90-01-27-حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری
27/2/90
سوال – چکار کنم تا بعضی از آهنگ ها را گوش ندهم ؟ از هر کس پرسیدم قانع نشدم که آنها را کنار بگذارم . می گویند آهنگی که باعث تحریک بشود و روی شما اثر بگذارد گناه است . منظور این حرف چیست ؟ این مشکل اکثر جوانان است که در کنار انجام دادن واجبات نمی توانند این آهنگ ها را ترک کنند و درک گناه بودن آن برای شان مشکل است .
پاسخ – خدا دو تا سنت زیبا دارد . خدایا ما را در مسیر دو تا سنت خودت قرار بده . دو تا سنت قطعی الهی این است که خدا سنتش بر این است که دین خودش را یاری کند ، خدا سنتش بر این است که مردم را هدایت کند . خدایا ما را واسطه ی این دو تا سنت قرار بده . ما واسطه ی هدایت خلق و نصرت دین بشویم . ما که داریم این کار را می کنیم پس چه اشکالی دارد که ما را در مسیر قرار بدهی ، خدایا از بزرگی تو که کم نمی شود . خوش به حال شهدا که این اتفاق برایشان افتاد . الان هر کجای عالم که صحبت از لا الهش الاالله بشود ، شهدا در مسیر گفتن لاالله الاالله گفتن آنها شریک هستند . چون خون ، جهاد ، رزم و صبرشان باعث شد که این لاالله الاالله پخش بشود . یعنی سنت الهی انجام شد و واسطه ی آن خون شهدا شد . امام خمینی فرمودند که صدا و سیما دانشگاه معارف است نه فقط برای مردم ایران بلکه برای کل مردم دنیا که الان این امکان برقراراست ، صدا و سیمای ما واسطه ی خلق و دین بشود . آن هم نه فقط برنامه های معارفی . اگر ما فکر کنیم که فقط با برنامه های معارفی می توانیم نزدیک بشویم این همان چیزی خواهد بود که جاده ی زندگی را از بندگی جدا می کند . یعنی نمازمان را می خوانیم و روزه هم می گیریم ، خمس مان را می دهیم ، هیئت مان را می رویم و عزاداری مان را می کنیم ولی در کاسبی مان به دین کاری نداریم و خودمان کاسبی می کنیم ، دین به ما نمی گوید که چگونه کاسبی بکن . در شنیدنی ها ، گفتنی ها ، دیدنی ها ، امضاء کردنی ها ، رفت و آمده ها و برنامه های مان خیلی به دین کار نداریم . دو مسیر کاملا مسالمت آمیز ، جاده ی دین و جاده ی زندگی . ما می گوییم که این دو تا باید منطبق بشود و منطبق شدن آنها هم معنایش این نیست که ما فقط عبادت بکنیم و صبح تا شب سر سجاده بنشینیم ، منطبق شدن آن به این است که در ارزیابی در اولین قدم از دین سوال کنیم . یعنی اینکه من باور کنم با عقل تنهای خودم نمی توانم زندگی ام را مدیریت دینی بکنم زیرا زندگی میلیونها مسئله دارد . دیبن هم میلیون ها گزاره دارد . مدیریت دینی زندگی معنایش این است که من بتوانم حکم این میلیونها مسئله را از میان گزاره های دین در بدست بیاورم . این تنهایی میسر نیست . خدا 124 هزار پیامبر فرستاده است ، فقط برای اینکه من بنده ی خدا باشم . محضر امام رضا (ع) آمدند و گفتند که همسایه من موسیقی می گذارد و صدایش به گوش من می رسد . امام فرمود که موسیقی حرام است . گفت که من وقتی آنرا گوش می دهم تحریک نمی شوم ، روی من اثر بد نمی گذارد و من را به یاد مجلس لهو و لعب نمی اندازد . اما باز امام می فرمود که اگر موسیقی حرام باشد نباید آنرا گوش بدهید ولی او باز دنبال یک راه کار بود . مثل اینکه بعضی ها می گویند استخاره کنید و وقتی می گوییم بد آمد ، می گویند پس چرا خوب نیامد ؟ گاهی اوقات می خواهند کاری را انجام بدهند و از ما توجیح می خواهند . خدا نکند که ما در مراجعه به کارشناس دین ، دنبال توجیح بگردیم . ما یک توجیح المسائل داریم که در جیب همه هست ، یک توضیح المسائل داریم که برای مراجع تقلید است . متاسفانه خیلی از ما انسانها دنبال توجیح المسائل هستیم . شهیدی می نوشت که توجیح کلیدی است که هر قفلی را باز می کند. در روایت داریم که وقتی موسیقی به گوشش می خورد کارش را طول می داد تا آنرا بیشتر بشنود . امام به این نکته رسید که این فرد استدلال نمی خواهد بلکه باید به او یک معیار داد . امام فرمود که یکی از اسم های روز قیامت یوم الفصل است . یوم الفضل یعنی روزی که بین اعمال خوب و بد جدایی می افتد . ما روز قیامت عمل سرگردان نداریم . یا کارهای ما را در کفه عبادت و بندگی می گذارند یا در کفه ی معصیت می گذارند . امام به او فرمود که این موسیقی که تو گوش می دهی ، در کدام کفه می گذاری ؟ اگر بگوییم این را کجا می گذاری ؟ بعید است که آنرا در کفه ی عبادت بگذارد . آیا این موسیقی را کنار نماز ، روزه ، حج ، کمک به یتیم و گره ای که از کسی باز کردی ات می گذاری ؟ می گوید : خیر . پس چون وسط هم نداریم باید آنرا در کفه ی معصیت گذاشت . اگر روز قیامت این کار را به خودم واگذار کنند و من خودم رویم نمی شود که این عمل را در کفه ی عبادتم بگذاریم ، پس الان این عمل را انجام ندهم که رزو قیامت شرمنده نشوم . نه اینکه موسیقی را کنار بگذارم و نماز و روزه بخوانم . برنامه ی ما تبدیل زندگی به بندگی است و معنایش این نیست که همه اش سر سجاده باشم . آقای مدیری که داری امضاء می کنی ، آیا این امضاء کنار نماز و روزه ات هست یعنی به حق است ؟ برای گره گشایی است ؟ طبق قانون ، اسلوب و وظیفه است یا داری پارتی بازی می کنی ؟ داری حق و ناحق می کنی ؟ قوم و خویش بازی می کنی ؟ خواهر و برادری که در دانشگاه می خواهید ارتباط برقرار کنید و توجیح هم می کنید که می خواهیم از هم جزوه بدهیم و بگیریم ، آیا با چشم بسته جزوه می گیرید ؟ احوال پرسی و شوخی هم نمی کنید ؟ به همدیگر تلفن نمی زنید ؟ این را در کدام کفه می گذارید ؟ این محک زیبایی است که امام رضا (ع) به ما داده است . من که می خواهم سراغ پرسش از دین بروم ، باید بپرسم که محک دین چیست ؟ چنین محک مشابه ای را هم امام صادق (ع) فرموده اند . پرسیدند که از کجا بفهمیم که عمل ما درست است یا غلط . معلوم می شود که این سوال در مورد نماز نیست ، در مورد رفت و آمد، معاملات ، کاسبی و همه امور زندگی است . حضرت فرمود که هر کاری که می کنید لحظه ای بایستید و ما را حاضر و غایب کنید (به تعبیر دانش آموزی) . در نگاه کردن ، فیلم ، کاسبی ، رفت و آمد و... ما حاضر هستیم یا غایب ، خودتان حساب کنید . آیا این آقا با محک من دچار تردید می شود ؟ من مطوئن هستم که این آقا دچار تردید نمی شود و قطعا گوش کردن موسیقی را در کفه ی معصیت می گذارد . الشاهد هو الحاکم . طرفی سوال کرد که من می خواهم در خانه موسیقی بنوازم . دستگاهش را در خانه بگیرم و آموزش ببنیم و می خواهم موسیقی های سنتی هم کار بکنم .