93-08-28 -حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری - پرسش و پاسخ بینندگان
موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بینندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 93/08/28
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بر زبانم در آن لحظه جاری
«قل اعوذ برب الفلق» بود
***
کاش میشد که من هم بیایم
در سپاهت علمدار باشم
کاش تقدیرم از من نمیخواست
تا که در خیمه بیمار باشم
***
ماندم و در غروبی نفسگیر
روی آن نیزه دیدم سرت را
ماندم و از زمین جمع کردم
پارههای تن اکبرت را
***
ماندم و بغض سنگین زینب
تا ابد حلقه زد بر گلویم
ماندم و دیدم افتاده در خاک
قاسم آن یادگار عمویم
***
گفتم ای کاش کابوس باشد
گفتم این صحنه شاید خیالی است
یادم از طفل شش ماهه آمد
یادم آمد که گهواره خالی است
***
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بر زبانم در آن لحظه جاری
«قل اعوذ برب الفلق» بود
***
شریعتی: با نام و یاد خداوند بزرگ و مهربان آغاز میکنیم برنامهی امروز را سلام میگویم به همه خوش آمدید به سمت خدای امروز سالروز شهادت حضرت زین العابدین امام سجاد علیه السلام را به شما تسلیت میگویم حاج آقای ماندگاری سلام علیکم و رحمة الله.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین من هم خدمت شما و همکاران و بینندگان عزیز عرض سلام و ادب و تسلیت دارم به مناسبت شهادت امام سجاد علیه السلام و به عنوان عرض تسلیت به ساحت مقدس امام زمان تقاضا میکنم همه دعای سلامت حضرت را تلاوت کنیم اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک صلواتی را هم به عنوان تسلای دل آقایمان امام زمان تقدیم میکنیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شریعتی: خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم ان شاء الله زندگیمان منور به نور اهل بیت علیهم السلام باشد حاج آقای ماندگاری به بخشی از سوالات شما در این مجال پاسخ خواهند داد. اولین سوال این است که میخواستم از آقای ماندگاری بپرسید که آیا این حدیث درست است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که در مقابل شرابخوار سه کار را انجام بدهید اول این که به عیادتش نروید، دوم به او زن ندهید، و سوم این که در تشییع جنازه اش شرکت نکنید اگر این حدیث صحیح است چرا چنین مجازاتهایی برای شخص شرابخوار تعیین شده.
حاج آقا ماندگاری: ممنون هستیم از بینندهی عزیزی که این سوال را پرسیدند شما خودتان شاهد بودید ما گاهی وقتها به بهانه سوالات خوب بینندگان عزیز سعی میکنیم هیچ چیز از خودمان نگوییم سعی میکنیم آن چه که از معارف دین است بگوییم تا ان شاء الله یک سیر کلی باشد که راهگشا باشد. آموزههای دین ما هم جنبهی پیشگیری دارد و هم جنبهی درمان دارد هم جنبهی کنترل دارد گاهی وقتها گفتند یک گناهی را در جامعه باید این طور مجازات کنند برمیگردیم در تاریخ اسلام هیچ کس را این طوری مجازات نکردند پس این روایت را برای چه گفتند؟ اصلا انگیزهی وجود نازنینی که این کلام نورانی را بر اساس آیات خدا فرمودند برای این که اگر حتی همین قصه را اعلام بکنید خود همین اثر میگذارد کسی سراغ شراب نرود بگذارید من یک کم واضح تر با وجود نازنین امام سجاد سلام الله علیه این جواب را بدهم یکی از بحثهایی که ما در دین داریم و در برنامهمان هم بوده بحث امر به معروف و نهی از منکر تحت عنوان واجب فراموش شده است وجود نازنین امام سجاد با تمام وجود پنج مرحله امر به معروف و نهی از منکر را به ما یاد دادند که بعضیها ما فقط یک مرحله را بلدیم همان مرحلهی زبانی را که آن مرحله را هم چون کم شده ترک کردیم اولین مرحله امر به معروف و نهی از منکر این است که در جامعه همه از معروف خوششان بیاید همه از منکر بدشان بیاید من اگر بچه ام دروغ بگوید پدر چهره اش برود درهم نه این که گاهی وقتها بچهمان یک حرف بد بزند تازه بهش میخندند بارک الله بزرگ شدی دخترمان پسرمان یک رابطه برقرار کرده با خنده برخورد میکنیم یک بندهی خدایی آمده بود میگفت پسر 24 ساله ام نماز نمیخواند ولی لبش به خنده باز بود من یک نگاهی بهش کردم گفتم میخواستی بگویی پسرت سرطان دارد هم همین طور هم میگفتی؟ گفت نه گفتم پس تو بی نمازی را درد نمیدانی دردت نیامد از گفتن احساس درد در وجودت نکردم وجود نازنین امام سجاد در روی یزید نگاه میکند یزید بزرگ ترین منکر است حضرت زینب و حضرت سجاد میگویند ما تو را تحقیر میکنیم از تو بدمان میآید امروز بزرگترین منکر آمریکا اسرائیل است امروز بعضیها قلبا از آمریکا اسرائیل بدشان نمیآید حتی بدشان نمیآید که زودتر با هم رفیق شویم هم کاسه و هم پیاله شویم من هنوز در دلم حبب الیکم الایمان نشده هنوز در دلم فسق و فجور کریه نشده دختر میآید پدرم میگوید من حجاب را دوست دارم اما دختر خالهی بدحجابم را بیشتر تحویل میگیرد پیغمبر میخواند این طور بگویند اسم شراب آمد همهی چهره هایتان در هم برود اسم دروغ آمد معذرت میخوام من جسارت است میخوام بگویم یک بار بحث را گفتم اسم نجاست بیاید همه میگویند چرا چنین حرفی زدی همه بدشان میآید امام سجاد به ما یاد داده شما باید اعلام بکنید حسین را دوست دارید بزرگ ترین معروف است امروز در خانههای ما مردم اصلا در رفتارهای ما در گفتگوهای ما در محاورات ما باید خلاف قانون را دوست نداشته باشند همه بدش بیایند نه این که کسی با موتور آمده در پیاده رو تک چرخ هم زده فیلم بگیرند و پخش بکنند شیرین کاری کرده مثلا یک بار دیگر من اشاره کردم زن راننده تریلی برود در دین ما عنوان معروف از آن یاد نشده نمیخواهم شغل زنها را بروم زیر سوال راجع این بحث کردیم و هم حاج آقای حسینی اما باید ناراحت شویم چه اتفاقی افتاده زن دارد از جایگاه زنیت خودش خارج میشود به عنوان یک سورپرایز میخواهیم نشان بدهیم؟ ما بعضی از گناهها را داریم به عنوان یک سورپرایز نشان میدهیم من تقاضا میکنم من تعارف با کسی ندارم چند شب پیش تلویزیون خبر درگیری دسته جمعی در یکی از شهرها نشان داد من خواهش میکنم نشان ندهند هم خبرش مردم را متاثر بکند در روایات میگویند گاهی وقت را گناه را نشان بدهید قبح اش میریزد میگویند پس میشود ما هم انجام بدهیم یعنی این قدر باید در ذهن مردم گناه پلید باشد مثل نجاست خوردن.
شریعتی: ذائقهها تغییر کرده.
حاج آقا ماندگاری: حکومت اسلامی نظام اسلامی تکلیفش این است این ذائقهها را اصلاح بکند. اگر منکر را اسمش را شنیدیم میگویند شنیدن کی بود مانند دیدن ما باید طاقت شنیدن این خبرها را نداشته باشیم چه برسد به این که راحت نشان دهند همه هم از کنارش رد شوند من باید طاقت شنیدن شراب را نداشته باشم بیایم نشان بدهم؟ حواسمان باشد پس مرحلهی اول امر به معروف و نهی از منکر حب و بغض قلبی است مرحلهی دوم این که عمل خودم این مثال را داریم تا به بعضیها میگوییم کار خلاف را نکن قلبت پاک باشد مثال تکراری هم است گفتم در ورزشگاه آزادی تیم آبی و قرمز با هم بازی میکنند نصف ورزشگاه آبی نصف قرمز میپوشند یک نفر طرفدار تیم قرمز است ولی لباس آبی پوشیده سکوی قرمزها راهش نمیدهند هر چه بگوید قلب من با قرمز است میگویند تیپ تو آبی است خب اگر قلب من با معروف است چرا تیپ ام منکر است؟ پس تیپ دارد نشان میدهد قلبت هم. الظاهر عنوان باطن روایت است مرحلهی اول قلب خودم مرحلهی دوم عمل خودم امام سجاد سلام الله علیه عملا نشان داد حسین را دوست دارد بعضیها میگویند چرا امام سجاد در دعاهایشان ما خیلی هنر کنیم اول برنامه یک صلوات آخر برنامه یک صلوات با این که بالاترین ذکر است ولی امام سجاد پاراگراف پاراگراف صلوات دارند بعضیها میگویند چرا امام سجاد این کار را کرده چون امام سجاد عملا میخواهد نشان بدهد بگوید حرمت پیامبر را شکستند در کربلا من قطعه قطعه سخنم را میخواهم با احیا حرمت اهل بیت اجین کنم مرحلهی سوم زبانی است امام سجاد سلام الله علیه زبانا داد زد منبری که یزید رویش میرود حضرت فرمودند تخته پارهها روی چوبها میخواهم بروم مسجدی که منافقین درست کنند مسجد ضرار است مسجد خدا نیست قرآنی که تکفیریها بگویند این قرآن نیست الله اکبری که تکفیری میگویند الله اکبر نیست، یزید هم الله اکبر میگفت الحمدلله شنیدم در آستانهی برگزاری کنفرانس بزرگی هستیم در تحلیل کار تکفیریها در قم فکر میکنم شما هم توضیحاتی در رابطه اش داشته باشید به بینندگان ما این را میخواهیم بگوییم مواظب باشیم امام سجاد به یزید میگوید روی چوب ها میروم مسجد یزید را مسجد اسم نمیبرد منبر یزید را منبر نمیگوید این نشان میدهد حضرت با زبانش معروف شناس و منکر شناس است میگوید هم حضرت سجاد هم حضرت زینب با زبان میگویند پس قلب یک عمل دو زبان سه ما اگر با زبانمان اصلا اسم شراب را نوشیدنی نگوییم کسی تا گفتند فلانی شراب گفته بگویید نجاست خورده؟ «اِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ» (مائده/90) اصلا نگوییم شراب خورده بگوییم نجاست خورده، بگوییم نجاست خورده خودش نهی از منکر است به طرف برمیخورد چرا به من میگوید نجاست خوردی خب قرآن گفته بله تو نجاست خوردی اگر کسی غیبت کرد نگوییم غیبت کرده بگوییم گوشت مرده خورده؟
شریعتی: یعنی جامعه حقیقت گناه را درک بکند.
