پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

96-06-16-حجت الاسلام والمسلمين رفیعی – اهمیت غدیر

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: اهمیت غدیر
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين رفیعی
تاريخ پخش: 16-06-96
حاج آقا رفیعی: بسم الله الرحمن الرحیم، عرض سلام خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز دارم. همه‌ی مناسبت‌های ماه ذی الحجه را تبریک عرض می‌کنیم که ماه ذی الحجه ماه ولایت است. به ویژه اوج این مناسبت‌ها که عید سعید ولایت، عید غدیر خم است. انشاءالله بر همه عزیزان مبارک باشد. یک تبریک ویژه هم به زوج‌های جوانی می‌گوییم که این ایام را انتخاب کردند برای پیوند مشترک و عروسی‌شان. انشاءالله با امیرالمؤمنین(ع) و اولاد طاهرینش محشور شوند. امیدواریم به برکت این عید که «یوم التبسّم» است. امام رضا فرمودند: روز تبسم است. «یوم نشر العلم» روز انتشار علوم است. «یوم ترک الذنوب» روز ترک گناه است. «یوم البشاره و یوم العطیه» روز بشارت و عطیه و روز انفاق است. انشاءالله به برکت این روز خداوند به زندگی همه ما برکت عنایت بفرماید و توفیق گام برداشتن در مسیر قرآن و اهل‌بیت را نصیب همه ما بفرماید.
شریعتی: بحث ما با آقای دکتر رفیعی، در مورد مودت و محبت بود. نکات خوبی را شنیدیم. امروز هم سرا پا گوش هستیم که فرمایشات شما را بشنویم.
حاج آقای رفیعی: من همان بحث محبت الهی را از یک منظر دیگری امروز می‌خواهم مطرح کنم. منتهی حق مطلب این است که چون در آستانه غدیر قرار داریم، دو سه جمله از غدیر بشنویم. ضمن اینکه حتماً کارشناسان دیگر هم صحبت کردند و حتماً در روز غدیر باز این گفتگوها ادامه پیدا خواهد کرد. اولاً غدیر متعلق به همه مسلمان‌هاست. چنین نیست که متعلق به شیعه یا قشر خاصی بخواهند غدیر را نهادینه کنند. چرا؟ چون مسلمان‌ها آنچه پیغمبر فرموده را حجت می‌دانند. قرآن می‌فرماید: «ْوَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ‏ فَخُذُوهُ» (حشر/7) سؤال من این است که فرمایش پیامبر در مورد امیرالمؤمنین و جریان غدیر، این سنت پیغمبر است. یعنی حدود هفتاد روز قبل از رحلتشان پیامبر گرامی اسلام و شیعه و سنی نوشتند. یعنی قابل انکار نیست. حتی طبری مورخ معروف که از مورخان اهل سنت است و کتاب تاریخ دارد، یک کتاب به نام «کتاب الولایه» داشته است که در مورد غدیر است که اخیراً بخش‌هایی از این کتاب را یکی از محققان به نام آقای رسول جعفریان پیدا کردند و احیاء کردند و چاپ شده است. البته بخش‌هایی را از جاهای دیگر استخراج کردند. حدیث هم حدیث صحیحی است. یکی از اندیشمندان اهل سنت که در عربستان هم یک کتابی به نام «احادیث الصحیحه» نوشته است. «سلسلة الاحادیث الصحیحه» را نوشته است، اتفاقاً «سلسلة الاحادیث الضعیفه» هم نوشته است. هرکدام هم بالغ بر بیست جلد است. ایشان در احادیث سلسله الاحادیث الصحیحه می‌گوید: احادیث غدیر جزء احادیث صحیح است و قابل انکار نیست.
پس غدیر روزی است که همه مسلمان‌ها قبول دارند پیغمبر گرامی اسلام مطالبی را در مورد حضرت امیر بیان کرده و آیه نازل شده است. پس همه باید جشن بگیرند. ما یک سال مکه بودیم. برادران اهل سنت را هم جمع کردیم، گفتیم: امسال شما جشن بگیرید، ما شرکت کنیم. الآن در عزاداری امام حسین(ع) در عاشورا مگر فقط شیعیان عزاداری می‌کنند؟ نه! حتی اهل سنت مقتل نوشتند. پسر پیامبر را کشتند. پسر رسول الله است. «الحسن و الحسین سبط هذه الامه» طبیعتاً نذر می‌دهند، عزا می‌گیرند. همین امسال در زیارت امام رضا ملاحظه کردید کاروان‌هایی که از اهل سنت بودند. لذا غدیر را مسلمان‌ها جشن می‌گیرند. مقام معظم رهبری فرمود: غدیر عید مسلمانان است! این نکته اول بود.
