89-10-14-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
گرچه چون موج مرا شوق زخود رستن بود موج موج دل من تشنه ی پیوستن بود ، یک دم آرام ندیدم دل خود را همه عمر بس که هر لحظه به صد حادثه آبستن بود ، خواستم از تو به غیر تو نخواهم اما خواستن ها همه موقوف توانستن بود ، کاش از روز ازل هیچ نمی دانستم که حبوط اَبَدم از پی دانستن بود ، چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت همه ی طول سفر یک چمدان بستن بود .
14/10/89
سوال – بعضی از دوستان گفته اند که ما ازدواج کردیم تا سفره ی معصیت بسته شود ولی سفره ی معصیت دیگری باز شد . یعنی با فردی ازدواج کردیم که اهل دیانت نیست ، ضعف اعتقادات دارد ، اهل ترک محرمات نیست ، اهل حجاب و نماز و روزه نیست ، اهل خوردن مشروبات الکلی است ، با نامحرم راحت رابطه دارد ، دست به زن دارد یعنی سفره ی معصیت جدیدی باز شده است . ما با این فراز و نشیب های زندگی چکار باید بکنیم ؟ آیا همین که چند تا سوال در مورد ازدواج جواب دادید مشکل حل شد ؟ منظورم این نیست که شما باید آنرا حل کنید . شما می توانید با کسانی که دست ی در ازدواج دارند ، از پدر و مادر گرفته تا مسئولین اتمام حجت کنید . آنها باید بدانند که اگر جوانان امروز مرتکب گناه میشوند بیشتر عقوبت آن گناهان بر گردن آنها خواهد بود البته نه به عمد . اگر آخر هر بحثی یک جمع بندی صورت بگیرد خیلی خوب میشود . لطفا با صداقت صحبت کنند . الان چطور میشود ازدواج کرد ؟ یک زمانی ازدواج سنت پیامبر بود . بنظر من اگر الان پیامبر بود می گفتند که ازدواج حرام است . حالا ما چطور می توانیم این سفره ی جدید باز شده را چطور می توانیم جمع بکنیم . آیا باید راه کار طلاق را پیش بگیرند یا می شود این قضایا را حل کرد و با آن کنار آمد ؟
پاسخ – من اول به این ببینده جدی می گویم که یک استغفار نسبت به این کلامی که به پیامبر اکرم نسبت داده اند چون این نگاه می گوید که مخصوص آن زمان نبوده است . اما نگاه اعتقادی ما می گوید که چون پیامبر خاتم پیامبران است مخصوص زمان خودش تا قیامت است . حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرام محمد حرام الی یوم القیامه . خدا وجود نازنین پیامبر را در قالب انسان کامل تربیت کرد زیرا قرار بود که الگوی همه بشریت و الگوی انبیاء بشود . او نباید یک ذره نقص داشته باشد . اینکه پیامبر باشد و از زمان ما مطلع نباشد نقص است . او پیامبر باشد و از شرایط امتش مطلع نباشد نقص است و این نقص از ساحت پیامبر اکرم به دور است . قطعا این عزیز استغفار بکند . ما باید در بحث هایی که می کنیم عنوان بحث و شاه کلیدهای بحث مان یاد مان نرود . عنوان بحث ما این بود که چگونه زندگی را تبدیل به بندگی بکنیم . یک قطعه از پازل زندگی ما ازدواج بود . تیم قطعه به قبل و بعد ما ارتباط دارد . بعضی ها فکر می کنند که در این قطعه باید چکار بکنند . ما می گوییم که قبل از این قطعه هم شما دغدغه ی بندگی داشته ای یا نه ؟ بعضی ها می گویند : نه و این اشکالی ندارد و ما بر اساس دین مان راه حل به آنها می دهیم . بعضی مواقع به ما می گویند که صدای شما از جای گرم بلند میشود و یا می گویند : این زن که در دین ما الگو است بگویید که زندگی اش چطور بوده است که ما بر اساس آنها عمل بکنیم . ما یک عنصری را بعنوان اساسی ترین در تبدیل زندگی به بندگی اشاره کردیم و دوازده قدم را گفتیم ، این ظاهرا مورد غفلت قرار گرفته است . عنصری که برای تبدیل زندگی به بندگی است دین مداری و ولایت مداری می باشد . من در