حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری – پاسخ به پرسشهای بینندگان
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشهای بینندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاری
تاريخ پخش: 26-08-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
مگیر از زائرانت لحظهای فیض زیارت را *** نبند اینگونه بر یاران خود راه سعادت را
گدایانت ز شوق وصل میآیند و میگویند *** مگیر ای شاه از ما پاپتیها این محبت را
نجف تا کربلا عشق است، موکب موکبش رحمت *** خدا بخشیده انگاری به خُدّامت سخاوت را
چنان گرد تو میآیند خلق الله از هر سو *** تداعی میکند هر اربعین روز قیامت را
تو با هفتاد و دو یارت به روی نیزهها رفتی *** و آوردی کنار خویش هفتاد و دو ملت را
اگر داغی به پا دارند، تاول نیست میدانم *** زمین بوسیده در هر بار پای زائرانت را
شریعتی: سلام میکنم به همه شما هموطنان عزیزم. بینندهها و شنوندههای خوب و نازنینمان. در آستانه اربعین سیدالشهداء، آرزو میکنم عزاداریهای شما قبول باشد. حاج آقای ماندگاری سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقا ماندگاری: سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. صلی الله علی الباکین حسین(ع). من هم خدمت شما و همکاران خوب این برنامه و همه بینندگان و شنوندگان عزیز عرض سلام و ادب دارم. چه آنهایی که در مسیر رفتند، چه آنهایی که دلهایشان را از دست دادند، عرض سلام و ادب و تسلیت ایام دارم. امیدوارم با اربعین امام حسین به استقبال امام زمان(عج) برویم. (قرائت دعای فرج) هدیه به آقایمان امام زمان و همه گریهکنان ابا عبدالله الحسین، صلواتی را هدیه کنیم.
شریعتی: گفتند من دختری هجده ساله هستم و بسیار عاشق امام رضا هستم. به پیروی از ایشان علاقهمند هستم و همیشه راضی به رضای خدا بودم. ولی اطرافیان نمیگذارند این رضایت ادامه داشته باشد. ایشان گفتند: من دارای ظاهری معمولی و قد کوتاه هستم. دوستانم به خاطر این مسأله مرا مورد تمسخر قرار میدهند. از همه بدتر خانواده و مخصوصاً مادرم است که به علت شکل ظاهری و نداشتن خواستگار آن را هم به خاطر ظاهر من میدانند مدام مرا سرزنش میکنند. من نمیدانم مگر همه ما مخلوق آن کسی که آفرینندهی زیباییها است، نیستیم؟ پس چطور دیگری را کمتر از خودمان میدانیم؟ به داد من برسید که دیگر دارم به یک انسان ناشکر تبدیل میشوم. اوایل میگفتم: چه خوب است که زیبایی و پول ندارم و اگر کسی مرا بخواهد به خاطر خودم من را میخواهد. نه بخاطر چیزهای دیگر. اما آنها با سرزنشهای دیگران دارند نظر مرا عوض میکنند و یک طور دیگر به زندگی نگاه میکنم.
حاج آقای ماندگاری: من یک روی سخنم با این دختر خانم و امثال این بزرگوار هست. دختر خانمها و آقا پسرهای نازنینی که به حسب ظاهر از شکل و قیافه خوبی به قول خودشان برخوردار نیستند. سه سفارش به این عزیزان میکنم. حتماً در منزل اول صبور باشند. کسی صبور است که اعتماد دارد. اعتماد دارد که خدا به او ظلم نکرده است. اگر خدای عادل یکجایی به حساب ما یک مقدار کم هست، جای دیگر چند برابر جبرانش کرده است. یا در دنیا، یا در آخرت، من امیدوارم خدا برای این بزرگوار یک عطیهای را گذاشته باشد، که آن هدیه سراغش بیاید، و به قول خودش به خاطر ارزشهایش او را قبول کند نه به خاطر طنازی و شکل و قیافهاش. یقیناً اگر صبوری کند در مسیر بندگی خدا به آن عطیهی الهی میرسد. ولی اگر ناشکری کند، ناشکیبا باشد از جاده خارج شده و شاید نتیجه به او نرسد. نه فقط از لحاظ شکل و قیافه، بعضیها هم از لحاظ اقتصادی، بعضی از لحاظ مشکلات دیگری یک مقدار کمبود دارند. همه آنهایی که احساس کمبود میکنند، سفارش دین این است که اول به خدا اعتماد کنید و صبر کنید. منزل دوم منزل شکر است. اگر بداند خدا با صبرش چقدر به او پاداش میدهد که