93-08-07 -حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری - پرسش و پاسخ بینندگان
موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بینندگان

كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري

تاريخ پخش: 93/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

این اشک‌ها به پای شما آتشم زدند * * * شکر خدا برای شما آتشم زدند

من جبرئیل سوخته بالم نگاه کن * * * معراج چشم‌های شما آتشم زدند

سر تا به پا خلیل گلستان نشین شدم * * * هر جا که در عزای شما آتشم زدند

از آن طرف مدینه و هیزم از این طرف * * * با داغ کربلای شما آتشم زدند

بردند روی نیزه دلم را و بعد از آن * * * یک عمر در هوای شما آتشم زدند

گفتم کجاست خانه‌‌ی خورشید شعله ور * * * گفتند بوریای شما آتشم زدند

دیشب اگر به داغ شهیدان گداختم * * * امشب ولی برای شما آتشم زدند

تا با خبر ز شور نیستانیم کنند * * * مانند نینوای شما آتشم زدند

شریعتی: صلی الله علیک یا اباعبدالله سلام می‌گویم به همه‌‌ی شما خانم‌ها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز عزاداری هایتان قبول باشد و ایام‌تان و روزگارتان حسینی باشد حاج آقا ماندگاری سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید عزاداری هایتان قبول باشد.

حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله و السلام والصلوه علی رسول الله و علی آله آل الله عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما و همکاران خوب و همه‌‌ی عزاداران حسینی سلام الله علیه و تقاضا می‌کنم برای تسلای دل آقایمان امام زمان سلام الله علیه دعای سلامت حضرت را بخوانیم چون ما عظمت مصیبت را نمی‌فهمیم او چون ولی خداست می‌فهمد چه مصیبتی بر آل الله وارد شده لذا از دست ما یک صدقه برمی‌آید و یک دعا دعا را برای حضرت داشته باشیم اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک برای تسلای دل نازنین آقایمان هم صلواتی را مرحمت کنیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

شریعتی: امروز به بخشی از سوالات شما پاسخ بدهند خوشحالیم در هر صورت در این لحظات همراه‌تان هستیم حتما در این روزها و شب‌ها همه‌‌ی آن‌هایی را که التماس دعا گفتند و محتاج دعای خیر شما هستند دعا بکنید در پیامک‌ها بسیار بسیار گفتند در این روزها و شب‌ها ما را دعا بکنید برای همه دعا بکنید و مشکلات مردم خوب‌مان مرتفع شود اگر اجازه بدهید اولین سوال را می‌خوانم بسم الله الرحمن الرحیم بعد از سلام و احوال پرسی گفتند من عادت دارم در ایام سال حداقل هفته‌ای یک بار زیارت عاشورا را بخوانم و البته در ایام محرم و صفر هر روز می‌خوانم این روزها وقتی در زیارت عاشورا به جمله‌هایی مثل بابی انت و امی یا اباعبدالله می‌رسم احساس می‌کنم خدای نکرده دروغ می‌گویم و من آن گونه که باید آمادگی ندارم که تمام هستی‌ام را فدای امام حسین علیه السلام بکنم و به همین دلیل حال بدی هم به من دست می‌دهد می‌خواهم بدانم آیا خواندن این فرازها برای امثال من فایده‌ای دارد یا خیر؟

