93-12-20 -حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری - پرسش و پاسخ بینندگان
موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بینندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 93/12/20
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
در یک بهار سبز خوشایند میرسی * * * یک روز در اواخر اسفند میرسی
وقتی که دسته دسته کبوتر به اذن عشق * * * از آسمان فرود بیاید میرسی
از نسل ارتفاعی و از پشت آسمان * * * بی هیچ واسطه به خداوند میرسی
در این سکوت سرد تو را داد میزنم * * * پس کی به داد مردم دربند میرسی
تا یازده ستاره برایت شمرده ام * * * با این حساب با عدد چند میرسی
از پشت روزهای مه آلودهی زمین * * * میبینمت که با گل و لبخند میرسی
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما خانمها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز در هر کجا که هستید تنتان سالم باشد و قلبتان سلیم خوشحالیم که در این لحظات همراه شما هستیم خدمت حاج آقای ماندگاری سلام عرض میکنم.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما و همکاران و بینندگان امیدواریم در این روزهای پایانی سال هم چنان که به حساب و کتاب دنیایمان میرسیم یک کم هم به حساب و کتاب عمرمان و به حساب و کتاب آخرتمان هم بیشتر برسیم نمیگویم برسیم الحمدلله مردم ما مردم متدین و خوبی هستند و برای این که در این قصه مدد بگیریم از وجود نازنین امام زمان سلام الله علیه همه با هم دعای سلامت حضرت را تلاوت میکنیم اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک دسته گل صلوات را هم به آقایمان ولی نعمت مان هدیه میکنم.
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. از لطف و محبت بیکران شما که از طریق ایمیل و پیامک میرسد سپاسگزارم حاج آقا این جا هستند تا به سوالات شما پاسخ بدهند. ما روز گذشته بحثی را با حاج آقای حسینی داشتیم در مورد ادای واجبات مالی در هفتههای گذشته مخصوصا دیروز که خیلی هم مورد استقبال دوستان خوب قرار گرفت خیلیها درخواست داشتند از زبان شما در مورد ادای واجبات مالی بشنوند.
حاج آقا ماندگاری: بعد از صحبتهای حاج آقای حسینی عزیز صحبت کردن من شاید خیلی به جا نباشد ایشان الحمدلله استاد با فضل و خوش بیان هستند من هم از دیدگاه سادهای که بنا دارم همیشه ساده بیان شود میخواهم یک سوال را بپرسم. حدود شش صد آیه در مورد جهاد در قرآن آمده است که جهادی هم که قرآن میگوید هم جهاد با مال است هم جهاد با جان است «وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ» (انفال/72) حتی از آیات الاحکام بیشتر شما خودتان الحمدلله حوزوی هستید میدانید همهی آیات الاحکامی که فقها دارند احکام را بر اساس آن میگویند پانصد تا است آیات جهاد ششصد آیه است اگر آیات جهاد این همه باشد و در رابطه با جهاد مالی هم یک پایه اش باشد از طرفی هم ما یک واجب مالی داریم به نام زکات آیات زیادی هم دارد خب زکات مال همهی اقشار مردم نیست مال یک گروه خاصی است گندم دارند جو دارند گاو گوسفند شتر کشمش طلا نقره دارند بقیهی مردم بی بهره باید باشند از جهاد مالی؟ آمار صدقات هم کمیتش تعدادش زیاد است ولی کمیتش کم است من گاهی وقتها شوخی میکردم بعضیها ده سال پیش هم هزار تومان صدقه میدادند الان هم همان هزار تومان را صدقه میدهند نمیدانند تورم یک مقدار فرق کرده پس این همه تاکید خدا برای جهاد مالی که جهاد بالاترین درجه است «وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا» (نساء/95)، «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ» (بقره/261) این همه آیات مربوط به جهاد مالی باید شامل حالی یک عدهی کوچک شود.
شریعتی: یا شاید تصور میکنیم صدقهی ما جهاد است.