آیا این اشکال فقهی دارد ؟ گفتم : خیر اشکال فقهی ندارد . پرسیدم که اگر در اتاق باز بشود و حضرت زهرا وارد بشود ، این دستگاه را خاموش می کنی ؟ اگر کاری حال باشد ما آنرا جمع نمی کنیم . مثلا اگر سفره ی غذا حلال باشد آنرا جمع نمی کنیم . ما نمی گوییم وسواس بشویم ولی می گوییم دقیق بشویم . وسواس در پرسش خوب است . از منابع دین و کارشناس و کتاب بپرسیم . ما وقتی می گوییم بپرسیم مردم بیشتر در ذهن شان این است که از یک حاج آقایی بپرسیم که سخنرانی می کند . قرار نیست که تا من می گویم بپرسید همه بیایند سراغ من و از من بپرسند و اگر هم من جواب ندادم ، بگویند که وعده به قیامت . خانمی گفتند که این شماره هایی که شما دادید که ما سوال دینی بپرسیم هر چه می زنیم جواب نمی دهند و ما هم خسته شدیم . من گفتم که اگر مادر شما سکته کند ودر خانه بیفتد . اگر به 115 زنگ بزینید و جواب ندهد آیا از این کار خسته می شود ؟ گفت که خیر ما هر کاری بتوانیم می کنیم . وقتی ما می گوییم مسائل را بپرسیم یعنی اقدام غیر آگاهانه ممنوع . اگر بخواهیم برای هر کاری ایستی بکنیم کارها عقب نمی افتد بلکه عمیق می شود و دوباره کاری نمی شود . شما ببینید که برای طلاق چقدر هزینه مصرف می شود . اگر این افراد قبل از اینکه ازدواج کنند یک هفته تامل می کردند و از کارشناسان دین و کتاب می پرسیدند ، این اتفاق نمی افتاد . آقایی از من مسئله ای را می پرسد . می گویم اشکالی ندارد که از من می پرسی ولی اگر توضیح المسائل را باز می کردی می توانستی آن را ببینی . به خودم زحمت نمی دهم که به کتابخانه بروم و جواب را از کتبا پیدا کنم . می گیم که زنگ می زنم و می پرسم چون این کار راحت تر است ولی وقتی جواب را نمی شنود برای سوال کردن بی انگیزه می شود . خیلی از سوالاتی که مردم ما دارند در کتبها جوابش داده شده است . کتاب آنچه والدین باید بدانند ، کتاب پرسش های جوانان ، کتاب از مراجع عظام ، کتابی بنام پرسمان ، مجله ی پرسمان و سایت پرسمان ، در آنجا جدیدترین سوال جوانان پاسخ داده شده است ، آنها را نگاه بکنند . اگر اسم مراجع تقلید را به فارسی هم در جستجوگر ها بزنند برایشان پیدا می کنند . ما می خواهیم خیلی زود از خودمان رفع تکلیف بکنیم . مثلا یک نفر دارد حرفی می زند و من صبط موبایل را روشن می کنم و جلوی او می گذارم . حرفش را ادامه می دهد یا قطع می کند ؟ این ریشه ای دارد . ریشه اش این است که همه ی اعمال مردم تحت حساب و کتاب است ولی مردم این را نمی دانند . مردم فکر می کنند که فقط نماز و روزه شان تحت حساب و کتاب است . ما فکر می کنیم که به تنهایی با عقل خودمان می توانیم زندگی مان را جلو ببریم . اگر عقل ما کامل بود پس چرا 124 هزار پیامبر آمده است . چرا این همه معصوم و کتب آسمانی آمده است ؟ و علم آدم اسماء کلها : خدا پیامبران را تعلیم داده است ، خدا به پیامبران این جوری آموزش می دهد . پس معلوم می شود که وقتی پیامبران برای آب خوردن هم می گوید که بیایید از من بپرسید تا من به شما بگویم که چطور آب بخورید که هم گوارای وجودتان بشود و همین آب خوردن تا عبادت بشود ، همین حرف زدن تان عبادت بشود ، همین نگاه کردن تان عبادت بشود . متاسفانه الان رابطه فرزندان و والدین اربطه ی قشنگی نیست . ظاهرا همه مقصر هستند . ای جوان وقتی تو با غضب به پدرت نگاه می کنی ، به تعبیر امام رضا (ع) این کارت را در کدام کفه می گذاری ؟ قطعا آنرا جزء معصیت هایت می گذاری . پس این کار را نکن و برای خودت جریمه بگذار . ای پدری که داری بیخودی به بچه ات گیر می دهی و بچه ات را اذیت می کنی و محدودیت بیش از حد برایش می گذاری ، این کارت را در روز قیامت کجا می خواهی بگذاری ؟ آیا شما جلوی امام صادق (ع) هم این کار را می کردی ؟ امام جواد (ع) می فرماید : انسان برای رشد و موفقیت خودش به سه تا چیز نیاز دارد . یک توفیق الهی داشته باشد دیگری وجدان داشته باشد اگر آنرا نکشته باشم. در بحث حجاب به دختری که حجاب را قبول نمی کرد گفتم که اگر مادرت بخواهد برای دایی ات یه خواستگاری برود و تو بخواهی دو تا از همکلاسی هایت را معرفی کنی که به خانواده ی شما می خورند ولی یکی چادری است و دیگری مانتویی است ، کدام را انتخاب می کنی ؟ بلافاصله گفت : چادری . خودش گفت که در وجدان خودم دیدم که این یکی قشنگ تر است . الحیاء جمیل . پس گرایش درونی است اگر آنرا کور نکرده باشیم . فطرت الله التی فطر الناس علیها . علامه ی جعفری می فرمود که مردم را با فطرت خودشان درگیر کنید ، خودشان همه ی خوبی ها را می پذیرند . همه ی مشکل این است که این فطرت غبار گرفته است . و اذا رکبوا فی الفلک دعوالله له الدین . اگر طرف کمونیست هم باشد وقتی در کشتی و در خطر قرار بگیرد در آخر خدا را صدا می زند . ولی وقتی پایشان به خشکی می رسد باز مشرک می شوند . پس هر عملی را در خلوت وجدان و فطرت مان ببریم . ما باید باور کنی که نمی دانیم . اینکه مردم فکر می کنند که خودشان می دانند و می فهمند آسیب است . اگر ما می دانستیم روز به روز که امکانات مان بیشتر می شد گرفتاری های مان بیشتر نمی شد . گرفتاری های روحی و روانی مان بیشتر شده است . پس معلوم می شود که ما نمی توانیم از این ابزار برای آرامش خودمان استفاده بکنیم . خدا دین ، ولایت و امامت را برای سوال کردن گذاشته است . در روز قیامت خدا یک سوال می کند و آن این است که این نعمتی که برای تو گذاشتم آیا از ولایت سوال کردی که چطور در راه بندگی از آن استفاده بکنی ؟ پس از هر نعمتی این جوری سوال می کنند . خدا نمی گوید چرا و چقدر خوردی ؟ می گوید که آیا در فرمول خوردن واستفاده کردن از این نعمت ، خودت را محتاج پرسش از دین و ولایت دانستی ؟ امام باقر (ع) می فرمود : هرکس که از حدود الهی پایش را فراتر بگذارد هم کافر هم فاسق و هم ظالم است . فردی پرسید که آیا آب خوردن هم حدود الهی دارد ؟ امام حدود مستحب آب خوردن را بیان فرمود . در روز ایستاده و در شب نشسته آب بخورید ، آب را یک نفس نخورید . پزشکی امروز ثابت کرده است کسانی که ناراحتی کلیه می گیرند آب را یک نفس می خورند . آب را به سه نفس بخورید ، آب خیلی داغ و خیلی سرد نخورید ، در ظرف لب شکسته آب نخورید . ساده ترین امر در زندگی من که آب خوردن است نیاز به هدایت دارد . اگر من علامه هم باشم نباید خودم را از پرسش مستغنی ببینم . اگر قرار است که خودم را ارزیابی کنم باید بدانم که چقدر خودم را محتاج پرسش می دانم . پس من نمی دانم و باید بروم از منبعی که می داند ( کتاب ، امام جماعت ، سایت ) بپرسم و اگر در پرسش جواب نگرفتم آنرا رها نکنم . سلمان چسبید تا جواب بگیرد . شاید من نتوانم جواب شما را بدهم ، فرد دیگری می تواند جواب شما را بدهد . اگر یک قطعه از پازل زندگی من علامت بندگی رویش نباشد ، در روزقیامت آنرا در کفه ی معصیت های من می