حاج آقا ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم سوال خیلی خوبی است خیلی‌ها نه تنها زیارت عاشورا زیارات دیگری هم که از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را می‌خوانند این اشکال و شبهه برایشان پیش می‌آید بگذارید یک خاطره‌ای را من بگویم می‌گویند یک بزرگی کنار حرم امیرالمومنین سلام الله علیه یا کنار حرم امام حسین علیه السلام نشسته بود زیارت جامعه‌‌ی کبیره را می‌خواند آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ عَامِلٌ بِأَمْرِکُمْ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ تعابیری که ‌مُطیعٌ لِاَمرِکُم این تعابیر بلندی که هر کسی این‌ها را در زندگی خودش محقق کرده باشد قطعا سعادت­مند دنیا و آخرت است یک نفر آمد به ایشان گفت شما این تعابیری که دارید در محضر حضرت می‌گویید واقعا هستید یا نه او جا خورد او هم رفت محضر استادش من از خودمان نمی‌گوییم از اساتیدمان می‌گوییم جوابش این است زیارت‌ها یک کلاس درس است، در واقع دارد آن جایگاهی که من و شما و دوستداران اهل بیت قرار است در آن جایگاه حضور پیدا کنیم را ترسیم می‌کند یک چشم انداز زیبایی را ترسیم می‌کند این مشق روزانه‌‌ی ما است اگر وجود نازنین امام زمان ارواحنا له الفدا در توصیه هایشان به بزرگان و علما و آن‌هایی که به محضرشان شرف یاب شدند سه مرتبه فرمودند عاشورا عاشورا عاشورا، یک جای دیگر فرمودند جامعه جامعه جامعه، یعنی زیارت جامعه اگر این‌ها را فرمودند از باب این نبوده که به تعبیر ایشان ما دروغ هایمان را هر روز تکرار بکنیم نه من بدانم که تراز یک شیعه، یک منتظر، یک دوستدار امام حسین سلام الله علیه کجاست؟ هر روز این تراز را که می‌بینم این شاقول را که می‌بینم ببینم فاصله‌‌ی خودم با آن چقدر است برای همین فرمودند هر کس دو روزش یکی باشد او مغبون است خاطرم است برای بعضی از دانشجویان این مثال را به کار بردم گفت این نماز تکراری چرا ما را بالا نمی‌برد گفت این ساختمان هم آجرهای تکراری بود چرا استاد و بنا و شاگرد را خسته نکرد گفت هر آجر گذاشتند پنج سانت رفتند بالا گفتم اگر من و شما با هر نماز با هر زیارت عاشورایمان با هر فرازی که می‌کنیم اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ پنج سانت می‌رفتیم بالاتر یعنی این اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ در زیارت جامعه با عبارت دیگری آمده وَقَلْبِي لَكُمْ مُسَلِّمٌ این جا یک نوع تعبیر است آن جا یک نوع دیگر پس تمام این‌ها کتاب‌ها و کلاس‌های درس دوستداران اهل بیت است، یک مسلمان یک شیعه یک منتظر یک دوستدار امام حسین باید در کلاس‌های خودش قدم به قدم رشد بکند، نگاه بکنیم راست می‌گوید ایشان کدام یک از ما آماده ایم پدر و مادرمان را قربان کنیم حتی فرزند شهید من از فرزند شهید سوال کردم اگر از تو می‌پرسیدند اجازه می‌دهی پدرت را از تو بگیریم اجازه می‌دهی؟ می‌گوید نه! ولی آمدم این طور به او گفتم اگر از تو بپرسند اجازه‌ای پدرت را ببریم مسابقه‌ای مدال طلا بگیرد؟ خودش گفت آره، گفتم البته سختی‌های خاص خودش را دارد حداقل باید یک ماه پدرت را نبینی یک سال دو سال می‌خواهد تمرین کند باید هفته‌ای دو ساعت پدرت را ببینی گفت به مدال طلایش می‌ارزد گفتم حالا من می‌گویم خدا می‌خواهد پدرت را بگیرد سی چهل هم مدال آخرتی به او بدهد این قدر زیبا این فرزند شهید واقعی هم است فرضی نمی‌گویم این قدر زیبا گفت این جوری می‌فهمیدم بابا شهید شدن یعنی چه الآن هم می‌پرسند آن روز هم می‌پرسیدند می‌گفتم می ارزه، پس قرار است ما در این زیارت برسیم به این نقطه که اگر لازم باشد پدرمان را فدا کنیم ما باید برای رسیدن به این قله که در این زیارات ترسیم شده باید قدم به قدم جلو برویم باید باور کنیم این قله تراز است از این که من به این قله نرسیدم غصه نخورم نا امید هم نشوم، ترک هم نکنند چون نگران این هستیم که این عزیز ترک بکند بگوید من که نیستم سلم لمن سالمکم من که بابی انت و امی من که نیستم به این نقطه برسم اَللّهمّ اجْعَلْني عِنْدَكَوَجِيهاً بِالحُسَيْنِ عَلَيهِ السَّلام فِي الدُّنْيا وَالآخِرَة من که در این جایگاه نیستم پس بذار ترک‌اش کنم نه اصلا ترک نکند ما گاهی وقت‌ها بچه که می‌خواهد کلاس اول بیاید جایگاه کلاس دیپلمی را نشان می‌دهیم برای این که ناامیدش بکنیم؟ نه برای این که انگیزه‌اش را بیشتر کنیم پس همه‌‌ی زیارت نامه‌هایی که از ائمه معصومین به ما رسیده مثلا زیارت امین الله اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ زیارت عاشورا اَللّهُمَّ اجْعَلْني في مَقامِي هذا مِمَّن تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ زیارت جامعه‌‌ی کبیره، ناحیه‌‌ی مقدسه، زیارت آل یاسین، زیارت وارث همه‌‌ی این‌ها می‌خواهد قله و تراز را به من و شما نشان بدهد ضمن این که برای رسیدن به آن همین زمزمه‌‌ی این زیارت خودش یک قدم است و تمرین است البته بشرطها و شروطها، به شرط و شروطی که در واقع این زیارت سرمشق است من وقتی می‌خوانم انی سلم لمن سالمکم یعنی من حب و بغض‌ام را با شما تنظیم می‌کنم اگر قرار است آدم‌هایی را دوست داشته باشیم می‌خواهم کسانی را دوست داشته باشم که شما می‌پسندی اگر قرار است آدم‌هایی را دوست نداشته باشم می‌خواهم کسانی را دوست نداشته باشم که شما دوستش ندارید تولی و تبری دوست داشتن دوستان خدا و دشمن داشتن دشمنان خدا، آن مشق روزانه‌‌ی ما است این سرمشق است بر اساس آن مشق و این سرمشق من قرار است قدم به قدم بروم جلو. من در هر جایگاهی ببینم مایه آبروی امام حسین می‌توانم باشم؟ من از خودم سوال می‌کنم آقای فلانی روی منبر داری صحبت می‌کنی اگر برای خدا حرف زدی مایه آبروی امام حسینی اما اگر برای خوش آمد مردم و صاحب مجلس و خوش آمد بینندگان فقط حرف زدی معلوم نیست مایه آبروی امام حسین باشی، آن اللهم اجعلنی در حرف زدنم به من جهت می‌دهد در دوست داشتن‌ام به من جهت می‌دهد تو الآن صبح زیارت عاشورا خواندی گفتی پدر و مادرم به فدایت یا حسین حالا یک لیوان آب دستت است یک نفر آمده تشنه است تو که می‌خواهی از پدر مادر بگذری به طریق اولی باید از یک لیوان آب بگذری، من که بلد نیستم در راه امام حسین از یک لقمه، از یک لیوان آب، از یک مقدار مال از یک مقدار آبرو بگذرم، از پدر و مادر و جانم می‌خواهم بگذرم؟ این‌ها به من تلنگر می‌زند پس زیارت عاشورا معلم من است مربی من است مربی یک درجه از معلم بالاتر است لحظه به لحظه دارد به من تلنگر می‌زند حواست است صبح چه خواندی نکند باز بگویی به خاطر این که اهل‌اش نیستم خواندن را ترک نکنم نه مگر می‌خواهی تربیت نشوی؟ این طور نگاه کنیم به زیارت‌ها قطعا کمک‌مان می‌کنند.