حضرت عیسی به خدا عرض می‌کند: بنی اسرائیل فشار آوردند. حواریون می‌گویند: از آسمان برای ما مائده بیاید. «أَنْزِلْ‏ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماء» (مائده/114) از همین‌جا از همه خواهش می‌کنم، یک دور سوره مائده را با تفسیرش بخوانید. تمام آیات ولایت در سوره مائده است. سوره ولایت است. با دقت بخوانند.
حضرت عیسی به خدا عرض می‌کند: خدایا اگر برای ما مائده‌ای از آسمان بیاید، این روز برای ما عید می‌شود. چطور نزول یک غذا و مائده از آسمان عید است؟ نزول استمرار اسلام و ولایت امیرالمؤمنین عید نیست؟ این خیلی روشن است. اینکه امام صادق فرمود: این عید افضل اعیاد است، پس این عید مسلمانان است. مسلمانان باید غدیر را جشن بگیرند. همه کشور باید چراغانی شود، جشن گرفته شود. مثل عاشورا که نماد عزای شیعه و مسلمانان است، عید غدیر هم نماز جشن و شادی مسلمان‌ها است.
نکته دومی که خواهش می‌کنم دقت کنید، اینکه ممکن است کسی بگوید: غدیر عملاً سوخت، یعنی به این معنا که بعد از رحلت پیغمبر آنچه حضرت فرمود، اتفاق نیفتاد و شرایط به سمت دیگری رفت. چرا شما امروز دوباره به قضیه غدیر می‌پردازید؟ گاهی در شبهات می‌گویند: شما حفر قبر می‌کنید. چرا امیرالمؤمنین بعد از اینکه خلافت را پذیرفتند، ظاهراً روز غدیر هم بوده است. تواریخ اهل سنت و شیعه نوشتند. وقتی امیرالمؤمنین خلافت را پذیرفتند، در میدان عمومی کوفه، میدان رَحبه، جمعیت جمع شدند. حضرت ایستادند و فرمودند: چه کسی حدیث غدیر را به یاد دارد؟ قصه غدیر را در کوفه طرح کردند. در مدینه شاید کمتر مطرح شده به دلیل اینکه شرایط طرحش آنجا خیلی نبود. سؤالم از شما این است که 25 سال بعد از قضیه غدیر و رحلت پیغمبر چرا امیرالمؤمنین در میدان رحبه کوفه بلند می‌شود و دوباره غدیر را زنده می‌کند؟ این حفر قبر نیست؟ این چه می‌خواهد بگوید؟ می‌خواهد بگوید: جریان غدیر باید بماند. درست است چیزی که رسول خدا می‌خواست، عملاً نشد. اما اصل جریان غدیر، امامت و ولایت نباید فراموش شود.
امام صادق(ع) به مکه می‌رفتند. حسین جَمّال شتربان آقا بود. گفت: آقا فرمود اگر من خوابم برد مرا در منطقه غدیر بیدار کن. آقا امام صادق را در آن منطقه بیدار کردم. آقا پیاده شدند، دو رکعت نماز در منطقه غدیر خم نزدیک مکه خواندند. بعد فرمودند: حسین جَمّال می‌دانی اینجا کجاست؟ اینجا جایی است که جدم رسول خدا دست علی را بالا برد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» چرا امام صادق اصرار دارد در این سفر در غدیر پیاده شود؟ پس غدیر باید تجلیل شود.
شریعتی: یعنی غدیر منحصر به اتفاق تاریخی منحصر به آن زمان نیست که ما بدانیم این اتفاق پیش آمده یا نیامده است.
