93-11-29 -حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری - پرسش و پاسخ بینندگان
موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بینندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 93/11/29
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
چقدر پنجره را بی بهار بگذاری * * * و یا نیایی و چشم انتظار بگذاری
مگر قرار نشد شیشهای از آن می ناب * * * برای روز مبادا کنار بگذاری
بیا که روز مبادای ما رسید از راه * * * که گفته است که ما را خمار بگذاری
گمان کنم تو هم ای گل بدت نمیآید * * * همیشه سر به سر روزگار بگذاری
نیایی و همهی سر رسید هامان را * * * مدام چشم به راه بهار بگذاری
به پای بوس تو خون دانه میکنیم و * * * رواست که نام دیگر ما را انار بگذاری
گمان کنم وسط کوچهی دوازدهم * * * قرار بود که با ما قرار بگذاری
چراغ بر کف و روشن بیا مگر داغیم * * * به جان این شب دنباله دار بگذاری
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما هم وطنان خوب خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو میکنم در هر کجا که هستید تن تان سالم باشد و قلب تان سلیم و باغ ایمانتان آباد. خوشحالیم خدمت شما هستیم و خدمت حاج آقای ماندگاری عزیز. سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین من هم خدمت شما همکاران خوب این برنامه و همهی بینندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام دارم و تقاضا میکنم به عنوان توسل دعای سلامت حضرت را با هم تلاوت کنیم اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک هدیه با ساحت مقدس آقایمان یک دسته گل صلوات هدیه میکنیم.
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم حاج آقای ماندگاری کسالت مختصری دارند دعا میکنیم خداوند عافیت به ایشان عنایت بفرماید. این جا هستند به سوالات شما که از طریق پیامک و ایمیل به دست ما میرسد پاسخ بدهند. من از همهی دوستان خوبی که اظهار لطف و محبت میکنند تشکر ویژه میکنم. چند سوال را انتخاب کردیم تا پاسخش را از حاج آقا بگیریم. بعد سلام و احوال پرسی و احترام فراوان خدمت حاج آقای ماندگاری گفته اند نمیدانم از کجا شروع کنم من خیلی وقت است که با خودم عهد کردهام که نمازم را بخوانم ولی واقعا نمیدانم چرا هر وقت تصمیم میگیرم با خودم میگم باشد بعد از فلان تاریخ ولی الآن 27 سالم است و هنوز هم آن تاریخ از راه نرسیده من آدم بدی هم نیستم تا به حال هم نماز خوانده ام ولی هیچ وقت نشده ادامه داشته باشد از این وضعیت خسته شدهام خواهش میکنم کمکم کنید چون اصلا دوست ندارم مسلمان شناسنامهای باشم اصلا خودم هم گیجام نمیدانم چه کار دارم میکنم نمیدانم و نمیدانم فقط این را باور دارم که خیلی زود دیر میشود خواهش میکنم به دادم برسید.
حاج آقا ماندگاری: ان شاء الله این بینندهی عزیز به ما اجازه بدهند ما یک شوخی هم با ایشان بکنیم اگر ایشان در دوران طفولیتشان پنج شش سالگی گاهی وقتها یک سری جملاتی از این سن یادش است میشنید از بابا بزرگش که بابا بزرگش به بابای ایشان میگفت پسرم یک گنجی را فلان جا برایت گذاشته ام این بچه در همان عالم بچگی خودش آدرس آن گنج را میفهمید در اولین فرصتی که دست و بالی پیدا میکرد و هوش و حواسی پیدا میکرد و برایش مقدور بود سراغ گنج نمیرفت و میگذاشت 27 سال بگذرد؟ از خدا بخواهیم خدا گنج نماز را به ما نشان بدهد. هم از این جهت من میخواهم این نکتهای که ایشان میگوید را برای خیلی از جوانها و بینندگان بگویم میگویند تعرف الاشیا باضدادها این چیست که شیطان این همه با آن کار دارد به اندازهای که روی نماز شیطان سرمایه گذاری میکند شاید روی هیچ چیز دیگر سرمایه گذاری نکند ما بارها گفته ایم اعتقادات ما یک محور دارد به نام ولایت توحید ولایت خداست نبوت ولایت پیامبران است امامت هم ولایت امامان معصومین است عدالت هم که از صفات خداست معاد هم پذیرش ولایت الهی در آخرت است یعنی همهی اعتقادات ما میشود ولایت عبادات ما هم یک محور دارد به نام نماز همهی عبادات مختلف ما نماز روزه حج جهاد خمس زکات امر به معروف نهی از منکر تولی تبری یک محور دارد به نام نماز اخلاقیات ما هم یک محور دارد چون تمام معارف ما سه بخش است اعتقادات عبادات و اخلاقیات. اخلاقیات هم یک محور دارد به نام عدل و انصاف شیطان اگر بخواهد بزند کجا را بزند راحت تر است و کل ساختمان را خراب کرده محورها را بزند در اعتقادات محور ولایت را میزند من بارها گفته ام این جا بد نیست اشاره بکنم هیچ کس در