حاج آقا ماندگاری: بله برای پیش گیری است داریم غیبت کنندگان خوراک سگان جهنم هستید؟ شما خوراک سگان جهنم را میخورید؟
شریعتی: یک وقتهایی لج بازی میکنند با این ادبیات.
حاج آقا ماندگاری: نه به خدا، ما مخاطبان خودمان را آدمهای دشمن نمیدانیم به خدا خبر نداریم، از باطن گناه خبر نداریم، لذا تازه طرف آمده میگوید حاج آقا شراب نخورم چی بخورم؟ این همه نوشیدنیهای گوارا است تو میخواهی شراب و نوشیدنیهای دیگر را کنار هم بگذاری؟ آن نجس است گناه را نجس پلید کثیف بیان کنیم تا کسی رغبت نکند گناه بکند و در مقابل کسی که انجام میدهد چهره در هم بکشیم چهار امام سجاد دیدند زبانی فرصت نیست مکتوب کردند امر به معروف نهی از منکر مکتوب به شرطی که مستند باشد امروز اگر روزنامهها برنامهها نامهها اگر نوشته شود باید مستند باشد الکی به کسی نسبت ندهیم امام سجاد هم به علما و هم به امنا زمان خودشان نامه دادند پنجم امام سجاد دعا میکردند تا شنیدیم یک نفر دارد گناه میکند زود دعا کنیم خدایا لذت گناه را از این آقا از این خانم بگیر لذت بندگی را بچشان پس این روایت قطعا برای پیغمبر است نه برای مجازات بلکه برای پیشگیری این در واقع نهی از منکر است که بدانیم این مجازاتهای دنیایی است که اگر جامعه اسلامی باشد باید شما را ترد بکند در هم بکشد چهره را به شما همسر ندهد با شما معامله نکند از اینها بترسید و سراغ این گناه نروید.
شریعتی: پس یک ابزار بازدارنده که بدانند عاقبتش این است.
حاج آقا ماندگاری: بله و الا ما یقین داریم خدای تبارک تعالی با رحمت واسعهی خودش با همهی ما معامله خواهد کرد ان شاء الله دعا میکنیم الهنا عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک یا کریم.
شریعتی: به همت حضرت آیت الله مکارم شیرازی که خداوند حفظ شان بکند کنگرهای در دوم سوم آذر ماه در قم برگزار میشود کنگره بین المللی جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام. سوال بعدی بسم الله الرحمن الرحیم بعد سلام و احوال پرسی گفتند من همهی حرفهای برنامهی شما در مورد ناملایمات دنیا و فقری که ممکن است گریبان گیر انسان شود را شنیدم اما به نظرم پولدارها هم دنیا را دارند هم آخرت را و تعداد پولدارهای ساکن بهشت بیشتر از فقیرهای بهشت است پولدارها این دنیایشان بهشت است آخر عمری هم مکه میروند خمس و زکاتی که در این سالها ندادند و حساب میکنند دست چند بدبخت بیچاره را میروند و به خاطر همین کارها نیکوکار میشوند و جایشان بهشت است ما فقیرها این دنیایمان جهنم است کار خیری هم از دستمان برنمی آید بعضی وقتها به خاطر فشارهای اقتصادی زبان به گلایه از دست خدا باز میکنیم با این حساب عاقبتمان معلوم است رفتم به جهنم بعضی وقتها من به شوخی به مادرم میگویم کاش با مرد پولدار ازدواج میکردی تا ما خیلی ساده بهشتی میشدیم.
حاج آقا ماندگاری: اگر روز شهادتی نبود جوابی به این عزیز بزرگوار میدادم که این طوری نگوید ما یک بار دیگر گفتیم یک ذره در روایات بررسی بکنید امتحان پول دارها از امتحان بی پولها خیلی بیشتر است، یک ضرب المثل داریم هر که بامش بیش برفش بیشتر این طور نیست که اگر یک پولداری آخر عمری دو تا خیرات بکند و دو تا سفر زیارتی برود دو تا کار خیر بکند حتما ساکن بهشت است نمیدانم البته ایشان رفتند بهشت و برگشتند میفرمایند در بهشت پولدارها بیشتر هستند قطعا اگر این قاعده را قبول دارند «لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» (تکاثر/8)، «لا يٍكّلٌَفٍ اللّهٍ نّفًسْا إلاَّ مّا آتّاهّا» (طلاق/7)، « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» (بقره/286) اگر این سه آیه را قبول دارند تکلیف آدم ها بر اساس دادههای خدا است هر کس به او بیشتر دادند تکلیفش بیشتر است تکلیف آدمها به اندازهی وسعت اشان است پس هر کس سرمایه اش بیشتر وسعت اش هم بیشتر روز قیامت هم از تکلیف این دو سوال میشود از اول اش را هم سوال میشود از چه راهی به دست آوردی آیا حق و حقوقش را رعایت کردی و آیا در راه درست مصرف کردی یا نه فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب از قران به قرانش بله آنها یک امتحانشان خیرات و انفاق است من بارها گفتم از این آیه سوء استفاده میشود «هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ» (نمل/40) اگر باور کردیم هر کس دارایی هایش بیشتر میشود امتحانش سخت تر است سوالش بیشتر است معطلی قیامتش بیشتر است نمونه اش حضرت سلیمان که میگویند از تمام پیامبرها معطلی اش در قیامت بیشتر است پس این سه را اگر باور کردیم هر کس دارایی اش بیشتر است تکلیفش بیشتر است سوالش هم در روز قیامت بیشتر است فقرا هم امتحان دارند فقرا صبر بر فقرشان قناعت شان مناعت طبعشان عفت نفس شان حفظ ایمان شان اینها امتحان فقرا است ولی باز هم اعتقاد داریم این ساده تر است اگر اینها را باور کردیم این روایات خیلی قشنگ روشن میشود وعدههایی که خدا به فقرا داده روز قیامت فقرا آن قدر غنی میشوند که اغنیا دنیا التماس شان میکنند و باز روایتی را خواندیم که اغنیا امروز در دنیا به فقرا برسند که در قیامت که محتاج نگاه فقرا شدند آنها هم به اغنیا نگاهی بیندازند این سوال یک کم بوی اعتراض به خداست یقین دارم بینندهی عزیز منظورش این نبوده اما بوی اعتراض میدهد این معنی همان ضرب المثل غلط است که هر چه سنگ است زیر پای لنگ است این جا هم بدبختی آن جا هم بدبختی.