حاج آقای رفیعی: خدا به حضرت ابراهیم بعد از اینکه آمد زن و بچه‌اش را در مکه گذاشت و برگشت. بعد از سیزده، چهارده سال که آمد،گفت: اسماعیل را ذبح کن! حضرت ابراهیم، اسماعیل را آورد و این ذبح اتفاق نیفتاد. خداوند قربانی جای آن داد. یکی بگوید: اینکه اتفاق نیفتاد و اسماعیل هم قربانی نشد. برای چه خدا در قرآن این قصه را مطرح کرده است؟ برای چه هزار بار برای مردم می‌گویید؟ اتفاق افتادن و نیافتادن مهم نیست. اصل داستان و جریان مهم است. این فرهنگ غدیر است. لذا ائمه بزرگوار ما روی حفظ جریان غدیر، تکریم از غدیر و تجلیل از غدیر تأکید داشتند. اینها نمی‌خواستند تاریخ را به عقب برگردانند. امام صادق نمی‌خواهد بگوید: حسین جَمّال برگرد به دو قرن قبل، غدیر ایجاد شود. داستان تمام شده است. نه عبور کردیم اصلاً تبدیل به سلطنت شده است. یعنی دیگر خلافت هم نیست، موروثی شده است. چه کسی حاکم است؟ یزید بن عبدالملک، چه کسی حاکم است؟ ولیدی که حوض شراب می‌نوشیده و شراب می‌خورد. این تاریخ الخلفای سیوطی است. سلیمان بن عبدالملک که تمام وجودش عیاشی بود. زمان امام صادق چه کسانی حاکم هستند؟ منصور دوانقی، هارون الرشید و قاتلان ائمه، نه تنها برهه غدیر از نظر زمانی گذشته است. چون پیغمبر آنطور که ترسیم کرده بود این بود که «من کنت مولاه فعلی مولاه» بعد «فجعفر بن محمدٍ صادق مولاه» بعد «فموسی بن جعفر مولاه» حضرت مسیر را ترسیم کرده بودند. بعد «فمهدیٍ مولاه» البته برای امام زمان خواهد شد. این قصه با کسی تعارف ندارد. اذن خداست و همه منابع نوشتند. حتی وهابی‌ها هم روایتش را نقل کردند. ابن تیمیّه هم نقل کرده است. اگر یک روز از عمر دنیا باقی بماند، آن اتفاق خواهد افتاد. یعنی حکومت واحد جهانی به مدیریت امام زمان با حصر همه طاغوت‌ها! این امید ماست.
چرا امام هادی را وقتی سامرا می‌برند، با سیصد مأمور، چون روز میلاد ایشان نزدیک بود بینندگان عزیز بدانند که امام هادی یک فرقی با همه ائمه دارد و آن این است که ایشان بیشترین امامت را در عراق داشته است. هیچ امامی در عراق اینقدر امامت نداشته است. امام حسین(ع) کل دوران امامتشان ده سال است و اکثراً در مدینه است. حضرت علی(ع) چهار، پنج سال است. امام عسگری شش سال است. اما امام هادی بیست سال در عراق امامتشان طول کشید. چون ایشان دوران امامتشان 34 سال است. ایشان را به سامرا می‌برند، غدیر به کوفه می‌رسند. اجازه می‌گیرند می‌گویند: من در نجف زیارت کنم. چرا کنار قبر امیرالمؤمنین می‌ایستد و زیارت غدیر را که تقاضا دارم عید غدیر مسجدها نسبت به زیارت غدیر و خطبه غدیر اهمیت بدهند. برای چه امام هادی زیارت غدیر را که حاج شیخ عباس قمی نوشته زیارت غدیر را از راه دور و نزدیک بخوانید. حدود پنجاه آیه قرآن در این است. برای چه حضرت آن زیارت را آنجا می‌خواند؟ امام هادی می‌خواهد چه داستانی را زنده کند که گذشته است؟ برای چه اینگونه زیارت را تبیین می‌کند؟ من شنیدم بعضی می‌گویند: غدیر را پیغمبر فرمود. اصحاب هم بعضی فراموش کردند. حضرت امیر هم مدتی خانه نشین شدند. دیگر شما این را مطرح نکنید. خود حضرت امیر در مسجد کوفه مطرح کرد! در جمل مطرح کرد. امام صادق با حسین جَمّال مطرح کرد. امام رضا آن روز را عید گرفت و مهمانی داد و اطعام کرد. امام هادی زیارت غدیر خواند. این نکته‌ای است که می‌خواستم عرض کنم. این ذوق قشنگی بوده که مردم روز غدیر دیدن سادات می‌روند. اما عیدی دادن و اطعام و سر زدن و صله رحم منحصر به سادات نیست. همه افراد انشاءالله انجام بدهند.
خواهشی از دولت جمهوری اسلامی دارم. اینکه شما همه مناسبت‌ها را در نوروز بردید. عیبی ندارد، نوروز عیدی است که از گذشته در ایران ما بوده است. صله رحم دارد، لباس برای بچه‌ها دارد. عیدی دارد. سر زدن دارد. امام رهبر کبیر انقلاب، وقتی انقلاب پیروز شد، هیچ مخالفتی با نوروز نکرد. پشت دوربین نشست و تبریک گفت. الآن هم نزدیک چهل سال است که مقام معظم رهبری تبریک می‌گویند. دیگر نوروز جا افتاده است. خواهشم این است که دولت بیاید به تمام کارمندانش یک عیدی بخاطر امیرالمؤمنین بدهد. مبلغ زیادی نباشد، به تمام کارمندان مبلغی را هدیه بدهد. البته از نوروز نزند!! یک عیدی بدهد. الآن مقام معظم رهبری که خدا ایشان را حفظ کند، می‌دانید که حوزه‌های علمیه ما با همین رجوعاتی که مردم می‌دهند اداره می‌شود. ایشان در عید غدیر عیدی به حوزه‌ها می‌دهند و طلبه‌ها خوشحال می‌شوند. این نکته اول بود.
