من جوانی شانزده ساله هستم .قناعت یعنی چه ؟ قناعت یعنی اینکه تا لباس و کفش مان خراب نشده آنها را نخریم یا برای مدرسه لباس ندوزیم .من دوست دارم شیک و زیبا بپوشم . پس چطور می توان قناعت کرد ؟
پاسخ – اکثرا بینندگان برنامه جوانان هستند و دغدغه ی موضوعات دینی دغدغه ی دارند و این خوب است . قناعت مقابل اسراف است. وقتی ما می خواهیم روز را به فردی بشناسیم متضاد آنرا یعنی شب را به او نشان می دهیم و می گوییم که این متضاد روز است تا فرد خوب متوجه بشود. معنای قناعت مصرف نکردن نیست بلکه معنایش خوب و درست مصرف کردن است. اسراف یعنی زیاده روی در مصرف و خرج کردن .قناعت با بخل فرق دارد . فردی در یکی از مناطق مدینه خانه ی قدیمی و کوچکی داشت و امام صادق (ع) به دیدن او رفت و با سختی مواجه شد ،امام فرمود : چرا خانه ات را عوض نمی کنی ؟ او گفت که این یادگار پدرمن است .امام فرمود که چرا با اینکه تو امکانات داری در این محل زندگی می کنی؟ در حدیث داریم که چهار چیز از نشانه های مرد است : خانه ی ی بزرگ ،همسر خوب، اولاد صالح و مرکب خوب . در قرآن داریم :چرا زینت های خدا را بر خودتان حرام می کنید ؟ قناعت یعنی اینکه شما از وسیله ای استفاده ی بهینه بکنید .شما می توانید در عید کفش نو بخرید ولی کفش قبلی که قابل استفاده است را در جای دیگری استفاده کنید. امام صادق (ع) لباسی پوشیدند که کمی وصله داشت، فردی ایشان را نگاه کردند و گفتند که چرا لباس تان وصله دارد ؟ امام فرمود : هر کس لباس کهنه نپوشد، لباس نو هم نخواهد داشت .شما نباید با لباس نو به نانوایی بروید بلکه با همان لباس قبلی به نانوایی بروید و آن لباس نو را برای میهمانی بگذارید .معنای قناعت مصرف نکردن نیست بلکه درست مصرف کردن است .مصرف صحیح همان قناعت است .گاهی در میهمانی ها ده رقم غذا وجود دارد و در شب بقیه ی غذاها را به سطل آَشغال می ریزند. این اسراف است .همه افراد بیشتر از یک پرس نمی توانند غذا بخورند.اسراف ،زیاده روی در مصرف است. ممکن است فردی دو تا ماشین دارد که یکی برای داخل شهر و یک برای خارج از شهر است ، این می تواند با قناعت باشد ولی ممکن است که فردی یک ماشین دارد و آنرا در کوچه رها می کند و به تعمیرگاه نمی برد و خراب می شود ، این عدم قناعت است .جوان باید شیک تر و زیباتر لباس بپوشد . گاهی جوان کیفی خریده است که هنوز قابل استفاده است، پس آنرا استفاده کند و کیف نو هم بخرد. اگر بچه ها پاک کن سال گذشته را دور بیندازند اسراف است ولی اگر آنرا استفاده کنند و در کنار آن پاک کن جدید هم بخرند این اسراف نیست بلکه قناعت است . گاهی ما وسایلی داریم که قابل استفاده است و می توانیم آنها را به افرادی بدهیم که از آن استفاده کنند . خوب است که ما وسایل مان را مدیریت کنیم که دور ریخته نشود. حضرت علی (ع) می فرماید :قناعت گنج بی پایان است .