این عالم سرگردان رها نشده ام. خدا برای پیاده کردن تکلیف به من حجت داده است . یک حجت باطنی با تایید فطرت و وجدان بنام عقل به من داده است و یک حجت ظاهری بنام انبیاء و اولیاء به من داده است . هیچ زمان و مکانی هم مردم بدون دسترسی به حجت نیستند . پس اگر سوال می کنیم که حضرت زهرا ، حضرت آسیه و حضرت زینب و حضرات معصومین که اسوه ی ما هستند چه می کردند ، ما میگوییم که از دین سوال می کردند . از حجت خدا سوال می کردند . یکی از افتخارات مکتب ما این است که قصه ی دین مداری ما به نبوت ختم نشد ، نبوت به امامت گره خورد . در اصل غیبت هم امامت به فقاهت گره خورد . یعنی از خلقت حضرت آدم تا امروز و تا روز قیامت هیچ انسانی نمی تواند بگوید که من در زمانی و مکانی زندگی کردم که مسئله ای داشتم ولی حجت خدا نداشتم که از او سوال کنم . اگر آسیه موفق شد و خدا در قرآن از او روایت کرده است بخاطر این بود که تکلیفش را از حجت خدا پرسید. حالا یا از طریق مستقیم یا غیر مستقیم . یک حجت خدا هم عقل ماست . لذا میگویند که اگر بعضی ها تکلیفشان را بر اساس عقل سلیم ( عقلی که هم ظاهر ببیند و هم باطن ، هم دنیا ببیند و هم آخرت ، خدا ، قیامت و وسوسه های شیطان را هم باور می کند ) بدست بیاورد ، آن حکم بر اساس شرع هم امضاء شده است . آنها از راه حل استفاده کردند. تو هم باید از این راه حل استفاده کنی . آنها هم موضوع و هم تکلیف شان را از دین گرفتند . حکم دین را قبول کردند . الان وقتی حکم دین را می پرسند می گویند که نمیشود کمی تخفیف بدهید یا یک جور دیگر بگویید که برای ما راحت تر باشد . اگر قرار است که زندگی من به بندگی تبدیل بشود ، دین تعریف صورت مسئله را به شما می دهد و حکم را هم می دهد و می گوید که تسلیم بشوید. مثلا خیلی به من می گویند که بعضی ها وارد ازدواج میشوند و به گناه می افتند . می دانید چرا ؟ چون نمی آید بپرسد که معنی ازدواج چیست ؟ معنی ازدواج بازی عاشقانه نیست . تنها پاسخگویی به غرایز نیست . بیایید معنی ازدواج را از دین بپرسید . ما یک لحظه از ارتباط با دین مستقل نیستیم . روایت داریم که طغیان بستر گناه وقتی شروع میشود که ما خودمان را از پرسش دین و دین مداری بی نیاز می دانیم . حالا بعضی ها میگویند که ما به سفارش برنامه ی سمت خدا ازدواج کردیم و حالا به گناه افتاده ایم ، برویم قدم بعدی را بپرسیم . ما وقتی ازدواج میکنیم تا سه تا موضوع در زندگی پیش می آید . یکی روابط زن و شوهر با هم است ، یکی روابط زن و شوهر با خانواده های طرفین ، یکی روابط زن و شوهر با دیگران است . یعنی تمام نکات را باید بر دین تطبیق بدهیم . دوستان یک قدم را می پرسند و میگویند که بقیه را خودمان می دانیم . می روند و در چاله می افتند .بعضی ها به غلط دارند برداشت می کنند .معیارهایی که ما برای یک ازدواج تکامل یافته ایده آل می دهیم ،زوج هایی که ازدواج کرده اند برنامه را می بینند و آقا می گوید ببین به تو میگوید ، تو این ها را رعایت نمیکنی و این ویژگی ها را نداری پس باید تو را طلاق بدهم یا خانم به آقا می گوید که من باید یک فکری برای تو بکنم. ما می خواهیم درباره ی همه ی مسائل بصورت ایده آل بگوییم . نمی خواهیم دیگران را ناامید کنیم . وظیفه ی ما ناامید کردن نیست . ما نمی خواهیم بگوییم که کسانی که جوانی ایده آل نداشته اند بروند بمیرند ، راه توبه ، اصلاح و جبران هست . برای آنهایی که انتخاب ایده آل و ازدواج نداشته اند هم راه جبران هست . ما می خواهیم بگوییم که شما از هر منزلی که با ما همراه شدی راه بندگی هست .