نکته دوم اینکه نزدیک مهر هستیم. آنهایی که می‌خواهند لوازم التحریر و کیف و کفش بدهند، روز غدیر بدهند. یعنی خانه افراد می‌روند بگویند: این بخاطر عید غدیر است. «فرحوا اخوانکم باللباس الحسن و الرائحة الطیبه و الطعام» خانواده‌هایتان و برادرانتان را خوشحال کنید با لباس نیکو، عطر و اطعام. بدانید هر ریالش به صدها هزار برابر برمی‌گردد. امتحان کنید که واقعاً اینطور هست یا نیست. جبران می‌شود و انشاءالله این قصه یک نهضتی شود.
روز عید غدیر پدر در خانه بلند می‌شود، می‌گوید: پسرم امروز عید است. حتی آنهایی که ازدواج کردند. نوه و نتیجه، روز غدیر هم انتظار نداشته باشند فقط منزل سادات بروند. آن را بگیرند و جای خود، اما پدر به همه بچه‌ها عیدی بدهد. مرد به همسرش عیدی بدهد. عزیزانی که پدر و مادرش در قید حیات هستند، به آنها عیدی بدهند. اگر پدر و مادرشان تحت تکفل و سرپرستی آنها هستند، به آنها عیدی بدهند. اگر از دنیا رفتند آن روز برایشان پول بدهند و قرآن بخوانند و صدقه بدهند و خیرات بکنند. غدیر عید مسلمانان است. در انحصار هیچ گروه و فرد و جریانی نیست. متعلق به همه است، امروز تجلیل ما از غدیر به واسطه این است که کعبه نشانی است که ره گم نشود! راه را بلد شویم. نگوییم: العیاذ بالله پیغمبر اکرم با آن عظمت که این همه در مورد جزئیات دین صحبت کرده است، تا شانه زدن مو، ناخن گرفتن، مسواک زدن، دستشویی رفتن، چطور وارد شویم و چه دعایی بخوانیم؟ پیغمبری که دهها روایت در مورد احکام لباس دارد. یکوقت کسی نگوید: العیاذ بالله این پیامبر مسأله اسلام پس از خود را رها کرده است.
روایتی داریم در کنز العمال است. حدیث 32915 است. چون کنز العمال مجموعه‌ای از احادیث است که نویسنده از نویسندگان بزرگ اهل سنت است و روایت پیغمبر را جمع آوری کرده است. این روایت هم بعضی از اصحاب نقل شده است. ایشان در این حدیث این روایت را نقل کرده است. الآن دوران نرم افزار است و سریع پیدا می‌شود. سلمان می‌گوید: خدمت رسول گرامی اسلام حضرت محمد(ص) آمدم. عرض کردم «یا رسول الله! من وَصیُک» جانشین شما کیست؟«فَسَکَت» پیغمبر قدری سکوت کرد. بعد فرمود: سلمان بیا! «فَاَسرَعتُ» دویدم! «قلت لبیک یا رسول الله» آقاجان چشم بفرمایید. فرمود: شما به سؤال من جواب بده و من به سؤال شما جواب می‌دهم. فرمود: «سلمان! من وصی موسی» وصی حضرت موسی که بود؟ سلمان یک آدم آگاهی بود و با تاریخ انبیاء آشنا بود. گفت: «یارسول الله! یوشع بن نون» وصی حضرت موسی یوشع بود. هارون در زمان حضرت موسی از دنیا رفت. هارون بعد از موسی زنده نبود. لذا جانشین حضرت موسی هارون وزیر در زمان حیاتش است. اما بعد از حیاتش یوشَع است. فرمود: «لِمَ» برای چه؟ این همه آدم در این جامعه بود. چرا حضرت موسی «یوشع» را به عنوان جانشین برگزید؟ «قلت یا رسول الله! کان اَعلَمَهُم» برای اینکه عالم‌ترین بود. ملاک انتخاب این است که عالم‌تر و مجاهدتر و قوی‌تر را انتخاب می‌کنند. پیغمبر می‌خواهد بگوید: سلمان من قبل از اینکه به تو بگویم:جانشین من چه کسی است، بگذار بدانی که ملاک انتخاب چیست؟این خیلی مهم است. بعد رسول خدا فرمودند: «علی بن ابی طالب وصی و خلیفتی» جانشین من است، خلیفه من است، دِین مرا ادا می‌کند. «خیرُ من اترک من بعدی» بهترین کسی که بعد از خودم برای شما ترک می‌کنم، علی بن ابی طالب(ع) است. این روایت در کنزالعمال از منابع روایی اهل سنت است.
