پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

89-10-07-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
عشق از نگاه من و تو تشکیل میشود گاهی تمام من به تو تبدیل میشود ، وقتی به داستان نگاه تو می رسم یکباره شعر وارد تمثیل میشود ، ای عابر بزرگ که با گام های تو از انتظار پنجره تجلیل میشود ، تا کی سکوت مبهم شبهای انتظار بر دیدگان غمزده تحمیل میشود ، یک روز هم به پاس غزل های چشم تو بازار وزن و قافیه تعطیل میشود ، آن روز هفت سین اهورایی بهار موعود با سلامت تو تکمیل میشود .
7/10/89
سوال – در رابطه با صحبتهای جلسات قبل که فرموده بودید که جوانان چون نمی توانند ازدواج کنند مجبور میشوند گناه بکنند و با این صحبت ها به آنها مجوز گناه داده اید. میگویند که چون شرایط ازدواج برای ما مهیا نیست پس ما گناه می کنیم . خود من هم نمی دانم چکار باید بکنم . از طرفی شرایط ازدواج را ندارم و از طرفی هم از گناه بدم می آید ولی آن را انجام می دهم . به من و تمام جوانانی که این کار را می کنند کمک کنید .
پاسخ – اگر دوستان بخواهند به مسائل این جوری نگاه کنند اصلا نمیشود راه حل داد . ما نگفتیم که ای پدرها و مادرها ، اگر به جوانان تان توجه نکنید آنها می توانند گناه بکنند . در قرآن درباره ی آیه ازدواج داریم : اگر بستر ازدواج برای جوانان فراهم نیست عفت نفس پیشه کنند . ما خواستیم که پدرها و مادرها تلنگری بخورند . ای پدرها و مادرهای عزیز اگر بستر ازدواج را در فصل خودش و در بهار خودش برای دخترها و پسرهای خودتان فراهم نکنید ، و فقط مسائل مادی ، شغلی و اقتصادی برای تان مهم باشد و به روح دیانت و بستر جلوگیری از گناه را برایشان فراهم نکنید ، خدای نکرده آنها به گناه کشیده میشوند . من گفتم که این نیاز دارد . اگر آن رزق حلال جلویش نباشد ، گران باشد و در دسترس نباشد احتمال افتادن به گناه او هست . این مجوز گناه نیست . ما از بعد احتمال خواستیم پدرها و مادرها را بترسانیم . چون دین ما گفته که بترسان . ما قرار نیست جوابی را بدهیم که مردم خوششان بیاید . ما قرار نیست آنچه در ذهنشان است توجیه اش را از ما بگیرند . ما قرار است آنچه که دین ما گفته که با یک قدم از زندگی ما که ازدواج است بنده ی خدا بشویم . ما قرار است در گام ازدواج بندگی را بگوییم . یکی از مشکلات ما این است که ان نومن ببعض نکفر ببعض هستیم یعنی بعضی از آمیزه های دین را در ازدواج قبول می کنیم ، آنهایی که به ذائقه مان است ، خوشمان می آید و به نفع مان است و بعضی ها را قبول نمی کنیم . و می خواهیم برای آنها که قبول نمی کنیم یک توجیه پیدا کنیم . لذا از حرف یک نفر توجیهی پیدا میشود که فلانی به ما مجوز داد . خیر این طور نیست . ای پدرها و مادرها شما می دانید که یک گل یا میوه اگر در بهارش چیده نشود و استفاده نشود پژمرده میشود و طراوتش را از دست میدهد . روایات می گوید که بهترین سن مسئولیت پذیر سن بیست سال است . وقتی شما در این سن مسئولیت زندگی را بر دوشش نگذاشتی و بهانه تان هم این بود که جهیزیه اش و مراسم آماده نیست و اگر شما همه چیز را برای بچه تان فراهم کردید پس قرار است که او چه مسئولیتی را بپذیرد ؟ او بیکار و تن پرور میشود .سوال میکنند که بیست ساله های ما با بیست ساله های قدیم متفاوت نیستند ؟ یعنی وجود امام صادق (ع) امروز را نمی دیدند ؟ می خواهیم بگوییم که باید امام صادق (ع) را متوجه بکنیم که بیست سال زمان شما با بیست سال زمان مام فرق دارد ؟ من به بیست سال عقب تر می روم . بچه های زمان جنگ با زمان امام صادق (ع) فرق داشتند . زمان فرق داشت ولی امام خمینی یک کاری کرد که سیزده ساله ها مسئولیت صیانت بخشی نظام را قبول کردند . مگر غیر از این بود ؟ رزمنده های ما حدود 85 درصد آنها حول بیست سال بودند . اینها حفاظت از یک نظام را بعهده گرفتند و امام مسئولیت را به دوششان گذاشت ، این ها نمی توانند یک زندگی را بچرخانند ؟ ما 36 هزار شهید دانش آموز داریم . ما نمی خواهیم برای خودمان بهانه بیارویم . ما تمرین نکردیم . مادری امروز به من گفت :حاج آقا بچه ی من 25 سالش است و من فکرمیکنم که نمیتواند زندگی را بچرخاند . لیسانس را تمام کرده و می خواهد فوق لیسانس بگیرد . گفتم : مادر پس به تربیت خودت شک کن که چقدر بچه ات را بی عرضه بار آورده ای . امام صادق (ع) می فرماید : هفت سال اول بچه امیر است . بعضی از مردم این را بد تفسیر می کنند . امیر است یعنی با او مخالفت نکنید نه اینکه هرچه گفت بگویید : چشم . خواسته های او را جهت بدهید . در مقابل او مقاومت نکنید . می توانید در وادی بازی ، گفتگو و قصه جهت بدهید . هفت سال دوم بچه ی شما شاگرد است . به او تکلیف بدهید از او تکلیف بخواهید ، او را تشویق و تنبیه کنید ، به او درجه بدهید ، او را پایین و بالا ببرید زیرا کاملا آموزش پذیر است . حتی تعلیم و تربیت شرطی برای او بگذارید . این کار را بکنی نمره ی خوب می دهم و این کار را بکنی نمره ی بد می دهم . این همان کاری است که خدا در قرآن برای ما کرده است . بعضی ها می گویند که حجاب و نماز شرطی به درد نمی خورد . خدا دو هزار آیه در مورد بهشت و جهنم در قرآن آورده است . به من گفته که اگ رطاعت انجام بدهی نتیجه اش بهشت است و اگر معصیت انجام بدهی نتیجه اش جهنم است . این هم شرطی است و هیچ اشکالی ندارد . اگر این دو مرحله را خوب آمدم هفت سال سوم بچه ی شما وزیر است یعنی مسئولیت روی دوش او بگذارید . دختر می تواند بار مسئولیت مادر بودن را بکشد و پسر هم می تواند بار مسئولیت پدر بودن را بکشد . مادری از دست پسرش خسته شده بود . من با آن پسر صحبت کردم . او پدر نداشت . به مادر گفتم که به او مسئولیت بده . الان مادرش به من زنگ زده که شما معجزه کردید .