جمعه 2 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
سمت خدا – 12/7/90
حجت الاسلام ماندگاری
یک دو دهن شور بخوان شور ، ای سوره ی اعراف من ای قبله ی هشتم ، در ظلمت من پنجره ای باز کن ازنور، ای طوس تو میقات همه چله نشینان ، آبی تری از نور ، درخشان تری از طور، در حادثه موسای به جوش آمده ماییم ، سبحانک یا نور تر از نور تر از نور
صبح به امام رضا (ع) می گفتم که یاری شما و به توفیق الهی خیلی از افراد به این برنامه دل بسته اند . آنها فکر می کنند که ما همه کاره هستیم . درحالی که نمی دانند همه ی خبرها از طرف امامان است . اشتباهاً خیلی اوقات انگشت اشاره ی آنها به سمت من و امثال من می آید . من از همه ی مردم می خواهم که انگشت اشاره های خود را به سمت ما نگیرند . در بعضی از روایات داریم که اگر یک نفر در عالم بخواهد بنده شود ، خدا اسباب آن را فراهم می کند . وقتی خدا یک بنده ای را دوست دارد یعنی او هم خدا را دوست دارد . همه ی افراد توقع دارند که ما جواب آنها را بدهیم اما نمی توانیم . من و امثال من یک نفر هستیم . این افراد اشتباه می کنند چون فکر می کنند که خبر مربوط به من است . نمی دانند که خبر مربوط به خداوند و اولیاء او است . تنها خدا است که میلیون ها نفر می توانند در یک لحظه با او صبحت کنند ، اشتباه هم نکند . ولی اگر دو نفر از من دعوت کنند ، اشتباه می کنم . یکی از آنها را می روم و یکی را نمی روم . بعد افراد از من دلخور می شوند . لحظه ی اذان صبح در کنار ضریح امام رضا(ع) بودم و از ایشان خواستم که کسانی که به این برنامه دل بسته اند ، نامه می نویسند ، زنگ می زنند و یا به هر طریقی گله های خود را می گویند ، جواب آنها را بدهد و به ایشان بفهماند که جواب مربوط به شما است نه به ما . امیرالمومنین (ع) یک تعبیر زیبایی دارند ، ایشان به خدا می فرمایند که خدایا می شود نعمت های خود را بی واسطه به من بدهی . من غیر از تو مدیون هیچکس دیگری نشوم . مردم باور کنند که تمام آن چیزی که در این برنامه می گذرد ، فاعل آن ما نیستیم ، بلکه خدا است. خدا می داند که چگونه توسط فرد دیگری و در برنامه ی دیگری همان فیض را به مردم برساند . مثلاً افراد می گویند که الان فلان آقا را پیدا کرده ایم نباید او را از دست بدهم . سوال ما را فقط او باید جواب بدهد . اما باید گفت که امثال من از کجا آمده اند ؟ چه کسی این حرف ها را دردهان آنها گذاشته است؟ چه کسی به فکر آنها کمک کرده است ؟ یک بار وقتی من خواستم در جمعی صحبت کنم ، الهم کن لولیک را که یک بچه ی پنج ساله بلد است ، سه بار خواندم اما اشتباه خواندم . چون فکر کردم که خودم هستم . بعد که یک لحظه تلنگر خورده و بیدار شدم ، فهمیدم که همه چیز خدایی است . ما نباید فکر کنیم که ما کاری انجام می دهیم ، همه ی کارها از طرف خدا است . زیبایی امام رضا(ع) به همین است . هر گرهی از کار ما باز می کند از جانب خدا است . اهل بیت این تعبیر را زیاد گفته اند که هرکاری ما می کنیم از جانب خدا است . هرچه توفیق ، توان ، گره گشایی ، بیان ، حل مسئله و پاسخ دهی است ، مربوط به خداوند است . یک موقع فکر نکنید که مربوط به خود شما است . اگر این فکر را کردید زود استغفار کنید. اگر ما این تعبیر را در تمام لحظات زندگی خود داشته باشیم ، شرک های ما کم می شود . الان خیلی از ما در حال مشرک شدن هستیم . بچه فکر می کند که همه کاره و عامل موفقیت او، مادر او است . به مادر و پدر خود می گوید شما نباشید من چکار کنم ؟ کارمند فکر می کند که همه کاره رئیس او است . شاگرد فکرمی کند همه کاره استاد است . غفلت ما از خدای واقعی کم شده و خداهای مصنوعی زیاد شده اند . مردم فراموش نکرده اند که بیست ودو یا سه سال پیش که امام در حال از دنیا رفتن بودند ، ما مانده بودیم چه اتفاقی می افتد . آیا یک شخصی مانند امام پیدا می شود ؟ همان خدایی که حضرت روح الله را موفق کرده بود ، همان خدا بلد بود که یک نفر دیگر را درست کند و به ما نشان دهد . چرا باور نمی کنیم که زمان روح الله، خدا بود و زمان رهبر عزیز ما هم خدا است . خدا انشاء الله عمر ایشان را تا ظهور امام زمان طولانی بگرداند . حضرت زینب (س) غصه ی عصر عاشورا را می خوردند ولی نگران نبودند . چون می دانستند روزی که با امام حسین (ع) است ، با خدا است . روزی که امام حسین (ع) شهید شوند باز هم خدا است .