خدا آیت الله مشکینی را رحمت کند. یکوقتی خدمت ایشان بودم. جلسه عمومی بود. فرمودند: این خیلی توهین به پیغمبر است که یک اسلام نوپا را رها کند و نسبت به بعدش سکوت کند. ما الآن قانون اساسی‌مان، برای رهبر و ولی فقیه چه فکری کرده است؟ خبرگان تعیین کرده است. شما تاریخ را نگاه کنید، حتی خلفا، حتی کسانی که مثل یزید ظالم بودند، قبل از مرگشان فکر جانشینشان هستند. برای بعد از خودشان تدبیر و برنامه‌ریزی می‌کنند.
پیغمبر گرامی اسلام هم خوب برنامه‌ریزی کرده بود، یعنی این هفتاد روز بعد از غدیر یک مقدار تاریخ ساکت است. چون مسأله غدیر که مطرح شد یک موجی ایجاد شد، نه اینکه آنروز این موج ایجاد شده باشد، «یوم الانذار» هم پیغمبر در خانه‌اش فرموده بود. ولی آن روز حضرت در مقابل جمعیت زیاد مطرح کرد و موجی ایجاد کرد. هفتاد روز گذشت. پیغمبر گرامی اسلام برای اینکه آخرین روزهای عمرش بتواند غدیر را دوباره محکم کند، چند کار کرد. یکی این بودکه در بستر بود، به بلال فرمود: برو ودایع را بردار بیاور. شمشیرم، عصایم، انگشترم، معمول بود که هرکس اینها را به جانشینش می‌دهد. جلوی چشم اصحاب به امیرالمؤمنین داد. انس بن مالک می‌گوید: رفتم دیدم پیغمبر روی حصیر خوابیده است. خیلی ناراحت است و گریه می‌کند. گفت: یارسول الله! چرا گریه می‌کنید؟ فرمود: مرگم نزدیک شده است. گفت: از مرگ می‌ترسید؟ فرمود: نه! اتفاقاً دوست دارم چون به دیدار انبیاء می‌روم. علی بن ابی طالب هم آنجا بود. فرمودند: سختی‌هایی که به علی می‌گذرد، می‌ترسم با او کنار نیایند. کار سوم اینکه اُسامه را به عنوان فرمانده گذاشتند، اُسامه به قول امروزی‌ها یک چهره خاکستری است. یعنی بعد از رحلت پیامبر مواضع او یک مواضع متفاوتی بود. یک جوان هجده ساله است، در جنگ با روم، فرمودند: همه شیوخ و اصحاب در لشگر اُسامه بروند. تاریخ این را نوشته است. یعنی صحابی که 65 ساله است در لشگر اُسامه یک جوان 18 ساله برود. چرا؟ تمرین تبعیت و تمرین جوان پذیری کنند. بعد نگویند: علی بن ابی طالب جوان است. حضرت علی دوازده سال از اُسامه بزرگتر بود. افراد زیادی در مدینه هستند آنوقت یک جوان هجده ساله بیاید و همه تحت فرمان او بروند، یعنی او بگوید: قعود، بگویند: قعود! بگوید: قیام، بگویند: قیام! بگوید: حرکت، بگویند: حرکت!
مهمترین تدبیر پیغمبر لحظه آخر است. شما دیدید اگر کسی در بستر افتاده، تا یک چیزی می‌گوید، همه گوش می‌دهیم. لحظه آخر است. مثلاً پدری در بستر است. حالش مساعد نیست. یک مرتبه دو برادر که با هم قهر هستند، صدایشان می‌زند و می‌گوید: من دارم می‌روم. با هم صلح کنید. یک نگاهی می‌کنند و می‌گویند: بخاطر بابا دیگر باشد. همدیگر را می‌بوسند و تمام می‌شود. من دارم می‌روم ولی این کار را بکنید. رسول خدا دارد از دنیا می‌رود. پیغمبر لحظه‌ای غیر از وحی نمی‌گوید. «ما يَنْطِقُ‏ عَنِ الْهَوى‏» (نجم/3) کاملاً با توجه حرف می‌زند. مکتوبات همیشه مؤثر است. الآن نامه‌های آخر پیغمبر به سران دنیا جمع آوری شده است. نامه به ایران، نامه به روم! فرمود: قلم و کاغذ بیاورید من بنویسم، این نگارش و آن قصه‌ی فرماندهی جوان و تبعیت، داستانی که اشاره کردم که خصوصی گاهی مطلبی را به افراد تذکر می‌دادند و مجموعه این عوامل اینها سه چهار کار در آخر عمر پیامبر است. یعنی یوم الانذار و تبوک آمد در غدیر چیده شد. غدیر اعلان رسمی شد. هفتاد روز ممکن است بشود برای یک جریانی معنای دیگری کرد. برای اینکه این تثبیت شود با این سه چهار کار بود. ایشان با این شرایط سخت از دنیا رفت.