سوال – چرا کسانی که ازدواج کرده اند سفره ی جدید گناه برای آنها باز شده است آیا بخاطر این است که معیار آنها درست نبوده است ؟
پاسخ – می تواند دلایل گوناگونی داشته باشد. ممکن است یک وقت دوره ی جوانی ایده الی نبوده است و می تواند آنرا با استغفار جبران کند . استغفار ، توسل و دعا باید همیشه در برنامه ی کار ما باشد تا خدا گذشته ی بد ما را پاک کند. این وضعیت بی بارانی که ما الان داریم بنابر گفته ی قرآن می تواند عذاب اطلاق بشود . توبه و استغفار کنیم. بخشی از این مشکلات که اشاره کردند برای گذشته ی های آنها است که ایده آل نبوده است . یا جوانی یا ازدواج یا انتخاب شان بوده است . بعضی ها می گویند حالا گناهان شب عروسی را فهمیده ایم. راه باز است و می توانیم جبران کنیم . هم من که گناه کرده ام استغفار کنم و هم شریک من گناهان من را به سر من نزند . یکی از اتفاقات بدی که دارد می افتد این است . حالا این ها در خیابان با هم دوست شده اند و با گناه شروع کرده اند ، نگویند ببین حاج آقا چه میگوید تو دیگر به درد من نمی خوری . این کار را نکنند . جوانی در شب زفاف فهمید که همسرش در آن جایگاهی که باید باشد نیست . آبرویش را نبرد . پیامبر بنا به دلیل او را خواست . و به او وعده ی بهشت را داد که تو آبروی یک مومن را نگاه داشتی . اگر من در گذشته گناهی داشتم وظیفه ی خودم استغفار است و وظیفه ی شریک من پوشاندن آن است. و با هم برای جبران کردن تلاش کنند . بخشی از گناهانی که با شکل گیری ازدواج آمده بما کسبت ایدیکم است . استغفار کنید ، جبران کنید . یکی از راههای جبران این است به کسانی که در این راه هستند تذکر دهیم که ما این راه را رفته ایم و در این راه هیچ خبری نیست . همه ی گناهانی که تو میخواهی انجام بدهی من انجام داده ام . یک جوانی به من می گفت که چون من همه ی گناهان را تجربه کرده ام خوب می توانم امر به معروف و نهی از منکر بکنم . شما نمی توانید بگویید که فلان گناه چه آسیب هایی دارد ولی من میتوانم بگویم که تک تک گناهان چه بدبختی هایی بر سر من آورده است . به او گفتم که البته حق نداری آبروی خودت را هم ببری . بگو این گناه آسیب هایی دارد و من بیشتر از تو خبر دارم . آنهایی که میخواهند مشکلات الان آنها حل بشود استغفار کنند و دیگر اینکه بپوشانیم و دیگر اینکه شروع کنیم . ما یکسری مسائل دینی زیبا داریم . امر به معروف و نهی از منکر . اولین ریشه ی امر به معروف و نهی از منکر نوع دوستی است . چه کسی از همسر به انسان نزدیکتر است ؟ خانمی که فکر می کنید آقا مشکلاتی دارد و آقایی که فکر میکنید خانم اشکالاتی دارد ، بیایید اولین مشتری امر به معروف و نهی از منکر باشید . با فکر و مطالعه ی شیوه های مختلف عزیز خودت را از گناه نجات بده . هم احسان ، لطف و امر به معروف و نهی از منکر کردی هم تعاونوا علی البر و التقوی کردی هم اغماض کردی . حضرت نوح 900 سال پیامبری کرد. آیه 5 سوره نوح می فرماید : خدایا من شب و روز آنها را دعوت کردم . خواهر و برادر من شما چند بار نصیحت کردی ؟ ما بعضی وقتها دوبار نصیحت می کنیم خسته می شویم . بعضی ها با چند بار تذکر می گویند که خدایا این چه بدبختی است که من باید با این مرد بی نماز و زن بی حجاب زندگی کنم ؟ تذکر بدهید و ناامید نشوید . نوح در قرآن می فرماید : خدایا هرچه من این ها را نصیحت کردم آنها فرار کردند . و هر چه آنها را با دعوت می کردم که آمرزیده بشوند انگشت هایشان را در گوششان می کردند و تا حرفهای من را نشنوند و لباسهایشان را روی سرشان می کشیدند . من به آنها مخفی و علنی گفتم . و ... ببینید حضرت نوح چه صبری داشت . من دیده ام عزیزانی که شش ماه از عقدشان نگذشته می خواهند از هم جدا بشوند . آیا شما فکر نمی کنید با پاک کردن صورت مسئله بستر خیلی از گناهان را فراهم می کنید ؟ حضرات معصومین و افرادی مثل آسیه تحمل کردند تا یک انسان را بسازند . من برای عزیزانی که زود صورت مسئله را پاک می کنند می خواهم چند نکته بگویم . زن و شوهر جوانی که چند ماه از عقدشان نگذشته بود پیش من آمدند و اینها اعتراف کردند که هر دو آنها اشتباه کرده اند . آنها باید اعتراف کنند که قائل به تقسیم تقصیر بشوند . هیچ وقت نمیتوان گفت که فقط تقصیر آقا است یا تقصیر خانم است . زیرا هر دو غیر معصوم هستند . پس هر دو مقصر هستند و هر دو باید جبران کنند و هر دو قبول کنند که جبران راه حل دینی دارد . و تحمل هم میخواهد. یک موقع یک بیماری با یک قرص درمان میشود ولی یک وقت یک بیماری احتیاج به شش ماه درمان دارد و یک موقع یک بیماری شش سال درمان می خواهد . قطعا درمان می خواهد و هزینه هم دارد . حالا فردی که می خواهد از این زندگی جدا بشود و وارد زندگی دیگر بشود ، آیا زندگی بدون مشکل وجود دارد ؟ وقتی وارد زندگی بعدی هم بشوی باز هم مشکل وجود دارد. پس باید زندگی بعدی را هم پاک کنی و به این ترتیب به بی عرضگی های شما اضافه میشود . اگر هنر دارید همین مشکلات را با هم حل کنید . خیلی از مشکلات قابل حل است . هم مصداق امر به معروف و نهی از منکر است ، هم مصداق احسان است، هم مصداق صبر و تحمل است ، هم مصداق شکر است و هم مصداق خیلی از ارزش ها و فضیلت های ما است . اگر در اتوبان ماشینی خراب بشود آن را رها می کنند ؟ اگر ماشین را رها کنی آدمهای بد آن را برمیدارند و تبدیل به یک طعمه ای در دست دزدها میشود . اگر به فرض مشکل ماشین خراب هم حل نشود آن را بدست کسانی میدهند که ماشین را اوراق می کنند . ای برادر و خواهر که تحمل نداری و زود حرف طلاق را می زنی ، به محض این که شما از هم جدا شدید ، در واقع هر کدام خودتان را در وسط اتوبان رها کردید و می گویید : ای دزدها این اوراقی است بیایید آن را ببرید . می دانید چه اتفاقی می افتد ؟ دیگر پسری به دنبال این خانم نمی آید و این آقا هم معلوم نیست که دختر خانمی نصیبش بشود . این ها می شوند افرادی که یک تجربه ی زندگی داشته اند . ما با طلاق زمینه ی خیلی از گناهان را درست می کنیم . بله . طلاق مبغوض ترین کار پیش خدا است ولی اگر همه ی مشاوره ها را رفتم و همه ی تلاش ها را کردم و دیدم که این آقا مشکل اعتقادی دارد و مزاحم اعتقادات طرف مقابل است و هیچ جوری هم درست نمیشود ، این بحث دیگری است . ولی مشکل رفتاری را می شود تحمل کرد و با خدا معامله کرد . حتی مشکل اخلاقی را میشود تحمل کرد اگر مزاحم دیانت ما نیست و با خدا معامله کرد . گاهی ما تشخیص می دهیم که اگر 9 سال با طرف زندگی کنند طرف درست میشود . لازم نیست که هر روز تذکر بدهند . امروز تذکر بدهند و بعد یک ماه دیگر تذکر بدهند . همین که دغدغه دارم که به عزیزم تذکر بدهم و او را درست کنم ، خودش نیت پاکی است. خلاصه ی حرف ما این است که اولا نگردیم ببینیم که بعضی اولیاء خدا آن زمان چکار کردند ، اصل تبدیل زندگی به بندگی این بوده که هر شرایطی که داشتند سراغ دین می آمدند . یعنی تطبیق همه ی شرایط بر دین. موضوع را بر دین عرضه بکنیم و بگوییم که تعریف آن چیست و حکمش چیست ؟ و تسلیم حکم دین باشیم و حکم دین را تحمل کنیم . ما بعضی از مواقع خوراک دین را برای خودمان و عزیزان مان آماده نمی کنیم . نومن ببعض و نکفر ببعض . الان مردم بعضی از مسائل دین را خوب متوجه میشوند مثل اینکه مردم ما عادت دارند که حتما در مصیبت اهل بیت یک چیزی را با آن قاطی کنند . در مسائل دین هم همین جور است . یک چیزی را به حکم عرف غرب ، شرق و محله قاطی آن می کنند و بعد یک چیز نامانوس در می آید و بعد می گویند که ما به دین عمل کردیم . چرا این جوری شد ؟ اگر ما قدم به قدم با دین جلو بریم و ازدین بپرسیم و تسلیم دین باشیم ، من یقین دارم به آن آرامشی که در دین به ما وعده داده خواهیم رسید .
