برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: فضایل حضرت خدیجه کبری(س)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين رفیعی
تاريخ پخش: 21-09-95
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
شریعتی: سلام میکنم به همه شما هموطنان عزیزم. بینندهها و شنوندههای خوبمان. امروز از شهر مقدس قم برنامه سمت خدا تقدیم لحظات ناب و نورانی شما میشود. افتخار این را داریم در جوار کریمهی اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) نایب الزیاره و دعا گوی همه شما باشیم. روزهای یکشنبه در محضر حاج آقای قرائتی عزیز بودیم. منتهی به دلیل کسالتی که بر ایشان عارض شد، توفیق استفاده از محضر ایشان را نداریم. از همینجا برای سلامتی و عافیت ایشان دعا میکنیم که باز هم چشم ما به جمال نورانی ایشان روشن شود. افتخار داریم امروز در خدمت آقای دکتر رفیعی باشیم. سلام علیکم خیلی خوش آمدید.
حاج آقا رفیعی: بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام خدمت جنابعالی و همه بینندگان عزیز دارم. ایام ربیع را تبریک عرض میکنیم. در آستانهی میلاد پیامبر هستیم. انشاءالله دلها گرم باشد و مجالس عروسی پر رونق باشد. طلاق هم در کشور ما به صفر برسد.
شریعتی: امروز برای ما چه آوردهاید؟
حاج آقای رفیعی: بخاطر اینکه این ماه چند مناسبت شاد دارد یکی ازدواج حضرت خدیجه و پیامبر گرامی اسلام است که دهم ربیع الاول، دیروز بود. یکی میلاد پیامبر گرامی اسلام و امام صادق(ع) است که هفدهم این ماه واقع شده است و همچنین بعضی از مناسبتهای دیگری که در تاریخ نقل شده است. ما وعده دادیم که به بخش زندگی پیامبر و حضرت خدیجه کبری(س) به طور خاص هم راجع به حضرت خدیجه به عنوان الگوی تمام عیاری که کمتر از ایشان صحبت شده، بپردازیم. حضرت زهرا(س) پس از اسلام است اما بحث حضرت خدیجه(س) قبل از اسلام است. یک زنی در شرایط کفر و بت پرستی و فساد و دختر زنده به گور کردن، همسر رسول خدا میشود. 25 سال در خانه پیامبر است. پنجشنبهی هفتهی آینده هم همایش ویژهای برای حضرت خدیجه کبری گرفتیم که دو تا از مراجع تقلید در آنجا سخنرانی دارند. یکی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، یکی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی. به همین جهت دلم میخواست یک مقدار در این فضا وارد شوم.
در مورد بحث زن و مقام و جایگاه زن در اسلام خیلی صحبت شده است. من ابتدا حدیثی میخوانم که یک مقدار فضای بحث ما روشن شود. «ان الله تعالی أعطی عشرة أشیاء لعشرة من النساء» (بحارالانوار/ج43/ص34) خدا ده ویژگی را به ده زن داد. در اسلام اهمیتی که به ارزشها داده شده زن و مرد ندارد. «التوبة لحوا زوجة آدم» اولی توفیق توبه است. این زن همراه پیامبر الهی با هم توبه کردند. «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» (اعراف/23) پس توبه حضرت حوا یکی از توفیقاتی است که خدا مطرح کرده و در این روایت آمده است. «و الجمال لساره زوجه ابراهيم» زیبایی چهره به زوجه حضرت ابراهیم، ساره و مادر حضرت اسماعیل است. «و الحفاظ لرحمة زوجه ايوب» حفاظ و خویشتن داری و عفت به همسر حضرت ایوب. رحمه اسمش است. میدانید ایوب پیامبر مشمول امتحان سنگینی قرار گرفت. خدای متعال او را با فقر و نداری و مرگ فرزندان و از بین رفتن دامها آزمود. در این شرایط همسر ایشان در تمام این شرایط فقر حفاظ داشت. خویشتندار و عفیف بود. «و الحرمه لآسيه زوجه فرعون» چهارم همسر فرعون است که خداوند برای او حرمت ویژه قائل شد. در ابتدای سوره تحریم خداوند حضرت آسیه را الگوی تمام مؤمنان معرفی کرده است. «ضرب اللّه مثلًا لِلّذين آمنوا إمرأة فرعون» (تحریم/10)
پنجم «و الحكمه لزليخا زوجه يوسف» حکمت را به زلیخا همسر یوسف داد. زنی که شروعش آن گونه و پایانش آنطور بود. ششم «و العقل لبلقيس زوجه سليمان» بالقیس ملکهی صباست. جایی زندگی میکند که همه آفتاب را میپرستند. وقتی حضرت سلیمان نامه نوشت اطرافیان او که مشاورینش بودند، گفتند: او را دستگیر میکنیم. ایشان فرمود: نه! یک هدیه برای او میفرستیم، اگر گفت: بقیهاش را هم بدهید بیاید، معلوم است یک انسان مال دوستی است. اما اگر برگرداند، معلوم میشود بحث او عقیدتی است. که حضرت سلیمان برگرداند. و بعد این زن با آن عقل و خردی که داشت ایمان آورد و منطقهای را از کفر نجات داد.
