يكشنبه 4 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

حجت الاسلام والمسلمين رفیعی – بررسی ابعاد زندگی حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: بررسی ابعاد زندگی حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين رفیعی
تاريخ پخش: 26-03-95

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
آغوش سحر تشنه دیدار شماست *** مهتاب خجل ز نور رخسار شماست
خورشید که در اوج فلک خانه اوست *** همسایه دیوار به دیوار شماست
شریعتی: سلام می‌کنم به همه شما هموطنان عزیزم. طاعات و عبادات شما قبول باشد. انشاءالله در این ایام پر برکت ضیافت الهی هرچه خیر و برکت است نصیب شما شود. آقای دکتر رفیعی سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقا رفیعی: عرض سلام خدمت همه بینندگان عزیز دارم. انشاءالله تا امروز روزه‌هایشان قبول باشد و در ادامه هم خداوند توفیق روزه با سلامت و تقوا به همه ما عنایت بفرمایند.
شریعتی: قراری گذاشتیم که پارسال و امسال که نام حضرت خدیجه کبری (س) را از غربت دربیاوریم. انشاءالله! بخاطر همین خانه‌های نورانی ما هم مزین و منور به نام خدیجه کبری(س) شد. بانویی که فداکاری‌های بی‌نهایت و بسیاری را در صدر اسلام داشتند و کمک قابل توجهی به پیشبرد اهداف نبی مکرم اسلام کردند. شاید آنگونه که باید و شاید حق آن را ادا نکردیم. با توجه به اینکه امشب شب وفات خدیجه کبری هست، برنامه امروز را به این بانوی بزرگ و گرانقدر اختصاص می‌دهیم.
حاج آقای رفیعی: قبل از اینکه وارد بحث شخصیت این بزرگوار شویم، من خودم همیشه روی سه شخصیت دغدغه داشتم که بتوانیم اینها را در جهان اسلام مطرح کنیم. یکی حضرت خدیجه کبری(س) است. یکی حضرت ابوطالب است. یکی هم حضرت حمزه سید الشهداء است. در مورد اول خوشبختانه اقدام کردیم و تصمیم گرفتیم یک همایش کشوری برگزار کنیم که این همایش در چهارده موضوع فراخوان مقاله داده شده که در تاریخ دوم دی ماه که ایام ازدواج ایشان با پیغمبر اسلام است، چون دهم ربیع به نقل شیخ مفید در مسائل الشیعه سالروز ازدواج ایشان با پیغمبر اسلام است که این همایش در دو سطح برگزار می‌شود. بخشی در جامعه المصطفی العالمیه، بخشی در جامعه الزهرا، اتفاقاً من از محضر مقام معظم رهبری یک وقتی تقاضا کردم برای مجلس حسینیه که بودیم، گفتم: اگر امکان دارد برای این همایش ما فرمایشات شما را داشته باشیم. ایشان فرمودند: بیایید من صحبت می‌کنم. ما هم پانزده نفر از اعضای هیأت علمی خدمت معظم له رسیدیم که انشاءالله اصل آن فرمایشات را هم در زمان خودش در همایش پخش خواهیم کرد.
من دو سه نکته از فرمایشات ایشان را می‌گویم. اولاً فرمودند: خدیجه کبری غریب است. مظلوم است. ایشان را از غربت و مظلومیت با این برنامه‌ها بیرون بیاورید. روی ابعاد شخصیتی ایشان کار شود. من به ایشان عرض کردم که خدیجه کبری مادر یازده امام است. ایشان فرمودند: چرا یازده امام؟ مادر دوازده امام است. گفتم: چطور؟ فرمودند: خدیجه کبری حضرت علی(ع) را بزرگ کرد. حضرت علی کودک بودند. در دامان حضرت خدیجه بزرگ شدند. مادر به این معنا که در دامن ایشان تربیت شدند. نکته دیگری که ایشان اشاره کردند این بود که فرمودند: ما یکوقتی می‌گوییم: حضرت خدیجه ثروت داد. این چیز ساده‌ای نیست. یک زنی با آن همه ثروت و مکنت و کنیز همه‌ی اینها را بده و بعد کار به جایی برسد که در شعب ابی طالب روی خاک بنشیند. فرزندش حضرت فاطمه زهرا در کودکی مجبور شود، روی خاک سر بگذارد. این چیز ساده‌ای نیست.