سوال – سوره ی نساء آیات 140 – 135 را توضیح دهید .
پاسخ – آیه 136 می فرماید : ای کسانی که ایمان آورده اید یک قدم دیگر بیایید . یعنی ما لحظه به لحظه زندگی مان نیاز به تجدید ایمان داریم. ایمان به خدا کتاب و رسول خدا واگر ایمان نیاورید به گمراهی می افتید .
حالا من میخواهم بگویم این خانم که با آقایی ازدواج کرده اند که دوران جوانی خوبی نداشتند و الان دورانشان سخت است ، آیا به این فکر نمی کنند که اگر موفق بشوند عزیزترین کسی که در کنارشان است با تحمل هدایت شان بکنند چقدر قشنگ است و آن نور خدا را در وجودشان می بینند . در حکایتی داریم که خانم یخیلی به شوهرش رسیدگی می کرد حتی موهایش را شانه می کرد و شانه هایش را ماساژ می داد . مرد به زن گفت که میشود بگویی در این عالم چه کسی را بیشتر از همه دوست داری ؟ زن طفره رفت . مرد باز پرسید و او را قسم داد و زن گفت من از تو بدم می آید اما چون خدای من گفته که تو را تحمل کنم و زندگی را از هم نپاشم ، اطاعت امر خدا میکنم . مرد هم گفت که من هم بخاطر خدا تو را رها می کنم که زجر نکشی . آن پیامبری که در آن زمان بود فرشته ای نازل شد و گفت که به این زن و شوهر سلام برسان و بگو که خدا هر دوی آنها را بخشید . هم او بخاطر امر خدا تحمل کرد و هم آن مرد بخاطر اینکه به او می رسید رهایش کرد . مهم حفظ کانون خانواده است . زیباترین هدایت هم در کانون خانواده است .
سوال – امروز پدیده کسوف در کشور ما واقع میشود . آیا نماز آیات بر همه واجب میشود ؟
پاسخ – بله . نمازآیات بر هرمکلفی واجب میشود . نماز آیات به این صورت خوانده میشود که حمد را می خوانند و سوره را پنج قسمت میکنند . به فتوای همه مراجع تقلید میشود سوره قل هو الله را می توان به پنج قسمت کرد و خواند . فقط برای احتیاط به فتوی مقام معظم رهبری و آیات الله سیستانی که بسم الهت را جزء آیات مستقل نمی دانند بسم الله الرحمن الرحیم و قل هو الله احد را در قسمت اول بگویند و بعد رکوع بروند و بین لم یلد و لم یولد فاصله بیندازند ، اشکالی نیست . خانم هایی که الان در شرایط نماز خواندن نیستند ، فتوی اکثر مراجع این است که بر آنها خواندن نماز آیات واجب نیست چون نمازهای یومیه هم بر آنها واجب نیست . فقط نظر مرحوم آیت الله فاضل و مرحوم آیت الله گلپایگانی این بود که وقتی پاک شدند برای احتیاط نماز آیات را بخوانند . کسانی هم که این نماز را نخواندند و این پدیده گذشت ، هر وقت یادشان آمد قضای این نماز واجب را بخوانند .
یادمان نرود که دین ما یک پدیده ای را سر راه ما گذاشته است بنام مسیر ولایت ، ولایت انبیاء و امامان ، ولایت فقهاء یعنی ای انسانها هر کس که متقاضی تبدیل زندگی به بندگی است در هیچ زمان و مکانی بدون راهنما نیستید ، در هیچ صورت مسئله ای بدون پاسخ دهنده نیستید ، در هیچ شرایطی بدون جواب نیستید . خدایا ما را برای پرسیدن ، جواب گرفتن و تسلیم دین شدن آماده بفرما . خدایا باران رحمتت را بر ما نازل بفرما .