94-02-23-حجت الاسلام و المسلمين ماندگاری - پرسش و پاسخ
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشها
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 94/02/23
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
هنوز اسیر سکوت تو اند زندانها * * * و پاد زهر نگاهت دل نگهبان ها
تو مثل یک نفس تازه حبس میگشتی * * * تویی که در نفست گم شدند طوفان ها
چه خلوت خوشی آرام زیر لب گفتی * * * و سجده کردی جای تمام انسان ها
نشد طلوع کنی تا تو را طواف کنند * * * تقیه کار شدند آفتاب گردان ها
تو یوسفی و مجازات یوسفی این است * * * چنین دهند گواهی تمام قرآنها
شریعتی: سلام میگویم به همهی شما خانمها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز آرزو میکنم در هر کجا که هستید ان شاء الله ایام به کامتان باشد خیلی خوشحالیم در این لحظات در کنار هم هستیم شب شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام را به شما دوستان عزیز و بزرگوار تسلیت میگویم. حاج آقا ماندگاری سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین من هم خدمت شما و همهی همکاران خوب این برنامه و همهی بینندگان عزیز عرض سلام و ادب و احترام دارم و شب سالگرد شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر سلام الله علیهما را به محضر ولی نعمتان ما امام رضا علیه السلام حضرت معصومه سلام الله علیها و حضرت احمد بن موسی الکاظم حرم سوم اهل بیت که عزیزان موسی بن جعفر هستند تسلیت میگوییم و به عنوان عرض تسلیت به ساحت مقدس امام زمان هم دعای سلامت حضرت را با هم تلاوت میکنیم اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیاً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک برای تسلای دل امام زمان صلواتی را هدیه میکنیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شریعتی: دوستان میدانند که در روزهای چهارشنبه حاج آقای ماندگاری این جا هستند که به بخشی از سوالات شما که از طریق پیامک و ایمیل به دست ما میرسد پاسخ بدهند یک سوال پیش روی من است میپرسم. با سلام خدمت آقای شریعتی و حاج آقای ماندگاری من جوانی هستم 29 ساله که حدود پنج سال پیش بر اثر یک سانحهی رانندگی دچار معلولیت شدم و دیگر توان راه رفتن هم ندارم متاسفانه با انجام چندین عمل جراحی هم بهبودی حاصل نشد ولی من هیچ وقت از فضل خدا نا امید نشدم و همیشه این باور را داشت که اگر قسمت من باشد دوباره شفا میگیرم و خوب میشوم و اگر هم نشد از خداوند ممنون هستم که چند سال توانستم سلامت جسمی داشته باشم و راه بروم ولی مشکل من این نیست که من توان راه رفتن ندارم بلکه مشکل من این است که حالا بعد از گذشت پنج سال هر وقت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به مادرم میگویم که میخواهم ازدواج بکنم قبول نمیکند و میگویند چه کسی حاضر است با یک جوان معلول ازدواج کند ایشان گلایه میکنند یعنی من که توان راه رفتن ندارم آقا حق ازدواج هم ندارم بعضی وقتها افکار مزاحم من را خیلی آزار میدهد و از این که با نگاهم گناه نکنم بیرون هم نمیروم خواهش میکنم راهنمایی بکنید.
حاج آقا ماندگاری: عذرخواهی میکنم از بینندگان دوست داشتیم در ایام شهادت امام کاظم علیه السلام پیرامون حضرت هم صحبت کنیم اما چون بحث ما پرسش و پاسخ است امیدواریم آن چه که خدا بر زبان ما جاری میکند که بنای ما هم بر این است کلمات خود پیغمبر و آل پیغمبر باشد و مرضی رضای این خاندان هم باشد ولی نعمت ما امام رضا است برای ما دعا بفرمایند ان شاء الله. نمونهای که این عزیز بیننده اشاره کردند نمونهای است که به تعبیر ما فراوانی اش کم نیست کسانی که در قصهی ازدواج و در زندگی شان بر حسب ظاهر یک نقصهایی دارند یکی مثل این عزیز نقص جسمی دارد یکی مثل دیگران نقص مالی دارند فقری دارند یک عده هم جایگاه اجتماعی دارند که مردم به دیدهی نقص به آن نگاه میکنند مثلا بارها شده شما در سوالها مطرح کردید دختر خانمی آقا پسری میگوید در ازدواج مشکل دارم چرا؟ چون خانوادهی ما کارگر و سطح پایین هستند من دو پاسخ را این جا اشاره میکنم. پاسخ اول این است که اگر نگاه ما در ابتلائات ما اتفاقا میخواهم بگویم ازدواج یک ابتلاء است چون تمام امور عالم یک ابتلاء است اگر نگاه ما در ابتلائات من جمله ازدواج بعضی از چیزها گفتم ابتلاء است لدّنیا مَحْفوفَةٌ بالبلاء (نهج البلاغه/خطبه266) همهی زندگی ابتلاء است ازدواج هم یک ابتلاء است اگر نگاه ما در ازدواج و همهی ابتلائات دیگر فقط نگاه زمینی باشد فقط دنیا را ببینیم فقط مادیت را ببینیم بله راست میگوید ایشان کسی سراغ کسی که معلول جسمی است نمیرود چه دختر چه پسر حالا ایشان آقا پسر 29 ساله بودند گفتند معلولیت دارند دختر خانمی هم هستند معلولیت دارند کسی سراغ اینها نمیرود کسی که سراغ کسانی که نقص دیگری هم دارند نمیرود نقص فقط معلولیت نیست سن بالا را هم بعضیها معلولیت میدانند یک ازدواج ناموفق را هم بعضیها یک نقص میدانند فقر را هم یک نقص میدانند اینها باید همه کنار گذاشته شوند و اینها بشوند جمع نا امیدان جامعه ناکامان جامعه ولی تعبیر خیلی قشنگی وجود نازنین امیرالمومنین سلام الله علیه دارند فرمودند پیغمبر اکرم صلوات الله علیه که مبعوث شدند چون در ایام بعثت وجود نازنین پیغمبر صلی الله علیه و آله هستیم آمدند نگاه ما را از نگاه زمینی به نگاه آسمانی تبدیل کردند خیلی قشنگ است یعنی شالودهی بعثت را امیرالمومنین تغییر نگاه مطرح میفرمایند چون بارها در همین برنامه گفتیم اگر نگاه ما به فقط در این دنیا زمینی و مادی باشد برای چه عبادت کنم؟ برای چه گناه نکنم برای چه کیف نکنم؟ برای چه خدمت بکنم؟ برای چه صدقه بدهم؟ برای چه خمس و زکات بدهم؟ برای چه جبهه بروم برای چه جهاد بکنم؟ برای کجا؟ چرا با یک آدم معلول ازدواج بکنم چرا با یک آدم فقیر با یک آدمی که جایگاه اجتماعی اش پایین است ازدواج بکند و با همین نگاه به خدیجه سلام الله علیها ایراد میگرفتند تو خانمی بودی با آن همه ثروت و جاه و جمال و جمال چرا رفتی با یک بچه یتیم ازدواج کردی چون همهی نگاهها زمینی بود اما اگر بنابر فلسفهی بعثت نگاه ما در ابتلائات مخصوصا ازدواج نگاه آسمانی باشد نگاه آسمانی یعنی چه؟ باور کنم پیوند زوجیتی که اتفاق میافتد چون ازدواج یک مسئلهی غریزی ما است در حیوانات هم است این پیوند زوجیتی که میخواهد اتفاق بیفتد میخواهد تداوم پیدا بکند در آخرت آن جا هم قرار است این ازدواج ادامه پیدا بکند یک خبر بنده بدهم جعفر طیار در این دنیا دست نداشت معلول بود ایشان روی ویلچر نشسته جعفر طیار دست نداشت اما آن جا هر کسی همسر جعفر طیار است شوهرش دو بال دارد ابا الفضل العباس سلام الله علیه دست ندارد ولی آن جا دو بال دارد در ازدواج با جانبازان عزیز هم ایام دفاع مقدس این قصه بود یک کسی که جانباز میشد شما دیدید خیلی از جانبازان را مردم در زندگی میبینند دو چشم ندارد چطور میخواهی با کسی که چشم ندارد دو دست ندارد پا ندارد چطور میخواهی ازدواج کنی با او اعصاب و روانش خراب است چرا با او ازدواج میکنی چرا داری جوانی ات را به پایش میریزی یک نگاه آسمانی یک باوری دارد میگوید این ازدواج دو بخش دارد بخش اولش که در دنیا است ابتلاء است ابتلاء هم سخت است بله با همسری که 35 سال با ویلچر زندگی کرده است و نشسته است ایشان پنج سال است جانبازان عزیز بعضی هایشان سی سال روی ویلچر نشسته اند روی تخت خوابیده سخت است ازدواج کردن نمیتوانید دنبال هم بدوید نمیتواند بچه را بغل کند بیندازد هوا آن کسی که چشم ندارد خیلی مشکلات دارد خانمی که معلولیت دارد خیلی مشکلات دارد آن کسی که مشکلش فقر است خیلی مشکلات دارد آن کسی که مشکلش سطوح اجتماعی پایین کارگر است خیلی مشکلات دارد وقتی نگاه عوض میشود میگویدای بابا آن پاداشی که قرار است در عالم آخرت بنا بر این ابتلاء بدهند حتما میارزد که بارها این معادله را گفتیم ایکس روی بی نهایت نسبتش صفر است ایکس سختی ازدواج با معلول است ایکس سختی زندگی با یک خانوادهی فقیر است با یک خانوادهی کارگر است چه دختر چه پسر این مشکلات وجود دارد نقصهای ظاهری است ولی پاداشش در آخرت بی نهایت است.
شریعتی: میتوانیم بگوییم یک جوری معامله است.