سوال – من دختری پانزده ساله هستم .بعضی از آقایان غیرت اضافی دارند. من وقتی به پارک می روم باید در گوشه ای بنشیم و بازی نکنم ،این غیرت، نوجوان بودن را از من سلب کرده است . من اسلام را پذیرفته ام و این کارها را تقصیر اسلام نمی گذارم . آیا خدا می پسندد که با ما این طور رفتار بشود ؟
پاسخ – داریم که خدا غیور است و انسانهای با غیرت را هم دوست دارد. در دین ما همه ی مسائل باید در حد وسط باشد. بهترین امور میانه روی است. حتی خدا در نماز خواندن می فرماید که صدایتان نه خیلی بالا و نه خیلی پایین باشد. یکی از مفسران می گوید که قرآن، فرهنگ اعتدال را در مسائل جزئی هم آورده است .در انفاق نه اسراف داشته باشید و نه بخل کنید.اگر غیرت از حد بگذرد خطرناک است. امیرالمومنین فرمودند: بپرهیزید از غیرت اضافی در غیر از جای خودش. گاهی بعضی از آقایان نام و نام خانوادگی همسرشان را در فرم های اداری نمی نویسند. همه ی عالم می دانستند که نام دختر و همسر پیامبر زهرا و خدیجه است . نام حضرت مریم در قرآن بعنوان یک سوره آمده است .این غیرت بی موضع است .در قم دختر خانمی به من گفت که من پنج سال است که رنگ پارک و تفریح را ندیده ام زیرا پدرم می گوید که نامحرم بدن شما را می بیند. حضرت زهرا در مسجد خطبه خوانده است . بعضی ها اجازه ی تحصیل به دخترهایشان نمی دهند. آیا شما دوست دارید که همسر شما نزد دندانپزشک مرد برود ؟ پدرانی هستند که حتی اجازه نمی دهند که دامادشان که عقد خوانده است به دیدن دخترشان بیاید یا با هم به مسافرت بروند و عده ای هم هستند که بدون هیچ محرمیتی اجازه می دهند که آقاپسر شش ماه به خانه شان رفت و آمد کند که با دخترشان آشنا بشود. این افراط و تفریط است و اشتباه است . اگر دختر خانمی بدون خانواده و بدون حجاب به پارک برود اشتباه است ولی اگر این دختر همراه با خانواده به پارک برود و در محلی که جلوی دید نامحرم نباشد بازی کند اشکالی ندارد. مدیریت درست است ولی وسواس و دخالت درست نیست. اسلام در همه ارزش های دینی حد دارد و باید آنرا رعایت بکند. پیامبر به مُبَلغ هایش می فرمود که به مردم سخت نگیرد و آسان بگیرد و بشارت بدهید و از دین نفرت ایجاد نکنید. خانمی می گفتند که شوهر من اجازه ی رفت و آمد به خانه ی خواهرم را نمی دهد زیرا به شوهرش سوءظن دارد. فرهنگ ائمه ی ما این طور نبوده است .
سوال – در بعضی از مناطق مراسمی مثل میلادحضرت رقیه ،میلاد حضرت ام البنین و اربعین حضرت علی (ع) . .. مرسوم شده است . آیا تاریخ سازی های که سند و پایه ی درستی ندارد بدعت نیست ؟آیا برای گسترش فرهنگ ائمه، ما اجازه داریم که دست به چنین ابداعاتی بزنیم ؟ راه تکریم بزرگانی که در تاریخ روز ولادت و شهادت شان بواسطه ی جور حاکمان بر اهل بیت مشخص نیست چیست ؟
پاسخ – ائمه ی بزرگواری که تاریخ تولد و شهادت حتی چند روایتی دارند باید تکریم و تجیل بشوند . مثلا در مورد تاریخ شهادت حضرت فاطمه ، دو تا تاریخ مشخص است که هر دو روز تکریم می شود. در برپایی مراسم رسمی در تقویم، یک روز کافی است .در مورد تاریخ تولد حضرت امام رضا(ع) نقل های مختلفی وجود دارد که ما همه ی روزها را تکریم می کنیم زیرا اینها در کتب کهن تاریخ نوشته شده است و ما می توانیم به آنها استناد کنیم . گاهی اگر موارد تاریخ های شهادت زیاد است برای اینکه برای مردم ایجاد زحمت نشود می توان یکی از آن تاریخ ها را مطرح کرد .