اصلاً قابل مقایسه با صبر و ابتلائش نیست، تشکر هم میکند. میشود «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم» منزل سوم که سفارش میکنم، منزل رضا است. صبور باشد، «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِين» (بقره/155) شاکر باشد «وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ» (سبأ/13) «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُم» (ابراهیم/7) باید راضی باشد. «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه» (مائده/119) چون ایام متعلق به امام حسین است، امام حسین در شدید ترین حالت فرمودند: خدایا راضی هستم. صبر اعتماد به خدا میخواهد. شکر، به آن تجارت فکر میکند و تشکر میکند و رضا به وصل فکر میکند، «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة،فَادْخُلِي فِي عِبادِي» (فجر/27 و 28) میگوید: نزد خودم بیا! خواهر خوبم، دختر خوبم، پیش خدا رفتن هزینه دارد. رابطهات را با خدا به هم نزن. اعتماد به خدا را حفظ کن. اعتقاد به خدا را حفظ کن. اتکال و اعتماد به خدا را هم حفظ کن. «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه» (طلاق/3) چرا خدا این آیه را فرموده است؟ ولو پدر و مادرت به تو متلک بگویند. ولو همکلاسیهایت به تو متلک بگویند. میترسم این تکه را بگویم. شاید تا آخر عمرت هم کسی تو را نپذیرد، اما خدا برای تو بس است. رابطهات با خدا و امام رضا به هم نخورد. ما در اصلاح رابطهی آدمها با خدا و امام رضا و در تخریب چه نقشی داریم؟ به نظر شما آیا آدم عاقل دوست دارد رابطه کسی را با خدا و امام رضا خراب کند؟ قطعاً نه. آیا دوست دارید با تخریب رابطهی کسی با خدا و امام رضا برای خودتان وزر و وبال درست کنید؟ قطعاً نه. من میخواهم بگویم از تکه انداختن و متلک گفتن، از نیش زدن دو چیز عاید این گروه میشود.
1- اول دارید به خودتان ظلم میکنید. تمسخر و نیش و کنایه زدن فقط بار خودتان را سنگین میکند. یک ذره وجدان خودتان را قاضی کنید، هیچ آدمی بار قیامت خودش را سنگین نمیکند. 2- شما به این آدم نیش بزنید و تکه بیاندازید، قیافهاش عوض میشود؟ نه. قدش بلند میشود؟ جراحی زیبایی میشود؟ نه. فقط رابطهاش با خدا و امام رضا به هم میخورد. میگوید: ای خدا مثل اینکه من بنده اندر تو بودم، به بقیه زیبایی دادی و به من ندادی. به بقیه پول دادی و به من ندادی. به بقیه امکانات دادی و به من ندادی. به بقیه قد و قواره دادی و به من ندادی. چقدر برای بنده روز قیامت خجالت آور باشد که به من بگویند: به جای اینکه رابطهی یک بنده با خدا را اصلاح کنی، خراب کردی. هنر تو همین بود؟ مادر بزرگوار که میخواستی فرزندت را در آغوش خدا بزرگی کنی، فقط هنرت این بود زدی رابطهی بچهات را با خدا خراب کردی؟ این مورد فراوانی زیاد دارد. همه افراد در دارایی و علم و ثروت و زیبایی با هم متفاوت هستند. آیا آن کسی که ندارد باید رابطهاش را با خدا خراب کنیم؟ یا بگوییم:
خدا گرد ز حکمت ببندد دری *** ز رحمت گشاید در دیگری
اصلاً غصه نخور. اگر خدا این را نداد، هنر دیگری به تو داد. خیاطی بلد هستی. گلدوزی بلد هستی. اخلاقت خوب است. داراییهایش را یادآور شویم.
ما در انتخاب همسفر و همراه کدام را انتخاب میکنیم؟ یک نفر از لحاظ قیافه و زیبایی یک یک است. از لحاظ پول و امکانات یک یک است. ولی اخلاقش خیلی بد است. حتی برای یک ساعت همسفری حاضر هستیم کنار ما باشد؟ برای همکار بودن حاضر هستیم کنار ما باشد؟ نه. ولی یک نفر قیافه آن چنانی ندارد. ولی چقدر اخلاقش خوب است. زودتر از همه سلام میکند. کمک میکند. خوشبین و خوش قلب و خوش زبان است. دوست داریم کدام یک همراه ما باشد؟ همسفر و همکار ما باشد؟ قطعاً همه مورد دوم را انتخاب میکنند. کسانی که اینها را به عنوان شریک زندگی انتخاب میکنند، قول میدهم شاکر خدا خواهند بود.
