها گفته است حس کنم . با فطرت خودم به آن اعتماد کنم . فطرت های خواب را با تذکر می توان بیدار کرد . ما در این برنامه کاری جز تذکر و موعظه نداریم . حضرت عبدالعظیم حسنی چهار امام را درک کرد و خودش را به آنها عرضه می کرد . خوب است که کمی خودمان را ارزیابی کنیم . هر وقت از آیت الله بهجت سوال می کردیم که نصیحتی به ما بکنید ،ایشان می فرمودند که به دانسته های خودتان عمل کنید . قرار نیست که دانسته های مان را انبار کنیم و بعد دانسته هایمان را به رخ همدیگر بکشیم .
سوال – سوره نور آیات 21 تا 27 را توضیح دهید .
پاسخ – این صفحه ها همه موعظه است . ای کسانی که ایمان آورده اید شیطان با گامهای آهسته به سراغ شما می آید . خطوات الشیطان یعنی گامهای بی سر و صدا و آرام . شیطان فحشا و منکر را هم زیبا نشان می دهد و گناه را کوچک می شمارد . موعظه دیگر این است که زبان ،دست ،پا و اعضای بدن شما می بیند و روز قیامت شهادت می دهند . ای مردم مواظب باشید که در حوزه ی خصوصی مردم وارد نشوید . دین برای همه ی حوزه های زندگی صحبت دارد و نفع و ضرر آنرا هم می گوید .
سوال – من از ماه رمضان پارسال سمت خدا را پیدا کردم یعنی بیست و شش سال غرق در گناه . هنوز خودم هم نمی دانم با آن همه گناهی که انجام داده ام چرا خدا من را فراموش نکرده است ؟ من بیشتر وقتهایم را با کارهای حرام می گذراندم . اما الان با برنامه ی شما اینها را ترک کرده ام . امسال امام رضا (ع) در میان آن همه افرادی که برای اعتکاف در مسجد گوهرشاد ثبت نام کرده بودند من را دعوت کرد. باور کنید اگر بخواهید سمت خدایی باشید ، فقط خودتان را به خدا بسپارید .
پاسخ – حالا که به سمت خدا آمده اید سعی کنید که در این بازگشت حدود دین را رعایت بکنید . یکی اینکه هر کسی یا برنامه ای شما را به دین مرتبط کرد آن واسطه است ،شما با آن مسلمان نشده اید که اگر آن برنامه یا فرد عقب ماند شما هم عقب بمانید . شما در این مسیر فقط باید به خدا واهل بیت وابسته باشید . اگر وابسته باشید این یکی ازخطوات شیطان است . دیگر اینکه این برنامه بعنوان یک راهنمایی بوده است . خودتان را وابسته به این برنامه نکنید. دیگر این که در راه بازگشت به خدا ، موجب اذیت و آزار کسی نشوید . افراط ها و تفریط های ما کسی را اذیت نکند . مواطب باشیم که از دین یک چهره ی کریه و خشکی به اطرافیان نشان ندهیم که آنها فرار بکنند . چهره ی اعتدال را رعایت کنید . کاری نکنند که همه را به عذاب بیندازند . مثلا بجای نوار ترانه می خواهم نوار روضه گوش بدهم ولی نباید با این کار دیگران را آزار بدهم .
سوال – مباحث یاد آوری مرگ در من تاثیر خوبی داشته است بطوری که دیگر غصه نمی خورم و به آرامش عجیبی رسیده ام و گناهان را تجسم و آنها را ترک می کنم . اما مشکل من این است که کارهایی که متعلق به این دنیا است را دارم ترک می کنم . مثلا یادگیری زبان انگلیسی را کنار گذاشته ام و بجای آن قرآن را یاد می گیرم که در آن دنیا به درد من بخورد . می دانم اشتباه می کنم . راهنمایی بفرمایید .
پاسخ – ایشان فهمیده که کار باید برای آخرت باشد . زندگی ما دو بخش است .یکی تعاملات و یکی عبادات است . اول اینکه نیت ما از یاد گرفتن باید خدمت به خلق خدا باشد و دیگر اینکه چارچوب را از دین بگیرم . من یکسری آداب را در کارم رعایت کنم مثلا اول آن بسم الله بگویم و آخرش الحمدلله بگویم .اگر کسی که انگلیسی یاد می گیرد هدفش خدمت باشد ممکن است از فردی که قرآن یاد می گیرد نورانی تر باشد. فقط عبادات به درد آخرت نمی خورد . تفریح شما هم می تواند دینی باشد . تمام فعالیت های شما می تواند مثل نماز بشود بشرطی که رنگ الهی داشته باشد . خیلی از کارمندهای نیروگاه هسته ای با وضو و ذکر به نیروگاه هسته ای می روند . اینها عبادت است و ثوابش از نماز شب کمتر نیست .
خدایا ما را مثل شهدا عون و آبروی ولی خدا قرا بده .