نکته دیگری هم که باز اشاره داشتند، فرمودند: سایر همسران پیامبر در دوران گسترش اسلام بودند، پیغمبر اکرم مدینه آمدند. اتاق‌هایی ساختند. فضای زندگی داشتند. پیامبر یارانی داشتند. خدیجه کبری در دوران صعوبت پیغمبر بوده است. در دوران سختی پیغمبر بوده است. یعنی حضرت را در کنار سنگی پیدا می‌کرد، از پاهای مبارک خون جاری است. یا از غار حرا پایین آمده، همه تکذیب کردند. ایشان تأیید کرده است. فرمودند: در دوران سختی با پیغمبر بودند. ایشان در مکه است. در مدینه که زندگی نکرده است. در دوران سختی پیغمبر گرامی اسلام بودند. نکته دیگری که اشاره داشتند این بود که نخستین مهر تأیید از زنان بدون هیچ دغدغه‌ای، فرمودند: ایشان این جایگاه را همان اول فهمید. از روی عقل و درایت که ایشان پیغمبر است. این خیلی مهم است. ما امروز این حرف‌ها را می‌زنیم ساده است. خیلی‌ها انکار کردند. امیرالمؤمنین در غار حرا با ایشان بود، پایین آمدند خدیجه کبری به حضرت ایمان آوردند.
ایشان یک جمله دیگر هم فرمودند که حالا که قرار است همایشی برای حضرت خدیجه(س) برگزار شود و درخور ایشان باشد، یک چنین برنامه‌ای هم برای جناب ام سلمه بگذارید. ایشان هم نقشش در تاریخ دیده نشده است. انشاءالله بنا داریم که این کار را هم انجام دهیم. البته آن سایتی که تحت عنوان «همایش صدف کوثر» ارائه شده است، بنا داریم که انشاءالله مجوعه‌ای از مقالات و کتاب‌ها را چاپ کنیم. مثل چیزی که راجع به حضرت عبدالعظیم حسنی یا حضرت معصومه چاپ شده است. انشاءالله در زمان خودش پوشش خوبی هم از صدا و سیما داده شود. من با خیلی از علماء هم شخصاً صحبت کردم. خدمت حضرت آیت الله جوادی آملی رسیدم. ایشان فرمودند: من خیلی سرم شلوغ است. گفتم: آقا برای حضرت خدیجه کبری است و قرار است سخنرانی کنید. فرمودند: می‌آیم. و با هرکدام از مراجع هم صحبت کردیم با استقبال خوبی روبرو شدیم. امیدوارم ابعاد وجودی زندگی ایشان یک مقداری در کشور بیشتر مطرح شود و الگو شود.
خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم که اگر زندگی حضرت خدیجه در جامعه تبیین شود هم در بحث اقتصاد مقاومتی مفید است. چون یک زنی با آن ثروت آمده و در یک شرایط بسیار ساده زندگی کرده است. هم برای ازدواج آسان مهم است که ایشان خیلی تأکید دارند. هم برای بحث تربیت فرزند در کشور مفید است. که ایشان چگونه حضرت زهرا را تربیت کردند. هم برای همسرداری مهم است. چگونه می‌شود محبت و عشق باشد ولو رفاه نیست. ولو شرایط سختی است و هم برای موضوع دفاع از پیامبر و ولایت مهم است. ابعاد زندگی ایشان برای بخش‌های مختلفی از جامعه پاسخگو است و از همه مهمتر طاهره و پاکیزه بودن ایشان در دوران جاهلیت قبل از اسلام مهم است. ایشان پانزده سال از زندگی‌شان با پیامبر قبل از اسلام است. هنوز حکم حجاب نیامده است. اما نوشتند که به این شخصیت بزرگوار را طاهره و پاکیزه می‌گفتند. مراعات آن ارزش‌های اخلاقی را در آن زمان هم داشتند.