شریعتی: شما گفتید در قیامت چه کسی گفته همهی پولدارها در بهشتاند نکاتش را اشاره کردید در دنیا این طور نیست خیلیهایی که در دنیا هستند در بهشت نیستند.
حاج آقا ماندگاری: پولدارها شاید آسایش بیشتری داشته باشند ولی آرامش به خدا در پولداری نیست و بهشت دنیا آرامش است خدا خیرتان بدهد متذکر شدید ما بارها گفتیم یک ذره اطراف خودشان را بررسی بکنند نمیگوییم همه این طور هستند اما درصد قابل توجهی از پولدارها خانه و امکانات آن چنانی یک ذره آرامش در زندگی شان نیست پس اعتراض نکنیم خدا هر کسی را یک مدل امتحان کرده گفتیم یک وقت خدا با دادهها امتحان میکند یک وقت با ندادهها امتحان میکند یک وقت با گرفتهها هر سه امتحان است اگر توانستیم درس و تکلیف و سوال را در امتحان پیدا کنیم خدا را شکر کنیم اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم قطعا فقر یک مصیبت است یک ندادهی الهی است اگر توانستیم در این صبر کنیم بلکه یک قدم بالاتر شاکر شویم بگوییم خدایا ممنون ام که این طوری داری امتحان میکنی چون گفتیم امتحان فقر از امتحان پولداری ساده تر است.
شریعتی: خیلی ممنون نکتهای در این سوال است واقعا آنهایی که ثروت مند هستند هر جور میخواهند زندگی بکنند آخر عمری مکه بروند.
حاج آقا ماندگاری: در حرف هایم بود پول دارها بر اساس هر نعمت سه سوال میشون
شریعتی: آخر عمری کسی برود مکه خمس زکات بدهد
حاج آقا ماندگاری: من از شما سوال میکنم نعوذ بالله کسی با پول حرام برود مکه، روضهی امام حسین راه بیندازد، مکه رفتن به فقیر دادن حرمت را پاک میکند؟ نخیر این داستان معروف زمان امام صادق را داریم یک نفر چهار تا دزدی کرد صدقه کرد با خودش گفت صدقه چهل حسنه چهار دزدی کردم از این کم میشود 36 حسنه برای خودم میماند امام صادق خندیدند این طور که نمیشود محاسبه کرد اگر کسی از طریق حلال پول دار شده باشد حقوق این پول را پرداخت کرده باشد چون پولهای ما سه حق دارد یکی حق العیال حق خانواده، یکی حق خدا پیغمبر خمس و زکات، یکی هم «وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» (ذاریات/19) میگوییم اگر هر پولداری حق خدا پیغبر را درست بدهد حق خانواده اش را بدهد حق محرومین را هم بدهد خیلی نمیماند که بخواهد روی هم روی هم بسازد برود بالا اگر این طور پول جمع کرد قطعا خیرات دادن و مکه و مدینه رفتن برایش بهشت درست میکند شک نداریم متمولین اهل بهشت کم نیستند اما مسیر را غلط آمده حقوق را پرداخت نکرده حالا بخواهد آخر عمر به فقرا بدهد این شبیه کسی میشود که دزدی کرده میخواهد برود به فقرا کمک کند و فکر بکند کمک به فقرا دزدی هایش را پاک کند.
شریعتی: خیلی ممنون آن چه که میشود نتیجه گرفت این است که چه در فقر چه در ثروت باید در مسیر بندگی باشیم خودش نکتهی مهمی است بحثی که قبلا با حاج آقا ماندگاری در تبدیل زندگی به بندگی داشتیم بود.