سوال – مشخصه های افراد دین دار در مسیر بندگی، چه چیزهایی است ؟
پاسخ – بزرگترین آسیب ما این است که گاهی برای استفاده ی دین، در زندگی به سراغ آن نمی رویم . واقعاً اگر کسی دین را برای استفاده کردن و عمل کردن بخواهد ، دین زیباترین استفاده را به ما می دهد . یکی از استفاده های آن ارتباط با انسان ها است . هرکس بخواهد شاخصه های دین داران را بداند در چند جای قرآن گفته شده است . درآیات آخر سوره ی فرقان، حدود ده تا دوازده شاخصه را خداوند بیان می کند . در جای دیگری در خطبه ی متقین، امیرالمومنین (ع) صد و ده ویژگی را برای دینداران بیان می کند . در آنجا گفته شده که منطق این افراد راستگویی است . دین دار کسی است که در ارتباط با خدا ، خود را بدهکار می داند ، نه طلبکار . بعضی از افراد خود را طلبکار خداوند می دانند . عده ای از افراد به نماز ها و دعاهای ماه ذی القعده مسلط هستند . برخی از آنها به گونه ای رفتار می کنند که گویی مدام در حال پرکردن حساب خود هستند ، بنابراین از خدا طلبکاری می کنند . امام صادق (ع) فرمودند : به گونه ای در ارتباط با خدا رفتار کنید که اگر به اندازه ی جن و انس عبادت کردید ، هنوز امید نجات نداشته باشید . نمونه ی آن حضرت امیرالمومنین (ع) است که یک ضربت ایشان در خندق از عبادت همه ی جن و انس بهتر است . اما ایشان در دعای کمیل می فرماید که خدایا من کاری نکرده ام که آن را در همه ی عالم پخش کرده ای . چون عبادت خود را با نعمت های خداوند مقایسه می کند . ما باید همه ی عبادات خود را با الطاف الهی مقایسه کنیم . با بزرگی خدا و بی نهایتی قیامت و آخرت مقایسه کنیم . پس اگر خود را طلبکار خداوند بدانید دین دار واقعی نیستید . فردی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت که ما واجبات و مستحبات خود را انجام می دهیم. محرمات را هم ترک می کنیم ، خدمت هم می کنیم . اما فلانی مشروب می خورد ، گناه هم می کند . حضرت به ایشان یک تذکری دادند . البته این تذکر حضرت مجوزی برای مشروب خوردن و یا تأیید آن نیست . چون همه می دانند که مشروب خواری گناه است . اما حضرت می خواهند که این روحیه را از این فرد بگیرند . ایشان می فرمایند که تو احتمال می دهی که همین الان که در حال گفتن لیست خدمات و عبادت های خود هستی ، آن فرد در حال توبه باشد؟ اولین ویژگی دینداران این است که خود را نه بدهکار می دانند و نه طلبکار . لذا هیچوقت به عبادت خود تکیه نمی کنند . انسان وقتی که دارا است ، تلاش برای دارایی بیشتر نمی کند . خیلی از افراد پولدار به دنبال کار نمی روند . چون فکر می کنند که پول دارند و دیگر احتیاجی به کار ندارند . اما فرزند یک کارگر چون احساس می کند که پدر او حتی خرج خانه را نمی تواند بدهد ، حتماً شروع به کار می کند . من اگر در ارتباط با خدا فکر کنم که دارا هستم ، دیگر به عبادات خود اضافه نمی کنم . کسی که خود را بدهکار بداند در هر موقعیتی ، هرکاری برای خدا می کند ، باز هم شرمنده است . مصیبتی که حضرت زهرا (س) در فوت پیامبر(ص) و همینطور مصیبت هایی که بعد از مرگ ایشان دیدند خیلی سخت بود . اما حضرت زهرا (س) چون خود را بدهکار خدا می دانند، نه تنها واجبات را خوب انجام می دهند ، بلکه مستحبات را هم از دست نمی دهند . تنها کاری که این مصیبت ها توانست در مورد حضرت زهرا(س) انجام دهد این بود که نماز نافله ی شب و مستحبی ایشان را از ایستاده به نشسته تبدیل کند . در مورد حضرت زینب (س) هم همین اتفاق افتاد . مصیبتی که ایشان در عصر روز عاشورا داشتند ، خیلی عظیم بود . این مصیبت کوه را پودر می کند . حضرت زینب (س) واجبات خود را کنار نگذاشتند و قطعاً نمازهای واجب را راحت می خواندند . امام سجاد(ع) فرمودند: شب یازدهم دیدم که عمه جان نماز شب خود را نشسته می خواندند . سوال کردم چرا نشسته می خوانید ؟ فرمودند در زانو های من توان نمانده است . ما وقتی خود را بدهکار خدا بدانیم، برای انجام اعمال بعدی کسالت داریم . در واقع یک حالت منت داریم . من وقتی احساس کنم خیلی دارا هستم برای دیگران قیافه می گیرم . اما وقتی خود را دارا ندانم قیافه نمی گیرم . اگر نماز شب خوان هم باشم برای یک جوانی که اهل گناه است قیافه نمی گیرم . آدم های دین دار باید در محضر خدا خود را بدهکار بدانند. شاخصه ی آن این است که این افراد هر چقدر بتوانند عمل انجام داده و خدمت می کنند ، اما خود را صاحب آن نمی دانند . صاحب را خدا می دانند . امیر المونین (ع) می فرمایند که من اگر تو را عبادت می کنم به این خاطر است که حس می کنم هرچقدر تو را عبادت کنم قشنگ تر است . شاخصه ی اول دینداران در ارتباط با خدا بود . شاخصه ی دوم دینداران در ارتباط با دنیا است . آنها در سلوک خود دنیا را موقتی می بینند . و به آن وابسته نیستند . داشتن با دلبستن متفاوت است و از رفتار انسان ها هم مشخص می شود . آدم های دیندار کسانی هستند که دلبسته نیستند، نه اینکه ندارند . در ارتباط با خدا هرچقدر دارند ، خود را ندار می بینند . در ارتباط با دنیا هرچقدر می توانند جمع می کنند ، اما دل نمی بندند . خود را صندوقدار می دانند . اشتباه است که برخی افراد می گویند در دین ما گفته شده که برای دنیا تلاش نکنید . امیرالمومنین (ع) بیشترین تلاش را برای دنیا می کردند . کشاورزی می کردند . باغداری داشتند . نخل داری داشتند . امیر حکومت بودند . عبادت و یتیم داری هم می کردند . قرض الحسنه هم داشتند و ... اما هرکاری می کردند در جاده ی بندگی بود . درآمد امیرالمومنین به پول امروز ماهیانه چند میلیون تومان بوده است . جهاد اقتصادی یعنی تلاش در حد زیاد ، برای تولید پول ، ثروت و کار . اما مصرف در حداقل . اگر درآمد زیاد است باید خیرات در حد زیاد باشد . پس علامت دینداری پز دادن به عبادات نیست بلکه کوچک شمردن آنها است . فرد دیندار دارایی های معنوی را متعلق به خود نمی داند . درخصوص دارایی های مادی خود را امانت دار می داند . بنابراین اگر ثروت خود را از دست بدهد سکته نمی کند . اگر هم زیاد بدست بیاورد از خوشحالی سکته نمی کند . ما صندوق دار بانک هستیم . صندوق دار بانک یک روز پنجاه میلیون دریافتی دارد ، یک روز هم پنجاه میلیون پرداختی دارد . اما هیچکدام از اینها برای او تفاوتی ندارد . چون نه آن چیزی که بدست آورده مربوط به او است . نه آن چیزی که از دست داده به او ارتباطی دارد . بنابراین ای کسانی که تظاهر به دینداری می کنید ، اگر دلبسته به دنیا باشید ، دیندارنیستید . پیامبر (ص) به اباذر فرمودند : زهد این نیست که دنیا را دردست خود نداشته باشی . زهد این است که دنیا در دل تو نباشد . ما دو متاع داریم ، دو مکان هم داریم . یکی خدا و یکی هم دنیا است . جای خدا در دل ما است . جای دنیا در دست ما است . بعضی از افراد جای این دو را جابجا کرده اند . دنیا را در دل خود برده و خدا را در دست خود گرفته اند . تظاهر به طرفدار خدا بودن هم زیاد می کنند . بعضی از افراد به راحتی قدم خیر برداشته و خیرات می کنند . اما برخی نیز موقع خیرات ، گویی جان آنها را می گیرند .