حاج آقا ماندگاری: ضمن این که این معامله پر سود است «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ» (صف/ 10) نگاهها اگر آسمانی شود این جواب اول جواب دوم این که ما ببینیم نقص از نگاه دین ما چه است؟ نقص از نگاه دین ما نقص جسمی نیست نقص مالی نیست نقص جایگاهی نیست نقص از نگاه دین ما بی دینی است آن کسی که بی دین است ناقص است با او ازدواج نکنم سراغش نرو چه دختر چه پسر آن بی حیایی و بد اخلاقی نقص است بی عرضگی نقص است معلولیت که نقص نیست یک امتحان است امتحان در امتحان است کل دنیا امتحان است از ایشان امتحان در امتحان از او گرفتند فقر یک امتحان است مشکلات اجتماعی یک امتحان است پس ما اگر پیام بعثت را خوب دریافت کرده باشیم نگاه ما از زمینی به آسمانی تبدیل شده باشد دو اتفاق خوب میافتد یک تمام این مسائل را ابتلاء میدانیم و یک معاملهی پر سود میدانیم دوم اصلا نگاه ما به نقص و کمال فرق میکند لذا خدیجه سلام الله علیها فهمید با چه وجود کاملی ازدواج میکند او دارد با انسان کامل ازدواج میکند ولو پدر ندارد حضرت عبدالله در قید حیات نیست مادر ندارد حضرت آمنه در قید حیات ندارد وجود نازنین پیامبر یک بچهی بی پدر و مادر است به تعبیر ما و نه موقعیت اجتماعی دارد نه پدر مادر دارد نه پول دارد اینها را خدیجه ندید حتی ما میخواهیم به حضرت خدیجه سلام الله علیها قبل از بعثت پیغمبر نگاهش عوض شده چون ازدواجشان قبل از بعثت بوده خوش به حال آنهایی که بعد از بعثت نگاهشان اصلاح شده باشد و اگر این اتفاق بیفتد ما معلولان کمی نداریم در جامعه هم آقایان هم خانمها در مراکز نگهداری معلولین که میرویم یک غصه شان همین است حالا من نمیدانم میتوانم این جمله را بگویم یا نه بعضی از معلولین در ورزش در کارهای دیگر مدالهایی آوردند با آنها زود میروند معاملهی ازدواج میکنند میگویم شاید آن معامله خیلی شیرین نباشد باز هم نگاهش نگاه دنیایی است به آن مدال نگاه کردند ان شاء الله این طور نباشد اما اگر باور کردم پس دو جواب سوال این است که چرا معلول اجازهی ازدواج ندارد چرا مادرش آستین برایش بالا نمیزنی؟ چرا پدر آستین برایش نمیزنی؟ هیچ اشکال ندارد بروید سراغ دختر خانمی هم که او هم یک معلولیت داشته باشد ولی معلولیت با این مکمل هم باشد هم دیگر را تکمیل بکنند او هم معلولیتش نقص نیست او هم معلولیتش نقص نیست مخصوصا این آقا با این همه کمالات میگوید بیرون نمیروم تا خدای نکرده به گناه نیفتم پس نگاه ما به نقص و کمال باید با دین عوض شود نگاه ما با ابتلائات باید با در نظر گرفتن آخرت معامله شود معاملهی با خدا معاملهی پر سودی است.
شریعتی: ضمن این که این نقصهایی که به ظاهر یا حقیقتا نقص است آن طرف جبران میشود.
حاج آقا ماندگاری: قطعا این طور است فضل خدا این است چون خدا به این نعمت سلامتی را نداده یا از او گرفته آن جا قاعده این است هر کس بامش بیش برفش بیشتر لذا در بعضی روایات داریم فقرا را از صف حساب و کتاب میآورند بیرون خیلی سریع تر سوال میشود چرا سریع تر میگویند اینها امکاناتی که به اینها داده بودیم کمتر بوده چون «لَا يُكَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا» (طلاق/ 7) آن مَا آتَا اینها کمتر بوده حساب کتابشان کمتر و سریع تر است حتی این قدر سریع انجام میشود که بعضیها فکر میکنند اینها بی حساب کتاب دارند میروند به بهشت این از فضل الهی است که آن جا جبران میکند همان نگاه آخرتی یک نگاه دینی دو میتواند این قشر محترم را در جامعه محترم تر بکند در چشمها بیاورد کمالاتشان را ببینیم نه نقصها را من یک خاطرهای را یک جا در پیامکها میدیدم یک جایی بود یک آدم را آدرس میداد که آن آقایی که این قدر اخلاقش خوب است میگفت یادم نمیآید آن آقایی که هنرمند است یادم نمیآید آن آقایی که این قدر مهربان است یادم نمیآید بعد گفت آن آقایی که روی ویلچر مینشیند گفت بله یادم آمد بعد میگوید به خودم تلنگر زدم این آقا کمالاتش را دیده بود من نقصش را دیده بودیم بیاییم در ارتباطاتمان کمالات را ببینیم و نگاهمان را آسمانی بکنیم باور کنید خدیجه وار سراغ مشکل دارها میروند آنهایی که ظاهرا مشکل دارند.
شریعتی: و آنهایی که دنبال کاسبی پر سود هستند.
حاج آقا ماندگاری: بله ما ذاتا سود طلب هستیم سودی که خدا در این ابتلاء و معامله گذاشته اصلا قابل مقایسه با سختی این ابتلاء نیست عرض کردم این ابتلاء سخت است هر کس نمیداند بداند از همسران بزرگوار جانبازان که واقعا در قصهی ایثار نمونه اند.