با این مقدمه یک جمله از پیغمبر اسلام را با یک روایتی عرض می‌کنم. بعد ابعاد زندگی حضرت خدیجه(س) را بگویم. همه شنیدند وقتی قرار شد ایشان بر فاطمه زهرا(س) باردار شوند، چهل روز پیغمبر برای عبادت به غار حرا رفتند. فاطمه‌ای قرار است به دنیا بیاید، که یازده امام باید از نسل او بیاید و مادر حسنین است. یک زنی است در سلک معصومین و چهارده معصوم. چهل روز جدا شدن در روایت دارد که خیلی بر پیغمبر سخت گذشت. «و کان لها محبا و بها وامقا» پیغمبر خیلی خدیجه را دوست داشت و خیلی به او وابسته بود. این رمز موفقیت یک زندگی زناشویی است.
اینکه ما الآن در کشورمان هم بحث طلاق نگران کننده است و هم زندگی‌هایی که دارد پیش می‌رود اما روی ریل پیش نمی‌رود. در این ایام گاهی عمار یاسر و دیگران می‌آمدند سر می‌زدند، اینجا دارد که پیغمبر به عمار فرمودند: تو برو! بنا نبود این چهل روز بینشان ملاقات مستقیمی باشد. برو به خدیجه کبری بگو یا خدیجه! نارحت نباش و بدگمان نباش. «ان اتقطاعک منی» این جدایی که من از تو دارم از روی قهر نیست. از روی ناراحتی نیست. «و لکن ربی امرنی بذلک» خدا به من فرمان داده است. یا خدیجه! «فان الله عز وجل لیباهی بک کرام الملائکه کل یوم مرارا» خدا پیش فرشته‌ها روزی چند بار به تو مباهات می‌کند.
یک روایتی است در جلد 43 بحار است. فرمود: خداوند به ده تا از زن‌ها ده ویژگی داد. «ان الله تعالی اعطی عشرة اشیاء لعشرة من النساء» (بحارالانوار/ج43/ص34) خانم‌ها بدانند که زن‌هایی در تاریخ داشتیم که خداوند آنها را مورد توجه ویژه قرار داده است. این ده تا چیست؟ یکی خدیجه کبری است. «التوبة لحوّا زوجة آدم» توفیق توبه را به حضرت حوا زن آدم داد. با هم توبه کردند، « رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» (اعراف/23)
2- جمال را به ساره همسر ابراهیم داد. همسر ابراهیم زن پاکیزه و زیبایی بود. اینها نسبی است. مثلاً ما در ائمه هم گاهی مثلاً می‌گوییم: شجاعت امام حسین! حلم امام حسن! معنایش این نیست که امام حسین حلم ندارد. برجستگی یک صفت در یک نفر پررنگ‌تر است. حفاظ، خویشتن‌داری را به همسر ایوب داد. که با آن سختی‌ها و مشکلات خودش را حفظ کرد. با آن فقر به مسیرهای انحرافی کشیده نشد. حرمت را به آسیه زوجه فرعون داد که آن احترام ویژه و آن جایگاهی که ایشان داشت و در آن شرایط از موسی دفاع کرد. حکمت را به زلیخا همسر یوسف داد. عقل را به بالقیس زوجه سلیمان داد. بالقیس ملکه عاقلی بود. با سلیمان درگیر نشد. با آنکه آفتاب پرست بودند. از روی عقل به دربار سلیمان آمد تحقیق کرد و ایمان آورد. صبر را به مادر موسی داد. برگزیدگی را به حضرت مریم مادر عیسی داد. «و الرضا لخدیجه زوجه المصطفی» صفت رضا را به خدیجه داد. رضا بالاترین صفت است از نظر اخلاقی. لذا در روایت هم داریم اگر کسی رضا داشته باشد، سایر ویژگی‌ها از آن منشعب می‌شود. در پرتو رضا صبر هست. در پرتو رضا تحمل است. صفت رضا را خدا به خدیجه داد. «و العلم لفاطمه زوجه المرتضی» (بحار الانوار/ج43/ص34) این روایت زیبایی است که ده ویژگی را خداوند به ده زن داد که در مورد خدیجه کبری صفت رضا است.