شریعتی: پس همان طور که در ادعیه می‌گوییم یک مکتب تربیتی است زیارات هم همین طور است.

حاج آقا ماندگاری: بله هم معلم­اند، هم مربی­اند، هم مبشرند، هم منذرند، هم بشارت می‌دهند، هم انذار می‌دهند در بشارت‌اش می‌گوید اَللّهُمَّ ارْزُقْني شَفاعَهَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ اما در انذار می‌گوید اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ هر کسی حق پیغمبر و آل پیغمبر را بخورد کسی که خمس را ندهد ظالم به حق پیغمبر و آل پیغمبر است کسی که مال یتیم را بخورد چون همه‌‌ی مردم ایتام آل پیغمبر اند این انذار دهنده هم است ما اگر شاگرد خوبی برای مکتب زیارت نامه‌ها، ادعیه و دعاها باشیم حس می‌کنم این‌ها می‌تواند مربی معلم و مبشر و منذر خوبی برای من و شما باشد ان شاء الله تا بتوانیم مخصوصا در ماه محرم و صفر که مردم مقیدند هر روز بخوانند البته مردم خوب ما در طول سال زیارت عاشورا از زیارت‌هایی است که قوت غالب مردم ما است و امیدواریم که خدا همه‌مان را با صاحب زیارت عاشورا محشور بگرداند.

شریعتی: ان شاء الله، خیلی خوب، من دانشجوی سال چهارم پزشکی هستم اساتید من از خیلی جهات برای من الگو هستند و واقعا من رفتار و منش آن‌ها را در برخورد با دانشجویان می‌پسندم از طرفی بعضی از این اساتید در حرف هایشان بعضی از مسائل دینی مثل شفا گرفتن و لزوم تبعیت از مراجع تقلید پرداخت خمس و زکات را قبول ندارند این‌ها برای من قابل هضم نیست که چگونه یک سری از کارهای آن‌ها را الگو قرار بدهم و از طرفی مسائل اعتقادیشان را قبول نکنم در یک دوگانگی قرار گرفته‌ام من را راهنمایی کنید.

