يكشنبه 4 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

93-10-03 -حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری - پرسش و پاسخ بینندگان
موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بینندگان


كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري


تاريخ پخش: 93/10/03

 

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 

دلم امروز گواه است کسی می‌آید* * * حتم دارم خبری هست گمانم باید

فال حافظ هم هر بار که می‌گیرم * * * باز مژده‌ای دل که مسیحا نفسی می‌آید

باید از جاده بپرسم که چرا می‌رقصد * * * مست موسیقی گامی شده باشد شاید

ماه در دست به دنبال که این گونه زمین * * * مست می‌چرخد و یک لحظه نمی‌آساید

گله کم نیست ولی لب ز سخن خواهم بست * * * اگر آن چهره به لبخند لبی بگشاید

شریعتی: اللهم عجل لولیک الفرج سلام می‌گویم به همه‌ی شما بینندگان عزیز و خوب خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز حلول ماه ربیع مبارک شما باشد خوشحالیم که همراه شما هستیم عزاداری‌های دو ماهه تان قبول باشد و از برکاتش در طول سال همه مان بهره مند شویم. حاج آقای ماندگاری در استدیو حضور دارند سلام عرض می‌کنم خدمت ایشان ایام را تبریک می‌گویم.

حاج آقا ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین من هم خدمت شما و همکاران برنامه و بینندگان عرض سلام و ادب و احترام دارم و با آرزوی قبولی همه‌ی عزاداری‌ها حلول ماه ربیع را تبریک می‌گوییم ماه سرور و شادی و ماه فرح اهل بیت علیهم السلام که ان شاء الله با فرج آقایمان امام زمان شادی‌ها به کمال خودش برسد. به همین جهت تقاضا می‌کنم هر کس صدای حقیر را می‌شنود دست به دعا برداریم برای سلامت وجود نازنین آقایمان دعا کنیم به عنوان توسل کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک صلواتی را هم به ساحت مقدس آقایمان امام زمان تقدیم می‌کنیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

شریعتی: خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم و خدمت دوستان خوب مان. حاج آقای ماندگاری این جا هستند که به بخشی از سوالات دوستان خوب مان پاسخ بدهند. قبل از مطرح کردن سوال اگر مقدمه‌ای دارید می‌شنویم.

حاج آقا ماندگاری: نکته این است که دیروز در حرم امام رضا علیه السلام به نیابت از بینندگان زیارت کردم به ذهنم این رسید که بینندگان عزیز و دوستان اهل بیت همه مان یقین داریم ماه محرم و صفر یک حس دیگری داشتیم در محافل امام حسین علیه السلام و اهل بیت یک حس دیگری بود یعنی کاملا ارزش‌های دینی همه دنبال این ارزش‌ها بودند در سبک زندگی خوراک داشتیم با یک سبک قشنگ رسیدگی به دیگران ارتباطات داشتیم هم دیگر را قشنگ می‌دیدیم به بغل دستی در هیئت نگاه می‌کردیم در دسته‌ی سینه زنی کاری نداشتیم کجایی است چه طبقه‌ی اجتماعی است چه زبانی دارد می‌گفتیم سینه زن امام حسین است یک جور دیگر نگاه می‌کردیم حتی با قیافه اش خیلی کار نداشتیم همین که دارد برای امام حسین اشک می‌ریزد و خدمتی می‌کند یک مهربانی قشنگی یک هم نوع دوستی قشنگی یک حسن ظن قشنگی یک تعاون قشنگی بود من همه‌ی این‌ها را حس می‌کنم این نیست که من بگویم دیده ام همه حس کرده اند اوج اش هم در پیاده روی اربعین کربلا و آن حضور میلیونی مردم در کربلا که هر کس رفته دیده می‌گوید معرکه‌ای است این مردم با صفای کربلا بیایند آبله‌های پای مردم را پانسمان بکنند به چشمانشان بکشند دستانشان را این حرکت در حد کوچک ترش پیاده روی حرم امام رضا بود من توفیق داشتم دو سه شب از این شب‌هایی که در مشهد بودم می‌رفتم سر راه زائران هوا سرد بود برف می‌آمد در جاده ولی با چه عشقی زن مرد کوچک بزرگ می‌آمدند آدم واقعا فضای زندگی دینی را در محرم و صفر مثل ماه رمضان بیشتر حس می‌کند فضای مهربانی دوستی هم نوع دوستی و حسن ظن را حس می‌کنیم همه‌ی حرف این است مگر از این فضا ضرر کردیم؟ از این حسن ظن مگر ضرر کردیم؟ چرا از فضای محرم صفر بیرون می‌آییم از همه‌ی این‌ها فاصله می‌گیریم هر کس جواب بدهد در مغازه هم که رفتی این مشتری تو همان سینه زن امام حسین است چطور آن جا دوست داشتی اول ظرف غذا را به ایشان تعارف کنی الآن هم مشتری به مغازه دار هم مغازه دار به مشتری همان نگاه قشنگ را داشته باشد در بحث خادم معنوی همین بحث را مطرح کردیم خدا رحمت کند یاد کنیم از حاج آقای مهندسی عزیز خدا با اولیا خودش محشورشان کند ایشان فرمودند بیایید دیوارهای حرم امام رضا را برداریم ما هم می‌گوییم بیاییم دیوار زمان را هم برداریم کُلُّ یَومٍ عاشُورا وَکُلُّ اَرضٍ کَربلا معنی­اش این نیست همه اش روضه بخوانیم سینه بزنیم نه بیاییم آن زیبایی‌های محرم صفر را در ادارات ما همان ارباب رجوع باور کند آن مدیری که هست چون ارباب رجوع گاهی وقت‌ها می‌گوید این مدیر حتما می‌خواهد من را اذیت کند سر من را کلاه بگذارد مدیر هم می‌گوید این حتما آمده بلایی سر من بیاورد نه این دو نگاهشان به هم حسینی باشد ما دعا می‌کردیم حیات و ممات مان را خدا حسینی قرار بدهد مگر از این نگاه ضرر کردیم؟ حتی خانواده‌ها از هیئت که برمی‌گشتند هر کس سر راهشان بود سوار می‌کردند الآن هم در خیابان همان کار را بکنیم مردم غذای اضافی می‌آمد می‌دادند به دیگران الآن هم همین کار را بکنیم من دارم می‌گویم اگر بد بود چرا در محرم صفر انجام دادیم؟ اگر خوب بود چرا تداوم نمی‌بخشیم؟ در ادارات مدیران جامعه مان سیاسیان اقتصادیان دانشگاه‌ها مدرسه‌ها حوزه‌ها همه و همه بیاییم این فضا را آن فضای قشنگی که همه مان حس می‌کردیم زیر چتر امام حسین هستیم.