شریعتی: مشتاقانه با شوق این کار را انجام میدهند چون متوجه این معاملهی پر سود هستند.
حاج آقا ماندگاری: همسر جانبازی را سراغ دارم جفت پای همسر بزرگوارشان قطع است نمیدانم خدا چقدر این خانواده را دوست داشته یک فرزند معلول هم به این خانواده گذاشته این مادر فداکار هم واقعا یک یار فداکار برای همسرش است هم یک یار فداکار برای دخترش است یک بار هم از این بانوی فداکار نه دیده شده نه شنیده شده که گلایه بکند چون کاملا شاداب است به این معاملهای که با خدا کرده اصلا احساس خسارت نمیکند این ازدواجها نیش هم دارد حواسشان باشد تعارف نداریم هم چنان آنهایی که به آنهایی که با جانبازان ازدواج کردند نیش زدند بعضی از نادانها و کم فکرها به اینها نیش خواهند زد ئه چه ات کم بود چرا این طور ازدواج کردی ولی باید طرف این قدر محکم باشد بگوید من نگاهم مثل شما نیست من به کمالاتش نگاه کردم من به معاملهی با خدا و معاملهی آخرتی نگاه کردم و اتفاق قشنگی میافتد.
شریعتی: ان شاء الله خیلی ممنون برویم سراغ سوال بعدی با عرض سلام خدمت سمت خداییهای عزیز و حاج آقا ماندگاری موضوعی به شدت فکرم را درگیر خودش کرده و به نتیجه نمیرسم مگر در روایات نداریم که نماز انسان را از فحشا و منکر حفظ میکند پس چرا در مورد من و آدمهایی مثل من صدق نمیکند چرا نماز من باعث نمیشود که گناه نکنم چرا مانع این نمیشود که غیبت نکنم ایشان این طوری ادامه میدهند که الآن در ماه رجب هستیم و کلی آداب نوشتند برای این ماه که این نماز چنین میکند آن دعا چنان ولی وقتی نماز واجب که میخوانم من را نجات نمیدهد چه فایدهای دارد که همهی آداب را انجام بدهی ولی باز وقت گناهی مثل غیبت که میشود خدا و قیامت و حق الناس همه یادت برود و یا خیلی راحت در مورد آدمها قضاوت بکنی و هزار مثال دیگر من واقعا خسته شدم و نمیدانم باید چه کار کنم شاید تنها کار خوبی که انجام میدهم این است که حجابم را رعایت میکنم و سعی میکنم در خانه برای شوهرم خوب همسری باشم میدانم ممکن است الآن بفرمایید که اینها خودشان خیلی مهم است اما فکر من این است که با یک گناهی مثل غیبت همهی اینها نابود میشود و این من را دارد خسته میکند ارادهی ترک گناه را ندارم هزار بار گفتم دیگر این آخرین بار است اما هیچ وقت آخرین بار نبود از عاقبتم میترسم که ختم به خیر نشود ایشان میگویند احتمالا الآن بینندهها و خود شما بگویید تو که اینها را میدانی پس چرا گناه میکنی خودم هم نمیدانم که چرا با تمام علمی که به این مسائل دارم ولی باز هم نمیتوانم گناه را ترک بکنم و میدانم که دانستن مسئولیت را خیلی سنگین تر میکند پاسخ نگرانی شما را حاج آقای ماندگاری خواهند داد.
حاج آقا ماندگاری: سوال سوال قشنگی است یک بخشی از جوابها را خودشان دادند من هم متذکر میشوم دستشان درد نکند کمک ما کردند اما مشکل نگاه ایشان که ما گفتیم همیشه ما باید نسبت به خدا دو بال ما را راه میبرد یکی خوف است یکی رجا است امید است ایشان بال خوفشان یک کمی سنگین شده توازن را دارد به هم میزند من از ایشان سوال میکنم این خدایی که ما را میشناسد و برای گناهان این همه مجازات گذاشته و مجازاتها هم جدی است بعضیها متاسفانه دیده شده فکر میکنند مجازاتهای خدا شوخی است مجازاتها نه جدی است هم وعدهها هم وعیدها حق است شک نکنند من همیشه جملهی دعای افتتاح را گفتم باز هم میگویم وَ أَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَشَدُّ الْمُعاقِبینَ فى مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَهِ (دعای افتتاح) اما همین خدا مگر خبر ندارد من در ماه رجب عبادت میکنم به امید این که کل گناهانم بخشیده میشود هفتاد سال عبادت چهل سال عبادت ثواب هایش را به من میدهند بعد از ماه رجب شعبان رمضان دوباره گناه میکنم خدا فرموده است که ماه رجب اول توبه کرد بعد گناه کرد ماه رجب بعدی حق ندارد از این عبادتها انجام بدهد؟ نخیر پس معلوم میشود ما را میشناسد مگر نمیگویند نماز آدم را پاک میکنند پس چرا یک نماز برای ما کافی نبوده؟ خدا گفته سه وعده بخوانید خدا میداند از این فاصله تا فاصلهی نماز بعدی گناه میکنم من را میشناسد خبر دارد چه کسی هستم از این زیارت امام حسین به زیارت امام حسین دیگر میداند من گناه میکنم از این عرفه تا آن عرفه از این شب قدر تا شب قدر بعدی از این رجب تا رجب بعدی پس خدا هم چنان که در عذابها جدی است در پاداشها هم جدی است و اتفاقا در پاداشها جدی تر از عذابها است من از خودم نمیگویم يا مَنْ سَبَقت رَحمَتهُ غَضَبهُ (دعای جوشن کبیر) خدا در پاداشها خیلی جدی تر است در پاداشها دنبال بهانه میگردد از کجا باز میگوییم؟
