94-02-16-حجت الاسلام و المسلمين ماندگاری - پرسش و پاسخ
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشها
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 94/02/16
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
گاهی دلم به سمت خدا می برد مرا * * * یعنی به آستان رضا می برد مرا
مثل کبوتری که به پرواز آمده است * * * تا کوی دوست بال دعا می برد مرا
تا مضر سپیده ی هشتم به صد امید * * * ایمان جدا و عشق جدا می برد مرا
از خود در این حرم به خدا می توان رسید * * * این جذر از کجا به کجا می برد مرا
آن پرچمی که دست تکان می دهد به ناز * * * تا صحن سیدالشهدا می برد مرا
اشکم که رنگ لاله شود یا ابا الحسن * * * با خود به دشت کرب بلا می برد مرا
شریعتی سلام می گویم به شما خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو می کنم روزهای نورانی ماه رجب و شب های پر نورش برای همه ی ما پر از خیر و برکت باشد خوشحالیم همراه شما هستیم. سلام حاج آقا ماندگاری خیلی خوش آمدید.
حاج آقای ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین من هم خدمت شما و همکاران و بینندگان عرض سلام و ادب و احترام و تبریک مجدد ایام میلاد با سعادت امام علی روز پدر و روز مرد و گرامی داشت هفته ی معلم و یاد شهید مطهری را خدمت همه ی بینندگان تبریک می گوییم امیدواریم که خدای تبارک و تعالی ما را قدر دان پدر های خوب و اولیای خودش و معلمین خوب قرار بدهد برای سلامتی پدر معنوی معلم بزرگ حضرت بقیة الله الاعظم صاحب مان ارواحنا له الفدا دعا می کنیم اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک یک دسته گل صلوات هم در ماه رجب هدیه می کنیم به وجود نازنین امام زمان.
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خیلی خوشحالیم در کنار شما هستیم ممنون از ابراز لطف و محبت شما که از طریق پیام های شما به ما می رسد چند سوال انتخاب کردیم که ان شاء الله در این فرصت حاج آقای ماندگاری پاسخ بدهند. سلام و احوال پرسی کردند گفتند با سلام خدمت همه ی سمت خدایی ها مخصوصا حاج آقا ماندگاری ما سه خواهر دم بخت هستیم من از همه کوچکترم برادرهایم با هر کسانی که دوست داشتند ازدواج کردند اما فکر می کنم علت این که ما ازدواج نکردیم رفتار مادرم است ایشان می گویند در همه ی فامیل ما مادرها از زمان نوجوانی دخترشان برای ازدواجشان نقشه می کشند هر جا می نشینند از دخترشان تعریف می کنند یا با خانواده هایی که پسر خوب دارند بیشتر رفت و آمد می کنند و دخترشان را با خودشان به مهمانی ها و مراسم های مختلف می برند تا آخر یک داماد خوب نصیبشان شود ولی مادر ما دقیقا برعکس است یعنی تا متوجه می شود که فلان خانواده پسر دارد کلا رابطه ی ما با آن ها قطع می شود در مراسم ها هیچ وقت از ما تعریف نمی کند در حالی که شرایط ما خیلی از آن دخترها بهتر است حتی وقتی مادر ما متوجه می شود ما در دانشگاه با پسری صحبت می کنیم حتی بحث درسی می کنیم ناراحت می شود و به ما تذکر می دهد ولی وقتی ما به مادرمان در خصوص این رفتارش اعتراض می کنیم می گوید خداوند همسر را خودش قسمت می کند این حرف درست ولی خود انسان باید یک حرکتی انجام بدهد این طور که من در جامعه می بینم خیلی از خانواده ها برای پیدا کردن داماد مناسب با هم دیگر رقابت می کنند و اگر بخواهم مزاح بکنم پسر دزدی انجام می دهند گفتند متشکر می شوم اگر چند دقیقه ای برای این دست مادرهای پاک و ساده و زحمت کش و دوست داشتنی مثل مادر من صحبت بکنید خیلی ممنون از پیام شما.
