حجت الاسلام و المسلمین ماندگاری
19/7/90
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم ، به مجمعی که در آیند شاهدان دوعالم غلام روی تو باشم به جستجوی تو باشم ، به وقت صبح قیامت که سر زخاک برآرم به گفتگوی تو خیزم به جستجوی تو باشم ، حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویَم جمال هور نجویَم دوان به سوی تو باشم ، بوی بهشت ننوشم زدست ساقی رضوان مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم .
سوال – در مورد شاخصه های دینداری توضیحاتی بفرمایید .
پاسخ – افراد دین دارد در برخورد با خدا ، خودشان را بیشتر بدهکار می دانند تا اینکه طلبکار بدانند . یعنی هم دارائی های معنوی و هم مادی را از خدا می دانند. دارائی های معنوی را در قالب توفیق و دارائی های مادی را در قالب نعمت می بینند . و خودشان را مالک هیچ چیزی نمی دانند . آنها هر چیزی هم که در اختیار دارند آنرا امانت و منتی از طرف خدا می دانند تا با آن چه که برای خودشان نیست سرمایه گذاری کنند . معمولا انسانها از آنچه که برای خودشان است درآمد کسب می کنند . مردم با داده های الهی سه جور برخورد می کنند . یک عده با همان داده های الهی مقابله می کنند . بعضی ها با زیبایی که خدا به آنها داده است مقابله می کنند یعنی معصیت و نافرمانی می کنند . خدا مال را داه است و با همین مال نزول خوری می کنند و با خدا جنگ می کنند. چشم و گوش را خدا داده است و با این چشم ، چشم چرانی می کنند و با زبان بدگویی می کنند . این ها با داده هایی که خدا به آنها داده است تجارت خسارت می کنند . یک دسته با داده های الهی با خدا معامله می کنند . در ماه ذی القعده نماز برای ثواب می خوانیم و صدقه برای رفع بلا می دهیم که ما به پاداش ها بیشتر فکر می کنیم . به قول آقای پناهیان نباید تدوام تربیت بچه های ما شرطی باشد . نصف قرآن بهشت و جهنم است یعنی شرطی است . اشکالی ندارد که ما در ابتدا بچه های مان را شرطی تربیت کنیم و بعد آنها را به بلوغی برسانیم که در آن تربیت شرطی نمانند . روحیه ی اول بچه معامله ای است اگر این کار را بکنی ،فلان چیز را به تو می دهم. یک دسته با داده های الهی با خدا معاشرت می کنند . معاشرت همان معامله است ولی فرد دیگر حساب و کتاب نمی کنند . به خدا نمی گوید که من جهاد کردم یا عبادت کردم و یادت نرود . لیست عبادتهایش را نمی نویسد . زیرا خدا خودش عبادتها را هفت صد برابر می کند . این افراد حتی وقتی جان شان را برای خدا می دهند روی آن حساب باز نمی کنند . باورش این است که همه چیز را به خدا بسپار زیرا او از من به من آگاهتر و مهربانتراست . امام حسین (ع) وقتی خون های علی اصغر را به آسمان می ریخت می فرمود : خدایا این هدیه ناقابل است . شاخصه ی بعدی افراد دین دار این است که دلبستگی به دنیا ندارند . و دنیا را ابزار می بینند . وقتی ما دنیا را موقتی و امانتی دانستیم به آن نمی چسبیم . و از دنیا برای آخرت کسب می کنیم نه اینکه به دنیا بچسبیم و از آخرت باز بمانیم . شاخصه ی دیگر در ارتباط با دین است . مردم دین دار در ارتباط با دین سه دسته هستند . یک دسته ارتباط شان با دین جزئی است . یک دسته ارتباط شان با دین مدیریتی است . یک دسته هم ارتباط شان با دین شفاعتی است یعنی وقتی گرفتار می شوند به سراغ دین می روند . دسته اول هر وقت دلشان بخواهد از دین استفاده می کنند ولی دسته ی سوم فقط وقتی گرفتار هستند از دین استفاده می کنند . دین دار واقعی (امن رسول بما انزل الیک ) مثل پیامبر به تمام دین ایمان دارند . ارتباط آنها با دین ارتباط مدیریتی است . یعنی زندگی تحت مدیریت دین است . شادی ، غم ، مسافرت ، پوشش ، اقتصاد ، فرهنگ و همه ی امور زندگی من را دین مدیریت می کند . خیلی ها می گویند که دین مدل مدیریتی ندارد . اگر دین مدل تربیتی نداشت ، افرادی که الان دارند اسلام ناب محمدی را فریاد می زنند سرمایه داری غرب ، مارکسیم شرق ، اسلام آمریکایی سعودی و اسلام متحجران طالبان والقاعده را دیده اند و اسلام ناب محمدی را هم دیده اند ولی اسلام ناب را برگزیده اند . پس معلوم می شود که این دین در این سی و سه سال با تمام نقص ها و گرفتاری ها توانسته است بهترین مدیریت کلان جامعه را در سیاست داخلی ، خارجی، ارتباط بین المللی و پیشرفت جامعه ارائه بدهد . بالاترین حقانیت برای دین این است که آنرا مطالبه می کنند و بعنوان الگو آنرا می پذیرند . پس دین دار کامل کسی است که دین را در تمام زندگی خودش داخل کند . ما الان تظاهرات دینی مان بیشتر از تعاملات دین مان است . البته تظاهرات دینی بد نیست . شرکت در امامزاده ها ، مساجد و جشن نیکوکاری عالی است ولی این همه ی زندگی ما نیست . آیا درعاملات زندگی ما دین حاکم است ؟ یکی از شاخصه های دین داری این است که فرد دین دار همه ی زندگی اش را زیر چتر دین ببرد . در معاملات و عروسی ها هم دین باید حاکم باشد . کسی که در زیارت تظاهر دینی دارد در عروسی و مهریه تعامل دینی ندارد . تعصبات بیجا اشتباه است . اگر دین در تعاملات ما جاری بشود مشکلات در زندگی ایجاد نمی شود . اگر دختر خانم دوستی دارد که خیلی خوب است و یک برادر هم دارد . در اینجا این دختر خانم باید ارتباط ازدواج بین برادر و دوستش را فراهم کند و اِلا شیطان یک ارتباط غلطی را ایجاد می کند . پیرزن بیوه ای نزد پیامبر آمد و دوست داشت که پیامبر او را محرم کند . یک نفر این موضوع را به پیامبر گفت . پیر زن ناراحت شد ولی پیامبر گفت که اشکالی ندارد و این کار را کرد . خانمی به منزل پیامبر آمد و بچه اش روی زانوی پیامبر نشست و خودش را خیس کرد . پیامبر فرمودند که اشکالی ندارد زیرا این لباس با مقداری آب پاک می شود ولی اگر شما بچه را دعوا می کردید روح بچه آزرده می شد . با دین می شود بی تکلف زندگی کرد . آقای روحانی سوار ماشینی شده بود که موسیقی حرام در آن گذاشته شده بود . آقای روحانی گفته که آنرا خاموش کنید . عده ای اعتراض کردند . آقای روحانی به فردی که همسرش رد کنارش بود گفت که می شود این خانم را بدون عقد در کنارت بنشانی ؟ فرد گفت خیر نمی شود .زیرا حرام است . روحانی گفت : پس اگر خدا آنرا گفته حرام است ، همین موسیقی را هم این خدا گفته که حرام است . پس شما باید همه ی قسمتهای دین را قبول بکنید . بخاطر همین بعضی مواقع تظاهرات دینی مان زیاد می شود ولی تعامل دینی ما کم است . پس ما دین را یک پازل بدانیم و آنرا نقشه ی راه و سعادت بدانیم .
سوال – سوره نمل آیات 36 تا 44 را توضیح بدهید .
پاسخ – آیه 40 یک نمونه ای از ارتباط ما با دین است. هذا من فضل ربی . وقتی ما خانه یا باغ بزرگی داریم این آیه را می زنیم . این آیه دنباله هم دارد که اگر خدا به من فضلی داده است آنرا بی حساب و کتاب نداده است . خدا اینها را به من داده است که من را امتحان کند . بالاترین شکر استفاده ی درست از آن نعمت است . می فرماید : هرکس که شکر کند به نفع خودش است و هر کس که کفران کند به ضرر خودش است .
سوال – در ادامه ی بحث شاخصه های دین داری توضیحاتی بفرمایید .
پاسخ – امیرالمومنین در خطبه ی حمّام صد و ده ویژگی مومن را بیان کرده اند . ما محورهای اصلی شاخصه ها را می گوییم . بحث چهارم شاخصه های دین داری تعامل با مردم است . فرد دین دار خودش را خادم مردم می داند نه اینکه مردم را خادم خودش بداند . پس دو نگاه است . یکی اینکه من توقع داشته باشم که همه چیز را برای من آماده بکنند و یکی اینکه من تا آنجا که می توانم برای دیگران همه چیز را آماده بکنم . من نباید توقع داشته باشم که دیگران به من خدمت بکنند . فردی از حضرت فاطمه تعدادی سوال کرد و ایشان را معطل کرد . بعد معذرت خواهی کرد . حضرت فرمود که شما نباید عذرخواهی بکنی بلکه من باید از تو تشکر بکنم زیرا خدا ما را برای خدمت گزاری گذاشته است . همه ی انبیاء و اولیاء آمده اند که خدمتگزار معنوی مردم باشند . امام خمینی فرمودند که اگر به من خدمتگزار بگویید ، بهتر از این است که رهبر بگویید . اگر مسئولین نوکر مردم باشید مردم شما را بعنوان آقا شما را حساب می کند . پس شاخصه ی فرد دین دارد با مردم این است که خدمتگزار آنها باشد و این روح یک دفعه در وجود انسان نمی آید . مردی که فکر می کند از صبح تا شب کار کرده است و خانم و بچه ها در خانه بیکار بوده اند و حالا همه باید به این آقا خدمت کنند ، بچه ها خیلی به او خدمت نمی کنند . اولین خادم معنوی ما باید در خانه ی خودمان باشد . اگر من می خواهم به حرم امام رضا (ع) بروم و جارو بزنم ، یک بار در خانه مان جارو بزنم .