حاج آقا ماندگاری: این جا این نکته را باید همه باور کنیم شکل زندگی مهم نیست مغز زندگی مهم است همان تبدیل زندگی به بندگی است و الا من کدام شهر باشم چه شغلی باشم چه قدر دارایی داشته باشم مهم این است که من هر چه دارم تکلیفم را انجام بدهد پول دار باشم تکلیف دارم بی پول باشم تکلیف دارم سالم باشم تکلیف دارم مریض باشم تکلیف دارم بر اساس سوال ایشان خوش به حال سالمها نماز میخوانند روضه میگیرند کربلا مکه میروند اما آن کسی که جفت پاهایش معلول است نمازش را نمیتواند درست بخواند مکه و کربلا که نمیتواند پیاده روی بکند گاهی وقتها غر هم میزند پس این جایش جهنم است سالم جایش بهشت است نه این طور نیست هر کس یک تکلیفی دارد اگر درست انجام بدهد نمره اش مهم است. من یک موقع عرض کردم یک مسابقه است در این عالم مثالمان مال بیست سال قبل است ماشینهای بیست سال قبل ژیان پیکان بنز موتور سیکلت است اینها ایستادند در خط مسابقه با نگاه این عزیز این مسابقه غیر عادلانه است ولی با نگاه این آیا قرآن که خواندم «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا مَا آتَاهَا» (طلاق/7) بگوییم بنز باید 120 کیلومتر در ساعت برود غیر مجاز را هم اجازه ندارد پیکان 100 کیلومتر ژیان 80 موتور سوار 50 پیاده 5 کیلومتر در یک ساعت این پیاده نگوید من کلی زور بزنم پنج کیلو بروم بنز نیش گاز بزند صد کیلومتر میرود پس این وضعش خیلی بیشتر برود اصلا او 115 بدهد نمرهی بیست نمیدهند کسی که سرمایه اش میلیاردی است صدقهی ده هزار تومانی که مشکلش را حل نمیکند اگر آدمی که حقوقش پانصد هزار تومان است دارد پنج هزار تومان صدقه میدهد آن کسی که پنج میلیون تومان دارد حتما باید پانصد هزار تومان صدقه بدهد تا برسد به گرد این این را اگر باور کردیم از این سوالهایی که یک ذره بوی سوء ظن به خدا دارد در امان هستیم.
شریعتی: قبل از تلاوت قرآن این پیام را هم میخوانیم. خود سوال پیام دارد گفتم پدر من طی 22 سالی که در خانه اش زندگی کردم 200 روز از سال من را کتک میزد و بقیهی روزها توهین و تحقیر، با این که من دختر مذهبی درس خوان و مودبی بودم البته پدرم با مادرم هم همین گونه رفتار میکرد حالا من سی سالم است و صاحب فرزند هستم و تا به حال با این که او پیر شده و کاری از دستش ساخته نیست و من میتوانستم از راههای گوناگون ظلم هایش را تلافی کنم جز محبت و احترام و طلب آمرزش از خداوند در حق او کاری دیگری نکردم میخواهم بدانم این صبر من در پیشگاه خداوند چه ارزشی دارد و این زخمهای کهنه در وجودم را چگونه باید التیام ببخشم من به خاطر خدا او را بخشیدم اما یادآوری روزهای تلخ گذشته من را آزار میدهد.
حاج آقا ماندگاری: به خاطر یک جملهاش یک تذکر میدهم فرمودند به خاطر خدا او را بخشیدم آفرین بیاییم در جامعه در خانه با آدمها معامله نکنیم، ولو این آدم پدرمان مادرمان باشد با خدا معامله کنیم سالی دویست روز کتکاش زده حالا اگر بخواهیم معامله کنیم از خدا بپرسیم خدایا با پدری که من را اذیت کرده چه کار کنم؟ میگوید دعا کن خدایا من را اذیت کرده خدا میگوید قرار بود با من معامله کنی من میگویم دعا کن من خرجش را میدهم من حساب میکنم ثوابش دست من است تو دعا بکن پدرت را ببخش از ذهنت هم پاک کن «تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا» (تغابن/14) ببخشید و بگذرید تا من هم از تو ببخشم و بگذرم آیهی قرآن است اگر بخواهد با پدرش معامله کند این کینه پاک نمیشود به قول خودش شاید دنبال تلافی هم باشد ولی اگر با خدا معامله کند امام سجاد که امروز روز شهادتشان است یک کنیزی داشتند ظرف آب گرفته بود حضرت وضو بگیرد ظرف آب از دست کنیز در رفت خورد به سر حضرت و شکست همان آن ما باشیم میگیریم بزنیم بچه درست نگاه دار ظرف را ولی تا حضرت آمدند نگاهش کردند کنیز یک آیهی قرآن خواند «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ» (آل عمران/134) یک کنیز است شما با خدا معامله کنید حضرت فرمودند باشد غیظم را کظم میکنم زود این را خواند «وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ» (آل عمران/134) حضرت فرمود باشد هم فرو میدهم هم میبخشم دنباله اش دارد اگر اشتباه نکنم «وَ اللهُ يُحِبُّ المُحْسِنينَ» (آل عمران/134) خدا کسانی که احسان هم بکنند دوست دارد حضرت فرمود آزادت میکنم امام سجاد اگر میخواستند به خاطر این کنیز با عملش معامله کنند هم باید دعوایش میکردند هم خسارت میگرفتند سرم را شکستی دیه بده بعد اضافه خدمت هم میدادند به حساب ما حضرت با خدا معامله کردند سه کار کردند خشم شان را فرو نشاندند بخشیدنش آزاد کردند این خانم اگر میخواهد با پدرش معامله کند پدرش زده برود بزند نبخشد اش هم. با این کارها هم آرام نمیشود چون ما با خدا معامله میکنیم پس یک بگذرد و دو تازه ببخشد اگر امروز پدرش تمیز کردن زیرش هم لازم دارد برود انجام بدهد بعد ببیند خدا چه کار میکند.