شریعتی: یعنی اگر تا امروز ما مهمان سفره‌ی امام حسین هستیم بعد از محرم و صفر امام حسین را مهمان لحظه‌ها بکنیم.

حاج آقا ماندگاری: با همان معیتی که می‌گوییم معیت با اهل بیت را تداوم ببخشیم گاهی وقت‌ها فکر می‌کنیم اگر بخواهیم با امام حسین باشیم دیگر شادی نداریم. ما دیشب در یک مجلسی بودیم به مناسبت شب اول ربیع در مشهد بعضی از نکات را گفتم مردم خندیدند بعضی‌ها به ما روحانیون می‌گفتند گاز اشک آور ما گاز اشک آور نیستیم مردم اگر شادی هایشان را بیایند بپرسند تمام امور زندگی شان را بیایند بپرسند دین اصلا نمی‌خواهد به آن‌ها گیر بدهد نه دین نه خدا نه پیغمبر نه امام حسین نه علما نه روحانیت نمی‌خواهند گیر بدهند این‌ها فقط می‌خواهند جهت الهی بدهند و الا بخوریم بیاشامیم بپوشیم دوست داشته باشیم ارتباط داشته باشیم کاسبی کنیم تجارت کنیم همه‌ی این‌ها آزاد است به شرط این که جهت دینی داشته باشد همان جهت زیبا و لذت بخش حسینی بود که ما در محرم و صفر تجربه کردیم و کیف کردیم هیچ کس به کسی انگ دزدی نمی‌زد و بدبین نبود سعی می‌کردیم کمتر پشت سر کسی حرف بزنیم همه‌ی این‌ها قشنگی هایش به خاطر امام حسین بود این امام حسین که مخصوص محرم صفر نیست یا امام رضا مخصوص چهاردیواری نیست این‌ها را ادامه ببخشیم ببینیم چه لذتی خواهد داشت من حس می‌کنم یکی از راه‌های تداوم زیبایی‌های خیمه‌ی امام حسین تداوم آن نگاه تداوم آن مهربانی و تداوم آن همکاری همگانی است یک نکته‌ی دیگر را هم اضافه کنم من گفتم یکی از قشنگی‌های محرم و صفر این بود که پای سفره‌ی معارف می‌نشستیم اولا این سفره‌ی معارف را نمی‌گویم چون بعضی‌ها ماشاء الله در محرم صفر صبح یک روزه وسط روز ظهر عصر شب آخر شب پنج شش روضه صبح تا شب می‌زدند تو رگ نوش جانشان کیف هم می‌کردند بیاییم نمی‌گوییم همه بعد از محرم صفر روزی پنج شش تا نه هفته‌ای یک جلسه را پای معارف باشیم این چشمه‌ی معارف اگر به حوض وجود ما وصل باشد طراوت ما حفظ می‌شود و خود روضه‌ی امام حسین این طور فکر نکنند که برای روضه‌ی امام حسین حتما باید سیاه پوش کنیم و منبری و علمی و تبلی نه بعد از نماز صبح روایات گفته شده در این برنامه هم گفته شده سه مرتبه بگوییم صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله آن روز می‌شویم زائر امام حسین ببینیم چطور است من این جمله را گفته ام بیاییم امتحان کنیم پس نگاه هایمان هم دلی هایمان همکاری هایمان معارف مان و روضه مان این چهار پنج زیبایی محرم و صفر را تداوم ببخشیم اگر گرفتاری هایمان کم نشد اگر مشکلات مان کم نشد من حتی حاضرم بگویم من آمار نگرفتم حتما آمار طلاق و دعوا و گرفتاری در محرم صفر کمتر بوده حتما آمار دعواهای خیابانی کم تر بوده حتما آمار دزدی کم تر بوده همان طور که در ماه رمضان است این همه برکات حتما آمار گناه پایین تر بوده اگر این را باور داریم بیاییم تداوم ببخشیم ولو در حد نازل و کم همان تداومش خیلی قشنگ است ما را بیمه می‌کند.

شریعتی: ان شاء الله می‌دانم خیلی از دوستان خوب هم چنان در مشهد هستند یا دوستان خوب مشهدی ما حتما نائب الزیاره‌ی ما و همه‌ی بیننده‌های خوب سمت خدا باشند. برویم سراغ اولین سراغ.