تعامل دین دار با مردم تعامل خدمتگزاری است . از امام خمینی پرسیدند که شیرین ترین لحظه ی زندگی شما چه وقتی بود ؟ فرمودند : لحظه ای که در دوازده بهمن داشتم زیر دست و پای مردم فدای مردم می شد . پیامبر فرمود : بهترین مردم کسی است که برای مردم نافع تر باشد یعنی کسی که خادم باشد . بیایید در سال یک روز به کسانی که محبین امام رضا (ع) هستند خدمت کنید . این حداقل کار است . باید روحیه ی خدمت در روح زندگی ما باشد. کسانی که در اداره هستند اگر با این روحیه به مراجعین خدمت کنند مردم خوشحال می شوند . یک مسافر محب امام رضا (ع) است و ما باید گره از کار آن باز کنیم . شاخصه ی پنجم فرد دین دار این است که آخرت را خانه ی خودش می داند . او دنیا را مسافر خانه می داند . کسی که آخرت را وطن اصلی خودش بداند هرچه می تواند برای خانه ی اصلی اش می فرستد . خودش را تا آنجا که می تواندبرای آخرت آماه می کند . فرددیندار دائما یاد آخرت است و هیچ چیزی مثل آخرت نمی تواند ما را از دنیا جدا کند زیرا آخرت از دنیا بزرگتر است . شهدای ما چون آخرت را حس کردند دست از دنیا برداشتند . امام رضا (ع) فرمودند : عقل فرد مسلمان تمام نمی شود مگر اینکه ده خصلت داشته باشد . از او امید خیر باشد . یعنی گره گشا باشد ، مردم از بدی او مردم در امان باشند ، خیر اندک دیگری را بسیار بشمارد ، خیر بسیار خودش را اندک بشمارد ، هرچه از او حاجت بخواهند دلتنگ نشود ( امام حسین (ع) فرمودند : حوائج مردم به شما از نعمت های خدا است آنرا پس نزنید ) ، در عمر خود از دانش طلبی خسته نشود ، فقر در راه خدایش از توانگری محبوب تر باشد ( فقر اختیاری نه اضطرای ) ، خواری در راه خدایش از عزت زیاد با دشمنش محبوبتر باشد . مثل آزادگان که دستشان بسته بود و ظاهرا خوار بودند ولی چون در راه خدا بود برای آنها عزت بود ، گمنامی را از پرنامی بهتر بداند و احدی را ننگرد جز اینکه بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است . اگر این روایت را در تمام عمرمان عمل کنیم همه ی نورانیت دین را دریافت کرده ایم .
به قول آقای مرحوم مهندسی بیاییم دیوارهای حرم امام رضا (ع) را برداریم و در آن سر دنیا هم احساس کنیم که به محبین امام خدمت می کنیم زیرا اصل نیت است . وقتی من به یک محب امام رضا (ع) خدمت می کنم یقین بدانم که آن لحظه درمحضر امام رضا (ع) هستم و امام به من نگاه می کند . این خدمت معنوی امام رضا (ع) می باشد .
سوال – بنظر شما که می خواهید به سفر حج بروید ، بهترین سوغات سفر حج چیست ؟
پاسخ - شما ما را حلال کنید و دعا کنید که ما شرمنده از حج برنگردیم . اگر کسی می خواهد دعای خودش مستجاب بشود باید اول به دیگران دعا کند . ما بعنوان تبرک خیلی دنبال سوغات مادی نباشیم . زیرا بیشتر جنس ها خارجی است و معلوم نیست که کمک به این سیستم خیلی هم درست باشد . پس سراغ سوغات معنوی بروید . در حجر اسماعیل ، زیر ناودان طلا و مقابل خانه ی کعبه دعا مستجاب است . سعی کنید که در آنجا فقط برای خودتان دعا نکنید . برای همه ی گرفتارها و جوانان دعا کنیم . برای مسلمانان و شیعیان دعا کنید . برای کسانی که نمی توانند گرفتاری هایشان را به کسی بگویند دعا کنید . برای همه سلامت و عافیت بخواهیم . برای سلامتی و ظهور امام زمان (عج) دعا کنیم . اگر کسی آرزوی حج را بکند خدا آن فیض را به آنها می دهد و انشاء الله آرزویش هم برآورده می شود. آرزوی ها خیلی نقش دارد . در روایت داریم که آرزوی های قشنگ داشته باشید .