نکته دیگر این است که ائمه ما به این شخصیت افتخار می‌کردند. امام حسین می‌گوید: مادرم خدیجه است. امام سجاد می‌گوید. یعنی این افتخار که در مباهات امام حسن مجتبی(ع) در روایت دارد، «انا اشبه الناس بخدیجه الکبری» من شبیه‌ترین مردم به خدیجه کبری هستم. یا امام حسین روز عاشورا در خطبه‌هایی که داشت، «هل تعلمون ان جدتی خدیجه بنت خویلد و هی اول انساء هذه الامه اسلاما» این را در مقابل سپاه کوفه می‌گوید. آیا می‌دانید خدیجه کبری مادر من است، جد من است و او اول زنی است که اسلام آورد؟
مرحوم مامقانی از علمای رجال ما است. کتابی به نام مقباس دارد. ایشان در پایان این کتاب شرح حال چند خانم را آورده است. از جمله این تعبیر برای ایشان است. می‌گوید: «تدعی فی الجاهلیه الطاهره لشدته عفافها» حضرت خدیجه یکی از اسامی‌اش طاهره بوده است. اسمش خدیجه است منتهی به او طاهره می‌گفتند. از بس که عفیف بوده است. ازدواج بین امین و عفیف صورت گرفته است. اینها برای جامعه ما درس است. نباید عزیزان اینها را خدای نکرده فراموش کنند. باید دقت کنند. اینها ارزش‌هایی است که باید روی آن پافشاری کنیم. باید اینها را مطرح کنیم. اینها زمان بر و مکان بر نیست. نباید گفت اینها برای چهارده قرن پیش بوده است! امروز هم این عفت خریدار دارد. الآن ناهنجاری‌هایی که در جامعه داریم خیلی‌ها در پرتو این زندگی حل می‌شود. در عین حال که زندگی شیرین و مسرت بخشی است.
با این مقدمه‌ای که عرض کردم چند ویژگی ایشان را فهرست وار برای بینندگان بگویم. در بحث برگزاری همایش به دنبال کتاب‌هایی هستیم که بررسی کنیم. در حوزه علمیه اصفهان که حضرت آیت الله مظاهری آن را اداره می‌کنند، دیدم این حوزه یک نرم افزاری تولید کرده به نام «ام المؤمنین خدیجه کبری» با 380 کتاب. خیلی کار قشنگی بود که من پیگیر شدم برای همایش به اعضاء هدیه کنیم. عزیزانی که مایل هستند این نرم افزار را دریافت کنند به سایت حوزه علمیه اصفهان یا سایت حضرت آیت الله مظاهری رجوع کنند و تهیه کنند. همزمان با این من متوجه شدم حوزه علمیه خواهران در قم دو سه سال قبل یک نرم افزاری تهیه کردند با بیش از چهارصد کتاب، به نام «شیدای امین». خدیجه کبری شیدای پیامبر بود. خدا رحمت کند مرحوم قرشی در مورد همه معصومین کتاب داشت الا حضرت خدیجه، که آن را هم در یک جلد نوشتند. این کتابی هم که همراه من است به نام «خصایص ام المؤمنین خدیجه الکبری» است. این با 160 صفت ایشان کار شده و تدبیر شده است.