حاج آقا ماندگاری: گفتید نائب الزیاره من این را بگوییم در حرم امام رضا گفتم‌ای زائران اگر دیگران را در زیارت شریک کنید سهم شما کم نمی‌شود شوخی می‌کردیم گفتیم زیارت هندوانه و خربزه نیست بخواهند بیست نفر بخورند سهم شان کمتر از این است که بخواهند ده نفر بخورند شما هر چه قدر نیابت را زیاد تر بکنید بگویید به نیابت از آن چه که از شرق عالم تا غرب عالم محب اهل بیت اند چه زنده چه مرده میلیون‌ها نفر می‌شود سهم شما کم نمی‌شود که هیچ به خاطر این حس هم نوع دوستی نیابت به شما ثواب مضاعف هم می‌دهند یاد بگیریم هر زیارت گاهی رفتیم به نیابت از انبیا اولیا شهدا صلحا علما همه‌ی مومنین و مومنات زیارت بکنیم هم سهم خودمان بیشتر می‌شود هم آن‌ها بهره می‌برند.

شریعتی: خیلی خوب. بعد سلام و احوال پرسی گفتند که این که می‌گویند هر کسی بر اساس شرایط زندگی خودش در آخرت بازخواست می‌شود و حساب رسی همه‌ی افراد به صورت یکسان نیست این یعنی چه؟