حاج آقای ماندگاری: اول اجازه بدهید قبل از پاسخ یک دعا بکنیم خدایا به آبروی صاحب این ایام وجود نازنین امیرالمومنین امام جواد و عیدی که در پیش رو داریم عید مبعث وجود نازنین پیامبر اکرم وسیله ی ازدواج دختر و پسرهایمان را آن گونه ای که شایسته ی دیانت و بندگی شان است فراهم بفرما. یک نکته ای را من می خواهم این جا به این مادر و امثال این مادر بگویم که احساس می کنم برداشت ناقص از کلمه ی قسمت دارند و عمده هم در بحث رزق و روزی مطرح می شود همسر خوب هم در روایات ما تعبیر به رزق شده در روایات داریم که یکی از رزق هایی که خداوند به کسی لطف می کند که همسر خوبی نصیبش می کند خدای تبارک و تعالی بارها گفتیم هم بنده عرض کردم هم سروران عزیز خودم اشاره کردند که عالم عالم اسباب و مسببات است یک قاعده هم خدا گذاشته به نام أَبَيَ اللّهُ أَنْ يُجْرِيَ الأُمُورَ اِلاّ بِأَسْبابِها (بحارالأنوار، ج2، ص 90، باب 14، ح 14) یعنی ضمن این که چون با این نگاهی که این مادر دارد من اول آسیب را می گویم با این نگاهی که مادر به مفهوم قسمت دارند ظاهرا نه تنها برای همسر که برای دخترانشان این اتفاق دارد می افتد بلکه برای هیچ روزی نباید هیچ تلاشی بکنند بنشینیم تا ببینیم قسمت ما چه بیاید در خانه مان خودش در بزند آذوقه مان بیاید در خانه مان در بزند امکاناتی که لازم داریم بیاید در بزند شوهر برای دختر مان هم بیاید در خانه در بزند بدون این که ما اصلا تلاشی بکنیم دخترمان را معرفی بکنیم دخترمان را تربیت بکنیم با این که این دخترهای گل می گویند مادرشان خیلی قشنگ هم آخرش از مادر یاد کردند مادر خوب ساده و متدین و با ایمان اما برداشت ناقص از کلمه ی قسمت دارد. اراده ی همه ی عالم دست خداست اما اگر خدا قرار بود همه ی کارها را خودش بکند پس چرا ما انسان ها را با اراده خلق کرده؟ حالا که به ما اراده داده آیا ارده ی ما در عرض اراده ی خداست یعنی می تواند با خدا بجنگد؟ نخیر در طول اراده ی خدا است یعنی چه؟ این آیه ی قرآن را بارها تلاوت کردیم «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا» (انسان/ 3) خدا اسباب را گذاشته هم اسباب هدایت را هم اسباب ضلالت و گمراهی را گفته هر کس از این اسباب استفاده بکند این قسمت ها سر راهش است این قسمت ها در دنیا و این قسمت ها در آخرت. این نتایج در واقع. هر کس از اسباب ضلالت استفاده بکند با ارده ی خودش که من خدا داده ام ای قسمت ها سر راهش است هم در دنیا و هم در آخرت. جالبش این است که خدا خیلی قشنگ گفته «نُّمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ» (إسراء/ 20) در هر جاده ای قرار بگیرید من کمک می کنم کمک هم به معنای اسباب را تهیه کردن است اگر می خواهیم مفهوم درست قسمت را بفهمیم این است که بارها گفتیم سه کار را باید بکنیم برای این که مفهوم قسمت و بندگی خدا را بفهمیم قسمت و بندگی خدا با این که عالم اسباب و مسببات است هیچ منافاتی ندارد یک این که برای هر هدفی آن چیزی که تکلیف خودمان است بشناسیم الآن این مادر سه دختر دارد تکلیفش این است که دخترانش را با حیا و عفت و با لیاقت تربیت بکند با لیاقت و با دیانت تربیت بکند تکلیف دومش این است که این جنس به این خوبی ببخشید از این تعابیر استفاده می کنم این مطاع به این قشنگی و خوبی و پاکی را تربیت کرده اعلام بکند معرفی بکند کاری که دخترها دارند می گویند در اقوام ما دارد انجام می شود کار خوبی می کنند دختر کنار مادرش می رود ولی تعریف غیر واقعی نکند همان که هست تعریف بکند و خدای نکرده اگر دختر من بی لیاقت باشد من همه جا بروم بگویم این از هر انگشتش یک هنر می بارد خدای نکرده بداخلاق باشد بروم بگویم اصلا در اخلاق نمره اش بیست است مجسمه ی اخلاق است خدای نکرده دختر من نعوذ بالله بی حیا باشد بروم بگویم این اصلا یک پارچه حیا و عفت است این قطعا خلاف را انجام داده پس بچه مان را خوب تربیت بکنیم خوب هم معرفی بکنیم هر خواستگاری هم آمد او را هم باز فقط به ظاهرش نگاه نکنیم به دیانت و لیاقت و طهارت خودش و خانواده اش دقت بکنیم سه از این جا به بعد دعا بکنیم صدقه بدهیم توکل بکنیم چهار قل و آیت الکرسی هم بخوانیم «أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ» (غافر/ 44) بگوییم بعد بگوییم خدا سهم خودم را انجام دادم سهم خودم هم آن نیست که هر چه به دلم آمد آن چیزی که خدا گفته به اراده ی خودت است انجام بده که تربیت است و اعلام است و دقت است در خواستگار سه و دعا است و عوامل معنوی این ها را که انجام دادی حالا واگذار کن به خدا حالا آن چیزی که قسمت خداست و مسیر را هم درست انتخاب کردی می آید اما اگر تربیت نکردم درست هم تبلیغ نکردم توسلات هم نداشتم سه دقت هم در خواستگار نکردم چهار اگرخدای نکرده یک فرد معتاد نصیب دخترم شد آن هم قسمت است پس قسمت همان چیزی است که من راهش را بر اساس آموزه های دینی انتخاب می کنم و خدا سر راه من قرار می دهد نتیجه ی کار ما است. سوال این است که آیا مادر ما هیچ اعلامی نسبت به تربیت فرزندانش نمی کند و ما را از هر آفتاب مهتابی دور نگه می دارد هیچ جا نمی گذارد بفهمند دختران ما تربیت شدیم و آماده ی ازدواجیم این درست است؟ این مطابق قسمت است؟ جواب: نخیر این معنا برداشت درست از معنای قسمت نیست برداشت درست از معنای قسمت این است که آن چه که به اراده ی من خدا گذاشته در رزق و روزی دیگر هم همین است در کار و کاسبی تلاش بکن تلاش حلال بکن انصاف داشته باش زمان تلاش مکان تلاش نوع تلاش همه را رعایت بکن بقیه را بکن خدایا دست تو.