هفتم «و الصبر ام موسى» مادر موسی فرزندش را در صندوق گذاشت و در آب رها کرد. چه کسی حاضر است این کار را کند؟ «وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِ مُوسى» (قصص/7) شما بیایی یک بچهای را چند روز یکبار شیر بدهی، به عنوان مادر او را نبوسی. خیلی سخت است. هشتم «و الصفوه لمريم ام عيسى» صفت برگزیدگی، اصطفاء یعنی برگزیدن. یکی از مواردی که خدا میگوید: برگزیدیم، حضرت موسی است. در سوره طه خداوند میفرماید: ما حضرت موسی را برگزیدیم. حضرت مریم هم انتخاب شده است.
نهم «و الرضى لخديجه زوجه المصطفى» صفت رضا. لذا در زیارتنامه ایشان میخوانیم، سلام به همسران پیغمبر میدهیم. زنهای پیامبر را که سلام میدهیم یکی هم میگوییم: «الصدیقه الرضیه المرضیه خدیجه الکبری ام المؤمنین» این در زیارتنامه ایشان است. صفت رضا صفتی است که در آخر سوره فجر میفرماید: باعث میشود انسان صاحب نفس مطمئنه شود. «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة» (فجر/2 و 28) انسان اول راضیه و بعد مرضیه است. ما از خدا راضی هستیم. خدا از ما راضی که میشویم مرضیه.
روایات فراوانی داریم که صفت رضا یکی از مهمترین عوامل رشد است. در روایت داریم سه چیز اگر به کسی داده شود خیر دنیا و آخرت به او داده شده است. در حدیث داریم رسول خدا از جایی عبور میکردند. دیدند یک عده نشستند، فرمود شما چه کسی هستید؟ گفتند: ما مؤمن هستیم. فرمود: علامت ایمان شما چیست؟ گفتند: ما سه ویژگی داریم. وقتی گفتند حضرت یک تأملی کرد و فرمود: شما خیلی بالاتر از مؤمن هستید. شما نزدیک پیامبری هستید. جزء علما و حلما هستید.
باز در روایت دیگری دارد که خدا به پیامبر فرمود: پیامبر اگر مؤمنی این سه ویژگی را داشته باشد اسمش را جزء صدیقین مینویسم. «الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّه» راضی بودن به قضای الهی. « صَبَرٌ عِنْدَ الْبَلاء» صبر در بلا، «الشکر عند الرخاء» یعنی رضا و صبر و شکر. که از این سه مورد اولی که رضاست، خیلی صفت مهمی است. آنوقت این ویژگی به حضرت خدیجه کبری داده شده است. دهم «و العلم لفاطمه زوجه المرتضى» علم هم به حضرت زهرا (س) داده است.
این زن بزرگوار حضرت خدیجه کبری که وقتی ابوطالب خواستگاری آمد، فرمود: ما این زن را به خاطر عفاف و سخاوت و پاکیزگی او انتخاب کردیم. این زن در محورهای مختلفی در موردش میشود بحث کرد. شخصیتی که مدح او را مرتب پیغمبر میگفت. کجاست مانند خدیجه؟ روزی مرا تصدیق کرد که همه مرا تکذیب میکردند. روزی مالش را فدا کرد که دیگران دریغ میکردند. وجود مقدس ائمه اطهار یکی از چیزهایی که همیشه به آن افتخار میکردند شخصیت حضرت خدیجه و این مادر بود.