حاج آقا ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم دو آیه‌ی شریفه‌ی قرآن است پاسخ ایشان است «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا» (طلاق/7) و «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» (بقره/286) این دو آیه چه می‌گوید؟ این آیه می‌گوید خدا به هر کس یک داده‌هایی داده حالا داده هم حتما داده‌ی مادی نیست داده‌ی مادی است داده‌ی معنوی است متصل است منفصل است هر چه خدا به هر کس بدهد آن داده‌های الهی یک ظرفیت درست می‌کند این ظرفیت مسئولیت درست می‌کند این مسئولیت پرسش قیامت درست می‌کند. خیلی ساده است. این ضرب المثلی هم که می‌گویند از همین جا گرفته شده هر که بامش بیش برفش بیشتر. مثلا ما معمولا مثال مادی می‌زنیم الآن خیلی راحت بگویم من طلبه‌ی کوچک که در این برنامه چند سال است دارم خدمت گزاری می‌کنم آبرویم از آن روحانی بزرگواری که در شهر تهران قم هر جای دیگری هستند آبرویم بیشتر است مردم حتی می‌گویند این آقا حرف بزند ما قبول می‌کنیم پس من داده‌ی آبروییم از آن روحانی بیشتر است حتما آن روحانی علمش از من بیشتر است حتما تقوا و اخلاصش بیشتر است اما داده‌ی آبرویی من بیشتر است اگر من از این آبرویم بخواهم به اندازه‌ی آن آقا استفاده بکنم مورد قبول خداست؟ نه مثل این است که خدا به من اتوبوس داده خدا به من قطار داده من بخواهم مثل کسی که موتور سیکلت دارد یک نفر را جا به جا کنم آقایی که موتور سیکلت داده یک نفر زور بزند دو نفر حالا موتور سیکلت هم داریم پنج شش نفر را من دیدم حالا ان شاء الله از روی بی فکری نبوده. یک موتور سیکلت یک نفر دو نفر را می‌تواند برساند مقصد ولی ظرفیت اتوبوس چهل نفر است ظرفیت قطار 700 نفر است قطعا فرق می‌کند کسی که آبرویش بیشتر است کسی که مالش بیشتر است کسی که سلامتش بیشتر است کسی که موقعیت و جایگاهش بالاتر است کسی که امکاناتش از هر امکاناتی حتی اخلاصش بیشتر است معنویتش بیشتر است مثلا یک نفر حافظ قرآن است خدا توفیق حفظ قرآن داده با منی که حافظ قرآن نیستم داده‌ای که خدا به او داده بیشتر است او قطعا مسئولیتش بیشتر است پس این طور نیست که اگر کسی داده‌ی الهی اش کم باشد غصه بخورد نه بارها هم گفتیم آن کسی که داده‌ی الهی اش کم است قطعا مسئولیت و تکلیفش هم کمتر است البته دو نکته این جا است یک این که داده‌های الهی قابل زیاد شدن است «لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ» (ابراهیم/7)‌ من هر داده‌ی الهی را اگر وظیفه ام را خوب انجام بدهم شکر بکنم یعنی شکر به معنای شکر زبانی تنها نیست شکر این آب این است که بخورم برای تطهیر استفاده کنم بریزم پای گلدان و باغچه شکر این آب این نیست که با آن آب بازی کنم من اگر با این آب آن تکلیفی که خدا گفته انجام بدهم خدا نعمت بالاتر از این آب را می‌دهد پس آن چه که خدا به ما داده ظرفیت و تکلیف درست می‌کند برای ما خدا صد واحد به ما آبرو داده صد واحد امکانات داده به اندازه‌ی صد واحد از ما مسئولیت می‌خواهد این که می‌گویند سوالی که از علما می‌کنند خیلی بیشتر است از آن‌هایی که بی سوادند یک وقت بی سواد عمدا بی سواد شده کوتاهی کرده به خاطر کوتاهی اش تنبیه و مجازات می‌شود چرا نرفتی بدانی اما یک نفر واقعا شرایط برایش مهیا نبوده مثل آن‌هایی که کند ذهن هستند هر چه زور زده نتوانسته بخواند رفته در مسیر دیگری دارایی اش یک چیز دیگری شده است پس نکته‌ی اول این است که من اگر از دارایی هایم درست استفاده بکنم به من دارایی بیشتری می‌دهند و اگر دارایی بیشتر دارند باز درست استفاده کردم می‌شود دارایی بالاتر دوم این که این طور نباشد گاهی وقت‌ها ما دارایی هایمان را خبر نداریم مثلا من در راهیان نور بود جای جوان‌های عزیز خالی به جوان‌ها گفتم چند متر می‌دوید گفتند دویست متر سی صد متر پانصد متر گفتم گرگ دنبال کند چند متر بدوید گفت تا جایی که بیاید دو سه هزار متر می‌دویم تا از گیرش در برویم گفتم پس شما توان دویدن دو سه هزار متر را دارید ولی خودتان دارید به دویست متر اکتفا می‌کنید تکلیف‌ها بر اساس دویست سی صد متر یا دو سه هزار متر؟ دو سه هزار متر. گاهی وقت‌ها من دارایی هایم را دست کم می‌گیرم. باید دارایی‌ها را کشف کنیم این که می‌گویند استعداد‌ها شکوفا می‌شود این دارایی بالقوه‌ی همه است یک وقت است اگر من گفتم خدایا من دارایی ام مثال فقهی می‌زنم الآن بعضی‌ها می‌گویند مگر نگفتید «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» (بقره/286) در مسجد قربان شان بروم خانم‌ها آقایان همه یکی یک صندلی گرفتند روی صندلی می‌نشینند در حرم هم همین طور است بعد که نماز تمام می‌شود صندلی را تا می‌کنند می‌گذارند کنار شاخ و شمشاد با پاهایشان راه می‌روند معلوم شد پایت سالم است پس چرا قیام را انجام نمی‌دهی؟ می‌گویند زانویم درد می‌کند شما فقط برای سجده مشکل دارید چرا قیام را نشستید روی صندلی به بهانه‌ی این که پایم درد می‌کند دارایی خودش را دست کم می‌گیرد من نمی‌توانم بروم جبهه البته عزیزانی که روی صندلی نماز می‌خوانند حتما از دفتر مرجع تقلید بپرسند کسی که فقط برای سجده مشکل دارد برای قیامش باید بایستد حتی با تکیه برای رکوعش هم می‌تواند انجام بدهد حالا در سجده روی صندلی تکیه می‌کند و حتی باید هر موضع هر چقدر می‌تواند روی زمین باشد من دیدم پاهایشان را صاف می‌گذارند شست پا را نمی‌گذارند روی زمین این‌ها اشکال پیدا می‌کند جزئیات را بپرسند. در جبهه به صرف این که من سنم بالا است دارایی رفتن به جبهه را ندارم شما دارایی آمدن به خط مقدم را ندارید تا اهواز هم نمی‌توانستی بیایی؟ خدا رحمت کند اموات شما و بینندگان عزیز را مادر خدا بیامرز ما می‌آمد اهواز می‌گفت حالا ما نمی‌توانیم بیاییم جلو ولی می‌توانیم بیاییم لباس‌های رزمنده‌ها را بشوریم می‌آمدند در اهواز لباس می‌شستند این یک مقدار دارد کشف می‌کند دارایی خودش را. پس سه نکته شد یک خدا به هر کس هر چقدر دارایی داده همان مقدار ظرفیت و مسئولیت است همان مقدار بازخواست است قطعا دارایی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله با دارایی من و شما یکی نیست به او جبرئیل نازل می‌شد به من نمی‌شود او رحمة للعالمین است من نیستم به او وحی داده می‌شود به من داده نشده پس ظرفیت پیغمبر بیشتر است لذا نماز شب بر پیغمبر واجب است برای من واجب نیست مسئولیتش بیشتر است لذا پیغمبر یک سر سوزن «لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْض الاَقَاوِيلِ» (الحاقه/44) سر سوزن پایش را کج بگذارد خدا رگ اش را قطع می‌کند امروز دارایی علما و ولی فقیه جامعه با دارایی من فرق دارد مسئولیتش سنگین تر است دارایی مسئولین از من بیشتر است پس هر چه دارایی بیشتر ظرفیت بیشتر مسئولیت بیشتر ما گفتیم دارایی‌ها باید کشف شود به صرف این که من توان روزه ندارم می‌بینید چه راحت روزه می‌خورند من توان نماز ایستاده ندارم از همان اولش می‌نشینند من توان دویدن ندارم از اول نمی‌دوند من توان جبهه رفتن ندارم کلش را می‌گذارد کنار خیلی‌ها در مسئله‌ی خمس می‌گوید من درآمدی ندارم که خمس بدهم توان ندارم می‌گویم شما غذایی که در خانه ات می‌خوری امروز سر سال است می‌دهی به بدهی است؟ خمس این را که باید حساب کنی که این‌ها را نمی‌رویم کشف کنیم. نمی‌رویم دنبال کشف دارایی ها. پس نکته‌ی دوم این است که ما کشف کنیم دارایی هایمان را چون مسئولیت‌های ما تکالیف ما بر اساس دارایی واقعی ما است نه دارایی خیالی ما همین جا بگذارید بگویم خیلی سوال قشنگی است دارایی‌های دختران با دارایی‌های پسران فرق دارد در روایات هم گفته شده یک سری ویژگی‌هایی را دختران دارند یک سری ویژگی‌ها را پسران. این‌ها دارایی‌ها را اگر کشف نکنند می‌خواهند ادای هم را در بیاورند خراب می‌کنند تو مسئولیت خودت را پیدا بکند و نکته‌ی سوم این که دارایی‌ها قابل افزایش است مثل درس در هر کلاسی نمره ام بیشتر شود من را می‌گذارند بروم کلاس بالاتر. در این چند روز با خادم‌های امام رضا داشتم صحبت می‌کردم گفتم می‌دانید خدمت به امام رضا یک کلاس است؟ آن‌هایی که ده سال است خدمت می‌کنید ده پله رفته اید بالا؟ زیارت امام رضا هم یک کلاس است نماز هم یک کلاس است تمام این‌ها دارایی‌های معنوی ما است چرا بعضی از ما از نماز احساس خستگی می‌کنیم به خاطر این که با هر نماز یک پله نرفته ایم بالا ولی بارها این مثال را زده ام در ساخت دیوار استاد بنا هر آجری روی هم گذاشت از تکرار خسته نشد چون هر آجری می‌گذاشت می‌رفت بالا ما باید با دارایی هایمان رشد کنیم «ثمُ‌َّ دَنَا فَتَدَلیَ، فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنی» (نجم/9-8) درست است پیغمبر از روز اول خدا به ایشان عنایت کرده بود ولی عمده‌ی رشد خاندان عصمت و طهارت به دارایی‌هایی است که کسب کرده اند و خدا هم دارایی‌هایی به آن‌ها داده چون لیاقت اش را داشتند. یک شبهه این جا است این جا نمی‌توانیم به خاطر تفاوت دارایی‌ها به خدا ایراد بگیریم. یک مسابقه‌ای است مثال ما ده بیست سی سال پیش است بنز است پیکان ژیان موتور سیکلت دوچرخه پیاده این مسابقه را هر کس نگاه کند می‌گوید نا عادلانه است ولی می‌گوییم این مسابقه قرار است بر اساس «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» برگزار شود بنز باید در یک ساعت 120 کیلومتر بروند بدون سرعت غیر مجاز پیکان صد موتور سیکلت 60 دوچرخه 30 پیاده 5 تا. پیاده چون ظرفیت اش کم است پنج کیلومتر برود بیست می‌گیرد اما بنز باید 120 برود تا نمره‌ی بیست بگیرد یعنی 24 برابر او باید تلاش بکند چون امکاناتش بیشتر است تازه مثال ما خیلی شاید هم نزدیک نباشد ولی یک مقدار مطلب را می‌فهماند. این طور باشد می‌گوییم عجب فضلی دارد اشکال به عدل خدا که نمی‌گیریم می‌گوییم چه لطفی دارد. خدا به کسی که دو چشم دارد یک آقایی در حرم من را دید دستش معلول بود جوان بود حاج آقا می‌شود به من کمکی بکند گفتم من هدیه‌ای می‌دهم قبول ولی تو یک دست سالم و دو پای سالم داری تازه این دست را هم که نداری خدا تکلیف این دست را از تو نمی‌خواهد این دست دیگرت چه؟ گفتم ما آدم داشتیم جفت دست جفت پا معلول بوده با دهان نقاشی می‌کرده پس معلوم می‌شود شما انسان‌ها ظرفیت با دهان نقاشی کردن را دارید گفتم یکی از معلولان در مسابقات پار آسیایی شرکت کرد ایشان از کسانی بود که قدرت نگه داشتن خودش را نداشت در ویلچر افتاده بود ایشان مدال طلا آورده آن مدال طلا آورده تو خجالت نمی‌کشی می‌خواهی گدایی کنی؟ این‌ها همان چیزی است که دارایی هایمان را نشناختیم همان چیزی که بی عرضگی خودمان را به گردن خدا می‌اندازیم می‌گوییم حالا که خدا نداده می‌خواهیم تنبلی کنیم بی عرضگی کنیم خدا به من پول بدهد لذا من بارها گفته ام حیفم می‌آید این سوال را قطع کنم می‌دانم شما هی دارید بد بد نگاه می‌کنید شاید بگویید سوالات بیشتری جواب بدهیم. خاطره‌ای می‌گویم. یک جوانی به من گفت می‌خواهم دانشگاه خارج درس بخوانم گفت دانشگاه خودمان چهل پنجاه بیشتر ظرفیت رشد ندارد آن جا هشتاد درصد ظرفیت رشد دارد گفتم ایده‌ی خوبی است یک سوال تو از چهل درصد این‌ها فول تایم استفاده کردید؟ تو جا داری او جا ندارد؟ گفت نه گفتم خیلی بد شد این جا چهل درصد بی عرضه‌ای آن جا هشتاد درصد بی عرضه می‌شوی گفت عجب حرفی زدی بعضی‌هایی که با امکانات کم دارند بی عرضگی خودشان نشان می‌دهند امکانات بیشتر بدهیم ضریب بی عرضگیشان بالا می‌رود مثل بچه‌ای که ده هزار تومان بابا داده رفته گم کرده می‌گوید صد هزار تومان بده ببین چه کار کنیم. بچه تو عرضه‌ی ده هزار تومان را نداشتی. کسی که بلد نبود یک بخش را نگه دارد شهرستان استان را بگوییم تا نگه دارد؟ این‌ها بر اساس این آیه است هر کسی بر اساس آن دارایی خودش اگر تمام مسئولیت خودش را بشناسد ظرفیت اش را بشناسد لذا آیات و روایاتی که می‌گوید ‌رَحِمَ الله اَمرُهُ عَرَفَ قَدرَهُ وَ لَم تَجاوَز حَدَّه‌ خدا رحمت کند آن کسانی که ظرفیت خودشان را بشناسند از آن بیشتر هم از خودشان توقع نداشته باشند در همان مسابقه شما در پیکان سیزده چهارده نفر سوار کنید قطعا شاسی هایش می‌خوابد ظرفیتش شش نفر است نه چهارده پانزده نفر ما باید ظرفیت شناس باشیم حتی شب قدر می‌گویند شب اندازه شناسی است ما اندازه‌ی خودمان را نمی‌شناسیم لباس‌ها یا تنگ می‌شود یا در آن غرق می‌شویم خیلی سوال خوبی بود من می‌خواهم هدیه‌ای به این سوال کننده بدهم یک صلوات هدیه به اموات شان بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