شریعتی: نمونه ی مشابه را در فرمول های کنکور گفته بودید.
حاج آقای ماندگاری: بله سال های اولی که محضر بینندگان عزیز بودیم گفت با توکل زانوی اشتر ببند نه که ولش کن ما باید آن چه که مامور هستیم آن چه هم که باز باید واگذار کنیم خدا انجام بدهد این را بارها گفتیم ما تکلیفمان را انجام بدهیم خدا تکلیفش را قشنگ انجام می دهد پس مراقب باشیم بینندگان عزیز مراقب باشند برداشت غلط از قسمت نداشته باشیم تنبلی هایمان را به پای قسمت نگذاریم بی اطلاعی هایمان را به پای قسمت نگذاریم بی برنامگی هایمان را ببخشید حتی می خواهم یک کم گزنده بگویم بی عرضگی هایمان را به پای قسمت نگذاریم نقص هایمان را به پای قسمت نگذاریم کسی هیچ تلاشی در کسب رزق و روزی اش نکرده فقیر شده این هم قسمت ما است مثل این که خدا ما را دوست ندارد این حرف ها چیست؟ الآن این خانم در همین موضوع تکلیفش این است تربیت دختران دوم اعلان این تربیت همان طور که هست این جنس آماده شده این گل آماده شده اعلان کند من این گل به این قشنگی را تربیت کردم تحقیق و دقت در خواستگار و دعا ها بکند بقیه اش را واگذار بکند این طور یعنی ما تابع قسمت هستیم این نگاه غلط و ناقص نسبت به قسمت در ازدواج ها در کسب رزق و روزی در انتخاب شغل ها حتی درس نخوانده مثال کنکور هم آوردید نزدیک هم هستیم دعا می کنیم برای پشت کنکوری ها درس نخوانده بیست روز مانده به کنکور می خواهد درس بخواند بعضی ها یک سال است دارند درس می خوانند تکلیفش را انجام نداده قبول نشد آقا ما دعای توسل خواندیم زیارت عاشورا خواندیم صدقه دادیم چهار قل را هم خواندیم مثل این که قسمت ما نبود قبول شویم اگر همه ی تکالیفمان را انجام دادم و نتیجه آن طور که می خواستم شد تازه بگویم من هنوز کوتاهی کردم خدا لطف به ما کرد کم ما را با کرم خودش جبران کرد کم تلاش کردیم زیاد می خواهیم اگر قرار باشد این طوری باشد پس خدا ما را برای چه خلق کرده؟ در ازدواج فرزندانمان در کنکور در انتخاب شغل در کسب رزق و روزی که مشابه این موردی است که این سه دختر بزرگوار اشاره فرمودند برداشت غلط از قسمت نکنیم به پای دین نگذاریم دین تکلیف ما را کاملا روشن کرده تکلیف خدا هم روشن است.
شریعتی: عمدتا اشکال آن جایی به وجود می آید که تکلیفمان را نمی شناسیم و اگر هم شناختیم تلاش نمی کنیم.
حاج آقای ماندگاری: شناخت تکلیف تلاش دعا و واگذاری به خدا این ها را که انجام دادیم آن چه که نصیب می شود قسمت همین مسیری است که ما آمدیم هر جا کوتاهی کردی از قسمتت کم و زیاد می شود هر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری ما کم در تلاشمان تلاش کردیم قسمت مان یک ذره اش کم است.
شریعتی: خیلی ممنون. این سوال را به تناسب این ایام برای ما فرستادند سلام من ذکر استغفار را زیاد می گفتم تا وقتی که این روایت را در نهج البلاغه دیدم که امام علی علیه السلام کسی را به خاطر گفتن این ذکر بدون انجام مراحل توبه ی واقعی نکوهش کرده اند از آن به بعد من می ترسم استغفار بکنم.