چند ویژگی را یادداشت کردم که نخست ویژگی ولایت پذیری است. باور به ولی و رسول خدا، اول سوره تحریم چهار زن معرفی شدند. دو زن مثبت و دو زن منفی. مثبتها یکی حضرت مریم و یکی حضرت آسیه است. منفیها هم یکی همسر حضرت نوح و یکی همسر حضرت لوط است. این دو زن منفی را خدا میگوید: الگوی کافران هستند. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوط» (تحریم/10) همسر نوح و همسر لوط به عنوان الگوی کافران هستند. حضرت مریم و حضرت آسیه به عنوان دو زن مثبت و الگو برای مؤمنان. اینها یک ویژگی مشترک دارند و آن این است که آن دو زن مثبت (حضرت مریم و حضرت آسیه) ولایت پذیر هستند. آسیه در دفاع از حضرت موسی، مریم در دفاع از حضرت عیسی. آن دو زن منفی ضد ولایت هستند. در روایت داریم که مرتکب کار فحشاء نمیشوند. منفی بودن آنها به خاطر در خط پیامبر نبودنشان است. بخاطر زیر بار ولایت نرفتن آنهاست!
امام صادق (ع) فرمودند: ولایت من به امیرالمؤمنین مهمتر از ولادت من است. این ولایت پذیری است که به انسان رشد و تعالی میدهد. روایت داریم: «و ما نودي بشيي مثل ما نودي بالولايه». لذا حضرت خدیجه لحظهای در دفاع از پیامبر تردید نکرد. ازدواج ایشان پانزده سال قبل از اسلام بود. آن زمان بحث رسالت پیامبر مطرح نیست. انتخاب ایشان از پیامبر بخاطر صداقتش است. بخاطر امانتداری و موحد بودنش است. البته در روایات متعدد هم در مورد سن ایشان داریم که 28 سال داشتند. آنطور که در نقلهای معتبر هست سن ایشان 28 سال بوده است. یک زنی با آن همه ثروت و جایگاه و شهرت، چون ایشان اهل شعر و ادبیات هم بوده و اشعارشان در تاریخ هست. یک مرتبه در میان این گزینهها، محمد امین را انتخاب میکند. کسی را که یکوقتی کارگزار این خانم بود. یعنی در تجارت از ایشان پولی گرفته و به یک سفری رفته و برگشته است.
الآن عدهای از مجردهای ما، مخصوصاً خانمها، بسیاری از عدم ازدواجها ناشی از همین است. خانوادهای ثروت دارند و طرف دیگر ثروت ندارد. خواستگاری میآیند، فوراً سر مسائل مادی میروند و باعث میشوند ازدواج سر نگیرد. کُفو بودن خیلی خوب است. ولی یکوقتی جوان دانشجوی مؤمن و متدین و نماز خوان آمده دخترخانمی را انتخاب کرده صرفاً بخاطر این فاصله طبقاتی مسائل به هم میخورد و خیلی بد است. حضرت خدیجه کبری الگویی برای خانوادههاست. ملاک اولی که باعث شد حضرت خدیجه سراغ پیغمبر اکرم بیاید، موحد بودن پیغمبر بود. یعنی میدید این شخص با همه فرق دارد. بت پرست نیست. صداقت دارد. امانتدار است. از سفر که باز میگشت، تمام سود و زیان را نقل میکرد. در امانتداری در مکه بین مردم شهرت داشت. دیگر ویژگی مهم پیامبر دور بودن از اخلاق جاهلیت است. جاهلیتی که با هم درگیر هستند. ناسزا گو هستند. دختر زنده به گور میکنند. از این فضا کاملاً جداست. لذا این چیزها را دید که جذب پیامبر شد.
خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان در مورد حضرت خدیجه جملهی زیبایی فرمودند. فرمودند: سایر همسران پیامبر اکرم در زمان خوشی پیغمبر بودند. اسلام رشد کرده بود و پیامبر جایگاهی داشت. در مدینه حضرت وضو میگرفت، آب وضو را به عنوان تبرک میبردند. زمانی که حضرت را رسول الله مینامیدند. وقتی حضرت صحبت میکرد، اشک میریختند. مقام معظم رهبری فرمودند: خدای نکرده نسبت به همسران پیامبر اگر توهینی صورت بگیرد، پیامبر را اذیت میکند. یکی از دلایل اینکه ازدواج با همسران پیغمبر از نظر قرآن ممنوع است، به همین جهت احترام به پیامبر است. خدیجه کبری زنی نیست که در دوران خوشی پیامبر آمده باشد. پانزده سال قبل از اسلام است. ده سال در دوران سنگ و چوب و ناسزا و کاهن و ساحر و مجنون است. دورانی که پیامبر را ساحر و مجنون و کاهن مینامیدند. شرایطی که شهر برای پیغمبر امن نیست و باید به غار حرا بیاید. قرآن تمام زن های پیغمبر را اُم المؤمنین مینامد. اما این خانم اول ام المؤمنین در زندگی پیامبر(ص) است. زمانش هم از بقیه بیشتر است.
شریعتی: امروز صفحه 426 قرآن کریم، آیات 55 تا 62 سوره مبارکه احزاب در سمت خدای امروز تلاوت می شود. چقدر خوب است ثواب تلاوت آیات را به حضرت خدیجه کبری، حضرت زهرا(س) و حضرت فاطمه معصومه(س) هدیه کنیم.
«لا جُناحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبائِهِنَّ وَ لا أَبْنائِهِنَّ وَ لا إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ أَخَواتِهِنَّ وَ لا نِسائِهِنَّ وَ لا ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ وَ اتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيداً «55» إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً «56» إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً «57» وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً «58» يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «59» لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلَّا قَلِيلًا «60» مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلًا «61» سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا «62»
ترجمه: بر زنان، (نداشتن حجاب) در مورد پدرانشان و پسرانشان و برادرانشان و پسران برادرانشان و پسران خواهرشان و ديگر زنان مسلمان و كنيزانشان گناهى نيست، و تقواى الهى پيشه كنيد زيرا خداوند بر هر چيزى گواه است. همانا خداوند و فرشتگان او بر پيامبر درود مىفرستند؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! شما (نيز) بر او درود فرستيد و به او سلام كنيد سلامى همراه با تسليم. همانا كسانى كه خدا و رسولش را آزار مىدهند، خداوند در دنيا و آخرت آنان را لعنت مىكند، و براى آنان عذاب خوار كنندهاى آماده كرده است. و كسانى كه مردان و زنان با ايمان را بدون آن كه كارى كرده باشند آزار مىدهند بدون شكّ بهتان و گناه روشنى را بر دوش كشيدهاند. اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسرىهاى بلند بر خود بيفكنند، اين (عمل) مناسبتر است، تا (به عفّت و پاكدامنى) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، و خداوند آمرزنده مهربان است. اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و آنان كه در مدينه شايعه پراكنى مىكنند (از كارشان) دست بر ندارند، حتماً تو را بر ضّد آنان مىشورانيم، آنگاه جز مدّت كوتاهى نمىتوانند در كنار تو در اين شهر بمانند. آنان لعنت شدگانند، هر كجا يافت شوند بايد دستگير شده و به سختى كشته شوند. اين سنّت خداوند دربارهى كسانى است كه پيش از اين بودهاند (و اين فتنه انگيزىها و دلهرهها را در جامعه به وجود مىآوردند) و هرگز براى سنّت خداوند تغييرى نخواهى يافت.