در بحار مرحوم مجلسی این روایت را آورده است که پیغمبر اکرم گاهی می‌فرمود: «این مثل الخدیجه» دیگر مثل خدیجه نیست. بی‌مانندی خدیجه، بی‌نظیری خدیجه کبری. این چیز کمی نیست. وقتی در عربی می‌خواهیم اهمیت یک چیزی را بگوییم، سؤالی می‌گوییم. «وَ ما أَدْراكَ‏ ما لَيْلَةُ الْقَدْر» (قدر/2) «أین مثل الخدیجه» کجا مانند خدیجه هست؟ عبدالله بن مسعود می‌گوید: مکه آمدم دیدم پیغمبر اکرم ایستاده و دو نفر دارند پشت سرش نماز می‌خوانند. یکی امیرالمؤمنین و یکی خدیجه کبری نماز جماعت سه نفری می‌خوانند.
نکته دیگر این است که در همه زیارت ائمه از خدیجه کبری نام می‌بریم. این خیلی مهم است. وقتی سلام می‌دهیم خدیجه کبری(س) به عنوان مادر ائمه تقدم بر حضرت زهرا دارد. اگر فاطمه زهرا(س) مادر یازده امام است، حضرت خدیجه قبل از ایشان مادر حضرت زهرا هستند.
من یک تقاضا دارم از هنرمندان عزیز که فیلم حضرت خدیجه(س) را بسازند. ضخصیت حضرت خدیجه در جهان اسلام ساخته شود. این شخصیت مطرح شود. این کار بسیار مهمی است. اگر هم در شهرها مساجدی ساخته می‌شود حتماً به نام حضرت خدیجه کبری باشد.
شریعتی: امروز آیات 96 تا 103 سوره مبارک یوسف صفحه 247 را با هم تلاوت می‌کنیم.
«فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى‏ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ «96» قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ «97» قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «98» فَلَمَّا دَخَلُوا عَلى‏ يُوسُفَ آوى‏ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَ قالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِينَ «99» وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً وَ قالَ يا أَبَتِ هذا تَأْوِيلُ رُءْيايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّي حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَ جاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطانُ بَيْنِي وَ بَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِما يَشاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ «100» رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ «101» ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُونَ «102» وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ «103»
ترجمه:پس چون (آن برادرى كه حامل پيراهن يوسف بود) مژده‏رسان آمد، پيراهن را روى صورت يعقوب انداخت. پس يعقوب بينا گشت و گفت: آيا به شما نگفتم: همانا من از (عنايت) خداوند چيزى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد. (فرزندان) گفتند: اى پدر! براى گناهانمان (از خداوند) طلبِ آمرزش كن كه براستى ما خطاكار بوديم. (يعقوب) گفت: بزودى از پروردگارم براى شما طلب آمرزش مى‏كنم، براستى كه او، خود آمرزنده وبسيار مهربان است. پس چون (پدر و مادر و برادران) بر يوسف وارد شدند، پدر و مادرش را در كنار خويش جاى داد وگفت: به خواست خدا با أمن و امان داخل مصر شويد. و پدر ومادرش را بر تخت بالا برد، ولى همه‏ى آنان پيش او افتادند و سجده كردند. و (يوسف) گفت: اى پدر! اين است تعبير خواب پيشين من. به يقين، پروردگارم آن را تحقق بخشيد و به راستى كه به من احسان كرد، آنگاه كه مرا از زندان آزاد ساخت و شما را پس از آنكه شيطان ميان من و برادرانم را بر هم زد، از بيابان (كنعان به مصر) آورد. همانا پروردگار من در آنچه بخواهد، صاحب لطف است. براستى او داناى حكيم است. (يوسف گفت:) پروردگارا؛ تو مرا (بهره‏اى) از حكومت دادى و از تعبير خواب‏ها به من آموختى. (اى) پديدآورنده‏ى آسمان‏ها و زمين، تنها تو در دنيا وآخرت مولاى منى، مرا تسليم خود بميران و مرا به شايستگان ملحق فرما. (اى پيامبر!) اين (داستان) از خبرهاى غيبى است كه ما به تو وحى مى‏كنيم و تو نزد آنان (برادران يوسف) نبودى آنگاه كه در كار خويش هم داستان و متّفق شدند و نيرنگ مى‏نمودند (كه چگونه يوسف را در چاه اندازند و بگويند گرگ او را دريده است. (اى پيامبر!) بيشتر مردم ايمان بياور نيستند، هر چند (سخت بكوشى و) حرص و آرزو داشته باشى.
