حجت الاسلام والمسلمین قرائتی
92/8/7
سوال – بلاها و مصیبت ها چه برکاتی برای ما دارند؟ چطور می توانیم از تلخی ها، شیرینی بگیریم؟
پاسخ – خداوند در قرآن گِله می کند که انسان وقتی خوش است غافل است و مستی می کند ولی وقتی ناراحت است خدا را می خواند. گاهی می گفتند که ما بخاطر پیامبران بدبخت شده ایم. پیدایش تلخی ها برنامه ی قطعی خداست. اگر زنی می خواهد مادر بشود ولی درد زایمان نکشد باید فکر بچه دار شدن را از فراموش کند. ما نمی توانیم بگوییم که آب جوش می خواهیم ولی بخار آنرا نمی خواهیم. حضرت امیر می فرماید: تنور باید داغ باشد. در مثنوی داریم که فردی می خواست روی بدنش عکس شیری را خالکوبی کند. وقتی فرد می خواست سوزن بزند که دمش را خالکوبی کند، او می گفت که دم نمی خواهد. وقتی می خواست پای شیر را خالکوبی کند او می گفت پا نمی خواهد. فرد گفت: خداوند چنین شیری را خلق نکرده است.
ما باید نگاه مان را به تلخی ها عوض کنیم. حضرت زینب فرمود :من چیزی جز زیبایی نمی بینم. در قرآن بیست آیه داریم که می فرماید: ما شما را امتحان می کنیم. اگر خدا ما را امتحان می کند بخاطراین نیست که علم ندارد .خدا می خواهد ما را امتحان کند تا اجر بدهد. به فردی فقط بخاطر اینکه بنا است مزد نمی دهند بلکه از او کار می خواهند. پس بعد از امتحان باید از ما کاری سر بزند که بتوانیم مستحق دریافتی بشویم. ما باید صبر و مقاومت مان را نشان بدهیم. حضرت امیرمی فرماید که خدا می داند ما چکاره هستیم ولی پاداش خدا بر اثر علم خدا نیست بلکه به خاطر عمل ماست.
وقتی در اداره می خواهند به کسی پول اضافه بدهند می گویند:اضافه کاری کن. ابزار امتحان تلخی ها و شیرینی هاست. داریم :همه ی خیرها و شرها امتحان است. خدا یکبار به ما نعمت می دهد تا ما را امتحان کند و یک بار نعمت را از ما می گیرد تا باز ما را امتحان کند. ما باید مثل کارمندان بانک باشیم که هر روز در یک قسمت بانک هستند یعنی یک روز پول می دهند و یک روز پول می گیرند، وقتی پول می گیرند خوشحال نمی شوند و وقتی هم پول می می دهند ناراحت نمی شوند. خدا می فرماید: اگر چیزی از دست رفت تاسف نخورید و اگر چیزی به شما دادند خوشحال نشوید. فردی پرسید: بالاخره سرنوشت دست ماست یا دست خدا؟ گفتم :در آموزش رانندگی گاز و ترمز زیر پای شما هست ولی زیرا پای مربی هم هست. پس ما همه کاره نیستیم. ولی هیچ کاره هم نیستیم. داستان جبر و اختیار را می توان با مثال آموزش رانندگی بهتر فهمید.
در قرآن داریم :هرچه خوبی است از خداست.و هر چه بدی است از شماست. آیت الله حائری امام جمعه سابق شیراز می گفت که کره ی زمین دورخودش و خورشید می گردد. وقتی کره ی زمین روشن است از خورشید است و هرجا تاریک است از خودش است.
خدا ما را به تلخی ها امتحان می کند. خدا می فرماید: ما شما را به ترس و گرسنگی امتحان می کنیم. دردهای ما جزئی است. مثلا اگر یک دندان شما درد بگیرد تا صبح نمی خوابید و ناراحت هستید حالا اگر تمام استخوان های شما درد بگیرد چه می شود؟ گاهی اوقات ماشین به نرده ای می خورد و انسان ناراحت می شود و بعد می بیند که بعد از نرده، دره بود و خدا را شکر می کند که به درون دره نرفته است. گاهی نرده جلوی دره را می گیرد.
انسان بی غصه وجود ندارد. انسان های بزرگ غصه های بزرگ دارند. انسان های مرفه، غصه های مرفه دارند. خداوند گوشت بدون استخوان خلق نکرده است. در دعای کمیل داریم :خدایا من طاقت کمترین سختی ها را ندارم.