شریعتی: این نکاتی که گفتید من یاد یک مثالی از آقای نقویان افتادم خداوند حفظ شان بکند ایشان می‌گفتند در حساب کتاب قیامت مثل کنکور نیست که سر برگ‌ها را جدا بکنند و همه‌ی سوالات را با یک معیار بسنجند آن جا سربرگ‌ها هست بر اساس سربرگ‌ها و توانایی‌ها و مشخصات سوال‌ها را تصحیح می‌کنند. خیلی ممنون مشرف می‌شویم به محضر قرآن کریم می‌شویم صفحه‌ی 305 آیات ابتدایی سوره‌ی مبارکه‌ی حضرت مریم. ثواب این آیات را تقدیم می‌کنیم به روح ملکوتی حضرت امام رضا.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

سوره مریم

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

كهيعص ﴿١﴾ ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا ﴿٢﴾ إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا ﴿٣﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا ﴿٤﴾ وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا ﴿٥﴾ يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا ﴿٦﴾ يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا ﴿٧﴾ قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا ﴿٨﴾ قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا ﴿٩﴾ قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا ﴿١٠﴾ فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا ﴿١١﴾

ترجمه:

بسم الله الرحمن الرحيم

کهیعص (۱) [آیاتی که بر تو خوانده می شود] یاد رحمت پروردگارت بر بنده اش زکریاست. (۲) هنگامی که پروردگارش را با دعایی پنهان خواند، (۳) گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست شده و [مویِ] سرم از پیری سپید گشته، و پروردگارا! هیچ گاه درباره دعا به پیشگاهت [از اجابت] محروم و بی بهره نبودم. (۴) و همانا من پس از خود از خویشاوندانم بیمناکم، و همسرم [از شروع زندگی] نازا بوده است، پس مرا از سوی خود فرزندی عطا کن. (۵) که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد، و او را پروردگارا! [از هر جهت] مورد رضایت [خود] قرار ده. (۶) ای زکریا! ما تو را به پسری که نامش یحیی است، مژده می دهیم، [و] پیش از این همنامی برای او قرار نداده ایم. (۷) گفت: پروردگارا! چگونه برایم پسری خواهد بود در حالی که همسرم نازا بوده است و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده ام؟! (۸) [فرشته وحی به او] گفت: چنین است [که گفتی، ولی] پروردگارت فرمود: این [کار] بر من آسان است، و همانا تو را پیش از این در حالی که چیزی نبودی آفریدم. (۹) گفت: پروردگارا! برای من نشانه ای قرار ده. گفت: نشانه تو این است که سه شبانه روز در حالی که سالم هستی، قدرت سخن گفتن با مردم نخواهی داشت. (۱۰) پس [به دنبال ناتوانی از سخن گفتن] از عبادتگاهش بر قومش درآمد و به آنان اشاره کرد که صبح و شام خدا را تسبیح گویید. (۱۱)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شریعتی: خیلی‌ها گره به کارشان افتاده خیلی التماس دعا گفته اند ان شاء الله به برکت نام امام رضا علیه السلام به برکت این ایام مشکلات شان برطرف شود. حاج آقای ماندگاری نکته‌ی قرآنی را بفرمایند