شریعتی: بسیار ممنون خیلی ممنون از توجه شما باز هم تسلیت میگویم ایام شهادت حضرت سجاد صفحهی 270 قرار امروز سمت خداییها است آیا ت27 ام تا 34 ام سورهی مبارکهی نحل. ثواب تلاوت این آیات را به روح حضرت سجاد تقدیم میکنیم. زندگیتان منور به نور قرآن باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٢٧﴾ الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٢٨﴾ فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿٢٩﴾ وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِّلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ ﴿٣٠﴾ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللَّـهُ الْمُتَّقِينَ ﴿٣١﴾ الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٣٢﴾ هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّـهُ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿٣٣﴾ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٤﴾
ترجمه:
آن گاه روز قیامت رسوایشان می کند و می گوید: [معبودانی که گمان می بردید] شریکان من [در ربوبیّت هستند] که برای آنها [با پیامبران و اهل ایمان] دشمنی و ستیز می کردید، کجایند؟ [آنان پاسخی ندارند، ولی] کسانی که به آنان دانش و بصیرت داده شده می گویند: امروز رسوایی و عذاب بر کافران است. (۲۷) همانان که فرشتگان جانشان را در حالی که ستمکار بر خود بوده اند، می گیرند؛ پس [در آن موقعیت] از در تسلیم در آیند [و گویند:] ما هیچ کار بدی انجام نمی دادیم. [به آنان گویند: یقیناً انجام می دادید] ومسلماً خدا به آنچه همواره انجام می دادید، داناست. (۲۸) بنابراین از درهای دوزخ وارد شوید در حالی که در آن جاودانه اید؛ و بد جایی است جایگاه مستکبران. (۲۹) و هنگامی که به پرهیزکاران گویند: پروردگارتان چه چیزی نازل کرد؟ گویند: خیر را [که قرآن هدایت گر است و سراسر آیاتش وحی الهی است، نازل کرد]. برای کسانی که نیکی کردند [پاداش] نیکویی در این دنیاست، وهمانا سرای آخرت بهتر است، و سرای پرهیزکاران چه نیکوست. (۳۰) [سرای پرهیزکاران] بهشت های جاویدانی [است] که وارد آنها می شوند، از زیرِ [درختانِ] آنها نهرها جاری است، در آنجا هر چه بخواهند برای آنان فراهم است؛ خدا پرهیزکاران را این گونه پاداش می دهد. (۳۱) آنان در حالی که [از آلودگی های عملی و اخلاقی] پاک و پاکیزه اند، فرشتگانْ جانشان را می گیرند، به آنان می گویند: سلام بر شما، [اکنون] به پاداش آنچه همواره انجام می دادید، به بهشت درآیید. (۳۲) آیا [کافران و مشرکان] جز اینکه فرشتگانِ [قبض کننده ارواح] به سویشان آیند، یا فرمان پروردگارت [در مورد عذابشان] در رسد، انتظار می برند؟ کسانی هم که پیش از آنان بودند [در برابر حق] چنین کردند، و خدا [در عذاب کردنشان] به آنان ستم نورزید، بلکه آنان همواره [با مرتکب شدن انواع گناهان] به خودشان ستم می کردند. (۳۳) پس [کیفر] بدی هایی که انجام دادند به آنان رسید، و عذابی که همواره مسخره می کردند، بر آنان نازل شد. (۳۴)
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی:
من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم * * * عالم شده سجاده و افتاده به پایت
اشاره قرآنی را حاج آقای ماندگاری بفرمایند.
حاج آقا ماندگاری: با مدد از وجود نازنین امام سجاد این آیه خیلی تذکر معرکهای است «وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّـهُ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» که بارها به ادبیات مختلف در قرآن تکرار شده اگر به همدیگر امر به معروف نهی از منکر نکنیم ظلم کردیم اگر رو ترش نکردیم در برابر منکرات منجر ترویج میشود پخش میشود دودش در چشم خودمان میرود اگر مثل این خواهر در روابط پدر فرزندی با آدمها معامله کردیم با خدا معامله نکردیم به خودمان ظلم کردیم خدا به ما ظلم نمیکند اگر مثل تکفیریها در بد بفهمی کج فهمی کج اجرا کردن اسلام عمل کردیم خودمان به خودمان ظلم کردیم و آنهایی که دارند تکفیریهای نامسلمان به هر طریقی پشتیبانی میکنند به مردم ظلم میکنند خدا ظلم نمیکند ما خودمان به خودمان ظلم میکنیم خیلی تذکر معرکهای است اگر در نگاههای غلطمان به امتحانهای الهی فقر را با ثروت متفاوت بدانیم خودمان به خودمان ظلم میکنیم خدا به کسی ظلم نکرده است مواظب باشیم اگر خدایی دیدیم عالم را و همهی مسائل را خدایی عمل کردیم و خدایی از خدا مدد خواستیم مثل وجود نازنین اهل بیت و به ویژه امام سجاد میفهمیم همهی عالم لطف است دادهها ندادهها گرفته هایش لطف است هیچ چیزی در این عالم ظلم نیست.