شریعتی: انشاءالله چشم و دلتان به جلوه جمال الهی روشن باشد در این ایام پرنور بهترین نصب شما شود. زندگی‌تان منور به نور قرآن و اهل‌بیت باشد. اشاره قرآنی را می‌شنویم.
حاج آقای رفیعی: بعد از آنکه برادران یوسف، یوسف را شناختند و متوجه اشتباه خود شدند، قرار شد توبه کنند. «قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا» پدر تو برای ما طلب مغفرت کن. پس معلوم می‌شود توسل خوب است. بعضی اوقات یک کسی اعتبارش بیشتر است. اینها 34 سال دروغ گفته بودند. مخفی کرده بودند. الآن خیلی اعتبار نزد خدا ندارند. پس از اعتبار پدرشان استفاده می‌کنند. هم پیغمبر است، هم پدر است. گفتند: «یا أبانا» نگفتند: «یا نبی الله» پدرجان، به عنوان یک پدر مهربان بر ما طلب مغفرت کن. ما هم اعتراف می‌کنیم که «إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ» خطا کردیم. بعد حضرت یعقوب می‌فرماید: «قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ» من به زودی برای تان طلب مغفرت می‌کنم. در بعضی روایت هست که می‌خواست صبر کند شب جمعه شود که زمینه اسغفار بیشتر فراهم است، اما نکته مهمش این است که انسان در ارتباط با خدا از این آیه استفاده می‌شود که از وسایطی که ارتباط بیشتری دارند، استفاده می‌کند. یک چیز عقلی هم هست.
الآن شما در یک اداره کار دارید بنده را بیشتر می‌شناسند. اگر همراه من بیایید ممکن است بیشتر به کار شما توجه کنند. این همان موضوع توسل است که ما بارها به این آیه استناد کردیم.
من چند خصوصیت حضرت خدیجه فهرست وار اشاره می‌کنم. 1- درایت و فهم ایشان؛ الآن در خواستگاری که آقا پسرها برای دختر خانم‌ها می‌روند، خیلی چیزها سؤال می‌شود. ثروت، خانه، ماشین، شغل، اما چند درصد توجه به اخلاقش می‌کنیم؟ به صداقتش؟ به امانت‌داری‌اش؟ به حسن خلقش؟ اینها ماندگار است. نمی‌گویم ثروت نباشد. وقتی بحث ازدواج حضرت خدیجه با پیغمبر مطرح شد، وقتی به خواستگاری آمدند، حضرت خدیجه گفت: «انی رغبت فیک» من مایل هستم با شما ازدواج کنم. چرا؟ «لقرابتک» یکی بخاطر خویشاوندی. «و امانتک» امانت‌داری‌ات! «و حسن خلقک» خوش اخلاقی تو، «و صدق حدیثک» راستگویی‌ات! بینی و بین الله اینها برای انتخاب همسر ملاک نیست؟ خوش خلقی، امانت‌داری، راستگویی، خویشاوندی! اینها خیلی مهم است. من نمی‌گویم شغل نداشته باشد و درس نخوانده باشد. اما ملاک اولیه اینها نباشد.