سوال – درخصوص آیات 137 تا 159 سوره ی شعرا توضیح بفرمایید.
پاسخ – آیه ای دو بار در این صفحه تکرار شده است به این مضمون که مردم اگر قرار است با خدا رابطه داشته باشید ، حرف های خدا را بشنوید . نه فقط بشنوید و بگویید که چقدر قشنگ بود . بشنوید که اطاعت کنید . خیلی اوقات ما می شنویم و می گوییم چقدر زیبا بود . حیف نیست که این قرآن به این زیبایی ، این برنامه های معارفی ، این زیارت ها ، این نهج البلاغه ها و این صحیفه ها را بشنویم و فقط بگوییم که چقدر زیبا بود . اگر شنیدیم و عمل کردیم ، تبلیغ کننده می شویم . فردی که شنیده و عمل نکرده ، می ترسد که تبیلغ . چون تا بگوید ، از او می پرسند که خود تو عمل کرده ای ؟
سوال – در مورد شاخصه ی سوم دینداران توضیح بفرمایید.
پاسخ – توفیق دینداری یک گوهر و عنایت است . شما اگر بر روی شیشه خط بیندازید زیاد از ارزش آن کم نمی شود. چون خود شیشه ارزش آنچنانی ندارد . ولی اگر بر روی یک دُر ، عقیق یا برلیان یک خط کوچک ایجاد شود کلی از ارزش آن کم می شود . این تذکراتی که برای دینداران می گوییم ، برای این نیست که بگوییم دینداری ارزش ندارد . و کسانی که در این مسیر قرار گرفته اند، انسان های بی ارزشی هستند . می خواهیم بگوییم که مراقب باشند روی این گوهری که خدا به آنها عنایت کرده ، خش نیفتد . کسانی که این گوهر را ندارند ، خیلی افسوس خواهند خورد . نمی خواهیم بگوییم اصل دینداری ارزش ندارد و تا این شاخصه ها را پیدا نکرده ایم به سراغ آن نرویم . پس شاخصه ی اولی که دینداران دارند این است که خود را بدهکار می دانند . اگر خود را طلبکار بدانند در واقع روی گوهرآنها خش افتاده است . البته اگر ما دیانت را به نیت کسب بهشت و فرار از جهنم هم انجام دهیم ، هیچ اشکالی ندارد . دوم اینکه تلاش بسیار برای کسب دنیا می کنند . اما از طرفی تلاش بسیار هم می کنند که به دنیا نچسبند . کسب دنیا خوب است اما چسب دنیا بد است . اگر اهل رد کردن بودیم به ما نمی چسبد . اگر نگاه داریم به ما می چسبد . در روایت داریم که امیرالمومنین (ع) هر شب ته مال و اموال خود را جارو می زدند و می گفتند که خدایا تو شاهد باش که علی هیچ چیزی را برای فردا نگاه نداشت . آینده ی دنیای فرزندان ما برای ما مهم است اما آیا آینده ی آخرت خودمان نیز برای ما مهم است . شما باید برای آینده ی آخرت خود فکر کنید ، فرزند شما خدا دارد . ما الان نوه ها را نیز به خود وابسته می کنیم بجای اینکه به خدا وابسته کنیم . بنابراین فرزندان ما تا همه ی امکانات زندگی را برای آنها فراهم نکنیم ، ازدواج نمی کنند . ما خدای آنها هستیم . باید از اول به آنها می گفتیم که تو خدا داری و خودت را . تلاش بکن تا خدا به تو کمک کند . قرار نیست که آینده ی تو را من تأمین بکنم . آینده ی تو با تلاش خودت و توفیق و کمک الهی امکان پذیر است . اما الان ما می خواهیم نوه و نتیجه ی خود را نیز تأمین کنیم . با این کار این بچه چه زمانی به خدا تکیه کند ؟ برای همین هرچقدر جمع کنیم می خواهیم حبس کنیم . چون فکر می کنیم که در آینده لازم خواهیم داشت . طبیعی است که وقتی حبس کردیم نمی توانیم از آنها دل بکنیم .