شریعتی: خیلی ممنون در این دقایق باقی مانده این درددل دوستمان را بشنویم جوانی مجرد هستم با وجود این که خیلی از نظر روحی به ازدواج نیاز دارم ولی شرایط مناسب ازدواج برایم فراهم نمیشود بیشتر از سه سال است که به درگاه خدا التماس میکنم که همسر خوبی نصیبم بکند ولی هیچ اتفاق روشنی در این زمینه نمیافتد ازدواج کردن روی همهی شرایط زندگی ام تاثیر گذاشته و روز به روز این مسئله عذاب آور تر میشود مثلا باعث شده رفتار همهی خانواده با من تغییر بکند من که زمانی حرف اول را در خانه میزدم و همهی اعضای خانواده در همهی امور نظر من را جویا میشدند الآن شخصیتم بسیار نادیده گرفته میشود اعصابم ضعیف شده هیچ انگیزهای برای ادامهی زندگی ندارم متاسفانه خیلی اوقات به مرگ فکر میکنم دعاهای و التماسهای من به درگاه خدا و متوسل شدن به اهل بیت و نذرهای زیادی که کردهام و با همهی اینها مستجاب نشدن حاجتم موجب شده که از رحمت خدا بسیار ناامید شوم من هنوز هم نمازم را اول وقت میخوانم اما وقتی به نماز میایستم با خودم میگویم مطمئنا خدا به تو نگاه نمیکند وگرنه این همه دعا به جایی میرسید یا زمانی که از شدت غم و غصه سر سجاده اشک هایم سرازیر میشود به خودم میگویم خیلی زحمت نکش خدا دلش برای تو نمیسوزد او هم تو را دوست ندارد، مدت زیادی سر سجاده مینشینم گریه میکنم ولی ناامیدم، کمتر دعا میکنم به امامان معصوم توسل نمیکنم نگرانی من از این جاست که با این وضعیت آخرت خودم را از دست میدهم خواهش میکنم من را راهنمایی بکنید.
حاج آقا ماندگاری: اجازه بفرمایید با سوال ایشان من روضه بخوانم یک بخش از صحبتهای ایشان چقدر شبیه زندگی حضرت زینب و امام سجاد سلام الله علیهما است با یک درجهی پایینترش حضرت زینب و حضرت سجاد هم یک روزی در چشم همه بودند حضرت زینب میخواست از مرکب پیاده شود سوار شود هجده محرم دورش را میگرفتند امام سجاد عزیز دردانهی امام حسین بود اما یک روزی حضرت زینب از چشمهای ظاهر مردم افتاد با دست بسته در کوچههای کوفه و شام راهش را بردند به بازوهای اما سجاد طناب بستند، پاهایش را به زیر شکم شتر بستند اما مثل ایشان امام سجاد ناامید نشدند امام سجاد بدن پدرش را زیر سم اسبان لگد مال دید ولی ناامید نشد به خدا امام سجاد هم دعا میکرد پدرش حسین سالم از میدان برگردد ولی دعایش مستجاب نشد باز هم از خدا نا امید نشد امام سجاد کوچههای کوفه و شام را دید بازار برده فروشان را دید من حس میکنم امام سجاد خیلی سختی کشید ولی یک تعبیر دارد یک شاعر خیلی خوش سلیقه فرموده از زبان حال امام سجاد
در شام بلا بود و بلا بود و بلا بود
والله قسم سخت تر از کرب و بلا بود
حضرت فرمودند در شام ما هفت سختی شدید داشتیم یکی اسارت عمه جان و بچههای پیغمبر، یکی سر پدرمان را جلویمان راه میبردند، به سر پدرم جسارت میکردند، یکی که ما را بردند بازار برده فروشها میخواستند بچههای پیغمبر را خرید و فروش میکردند، ما را از یک دروازهای وارد شام کردند که همه اش شلوغ بود و شیرینی پخش میکردند، به ما خارجی زاده خطاب کردند، ایشان که هنوز در این شرایط قرار نگرفته امام سجاد از سجدههایش کم نگذاشت نگفت دیگر خدا به من نگاه نمیکند این قدر سجده کرد که اسمش شد سیدالساجدین، زین العابدین، امام العارفین اگر امام ما امام سجاد است چرا این قدر زود نا امید شدیم امام سجاد یک نفر بود من این تعبیر را بعضی جاها گفتم وقتی عصر عاشورا امام حسین میآمدند خیمه ودایع و امانتهای امام سجاد را به خیمه بدهند حضرت سجاد میپرسیدند چه کسانی زنده اند امام حسین فرمودند این زن و بچه به غیر از تو محرمی ندارند من هم که دارم میروم فقط تویی و خدای تو من به این جوان میگویم همهی این عالم به تو پشت کردند خدا به تو پشت کرده؟ با چه دلیلی ؟ این دلیلهایی که تو میگویی برای امام سجاد سخت تر بوده ولی امام سجاد چنین باوری ندارد که خدا به من پشت کرده خدا دیگر دعاهای من را گوش نمیدهد خدا نمازهای من را نگاه نمیکنند.
شریعتی: حضرت ایمان مجسماند ما که این طور نیستیم.
حاج آقا ماندگاری: باشد ما که نمیخواهیم به درجات آنها برسانیم ناامیدی یک جادهای است خلاف آنها است.