حاج آقا ماندگاری: نه معلوم میشود یک واجب مالی دیگری وجود دارد و یک آیه در قرآن دارد آن هم آیهی 40 انفال به نام خمس من احساس میکنم ریشه اش در رابطه با خمس زکات و همهی واجبات مالی این است که ما هنوز باور نداریم سرمایه دهندهی ما خداست فکر میکنیم خودمان هستیم من وقتی احساس میکنم خودم یک مالی را جمع کردم با شما اصلا برادر و رفیق یک مالی را خودم جمع کردم شما یک پنجم اش را بده به من به چه دلیل بدهم؟ این سرمایه را من جمع کردم زحمت و فکر تلاش من بوده جمع کردم چرا یک پنجم را بدهم حتی پدر به بچه بگوید یک پنجم بده برای چه بدهم؟ اما اگر باور کردیم سرمایه دهنده میگوید یک پنجمش را بده به من سرمایه دهنده دارد یک تکلیف برای ما درست میکند این وضع فرق میکند هم چنان آنهایی که دارند اعتبار میدهند به سرمایه گذاران موسسات مالی و بانکها دارند اعتبار میدهند این تکلیف مشخص میکند این سود را باید به ما برگردانی این طوری قسط باید بدهی صندوقهای مختلف اعتبار میدهند سرمایه از آن هاست کار از من است من اگر این را در عالم باور کردم که سرمایه از خداست تلاش از من است تازه این با آن مثال من فرق میکند تلاش را هم خدا توفیق داده تلاش کنم توان کار کردن ما هم از اوست حاج آقای قرائتی این کار را کردند من هم این کار را کردم مردهی محترمی وسط بود دستش را گرفتم بالا گفتم این دست دیگر کار نمیکند تا باقی دستتان کار میکند یک کاری بکند این زبان دیگر کار میکند این چشم این پا کار نمیکند پس همین سرمایه هم که فکر میکنم خیلی مال خود من است باز هم مال من نیست موقتی است مثالی میزنم یک بابایی است به دو پسرش سرمایه میدهد برای شروع کارش نفری ده بیست میلیون پدر هم پولدار است پنجاه میلیون که به هر کدام از پسرهایش میدهد خیلی کار به سرمایه اش ندارد خیلی در دارایی او اثر ندارد ولی میخواهد تربیت کند میگوید سرمایه مال من است ولی کار مال شما بروید با این سرمایه پول در بیاورید زندگی تان را بچرخانید سرمایهی من را کم کم به من برگردانید یکی از پسرها واقعا مودب و زرنگ است سر موعد که میشود یک قسط از پولهایی که بابا داده را میگذارد در پاکت یک جعبه شیرینی یک شاخه گل میگیرد میآید دست پدر را میبوسد اگر تو سرمایه را نداده بودی من این طوری نبودم الحمدلله مغازه زدم سرمایه گذاشتم رونق گرفت خیلی بازار آن چنانی نیست ولی الحمدلله دارد میچرخد این قسط اول ان شاء الله وضع خوب میشود قسطهای بعدی را میدهم پدر با ضرس قاطع میگوید بارک الله معلوم میشود آدم خوش حسابی هستی دفعهی بعد هم پول خواستی روی پدرت حساب کن میرود بقیهی کارها را انجام میدهد پسر دوم فکر میکند زرنگ است بعضیها زرنگ هستند بعضیها فکر میکنند زرنگ هستند «وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» (اعراف/30)، «وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا» (کهف/104)، «وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى شَيْءٍ» (مجادله/18) فکر میکنند سر سال که میشود فکر میکند زرنگ است میآید برای پدر ننه من غریبم در میآورد میگوید بازار کساد است اوضاع خراب است یارانهها را نریختند هنوز فلان پول را هم ندادن پول فلان قرارداد را نداده اند نمیتوانم قسط را بدهم شرمنده ام پدر شاید در ظاهر سر تکان میدهد که عیبی ندارد پسرم اما در دلش میدهد پشت گوشت را اگر دیدی پدرت کمکت بکند اولی نفع برده دومی ضرر کرده فکر میکرد این جهل مرکب است من و شما و بینندگان اگر باور داریم سرمایهی حیاتمان را خدا داده سرمایهی کارمان را خدا داده سرمایهی زندگی مان را خدا داده حالا سرمایه گذار به من و شما گفته سرمایه از من کار از تو تازه توفیق کار و ذهنت را هم من میدهم یک پنجم سر سال برگردان به ما اگر درست و حسابی برگرداندی روی ما حساب بکن دفعهی بعد هم حساب بکن.
شریعتی: اگر دنبال خیر و برکت هستی خیر و برکت را ما بهت میدهیم.
حاج آقا ماندگاری: این مثال را گفتم حاج آقای حسینی عزیز دیروز فرمودند هیچ مرجع تقلیدی نه به زور میگیرد نه مامور انتظامی میآورد دم در خانه تازه قسط بندی هم میکنند میگویند ذره ذره بده سال 70 بود پنجاه هزار تومان بود دست گردان کردیم کم کم پرداخت شد سال 73 شد 350 هزار تومان کشاورز بود گفتم چه خبر است گفت خدا برکت داده جالب است دیدم یک چک 350 تومانی کشید گفت خدا برکتش را به من قسطی نداده به من یک جا برکت را داده من حق خدا را یک جا میدهم اگر باور کردیم اشک هم در چشمانش است گفتم چرا اشک در چشمانت است گفت دو سه تا زمین اطراف من محصولشان آفت زده خاک یکی آب یکی این محصول چند برابر آنها آفت زده این یعنی کمک خدا ای حاج آقا آنها که دین و ایمان ندارند در کشورهای دیگر هستند به آنها برکت زیاد داده خدا دو جا گفته برکت میدهد یکی 96 اعراف «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ» یکی آنهایی که خوب قاعده را رعایت میکنند خدا برکت مادی و معنوی میدهد یک جا هم خدا گفته آنهایی که ایمان ندارند قاعده را رعایت نمیکنند برکت میدهیم اما برکت مادی «فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَيْءٍ» (انعام/44) برکت مادی میدهم ولی همه اش همین جا است برکت روحی و معنوی و آخرتی ندارند.