حاج آقا ماندگاری: «قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ» هیچ گرهی باز کردن اش برای خدا سخت نیست این که در پیری برای حضرت زکریا اولاد داده سخت نیست خدا از نیست هست درست کرده بی پولی را تبدیل به پول بی عقلی را تبدیل به عقل بکند سخت نیست اما چرا خدا باز نمی‌کند گره‌ها را. ما تا ظرفیت پیکان را به اندازه‌ی بنز نکنیم لاستیک تریلی برایش بگذاریم که پیکان درست نمی‌شود گاهی وقت می‌خواهیم پیکان را درست کنیم من در فضای مجازی دیدم لاستیک‌های بزرگ را برای ماشین کوچک گذاشته بود این خنده دار است برای بالا بردن ظرفیت ماشین لاستیکش را بزرگ نمی‌کنند خدا گاهی وقت‌ها مشکلات ما را حل نمی‌کند یک دلیلش این است که من ظرفیتم بزرگ نشده چیز بزرگ می‌خواهم یکی این که خودم گره باز کردم خودم باید گره‌ها را ببندم خودم باید حلش کنم وقتی من خودم با ندانم کاری. چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی. مثال ساده‌ی ساده اش این است که در هوای سرد بروم دوش حمام بگیرم خشک نکرده لباس درست نپوشیده بروم سوار موتور شوم قطعا سینه پهلو می‌شوم بعد بگویم خدایا حال ما را می‌گیری؟ بیا گره مریضی ما را باز کن. خدا آن جا ننشسته من هر کار اشتباهی بکنم بعد خدا بخواهد گره من را باز کند گره باز کردن برای خدا هیچ چیز نیست از زمین خشک زمین جوشاندن از آسمان باران فرستادن هیچ چیز برای خدا سخت نیست «قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ» همه چیز برای خدا ساده است اما ضمن این که این کار‌ها برایش ساده است رب العالمین است تربیت می‌کند تربیت یعنی ظرفیت سازی او رب است هر چقدر ما تلاش کردیم ظرفیت خود را بالا ببریم عنایت خدا به ما بیشتر می‌شود بچه تا ظرفیتش کلاس اولی است الف و ب یاد می‌دهند ولی وقتی ظرفیت خودش را رساند به مقطع دکترا یک معادلاتی را می‌دهند که حسابی هم می‌پیچاند هم وقتی حل می‌کند خیلی برای خودش افتخاری کسب می‌کند ما اگر من حتی خیلی ساده می‌گویم اگر به خدا می‌خواهیم بگوییم خدایا چرا به ما نمی‌دهی به خودم برگردم بگویم چرا تو تلاش نمی‌کنی اولیا خدا جلوی چشم ما هستند از اولیا خدا یک پله پایین تر شهدا هستند. شما فکر می‌کنید اصلا قرار بود ظرفیت شهید به غیر معصوم داده شود؟ من حس می‌کنم قرار نبوده ولی این بچه‌ها این قدر خودشان را کشیدند بالا که لایق شدند تا یک حدی رساندند بقیه را التماس کردند دست شان را گرفتند بردند بالا. قد و قواره اش خیلی کوچک بود کنار گلوله‌ی توپ ایستاده بود گفتند چطور با این قد و قواره ات آمدی جبهه گفت با التماس این گلوله‌ی توپ را چطور به قبضه می‌رسانی گفت این را هم با التماس. گفتند حتما این جا دنبال شهادت می‌گردی گفت بله او که خیلی التماس می‌خواهد. وقتی قطعات بدن همین بچه بسیجی را جمع می‌کردند دیدند عجب التماسی کرده بوده. بچه کوچک است پدر روی بلندی ایستاده بچه از همه‌ی ظرفیتش استفاده می‌کند ولی قد بلندی می‌کند ولی دستش نمی‌رسد به بابا می‌گوید من همه‌ی کارم را کردم می‌شود دستم را بگیری بابا نگاه می‌کند می‌بیند بله او کوتاهی نکرده همه‌ی تلاشش را می‌کند «يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ» (یوسف/88) این آیه‌ی التماس است یکی از چیزهایی که ظرفیت ما را بالا می‌برد تلاش است «جِئْنَا بِبِضَـاعَةٍ مُّزْجَاةٍ» (یوسف/88) تلاش در حد توان است بقیه اش را التماس کنم که اسمش توسل است بقیه اش را اعتماد کنم که اسمش توکل است ما اگر دو کار تلاش توسل توکل کنیم ظرفیت ما بالا می‌رود هیچ چیز برای خدا سخت نیست. گره اولاد گره ازدواج گره اشتغال گره مریضی‌ها را گره گرفتار‌ها گره بد اخلاقی‌ها گره‌های در خانواده‌ها ان شاء الله باز شود برای خدا هیچ کاری ندارد برای اولیا خدا هم کاری ندارد. امیرالمومنین با پیرمردی داشتند عبور می‌کردند سه جوان رد شدند خیلی این داستان عجیب است این جوان‌ها به حضرت جسارت کردند پیرمرد گریه کرد حضرت فرمودند برای چه گریه می‌کنی فرمود یکی از جوان‌ها پسر من است من عاشق شما هستم او دشمن شماست حضرت این جا از آن قدرت یداللهی عین اللهی اش استفاده کرد فرمود غصه نخور الآن درست می‌کنم یک نگاه ولایتی کردند تصرف در وجود این جوان به یکی از آن‌ها چون پدر التماس کرد جوان از اسب خودش را انداخت به پای امیرالمومنین چرا برای بقیه این کار را نمی‌کند حساب کتاب دارد ما همه‌ی تلاشمان را بکنیم آن‌ها انجام می‌دهند‌ای یک دله‌ی صد دله دل یک دله کن واقعا باید تلاش خودمان را بکنیم بعد واگذارکنیم به این‌ها ما می‌خواهیم کم کاری‌های خودمان را بگذاریم به حساب خدا و اهل بیت نمی‌شود.

شریعتی: ان شاء الله تمام تلاش مان را بکنیم. خیلی ممنون. بریم سراغ این پیام. اگر خاطرتان باشد در مورد یک پیامی صحبت کردیم نکات شما را شنیدیم که یک جوانی گفته بود من در نانوایی کار می‌کنم صاحب کارم می‌گوید شانه‌ها را کوچک تر بگیر. یک دوستی گفتند هفته‌ی گذشته شما به سوال کارگری که صاحب کارش در نانوایی از او خواسته بود وزن شانه‌های نان را کوچک تر بگیرد توصیه‌هایی کردید که به نظر من بسیاری از آن‌ها شاید عملی نباشد من احساس می‌کنم که برخی از تصمیمات دولتی خود باعث به وجود آمدن گرفتاری‌های حق الناسی می‌شود مثلا کرایه‌های خورد برای تاکسی‌ها که امکان بازگرداندن بقیه‌ی پول وجود ندارد و باعث مدیونی طرفین می‌شود و یا همین موضوع نان که به نظر من ایشان می‌گویند اگر مثل قدیم فروش نان به صورت کیلویی باشد جلوی شانه‌های کوچک و کم فروشی گرفته می‌شود در مجموع خیلی از معضلات با وضع قوانین عاقلانه قابل حل است ولی متاسفانه عمل نمی‌شود.