حاج آقا ماندگاری: ممنون هستیم سوال خیلی مبتلابه است فراوانی زیادی هم دارد این سوال حتی دانش آموز دوره‌‌ی دبیرستان دانشجوها در مقاطع مختلف در کلاس‌ها در کانون‌ها در مجموعه‌های آموزشی این را می‌پرسند که استاد ما خانم و آقا آمده با این که کارشناس مباحث دینی نیست آمده در رابطه با مسائل دینی اظهار نظر می‌کند من اول آن سوال از اساتید می‌پرسم که دانشجویان بشنوند اگر سوال من غلط است به من تذکر بدهند ما هفته‌‌ی قبل گفتیم از تذکرات مردم خیلی هم استقبال می‌کنیم و این که هنوز بعضی از بینندگان نسبت به مطلبی که من در رابطه با استقلال مالی خانم‌ها گفتم، هنوز معترض اند من یک نکته‌ای را بگویم بعد جواب این سوال را بگویم اگر ما یک مطلب اشتباهی را گفتیم و روی اشتباه‌مان ایستادیم خیلی بد است ولی اگر مرد و مردانه آمدیم گفتیم اشتباه گفتیم درستش را به ما گفتند ما آمدیم تحویل دادیم این در سیره‌‌ی علما بوده ما داریم عالمانی یک مطلبی را در تریبون سر درس در خطبه‌‌ی نماز جمعه فرمودند و استاد بالای دستشان گفتند که این نکته اشتباه است آمدند در آن تریبون گفتند مطلبی که من گفتم اشتباه بوده است، استادم به من تذکر دادند حالا ما گفتیم مردم در ذهنشان بحث فقهی بود من در ذهنم بحث اخلاقی بود بله از لحاظ فقهی زنان می‌توانند استقلال مالی داشته باشند بنده اشتباه کردم خیلی هم تعارف نداریم به ما تذکر دادند هم مردم متذکر شدند هم اساتید، این نکته را گفتم از این باب که اگر ما روی اشتباهمان می‌ایستادیم می‌خواستیم توجیه کنیم وقتی پذیرفتیم خودش یک سیره‌ای است بعد اخلاقی‌اش را هم توضیح دادیم تمام شد رفت این جا دارم ادعا را می‌کنم اگر واقعا می‌بینند اشتباه می‌کنم به من تذکر بدهند این معنایش این نیست که اگر بلد نیستی چرا می‌آِیی حرف می‌زنی ما خیلی هم بلد نیستیم اما این اندازه‌ای که سوال بکنند اساتیدمان اجازه دادند ما جواب بدهیم و احساس شده که ان شاء الله بلدیم ولی اعتقاد داریم عالم معقول منقول و جامع نیستیم به قول اساتیدمان مجهولات‌مان خیلی بیشتر از معلومات است، دانش جویان عزیز و همه‌‌ی اساتید بزرگوار اگر من طلبه که به عنوان کارشناس علوم دینی هستم بیاییم در حوزه‌‌ی اختصاصی و تخصصی شما اظهار نظر تخصصی بکنم به من چه خواهند گفت؟ اگر تخصص نداری صحبت نکن، من بیایم در مورد مسائل پزشکی مهندسی، فیزیک، شیمی اظهار نظر تخصصی بکنم در حالی که حتی یک مطالعه هم نکرده باشم اولین حرفی که به من می‌زنند شما در این حوزه تخصص دارید؟ اگر ندارید حرف نزنید پس واقعا دوستانه و برادرانه دست همه‌‌ی اساتید را به عنوان استاد ما احترام می‌کنیم ادب می‌کنیم به ایشان تقاضا می‌کنیم برای این که جایگاه علمی شان زیر سوال نرود چون وقتی یک حرفی را در جایگاه غیر تخصصی بزنم و حرف بی ربط باشد می‌ترسم دیگر حرف‌های درست‌ام هم در جایگاه تخصصی‌ام مورد قبول واقع نشود من به عنوان برادر و دلسوز همه‌‌ی اساتید می‌گویم حوزه‌ای که در آن تخصص ندارید اگر از شما سوال هم شد جواب ندهید اگر حتی مطالعه‌‌ی اجمالی هم دارید جواب ندهید در یک سمیناری بودیم یک آقایی آمده بود گفت من دویست کتاب راجع این موضوع مطالعه کردم ولی خودم را متخصص این موضوع نمی‌دانم، اما خودم را متخصص نمی‌دانم خیلی درس بود حالا بعضی‌ها یک کتاب مطالعه می‌کنند فکر می‌کنند جامع معقول و منقول هستند پس یک تذکر برادرانه هم به دانشجویان می‌گویم عادت کنند در حوزه‌ای که تخصص ندارند همه‌‌ی بلاهایی که سر دیانت مردم آوردیم همین بوده بزرگواری مثلا مثال عامیانه می‌زنم استاد جغرافیا است آمده سر کلاس تاریخ اظهار نظر کرده شما استاد جغرافیا هستی، دو مطلب است عرض می‌کنم این مطلب اول است مطلب دوم را به دانشجو‌ها می‌گویم در دین ما گفتند ادب در برابر استاد واجب است استاد حق پدری بر شما دارد پیغمبر فرمودند شما سه پدر دارید پدری که واسطه‌‌ی خلقت شما بوده، پدری که پدر همسر شماست و پدری که علم به شما آموخته پدر که می‌گویند. پدر و مادر استاد خانم باشد حق مادری دارد این که حق پدر مادری به گردن من دارد حق بی احترامی به او ندارم اجازه‌‌ی بی احترامی ندارم پس دانشجوی عزیز اگر دیدید استادتان یک مسئله‌ای را در مباحث اعتقادی اظهار نظر کردند یا عقیده‌‌ی خودشان را فرمودند یا اظهار نظر فرمودند شما جواب ندهید چرا؟ چون شما هم مثل ایشان تخصص ندارید شاید ایشان دو کتاب خوانده باشند شما سوال می‌کنید ایشان جواب می‌دهند و نظر شما را که نظر دینی است محکوم می‌کنند همه‌‌ی بچه‌ها دارند می‌شنوند آن جا دین در کلاس محکوم شده به قول ایشان شفاعت، شفا یافتن، تبرک جستن این‌ها محکوم می‌شود در کلاس پس چه کار کنیم؟ دانشجوی عزیز به استاد بزرگوار بگوید دین من به من اجازه نمی‌دهد من به شما بی احترامی بکنم ولی استاد شما مطلبی را فرمودید که ما احساس می‌کنیم که باید یک متخصص این مطلب بیاید جواب بدهد دو سه پیشنهاد بکنند یا اجازه بدهید ما یک استاد معارف بگوییم بیاید سر کلاس چون شما سر کلاس بین دانشجوها مطرح کردید سر کلاس شما راجع به این مطلب بحث می‌کنند اگر آن آقا ریگ در کفشش نباشد قبول می‌کند بچه‌ها هم سریع یک روحانی را از دفتر نهاد از گروه معارف یک روحانی که می‌شناسند دعوت بکنند راجع به آن موضوع جلوی بچه‌ها بحث شود هر کسی استدلالش درست‌تر بود چون او متخصص است قطعا آن آدم اگر سالم باشد و ریگ در کفشش نباشد که اکثرا این طور است جلوی بچه‌ها خواهد گفت من عذرخواهی می‌کنم راجع به مطلبی که می‌دانستم اظهار نظر بی ربط کردم حرف این استاد و حاج آقا درست است پیشنهاد دوم هم این است شاید بگوید در کلاس نه بگوید استاد پس خواهش می‌کنیم در کلاس شما این بحث را مطرح نکنید چون ما نمی‌توانیم جواب شما را بدهیم این تلفن یک کارشناس است یا شما تلفن‌تان را بدهید ما بدهیم به کارشناس دینی یا شما مباحثه کنید نتیجه‌‌ی مباحثه را ما از شما می‌گیریم اگر این دو راه را قبول کرد این استاد معلوم می‌شود آدم منطقی است که ان شاء الله اکثرا این طور هستند ریگ در کفشش ندارد یا استاد را قانع می‌کند یا قانع نمی‌کند مطلب تمام می‌شود اما اگر طفره رفت این جا می‌گوییم استاد چون شما نه قبول می‌کنید کسی مباحثه کند نه قبول می‌کنید با کسی تلفنی یا تلفن بدهید یا تلفن بگیرید پس ما احتمال می‌دهیم حرف شما حرف دقیقی نیست، اجازه بدهید ما حرف شما را نشنویم این حرف در حوزه‌‌ی کلاس و درس ما نیست ما می‌خواهیم بی احترامی نکنیم با شما بحث نمی‌کنیم کلاس شما برای این بحث‌ها نیست با ادب صحبت کردیم و بی احترامی نکردیم، این جا اگر آن آدم منطقی بود بقیه‌‌ی ابعاد وجودی این استاد که متذکر شدم از او الگو می‌گیرم قابل الگو گیری است چون آدم منطقی و عاقلی است و اگر احتمال دادند که ریگ در کفشش است و احتمال‌اش کم است این جا آن ابعاد دیگرش هم خیلی قابل الگوگیری نیست چون احتمالا متاثر از این اعتقاداتش باشد این کلیتی که می‌توانستم در رابطه با این سوال محضر عزیزانی که این مدل سوال‌ها را دارند پاسخ بگویم.