سوال- برکات حوادث و بلاها چیست؟
پاسخ –1- آزمایش خدا برای دانستن نیست بلکه برای این است که از ما عملی سر بزند و خداوند اجر آنرا بدهد. 2- غربال می شویم تا ببینیم چه کسی راست می گوید و چه کسی دروغ می گوید. در غربال انسان خودش را می شناسد.3- غفلت زدایی .زندگی مرفه انسان را به خواب می برد. خدا می فرماید : نااهلان مثل گاو هستند یا نااهلان مثل الاغ هستند یا نااهلان مثل سگ هستند. داریم: گاهی آنها از چهارپایان هم بدتر هستند. آنها غافلین هستند. بعضی افراد از شرایط ،فقرا، خدا، قیامت ،زن ،فرزند ،نسل آینده و... غافل هستند. 4-قدردانی .در قرآن داریم :اگر به افرادی رسیدید که مشکل بدنی دارند به آنها خیره نگاه نکنید و در دل تان بگویید: خدایا من او را مسخره نمی کنم و به خودم هم افتخار نمی کنم ،خدایا شکر می کنم. وقتی شما چند کیلومتر در خاکی رانندگی کنید بعد که به آسفالت می رسید قدر آنرا می دانید. اینها به انسان هشدار می دهد.5- تحریک عواطف انسان. زلزله زده های بم، صدو پنجاه تن خرما به سیل زده های پاکستان کمک کردند. در این حوادث عواطف خفته و وجدان ها بیدار می شوند. اگر کسی دست نابینایی را بگیرد و به او کمک کند هر قدمی که بر می دارد مثل این است که بنده ای را آزاد کرده و تمام فرشته ها به او دعا می کنند. اگر همه ی انسانها در کنار هم باشند می توانند مشکلات را حل کنند. می گویند: با غریبه ها ازدواج کنید تا فامیل های تان زیاد بشود. امام رضا(ع) می فرماید که همسرتان را از غیراقوام انتخاب کنید تا تعداد شما بیشتر شود، گرچه ازدواج فامیلی هم خوب است. کسی که به مظلوم کمک کنند ثوابش به اندازه ی این است که یک ماه در مکه معتکف شده باشد.6- متوجه شدن اینکه خدا با ماست. اگر ما بدانیم که خداوند ما را در مشکلات می بیند، آنها را تحمل می کنیم. خدا به نوح گفت که تو کشتی بساز، من دارم کارهای تو را می بینم. چون نوح در کویر کشتی می ساخت همه او را مسخره می کردند. دیدن تماشاچی در مسابقات ورزشی به ورزشکاران دلگرمی می دهد. 7- زودگذر بودن تلخی ها. 8- دیدن مشکلات بزرگ تر. گاهی می گوییم که در تحریم هستیم ولی بزرگترین تحریم در کربلا بود ولی امام حسین(ع) زیر بار تحریم نرفت. محاصره نظامی و تبلیغاتی در کربلا خیلی شدید بود. نسخه ی نجات بخش همه ی مستضعفین کربلاست. شما اهل هر کشوری که باشید ممکن است که جنگ در آنجا اتفاق بیفتد و شما مجروح بشوید ولی هدف مهم است. اگر شما از فرزندتان بی محبتی ببینید به فکر می افتید که کاری برای باقیات و صالحات خودتان انجام بدهید. جوانی عاشق دختر شاه شد. فردی گفت که تو به غاری خارج از شهر برو و در آنجا مشغول عبادت بشو، من شاه را به آنجا می آورم و می گویم که این فرد زاهدی است، دخترتان را به او بدهید تا چهره تان در جامعه مذهبی بشود. این جوان در غار معتکف شد. آن فرد شاه را به درغار برد. وقتی به جوان گفت که نماز را قطع کن، او به نمازش ادامه داد. و بعد گفت :وقتی نماز قلابی شاه را به در غار می کشاند، پس چرا من نماز واقعی نخوانم؟ بهتر است که ما برای خود خدا ریا کنیم تا دیگران .9- تمام پیشرفت های ما بخاطر حوادث تلخ است. وقتی ما بیمار می شویم به فکر داروسازی می افتیم. تمام پیشرفت های عملی صنعتی و نظامی بخاطر حوادث تلخ است.10- در حوادث دوست واقعی مشخص می شود.
در مکه با یکی از علمای بزرگ منتظر بودیم که اتوبوس بیاید. حاجیان دور ما جمع شدند و با ما عکس گرفتند. وقتی اتوبوس آمد همه ی حاجیان سوار شدند ولی من و ایشان جاماندیم. و کسی به ما تعارف نکرد. حدیث داریم که اگر می خواهید خودتان را بشناسید ببیند در کجا گناه کرده اید. ببینید آیا با کمی پول حاضرید گناه بکنید یا با گرفتن یک ماشین گناه می کنید یا ...؟ حضرت امیر می فرماید که اگر دنیا را به من بدهند تا یک گناه بکنم، گناه نخواهم کرد.
سوال- آیا افرادی که مقامات بالاتری دارند بیشتر در معرض امتحان هستند؟
پاسخ- هر که در این بزم مقدم تر است جام بلا بیشترش می دهند
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا جام مرا بشکست لیلی
در سربازخانه سه گروه سرباز را اذیت می کنند: سربازی که تخلف کرده ، سربازی که قرار است امتیازی بگیرد و سربازی که می خواهد رشد کند و فنون نظامی یاد بگیرد. در روایت داریم :سختی ها برای ظالم ادب و برای مومن امتحان و برای اولیاء درجه است. بعضی ها بخاطر بدی خودشان در سختی می افتند. گاهی اوقات افراد خوب هستند ولی خدا آنها را به سختی می اندازد تا به آنها درجه بدهد. حضرت ابراهیم بخاطر امتحانات سخت پشت سرهم از عبدالله به(نبی الله، بعد به رسول الله، بعد خلیل الله) امامت رسید.
بعضی ها می گویند: خدایا من چه گناهی کرده ام که به این درد گرفتار شده ام .همیشه گرفتاری ها بخاطر گناه کردن نیست. البته گاهی تلخی ها بخاطر گناه است مثلا زکات نمی دهیم و باران نمی آید. گاهی سختی ها بخاطر رشد ماست.
سوال – آیا همه در معرض امتحان خدا هستند؟
پاسخ – در قرآن داریم: حتما همه را امتحان می کنیم. یکسری کارها اجباری است .مثلا نمی توانیم بگوییم که من نمی خواهم دندان هایم سفید باشد یعنی این دست ما نیست. دنیا مثل استخر است، آنرا پر از آب می کنند و ما را در آب می اندازند و هنر ما این است که شنا یاد بگیریم. ما می توانیم شیر آب را باز کنیم یا ببندیم. یعنی در لحظه ی آخر اراده داریم که آن کار را انجام بدهیم یا ندهیم.