در جایی خواندم یک همکلاسی میخواست یک همکلاسی دیگر را به دوستش یادآوری کند. فلانی را یادت هست؟ کدام؟ آن کسی که زودتر از همه سلام میکند. آن کسی که وقتی وارد کلاس میشود آشغال ببیند برمیدارد. آن کسی که روی باز خوشی با همه دارد. آن کسی که درسش از همه بهتر است. هرچه آدرس میداد این رفیقش یادش نمیآمد. آخر گفت: آنکه با ویلچر میآید. آهان! معلوله را میگویی! من که اینطور میگویم یعنی آن همه زیبایی را ندیدم. این یک نقص را دیدم. ولی آن آدم چقدر قشنگ، زیباییهای او را دیده بود.
عزیز بزرگواری میگفت: قدیمها که چاپخانهها حروف چینی داشتند، نسخهها را با هم مقابله میکردند که این چاپ غلط نداشته باشد. میگفت: من فوق تخصص در غلط یابی شده بودم. یک کتاب را برای چاپش حسابی غلط یابی شده بود. یک نفر گفت: هرکس از این کتاب غلط پیدا کند، جایزه میدهم. تا نسخه را به من دادند، انگار غلطها پیش رویم نمایان میشد چون چشم من غلط یاب شده بود. زود غلطها را به او نشان دادم. تا غلطها را نشان دادم یک تلنگر به خودم زدم. عجب، این کاری که ما داریم در نسخههای چاپی غلط پیدا میکنیم، نکند نگاه مرا هم در زندگی غلط یاب کرده باشد؟ عیب یاب کرده باشد؟ هرکسی را که میبینم به جای دیدن حسنها، عیبهایش را ببینم. کارم را عوض کردم!
پدر و مادرها، دوستها، معلمین، مسئولین، مردم، همه کسانی که این بحث را دنبال میکنید. عیبیاب و غلط یاب شویم، هم خودمان اذیت میشویم. هم بار خودمان را سنگین میکنیم و هم رابطهی مردم را با خدا و اهلبیت بر هم میزنیم. امیدواریم دختر خانم گل، اول در منزل صبوری، بعد در منزل شکر و بعد در منزل رضا قدم بگذارد. امیدوارم همه یک مقدار نگاهمان را اصلاح کنیم. نه بار خودمان را سنگین کنیم، نه رابطهی کسی را با خدا و اهلبیت بر هم بزنیم. که قیمت این خیلی گران میشود. جبرانش خیلی سنگین است.
شریعتی: گفتند این حرف من درد بسیاری از جوانها و نوجوانها است. من یک پسر شانزده ساله هستم که در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم. یک سال است به سن تکلیف رسیدم. فرایض دینیام را انجام میدهم. اما یک مشکل بزرگ دارم. باور کنید این نامه را با بغض و ناراحتی نوشتم. چون از گناه کردن خسته شدم و ناراحت هستم. من گاهی اوقات درگیر عکسها و فیلمهایی میشوم که نباید بشوم. به خدا قسم هروقت این عکسها و فیلمها را میبینم بعدش خیلی از کرده خود پشیمان میشوم. احساس میکنم امام زمان به من نگاه میکند و به حالم و به روزم گریه میکند. تا به حال بارها توبه کردم اما هیچ فایده نداشته است. سؤالم این است که چرا دین اسلام با اینکه دین کاملی است اما برنامهای برای افراد همسال من ندارد که دچار گناهی این چنینی نشویم؟ درست است که باید خواستههای قلبی و نفسانی را کنترل کنیم و صبر کنیم. اما باور کنید نمیشود. متأسفانه بستر گناه خیلی فراهم است. خواهش میکنم به سؤال من پاسخ بدهید و به من کمک کنید.