شریعتی: یعنی ایمان ما مشکل دارد؟
حاج آقا ماندگاری: بله سه اشکال در این نگاه است همهی عالم را دنیا میبینیم همهی لطف خدا را دادهها میدانیم مثل سوال قبل از تلاوت ما ندادهها را لطف خدا نمیدانیم علامه طباطبایی در تفسیر میفرماید بعضی از مسلمین میگویند خدایا از آن چه که با اصرار از تو خواستیم اما تو ندادی بیشتر تشکر میکنیم تا آن چه که به ما دادی ما همهی عالم را اولا دنیا میبینیم ما همهی لطف را دادهها میدانیم ندادهها را لطف نمیدانیم ما روی منبر گفتیم ابراهیم علیه السلام چاقو را روی گلوی اسماعیل گذاشت خدا به چاقو گفت کار نکن خدا به این چاقو نمیتوانست بگوید روی علی اکبر کار نکن روی گلوی امام حسین بگوید کار نکن ولی آن جا کار کرد نه حضرت ابراهیم آن نبریدن را امتیاز خودش دانست نه امام حسین آن بریدن را نقص خودش گفت آن جا ابراهیم را آن طور امتحان کرده این جا این طور ممتحن یکی است آن جوانی که اولین خواستگاری جوابش را داده اند امتحان کننده اش خداست ایشان هم که سه سال است معطل است امتحان کننده اش خداست وقتی من مطمئن ام ممتحن یکی است با هیچ کس نه پسر خاله است نه پدر کشتگی دارد چرا به آن بدگمان شوم امام سجاد به ما یاد دادند بد گمانی به خدا هرگز بگرد خدا دوستت دارد دارد میپیچاندت امام سجاد از همهی امامان شرایط شان سخت تر بود سه واقعه عجیب زمان امام سجاد اتفاق افتاد یکی واقعهی کربلا شهادت امام حسین و یاران و اسارت اهل بیت دو واقعهی حره در مدینه جوی خون افتاد یک سال بعد از عاشورا یکی هم واقعهی توابین در کوفه هم جوی خون راه افتاد دیگر کسی جرئت ندارد حرف بزند امام سجاد ننشست بگوید دیگر کاری از دست من برنمی آِید رفت در خانه نشست از هیچ کاری که هیچ کس گمانش را نمیکرد کارش را انجام داد تربیت انسان در قالب کار کشاورزی باغداری دامداری نیرو آورد تربیت شان کرد و بعد به صورت اعزام مبلغ پخش شان کرد هیچ کس متوجه نشد شاید خدا ایشان را دارد امتحان بکند اما میخواهد از یک راه غیر متعارف شما بروید دنبال ازدواج برای بعضیها پیش میآید اصلا نمیخواهم دنبال راه متعارف بروید امیرالمومنین در منبر نشستند مردم را هدایت کردند امام سجاد در زمین کشاورزی کشاورز را هدایت کردند امام سجاد نا امید نشد دنبال راه حل میگردد این آیه را خواندیم «الَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» (عنکبوت/69) وقتی من به خدا بدبین شوم جاهدوا فینا نیستم باور بکنم عالم فقط دنیا نیست باور بکنم فقط دادههای دنیا لطف نیست باور کنیم که خدا دارد امتحانم میکند و در امتحان کمکم میکند اگر اینها را باور کردم بگویم خدایا آن تکلیفی که برای من گذاشتی به من کمک کن پیدا کنم.
شریعتی: یک وقتهایی احساس میکنیم خدا آن بالا است که ما هر چه گفتیم بگوید چشم.
حاج آقا ماندگاری: قواعدی دارد یک وقت ما قابلیتش را نداریم، بارها مثال ساده زدم از خدا یک جنس یک میلیون تومانی میخواهم دو هزار آوردم در بازار به من نمیدهد میگوید بزرگ بشو لا اقل نزدیک این قیمت بیاور من حس میکنم ما اگر واقعا امام سجاد را من اسم امام سجاد را گذاشتم امامی که راه برون رفت از بن بستها را به ما یاد میدهد نه در ازدواج حالا مسئلهی ایشان ازدواج است یکی مسئله اش اشتغال است به هر دری میزنم کارم درست نمیشود یکی مسئله اش تحصیل است به هر دری میزنم مسئلهی تحصیلم درست نمیشود یکی مسئله اش سربازی است یکی ارتباط با پدر مادر است در اینها زود احساس بن بست میکنیم زود هم نا امید میشویم زود هم خدا را محاکمه میکنیم اولین کسی که یقه اش را میگیرم خدا است باور کنیم خدا مهربان است در این دالان موقت دنیا دارد ما را امتحان میکند وقتی رفتیم میبینیم چقدر این امتحانها فایده داشتهای کاش بیشتر امتحان میکردند همین امام سجاد سلام الله علیه اگر مریضی اگر گرفتاری اگر فقر سراغ شان نمیآمد میگفتند خدایا من را فراموش کردی؟ من میخواهم این جا امتحان شوم این جا آسایشگاه و خوابگاه نیست این جا چراگاه نیست این جا رستوران نیست این جا مدرسه است این جا کوره است همهی دنیا بلا و امتحان است ابتلاء است اگر این را باور کردم اصلا این طور نگاه نمیکنم به ایشان نمیخواهم خیلی خورده بگیرم متاسفانه در جامعهی ما این نگاه پخش میشود که زود گلایه کنیم از خدا غافل از این که حس کنیم خدا چقدر ما را دوست دارد و امتحان را سخت تر کند تا پاداشمان بیشتر شود.