تیم ورزشی نمیگوید ما آقا بالا سر نمیخواهیم با این که مربی آقا بالا سر است در تیم هنری نمیگویند ما آقا بالا سر نمیخواهم کارگردان آقا بالا سر است ما یک برنامه داریم آقای کارگردان تهیه کننده حرف اول را میزند در تیم ورزشی در تیم نظامی و اداری و مسافرتی در هر کاری نمیگویند رئیس و مدیر و مربی و کارگردان آقا بالاسر است ولی همین که میگوییم ولی خدا میگویند ما آقا بالا سر نمیخواهیم معلوم میشود که شیطان یک کاری کرده در اخلاقیات هم همین است طرف همهی ارزشهای قشنگ را دارد انصاف ندارد اگر عدل و انصاف را بزنی همه چیز را زدی در عبادات هم میبینی بارها گفته دلش پاک است کمک به دیگران میکند خیلی کار قشنگ میکند روزهی مستحبی میگیرد نماز را نمیخواند این نماز چیست که شیطان سه مرحله برایش عملیات دیده. قبل از نماز یک کاری میکند نزدیکش نروی به قول ایشان بگذار سر موعد برسد دیپلمم را گرفتم نماز میخوانم استخدام شوم نماز بخوانم کنکورم را قبول شوم ازدواج بکنم ماشین بخرم خدا به من خانه بدهد یک دفعه میبینی وانگهی بانگی برآمد خواجه مرد به قول خودشان چقدر دیر شد. از اول ماه رمضان از اول کجا. بلا تشبیه آن کسی که میگوید این سیگار را بکشم سیگار بعدی را نمیکشم نه اگر توانستی همین الآن تصمیم بگیری. شیطان یک کاری کرده قبل از نماز مردم نزدیک به نماز نشوند دلت پاک است شبهههایی است که میاندازند خدا مگر دل پاک نمیخواهد؟ تو که داری. نتیجهی نماز را که داری دیگر نمیخواهد بخوانی یا خدای به این بزرگی به نماز به این کوچکی ما چه احتیاجی دارد؟ مثل این که بگوییم اتوبان به این پهنی ماشین ما گوشه اش لاستیک نداشته باشد این ماشین لاستیک را لازم دارد ماشین لاستیک و بنزین و امکانات میخواهد من برای رسیدن به خدای به آن بزرگی پایی برای رفتن میخواهم .
شریعتی: یا حتی نماز هم که میخوانند باز شیطان بیکار نمینشیند این نماز مثلا نمیچسبد
حاج آقا ماندگاری: این برای مرحلهی بعد است. مرحلهی قبل از نماز با دل پاک بودن با این که فرصتی برسد شروع میکنم خدای به این بزرگی به نماز من چه احتیاجی دارد این نماز شکستهی من به کجای عالم برمیخورد اصلا نماز عربی است نماز را متوجه نمیشوم چرا این جوری است بگذار من خودم با خدا حرف بزنم خودم بلد هستم این شبههها را میاندازد تا طرف نماز نخواند ان شاء الله این عزیز در این مرحله بتواند بر شیطان غلبه بکند و خیلی از ما که درگیر هستیم غلبه کنیم میرویم در مرحلهی دوم تا میایستم به نماز شیطان عملیات دوم را شروع میکند در این عملیات سبک سازی میکند نماز را که شروع میکند بی ارزشش میکند شروع کنم در نماز کیسه کشی خواراندن بدن دهن دره رفتن حواس پرتی حواسم به موبایلم است به خانه است به اجاق گاز است به کارم به درسم به همه چیز و همه جا است الا آن جا که باید باشد سبکش میکند به تعبیر امام صادق علیه السلام میشود تخفیف نماز إنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ (منلایحضره الفقیه، ج1، ص206) کسی که نماز را سبک بشمارد لباس قشنگ نپوشیدن آرایش قشنگ نداشتن در محضر خدا ادب برخورد با خدا نداشتن این حملهی دومش است بعد از نماز تازه حملهی سومش شروع میشود حملهی سوم به خاطر نمازت به دیگران قیافه بگیر فخر بفروش خودت را از دیگران برتر بدان پز نمازت را بده از این سه مرحله حملهی شیطان معلوم میشود این عجب گوهری است من میترسم از این روایتها بگویم ولی باید بگوییم امام بزرگوارمان فرمودند اگر کسی در تمام عمرش دو رکعت نماز قبول شده داشته باشد اهل بهشت است یعنی ما ثانیه ثانیهی همهی عمرمان را یک ثانیه از این نماز قبول شده بچینند کنار هم آخرش یک دانه نماز در بیاید از آن و این صحنه را من شاهد بودم بدنم هم لرزید امام در حسینیهی جماران صحبت میکردند فرمودند در و دیوار حسینیهی جماران را شاهد میگیرم دو رکعت نماز خالص برای خدا نخواندم من ترسیدم حالا مردم جدی نگیرند به قول آیت الله بهجت یک بار دیگر میگویم همیشه گفتم به قول آیت الله بهجت رحمة الله همین نماز شکسته بستهی ما قدم به قدم ما را میبرد جلو گفتی نماز شکسته بسته دارد کارهای ما را میبرد جلو اگر درست بود چه کار میکرد پسره آمد به مادرش گفت عاشق فلان دختر شدم مادرش گفت چه کسی؟ گفت فلانی گفت بچه تو دو رکعت نماز نخواندی پدرش اهل مسجد است صف اول نماز است گفت چه کار کنم دلم رفت خدا به زبان مادر گذاشت اگر میخواهی برایت بروم خواستگاری باید یکی دو هفته بروی ادای نماز خوانها را لا اقل در بیاوری این هم خوب بلد بود عبا و قنوت و سجود و رکوعی زودتر میرفت دیر تر میآمد دو هفته خوب فیلم نماز خوانها را بازی کرد ان شاء الله واقعی بوده خودش میگفت بعد از دو هفته به مادرش گفت ما شرط را انجام دادی نمیروی خواستگاری گفت چرا. رفتند اتفاقا پدر دختر در خانه بود روزهای اول مادرها تنها میروند پدر دختر گفت آقا پسر شما کجاست ما یک تحقیق اجمالی بکنیم مادر هم گفت من چه بگویم بچهی من دائم در مسجد خداست دروغ هم نگفته دو هفته در مسجد بوده تا آدرس و نشانیها را داد گفت به به عجب پسری قنوت و سجودش و رکوع و حال خوشش را دیده ام مرحلهی اول قبول برویم مرحلهی بعدی مادر تعجب کرد دوید آمد خانه به پسر گفت چه کار کردی تو اینها جواب مثبت دادند پسر زد زیر گریه گفت برای چه تو گریه میکنی گفت مادر عجب دم و دستگاهی است این دستگاه نماز و مسجد و خدا من فیلم بازی کردم کارم را راه انداختند اگر راست راستی نماز میخواندم چه میشد؟ من به این جوان میگویم بیا فیلمی هم که شده شروع کن نگذار شیطان قوی شود27 سال من رک میگویم 27 سال ضربه فنی شیطان شدی بیا یک بار بزنش.
شریعتی: خیلیها هستند میروند سراغ نماز و دوست دارند و عاشقانه هم شروع میکنند و حال خوشی هم دارند ولی نمیتوانند ادامه بدهند یک جاهایی کم میآورند آن وقت این قطع و وصلهای زیاد و مکرر خودش آدم را دلسرد میکند.
حاج آقا ماندگاری: قبول دارم مقید باشیم اتفاق نیفتد ولی همین هم باعث نشود که من نمازم را ترک کنم.
شریعتی: متاسفانه ما زورمان به نماز بیشتر از چیزهای دیگر میرسد تا دعایمان مستجاب نمیشود میگوییم نماز نمیخوانم در امتحان مشکل داریم میگوییم دیگر نماز نمیخوانم و این خودش خیلی اتفاق بدی است.
حاج آقا ماندگاری: از این طرفی بگوییم شاید کارم راه نیفتاده چون نمازم درست کار نکرده «الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ» (عنکبوت/45) چطور در جامعهی ما هم نماز است هم فساد است گفتم نه نماز نماز است ولی در عین حال همین جامعه با این نماز این طور است اگر نماز نبود چطور بود.
شریعتی: به نکتهی خوبی اشاره کردید یک وقتهایی بعضیها مرتکب گناهی میشوند میگویند بین این که نماز بخوانند و گناه را ترک بکنند به واسطهی آن گناه چون خجالت میکشند بیایند نماز بخوانند میگویند از فردا نماز نمیخوانیم.
حاج آقا ماندگاری: ما نرسیدیم همهی حیلههای شیطان را نرسیدیم بگوییم این مثل همان است که میگویند آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب نه معروف این است که من خیلی خوشم نمیآید این قصهها را زیاد بگویم معروف این است که فضیل بن عیاض که عاقبت به خیر شد دزدی بود یک باری را دزدی کردند یک نفر خیلی سماجت میکرد که بار ما را برگردانید گفتند رئیس ما در تپه در خیمه است گفت بروم به خیمه ببینم چه میشود رفت از گوشهی خیمه نگاه کرد دید دارد نماز میخواند تعجب کرد گفت تو دزدی یا نماز خوان؟ گفت هر دویش. برای دزدی اش یک توجیه غلطی آورد. گفت چرا با این وضع دزدی چرا داری نماز میخوانی؟ گفت وضع من خیلی خراب است ولی همین نخ اتصال به خدا را قطع نکردم دزدی اش باعث نشده بگوید حالا که آب از سر گذشته بگوید جانماز را بگذار کنار. نماز یک روز فضیل را نجات داد. نمازش او را نجات داد یکی این که باری که دزدی کرده بودند دیدند دستمال پیچ آیت الکرسی است گفت من دزدی اموال را میتوانم جواب بدهم اما دزدی اعتقاد را نمیتوانم جواب بدهم این بار را برگردانید برای این که وقتی من این بار را بدزدم میگویند آیت الکرسی خاصیت خودش را از دست داد این آدم به این اعتقاد آیت الکرسی بسته که میگوید حفظ میکند این اعتقاد این نماز یکی هم این بود که بالای دیوار بود میخواست دزدی و خیانت کند گوشش یک آیهی قرآن شنید یک کاری نکنیم که گوش ما دیگر آیهی قرآن نشنود «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ» (حدید/57) آیا وقت آن نرسیده که یک بار هم به یاد خدا دلت بلرزد؟ همان جا روی دیوار گفت چرا خدا وقتش رسیده. ما اگر یک ذره نگذاریم شیطان همهی پلهای پشت سر ما را خراب کند. همین نماز کله ملاقی خوب نیست قشنگ نیست ولی نگذارش کنار همین به دردت میخورد و هر روز تمرین کنیم من که قرار دارم هر روز غذا و لباسم را بهتر کنم نمازم را هم یک ذره یک ورژن ببرم بالاتر نماز را نگذاریم شیطان از ما بگیرد اگر نماز را از ما بگیرد ارتباط با خدا را از ما بگیرد هیچ چیز دیگری نداریم
شریعتی: حالا خیلی شاید از روایت نداریم به نظرم میرسد یک روایت از امام زمان باشد که هیچ چیزی مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمیمالد.