شریعتی: دیروز حاج آقای حسینی اشاره کردند یکی از ریشههای این که ما از واجبات مالی فرار میکنیم دلمان نمیآید دل بکنیم همین ایمان میتواند کمک بکند
حاج آقا ماندگاری: اگر همین آدم باور کند خمس دادن پرداخت نیست سرمایه گذاری است سرمایه گذاری در اعتبار خداست، خدایی که همهی عالم از آن اوست مثلا پنجاه میلیون تومان پنج میلیون تومان هم ندهیم پانصد هزار تومان بخواهم خمس بدهم یا ندهم به پول خدا اضافه نمیشود ندهم از خزانهی خدا کم نمیشود این سرمایه گذاری است آنهایی که تا به حال نداشتند حتما این ایمان را از خدا بخواهند و حتما شروع کنند هر جایی جلوی ضرر را بگیریم منفعت است آنهایی که شروع کردند اطرافیانشان تشویقشان بکنند آقایی که تا به حال خمس نمیداده واجبات مالی اش را رعایت نمیکرده حالا امروز آمده روزهای اول سال حساب کتابش را انجام میدهد پیش دفتر مرجع تقلیدش خانمش خبر دار شد تشویق کند ماشاء الله آفرین اشک شوق بریزد مادر تشویق کند برادر تشویق بکند نه این که بگوید تو دو دختر دم بخت داری پول رفتی به چه کسی دادی بعضیها این طور «وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ» (نساء/167) میشوند که دیده ایم تو خودت دفترچهی قسط دادی چرا رفتی دادی خیلی بد است کسی که میخواهد با ایمانش یک عمل خیری انجام بدهد طرح قشنگی هم که حاج آقای حسینی بانی شدند و برنامهی سمت خدا بانی اش میشود این است که ما بخواهیم شاکر باشیم در این که یک عزیزی دارد کار خوبی انجام بدهد بارها گفتیم کسی که چهل سال کار خوبی انجام میدهد از او تشکر نمیکنیم کسی که یک سال غلط میکند تا چهل سال آبرویش را میبریم چرا باید این حالت در زندگیهای ما باشد حاج آقای حسین فرمودند کارگرانی که کارفرماهایشان آمدند این حرکت قشنگ را انجام دادند نه تنها حق خدا را میخواهند بدهند حق خلق خدا را هم میخواهند بدهند الحمدلله خیلی کار قشنگی است.
شریعتی: فعلا به 110 نفر قرار است هدیهای به رسم یادبود که نهج البلاغه است هم سنت خوب ترویج نهج البلاغهی شریف مستمر باشد و پا برجا شود و رواج پیدا بکند و هم این که آن سنت تشکر که من فکر میکنم دوستان کتاب را نشان بدهند دوستان زیر نویس خواهند کرد جزئیات شرط را.
حاج آقا ماندگاری: من یادم است برای هدیهی قرآن گفتم هدیهی قرآن به چندین هزار رسید من یقین دارم به چندین هزار خواهد رسید تقاضا دارم دایره اش را باز کنیم کارگرانی که میبینند صاحب کارانشان دارند حق و حقوق گذشتهی آنها را کوتاهیهای گذشته را جبران میکنند که یقینا کسی که حق الناس را میدهد حق الله را هم میدهد این را به ما پیامک بزنند و آدرس و مشخصات کارفرمای محترم را که این قدر قشنگ آمده در دامن و آغوش نیت الهی برای ما بگویند که ما بتوانیم این هدیه را تقدیم بکنیم من یک گروه دیگر را اضافه میکنم خانمهای بزرگواری که خبر تسویه حساب مرد به ایشان میرسد که مردشان رفت حساب باز کرد برای واجبات مالی اش مردم میروند میگویند به خانم هایشان خانمها پیامک بدهند که مرد ما تا به حال حساب کتاب نداشت الحمدلله به برکت این آیات و روایات نکتهها که گفته شد رفت حساب و کتاب مالی اش را با دفتر مرجع تقلیدش حساب باز کرد من گفتم همه مان از امام زمان وام میخواهیم امام زمان میگوید بروید در بانک ما دفترچه باز کنید میگذاریم در نوبت وام بدهیم طرف رفته دفترچه باز کرده کم کم از ایشان میگیرم این خانم به ما یک پیامک بدهند به عنوان تشکر خانمها از مردشان که وظیفه شناس شده دارد وظیفهی دینی اش را انجام میدهد یا خانمش یا دخترش یا مادر خواهرش یک پیامکی بدهند اگر از ادای حق الله از ادای حق الناس ما میخواهیم هم مردم و خانوادهها تشکر بکنند هم کارگرها تشکر بکنند ما هم تشکر کوچکی داشته باشیم خدا هم که « فَإِنََّ اللّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ» (بقره/158) من قول میدهم همین الآن به شما قول میدهم به زودی زود بانی برای نهج البلاغهها هزاران نفر شود از این طرف هم هزاران پیامک بیاید که ما از پس هدیه دادن خیلی بر نیاییم.
شریعتی: ان شاء الله شما هم که محدوده را گسترده کردید بانی شوید 110 تا قبول بکنید
حاج آقا ماندگاری: 110 تا هم ما قبول میکنیم
شریعتی: خدا خیرتان بدهد.