شریعتی: این سوالی هم که من پرسیدم خیلی شاید پاسخ جدی نخواهد ولی یک وقت‌هایی استاد حق دارد که عقیده‌‌ی خودش را مطرح کنند در کلاس؟

حاج آقا ماندگاری: من می‌گویم اگر بچه‌ها نمی‌توانند پاسخ بدهند نه، یک وقت است من به طور شخصی از استاد می‌پرسم می‌شود شما عقیده‌تان را راجع به شفاعت، شفا گرفتن و تبرک و شفا گرفتن بگویید آن آقا می‌گوید عقیده‌‌ی من برای خودم محترم است شاید هم اساسی نداشته باشد حالا استاد من دوست دارم عقیده‌‌ی شما را بدانم این ایرادی ندارد اما ما با اساتید دانشگاه از یک جهت همکاریم کرسی درس کلاس مدرسه و دانشگاه و حوزه و کرسی منبر جای ابراز عقاید شخصی نیست جای طرح مباحث علمی است اصلا ضرورت که ندارد گاهی وقت‌ها اشتباه است، وقتی من بروم روی منبر کرسی منبر رسول الله را بگذارم برای اختلاف سلیقه­هایم با یک آقای دیگر این قطعا غلط است من هرچه می‌گویم باید مستند به منابع دینی باشد چون من قرار است از منبر برای مطالب دین استفاده کنم استاد شیمی باید مستند به منابع شیمی حرف بزند، استاد فیزیک باید مستند به منابع فیزیک حرف بزند، هر کسی مستند به منابع خودش حرف زد در واقع اظهار نظر شخصی نکرده است یک نظریه‌‌ی علمی را مطرح کرده من یک نظریه‌‌ی دینی و فقهی و اخلاقی و روان شناسی را گفتم مستند هم گفتم.

شریعتی: آن وقت دانش آموز‌ها و دانشجو ‌ها درگیر این دوگانگی نمی‌شوند.

حاج آقا ماندگاری: اما من بگویم درست است که من مبلغ دین هستم به نظر من همه‌‌ی فیزیکدان‌ها راجع به این مطلب اشتباه می‌کنند من چه کاره‌ام نظر بدهم حتی راجع به احکام فقهی هم همین طور به نظر من بیایم بگویم خدا معلوم نیست نعوذ بالله چرا این جا این حرف را زده من چه کاره‌ام که به خدا ایراد بگیرم این روایت را هم بخوانم برای تبرک به این سوال ‌رَحَمَ الله مَن عَرَفَ قَدرَه وَ لَم یَتَجاوَز حَدّه‌ خدا رحمت کند کسی که جای خودش را بداند و از جایگاه خودش فراتر نرود. وقتی من از جایگاه خودم پایم را فراتر گذاشتم رفتم در جایگاه یکی دیگر اظهار نظر کردم حق دارند دیگران به من اعتراض هم بکنند.

شریعتی: خیلی خوب من این سوال را هم بپرسم بعد مشرف شویم محضر قرآن. من یک مادر 29 ساله با دو فرزند دختر 7 ساله و چهار ماهه هستم من به لطف خدا و کمک همسرم و استفاده از راهنمایی‌های دلسوز توانستم محبت خدا را در دل بزرگم زیاد کنم می‌گویم زیاد کنم چون معتقدم این محبت به طور فطری در دل همه وجود دارد و نیازی به ایجاد نیست و ما والدین باید مواظب باشیم که با رفتارمان آن را از بین نبریم و یا کمرنگ نکنیم، علاقه‌‌ی او به رفتن به مکه و عتبات در این سن کم از خیلی از بزرگ تر‌ها بیشتر باشد و با یک اشتیاق از رفتن به کربلا حرف می‌زند که گاهی اوقات برای همه‌‌ی ما تعجب آور است اما مطلبی که باعث شد این ایمیلی را برای شما بفرستم متاسفانه خانواده‌‌ی همسرم به مسائل دینی تقید زیادی ندارند و این موضوع باعث شده دختر من دچار تناقضات رفتاری شده خواهش می‌کنم در مورد انتخاب همسر توضیح ندهید که دیگر کار از کار گذشته خواهش می‌کنم من را راهنمایی کنید که باید چه برخوردی با خانواده‌‌ی همسرم داشته باشم که نه دچار افراط و تفریط شوم.