حاج آقا ماندگاری: چون شما وقتی دارید در محضر خدا سجده میکنید کاری که شیطان نکرده را میکنید حالا که نام مبارک امام زمان سلام الله علیه آمد یک خاطره را بگویم. آقایی به من گفت این نماز شکسته بستهی ما قبول میشود؟ گفتم به یک شرط گفت چه شرطی؟ گفتم یادت است قدیمها مهمانیها که راه میانداختند پایین کارت دعوت مینوشتند از آوردن اطفال خودداری فرمایید؟ گفت بله آدم کامل مردی هم بود گفتم آن موقع به مامورهای شهربانی هم میگفتند آجان یک آجان هم میگذاشتند نمیگذاشت بچه برود منزل زد زیر خنده گفت تازه من از همان آدمهایی بودم که جیم شدم رفتم تو گفتم چطوری؟ نصف داستان من را بلد بود گفت پشت سر یک آدم قایم شدم جیم شدم رفتم تو پس گفتم به او ببین میتواند یک نفر پشت سر یکی قایم شود برود داخل گفت بله یعنی چه؟ گفتم سر در آسمان اول تشبیه است چنین چیزی ننوشتند من فکر میکنم نوشتند از آوردن نمازهای قراضه خودداری فرمایید نماز کله ملاقی من بالا نمیرود خدا هم یک مامور گذاشته اما یک نماز میرود بالا گفت چه نمازی؟ گفتم من یقین دارم نماز امام زمان سلام الله علیه میرود بالا گفت مسلم است گفتم نماز امام زمان کی است؟ گفت اول وقت است گفتم به این عشق نماز شکسته بسته را اول وقت بخوانیم تا پشت سر نماز امام زمان قایمش کنیم جیم شود برود بالا به خدا مامور خدا گیر نمیدهد در ندبه هم به ما یاد داده اند وَ اجْعَلْ صَلَاتَنَا بِهِ مَقْبُولَةً (دعای ندبه) خدایا نماز و عبادت ما را به نماز و عبادت مهدی قبول بفرما اگر این عبادتها را نگذاریم شیطان به بهانهی ناقص بودن از ما بگیرد این راهش است پشت سر نماز و عبادت حتی میگویند روزه تان تمام شد بگویید خدایا روزهی ما را به روزهی مهدی فاطمه قبول بفرمای این راه حلش است که نگذاریم شیطان نماز ما را از ما بگیرد.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون یک پیامی پیش روی من است یک جور درد دل است نامهی صمیمانهی یک بینندهای است با توجه به این که در پایان سال هم هستیم اجازه میخواهم این پیام را بخوانم و پاسخ حاج آقای ماندگاری را بشنویم من یک دختر هجده ساله هستم و در یک خانوادهی مذهبی بزرگ شده ام بندهی حقیر که کم و بیش شاهد برنامهی خوب شما هستم مشکلاتی دارم که تنها مختص به من نیست بلکه میتوانم به جرئت بگویم با این جامعهی الآن و وضعیت اقتصادی کشور ما تمام مردم شاید تا حدودی گرفتار این مسائل هستند ایشان شرح میدهند وضعیت شان را که من بچهی آخر خانواده هستم دو خواهر و برادر بزرگ تر از خودم و مجرد دارم پدر من دارای شغلی آزاد هستند و با شرایط فعلی گرفتار مشکلات اقتصادی فراوانی شده اند تا حدی که پای آبروی خانوادهی ما در میان است و ما نمیتوانیم کاری از پیش ببریم به هر جا که روی میآوریم تمام درها به روی مان بسته است و تمام امید هایمان نا امید سوال من از شما این است که مگر آقایان محترم روحانی نیستند که میگویند خداوند پاداش صابران را میدهد تلاش کارگران بی پاسخ نمیماند پس آن خدایی که شما میگویید کجاست؟ یک جوان حتما در این سن دچار لغزشهایی میشود من هم از این لغزشها مستثنا نیستم و برای این که بتوانم با خدای خودم رابطهی خوبی داشته باشم بارها از گناهانی که برای بیشتر ما با وجود شیعه بودنمان هم حتی عادی است گذشتهام با وجود این که خیلی سخت بوده البته جوابی از خدا دریافت نکردهام و من آرزو ندارم خدا در مقابل کارهایم پول کلان یا خواستههای مادی را برآورده کند خانوادهی ما پنج نفر هستند من و خواهرم دانشجو و برادرم سرباز است و تنها سرمایهی زندگی پدر من یک خانهی پنجاه متری میباشد که هم محل زندگی مان است و هم محل کار پدرم حالا من از شما میپرسم آیا انصاف است حالا که برای ادای دین مان ماندهایم همین سرمایهی کم را هم به حراج بگذاریم من یک هفته است که این نامه را برای شما نوشتهام ولی ارسال نکردهام چون امید داشتهام خدا در لحظهی سقوط صدایم را میشنود اما بامداد امروز به این نتیجه رسیده ام که ما نه تنها که در نگاه او نیستیم بلکه ... برای همین نامه را ارسال کردم و اگر امروز پاسخی از شما دریافت نکنم دیگر وقتم را هم صرف دیدن برنامهی شما هم نمیکنم این یک تهدید نیست بغض یک دختری است که تنها نگاهش در این روزهای آخر سال به چهرهی غمگین پدرش است راستی به آقای ماندگاری بگویید فامیل ما بسیار ثروتمند است اما هیچ کدام به درد مان نخوردهاند پس این قدر سفارش کمک به هم دیگر را هم نکنید.
حاج آقا ماندگاری: ابتدا دعا میکنیم خدای تبارک و تعالی ان شاء الله به این بزرگوار و همهی کسانی که در این امتحان قرار گرفتهاند ظرفیت این امتحان را بیش از پیش عنایت بفرماید. و این عزیزان را از شیرینی وعدههای صابران بهرهمند بگرداند و به این بزرگوار هم میگوییم با ما قهر نکنند با برنامهی سمت خدا قهر نکنند وقتی ما میگوییم که در زندگی مان باید یک مشاور دینی داشته باشیم عرضهی دین آن جایی که نمیدانیم بپرسیم و آن جایی که میدانیم برویم چک بکنیم ببینیم دانستهی ما درست است یا نه برای این مواقع است که در شدائد که قرار میگیریم زود خودمان تصمیم نگیریم مشاور دینی الآن مشابه این عزیز خواهند گفت که این که شما در گناهانی که هم سن و سالهای شما و هم شرایطهای شما در این جامعه افتاده اند نیفتادید لطف چه کسی بوده؟ یک نفر مشاور دینی باید به ایشان بگوید. به واسطهی چه کسی بوده که حفظ شده؟ حضرت یوسف هم در شرایط سختی بود ولی تا حفظ شد گفت «إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّيَ» (یوسف/53) خدا کمکم کرد من خودم را حفظ کردم همان لقمهی پاکی که به این خواهر خوب دادند همان تربیت قشنگی که شده همان وعدهی خدا حفظش است. وعدهی خدا حفاظت است ما بارها گفتیم این که خدا گفته ما مومنان را نجات میدهیم نجات از فقر نیست گاهی وقتها این طوری است نجات از مریضی نیست گاهی وقتها این طوری است به این بزرگوار هدیه میدهم ولایت حضرت زینب را که در هفتهی آینده داریم حضرت زینب خیلی صبر کرد میشود بگویید به ادبیات ایشان خدا کجا به ایشان پاداش داد؟ هر چه صبر میکرد که مشکلاتش بیشتر بود ولی باز هم فرمود ما رَاَیتُ اِلّا جَمیلاً چون بارها گفتیم نجات خدا به این است که گاهی وقتها سنگ را از جلوی پای من بردارد گاهی وقتها من را بزرگ کند «أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» (شرح/1) شما باید خانه تان 50 متر باشد من فقط دارم توصیه به خود ایشان میگویم خانه تان 50 متر ولی دلتان خیلی باید وسیع تر باشد. نهایت نهایتش خدا برای شما مصلحت دیده با همین فشار فشار فشار بیاید آخر دغ کنید بالاتر از این است؟ اما آن طرف وضعتان خوب باشد ان شاء الله روحتان کوچک نشود خانه تان کوچک باشد اینها را اگر مشاور دینی باشد تلقینهای قشنگ را میگوید.