حاج آقا ماندگاری: حاج آقای حسینی 110 تا قبول کردند ما باید از ایشان کمتر قبول کنیم ما 109 + 1 قبول میکنیم تا خیلی جسارت به حاج آقای حسینی نکرده باشیم.
شریعتی: نکتهی خوبش این است آن افرادی که در این مسیر گام برمیدارند تعدادشان زیاد است. حاج آقا ماندگاری ممنون نکات خوبی بود. قبل از این که مشرف شویم محضر قرآن کریم من یک سوال میپرسم یک سوالی است در مورد نیت و من فکر میکنم شاید سوال خیلیها باشد گفتند همیشه برای من سوال بود چرا اسلام در انجام اعمال مدام تاکید میکند که باید برای هر کاری نیت الهی داشته باشید وقتی یک نفر به یتیمها کمک میکند و برای آنها غذا و پوشاک تهیه میکند چه فرقی میکند که نیتش الهی باشد یا غیر الهی آن یتیمی که سیر میشود آن کسی که صاحب لباس میشود برایش چه فرقی میکند سوال من بیشتر به این دلیل است میبینم آدمهای مذهبی کار خیر کسانی که با خدا رابطهای ندارند را کم ارزش میبینند.
حاج آقا ماندگاری: کار خیر را آدمهای مذهبی کم ارزش نمیبینند در حقیقت عالم میگویند اندازه و قیمت کار به نیت است مثال میزنم من و شما با هم دیگر یک محمولهی غذا برای گرسنگان بعضی از کشورهای آفریقایی آماده کردیم سوار کشتی میکنیم یک آقایی هم که خیلی اعتقادات مذهبی ندارد او هم در همین کشتی یک محموله غذا گذاشته او حتی بیشتر گذاشته این کشتی راه افتاد هر دویمان نیت مان رساندن غذا به گرسنگان سومالی است این کشتی راه افتاد در دریا خورد به طور دزدان دریایی تمام این محمولهها را بردند و دزدیدند من و شما ناراحت هستیم؟ خیلی ناراحت هستیم؟ نه ما کار خودمان را انجام دادیم اما آن آقا چون به آن مقصدی که میخواست نرسید او نیتش این بود غذا به گرسنههای سومالی برسد ما نیت مان این بود این غذا به نیت رضای خدا به گرسنههای سومالی برسد امام سجاد برای من و شما که معتقد هستیم میفرماید شما که به نیت الهی صدقه میدهید و خیرات میکنید قبل از این که به دست محروم و مستمند و یتیم برسد به دست خدا رسیده شما معامله تان تمام شده چون نیت شما خدایی بوده کارتان انجام شد ثبت شد پاداشتان و تشکر هم خدا از شما میکند کار شما تمام شد ولی آن آقا منتظر تشکر مردم سومالی است ولی نرسید وسط راه از دستش رفت این دستش خالی است این فرقش است چون نیت ایشان رساندن به آدمها بود نه فقط برای رضای خدا نیت من و شما رساندن به آدمها بود در سایهی رضای خدا. این دو با هم فرق ندارد؟ خیلی فرق دارد لذا من میگویم خدایا من که وظیفه ام را انجام دادم خدا به من پاداش میدهد لذا من نه منتظر پاداش مردم سومالی بودم نه منتظر هورا و تشکرشان بودم من چون با خدا معامله میکردم این بزرگوار هم منتظر پاداش بود هم منتظر هورا بود هم منتظر تشکر بود برای همین در سورهی انسان میگوید «لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَآءً وَلَا شُكُوراً» (انسان/9) اهل بیت «يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً» (انسان/8) بگوییم یک پنج نفر حضرت زهرا حضرت امیر حضرت امام حسن حضرت امام حسین حضرت فضه سلام الله علیهم سه شب پنج قرص نان دادند بعضی از پولدارهای عالم دارند میلیاردی کمک میکنند به گرسنهها برای این پنج قرص نان سوره نازل شده برای اینها یک آیه نازل نشده چرا؟ چون «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ» (انسان/9) این بزرگوار اطعام داده آفرین بعضیها اطعام میدهند بعضیها اطعام میدهند انتخاباتی است مردم رای دادند پاداش را دادند بعضیها اطعام میدهند کمک میکنند برای شهرت است ایشان مشهور شده اند بعضیها اطعام میکنند برای این که محبوب شوند خب محبوب شده اند بعضیها اطعام میکنند برای این که مردم عکسشان را بیندازند خب عکسشان را زدند اما یکی اطعام میکند برای خدا چون که صد آید نود هم پیش ماست کسی که برای خدا اطعام کند انسان دوستی هم در آن است ان «اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّا» (مریم/96) محبوبیت هم هست همه چی در آن است ولی این آدم آنها را نیت نکرده این آدم اوج را نیت کرده رضای خدا «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (ق/16) من قبل از این که برسانم به فقیر دم در خانه چون خدا از رگ کردن به من نزدیک تر است صدقه ام را