حاج آقای ماندگاری: ما تشکر می کنیم از این عزیزی که خودشان می روند سراغ روایات ولی من یک سوال می کنم از این عزیز شما اگر می شود جواب بدهید چند روز است در ماه رجب الآن هفدهم ماه رجب هستیم این همه در ماه رجب داریم از قول انبیاء اولیاء علماء صالحان اهل معرفت آسید علی آقای قاضی علامه طباطبائی امام و همه ی همه داریم می گوییم به قول ما پنجاه صفحه در مفاتیح ذکر ماه رجب را می گوید عمده ی ذکر ماه رجب استغفار است این همه بزرگان دین این روایت را ندیده بودند؟ پس اولین نکته ای که به این عزیز و همه ی عزیزانی که یک کاری را داشتند می کردند یک مطلبی را شنیدند یک دفعه یک روایت یک جمله مخالف آن چه که تا به حال می دیدند می بینند می خواهند اصل را اصلا بگذارند کنار با این بزرگان عرض می کنم به این عزیزان عرض می کنم که احتمال نمی دهیم این یک عدد دیدن نگاه گزینشی ما را دارد به این مشکل وادار می کند؟ این یک روایت است از صد ها روایت دیگر که احتمال بدهم آن بزرگانی که ما را توصیه به استغفار در ماه رجب خصوصا و در همه ی ایام عموما کرده اند پس احتمال بدهم این روایتی که من مخالف آن ها می بینم این یک سرّی دارد یک تفسیری دارد نکته اش ضمن این که این نکته دارد یک نکته ی بالاتر از این می خواهم بگویم ما بنا نیست خودمان هر روایتی را گرفتیم شخصی معنا کنیم باید بدهیم به یک عالم دین که این روایت را من حس کردم با روایاتی که دارند در رسانه منبر ها می گویند یک مقدار من متفاوت دیدم می شود برایم توضیح بدهید نه این که با یک روایت رفتارم را عوض بکنم این مطلب اول. که مثلا در رابطه های دیگر داریم در رابطه با زیارت با استغفار حتی کارهای مستحب انواع و اقسام بارها شده پیش آمده آقا این روایت چه می گوید؟ ببخشید احتمال بدهید ما هم این روایت را دیده ایم بیایید بپرسید و این سیره را یاد بگیریم که ما قرار نیست به صورت تک تک روایات سراغ این ها برویم اگر هم به آن ها برخورد کردیم ببریم سراغ عالم دین این روایت را این آیه را حتی بگذارید کنار آیات دیگر و روایات دیگر معنای جمعش را به من بدهید این یک حالا جمع این روایت با آن ها چیست؟ امیرالمومنین آن روایتی که ایشان خوانده احتمال بدهند ما هم خوانده ایم آن شخصی که حضرت تند برخورد کردند او از قرائن روایت و از تصریح خود حضرت بر می آید که لحظه ای که داشت استغفار می کرد تصمیم به ترک گناه نداشت یعنی به قول ما داشت از پوشش استغفار برای نیت های پلید خودش استفاده می کرد یعنی به تعبیر قرآن یک نمونه نفاق بود آن منافق بود حاج آقا پس من که می دانم الآن استغفار بکنم دو ساعت دیگر گناه می کنم دو روز دیگر گناه می کنم دو هفته ی دیگر گناه می کنم ماه رجب و شعبان و رمضان را حرمت نگه دارم بعد گناه می کنم من هم مثل او نیستم؟ نه من الآن می گویم استغفرالله ربی و اتوب الیه. اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ (اعمال ماه رجب) ولی قسمت می کنم همین لحظه ای که دارم استغفار می کنم این لحظه تصمیم به گناه ندارم این لحظه می گویم خدایا واقعا بد کردم به خودم. خودمانی غلط کردم من گناه کردم من بدی کردم من را ببخش. احتمال هم می دهم فردا دوباره گناه بکنم لذا بعضی از بزرگان می گویند این طوری دعا کنید خدایا گناهان گذشته گناهان حال گناهانی که احتمالا در آینده انجام دهیم ببخش به کرم خودت ولی در لحظه ای که دارم استغفار می کنم بنای تداوم گناه را ندارم. من یک روایت می خوانم که استغفار یعنی استحمام هم وزن هم است کسی که لحظه ای در زیر دوش دارد خودش را تر و تمیز می شورد صابون می زند کیسه می زد آن لحظه که نمی گوید من همین الآن دوباره می خواهم چرک شوم ولی قطعا یک هفته ی دیگر چرک می شود. معصوم علیه السلام می فرماید .َتَّطَروا بِالاِستِغفَار (بحارالانوار، ج6، ص22)
من می خواهم این روایت را تنزیل بکنم ما می خواهیم برویم مهمانی یک مقدار هوا گرم است باید استحمام بکنم بوی عرق می دهم ولی فرصت حمام رفتن را ندارم ادکلن را برمی دارم یک کم خودم را عطر می زنم این معنا و مفهومش این نیست که من قائل نیستم من حمام نباید بروم من باید حمام بروم ولی چون الآن فرصت حمام رفتن را ندارم در این مجلس بروم آبرویم می رود یک عطر به خودم بزنم حضرت می فرماید لَا تَفضَحَّنَّکُم َروایِحَ الُّذنُوب (همان)
بوی بد گناه آبرویتان را نبرد خیلی قشنگ است خودتان را معطر کنید عطر بزنید فضا را با استغفار معطر کنید ببخشید بوی گند گناه اذیتتان نکند یعنی من اعتقاد دارم گناه بد است اعتقاد دارم باید پاک شوم بروم استحمام حال توبه باید من را بشورد ولی الآن وقتش را ندارم اعتقاد هم دارم نباید دیگر آلوده شوم استغفار می کنم. یک خاطره ای را یک موقع از آقای بهجت رحمت الله علیه گفتیم که جوانی به ایشان گفت گناه می کنم حضرت آقا می فرمودند گناه را نکن ترک کن آخرش که حریفش نشد ترک گناه بکند گفتند حالا اگر نمی توانی گناه را ترک کنی استغفار را ترک نکن چون گناه می کنی بوی گند گناه روحت را متعفن می کند یک کم عطر استغفار بزن بوی گند گناه هم خودت را کمتر اذیت بکند هم دیگران را پس ما دو نکته ی اساسی گفتیم سوال این است که آِیا روایتی که امیرالمومنین فرمودند توبیخ کردند شخصی که دارد می گوید استغفرالله ربی و اتوب الیه با این که ما این همه داریم توصیه به استغفار می کنیم منافات دارد جواب نه مراقب باشید هر وقت از این روایات دیدید نگاه گزینشی نکنید زود بروید پیش عالم دین بگویید جمع این روایات چه می شود جمع این روایات اگر ما را به عنوان نیمچه کارشناس قبول دارند این است که آن آدم تصمیم به ترک گناه تصمیم به استحمام و پاکی نداشت از استغفار منافقانه به عنوان پوشش استفاده می کرد ولی من و شما لحظه ای که داریم استغفار می کنیم تصمیم داریم گناه را ترک کنیم می دانیم گناه بد است با استغفار داریم خودمان را معطر می کنیم تا بوی گند گناه اذیتمان نکند به عنوان تشکر از این عزیز همه مان با هم در ماه رجب که ماه استغفار است می گوییم استغفرالله و اسئله التوبه.