سوال – آیا مسلمان بودن ، با مومن بودن متفاوت است ؟
پاسخ – مسلمانی پذیرش زبانی است . یعنی مسلمان قبول کرده است . اما مومن بر اساس این قبول ، عمل می کند . بزرگان می گویند که همه می دانند و پذیرفته اند که دروغ بد است . اما همه به آن عمل نمی کنند . پس ما مسلمان هستیم اما مومن نیستیم . مرحله ی نازله ی دینداری مسلمان بودن است . بنابراین قرآن به پیامبر (ص) می فرماید که بگو اینها مسلمان شده اند . ابوسفیان هم مسلمان شد ، فقط به این خاطر که در امان باشد . به محض اینکه من شهادتین را به زبان آوردم ، جان ، مال و ناموس من حرمت دارد . من می توانم مسلمان باشم، اما هیچ عملی نداشته باشم . مثل خیلی از افرادی که فقط از اسلام اسم آن را دارند . آن هم به این خاطر که جان آنها در امان باشد . در روایات داریم که ایمان سه رکن دارد : اقرار به زبان ، عمل به جوارح و تصدیق قلبی . یعنی با تمام وجود قبول کنم . حد اعلای اسلام، ایمان است . پیامبر (ص) فرمودند که ایمان ده درجه دارد . سلمان ده درجه ی آن را داشت .
سوال – من دختری هستم که در طول زندگی خود گناهان زیادی کرده و می کنم . از طرفی نماز و عبادات من هم ترک نمی شود . شما گفته اید که اگر کسی به باطن گناه پی ببرد از گناه کردن می ترسد . صفحاتی از قرآن را گفتید که من به آنها مراجعه کردم . ابتدا اینکه چیز زیادی از آنها دریافت نکردم . دوم اینکه نمی توانم باطن گناه را درک کنم . من دوست دارم که به حرف های شما عمل کنم . زمانی که آنها را می شنوم تصمیم می گیرم که دیگر گناه نکنم . ولی وقتی برنامه تمام می شود همه ی آنها را فراموش می کنم . از این دوگانگی و گناه کردن خسته شده ام . دیگر دوست ندارم در این دنیا باشم . لطفاً من را کمک کنید .
پاسخ – گاهی اوقات ما در مرحله ی شوق قرار می گیریم . مطلبی را می شنویم و می گوییم چقدر زیبا است . تصدیق هم می کنیم که منطقی است . اما لوازم و بستر ترک گناه را فراهم نمی کنیم . مثلاً من می خواهم گناه نکنم اما نمی خواهم ماهواره راهم از خانه ی خود بیرون ببرم . مانند کسی که می گوید من نمی خواهم بسوزم، اما از این مسیر که آتش دارد عبور می کنم . انسان عاقل این حرف را نمی زند . بنابراین اول باید بستر را فراهم کرده و ابزار گناه را از خانه ی خود دور کنیم . همنشینانی که ما را وادار به گناه می کنند عوض کنیم . هر انسانی دوست دارد که گناه نکند . دوست داشتن یک بحث است ، تدارک دیدن بحث دیگری است . اگر قرار است خدا به ما توفیق دهد که گناه نکنیم ، باید از یک طرف بسترهای گناه را کم کنیم . از طرف دیگر بسترهای عبادت و بسترهایی که می تواند ما را از گناه حفظ کند در زندگی خود زیاد کنیم .

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group