حاج آقا ماندگاری: من رفتم دکتر یک غذایی خوردم غذا را اشتباهی خوردم به آقای دکتر می‌توانم بگویم کاری نداشته باش چه خوردم؟ یا باید یک دارویی به من بگوید که آسیب‌های آن غذای خورده را از بین ببرد من در مورد انتخاب همسر کاری ندارم این مال کسانی است که به قول ایشان هنوز انتخاب همسر نکردند ولی می‌توانیم یک دارویی بدهیم که آسیب‌های آن را از بین ببرد؟ از قول پیغمبر می‌گویم من که عددی نیستم از وقتی که بینندگان تذکر هم داده­اند باعث شده ما بیشتر مستند به روایات و آیات بگوییم پیغمبر اکرم فرمودند أَلا أُخْبِرُكُمْ بِـدآئِكُمْ مِنْ دَوآئِكُمْ؟ دَآؤُكُمُ الذُّنُوبُ، وَ دَوآؤُكُمُ الإِْسْتِغْفارُ بالاترین درد ما گناه است تا می‌گوییم مردم فکر می ‌کنند چاقو کردن در شکم مردم گناه است یا خدای نکرده عریان رفتن هم گناه است انتخاب بد هم یک گناه است انتخاب ناقص هم یک گناه است به خودم ظلم کردم حالا نمی‌خواهم بگویم نا امید شوند اگر این گناه است دارویش استغفار است استغفار را ترک نکنند به دلیل این که من حتی می‌خواهم بگویم این جوان می‌گوید ‌ای کاش من بعد از دیپلم فلان رشته را انتخاب می‌کردم حالا یک رشته‌‌ی دیگر رفتم برای این که فهمیدی فلان رشته را اشتباهی رفتی استغفار بکن این که برایت کاری ندارد پس استغفار بکنیم برای کوتاهی‌های گذشته استغفرالله ربی و اتوب الیه.

شریعتی: گفت جای بقیه هم استغفار کنیم

حاج آقا ماندگاری: اشکالی ندارد حتی ایشان جای همسرشان هم استغفار کند خدا در قرآن می‌گوید «وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (انفال/33) شما استغفار کنید آسیب‌های چون گناه چندین آسیب دارد اثر وضعی دارد، اثر دنیایی دارد، اثر فقهی دارد، یعنی اثر تکلیفی دارد و اثر آخرتی دارد با استغفار خیلی­هایش پاک می‌شود یعنی همان آثار سوئی که باعث شده اتفاق‌هایی بیفتد پاک می‌شود و دست انداز‌ها چه بسا حل شود دوم اگر این مادر مجبور بودند به یک دلیلی در محیطی زندگی کنند که آن جا محیط پر از ویروس است بچه هایتان را چطور مواظبت می‌کردند؟ مثلا می‌گفتند ویروس در هوا است ماسک بزنید یا واکسن بزنید اگر لازم بود یک تقویتی بخورید مثلا من رفته بودم در کارخانه‌ای، کارگران عزیزی داشتند کار می‌کردند در کارخانه غبار زیاد بود گفتم بنده‌های خدا را چطور واکسینه می‌کنید گفتند شیر باید زیاد بخورند تا ریه شان اذیت نشود این‌ها تدارکات است این خانم می‌گویند ما در فضای اقوام‌مان آسیب داریم یک کم ببینند واکسن‌اش تقویتی‌اش ماسک‌اش چیست سخت هم است به این زیبایی توانستند محبت الهی را در دل فرزندشان نهادینه بکنند الحمدلله، اما نگران هستند مثل الآن بعضی‌ها می‌گویند ما در خارج از کشور زندگی می‌کنیم محیط محیط مسمومی است گفتم واکسن‌ها را زیاد کنید یکی از واکسن‌های خیلی قشنگی که به ما یاد دادند نماز شب است، حاج آقا نماز شب سخت است، سحرخیزی است، به دخترتان یاد بدهید پنج دقیقه قبل از اذان صبح بیدار شود بعد بگوید ما هم بیداریم‌ها اگر بتواند سه قل هو الله را بخواند ثواب ختم قرآن است این یک واکسن است تقویتی است دوم همین زیارت عاشورا که بحث‌اش کردیم زیارت عاشورا حصن است زیارت روزانه‌‌ی اهل بیت یک حصن است ذکر صلوات و استغفار تقویتی و حصن است صدقه یک حصن است آیت الکرسی و چهار قل یک حصن است تذکر امر به معروف و نهی از منکر یک تقویتی و حصن است با پدر و مادر دخترشان به محافل دینی بروند خانه‌‌ی قوم و خویش‌ها بروید اهل صله رحم باشید ولی از این طرف جایگزین‌هایی داشته باشید که اثر پذیری‌اش کمتر شود این زحمت شما است کسی در آب و هوای خوب زندگی کند واکسن نمی‌خواهد ایشان در آب و هوای بد دارد زندگی می‌کند ما بارها گفتیم فرهنگ مثل اکسیژن است ایشان در فرهنگ ناقص زندگی می‌کند پس اکسیژن کم است باید کپسول اکسیژن بیاید در خانه انس با قرآن تلاوت روزانه‌‌ی 50 آیه اگر می‌توانند یک جزء قرآن حتی در خانه بنشینند مادر و دختر با هم بخوانند، این‌ها حصن است این‌ها می‌تواند روضه‌‌ی امام حسین یک حصن است، این‌ها می‌تواند ما را ان شاء الله حفظ بکند.