امتحان‌های الهی هم عجیب است. مثلاً یکی بگوید: شش ماه دیگر پیغمبر می‌ماند. ما قرار نیست برای خدا تکلیف تعیین کنیم. کسی گفت: چرا خدا در قرآن ننوشته علی بن ابی طالب جانشین پیغمبر است؟ گفتم: قرار نیست ما هرجا گیر می‌کنیم این شبهه را مطرح کنیم. در قرآن خیلی از چیزهای دیگر هم نیست. نماز ما دو رکعت است چون پیغمبر فرموده است. جمرات را هفت بار می‌زنیم چون پیغمبر فرمود. دور خانه خدا هفت بار می‌چرخیم چون پیغمبر فرمود. چطور به اینجا که رسید باید حرف پیغمبر در قرآن باشد؟ ثانیاً ما قرار نیست برای خدا تکلیف تعیین کنیم؟ مثل اینکه کسی بگوید: چرا امام در وصیت نامه‌اش این را ننوشت؟ امام خودشان وصیت نامه نوشتند. ما هستیم و آنچه در وصیت نامه امام هست. مگر در قرآن نقطه مقابل غدیر آمده است؟ البته وصف امیرالمؤمنین در قرآن زیاد است. آیه ولایت، آیه مودت!
یک پیشنهاد دارم اینکه علاوه بر جشن‌ها و زیارت و دید و بازدیدها، واقعاً در مراکز علمی به صورت علمی، بحث انتشار و اختلاف برانگیز نیست. بنشینند کار کنند. ما یک نشست علمی گذاشتیم و گفتیم: هرکس هرچه می‌خواهد بپرسد. من سال گذشته غدیر در کربلا بودم. در حرم امام حسین سالن بزرگی است. ششصد نفر شرکت کردند. رفتم سخنرانی و پرسش و پاسخ! جلساتی باشد که روی مبانی اعتقادی کار کنیم.
شریعتی: نکات خوبی را شنیدیم. انشاءالله ما هم در حد توانمان برای عید غدیر امسال سنگ تمام بگذاریم و انشاءالله به یک جشن باشکوه و پر شور تبدیلش کنیم که همینطور که آقای دکتر رفیعی فرمودند، اختصاص به شیعه ندارد، شیعه و سنی همه در کنار هم، دست در دست هم حول محور محبت امیرالمؤمنین عید غدیر را با شکوه برگزار کنند و همه آن اتفاقات خوب رخ بدهد. امروز صفحه 70 قرآن کریم آیات 154 تا 157 سوره آل عمران در سمت خدا تلاوت خواهد شد. این هفته در برنامه از مرحوم سلطان الواعظین شیرازی صاحب کتاب «شب‌های پیشاور» تجلیل کردیم.
«ثُمَ‏ أَنْزَلَ‏ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً يَغْشى‏ طائِفَةً مِنْكُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْ‏ءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ ما لا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَيْ‏ءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى‏ مَضاجِعِهِمْ وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما فِي صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِي قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «154» إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ‏ «155» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ قالُوا لِإِخْوانِهِمْ إِذا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كانُوا غُزًّى لَوْ كانُوا عِنْدَنا ما ماتُوا وَ ما قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «156» وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ‏ «157»
ترجمه: سپس (خداوند) به دنبال آن غم، آرامشى (به گونه‏ى) خوابى سبك بر شما فروفرستاد كه گروهى از شما را فراگرفت (و با آن، خستگى و اضطراب از تن شما بيرون رفت. اين آرامش براى كسانى بود كه از فرار خود در احد ناراحت و تائب بودند)، ولى گروه ديگر كه همّتشان (حفظ) جان خودشان بود و به (وعده‏هاى) خدا همچون دوران جاهليّت گمان ناحق داشتند، (به طعنه) مى‏گفتند: آيا چيزى از امر (نصرت الهى) با ماست؟ بگو: براستى كه امر (پيروزى) همه‏اش به دست خداست. آنها در دل‏هاى خود چيزى را مخفى مى‏كنند كه براى تو آشكار نمى‏كنند، مى‏گويند: اگر در تصميم‏گيرى (براى شيوه جنگ،) حقّى براى ما بود، ما در اينجا كشته نمى‏شديم. (به آنان) بگو: اگر در خانه‏هايتان نيز بوديد، آنهايى كه كشته شدن بر آنها مقرّر شده بود، به سوى قتلگاه خود روانه مى‏شدند و (حادثه احد) براى آن است كه آنچه را در سينه‏هاى شماست، خدا بيازمايد و آنچه را در دل داريد، پاك وخالص گرداند وخداوند به آنچه در سينه‏هاست داناست. همانا كسانى از شما كه روز برخورد دو سپاه (در احد، از جنگ) روى برگرداندند (و فرار كردند،) جز اين نبود كه شيطان به خاطر بعضى از كردار (ناپسند) شان آنها را لغزانيد و البتّه خداوند از آنها گذشت، براستى كه خداوند آمرزنده‏ى بردبار است. اى كسانى كه ايمان آورديد! مانند كسانى كه كفر ورزيدند نباشيد كه درباره‏ى برادران خود، كه به سفر رفته يا رزمنده بودند، گفتند: اگر نزد ما بودند نمى‏مردند و كشته نمى‏شدند. (بلكه با دلگرمى به جبهه برويد) تا خداوند آن (شجاعت و شهادت‏طلبى شما) را در دلهاى كفّار (و منافقان) مايه‏ى حسرت (رسيدن به هدفشان) قرار دهد و خداوند (است كه) زنده مى‏كند و مى‏ميراند و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست. و اگر در راه خدا كشته شويد و يا بميريد (زيان نكرده‏ايد، زيرا) آمرزش و رحمت خداوند از آنچه (آنان در طول عمر خود) جمع مى‏كنند، بهتر است.
شریعتی: اتفاقاتی که در میانمار رخ می‌دهد، خیلی ما را متأثر می‌کند. انشاءالله خداوند ظهور حضرت ولی عصر را نزدیک و نزدیکتر بکند که شاهد این فجایع و جنایات نباشیم و برای آزادی و رهایی همه مسلمان‌ها در سرتاسر عالم دعا کنیم. اشاره قرآنی را بفرمایید.
حاج آقای رفیعی: انتظار امام زمان معنایش بی مسئولیتی دنیا در مقابل این حادثه میانمار نیست. «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ‏ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏» (رعد/11) مخصوصاً مجامع بین المللی باید حساسیت نشان بدهند. البته بدانید ظالم سرنگون است. اوج ظلم را در صدام دیدیم که با آن همه جنایت سرنگون شد. انشاءالله مسلمانان پیروز خواهند شد. آیاتی که خوانده شد در مورد جنگ احد هست و نکات مختلفی در مورد جنگ احد مطرح کرده است. از جمله آخرین آیه که خوانده شد، «وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» اگر افرادی در جنگ و در راه خدا شهید شوند. «أَوْ مُتُّمْ» یا به مرگ طبیعی بمیرند، منتهی راهشان راه خدا باشد، «لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ» مشمول مغفرت و رحمت الهی قرار خواهند گرفت.
شریعتی: این هفته از علامه جلیل القدر مرحوم سلطان الواعظین شیرازی تجلیل کردیم و یاد کردیم از کسی که کتاب «شبهای پیشاور» را نوشته است و در دفاع از حریم ولایت و دفاع از امامت امیرالمؤمنان علی(ع)، مجموعه مناظرات ایشان هست که دوستان می‌توانند کتاب را تهیه و مطالعه کنند و همینطور که آقای دکتر رفیعی گفتند، مبانی اعتقادی خودشان را تقویت کنند.
حاج آقای رفیعی: خداوند مرحوم سلطان الواعظین را رحمت کند. کتاب بسیار خوبی است. در آستانه غدیر هم هستیم. یکی هم «المراجعات» مرحوم سید شرف الدین است. دیشب در سخنرانی برای جوانان گفتم: یکی دو کتاب در مورد غدیر بخوانید. یکی دو کتاب در مورد اهل بیت بخوانید. یکی دو کتاب در مورد امام حسین بخوانید. حاج آقای قرائتی فرمود: مجموعه ایام هفته در سال که 52 هفته است، اگر هر هفته یک کتاب بخوانیم، از آقای مطهری که پنجاه و خرده‌ای کتاب دارند، یک سلسله آثار ایشان را مطالعه کردیم.