شریعتی: تلقین به معنای این که نگاه ما را تصحیح بکند
حاج آقا ماندگاری: احسنت «إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ» (فصلت/30) انرژی میدهد نگاه مثبت میدهد بعد میگوید « أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا » نترسید محزون نشوید «وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ» این یک بخش پس امتحان ایشان را قبول دارم سخت است شاید هم اصلا من دستم را میبرم بالا بارها گفته ام من شاید جای این خانواده بودم خودم کم میآوردم شاید بگوید صدایت از جای گرم بلند میشود زندگی ات خوب بوده طعم فقر را نچشیدی پدر مادرت داشته اند الآن هم بچه هایت طعم نان خالی خوردن را نچشیده اند طعم این که به پدر چیزی بگویند بخر نداریم را نچشیدهاند.
شریعتی: واقعا امتحان سختی است.
حاج آقا ماندگاری: این امتحان ایشان است که به خدا گلایه نکند با خدا قهر نکند این کلمه را دیگر بر زبان جاری نکند که خدا نگاهش را از ما برداشته نه نگاهش کاملا به شما است اما خدا نگاهش مثل من و امثال من کوچک نیست این دنیا نیست خدا آن طرف را در نظر دارد کل عالم هستی را این امتحان ایشان اما این که گفته اند نگویید نه ما وظیفه مان است میگوییم یک فقر این خانواده و گرفتاری این خانواده امتحان اطرافیان هم است همهی کسانی که الآن دارند این برنامه را میبینند یک ماه دیگر تا آخر سال است و یک درصدی در مملکت ما حتی قدرت خرید یک لباس نو برای بچه هایشان را ندارند و به قول ایشان اینها قطعا اطرافیان پولداری دارند که برای عید بچه هایشان سه چهار تا لباس میخرند اصلا مسلمانی را بگذاریم کنار شیعه بودن انتظار امام زمان انقلابی بودن را بگذاریم کنار انسانیت اقتضا میکند من این قدر داشته باشم که نفهمم چطور بخورم و همسایه هم نداشته باشد که چیزی بخورد انسانیت اقتضا میکند؟ به فرض این که بگوییم اینها خودشان بی تدبیری کردند فقیر شدند. بالاتر از این نیست که؟ میخواست معتاد نشود نعوذ بالله میخواست گرفتار نشود میخواست درس بخواند. من رفتم درس خواندم همه مان دکتر و مهندس شدیم ماهی چهل پنجاه میلیون تومان هم درآمد داریم ما تلاش کردیم فرض که همهی اینها درست است انسانیت اقتضا میکند دو بچه وقتی مینشینند این یک لقمه نان میخورد یکی دیگر نگاه میکند بچه در عالم بچگی خودش لقمه اش را نصف میکند میدهد انسانیت اقتضا میکند اطرافیان امتحانشان را خوب بدهند چه اشکالی دارد به عنوان یک هدیه برای خانوادهای که دختر دم بخت دارند پسر سرباز دارند خانواده این قدر قرض دارند یک بزرگتری در خانواده در همسایهها در دوستان که هستند اینها بیایند چطور وقتی یک گرفتار را میگوییم هزاران زنگ میزنند آدرس این گرفتار را بدهید الآن یقین داریم دنبال این میگردند میشود آدرس این را بدهید ما میگوییم این بندهی خدا دور و بری دارد که خودش هم میگوید پولدار هستند شما خودت هم دور و بری داری که گرفتار هستند این امتحان دوم است پس امتحان خود اینها است شکایت نکنند صبوری بکنند و تلاش بکنند گفتند پنج نفر هستیم پنج نفر همه در کار کمک پدر بکنند نمیدانم شغل پدر محترمشان چطور است دختر میتواند در خانه قالی بافی بافتنی بسته بندی بکند کار بکنید بقیه را بگذارید به عهدهی خدا
شریعتی: یکی از سرمایههای این خانواده هم دلی است که بین اینها است.
حاج آقا ماندگاری: بله پس یک امتحان مال خود اینها است که همهی تلاششان را بکنند امیدشان از خدا قطع نشود یک امتحان مال اطرافیان اینها است یک امتحان هم مال دولت و حکومت است تعارف نداریم الآن بحث بودجه است مسئولین مجلس قوه قضائیه مقننه مجریه باید بدانند ما گرفتارهایی داریم که یک قران بودجه بالا پایین شود اینها تحت فشار بیشتری قرار بگیرند والله روز قیامت باید پاسخگو باشند یک بریز بپاشی، یک اسرافی، یک اختلاسی، یک بخور بخوری بشود که اینها در فشار باشند هیچ کس نفهمد، قوهی قضائیه نفهمد، سازمان بازرسی نفهمد خدا که از دستش چیزی در نمیرود پس هم امتحان حکومت است هم امتحان مردم است هم امتحان خودشان است سه تایی باید امتحان مان را خوب پاس کنیم تا ان شاء الله گرفتاریها حل شود واقعا امروز گرفتاریها کم نیست بارها گفته شده یک عدهای واقعا در فشار هستند یک بخش گرفتاری شان هم گفتم نگاه هایمان به زندگی اشتباه است که باید مشاور دینی داشته باشیم که نگاه مان را به زندگی به مخارجمان به تدبیر و تقدیر معیشتمان اصلاح بکند.