2- مطیع همسر بودن؛ یک زنی با چهارصد غلام و کنیز، با آن ثروت انبوه، بعضی‌ها که یک حقوق اندکی دارند در زندگی با همسرشان مشکل دارند. بعضی خانم‌ها می‌گویند: ما یک پایه هستیم و شما هم یک پایه هستید. یک زنی با چنین ثروت و مکنتی به پیغمبر عرض کرد: «بیتی بیتک» خانه من نیست،خانه توست. «و انا جاریتک» من کنیز شما هستم. این زنی که « كانت‏ من‏ احسن‏ النساء جمالا و اكملهن عقلا و اتمهن رايا و اكثرهن عفة وحياء ومروة و مالا» (رياحين، از صحيح بخاري‏) یعنی کسی که زیباترین زن زمان خودش بود. کامل‌ترین عقل را داشت، و رأی او هم رأی صحیحی بود، با چنین ثروتی می‌گوید: خانه، خانه‌ی توست و من هم کنیز شما هستم.
این دختری تربیت می‌کند که وقتی در خانه حضرت زهرا می‌آیند و با ایشان ملاقات کنند، حضرت امیر می‌آید می‌گوید: فاطمه جان، برای ملاقات شما آمدم. اجازه می‌دهید؟ حضرت می‌فرمایند: «البیت بیتک و الحرة زوجتک» خانه، خانه‌ی توست و من هم زن تو هستم. «افعل ما تشاء» هرطور می‌خواهی تصمیم بگیر. این یعنی پذیرش مدیریت مرد! «الرِّجالُ‏ قَوَّامُونَ‏ عَلَى النِّساء» (نساء/34) معنایش این است. این یعنی مرد را خرد نکردن. این یعنی سکان کشتی را در خانه به مرد سپردن. این نادیده گرفتم حق زن نیست. این یعنی خواهر گرامی اگر مرد را در خانه خرد کردی خودت را خرد کردی.
ویژگی سوم شجاعت ایشان بود. از پیغمبر دفاع می‌کرد. در صحنه‌های مختلف، حتی گاهی می‌ایستاد این سنگ‌ها را به بدن می‌خرید که به پیغمبر برخورد نکند.
ویژگی چهارم ایثار و فداکاری است. یک کسی تمام این ثروت را در اختیار پیغمبر قرار بدهد، کار به جایی برسد که در شعب ابی طالب روی دو تا پوست می‌خوابیدند. حضرت زهرا را آنجا بزرگ کرد. ایثار غیر از انفاق است. یکوقتی شما پنجاه هزار تومان داری و ده تومانش را به فقیر می‌دهی. این انفاق است و احسان است. یکوقت تمام هستی‌ات همین پنجاه تومان است. می‌دهی و خودت هیچی نداری. سه شب به یتیم و مسکین و اسیر نان می‌دهی و خودت گرسنه می‌خوابی و با آب افطار می‌کنی. این ایثار است. لذا در صفات اجتماعی ایثار بالاترین ارزش است.
یک چنین بانویی با یک چنین ویژگی‌هایی در اواخر عمرش، دهم ماه رمضان که جان می‌دهد یک تقاضایی از پیغمبر دارد. آن هم این است که پیغمبر، عبایش را بر ایشان بپوشاند، که فشار قبر نداشته باشد. این را مستقیم به پیغمبر نمی‌گوید. حیا می‌کند. به حضرت زهرا می‌گوید: به پدرت بگو: مادرم یک چنین درخواستی دارد. اگر می‌شود وقتی مرا به خاک می‌سپارید عبایتان را روی من بیاندازید. این یعنی زن و مرد نباید حریم بینشان بشکند. خیلی به هم نزدیک هستند. اما آن حیاء باید حفظ شود. اینکه الآن می‌بینیم خانم به فامیل‌های آقا و آقا به فامیل‌های خانم توهین می‌کنند. ناسزا می‌گویند، این خیلی بد است. این حریم می‌شکند. این مادری است که دخترش حضرت زهرا(س) دو روز غذا در خانه‌شان نیست، می‌گوید: شرم کردم از خدا که تکلیفی بر گردن علی بن ابی طالب بگذارم که توانش را ندارد. من می‌دانستم وضعش خوب نیست. اینها خیلی مهم است. اینها اصول فراموش شده است. اینها فضیلت‌های به خاک سپرده شده است. اینها سنت‌های نانوشته است.