حاج آقا ماندگاری: من خیلی پاسخی ندارم قبول دارم حرف ایشان را. نکته‌ی خوبی است. ایشان باعث شدند ما این تذکر را بدهیم من دیدم کرایه‌های تاکسی‌ها نان بعضی از چیزهای دیگر ما می‌بینیم یک عدد خوردی است مثلا عوارضی‌ها مثلا 130 تومان مثلا 332 تومان خورد در جیب مردم نیست طرف بگوید بقیه اش برگردانید متهم می‌شود عجب خسیسی است برای دو تومان برای پنجاه تومان معطل می‌شود نشود آن راننده مغازه دار متصدی نمی‌داند که بنده‌ی خدا از پنجاه تومانش راضی است یا نیست حتی در پمپ بنزین‌ها رقم خوردی است. این جا سه نکته را تذکر می‌دهم مسئولین وقتی قوانین را می‌گذارند خواهش می‌کنم توجه به این عواقبش داشته باشند این داستان را من هدیه می‌دهم به مسئولین می‌گویند در یک شهری مردم مستجاب الدعوه بودند دعا می‌کردند دودمان ظالم را می‌سوزاندند یک حاکم ظالمی آمد ولی آدم نیرنگ بازی بود گفتند این جا به مردم ظلم بکنید دودمانت به باد می‌رود گفت من می‌دانم چه کار کنم به مردم دستور داد تخم مرغ بیاورید هر کدام. تخم مرغ‌ها را آوردند گفتند حاکم نظرش عوض شد تخم مرغ‌ها را ببرید گفت چرا این کار را کردی؟ گفت آن که تخم مرغ کوچک آورده بود بزرگ برد مال‌ها شبهه ناک شد لقمه‌ی شبه ناک برود در شکم کسی دیگر مستجاب الدعوه نیست وقتی عوارض را مالیات را کرایه را قیمت را عدد خورد می‌گذاریم که احتمال می‌دهیم نود درصد خورده را ندارند نه این دارد بدهد نه آن دارد پس بدهد هر دو طرف را مدیون می‌کنید این مدیون کردن یعنی مال مردم را با دست خود جمهوری اسلامی عزیز داریم شبه ناک می‌کنیم من نمی‌دانم چه توجیهی دارند اگر توجیه دارند من در برنامه‌ی زنده‌ی عمومی می‌گویم بیایند در برنامه‌ی زنده بگویند ما روشن شویم عذرخواهی بکنیم ولی هر جا کرایه‌ها نانوایی‌ها عوارضی‌ها هر جا این قصه را دیدم واقعا گفتم با چه عقلی این کار را می‌کنند فقط دارند مدیونی درست می‌کنند حداقل نگوییم محکم حرام می‌گوییم مال شبهه ناک نکته‌ی دوم مردم خجالت نکشند بنده کرایه ام چقدر شد 1800 تومان دویست تومنی ندارد من دویست تومان را به شما بخشیدم یعنی آن کسی که دارد پرداخت می‌کند بگوید بخشیدم که طرف مقابل مدیون نماند اگر این نگفت آن کسی که دریافت می‌کند بگوید ببخشید من بقیه اش را ندارم بدهم حلال کنید یک تدبیر مسئولین یک کلمه‌ی بخشیدن آن کسی که پول می‌دهد یک کلمه‌ی حلال بفرمایید آن کسی که پول را می‌گیرد یک مقدار مشکل را حل می‌کند.

شریعتی: خیلی ممنون در این فرصت باقی مانده من این سوال را می‌خوانم گفتند من حدیثی را از امام جعفر صادق علیه السلام شنیدم اگر کسی را به خاطر گناهی که انجام داده سرزنش کردی از دنیا نمی‌روی مگر این که به آن گناه مبتلا شوی آیا این با نهی از منکر منافات ندارد؟

حاج آقا ماندگاری: نهی از منکر دید مصلحانه است نهی از منکر نگاه اصلاحی است سرزنش نگاه تخریبی است در نهی از منکر ما دنبال سرزنش نیستیم من در نهی از منکر می‌توانم هزار احتمال بدهم من می‌دانم شما حواستان نبوده من می‌دانم شما قصد ندارید گناه کنید من می‌دانم شما از عواقبش خبر ندارید یکی از راه‌های نهی از منکر این است که ما طرف را متهم نمی‌کنیم می‌گوییم من دوست دارم شما را روشن کنم به عنوان مثال آقای شریعتی من در خیابان دارم می‌روم می‌دانم خیابان بسته است رفتم چند روزه مشهد این ایام خیلی مشهد شلوغ بود اطراف حرم خیابان‌ها را می‌بستند من رفتم می‌بینم بسته است وقتی دارم برمی‌گردم به ماشین‌هایی که می‌آیند می‌گویم عزیزان نروید این راه بسته است این نهی از منکر است قانون راهنمایی رانندگی است چون می‌دانم آقایان اذیت می‌شوند این آقایان از نهی از منکر من اذیت می‌شوند؟ نه چون می‌رود اذیت می‌شود من فقط در نهی از منکر می‌گویم عزیز دلم این منکر را انجام بدهی برکت ندارد عاقبت دنیا ندارد عاقبت آخرت ندارد کاملا خیرخواهی دارد اما در سرزنش نیش می‌زنم معمولا سرزنش‌ها وقتی است که آن عواقب دنیایی مکافات عمل دنیایی را می‌بیند می‌گوییم دیدی من گفتم این کار را نکن در روایات داریم این کار را نکنید کسی در یک چاهی افتاده بگویید حالا دستت را بده من کمکت می‌کنم ولی‌ای کاش یک مقدار مراعات بیشتری می‌کردی این سرزنش نیست پس مرز این دو این است که یکی نگاه تخریبی است یکی نگاه اصلاحی و خیرخواهی است نیت فرق می‌کند در سرزنش می‌خواهم تحقیر کنم در نهی از منکر می‌خواهم تکریم کنم می‌خواهم بگویم حیف است این کار را بکنی شما انسان هستی.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group