شریعتی: ان شاء الله واقعا دعا میکنیم که اگر مشکلی گرفتاری سر راه هر خانوادهای است به برکت این آیات نورانی و به برکت نام نبی مکرم اسلام مرتفع شود و آرامش بر قلبهای دوستهای خوب ما حاکم شود. صفحهی 361 قرار امروز ماست تلاوت سورهی مبارکهی فرقان آیات 12 ام تا 20 ام سورهی مبارکه در سمت خدا تلاوت میشود ان شاء الله لحظات زندگی تان منور به برکت صلوات بر محمد و آل محمد باشد.
إِذَا رَأَتْهُم مِّن مَّكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظًا وَزَفِيرًا ﴿١٢﴾ وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُّقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا ﴿١٣﴾ لَّا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا كَثِيرًا ﴿١٤﴾ قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاءً وَمَصِيرًا ﴿١٥﴾ لَّهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَى رَبِّكَ وَعْدًا مَّسْئُولًا ﴿١٦﴾ وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَقُولُ أَأَنتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿١٧﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿١٨﴾ فَقَدْ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَن يَظْلِم مِّنكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا ﴿١٩﴾ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا ﴿٢٠﴾
ترجمه:
که وقتی [آن آتش سوزان] آنان را از مکانی دور ببیند، از آن [نعره] خشم و خروشی هولناک بشنوند، (۱۲) و هنگامی که آنان را در حالی که با غل و زنجیر به هم بسته شده اند در مکانی تنگ از آن آتش سوزان بیفکنند، در آنجا فریاد مرگ خواهی سر دهند. (۱۳) [به آنان می گویند:] امروز یک بار درخواست مرگ نکنید، بلکه بسیار درخواست مرگ کنید. (۱۴) بگو: آیا این [آتش سوزان] بهتر است یا بهشت جاودانی که به پرهیزکاران وعده داده اند که پاداش و بازگشت گاه آنان است؟ (۱۵) در آنجا هر چه بخواهند در حالی که جاودانه اند برای آنان فراهم است، این بر عهده پروردگارت وعده ای است درخواست شده [و مورد انتظار اهل ایمان از خدای بخشنده و کریم.] (۱۶) و [یاد کن] روزی را که آنان را با معبودانی که به جای خدا می پرستیدند، محشور می کند، پس [به آن معبودان] می گوید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید، یا خودشان راه را گم کردند؟ (۱۷) پاسخ می دهند: شگفتا! سزاوار ما نبود که در برابر تو دوستان و پیروانی برای [پرستش] خود بگیریم، ولی تو اینان و پدرانشان را [از نعمت ها] برخوردار کردی [و آنان به جای شکر نعمت ها چنان در شهوات غرق شدند] تا آنکه یاد تو را فراموش کردند و گروهی هلاکت یافته شدند. (۱۸) [خدا می گوید: این معبودان شما] گفته شما را که می گفتید [اینان به جای خدا معبودان ما هستند] تکذیب کردند، اکنون نه می توانید [عذاب را ازخود] دفع کنید، و نه می توانید [برای خود یاور و] یاری بیابید. و هر که از شما [در این دنیا] ستم کند، در قیامت عذابی بزرگ به او می چشانیم. (۱۹) و ما پیش از تو هیچ یک از پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه آنان هم غذا می خوردند و در بازارها راه می رفتند، و ما برخی از شما را [وسیله] آزمایش برخی دیگر قرار دادیم [توانگر را به تهیدست وتهیدست را به توانگر، بیمار را به تندرست و تندرست را به بیمار، پیامبر را به امت و امت را به پیامبر]. آیا [نسبت به اجرای احکام الهی و تکالیف و مسؤولیت ها] شکیبایی می ورزید؟ و پروردگارت همواره [به احوال و اعمال همه] بیناست. (۲۰)
شریعتی: اشارهی قرآنی امروز را حاج آقای ماندگاری بفرمایند
حاج آقا ماندگاری: با مدد از وجود نازنین امام رضا علیه السلام «وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا» ای آنهایی که پولدار هستید وای آنهایی که فقیر هستیدای آنهایی که قدرت دارید و آنهایی که نداریدای آنهایی که شهرت دارید و آنهایی که ندارید خلاصه به طور کلی همهی داراها و ندارها در حال امتحان هستند ممتحن و ناظر هم خداست حواستان است دارید چه کار میکنید؟ نه فقر فقرا دوام دارد نه پولداری پولدارها احتمالا جایشان روز قیامت عوض شود نه ریاست روسا تداوم دارد نه مرئوس بودن پایین دستیها احتمالا در قیامت جا به جا شود خوش به حال آنهایی که از دارایی امروز برای دارایی فردا یک اندوختهی قشنگی بگذارند. لذا خواهر خوب ما از خدا ناراحت نباشند خدا ناظر امتحان است و دارد میبیند.
شریعتی: و تلاش هم بکنیم و دعا هم بکنیم ان شاء الله گشایش حاصل شود.