حاج آقای ماندگاری: این سؤال را از سه جهت انشاءالله پاسخ خواهم داد. در شهری بودم نوجوان عزیزی هم سن ایشان اشک میریخت که نمیخواهم گناه کنم اما در گناه افتادم. من هم توصیههایی به او کردم. اولین نکته هم که به ایشان میگویم این است که آنهایی که میخواهند جوانهای ما پاک نباشند، بارها گفتم که شیطان فوق تخصص نیاز شناسی است. از آنجایی که به حضرت آدم گفت: تو نیاز به جاودانگی داری. این درختی که خدا گفته نخور، درخت جاودانگی است. در سوره طه و اعراف میگوید: شجره خُلد است. دشمنان امروز میدانند نیاز نوجوان ما یا این فضای باز جامعه نیاز غریزهی جنسی است. نیاز شهوتی است. از یک جهت هم میگویند: شرقیها مخصوصاً کشورهای اسلامی یک شرم شرقی دارند. این جوان در خیابان کمتر دنبال ارضای غریزهی جنسیاش میرود. در جاهایی که دیده میشود کمتر میرود. لذا فضای مجازی را برای این کار راه اندازی کردند. چون فضای مجازی آن شرم شرقی را از بین میبرد. در خلوت خودت، یک گوشه پتو روی سرت بکش که کسی نفهمد. در اتاق خلوت و شبانه کسی هم متوجه نمیشود. در موبایلت هرچه خواستی ببین. لذا بچههای ما را در فضای مجازی آلوده میکنند، این آتشفشان شهوت در وجودشان فوران میکند، بیرون هم خودشان را نمیتوانند کنترل کنند.
یک برچسب اندازه دو بند انگشت روی موبایل بزنند. روی این برچسب این آیه قرآن که میگوید: «أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى» (علق/14) را بنویسند و بالا یا پشت موبایلشان بزنند. این آیه میگوید: نقطهی کور در عالم وجود ندارد. همه جا دارند تو را میبینند. روی لب تاب و موبایل و اتاق و میز و خودکارم هم میتوانیم بنویسیم.
یک شخصی نزد امام حسین(ع) رفت و فرمود: من نمیتوانم گناه نکنم. حضرت فرمودند: یک جایی برو و انتخاب کن که خدا تو را نبیند. هرچه میخواهی گناه بکنی، بکن.
من این آیه را هر روز ببینم. بدانم اگر بابا نمیبیند، خدا میبیند. مادر نمیبیند، خدا میبیند. دوست نمیبیند، خدا میبیند. همین که بدانم نقطه کور و ندیدنی در عالم وجود ندارد. این یک توصیه بود که شاید کسانی را که به خواب عمیق نرفتهاند را بیدار کند.
نکته دومی که میخواهم بگویم این است که قفل شکن روی موبایلم را هم بردارم. چون اگر فیلتر شکن باشد خود به خود میزنم و عکسها را هم باز میکنم. این را پاک کنم. من قول میدهم با همین یک کار امام حسین ثواب زیارت اربعین را به شما میدهد. یا اینکه گوشیهای هوشمند خودمان را عوض کنیم. یک گوشی ساده دست بگیریم. این هجرت از زمینه گناه به زمینه بندگی را به امام حسین هدیه کنم. امیرالمؤمنین فرمودند: «أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد» هرکس میخواهد به ما کمک کند، به ما هدیه بدهد، از زمینههای گناه پرهیز کند. کنترل در زمینههای گناه داشته باشد. تلاش و استقامت داشته باشد.
توصیه دوم که پرسیدند: اسلام چه نسخهای دارد؟ بیکاری محل تخم گذاری شیطان است. وقتت را پر کن شیطان تو را اذیت نمیکند. این نوجوان شانزده ساله باید وقتش را با چه پر کند؟ 1- با درس خواندن، روزانه یک سوم از وقتت را با مطالعه درسی پر کن. 2- روزی سه ساعت هم برای تفریح و ورزش بگذار. ساده ترین ورزش پیاده روی است. اصلاً روایت داریم دردهایتان را با پیاده روی مداوا کنید. لذا حضرت آقا هم برای جوانها توصیه به ورزش کردند. 3- عبادتهایت را به صورت نحو احسن انجام بده. تو اگر یک انس مختصری با قرآن داشته باشی، تقریباً باید روزی یک ساعت و نیم برای عبادت خودت بگذاری. 4- روزی یک ساعت و نیم هم برای خوراکت بگذار. تا اینجا چهارده ساعت شد. 5- روزی یک ساعت هم برای مطالعه غیر درسی بگذار. 6- روزانه هشت ساعت هم استراحت کن. 7- روزی یک ساعت هم برای بهداشت فردی وقت بگذار. خودت لباسهایت را بشوی و مرتب کن. خودمان باید خودمان را کنترل کنیم. دین میگوید: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُورا» (انسان/3)
سومین نکته هم به پدر و مادرها میگویم. پدر و مادرها که مسئولیت تربیت بچهها را دارند. الآن ایشان هفت سال سوم است. در هفت سال دوم آموزشهای دینی بدهند. اگر خودشان نمیتوانند دست بچه را در دست مسجد و هیأت و کانال فرهنگی و بسیج بگذارند. در هفت سال سوم یک مقدار مسئولیت خانواده را به او بدهند. پدر یک مقدار مسئولیت پدرانه را به پسر بدهد و مادر مسئولیتهای مادرانه را به دختر بدهد. وقتی بچهشان با عرضه شد، چرا زودتر ازدواجش ندهند؟ آخرین حرف دین این است که وقتی بچه شما خوب و با عرضه و با لیاقت و دینی تربیت کردید، این گل شکوفا شده است. زود ازدواجش بدهید و در گردونهی مسئولیت پذیری بیاندازید. هفت سال سوم که وزیر است چون مسئولیت پذیر است. انشاءالله بار زندگی را هم برخواهد داشت.