گذارند . من حتی راجع به موضوع ، حکم و معیار بپرسم . فقط راجع به زندگی خودم نیست . ما راجع به دیگران هم اظهار نظر می کنیم . الان می گویند که برنامه ی سمت خدا خوب است . با چه معیاری می گویند که خوب است ؟ آیا معیار را از دین گرفته اند ؟ ما حرفهای خوب می زنیم یا خوب حرف می زنیم ؟ پس معیار را باید از دین بگیریم . ما رفتار مردم را مورد قضاوت قرار می دهیم . این پرسش ها تا آخر عمر ادامه دارد . پیامبر هر وقت جبرئیل را می دید از او می پرسید . در معراج خدا از پیامبر پرسید که فرمول زندگی زیبا را می دانی ؟ فرمود : خیر . گفت : تو خالق این کار هستی . کلا ان الانسان لیطغی . روزی که خودم را بی نیاز از پرسش و تعلیم بدانم ، شروع طغیان من است . مسیر را کج می روم و فکر می کنم که درست است . آن کس که نداند که نداند . پس از منابع مختلف بپرسیم ، درست و مداوم بپرسیم ، از اهلش بپرسیم، تکلیف خودمان را بپرسیم و تا وقتی به جواب نرسیدیم آنرا رها نکنیم . ببینم اعمال روزانه ام را در کدام کفه باید قرار بدهم . وقتی من از این دنیا بروم قرار است که زنگ حساب ما شروع بشود . روایت داریم که اینجا عمل است و از لحظه مرگ به بعد حساب است . آیا می شود سر خدا را هم کلاه گذاشت ؟ آیا می شد جلوی خدا هم کلک بزنم ؟ کسی که امروز ما را نگاه می کند ، قرار است که فردا خودش قاضی باشد .
سوال – سوره ی هود آیات 108- 98 را توضیح بدهید .
پاسخ – آیات آخر می فرماید که در قیامت دو گروه هستند یا بهشتی هستند یا جهنمی . این بهشت و جهنم توشه می خواهد . قطعا وجوهات و محرمات را می پرسید . وقتی می گوییم تبدیل زندگی به بندگی یعنی که می شود تمام اعمال زندگی را تبدیل به توشه ی بهشت کرد (حضرت علی (ع) می فرماید : اعمالکم من صلاتکم ) یا توشه ای که نتیجه اش بهشت بشود . آب خوردن مباح است . می توانم کاری بکنم که این عبادت بشود و مصداق بندگی بشود . فقط نماز که مصداق عبادت و بندگی نیست . همین لیوان آب توشه ی من را سنگین می کند و می شود فاما من ثقلت موازینه . وقتی در روز قیامت بار اعمال من را می سنجند 20 درصد آن نماز بوده است ولی خنده هایم هم عبادت بوده است خوابم هم عبادت بوده چون با وضوء ، رو به قبله و سبک می خوابیدم ، خواب مستی نبوده و این خواب هم عبادت بوده است . غذا خوردنم هم چون با آداب دینی بوده ، عبادت بحساب می آید ، بیرون آمدن من و خوش تیپ کردن من هم عبادت می شود . روزی که می خواهند مثقالی و ذره ای حساب بکشند ، اگر من یک گرم بیشتر داشته باشم غوغا می کند . در انتخابات گاهی یک رای مشکل را حل می کند و در کنکور گاهی یک تست مشکل را حل می کند . من می خواهم لباس تمیز بپوشم . بروم از دین چگونگی آنرا بپرسم تا این در کفه ی عبادت من بیاید . من امشب می خواهم