شریعتی: بسیار خوب ان شاء الله مادر خوب و همه‌‌ی مادرهایی که دغدغه‌‌ی صحیح فرزندشان را دارند در مسیر تربیت فرزندان صالح ثابت قدم باشند. چقدر خوب است ثواب تلاوت آیات را هدیه بکنیم به روح بلند و مطهر حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام صفحه‌‌ی 249 قرار امروز ما است آیات ابتدایی سوره‌‌ی مبارکه‌‌ی رعد. برمی‌گردیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١﴾ اللَّـهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ ﴿٢﴾ وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿٣﴾ وَفِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿٤﴾ وَإِن تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٥﴾

بسم الله الرحمن الرحيم

المر ـ این آیاتِ [با عظمتِ] کتابِ [الهی] است، و آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، سراسر حق و راستی است [چنان حقّی که هیچ باطلی در آن راه ندارد] ولی بیشتر مردم [به سبب عناد و لجاجت] ایمان نمی آورند. (۱) خداست که آسمان ها را بدون پایه هایی که آنها را ببینید، برافراشت، آن گاه بر تخت فرمانروایی [و حکومت بر آفرینش] چیره و مسلط شد، و خورشید و ماه را رام و مسخّر ساخت، که هر کدام تا زمان معینی روانند، کار [جهان و جهانیان] را تدبیر می کند، نشانه ها [ی قدرت و حکمتش] را [در پهنه آفرینش] به روشنی بیان می کند تا شما به دیدار [قیامت و محاسبه شدن اعمال به وسیله] پروردگارتان یقین کنید. (۲) و اوست که زمین را گسترانید، و در آن کوه هایی استوار و نهرهایی پدید آورد و در آن از همه محصولات و میوه ها جفت دوتایی [که نر و ماده است] قرار داد، شب را به روز می پوشاند، [تا ادامه حیات برای همه نباتات و موجودات زنده ممکن باشد]؛ یقیناً در این امور برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست. (۳) در زمین قطعه هایی مختلف و گوناگون، و باغ هایی از انگور و کشتزار و درختان خرمایی است که بر یک ریشه و غیر یک ریشه [می رویند]. ما برخی از آنان را در میوه و محصول با آنکه از یک آب سیراب می شوند بر برخی دیگر برتری می دهیم. بی تردید در این امور برای مردمی که تعقّل می کنند، نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست. (۴) اگر بخواهی تعجب کنی، پس تعجب از گفتار منکران لجوج است که [بدون توجه به قدرت خدا که آنان را از خاک پدید آورد، می گویند]: آیا ما هنگامی که [پس از مردن] خاک شدیم، به راستی در آفرینش جدیدی خواهیم بود؟! اینانند که به پروردگارشان کافر شدند، و اینانند که در گردنشان بندها و زنجیرها [ی گمراهی در دنیا و عذاب در آخرت] است، و اینان اهل آتش اند و در آن جاودانه اند. (۵)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: ان شاء الله به برکت این آیات زندگی‌تان منور به نور قرآن و نور امام حسین علیه السلام باشد نکته‌‌ی قرآنی را حاج آقای ماندگاری بفرمایند.

حاج آقا ماندگاری: با مدد از وجود نازنین امام رضا علیه السلام این آیه‌‌ی یک اساتید دانشگاه‌ها، دانشگاهیان، فرهیختگان جامعه پدرمادرها همه باور کنیم هم آیات و هم آورنده‌‌ی آیات از طرف خدا هستند ما وقتی می‌گوییم وقتی آقای دکتر می‌گوید یک قرص را باید قبل غذا یک قرص را باید وسط غذا یک قرص را بعد غذا یک بار چرا نمی‌گوییم آقای دکتر گفتند آقای دکتر از کجا آوردند؟ از کتاب یک دانشمند دیگر او از کجا آورده؟ از کتاب یک دانشمند دیگر اما آن چیزی که خدا می‌فرماید اگر راجع به شفا می‌فرماید اگر راجع به تبرک و شفاعت می‌فرماید اگر راجع به احکام واجب و حرام می‌فرماید آن چه که پیغمبر می‌فرماید هم کلام مال خدا است هم پیغمبر از طرف خدا است این را باور کنیم این آیه‌‌ی اول گلایه‌‌ی خدا است می‌گوید مردم ایمان ندارند که این‌ها از طرف خدا است، خود را داناتر از خدا نبینیم خودمان را دانا‌تر از پیغمبر خدا نبینیم هر جا هم که فهمیدیم که حرف‌مان فکرمان خلاف حرف خدا و خلاف حرف رسول خدا و ولی خدا است بگوییم خدا استغفرالله ربی و اتوب الیه.