شریعتی: امروز صفحه 401 قرآن کریم، آیات 39 تا 45 سوره مبارکه عنکبوت برای شما تلاوت میشود.
«وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ما كانُوا سابِقِينَ «39» فَكُلًّا أَخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا وَ ما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «40» مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ «41» إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «42» وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ «43» خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ «44» اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ «45»
ترجمه: و قارون و فرعون و هامان را (نيز هلاك كرديم)؛ و به راستى موسى همراه دلايل روشن (و معجزات) به سوى آنان آمد، (ولى) آنان در زمين تكبّر و سركشى كردند، و (با اين همه) نتوانستند (بر خدا) پيشى گيرند (و از عذاب الهى فرار كنند). پس هر يك (از آنان) را به (جرم) گناهش گرفتار (عذاب) كرديم، پس بر بعضى از آنان باد شديد ريگ افشان فرستاديم، و بعضى از آنان را صيحهى آسمانى (و بانگ مرگبار) فرا گرفت، و برخى را در زمين فرو برديم، و بعضى ديگر را غرق كرديم؛ وچنان نبود كه خداوند بر آنان ستم كند، بلكه خودشان بر خود ستم كردند. مَثَلِ كسانى كه غير خدا را سرپرست خود برگزيدند، همانند مَثَل عنكبوت است كه (براى خود) خانهاى ساخته؛ و البتّه سستترين خانهها خانهى عنكبوت است اگر مىدانستند. همانا خدا آنچه را غير از او مىخوانند، هر چه باشد مىداند، او عزيز و حكيم است. و اين مثلها را براى مردم مىزنيم؛ امّا جز دانشمندان و آگاهان، كسى آن را درك نمىكند. خداوند آسمانها و زمين را به حقّ آفريد، همانا در اين آفرينش، براى اهل ايمان نشانهى قطعى است. آنچه را از كتاب (آسمانى قرآن) به تو وحى شده تلاوت كن و نماز را بهپادار، كه همانا نماز (انسان را) از فحشا و منكر باز مىدارد و البتّه ياد خدا بزرگتر است و خداوند آنچه را انجام مىدهيد مىداند.
شریعتی: اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای ماندگاری: آیه 41 مؤید قشنگی است برای دو پاسخی که به عزیزان دادیم. «مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ» آنهایی که فرزندان خودشان را بخاطر شکل و قیافه و نداریها تمسخر میکنند، در واقع دارند آنها را از خانه محکم توحیدی و بندگی خدا و از این وادی امن بیرون میآورند، وقتی او به خدا بدبین شود و به غیر خدا خوش بین شود، خانه عنکبوتی میشود. خوب است که بچههایمان را از خانه امن به خانه عنکبوتی بیاوریم؟ آن جوان شانزده سالهای که در وادی خداست و میگوید: واجباتم را انجام میدهم، تا زمانی که در وادی خداست، خانه امن است. ولی وقتی در گناه رفت، به خانه عنکبوتی رفته است. اگر خوب است که اسباب انتقالمان را از خانه امن به خانه عنکبوتی فراهم کنیم، هرجا دلمان خواست پرسه بزنیم. در هر فضایی هر عکس و فیلمی را خواستیم نگاه کنیم. ولی اگر خانهی امن الهی مطمئنتر است مراقب گناه باشیم!