شریعتی: انشاءالله زیارت نورانی و ملکوتی حضرت فاطمه معصومه(س) نصیب فرد فرد دوستان شود. همینجا برای سلامتی همه مریضها و بیماران مخصوصاً برای سلامتی حاج آقای قرائتی عزیزمان دعا میکنیم. اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای رفیعی: این آیات به بحث ما مربوط است. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ» خدا و فرشتهها دائماً بر پیامبر درود میفرستند. بعد اشاره میکند مؤمنان شما هم درود بفرستید. پس صلوات کار خدا و پیغمبر است. اگر کسی صلوات فرستاد کار خدا و ملائکه است. «وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً» آیهی بعد میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» اگر کسی خدا و پیامبر را اذیت کرد، «لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» دنیا و آخرت خدا او را لعنت میکند، «وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً» عذاب دردآور و خرد کنندهای در انتظار اینهاست. اذیت خدا و پیغمبر در گذشته معلوم بود. کسی ناسزا میگفت یا به پیامبر سنگ میزد. اما امروز کسی سنت پیامبر را زیر پا بگذارد، خدای نکرده حرفهای پیامبر را وارونه جلوه بدهد. همین کاری که داعشی میکنند و اینقدر تلاش میکنند که اسلام را منفور و زشت جلوه بدهند. اسلامی که اینقدر زیباست! هیچوقت اسلام اینقدر خشن نیست و این خود اذیت پیامبر است. کاری که امروز در یمن و بحرین و نیجریه صورت میگیرد. کشتن مسلمانها، بمبارانها، پیغمبر را اذیت میکند. قرآنی که میفرماید: بچههای مشرکین به کدامین گناه زنده به گور شدند؟ «بِأَيِ ذَنْبٍ قُتِلَت» (تکویر/9) که برای مسلمانها نیست. برای بچههای مشرک است. خدا از زیر خاک رفتن بچههای دختر مشرکین اظهار ناراحتی میکند. آنوقت شب و نیمه شب زیر آوار رفتن مردم مظلوم یمن و سوریه پیغمبر را آزار نمیدهد؟ آیه بعد میفرماید: «وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ» اگر کسی زنان و مردان مؤمن را آزار بدهد، بهتان بزند، تهمتی بزند، آبرویشان را بریزد مشمول عذاب الهی است و این گناه آشکار است. «إِثْماً مُبِيناً»
آیهی بعد میگوید: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ» اگر ما یک چیزی را تأکید میکنیم، واقعاً بحث شخصی نیست، بحث دینی است. بحث آبروی جامعه است. این آیه به صراحت میگوید: پیغمبر به همسران خودت بگو «قُلْ لِأَزْواجِكَ» اول از همسران خودت شروع کن. «وَ بَناتِكَ» به دخترانت هم بگو. «وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ» زنان مؤمن، «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ» بگو روی لباسشان جلباب بیاندازند. جلباب لباس بلند است که از سر تا پا را فرا بگیرد. این آیه دلیل بر بحث حجاب و پوشش است و اینکه اسلام تأکید بر این دارد که مؤمنین و زنان مسلمان حجاب و پوشش داشته باشند. این موجب میشود اینها شناخته شوند. الآن در غرب خانمی که با مانتو و روسری باشد، همه میفهمند مسلمان است. «فَلا يُؤْذَيْنَ» این باعث میشود اذیت هم نشوند. اگر زنی پوشش داشته باشد باعث میشود چشمهای نامحرم و انسانهای هوس باز کمتر سراغ او بروند. حجاب باعث حفظ ارزش زن میشود.
یک ویژگی دیگر حضرت خدیجه عزم و اراده ایشان است. خدا به پیغمبر میفرماید: «فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْم» (احقاف/35) عزم خیلی مهم است. در آیات قرآن داریم که این صبر و تقوا عزم میآورد. توکل عزم میآورد. در دعای کمیل میگوییم: «قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحِي» خدایا اعضای مرا در خدمت به خودت قرار بده و قوی کن. «و اشدد علی العزیمه جوانحی» غالب مشکلات ما در جامعه، جوانها و خودمان در ترک گناه، در ترک صفات منفی، در ضعف عزم است. اگر عزم و اراده قوی باشد، هیچ مانعی نمیتواند انسان را از هدف باز دارد. امام (ره) عزمش قوی بود. به ایشان میگفتند: دولت عوض شود. میگفت: شاه باید برود. محکم ایستاد و موفق هم شد. خیلی از افراد میگویند: توفیق توبه نداریم. میداند وسواس بد است، نمیتواند کنار بگذارد. میداند غیبت بد است، نمیتواند کنار بگذارد. عزم و اراده این است که انسان وقتی به نتیجه معقولی رسید محکم بایستند. خدیجه کبری این عزم قوی را داشت. با همه حرفهایی که میزدند، پیغمبر را شناخت، دفاع کرد و ایستاد. حتی در تولد فرزندش هم حاضر نشد، زنها بیایند. او این تنهایی را به جان خرید برای اینکه میدانست دارد از چه کسی دفاع میکند. درود خدا بر این شخصیت و زن بزرگوار. از شما که زمینهای فراهم کردید که بتوانیم چند جلسهای در مورد این بانوی بزرگوار بگوییم و ایشان را از غربت دربیاوریم، تشکر میکنم.