الآن بحمدلله در کشور ما در بحث ازدواج مشاوره است. چقدر خوب است اینطور موارد هم در این مشاوره‌ها گفته شود. اینها مهارت‌ها و ظرافت‌های اصل زندگی است. با شرایط مختلف بومی می‌شود. حضرت خدیجه ثروت انبوه بود. شما ممکن است شغلت باشد، ثروت پدرت باشد. دختر خانمی خانه دارد. وضع پدرش خوب بوده، ماشین دارد. آقا پسر مؤمن و متدین و درس خوانده و خوب است، در خانه این خانم بیاید. نباید دیگر منت بگذارد. بگوید: «بیتی بیتک» اصلاً خانه، خانه توست. فرقی ندارد. اما اینکه بگوید: شما داماد سرخونه هستی. ماشین برای من است. خانه برای من است. با این حرف‌ها زندگی شیرین نمی‌شود. فقط فاصله‌ها زیاد می‌شود.
یکی دیگر از ویژگی‌های حضرت خدیجه(س) صبر و بردباری ایشان و تحمل مشقت ها و سختی‌هاست. ما در قرآن کریم یکسری جایزه ویژه برای صبر داریم. مثلاً «أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ‏ مِنْ رَبِّهِم‏» (بقره/157) خدا بر صابرین درود فرستاده است. جای دیگر می‌فرماید: خداوند اجر صابرین را به غیر حساب می‌دهد. اجر بی‌شمار به آنها می‌دهد. در جاهای مختلفی از قرآن کریم خداوند بشارت به صابرین داده است. صابرین را به عنوان برگزیدگان معرفی کرده است. در یک روایتی دارد که پیغمبر گرامی اسلام فرمودند: صبر بر مصیبت سیصد درجه ثواب دارد. صبر بر اطاعت ششصد درجه ثواب دارد. صبر بر مصیبت این است که داغی دیده صبر می‌کند. صبر بر اطاعت اینکه آدم در گرما روزه بگیرد، صبح برای نماز بلند شود. به حج برود با آن هم سختی، کلی پول جمع کرده با سختی باید خمس بدهد، اینها صبر می‌خواهد. خیلی‌ها از این چیزها فراری هستند. اما صبر برمعصیت نهصد درجه ثواب دارد. چرا؟ چون زور می‌خواهد. نگاهت به صحنه حرام افتاده، چشمت را ببندی. رفقا به سفره شراب دعوتت کردند، بگویی: من شراب نمی‌خورم و بلند شوی. این صبر باید منشأ یک اراده قوی باشد. یک کاری را کنار بگذاریم. خدیجه کبری(س) در شرایطی که مردم در جاهلیت هستند و بت می‌پرستند، به سراغ توحید می‌آید. در حجاز در زمان قبل از اسلام افرادی دین حنیف را داشتند. حنیفی که صقت حضرت ابراهیم است. یعنی توحید داشتند. بت پرستی غالب بود اما پاکان و موحدانی هم در میان جامعه مثل حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه کبری بودند. این خودش صبر می‌خواهد. دفاع از کسی کنی که موقعیتی ندارد. با کسی ازدواج کنی که از نظر مالی فقیر است. یتیم است. به گونه‌ای بود که در زمان وضع حمل ایشان، زن‌ها ترکش کردند. اینها صبر می‌خواهد. لذا یکی از شاخصه‌های این بانوی بزرگوار تحمل است و آن نکته‌ای است که الآن در زندگی‌ها کمرنگ شده است.
الآن بیشترین علت طلاق در جامعه ما‌ ضعف در تحمل سختی‌هاست. صبر بر بدخلقی مرد ثواب عجیبی دارد. انسان را با حضرت آسیه محشور می‌کند. اینها شاخصه‌هایی از زندگی این بانوی بزرگوار بود.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group