شریعتی: این جا شاید همان جایی است این بیت را شاید بارها شنیدیم که
توبه بر لب سبحه در کف دل پر از شوق گناه * * * معصیت را خنده می آید ز استغفار ما
حاج آقای ماندگاری: آن لحظه¬ی استغفار نباید دلم شوق گناه داشته باشد
شریعتی: این سوال را هم بشنویم بعد مشرف شویم محضر قرآن کریم. پرسیدند با سلام و خسته نباشید یکی از دوستانم خیلی خانم با حجاب و با وقاری هستند ایشان از هر لحاظ موارد اعتقادی را رعایت می کنند اما نمازشان را مرتب نمی خوانند وقتی از ایشان می پرسم چرا گه گاه می خوانی می گوید نماز باید از روی حس و حال باشد نماز را از روی عادت خواندن کاری است عبث و بیهوده.
حاج آقای ماندگاری: متاسفانه در جامعه¬ی ما دارد نمونه هایش زیاد می شود مثلا طرف می گوید من هفته ای یک بار نماز می خوانم نشان می دهد نماز با حالی دارد می خواند آن هایی که مثل من نماز دست و پا شکسته می خوانند می گویند ما هم یک هفته را رها کنیم هر وقت حس و حالش را داشتیم یک نماز با حال بخوانیم ولی من به ایشان بر اساس آموزه های دینی می گویم که یقین بدانند این یکی از شگردهای شیطان است من از شما سوال می کنم ما باید عبدالله باشیم یا عبدالحال؟ چون گاهی وقت ها اصلا حال نمی آید خدا گفته بخوان این کلیپ حضرت آیت الله عظمی بهجت امروز دو بار نام بزرگوار را بردیم خدا با اولیاء خودشان هم نشین گردانده بالاتر ببرد ایشان خیلی ساده به مخاطبان می گویند همین نمازی که دارید می خوانید همین نماز را بخوان پله پله تو را بالا می برد همین را رها نکن ایشان تعبیرشان این است می فرمایند روایات این را می گوید همین نماز ما را مرحله به مرحله قدم به قدم به آن نماز با حال و به آن نمازی که معراج است می برد همین نماز. این را رها نکن چون این مال سطح اول من است من کلاس اول هستم هنوز ابتدایی هستم کلاس ابتدایی که حال دانشگاه را ندارد با همان حالش. یا یکی دیگر از بزرگان فرمود همان نماز های شکسته بسته ی ما گم شده های دنیایمان در آن پیدا می شود اگر با حال می شد دیگر چه خبر می شد این را رها نکن چون یکی از شگردهای شیطان این است این دوام و اتصال را قطع بکند آن خانم یا آقایی که می گوید گه گاهی چون این حال همیشه نیست اصلا در روایت از امام صادق سلام الله علیه داریم گاهی وقت ها حال ما پر است گاهی وقت ها نیم حال گاهی وقت ها کم حال گاهی وقت ها بی حال هستیم حضرت فرمودند اگر همیشه پر حال باشید خیلی وضعتان خوب است دل و روح هم اقبال و ادبار دارد حالت های مختلفی دارد یک بار حاج آقای میرباقری روایاتش را می خواندند و برای مردم توضیح می دادند حالت های مختلف قلب و دل و روح را بیان می کردند من مکلف هستم خدا به من گفته اصلا معذرت می خواهم من یک مسئله ی شرعی می گویم کسی که دارد غرق می شود حال نماز خواندن دارد؟ ولی تکلیف دارد. تازه ما یک جا گفتیم گفت حاج آقا شوخی می کنی گفتند نمازش چیست؟ هر کسی یک چیزی گفت گفتم در روایت داریم کسی که دارد غرق می شود اگر آن لحظه متوجه شد که من نمازم را نخواندم و دارم غرق می شوم این جا که رو به قبله و رکوع و سجود بروم الله اکبر نماز او است اگر یادش نباشد که هیچ. این نماز حال دارد؟ ولی وظیفه اش است مسافر که نمازش شکسته است در قرآن در روایات در فتوای علما است یک علتش این است ما هنوز همه ی علت هایش را نمی دانیم این است که مسافر حال خیلی ایستادن را ندارد این نماز با حال می تواند بخواند؟ هواپیما قطار اتوبوس دارد می رود بوق هم می زنند دو رکعتی بخوان توحید را نخوان اصلا آخر وقت شده من نماز ظهر را نمی رسم عصر را می رسم می گوید توحید را نکن قنوت نخوان تسبیحات را یک بار بگو باید بخوانم چون عبدالله ام من در نماز باید عبدالله باشم همان که خدا گفته بخوان حالش را هم به تو می دهد قدم به قدم در روزه باید عبدالله باشم لذا این در روزه هم دارد خودش را نشان می دهد در آستانه ی ماه رمضان هستیم من به دلم نمی آید که این روزه را بخورم خدایی که گفته بگیر همان گفته بخور تو باید عبدالله باشی در وضو می شود با یک لیوان آب وضو گرفت به دلم نمی چسبد تو باید عبدالله باشی همان را که گفته عمل کن با سه کیلو آب می توانی غسل بکنی ای آقا با این مقدار نمی شود غسل کرد تو باید عبدالله باشی البته شوخی امام دارند می فرمایند آب چون مفت و مجانی است اسراف می کنند یک ساعت زیر دوش می ایستند می گویند به دلم نچسبید یکی دو بار وضو می گیرند غسل می کنند