شریعتی: خیلی ممنون، عرض سلام و تشکر از زحمات همه‌‌ی دست اندرکاران برنامه‌‌ی سمت خدا خواهش می‌ کنم سوال من را از حاج آقای ماندگاری بپرسید من خاله‌ای دارم تمام کارها و تصمیماتش را براساس دعا نویسی انجام می‌دهد می‌بینم بعضی کارهایی که به نظر من درست نیست اما او با مراجعه به دعا نویس به سرانجام می‌رساند به عنوان مثال دخترخاله‌ام مدتی بود خواستگار سمجی داشت که خانواده‌‌ی خاله‌ام با ازدواج آن‌ها موافق نبودند خاله من برای کم کردن شر خواستگار سمج پیش دعا نویس رفت و ما دیدیم بعد از مدت‌ها اثری از اصرارهای خانواده‌‌ی خواستگار نبود و آن‌ها از ازدواج منصرف شدند برای من این سوال پیش آمده که واقعا می‌توان با استفاده از دعانویسی به خواسته‌هایی که شاید خیلی خوب نباشند رسید شنیده‌ام بعضی‌ها با همین دعا نوشتن‌ها بخت افراد را می‌بندند و در کار آن‌ها مشکلی ایجاد می‌کنند آیا خداوند اجازه‌‌ی چنین کاری را به بندگان می‌دهد؟

حاج آقا ماندگاری: اینجا من سه تا نکته بگویم، دعا در مکتب ما یک اصل است «قُلْ مَا یَعْبِأَ بِكُمْ رَبّی لُولا دُعاكُمْ» (فرقان/77) آخر سوره‌‌ی فرقان است خدا می‌گوید اگر دعاهای شما نبود به شما نگاه نمی‌کردم «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» (غافر/60) بخوانید من را تا شما را اجابت کنم، ولی همان کسی که دعا را فرموده، نوع دعا، کیفیت دعا، زمان دعا، مقدار دعا، ملزومات دعا همه را فرموده فقط نگفته که بروید با دعا مردم را پودرشان کنید بخت شان را باز کنیم بخت شان را ببندیم این‌ها نیست پس ما منکر دعا نیستیم ما معتقدیم به دعا اما همه‌اش باید از طرف دین باشد آن چه دعا‌ها از منابع دینی به ما رسیده یعنی دعاهای قرآنی صاحب اولاد می‌خواهید بشوید «رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً» (فرقان/74) و کسی که می‌خواهد نماز خوان شود «رَبّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء» (ابراهیم/40) هر نیازی که داریم دعای قرآنی دعا از اهل بیت به ما برسد آن لوازم‌اش باشد حتی کسی که دعا برای فرزند می‌خواهد بگوید خدایا من دعا برای فرزند می‌کنم اما ازدواج نمی‌کنم این که مسخره و خنده دار است دعا که برای فرزند دار شدن می‌کنی باید روال عادی اسباب‌اش را هم بروی دعا با اسباب است حاج آقا اسباب بیاید دعا را می‌خواهیم چه کار کنیم اسباب را هم سبب ساز و سبب سوز خدا است، این که این سبب اثر بکند کار خداست در قبل از قرآن من گفتم زیارت‌ها دعا‌ها صدقه‌ها حصن است یعنی یک قلعه‌‌ی محکم است یک محافظ است یک سپر است این که این قرآن این دعا این زیارت اثر بکند دست خدا است پس هم دعا کن هم اسباب را بیاور این طوری باشد خیلی خوب است نکته‌‌ی دوم این است که دعا بعضی وقت‌ها برای جلب خیر است گاهی وقت‌ها برای دفع شر است، مادر شوهر شر نیست، خواهر شوهر شر نیست، که دعایی که برای دفع شر دشمنان نوشته شده برای این به کار ببریم این خلاف منطق دین است برادر و خواهر که شر نیستند خواستگار که شر نیست دعا نمی‌خواهد به خواستگار بگویید ما دخترمان را به شما نمی‌دهیم یعنی بدانیم دعاها هم باز یک مکتب تربیتی است اول برنامه اشاره کردیم دعا بنویسند حتی در روایات آمده این دعا را بنویسید چند بار بنویسید اشکال ندارد هر چه از اهل بیت از قرآن و عترت به ما رسیده با آدابش با آیین نامه‌اش با اسباب‌اش شکی در آن نیست عمل کنیم ان شاء الله اگر خدا بخواهد نتیجه می‌دهد اما نکته‌‌ی سوم این که می‌گویند بعضی‌ها کارهایشان را دارند با دعا پیش می‌برند، اجنه و شیاطین جن و انس دارند در این عالم یک کارهایی می‌کنند شیاطین یک اختیاراتی دارند دعاهایی که از طریق اهل بیت به ما نرسیده باشد نوشتنی‌ها، از طریق قرآن از طریق روایات از طریق علما به ما نرسیده باشد شاید القائات شیاطین جن و انس باشد شیاطین جن و انس دست کاری‌هایی در عالم می‌کنند ما فکر کردیم دعایمان اجابت شده نخیر اصلا این طور نیست حواس‌مان باشد نگذاریم از این طریق هم بعضی از پول پرست‌ها مغازه درست بکنند و الکی یک سری وردها و الفاظ و خرافاتی را سرهم بکنند و سر مردم را کلاه بگذارند و پول‌های آن چنانی بگیرند دعاهایی که در کتاب‌های معتبر مثل مفاتیح الجنان آشیخ عباس قمی، مثل کامل الزیارات، مثل کتب ادعیه‌‌ی دیگر آمده از قرآن است از اهل بیت است با آیین نامه است با لوازم است با اسباب است با مشاوره‌‌ی یک کارشناس دینی است این‌ها هیچ اشکالی ندارد سفارش هم شده با دعا دشمن سازی نکنیم مواظب باشیم در دام شیاطین جن و انس نیفتیم.