گرفت دریافت کرد من معامله قبض و اقباض به قول آخوندها انجام شد معامله تمام شد ولی این آقا تا به آن طرف ندهد به او رای ندهد محبوب و مشهور نشود هنوز معامله تمام نشده است قرآن هم میگوید «مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآَخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا» (شوری/20) این آدم چون برای دنیا انفاق کرد اگر به دزدان دریایی نخورده بود به سومالی میرسید یک چیزی میرسید شهرت و محبوبیت و عجب آدم انسان دوستی است اما آن آدم چون برای خدا کار کرد هم محبوب شد محبوب دنیا و آخرت هم مشهور شد همه چی شد ولی در سایهی نیت. این فرق نیست است حتی من در باب شهدا هم گفتم شهدا جز بهترینها هستند همهی شهدا شهید هستند شهیدی که برای ناموس کشته میشود شهید است شهیدی که برای وطن کشته میشود شهیدی که برای دفاع از ارزش کشته میشود شهیدی هم که فقط برای خدا کشته میشود شهید است ولی کسی که برای خدا کشته میشود قیمتش خدا است کسی که برای خاک کشته میشود قیمتش خاک است برای همین کشته شد این خاک تا است نام شهدایی که برای این خاک کشته شده اند نامشان را به نیکویی میبرند مزدشان را هم میگیرند چرا ناراحتیم ما؟ این حقیقت که قیمت هر چیزی به نیت است هر کسی این را باور دارد نیتش را ببرد بالاتر ما که جلوی کسی را نگرفتیم. مسلمانها نیت آن آقای بدون اعتقاد را گرفته اند که تو حق نداری به نیت خدای ما بدهی؟ نه این آقا هم میتواند به نیت خدا بدهد خدا که مال من و شما نیست اگر به نیت خدا داد خودش برد کرده شما غصه نخورید خدا به هیچ کسی ظلم نکرده این آقا نیتش کوچک بوده کارش هم کوچک میشود تو نیتت بزرگ است کارت بزرگ است آیهی قرآن «کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِه» (اسراء/84) قیمت شما به اندازهی نیتتان است حضرت زهرا و اهل بیت علیهم السلام پنج قرص نان را دادند سه شب پنج نان پانزده عدد نان دادند ولی چون نیست خیلی بزرگ بود در دنیا پیچید بعضیها میلیاردها پول میدهند چون نیت شان کوچک است به همان اندازه برد نیتشان است برد اعمال ما به اندازهی نیست است برای همین گفتم دزدان دریایی مال را بردند نه تشکر رسید نه شهرت ولی آن کسی که برای نیت خدایی بود همه چیز به او رسید. همین قصه فکر میکنم کافی باشد برای این که بگوییم خدایا نیتمان را برای خودت پاک بفرمای در دعای مکارم اخلاق میخوانیم که نیت ما را خالص بفرما.
شریعتی: یک سوال میپرسم. گفتند با سلام از برنامهی خوبتان مچکرم شوهرم یا نماز نمیخواند یا اگر میخواند تا چند روزی است بعد میگویم چرا میخوانی میگویی اینها چرا حق و حقوق من را نمیدهند بیمهی بیکاری من را نمیدهند این چه ربطی به نماز تو دارد خواهش میکنم به من بگویید چه کار کنم.
حاج آقا ماندگاری: نمیدانم چه جواب بدهم واقعا چون خیلی واضح است اینهایی که حق و حقوق را نمیدهند آنها تکلیفشان را انجام نمیدهند تو هم اگر تکلیفت را انجام ندهی میشوی جزء همانها حالا آنها تکلیفشان را هم نسبت به خدا هم نسبت به خلق خدا انجام نمیدهند به احتمالا اول نسبت به خدا انجام ندادند بعد افتادند در کوتاهی نسبت به خلق خدا شما که شروع کردی نسبت به خدا انجام نمیدهی بعد تو هم میافتی در آن مسیر خلق خدا و کوتاهی میکنی یک حکایت به ایشان میگویم یک آقایی اوایل انقلاب آمده بود در خانهی حاج آقای قرائتی یا حاج آقای قرائتی گفته بودند در خانهی یکی از مسئولین ساعت یازده شب به خانمش گفته بودند ایشان نماز میخواند همین طوری خانمش خندیده بود گفته بود این چه حرفی است گفته بود دوستان ما که سرشان خیلی شلوغ میشود اول از دوستان میبرند ایشان از دوستان میبرند ایشان از ما بریده بعد از خانواده میبرند از شما هم که بریده ساعت یازده شب نیامده خانه میخواهم ببینم به مرحلهی سوم رسیده که از خدا ببرد پله پله آنهایی که دارند در کار خلق خدا سنگ اندازی میکنند حق شما را نمیدهند اول در کار خلق خدا سنگ اندازی کرده اند در واقع در کار خودشان سنگ اندازی کردند به خودشان ظلم کردند در رابطه با خدا کوتاهی میکنند و به خلق خدا کوتاهی میکنند اگر آن کار بد است تو چرا این مسیر را شروع میکنی کوتاهی کردن در نماز یعنی هم به خودت ظلم میکنی هم به خدا بی احترامی میکنی.