آیا شده دو بار خمس بدهند بگویند دفعه ی اول به دلم نچسبید اگر سراغ پیدا کردید به من آدرسش را بدهید احوالش را بپرسم پس سوال این است آیا کسی که خط در میان پنج شش خط در میان نماز می خواند به بهانه ای که می خواهم نماز با حال بخوانم این کارش درست است یا ما که مرتب داریم صبح و ظهر و شب می خوانیم مثل آن هم شاید بیشتر از آن نماز با حال داشته باشیم ولی کلی هم نماز بی حال هم داریم قطعا نماز شما بر طبق تکلیف الهی است ولی او بر طبق تکلیف دل است او دارد دلی می خواند شما دارید دینی می خوانید اگر قرار است پیرو دین باشیم همان کاری که شما می کنید درست است آن خانمی که می گوید اگر من حال داشته باشم در مورد غذا هم همین کار را بکنیم خیلی از ما بعضی وقت ها حال غذا خوردن نداریم اما قدیمی ها می گفتند یک لقمه برای رگ عشا بخور با این که اصلا حال نداشتم لقمه در دهانم می ماند ولی می دانم تکلیف جسم ام و سلامتم است باید بخورم خیلی وقت ها برای دارو ها ما حالش را نداریم ولی تکلیف ما است حالا نکته ی دوم این سوال این است که چه کار کنیم حال در نماز پیدا کنیم توصیه ها چندین بار در همین برنامه گفته شده در منابر گفته شده در برنامه های دیگر گفته شده سه چهار توصیه ای که مربوط به فیزیک ما است یعنی خیلی ربطی به درون ندارد چون بعضی وقت ها بعضی ها می خواهند خودشان را اذیت بکنند فشار بیاورند تا با حال باشد نه یک سری آدابی که برای همه شدنی است وضوی مرتب بگیرم این را همه می توانند وضو را با طمانینه بگیرد واقعا بعضی از عزیزان را دیدیم دم سرویس بهداشتی که قرار می گیرند وضوی تندی می گیرند اگر دعاها را بلد نیست صلوات بفرستد به فارسی بگوید خدایا صورت من را در قیامت سفید بگردان سیاه بگردان نامه ی عمل من را به دست راستم بده نامه ی عملم را به دست چپم نده من را دست به گردن وارد محشر نکن از فرق سر تا نوک پا به من برکت بده پای راست من را در صراط ملغزان همین ها را بگویند یک وضوی با آرامش حال می آورد برای نماز دوم این که اذان و اقامه را بگویند مردم دست کم گرفتند اذان و اقامه را بارها گفتیم وقتی شما اذان و اقامه بگویید تنهایی هم باشید چندین صف از ملائکه پشت سر شما می ایستند نماز ما تا می گوییم صف فکر می کنیم صف ده نفره ی مسجد محل است طول این صف را نگفتند در روایات چند هزار چند صد هزار چند میلیون نمی دانم ولی دست کم نگیرم اذان و اقامه ای که سر تا پایش دو دقیقه ای می شود.
شریعتی: خدا رحمت کند حاج آقا مهندسی در مورد حال در نماز از ایشان پرسیدم ایشان خیلی تاکید داشتند روی اذان و اقامه.
حاج آقای ماندگاری: شکستن نماز حرام است گناه است ولی می گویند اگر اقامه یادت رفت می توانی نماز را بشکنی اقامه را بخوانی سوم مکان نمازت مکان شلوغی نباشد سه کار است یکی وضوی با آرامش حال می آورد چون آن بنده خدا منتظر یک حال کاذب است شاید شیطان بدهد چون کار شیطان جا به جا کردن اصل و فرع و اولویت ها است پس حواسمان باشد وضوی با آرامش حال می آورد اذان و اقامه حال می آورد مکان خلوت هم حال می آورد یک مکان پاک و مناسب برای نماز داشته باشم.
شریعتی: این مقدمات نماز را جدی بگیریم.
حاج آقای ماندگاری: بله و الا شیطان برای ما جا به جا می کند یکی از جا به جایی ها را حیفم می آید نگویم چون سوال سوال قشنگی است جا به جایی خواب با بیداری است طرف دو نامحرم دارد با هم دیگر رابطه برقرار می کنند خوشم نمی آید نوعش را بگویم می گویم چرا می گوید امام رضا در خواب گفته هم به من هم به ایشان اگر این رابطه را داشته باشید خوب می شوید امام رضا در بیداری گفته با هم رابطه نداشته باشید در خواب می گوید رابطه داشته باشید این جا به جا کردن شیطان است دختر خانمی می گوید امام رضا یا حضرت زهرا یا حضرت عباس در خواب به من گفتند منتظر فلان خواستگار باش این همه اولیا انبیا علما در بیداری گفتند این طور خواستگار را منتظر باش یک نفر معلوم نیست چه چهره ای داشته فرض کنیم همان باشد این ها می آیند در خواب خلاف نسخه ی بیداری شان را بگویند؟ احتمال بدهیم شگرد شیطان است جا به جا کردن اولویت هم شگرد شیطان است که هر وقت حال داشتی نماز بخوان قرآن بخوان هر وقت حال داشتی دعای کمیل ندبه اگر حال داشتی نخوانید صبح جمعه می گویند حاج آقا خودتان گفتید حال نداشتید نخوانید بله ما گفتیم حال نداشتید نگفتید ولی نگفتیم بی حال هم بودید ترک کنید تا صورت مسئله را پاک بکنید.