گفتم که من حرف دین را زده ام . به شما گفتم که به او مسئولیت بده و به پسر هم گفتم که با روی خوش مسئولیت بپذیر و بد اخلاقی نکن چون کار تو را رشد میدهد . قصه حل شد . ما به پدرها و مادرها می گوییم که بر اساس تربیت دینی جلو بیایید ، به بچه تان مسئولیت بدهید و بار زندگی را روی دوشش بگذارید و همه چیز را هم برایش فراهم نکنید . یعنی از سن قبل از بیست سالگی روی بچه های مان کار کنیم و جوانی هم که الان بیست ساله است تدارکاتی برای او ببینیم و آن عقب افتادگی ها را برایش جبران کنیم . اما ای جوانان من خیلی اشتباه می کنم که به کسی مجوز گناه بدهم . ای جوان یک وظیفه پدر و مادرت دارند و یک وظیفه هم خودت داری . تو باید عفت نفس پیشه کنی . راه عفت نفس چست ؟ من چند فاکتور می گوییم . یکی اینکه وقت های تان را پُر کنید . چون بیکاری محل تخم گذاری شیطان است . وقت خودت را با درس ،کار و تمرین و هر جوری که می توانی پُر کن . وقتی وقتهایت پر باشد فکرت جولانگاه شیطان نمیشود که از تصویرها ، جوک ها ، لطیفه ها ، تخیلات و پیامک ها برایت فیلم و سریال درست کند . پس وقت هایتان را پُرکنید حتی اگر کار نداری برای خودت کار بتراش . تلاش که می کنی مشغول میشوی و دیگر شیطان تو را اذیت نمیکند . پس یک تلاش فکری و بدنی . دیگری ورزش . من به جوانانی که فکر میکنند که فشار شهوت در آنها بالا است توصیه می کنم که ورزش های رزمی انجام بدهند . ورزش های رزمی شهوت را کنترل می کند . و معمولا بیست دقیقه قبل از خواب ورزش کنند چون فکرها قبل از خواب به سراغ شان می آید . قبل از خواب ورزش کنند ، خسته بشوند و بخوابند . دیگری روزه گرفتن است .الان روزها کوتاه است و در مکتب ما هم هفته ای دو روز دوشنبه و پنجشنبه مستحب است که روزه بگیرم .روزه بهترین راه مبارزه با مسائل شهوانی است . دیگری خواندن قرآن است که الحمدلله دراین برنامه و برنامه ی گلبرگ روزی یک صفحه می خوانند و بیشتر هم بخوانید . دیگری استعاذه است . حضرت یوسف هم گفت : خدایا به تو پناه می برم . هر روز اعوذبالله و اعوذبالله من حمزات الشیاطین بگوییم . به اهل بیت توسل کنیم . شاید عزیزان از مثال من بد برداشت کرده اند . ما میگوییم خوردن گوشت مردار برای کسی جایز است که در حال مرگ است . دعا داشته باشند و نماز اول وقت هم بخوانند . ده دقیقه قبل از نماز صبح بلند بشوند البته شاید سخت باشد ولی لذت دارد . اگر من باورکنم که این گناهی که شیطان سر راه من می گذارد چقدر آلودگی باطنی برای من می آورد ، چقدر عذاب می آورد ، تا جایی که بتوانم خودم را از گناه دور می کنم . گناه ظاهرش شیرین است و شیطان آن را مزین می کند . می گوید که تو این را نیاز داری و بدست آوردن آن آسان است و در دسترس هم که هست پس گناه بکن . پدرها و مادرها هم برای آنها دعا بکنند . یکی دیگر رفیق خوب داشتن است . بیایید با مسجدی ها و با بچه هایی که انس با نمازدارند دوست بشوید . شما یک وعده از شبانه روز به مسجد بروید و وقتی درکنار آنها نماز می خوانی به خودت سرکوفت می زنی که من با این همه گناه کنار این ها نماز می خوانم و برایتان ترمز میشود . می فرمایند که انسانها بر دین رفیقهای شان هستند . یک عامل قاطع گناه رفیق بد است .