باز به ما گفتند شما نیت کار خیر بکنی پاداش را به تو داده اند ولی کار خلاف بکنی تا هفت ساعت بعضی روایت میگوید که نمینویسند ثبت نمیکنند اگر توبه کنی که هیچ چیز نمینویسند کان لم یکن است خیلی معرکه است رحمت خیلی پر رنگ تر است من میترسم این روایت را بگویم ولی بگذارید بگویم بادا باد وجود نازنین پیغمبر اکرم صلوات الله علیه ما مظاهر رحمت خدا را خیلی در عالم دنیا میبینیم دین که «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ» (دعای کمیل) در روایت داریم اگر رحمت خدا را صد قسمت کنیم تو را به خدا سوء استفاده نکنید از این روایت اگر رحمت خدا را صد قسمت بکنیم یک درصدش در تمام عالم دنیا پخش شده است 99 برابر این رحمت در قیامت است این را نمیگویم که کسی راحت گناه بکند این را میگویم که کسی نا امید نشود امیدوار به رحمت الهی باشید یعنی خانمی که خدا با غیبت گفتی چهل سال عبادت هایش را میسوزانم اما از این طرف گفته با روزه 27 رجب گفته یک عمر به تو ثواب میدهم پس این ثوابها را اگر جمع کردی با یک ذکر لا اله الا الله با یک ختم قرآن با هزار قل هو اللهی که در ماه رجب وارد شده با یک استغفار با یک روزه با یک خرما افطاری دادن با یک صدقه با یک عمل خیر با یک زیارت امام حسین با یک شب قدر با یک شب عرفه به قول قدیمیها کرور کرور انبار انبار باغستان باغستان تو نعمت بهشتی برای خودت جمع کردی یک مقدارش هم به گناهان بسوزد ان شاء الله بیشترش برایت میماند پس نگاه ما به رحمت و غضب الهی تک بعدی نشود
شریعتی: مثلا در مورد این سوال گناه نکنیم غیبت نکنیم ولی از این طرف هم سعی بکنیم ثواب بیاندوزیم
حاج آقا ماندگاری: بله این پاسخی که من میخواهم بدهم اصلا مجوز گناه نیست نستجیر بالله من بخواهم به کسی مجوز گناه بدهم ولی میخواهم بگویم به خاطر گناهانمان نا امید نشویم و شیطان به ما نگوید حالا که تو داری گناه میکنی دیگر اعمال ماه رجبت چیست هیچ میشود تو که داری همه را میسوزانی پس روزهی ماه رجب را نگیر نه دو سه روز این چند روز باقی ماندهی ماه رجب را بگیر مخصوصا این پنج شنبه جمعه شنبه آخر ماه که در آن 27 رجب هم هست روز آخر ماه رجب را روزه بگیر اول و وسط و آخر را روزه بگیر نیمهی شعبان را روزه بگیر به پیشواز رمضان برو به خاطر گناهان اتفاقا برویم ثوابها را بیشتر جمع بکنیم یعنی یک مزرعه پر کار خیر داشته باشیم یک انبار پر کار خیر داشته باشیم به قول بندهی خدا که میگفت به طرف خبر دادند یک انبارت سوخت خب حالا سوخت ناراحت هستم ولی نه ده انبار دیگر دارم با عبادت هایمان با خدماتمان با ذکرهایمان با توسلاتمان با اشک هایمان با سحرخیزی هایمان انبارهای ثوابمان را زیاد کنیم که اگر خدای نکرده دو تا هم با گناهانمان سوخت باز هم داشته باشیم این یک جواب جواب دوم این است که چه کسی گفته نماز و عبادتهای ماه رجب شما اثر نکرده؟ همین که داری همسر خوبی برای شوهرت هستی مادر خوبی برای فرزندانتان هستی همین که حیا و حجاب را رعایت میکنی همین که حالت محاسبه و توبیخ را داری خود این نگرانی یک عنایتی است اثر کرده آن عبادت و جواب سوم این که چه کسی گفته نمیشود گناهان را ترک کرد بارها به ما گفتند گناهان را آرام آرام ترک کنیم کم کم ترک کنیم و حضرت آیت الله بهجت گفتند بارها گفتیم اگر نمیتوانیم گناه را ترک کنیم استغفار را ترک نکنیم تَّعَطَروا بِالاِستِغفَار (بحارالانوار، ج6، ص22) خودمان را با استغفار معطر کنیم این خواهر بزرگوار دارد نا امید میشود شیطان حربه اش نا امید کردن است هیچ کس حق ندارد نه خودش نا امید شود نه کسی را نا امید بکند هر چقدر هم گناهمان زیاد است رحمت خدا از گناه ما بیشتر است سفرهی رحمت هم که جلوی ما پهن است میتوانیم لقمه لقمه برداریم خیلی از سفرهی گناهان بیشتر است من حتی اعتقاد دارم آنهایی که دارند گناه میکنند در حال گناه دارند سفرهی رحمت جمع میکنند مثلا ما میدانیم بد حجابی گناه است ولی در عین حال که دارد میرود به یک فقیر کمک میکند نمیخواهم بگویم این آن را پاک میکند ولی حداقل به رحمت خدا امیدوار است دیده ام آدم گناه کار است صدای اذان که میشنود دیدیم این طوری میکنند این یعنی این که احترام به این صدا میگذارند یعنی حواس ما است یعنی سفرهی رحمت است دارد میرود مشهد امام رضا در خیابانهای قم در خیابانهای حرم سوم اهل بیت در شیراز نگاهش به گنبد میافتد دست به سینه میگذارد این خودش همان سفرهی رحمت است تا صدای اذان بلند میشود مال ماه مبارک رمضان است حتی شاید بگوید خدایا ما که روزه نگرفتیم ولی تو خیلی نازنین هستی همین خودش خیلی حساب کتاب دارد از رحمت خدا نا امید نشویم شیطان را هم ایشان مواظب باشد تا نا امیدش نکند.