شریعتی: یک نکتهای هم است تا یک اتفاقی میافتد ما زورمان به خدا میرسد.
حاج آقا ماندگاری: بله در هر قصهای ما اول یقهی خدا را میگیریم واقعا خدا از همه غریب تر و مظلوم تر است این شعر را در برنامهی سمت خدا گذاشتیم. از امام حسین هم خدا مظلوم تر است باران نمیآید میگوییم خدا بچه مان مریض میشود کوتاهیهای خودمان را نگاه کنیم من به این آقا یا خانمشان میگویم آنهایی که دارند در رابطه با خلق خدا کوتاهی میکنند که شما یکی اش هستید قبلا نسبت به خودشان و خدا کوتاهی کرده اند شما هم میخواهی همین مسیر را شروع کنی وای به حالت خدا عاقبتت را به خیر کند ولی اگر میخواهی مثل آنها نشوی و حتی دعایت به آنها اثر بکند کلامت در آنها اثر بکند به خودت و خدا ظلم نکن.
شریعتی: خیلی ممنون یک سوال دیگر است در مورد آبرو است ان شاء الله بعد از تلاوت قرآن برمیگردیم و خواهیم پرسید. لحظه لحظهی زندگی مان منور به نور اهل بیت باشد صفحهی 382 قرار امروز ماست آیات 56 ام تا 3 ام سورهی مبارکهی نمل. باز میگردیم به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ﴿٥٦﴾ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِينَ ﴿٥٧﴾ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنذَرِينَ ﴿٥٨﴾ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّـهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٥٩﴾ أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا كَانَ لَكُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّـهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ ﴿٦٠﴾ أَمَّن جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٦١﴾ أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ ﴿٦٢﴾ أَمَّن يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَن يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّـهِ تَعَالَى اللَّـهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٣﴾
ترجمه:
پس جواب قومش جز این نبود که گفتند: خاندان لوط را از شهرتان بیرون کنید؛ زیرا آنان مردمانی اند که همواره خواهان پاکی اند. (۵۶) پس او و خانواده اش را نجاتدادیم مگر همسرش را که مقدر کرده بودیم در باقی ماندگان [در شهر برای هلاکت بماند.] (۵۷) و بارانی از [سنگ گِل] بر آنان باراندیم، پس بد بود باران بیم داده شدگان. (۵۸) بگو: همه ستایش ها ویژه خداست، و درود بر آن بندگانش که آنان را برگزیده است. آیا خدا بهتر است یا آنچه شریک او قرار می دهند؟ (۵۹) [آیا آن شریکان انتخابی شما بهترند] یا آنکه آسمان ها و زمین را آفرید، و برای شما از آسمان آبی نازل کرد که به وسیله آن باغ هایی خرم و باطراوت رویاندیم، که رویاندن درختانش در قدرت شما نیست؛ آیا با خدا معبودی دیگر هست [که شریک در قدرت و ربوبیت او باشد؟ نه، نیست]، بلکه آنان مردمی منحرف اند [که برای او شریک می گیرند.] (۶۰) [آیا آن شریکان انتخابی شما بهترند] یا آنکه زمین را [برای موجوداتش] آرام و قرارگاه ساخت و در شکاف هایش نهرهایی پدید آورد، و برای آن کوه هایی استوار قرار داد [تا زیر پای اهلش نلرزد]، و میان دو دریا [ی شیرین و شور] مانع و حایلی قرار داد [که با هم مخلوط نشوند]؛ آیا با خدا معبودی دیگر هست [که شریک در قدرت و ربوبیت او باشد]؟! [نه، نیست] بلکه بیشترشان اهل معرفت و دانش نیستند. (۶۱) [آیا آن شریکان انتخابی شما بهترند] یا آنکه وقتی درمانده ای او را بخواند اجابت می کند و آسیب و گرفتاریش را دفع می نماید، و شما را جانشینان [دیگران در روی] زمین قرار می دهد؟ آیا با خدا معبودی دیگر هست [که شریک در قدرت و ربوبیت او باشد؟!] اندکی متذکّر و هوشیار می شوند. (۶۲) [آیا آن شریکان انتخابی شما بهترند] یا آنکه شما را در تاریکی های خشکی و دریا [به وسیله ستارگان و دیگر نشانه ها] راهنمایی می کند؟! و کیست که پیشاپیش [باران] رحمتش بادها را مژده رسان می فرستد؟ آیا با خدا معبودی دیگر هست [که شریک در قدرت و ربوبیت او باشد؟!] خدا برتر است از آنچه برای او شریک قرار می دهند. (۶۳)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: نکتهی قرآنی امروز را حاج آقا ماندگاری بفرمایند
حاج آقا ماندگاری: با مدد از وجود نازنین امام رضا علیه السلام در مورد این آیهی آشنا که همهی مردم بلد هستند «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ» نکتهای میگویم معمولا این را در گرفتاریها میخوانیم وقتی کارد به استخوان برسد میخوانیم حواسمان باشد از خدا بخواهیم ولی برای خدا تکلیف مشخص نکنیم ما التماس بکنیم زجه بزنیم ولی اگر برای خدا تکلیف مشخص نکردیم امر را واگذار کردیم به خدا خیلی قشنگ است همان طور که بارها گفته شده من و شما کنار مریض هایمان میخوانیم حضرت زینب هم کنار بستر مادرش کنار بستر پدرش برادرش هم خواند کنار خیمهی امام حسین هم خواند هیچ کدامشان دوباره به دنیا خیلی برنگشتند و شهید شدند ولی حضرت زینب ناامید از خدا نبود چون تسلیم بود امن یجیب بخوانیم اما با تسلیم امام زمان 1200 سال دارد امن یجیب میخواند برای ظهورش اما تسلیم دارد عمر ما چون کوتاه است صبرمان کم است اما صبر خدا خیلی بلند است ضمن این که امن یجیب میخوانیم من نمیگویم نخوانیم برای هر گرفتاری ختم امن یجیب داشته باشیم تقاضا میکنیم از همهی مبلغین برای گرفتاریهای همهی شیعیان دوستداران اهل بیت گرفتاریهای سیاسی اقتصادی اولاد مسکن برای تمام مشکلات نظام امن یجیب را حتما آخر منبر بخوانند همه را نیت بکنند مریضها گرفتاریها ولی برای خدا تکلیف مشخص نکنیم.