سوال – من یک پسر مجرد هستم که از ترس مسئولیت های ازدواج هنوز دست به این کار نزدم. زیر بار مسئولیت سنگین زندگی رفتن چگونه برای انسان آرامش می آورد که قرآن فرموده ازدواج برای آرامش است . هضم این موضوع برای من مشکل است . انسان تا مجرد است عشق عالم را می کند ، هرکاری را دوست داشته باشد انجام می دهد اما به محض ازدواج برای درآوردن پول اجاره خانه باید دو شیفت کار کند . این چه آرامشی است که شما از آن سخن می گویید ؟
پاسخ – من می خواهم با این عزیز کمی تند صحبت کنم . جملات ایشان با منطق هیچ عقلی سازگار نیست . یکی از شاخصه های عقل مسئولیت پذیری و مسئولیت شناسی است . ایشان فقط مسئولیت های مادی را مسئولیت می داند . چشمی که خدا به شما داده مسئولیت دارد پس اگر خیلی سخت است آن را پاک کن . این زبانی که خدا به ما داده مسئولیت دارد . اگر ناراحت هستی آن را بِبُر . عقلی را هم که خدا به ما داده مسئولیت دارد . این احساس ، جوانی ، سلامتی ، گوش ، هوش دست و پایی که خدا به ما داده ، هیچ کدام را بدون شرح وظایف به ما نداده است . اتفاقا انسان عاقل می گوید که به من کار بدهید ببینید که چطور از پس آن بر می آیم . همه خودشان را برای مجلس شورا و خبرگان و ... کاندیدا می کنند ، پس همه ی این ها بی عقل هستند . آیا عقل شان را از دست داده اند که خودشان را زیر بار مسئولیت نمایندگی مجلس ، مدیریت شهر وکشور می برند ؟ انسان عاقل می خواهد توانمندی های خودش را نشان بدهد . اگر منطق ایشان باشد خوش به حال دیوانه ها و حیوانات چون هیچ مسئولیتی ندارند . اگر ما زندگی بی مشکل می خواهیم با باید به قبرستان برویم با باید به دیوانه خانه برویم . ظاهرا در دنیا مسئولیتی ندارند . ایشان اگر کمی فکر کنند می بینند که این فکر خیلی بد است . ایشان فقط مسئولیت مادی را می بینند . ایشان اگر مثل جوان جبهه و جنگ فکر کند و به پدر و مادر بگوید که شما بار یک زندگی را به من بدهید و بگذارید من آن را بردارم و از این زندگی خودم را رشد می دهم و برای رشدم باید هزینه ی آن را بپردازم. ما کوچک شده ایم که کرایه خانه و مشکلات بزرگ شده است . کدامیک از ما انسانها به اندازه ی معصومین مشکلات دیده ایم ؟ اگر جلوی مشکلات خودت را کوچک کنی مشکلات بزرگ میشود ولی اگر خودت را بزرگ نگه داری و استقامت داشته باشی و در مقابل مشکلات بایستی مشکلات کوچک میشود . بچه های آزاده ی ما چه مشکلی داشتند که ده سال در عراق اسیر بودند . بعضی ها در سلول حتی جای راحت خوابیدن هم نداشتند . یک لیوان آب در 24 ساعت برای همه کارهایشان داشتند اما اینها چقدر بزرگ شدند . ده سال با چهار قاشق غذا زندگی کردند . این دنیا خوابگاه نیست مدرسه است و باید ما را رشد بدهد . چرا بچه ها مدرسه می روند و مسئولیت درس خواند را قبول می کنند ؟ مشق بنویسد اشک بریزد سر جلسه ی امتحان برود زیرا بزرگ میشود و بخاطر آسنده است . پس اگر رشد در مسئولیت است از آن فرار نکنیم . آن آرامشی که در قرآن می گوید بر اساس رشد است . من می بینم بعضی ها هنوز بچه ی چهل ساله هستند. هنوز کوچک هستند و رنگ ماشین ها خیلی برایشان مهم است . مثلا میگوید که اگرغذا این باشد من نمی خورم و اگر فلان هواپیما باشد من سوار نمی شوم . بچه ها بهانه می گیرند .
سوال – یک موقع من با خودم کنار می آیم و هزینه زندگی ام را می پردازم تا رشد کنم ولی چرا یکنفر دیگر راهم درگیر کنم ؟
پاسخ – زندگی همراه با مشکلات است هرکس میخواهد با مشکلات دست و پنجه نرم نکند باید به زندگی اش خاتمه بدهد . دختر خانم هم مثل من می خواهد رشد بکند . شما باید کفوتان را انتخاب کنید و با همدیگر رشد کنید . حضرت علی (ع) فرمودند : فاطمه خیر عون فی طاعت الله . در این دست و پنجه نرم کردن با مشکلات طاعت خدا هم می کنیم . روایت داریم که هرکس جوینده باشد یابنده هم هست و انشاء الله همه هم کفو خودشان را پیدا می کنند . از روزی که به من عقل دادند مسئولیت هم دادند. تا وقتی که طفل بودم و عقل نداشتم مسئولیت با دیگران بود ولی از وقتی که بالغ شدم مسئولیت هم پیدا کردم . بالاترین آرامش این است که انسان مسئولیتش را انجام بدهد . و در برابر مسئولیت ها خودش را کوچک نکند . لا یکلف الله نفسا الا وسعها . خدا به هیچ کس تکلیف بیشتر از ظرفیتش نداده است . اشکالی که این عزیز می گوید بخاطر فرهنگ غلط جامعه است . بعضی از جوانان فکر می کنند که در اول زندگی باید همه چیز آماده باشد و این غلط است . بله یک مقدار به بچه ها کمک بکنیم تا بزرگ بشوند و خودشان با مشکلات دست و پنجه نرم کنند . اگر همه چیز در زندگی آماده باشد آن موقع دنبال بهانه برای دعوا کردن می گردند . و آنکسی که ندارد می ترسد که جلو بیاید و می گوید که این که هیولای امکانات را من چطوری فراهم کنم ؟ اگر پدرها و مادرها 50 درصد زندگی را فراهم کنند و بقیه را خودشان با کمک آنها بدست بیاورند . آن موقع زندگی شیرین تر میشود .