شریعتی: این سؤال را خیلی پرسیدند و خیلیها خودشان را سرزنش میکنند که چه اتفاقی افتاده که امسال من زائر اربعین نشدم؟ چرا من انتخاب نشدم و نرفتم؟ حالا که جا ماندم چه کنم؟ پرسیدند: سه سال است که من خیلی دوست دارم کربلا بروم و از امام حسین هم خیلی خواستم. ولی انگار اصلاً امام حسین مرا نمیبیند. چه برسد به اینکه بخواهد صدای مرا بشنود؟ آیا امام حسین هم پارتی بازی میکند؟ آیا واقعاً من لیاقت یکبار زیارت با معرفت را ندارم؟ دوباره اربعین شد و حسرت زیارت امام حسین! امام حسین امسال هم زائران پارسال را طلبید. واقعاً خسته شدم.
حاج آقای ماندگاری: ما اعتقادمان بر این است که یک دیدن در چشم است و یک دیدن در دل است. چرا به خودمان اجازه بدهیم اینطور بگوییم که امام حسین ما را نمیبیند. پیامبر اکرم 1400 سال پیش وقتی آیهی 54 سوره مائده نازل شد، کسانی را با چشم دل دیدند که هنوز به دنیا نیامده بودند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْم» امیرالمؤمنین در یکی از جنگها وقتی یک نفر دیر رسید، غصهدار بود که چرا دیر رسیده است، کسانی را دیدند که هنوز به دنیا نیامده بودند. فرمودند: کسانی اسمشان در جنگ با ما نوشته شد که هنوز به دنیا نیامدند. چرا ما آنها را مثل خودمان نگاه میکنیم؟ همین عزیز بزرگواری که این پیام را دادند، چند بار این پیام را شنیدند که: «در یمنی، پیش منی *** پیش منی در یمنی» اویس قرنی خیلی پیغمبر را دوست داشت. ولی تا آخر عمرش در چشم پیغمبر نرسید. یکبار هم که میخواست پیغمبر را ببیند، پیغمبر در مدینه نبود. فهمید مادرش به او احتیاج دارد، گفت: فرمان پیغمبر از دیدن پیغمبر واجبتر است. من که یقین دارم همه بینندگان و شنوندگان دوست داشتند بروند، اما یک واجبی، یک مسئولیت کار و پدر و مادر و خانوادهای، آنها را مانع از رفتن شد. «بعد منزل نبود در سفر روحانی» ما میدانیم میلیونها نفر را با پای جسمشان رفتند و میلیاردها نفر با پای دلشان بروند. مگر ما معتقد نیستیم که هر دلی که یاد امام حسین باشد، حرم امام حسین است؟ شما در گوشه خانهات نشستی، عزیز بزرگواری که نتوانستی کربلا بروی. به ما وعده دادند هرجای عالم باشید، زیر آسمان سه مرتبه بگویید: صلی الله علیک یا أباعبدالله... زائر امام حسین محسوب میشوی.
به ما وعده دادند هرکس عمل قومی را دوست داشته باشد، به آن قوم محشور میشود. خدایا تو شاهد باش ما و همه عزیزانی که دارند به این برنامه خدمت میکنند، همه بینندگان و شنوندگان دوست داشتند زائر پیاده اربعین امام حسین باشند. بنا به وعدهای که دادند خدا آن ثواب را به ما میدهد.
شریعتی: یاد کلامی از شهید آوینی افتادم که گفتند: به جای اینکه با زبان زیارت عاشورا بخوانیم، در خیل اصحاب آخر الزمانی امام زمان، با دل به زیارت عاشوا برو. خیلی از چیزها در این سیستم و این اتفاقاتی که میافتد دست ما نیست و با حساب و کتابهای ما جور در نمیآید. انشاءالله دعا کنیم سال آینده همه زائر امام حسین(ع) باشیم.
حاج آقای ماندگاری: خدا به دعای همه اربعینیها که در هر کجای عالم «صلی الله علیک یا أباعبدالله» میگویند، فرج آقای ما را برساند. با فرجی که در فرج امام زمان هست به همه بشریت و مسلمین و همه گرفتارها فرج عنایت بفرماید. زیارت خانهاش، قبور اولیائش با نابودی دشمنان و با عافیت و معرفت نصیب و روزی همه ما بگرداند. باران رحمتش را بر ما نازل بفرماید. همه مریضها و گرفتارها رفع گرفتاری بفرماید. اموات و شهدا و امام ما و شهدای مدافع حرم را با اولیای خود محشور بفرماید. خدا انشاءالله آنچه به زائرین اربعین امام حسین وعده داده است، به همه آنهایی که در این ایام یا حسین میگویند، عنایت بفرماید.