شریعتی: خیلی ممنون یک سوال دیگر است بعد از تلاوت قرآن یک آقا پسر دوازده ساله برای ما فرستادند هم در مورد نماز والدین برای فرزندان همین طور نماز فرزندان برای والدین در بخش بعدی گفتگو خواهیم کرد آدرس غرفه ی نمایشگاه بین المللی کتاب را هم خواهم گفت. صفحه ی 438 قرار امروز اهالی خوب سمت خداست آیات 31 ام تا 38 ام سوره ی مبارکه ی فاطر در سمت خدای امروز تلاوت می شود. لحظه لحظه ی زندگی مان منور به نور قرآن باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّـهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿٣١﴾ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّـهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿٣٢﴾ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿٣٣﴾ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ ﴿٣٤﴾ الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ ﴿٣٥﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُم مِّنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ ﴿٣٦﴾ وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ﴿٣٧﴾ إِنَّ اللَّـهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿٣٨﴾
ترجمه:
و آنچه از کتاب به تو وحی کرده ایم، همان حق است، [و] تصدیق کننده [کتاب هایی که] پیش از آن بوده است؛ یقیناً خدا به بندگانش آگاه و بیناست. (۳۱) سپس این کتاب را به کسانی از بندگانمان که برگزیدیم به میراث دادیم؛ پس برخی از آنان [در ترک عمل به کتاب] ستمکار بر خویش اند، و برخی از آنان میانه رو، و برخی از آنان به اذن خدا در کارهای خیر [بر دیگران] پیشی می گیرند، این است آن فضل بزرگ. (۳۲) [پاداششان] بهشت های جاودانه ای [است] که در آنها درآیند، در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آرایش می شوند، و لباسشان در آنجا حریر است. (۳۳) و می گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که اندوه را از ما برطرف کرد؛ بی تردید پروردگارمان بسیارآمرزنده و عطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک است. (۳۴) همان که از فضلش ما را در این سرای جاودان جای داد، که در آن هیچ رنجی و هیچ سستی و افسردگی به ما نمی رسد. (۳۵) و برای کافران آتش دوزخ است، نه فرمان مرگشان صادر می شود که بمیرند، و نه عذاب از آنان سبک می شود؛ این گونه هر کفران کننده ای را کیفر می دهیم. (۳۶) و آنان در آنجا شیون و فریاد می زنند: پروردگارا! ما را بیرون بیاور تا کار شایسته انجام دهیم غیر آنچه انجام می دادیم. [می گویم:] آیا شما را چندان عمر ندادیم که هر کس می خواست در آن مقدار عمر متذکّر شود، متذکّر می شد؛ و [آیا] بیم دهنده ای به سوی شما نیامد؟ پس بچشید که برای ستمکاران هیچ یاوری نیست. (۳۷) یقیناً خدا دانای غیب آسمان ها و زمین است و بی تردید به نیّات و اسرار سینه ها آگاه است. (۳۸)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: سلام می کنیم به امام رئوف امام رضا علیه السلام خیلی شاید تا پایان فرصت نداریم اشاره ی قرآنی را حاج آقا بفرمایند
حاج آقای ماندگاری: آیه ی 37 را با مدد از وجود نازنین امام رضا عرض می کنم ربن ا اخرجنا..نعمل مردم مواظب باشید روز قیامت مطابق آیات و روایات است نه مطابق خواب هایمان یک وقت نرویم ببینیم خلاف خواب هایمان بگوییم فکر می کردیم چیز دیگری است برگردانید می خواهیم کار دیگری بکنیم چون بعضی ها می گویند فلانی حجابش را رعایت نمی کند نماز نمی خواند مشروب می خواند فلان کار فسق و فجور را انجام می دهد ولی همه اش خواب می بیند مکه کربلا همه هم دارند با او مصاحفه می کنند این جا می گوید قیامت مطابق خواب نیست آیات قرآن می گوید مشروب بی نمازی بی حجابی خلاف است این ها جنهم است با خواب معیار درست نکنیم که خواب در مکتب ما اصلا حجت نیست مگر اولیاء خدا با شرایط آن هم مال من و امثال من نیست خیلی دل به آن نبندیم و معمولا هم می گویند خواب بر آن کسی که خواب می بیند پیام دارد نه برای دیگران من حق ندارم با آن کاسبی بکنم و برای دیگران خط و نشانی را ترسیم بکنم.
شریعتی: خیلی ممنون آن نماز والدین برای فرزندان که شما در جلسه گذشته اشاره کردید خیلی مورد استقبال دوستان قرار گرفت دوست داشتند از زبان شما بشنوند.