سوال – سوره ی نساء آیات 94-92 را توضیح بدهید .
پاسخ – آیه 93 می فرماید : هر کسی که یک فرد را بعمد بکشد جزای او جهنم است و آن هم خالدین فیها است و خلود در جهنم است و این از آن عذاب های سخت جهنم است . غضب خدا را برای خودش خریده ، لعنت خدا را برای خودش خریده یعنی محرومیت از نعمات الهی و خودش را برای عذاب بزرگی که خدا می فرماید آماده کند . البته در آیه قبل می گوید که این فرد هم می تواند توبه کند و کفاره اش راهم بدهد . اگر قتل یک نفس این قدر گناه دارد و این قدر عذاب دارد ، قتل روح چقدر گناه دارد . ما با بستر سازی گناه روح انسانها را می کشیم . ای جوانها بیایید شیر صفت باشیم ، گرگ صفت نباشیم . گرگ به گله می زند و ده تا گوسفند را تکه پاره می کند و یکی را می برد ولی شیر یکی را میکشد و می خورد . بعضی از دخترها و پسرها با تیپ گناه آلودی که برای خودشان درست می کنند ، دل دختر پسرهای دیگر را تکه پاره می کنند . آنها را وادار به گناه میکنند تا یکی را انتخاب بکند . این کار را نکنید خدا با کسی شوخی ندارد البته قابل بازگشت و توبه است .
سوال – آیا بنظر شما موقع عروسی رفتن به آتلیه و چاپ عکس ها اشکالی دارد ؟ من دوست دارم که عکس های عروسی ام را یادگار داشته باشم اما شوهرم می گوید : آیا اگر حضرت فاطمه بود این کار را میکرد ؟ آیا ایشان راضی می شدند که یک نامحرم که ایشان را نمی شناسد عکس هایش را چاپ بکند ؟
پاسخ – ما خوشحال هستیم که در روزگاری که بعضی ها عکس عروس و داماد را در مجلس عروسی به همه می دهند و راحت گناه می کنند ، عده ای هم هستند که این برایشان این دغدغه را دارند و من این ها را تحسین میکنم . این زوج مواظب هستند که حتی از عکس شان هم کسی وادار به گناه نشود . اینجا یک مسئله ی فقهی است که در رساله ها آمده است و آن کف دینداری است . در مسائل دیگر ما به کف قائل نیستیم و به سطح قائل هستیم ولی در مسئله ی دین داری می خواهیم به همان کف راضی باشیم . این کمی بی انصافی است . کف دین داری که علماء نوشته اند این است که اگر عکس خانمی را مرد نامحرمی ببیند که نمی شناسد و با دیدن این عکس به گناه نمی افتد اشکال ندارد .که رسیدن به ای قسمت سخت است زیرا عکس های عروسی بدون پوشش است و اگر پیرمرد هم آن را ببیند قصد ریبه در آن هست چه برسد بع عکاس جوان . حکم فقهی این است . چرا ما کف را بگیریم ؟ حالا که ایشان این قدر مقید است و خانم ایشان هم دوست دارند که عکس عروسی داشته باشند ، آقا هزینه ی بیشتری را بپردازند تا یک خانم آن عکس ها را چاپ کند تا خلاف احتیاط عمل نکند . مانند وقتی خانمی در تاکسی می نشیند و میتواند پول دو نفر را حساب کند تا هزینه ای هم برای دینداری کرده باشد. ما با دینداری میخواهیم از بعضی مسئولیت ها فرار کنیم . بدست آوردن دل عروس خانم هم یک فضیلت است . شروع زندگی است و عکس داشتن هم اشکالی ندارد . آن که شما می فرمایید