میهمانی بگیرم . کاری به من یاد بدهید که میهمانی در کفه ی معصیت های من نرود تا آنجا غصه بخورم که خرج کردم ولی باید غصه بخورم . دارم کاسبی می کنم و پول در می آورم ، کاری بکنم که این کاسبی توشه ی آخرت من بشود . این برای روزی است که مال و زن و بچه به درد من نمی خورند . روزقیامت نمی گویند که نماز و روزه های او را دربیاورید که ببینیم چقدر بوده است ، کل زندگی من و حتی افکار من را بررسی می کنند . حتی اگر من در باره ی شما فکر ی می کنم ، این می تواند کفه ی معصیت من را زیاد بکند . بخاطر همین می گوینند که سوء ظن حرام است وگناه دارد . معلوم می شود این فکر هم خودش عمل است . حب و بعض ما هم عمل است و من می خواهم این را هم رنگ خدا بزنم . ما می خواهیم بگوییم که عمل بی رنگ انجام ندهیم . می ترسم عمل بی رنگ هم در روز قیامت به طرف کفه ی معصیت برود . چون تو می توانستی این عملت را رنگ خدایی بزنی ، این خودش خسارت می شود . والعصر ان الانسان لفی خسر . ما می خواهیم تمام زندگی مان را رنگ عبادت و رنگ خدایی بزنیم که توشه ی بندگی و عبادت ما سنگین بشود و اهل بهشت بشویم و در دنیا و آخرت مایه ی آرامش ما می شود . و این حسرت را نداشته باشیم که در جهنم بمانیم . من که دارم به بچه ام عیدی می دهم یا او را تشر میزنم کاری بکنم که اینها عبادت بشود . می فرمایند بهشت رفتن خیلی راحت است ولی نمی دانم چرا راحت ، جهنم رفتن را انتخاب کرده ایم . ما از هر کار کوچکی می توانیم عبادت درست کنیم . زنبیل عبادت مان را پُر کنیم بطوری که در قیامت بتوانیم به دیگران هم کمک کنیم .می گویند که امیر المومنین ، فاطمه زهرا ، پیامبر و ائمه با اعمال شان شیعیان را شفاعت می کنند یعنی آنها این قدر توشه برداشته اند که آنجا برای من خرج می کنند . من هم کاری بکنم که بتوانم در روز قیامت برای دو نفر خرج کنم .
سوال – من سوم دبیرستان هستم و تا آنجا که می توانم برنامه های شما را دنبال می کنم . این روزها امتحان نهایی مان شروع می شود . چند نکته ی کلیدی به ما بگوییم که هر وقت اینها را می بینیم از آنها انرژی بگیریم .
پاسخ – من سه نکته می گویم . یکی اینکه نیت مان را الهی کنیم . یعنی سعی کنند که از همین درس خواندن شان توشه ی آخرت درست کنند . وقتی درس خواندن با ضابطه ی دین باشد و هدفش هم خدمت به جامعه ی دینی باشد نه اینکه هدف تجارت مادی باشد ، قطعا این نیت یک نیت قشنگ می شود . سعی کنند در این فضای درس خواندن شان هم گناه نباشد . یعنی من موقع مطالعه موزیک گوش نکنم ، یک صفحه قرآن بخوانم که مطالعه ی من را نورانی می کند. دیگر اینکه نمازم را اول وقت بخوانم . سعی بکنم که در همین ایام که می خواهم خادم معنوی امام رضا (ع) باشم یک گره ی درسی از خواهر یا برادرشان را باز کنند . وقتی از آنها سوال درسی می کنند نگویند که من درس دارم بلکه به آنها کمک کنند و ثوابش را به امام رضا (ع) هدیه کند . به دیگران رحم کنند تا خدا هم در سر امتحان به او رحم کند . به خانواده ها هم می گوییم که فضای خانه را آرام کنند و غذاهای مقوی به آنها بدهند . دعا هم برای فرزندان شان بکنند . سفارش شده که در سر نماز فرزندان تان را بلند و با اسم دعا کنید .