شریعتی: این سوال را بشنوید. دوست عزیزی پرسیدند سلام خیلی ممنون از برنامهی خوبتان گفتند خداوندی که به همهی کارها تواناست آیا میتواند آبرویی که از انسان رفته است دوباره برگرداند ایشان گفتند من بر اثر حادثهای که بیشترین تقصیرش به عهدهی خودم بود آبرویم در بین خانواده دوستان آشنایانم رفته آیا من میتوانم به لطف خدا برای بازگرداندن آبرویم امیدوار باشم
حاج آقا ماندگاری: من یک فرمول میگویم. در این قصه دو نکتهی اساسی است ما از خدا باید توقع معجزه داشته باشیم برای هر کاری؟ آبروی رفته مثل پای قطع شده است خدا نمیتواند پای قطع شده را بچسباند؟ میتواند ولی نمیکند به معجزه کردهاند، هم اولیای خدا کردهاند، هم خدا کرده ولی ما باید منتظر معجزه باشیم؟ از این طرف منتظر معجزه نباشیم ماشین من خورد به دیوار خدایا نمیتوانی بدون این که دست صاف کار بخورد برگردانی و من پول خرج نکنم؟ میتواند ولی این اتفاق معجزه است همهی کارها که نباید با معجزه حل شود چون عالم عالم اسباب و مسببات است پس منتظر معجزه در هر کاری نباشیم ضمن این که معجزه است ما ایمان به معجزه داریم معجزه گاهی اتفاق میافتد که ایمان مردم از بین نرود ولی قاعده اسباب و مسببات است هر کاری سبب دارد دوم این که از این طرف نا امید نباشید بین این که معجزه نخواسته باشیم و نا امید نباشیم یک تکلیفی داریم پس توقع معجزه نداشته باشیم پای کنده شده را نخواسته باشیم خدا بچسباند البته خدا و اولیا میتوانند این کار را بکنند
شریعتی: یعنی ممکن است ولی قرار نیست برای ما معجزه رخ بدهد.
حاج آقا ماندگاری: بله یک روالی دارد قاعده اش این است. پیش زمینهی این کار این است که خدا میداند خدا میتواند و خدا مهربان تر از ما به خودمان است اما سه ویژگی خدا دو ویژگی خاصی هم کنارش دارد هم حکیم است هم مربی است پس هر چه میتواند را انجام نمیدهد چون حکمت دارد قاعدهای دارد قاعده اش اسباب و مسببات است مربی هم است میخواهد من را تربیت بکند اگر قرار باشد هر پای کندهای را خدا بچسباند همه شروع میکنند به پا قطع کردن پس این سه نتیجه به ما میدهد یک به خدا اعتماد کنیم خدا گفته آبروی رفته را مگر خودت نمیگویی خودم مقصر بودم مثل ماشین قرق شده یک زحمتی میخواهد برگردد زحمت میخواهد هزینه میخواهد فرصت هم میخواهد این سه لازمه اش است این سه چیزی است از خدا معجزه نخواه از خدا راه حل بخواه اعتماد بکن به خدا راه حل بخواه نه معجزه.
شریعتی: ما یک اشتباهی میکنیم برای این که هیچ هزینهای را نپردازیم دنبال اتفاق خاص و معجزه هستیم.