حاج آقا ماندگاری: بله این نماز اول وقت که بحث اول ما بود سورهی واقعه خواندن هر شب را با همین وجود فقرشان صدقه را یادشان نرود «وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ» (طلاق/7) صله رحم و صدقه و بیداری بین الطلوعین اینها سفارشهایی است که برای توسعهی رزق و روزی گفته شده.
شریعتی: این سوال را میخوانم بحث حق الناس است و فکر میکنم حق الناس خیلی مسئلهی مهمی است این سوال با این ادبیات نکاتی را دارد. ایشان گفته اند من پسر 25 ساله هستم گذشتهی خیلی بدی از لحاظ اعمال دارم و حق الناسهای زیادی هم به گردنم است خدا را شکر اوضاعم الآن خیلی بهتر شده نمیگویم گناه نمیکنم اما خیلی خیلی کمتر شده در مورد بخشش و لطف عظیم خدا هم ذرهای شک ندارم سوالم این است که یک آدم میتواند با این سابقهی تاریک به درجات بالای بهشت فکر بکند یا دیگر من با این کارها باید دور رسیدن به آن جایگاهها را که اصلا هم کار سادهای نیست خط قرمز بکشم. در مورد حق الناس برایشان نماز نافله میخوانم و برای آنها از خدا طلب بخشش میکنم آیا این کافی است؟ چون به آنها دسترسی ندارم.
حاج آقا ماندگاری: در مورد حق الناس فکر میکنم باید فرصت خیلی بیشتر از این را اختصاص بدهیم چون گاهی وقتها مردم فکر میکنند حق الناس این است که خدای نکرده از دیوار کسی بالا برویم و پول و مال کسی را بخوریم نه آبروی کسی را هم ببرند حق الناس است وقت کسی را ضایع کنم در خیابان بد پارک کردم بندههای خدا نمیتوانند رد شوند این حق الناس است بد رانندگی میکنم من سخنرانی میکنم بدون مطالعه وقت مردم را گرفتم اینها همه میتواند مصادیق حق الناس باشد واقعا باید بیشتر پرداخته شود در مسئولیتی هستم مسئولیتم را خوب انجام ندادم حق یک امت را ضایع کردم اما باز برمیگردم به آن اصل اساسی که دائما میخواهیم در برنامه مان این اصل اساسی به عنوان شاه بیت بحث ما تکرار شود ما اگر میخواهیم زندگی دینی داشته باشیم باید عرضهی اعتقاداتمان را به دین بکنیم این عزیز بدون این که از کسی بپرسد فکر میکند نماز نافله خواندن حق الناس را جبران میکند نه نماز نافله خواندن حق الناس را جبران نمیکند یا طلب بخشش و مغفرت تنها. نمیگویم اینها به درد نمیخورد نه حق الناس اولش این است که اگر میتوانم بروم تدارک بکنم تدارک به این معنا آبروی کسی را بردم بروم بگوییم طلب رضایت بکنم و آبرو برایش درست بکنم اگر میتوانم مالش را ضایع کردم بروم مالش را بدهم یا رضایت بگیرم. تدارک به این معنا که یک حقی ضایع کرده ام باید حلالیت بطلبم قبل از مرگم هم باید حلالیت بطلبم جبران بکنم این قدم اولش است. میگویند ما خیلی از اینهایی که حق شان را ضایع کرده ایم نمیشناسیم حالا که نمیشناسیم یا میشناسیم میترسیم برویم بگوییم یک فتنهای به پا شود بروم بگویم من پشت سر شما نعوذ بالله فحش بد دادم یک فتنهی بد تر به پا شود این جا نگو ولی برایش سه کار انجام بده یک این جا آن کار ایشان ارزش دارد. یک این که برای آنها صدقه بدهم که به آن میگویند رد مظالم حالا صدقه را هم احکامش را بروند بپرسند دوم برای آنها استغفار بکنم به نیت آنها استغفار بکنم سوم در کارهای خیر خودم مثل همین نماز نافله مثل دعاهایی که میخوانم آنها را شریک بکنم به نیابت از آنها کار خیر انجام بدهم زیارت عاشورا را به نیابت از آنها بخوانم اینها خوب است من میخواهم بگویم قصهی حق الناس یک جراحی میخواهد حتما باید مشاور دینی داشته باشم تا بدانم من این حق الناس را چطور میتوانم از گردن خودم پاک کنم اگر خوب پاک کردم خوب توبه کردم بله خدا قطعا توبهی من که پذیرفته شود من را به درجات عالی هم راه میدهد این چنین نیست که بگویند این درجات مال آنهایی که حق الناس به گردنشان است نمیتوانند بگویند بله تا موقعی که حق الناس به گردنم است امام حسین هم من را از خیمه بیرون میکند ولی وقتی رفتم حق الناس را پاک کردم توبه کردم تدارکش کردم قطعا به آن درجات عالی هم میرسم تدارک حق الناس هم زیارت عاشورا خواندن نیست باید بروم جبران کنم رضایت بگیرم حلالیت بطلبم امیدواریم همه دعا کنیم هر چه ما به گردن دیگران حق داریم حلال کنیم تا آنها هم ما را حلال بکنند.