ما یک بحثی در مورد محبت الهی مطرح کردیم. گفتیم چه کنیم خدا ما را دوست داشته باشد. چه راه‌هایی محبت خدا را در دل ما قرار می‌دهد. حدیث داریم خدا می‌فرماید: «أني حبيب‏ من‏ أحبني‏» (مسکن الفؤاد/ص17) من حبیب کسی هستم که مرا دوست داشته باشد. «جلیس من جالسنی» با کسی می‌نشینم که با من بنشیند. «و صاحب لمن صاحبنی» همراه کسی هستم که با من همراه باشد. «چه خوش آن مهربانی هردو سو بی» البته لطف خدا زیاد است، آن هم که بد است را خدا روزی می‌دهد. ولی دیگر جلیس او نمی‌شود. محبوب نیست. اگر می‌خواهیم در دلی محبت خدا بیاید، حدیث داریم رسول خدا فرمود: خدا را دوست داشته باشید «من کل قلوبکم» می‌خواهیم خدا ما را دوست داشته باشد و ما خدا را دوست داشته باشیم، این حدیث نیست و برای صاحب مجمع البحرین است. ایشان می‌گوید: خدا ما را دوست دارد و به ما محبت می‌کند یعنی چه؟ ما به خدا محبت کنیم یعنی چه؟ شما می‌گویی: من بچه‌ام را دوست دارم برایش کادو می‌خری. بچه شما را دوست دارد، به شما سلام می‌کند. می‌گوید: محبت خدا به ما سه چیز است. «محبة الله للعباد انعامه علیه» یک کسی را انعام می‌کند، دعایش را مستجاب می‌کند. نعمت به او می‌دهد. کارش را راه می‌اندازد.
2- «یوفقهم لطاعته» توفیق اطاعت به او می‌دهد. نماز صبح و روزه برایش راحت است. راحت عبادت می‌کند.
3- «یهدیهم لدینه»، «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا» (آل‌عمران/8) او را به راه راست و دینش هدایت می‌کند. پس محبت خدا به ما انعام هست و توفیق بندگی و هدایت برای دین.
ما چطور به خدا محبت کنیم؟ «حبّ العباد الیه ان یطیعوا و لا یئسوا» محبت ما به خدا یک کلمه است. حرفش را گوش بدهیم و گناه نکنیم.
خدا از چه چیزی بدش می‌آید. یکوقتی شما پدر و مادرتان را دوست دارید. همسرتان را دوست دارید. دنبال این هستید که چه چیزی را دوست دارد برایش تهیه کنید. یکوقت می‌بینید از چه بدش می‌آید. مثلاً احساس می‌کنی خانم شما از فلان رنگ لباس خوشش نمی‌آید. هیچوقت لباس این رنگی نمی‌خرید. یا احساس می‌کنید خانم شما از این ناراحت می‌شود که دروغ بگویید. زن و شوهر موفق کسانی هستند که در اسرع وقت عوامل حبّ و بغض همدیگر را بشناسند. این خانم اگر می‌داند که شوهرش نسبت به مادرش حساس است، دیگر از مادرش چیزی نگوید. آقا اگر فهمید برای خانم پدرش خط قرمز است، دیگر در خانه اگر پدرش زنده است یا مرده متعرض نشود. بلکه اگر می‌خواهد نزد خانم جا باز کند بگوید: امشب برای پدرت یک فاتحه هم خواندم!
خدا از چه چیزهایی بدش می‌آید؟ «ان الله یبغض البخیل» از بخیل بدش می‌آید. «الفخور» از متکبر بدش می‌آید. «الغنی الظلوم» ثروتمند ستمگر، یعنی ثروتش مثل قارون در مسیر ستم و زور است و خدمت نمی‌کند. «المُعَبَّسُ فی وجوه الاخوانه» خدا از اینهایی که در چهره مردم عبوس هستند، خوشش نمی‌آید. خدا از چهره‌های عبوس در چهره مردم خوشش نمی‌آید. پیغمبر فرمود: صدقه بدهید. گفتند: نداریم. فرمود: لبخند بزنید. لبخند صدقه است.
خدا بدش می‌آید از «الذَواقُّ من الرجال و الذَواقَّ من النساء» مردهای ذوّاق و زنان ذَوّاقه، یعنی تنوع طلب! کسی که زود از زنش زده می‌شود، سراغ یکی دیگر می‌رود. هی کارش ازدواج و طلاق و جدایی است. به عبارت دیگر حس اکتفا ندارد. حس زندگی مستمر ندارد. نگاهش به مردهای دیگر است. یکی از آسیب‌هایی است که در جامعه باید به آن دقت شود، اگر دقت شود خیلی از آمار طلاق کم می‌شود. فرمودند: خدا بدش می‌آید از انسان‌هایی که بد دهان هستند. «کل فحّاشٍ بذّی» بد دهان و هرزه گو! انشاءالله از چیزهایی که باعث دوری ما از خدا می‌شود، دوری کنیم.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group