حاج آقا ماندگاری: بله میگوییم اگر هم نکردی زود نا امید میشوم یک بلایی سر خودم میآوریم فرمول این است به خدا اعتماد کنیم راه حل بگیریم هر چه راه حل خدا گفت بگویم چشم راه حلهای خدا را با خط کشهای دنیایی نسنجم او عالم بالغیب است «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ» (انعام/59) هر چه راه حل گفت بپذیرم خدا مثلا فرموده برای آبروی رفته ات باید اعتماد سازی کنی باید استغفار کنی باید رد مظالم بدهی باید صدقه بدهی کار خیر بکنی این راه حل خدا را نپذیرم بگویم نه خدا مگر تو قدرت داری بدون این که این کارها را بکنم درست کن این خنده دار است آبروی رفته یک راه حل دارد مال رفته یک راه حل دارد عزیز رفته یک راه حل دارد برای هر کاری یک راه حل داریم «لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ» (انعام/59) اعتماد کنم راه حل خدا را گوش بدهد دوم اعتقاد پیدا کنم به راه حلی که خدا گفته عمل کنم گاهی وقتها ما اعتماد به خدا داریم راه حل را از خدا میگیریم ولی موقع عمل اعتقاد نیست یک چیزی هم خودمان قاطی میکنیم مثل آن روایت معروفی که از امام صادق پرسید یک راه حل به من بدهید حضرت فرمودند بگو یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ولی داشت میرفت گفت یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ تو اگر به امام صادق اعتماد داری امام صادق کپسول 250 داده تو داری کپسول 500 مصرف میکنی پس هر کس آبرویش رفته راه حلش را از خدا بخواهد این باید حتما به کارشناس دین مراجعه بکند هر آبرو رفتنی شبیه هم نیست در موقعیتهای مختلف است در اداره بوده در محله بوده در خانواده بوده به خاطر مسائل مالی بوده به خاطر مسائل اخلاقی بوده به خاطر مثلا خدای نکرده مواد مخدری بوده اینها هر کدام راه حلهای خاصی دارد. یک توقع معجزه نداشته باشم راه حل بخواهم دوم به راه حل دقیق عمل کنم اعتقاد داشته باشم. ما به نسخهی دکتر اعتماد داریم دکتر گفته این قرص کوچک را چهار قسمت بکنیم نمیگویم این اندازهی عدس است بگویم اعتقاد دارم به حرف دکتر با قرص شکنها چهار قسمت میکنم به حرف خدا اعتقاد داشته باش همان طور که گفته عمل بکن قدم به قدم سوم نتیجه را واگذار کن به خدا شاید راه حل را انجام دادی هیچ چیزی هم اضافه نکردی ولی باز به نتیجه نرسیدی نتیجه را بگذار خدا انجام بدهد این همان افوض امری الی الله است برای هر گرهی اعتماد یعنی از خدا راه حل بخواهم اعتقاد یعنی دقیق عمل بکنم سوم نتیجه را واگذار بکنم به خدا تسلیمی که فرمودید این مال خود این آدم است این یعنی یک راه حل منطقی نه از خدا معجزه خواستم افراط نه نا امید شدم تفریط راه حل میانه اش این است که اعتماد کنم راه حل بگیریم دقیق عمل کنم تسلیم نتیجه هم باشم حالا اطرافیان چه؟ اطرافیان من حس میکنم در بازگشت آبرو خیلی دقت باید داشته باشند کسی که آبرویش رفته سرزنش اش نکنند نیش و کنایه نزنند روایت داریم هر کس مومن و مسلمانی را سرزنش بکند نمیمیرد تا سر خودش بیاید حداقل اگر حب ذات داریم خودمان را دوست داریم برای این که بلایی که سر او آمده سر ما نیاید کسی را سرزنش نکنیم گاهی وقتها میگویند این که... میدان به او نمیدهند برای جبران یک نفر معتاد بوده رفته ترک کرده هنوز قیافه اش به حالت معمولی برنگشته کمک کنیم اعتماد بکنیم الآن بعضیها برمیگردند میگویند خودت این کار را میکنیم میگویم به خدا اگر زمینه اش پیش بیاید ان شاء الله این کار را میکنم خدا فرصت جبران داده خلق خدا فرصت جبران بدهند خودش تلاش بکند سه عامل موفقیت این آدم است که آبروی رفته را برگرداند فرصت جبران خدا فرصت بستر سازی و فرصت دهی مردم و خودش هم تلاش بکند نکتهی آخر پا قطع شد این پا قرار نیست برگردد ولی این پا باید قوی تر شود این دو دست و این یک پا باید جور پای قطع شده را بکشند آقای بزرگواری که یک جا پایت قطع شد و آبرویت رفت یک جای دیگر اعتماد سازی کن توقع نداشته باش همان جا برای تو همه چیز درست برگردد سر جای اولش ماشینی هم که صاف کاری میکنند مثل اولش نمیشود پس برو یک جای دیگر این چشم رفت این چشم دیگر باید تلاش بکند دقتش را بیشتر بکند این دست رفت دست دیگر باید همت بکند دقتش را بیشتر بکند من حس میکنم ما قائل به بن بست نیستیم قائل به معجزه نیستیم قائل به راه حل دینی هستیم که هر کسی در هر مشکلی مراجعه بکند یادمان نرود اگر نمیدانیم برویم بپرسیم این شعار دائمی است اگر هم میدانیم برویم عرضه کنیم چک کنیم بدانیم این راهی که ما میدانیم درست است یا نه ببینیم خدا کمک میکند یا نه ان شاء الله خدا کمک بکند هم خلق خدا هم خودم همت بکنم قطعا آبروی رفته برمیگردد.