شریعتی: ان شاء الله میشود طاعاتی که انسان انجام میشود این عباداتی که انجام میدهد مواظبت بیش از اندازه بکند خود همین باعث شود یک راهکاری است که این اتفاق بیفتد تا از دستش نرود.
حاج آقا ماندگاری: ممنون که برای تکمیل سوال این را پرسیدید واجبات را که خدا برای ما واجب کرده مثل ویتامینهای واجب ضروری وجود ما روح ما بر ما واجب دیده ما برای حیات جسممان آب و اکسیژن میخواهیم ما برای حیات روحمان هم واجبات میخواهیم خداوند برای ما واجب کرده ما نمیفهمیم ولی خدای مهربان که خالق ما است واجب کرده آن چیزهایی هم که سهم مهلک روح ما است حرامش کرده یک محافظ برای واجبات گذاشته به نام مستحبات شما مستحب را انجام بدهید این واجب را حفظ میکند یعنی شما نماز واجب که میخواهی بخوانی اذان اقامه را هم بگو تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها را هم داشته باش کمک میکند به موثر بودن آن واجب حرام میخواهی انجام ندهی مکروه را هم یک کم پرهیز کن یعنی فاصله را از آن پرتگاه داری حفظ میکنی بارها گفتیم حرام پرتگاه است فاصله را که حفظ کنی در واقع دارد محافظت میکنید نردههایی که نزدیک پرتگاهها میزنند مکروهات است ما را مواظبت میکنم یک راهکار دیگری که به این خواهر بزرگوار توصیه میکنیم این است که سعی بکنید به خاطر پرهیز از محرمات از مکروهات هم مثلا ایشان میداند بعضی از جلسات برود در آن جلسات یقین ندارد رفتنش حرام است ولی احتمال میرود گناه باشد نرفتنش بهتر است در واجبات هم بحث مستحبات است یک کم تمرین بکنیم خدا هم کمک میکند
شریعتی: امروز توفیق این را پیدا میکنیم که سورهی یاسین را ختم کنیم صفحهی 445 قرار امروز اهالی خوب سمت خداست آیات پایانی سورهی مبارکهی یاسین را به اتفاق بشنویم و تلاوت بکنیم توأم با تدبر
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ﴿٧١﴾ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ ﴿٧٢﴾ وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿٧٣﴾ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ آلِهَةً لَّعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ ﴿٧٤﴾ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ ﴿٧٥﴾ فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿٧٦﴾ أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ ﴿٧٧﴾ وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَن يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ ﴿٧٨﴾ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ ﴿٧٩﴾ الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ ﴿٨٠﴾ أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ ﴿٨١﴾ إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﴿٨٢﴾ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٨٣﴾
ترجمه:
آیا ندیده اند که ما از آنچه به قدرت خود انجام داده ایم برای آنان چهارپایانی آفریده ایم که آنان مالکشان هستند. (۷۱) و چهارپایان را برای آنان رام کردیم که برخی از آنها مرکب سواری آنان هستند و از [گوشت] برخی از آنها می خورند، (۷۲) و برای آنان در آن چهارپایان سودهایی [چون پشم، کُرک و پوست] و نوشیدنی هایی [چون شیر و فرآورده های آن] هست؛ آیا سپاس گزاری نمی کنند؟ (۷۳) و به جای خدا معبودانی انتخاب کرده اند به امید اینکه [به وسیله آنها] یاری شوند، (۷۴) در حالی که [معبودان،] قدرت یاری دادن به آنان را ندارند و آنان [که سبک مغزان روی برتافته از حق اند] برای آن معبودان [از سوی شیطان] سپاهی احضار شده اند [تا عمر و مالشان را فدای این معبودان باطل کنند.] (۷۵) پس گفتارشان تو را اندوهگین نکند، بی تردید ما آنچه را پنهان می دارند و آنچه را آشکار می کنند، می دانیم. (۷۶) آیا انسان ندانسته که ما او را از نطفه ای [پست و ناچیز] آفریده ایم و اینک ستیزه گری آشکار است؟ (۷۷) در حالی که آفرینش نخستین خود را از یاد برده برای ما مثلی زد [و] گفت: چه کسی این استخوان ها را در حالی که پوسیده اند، زنده می کند؟ (۷۸) بگو: همان کسی که نخستین بار آن را پدید آورد. زنده اش می کند، و او به هر چیزی داناست (۷۹) همان کسی که برای شما از درخت سبز، «آتش زنه» آفرید، که اکنون شما از آن آتش می افروزید. (۸۰) آیا کسی که آسمان ها و زمین را آفریده است، قدرت ندارد که [پس از مرگشان] همانند آنان را بیافریند؟ چرا قدرت دارد؛ زیرا اوست که آفریننده بسیار داناست. (۸۱) شأن او این است که چون پدید آمدن چیزی را اراده کند، فقط به آن می گوید: باش، پس بی درنگ موجود می شود. (۸۲) بنابراین [از هر عیب و نقصی] منزّه است خدایی که مالکیّت و فرمانروایی همه چیز به دست اوست، و به سوی او بازگردانده می شوید. (۸۳)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: دوستان خوبی که مشهد هستند دوستان خوبی که زائر امام رضا علیه السلام هستند حتما برای ما و همهی سمت خداییها حتما دعا بکنند و نائب الزیارهی ما باشند از همین جا ما سلام میگوییم به امام رئوف به امام رضا ان شاء الله زیارت مشهد الرضا نصیب همه مان شود اشارهی قرآنی امروز را بفرمایید در ادامه خدمت شما باشیم.
حاج آقا ماندگاری: ضمن این که مهمان سفرهی کریمانهی امام کاظم امام رضا و امام جواد و امام هادی هستیم و باز هم تسلیت میگوییم شهادت مظلومانهی امام کاظم را آیهی 82 را اشارهای میکنم بعضیها فکر میکنند خدا که به ما انسانها اختیار داده از خودش سلب اختیار کرده «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» او اراده و اختیاری که خدا به من و شما داده مثل کلیدهای برق خانه مان است به ما اجازه داده کلید را خاموش و روشن کنیم ولی سویچش دست خودش است در تدبیرهایمان خدا را پاک نکنیم همهی بدبختیهای ما این است که تدبیر میکنیم میخواهیم خدایی کنیم خدا را پاک نکنیم بندگی کنیم.
شریعتی: خیلی ممنون دیروز جایتان خالی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بودیم خیلی از دوستان خوب زحمت کشیده بودند تشریف آورده بودند خیلی خوشحال شدیم از دیدن بینندههای خوبمان خیلی اظهار لطف و محبت کردند من خاضعانه و صمیمانه سپاسگزاری و تشکر میکنم از همهی دوستان خوبمان دیروز هم بحثی با حاج آقای حسینی عزیز داشتیم نکات خوبی آن جا مطرح شد پیشنهاد برپایی جلسات قرآن خانوادگی را ایشان مطرح کردند دوستان خوب بیننده مان میدانند سمت خدا در این سالها پایه گذار اتفاقات خیلی خوبی بوده جریانهایی اتفاق افتاده که خیلی موثر و کارگشا و راهبردی بوده پیشنهاد ایشان هم پیشنهاد خوبی است احساس میکنم میتواند منشأ برکات بسیار فراوانی باشد جلسات قرآن خانوادگی که نظر حاج آقای ماندگاری را هم جویا شدیم ایشان هم نکات خوبی دارند.