حضرت زهرا است و ما باید حکم خودمان را از مراجع تقلید بگیریم. سعی کنیم برای دینداری هزینه کنیم. برای اینکه این خانه نزدیک مسجد است دومیلیون تومان بیشتر بدهیم . برای اینکه این خانه را نامحرم نبیند دو تا حفاظ بیشتر بزنیم . گاهی برای جلوگیری از گناه هزینه ی بیشتری بدهیم . نشان بدهیم که حاضر نیستیم با گناه روح کشی بکنیم . قطعا گناه روح های ما را می کشد . اگر در تمام زندگی ات قائل به کف هستی در دین داری هم قائل به کف باش . اگر در یک میهمانی یک لیوان آب را همین جوری به شما بدهند ناراحت نمیشوید ؟ اگر غذا را در دست شما بریزند و بگویند : بخور ناراحت نمیشوید ؟ چطور در خوردن های مان سطح را می خواهیم نه کف را پس در دین داری به کف اکتفا نکنیم .
سوال – آیا این درست است که هرکاری در زندگی ما پیش میآید ما آنرا با پیشوایان و امامان مقایسه کنیم ؟
پاسخ – آنها الگوی ما هستند . پیامبر هم فرموده که من مثل شما هستم. اگر قرار بود که مثل ما نباشند الگوی ما نمی شدند . امیر المومنین فرمود : شما نمی توانید مثل من باشید . در زندگی ائمه دو قِسم وجود دارد . یکی قالب اعمال و رفتارشان است و یکی محتوای و روح آن است . ما باید آن روح دیانت را اتخاذ کنیم . قالب مال آن زمان و آن مکان است . امامان در مسافرت کردن با شتر و اسب مسافرت می کردند .حالا من بگویم که چون حضرت زهرا سوار هواپیما نشده من هم نشوم . اگر ایشان الان بودند حتما سوار هواپیما می شدند . اما آن روحی که در سیره ی اهل بیت و حضرت زهرا در سفر بوده ، ما باید آن را رعایت بکنیم . ما میگوییم اصول سیره را باید رعایت کنیم . حضرت زهرادر عروسی شان چند اصل را رعایت می کرند . رعایت حیا و عفت ، پرهیز از گناه ، سادگی و دیگری شادی و مشارکت در عروسی ولی در آن نباید اختلاط و گناه باشد ، فخر فروشی و دل سوزاندن باشد . این ها اصل و سیره است پس ما باید از زندگی ائمه اولویت ها را بگیریم . جهت گیریها و روح عمل را باید از اهل بیت بگیریم . این قالب است که آنها در زمان خودشان در کاسه ی سفالی غذا می خوردند و ما در کاسه ی چینی غذا می خوریم . این پوسته است . در عبادات همان هایی که آنها انجام دادند ما هم انجام می دهیم . با پیشرفت تکنولوژی قالب نماز عوض نشده است . در معاملات و ارتباط زندگی باید در قالب خودمان باشید . حتی در مورد تربیت فرزندان میگویند که با قالب زمان خودشان با آنها حرف بزنید . قالب مکان زمان و شرایط را رعایت کنیم . روح را از اهل بین بگیریم . اینکه می گوییم ما نمیتوانیم مثل آنها بشویم برای این است که ظرفیت آنها خیلی بالا بوده است . این به آن معنا نیست که آنها نمی توانند الگوی ما باشند بلکه ما نمیتوانیم عین آنها باشیم .
خدایا به آبروی امام سجاد (ع) به ما توفیق ایستادن در برابر مشکلات و بن بست ندیدن زندگی عنایت بفرما .

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group