حاج آقای ماندگاری: امام صادق فرمودند من این نماز را هر شب برای فرزندانم را می خوانم دو رکعت مثل نماز صبح رکعت او بعد از حمد سوره ی قدر رکعت دوم بعد از حمد سوره ی کوثر هر شب بخوانیم نماز فرزندان برای والدین که در حاشیه اش است.
شریعتی: در ارمغان سمت خدا دستوراتی که در برنامه ی سمت خدا از زبان کارشناسان شنیدیم در این ارمغان سمت خدا موجود است حتی حرز امام جواد که اشاره کرده بدید در این ارمغان سمت خدا است از کار به هنگام خواب نماز شب و نماز جعفر طیار و ذکر یونسیه می توانید تهیه بکنید در نمایشگاه بین المللی کتاب عرضه می شود محل برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب مصلای امام خمینی شبستان اصلی راهروی 20 غرفه ی 28 غرفه ی شبکه سه و برنامه ی سمت خدا است محصولات فرهنگی ارائه می شود آقا پسر دوازده ساله پیام دادند سلامی به همه ی دانش آموزان عزیز و نوجوانان گرانقدر می کنیم همین طور بینندگان خارج از کشور که از طریق شبکه ی جهانی جام جم دارند این برنامه را تماشا می کنند سلام من دوازده سالم است کلاس ششم هستم یکی از دانش آموزان کلاس ما درسش خیلی عالی است بعضی بچه ها حسودی هم می شود پیش من غیبتش را می کنند اما من دلم نمی خواهم بشنوم او هم مادرش فوت کرده و وقتی بچه ها اذیتش می کنند هیچ چیز نمی گوید حتی بعضی وقت ها خودم حسودی ام می شود خواهش می کنم پیام من را بخوانید.
حاج آقای ماندگاری: ما خوشحالیم از این سنین هم بیننده ی برنامه هستند وقت چون کم است خلاصه عرض می کنم ما یک حسادت داریم یک غبطه متاسفانه الآن فضای حسادت خیلی بیشتر از فضای غبطه دیده می شود طبیعتا وقتی فضای حسادت باشد ما به تعبیر خودمان حسادت یعنی نتوان ببین است یک نفر می گوید یک خانه ای تهیه کردم گوشه ی شهر چون نمی توانیم ببینیم می گوییم آن جا هم خانه است خریدی؟ به درد نمی خورد خانه خبرش را می دهند می زند در سرش لباس قشنگ ماشین است می زند در سرش این چه عروس چه داماد چه خانه ای است این چه چیزی است خریدی نمی توانیم ببینیم منفی بافی می کنیم و طرف را هم یک کاری می کنیم آن تازه فکر می کرد عجب خدا بهش لطف کرده می خواست شکر بکند با این منفی بافی ما و حسادت ما شکر را هم از او گرفتیم اما غبطه چیست؟ نقطه ی مقابلش است نقطه ی مثبت است سه برکت دارد غبطه بگوییم الحمدلله رب العالمین که خدا به او داده ما تا به حال فکر می کردیم از آن چه خدا به ما داده شکر بکنیم غبطه می گوید از آن چه خدا به دیگران داده خدا را شکر بکن گاهی وقت ها می گوییم خدایا شکر می کنم از این که به من سلامتی دادی نه بالاتر از این خدایا شکر می کنم از این که به آقای شریعتی: هم سلامتی دادی وقتی شما می آیی خبر از یک نعمت می دهی من سریع می گویم الحمدلله خدا به شما داده یعنی وقتی من مثبت دیدم کار شما و نعمتی که خدا به شما داده هم روحیه ی مثبت نگری در جامعه منتشر می شود هم شما را تشویق کردم به شکر می گویم من دارم به نعمتی که خدا به تو داده شکر می کنم تو خودت هم حتما باید به این نعمت شکر بکنی این آیه ی قرآن چقدر اتفاق می افت «لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ» (ابراهیم/ 7) ولی اگر حسادت کنم و «وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» (همان) می شود مواظب باشیم با منفی بافی مان نسبت به داده های خدا به دیگران هم آروز نکنیم که از او بگیرند هم او را از دایره ی شکر که لازمه ی بندگی خدا است بیرون نبریم و با مثبت نگری مان به داده های خدا به دیگران هم ما شکر کنیم به داده ی خدا به دیگران هم او را وادارکنیم به شکر که هر کس هر چه خریده خدا رحمت کند اموات شما را پدر ما می گفت هر چه آمدند به تو گفتم خریدم خوب خریدم بگو به به خیلی عالی است الهی شکر که خدا به تو توفیق داده این ماشین را خریدی خانه را خریدی این داماد این عروس گیرت آمده این امکانات این شکر حتی در کنکور در فلان رشته قبول شده می گوید این هم رشته است قبول شده بنده ی خدا کلی سعی و تلاش کرده اگر ما غبطه را به جای حسادت بگذاریم قول می دهم هم فضای جامعه مان قشنگ تر می شود خدا به ما هم می دهد وقتی از داده ی خدا به دیگران خوشحال شدیم خدا به ما می دهد به خاطر آن روایتی که وسط بحث گفتم استغفار کنیم از منفی نگری ها از حسادت ها یادمان نرود تُعَّطِرُوا بِالاِستِغفَار فضای روح خانه جامعه مان را با استغفار معطر کنیم تا بوی بد گناه اذیتمان نکند