حاج آقا ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین تا به حال سنتهای قشنگی که برنامهی سمت خدا با همکاری دوستان خوب شبکهی سه اتفاق افتاده این سنتها همه اش یک مادر دارد این دفعه میخواهیم مادر همهی سنتها را بگوییم اگر خادم معنوی امام رضا را مطرح کردیم اگر بحث همین یک صفحه تلاوت قرآن روزانه در برنامهی سمت خدا بوده اگر بحث نامگذاریها بوده اگر بحث تکریمها بوده اگر بحث احیاء سنت قرض الحسنه بوده احیاء سنت ازدواج بوده همهی اینها برمیگردد به این که ما خانههای با برکتی داشته باشیم چون تمام این سنتهای قشنگ از دل خانواده در میآید از دل خانه در میآید سه روایت را من میخواهم برای مردم بخوانم یک مقدمهای را هم میگویم این روزها این محاوره زیاد دیده میشود و شنیده میشود برای خود من زیاد سوار تاکسی شدم کرایه را میخواهد بیشتر بگوید میگویم چرا میخواهی کرایه را بیشتر بگیری میگوید به خاطر مشکلات اقتصادی است میگویم به خاطر مشکل اقتصادی میخواهی بیشتر بگیری بی انصافی کنی خبر نداری بی انصافی مشکل اقتصادی ات را حل نمیکند که هیچ بیشترش را هم میکند من اتفاقا میگویم چون بی انصافی میکنی مشکل اقتصادی داری خیلی ساده بعد خود طرف تسلیم شد گفت حاج آقا قبول یک خاطرهای یک بار گفتم الحمدلله استقبال شد دوباره میگویم باز هم در این کرایه بود کرایهی 300 تومان را میخواست 600 تومان بگیرد گفتم برای چه گفت زمستان است «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» را یادمان میرود امر دست خودش است راننده گفت کرایه کم است تدبیر کردم مسافر کم است کرایه را دو برابر کنم با حساب و کتاب خودش من گفتم میشود یک سوال کنم سه برابر به تو میدهم گفت بفرمایید خدای تابستان با خدای زمستان فرق دارد؟ گفت سی صد تومان اول را بده ببینم ازدواج نمیکند میگوید چون مشکل اقتصادی دارم میگویم چون ازدواج نکردی مشکل اقتصادی برایت مانده از این طرفی نگاه کنیم نگفتند شرط ازدواج کار است گفتند شرط این که خدا برکت کار به تو بدهد ازدواج است و میخواهم همهی مردم از این طرفی نگاه بکنند میگویم چرا صدقه و خیرات نمیدهی میگوید چون پول ندارم میگویم چون خیرات نمیدهی پول نداری چرا خمس و زکات نمیدهی چون پول ندارم چون خمس و زکات نمیدهی پول نداری چرا بچه زیاد نمیکنی میگوید مشکل اقتصادی زیاد دارم میگویم اصلا چون بچه نمیآوری مشکل اقتصادی داری چون خدا گفته یک حرف را یادمان نرود «وَمَن يَتَّقِ اللَّـهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا، وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ» (طلاق/ 3-2) باز این آیه را میخواهم بخوانم «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» ما تدبیرهای خودمان را میبینیم تدبیرهای آدمهایی مثل خودمان را میبینیم به ما فرمول دادند این طوری بکنی زود پول دار میشوی این طوری میکنی مشکل ازدواج شما حل میشود الآن برای حل مشکل ازدواج بعضیها دارند میروند در فاز بی حیایی این طوری کنی یک شبه پول دار میشوی مشکلت حل میشود همهی اینها را بگویم که اگر تدبیرهای من و شما و دیگران هست تدبیر خدا هم هست که تدبیر خدا قابل چرتکه انداختنهای ما نیست فرموده «وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ» باور کنیم چون به تدبیرهای خدا و دستورات خدا «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» (بقره/2) ایمان ما کم شده برکت رفته است ما به آن ندای غیبی گوش نمیدهیم همه اش به نداهای عینی میخواهیم گوش بدهیم آن داستان را همه بلد هستند کوهنوردی به طناب آویزان بود در هوای سرد ندای غیبی به او گفت میخواهی نجات پیدا بکنی طناب را قیچی بکن بابا طناب را که قیچی بکنم سقوط آزاد است دفعهی دوم دفعهی سوم طناب را قیچی نکرد فردا دیدند در دو متری زمین یخ زده ما باید باور کنیم ندای غیبی را حالا سه روایت. راویت از وجود نازنین امام صادق سلام الله علیها در خانههایی که تلاوت قرآن میشود این خانهها میشود خانههای نورانی مثل ستارگان که برای اهل زمین میدرخشند این خانهها برای اهل آسمان میدرخشند خانههایی که در آن تلاوت قرآن میشود میشود پر برکت رفت و آمد ملائکه و خانههایی که در آن تلاوت قرآن میشود شیاطین از آن خانهها دور میشوند یعنی پر برکت میشود خانه هایمان را پر برکت میکنیم مشکلات ما حل میشود حالا طرح سمت خدا این است ما میخواهیم ان شاء الله که جزئیات طرح از ایام سوم شعبان گفته میشود برای ماه مبارک رمضان هزار محفل قرآنی راه اندازی بکنیم که هر محفل قرآنی حداقل 14 نفر دور هم بنشینند قرآن بخوانند این محافل قرآنی که خانههای ما را تبدیل میکند به خانههای نورانی هم حامیان مکانی میخواهد هم حامیان مالی میخواهد امتحانش مجانی است حاج آقای حسینی هم اشاره کردند از بچگی خودمان از پدر بزرگ مادر بزرگها بپرسیم اصلا تمام دیانت ما با همان جلسات خانگی بوده قرآن و روضه و توسل و ختم سورهی انعام بخوانند سفرهی حضرت اباالفضل سفرهی حضرت رقیه بوده ما میخواهیم این سنت خانههای نورانی با تلاوت قرآن ان شاء الله سمت خدا بانی شود عزیزان کمک بکنند جزئیات طرح را ان شاء الله در ایام ولادت امام حسین سلام الله علیه برای بینندگان عزیز میگوییم بینندگان خودشان را آماده بکنند مثل همیشه که یار و یاور این سنتهای قشنگ بودید این همه هم باید فوق تصور ما یار و یاور باشید ان شاء الله بتوانیم یک اتفاق قشنگی را یک عطر افشانی قشنگی را در خانهها در زندگی مان درست کنیم.