بعضی از مناسبت ها، تاریخ ضعیفی دارد یا تاریخ ندارد ، در اینجا می توان تکریم کرد ولی مناسبت هایی هستند که هیچ سندی ندارند .مثلا در هیچ کتابی نوشته نشده است که تاریخ تولد فلان امامزاده چه روزی است ، پس تولد گرفتن برای این امامزاده کار درستی نیست .حضرت عبدالعظیم حسنی مثل جدش امام حسن مجتبی (ع) کریم است و حاجات ما را رفع می کند. امام هادی(ع)به حضرت عبدالعظیم حسنی مدالی دادند و فرمودند که تو از ما هستی . تاریخ تولد ایشان در کتاب های کهن نیست ولی ما دل مان می خواهد یادبودی از ایشان داشته باشیم بنابراین یک بزرگداشت یا نکوداشت میلاد برای حضرت عبدالعظیم حسنی برپا می کنیم. بعضی ها بطور حدسی تاریخ ها را مشخص می کنند که این درست نیست ولی می توان بزرگداشت گرفت. ما نمی توانیم یک تاریخ را برای تولد حضرت علی اصغر بگوییم و آنرا در تاریخ بنویسیم زیرا این جعل تاریخ می شود .ما می توانیم نکوداشت و بزرگداشت حضرت علی اصغر یا حضرت ام البنین یا ... را برگزار کنیم. پس ما نمی توانیم اسم تولد یا وفات روی این مراسم بگذاریم .ما نباید تاریخ سازی غلط انجام بدهیم .هر چه توسل ،روضه های خانگی و هیئت ها بیشتر بشود بهتر است .خوب است ما جلساتی را به اسم قاسم بن حسن یا ابراهیم بن رسول بگذاریم ولی نباید تاریخ سازی بکنیم. درضمن ما نباید جریاناتی را در مورد این افراد از خودمان در مراسم روضه نقل کنیم .تهرانی ها بیشتر به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی بروند تا ثواب زیارت امام حسین (ع) را ببرند.
سوال – قرآن صفحه 79 را توضیح بفرمایید.
پاسخ – آخرین آیه ی این صفحه می فرماید: کسی که با خدا و پیامبر مخالفت کند و حدود الهی را تجاوز کند، وارد جهنم می شود. ما نباید مرز شکن باشیم، در ضمن نباید مرز تراش هم باشیم . بعضی ها برای اسلام مرز می گذارند.
سوال – همیشه عصمت ائمه ذهن من را درگیر می کند . اگر ائمه نتوانند گناه بکنند ، پس این گناه نکردن چه ارزشی دارد؟ به نظر من خدا، همه چیز را به ائمه داده است . بعضی ها می گویند که آنها ظرفیتش را داشته اند ، مگر قبل از این دنیا ، دنیایی بوده است که آنها شناخته بشوند؟ راهنمایی بفرمایید.
پاسخ – این سوال اعتقادی و قدیمی است .اگر ایشان کتاب های پیامبر شناسی را مطالعه کنند می توانند جواب خودشان را پیدا کنند. مثل کتاب خداشناسی آیت الله سبحانی، کتاب عقاید آیت الله مصباح،کتاب نبوت آقای قرائتی .
عصمت یعنی کسی که خلاقیت در گناه نکردن دارد بعبارت دیگر کسی که اراده ی و توانمندی گناه نکردن را دارد، خدا به او امتیاز عصمت را می دهد . مثلا شما نفر اول المپیاد می شوید،آیا به او این امتیاز را داده اند؟ خیر . چون شما نمراتی کسب کرده اید شما را نفر اول المپیاد قرار می دهند. این امتیاز اول شدن را وزیر علوم به شما می دهد ولی این امتیاز را به دیگران نمی دهد زیرا به کارنامه ی گذشته ی شما نگاه می کنند و بعد این امتیاز را به شما می دهند. کارنامه ی گذشته ی اهل بیت به اختیار خودشان بوده است و از معصوم سلب اختیار نشده است که نتواند گناه کند. عصمت فرشته ها هنر نیست ولی امام قوای جنسی و ... را دارد و خدا قوه ی نگاه کردن به نامحرم را از چشم امام نگرفته است .امام بواسطه ی تقوا و تدین گناه نمی کند و خدا به او عصمت می دهد.پیامبر اسلام در حجاز زندگی می کرد ولی از اول دروغ نمی گفتند و کارهای زشت انجام نمی دادند . حضرت تا چهل سالگی این طور زندگی می کردند و بعد خدا به ایشان مقام نبوت را دادند. پس عصمت به کسی اعطا می شود که خلاقیت ، ظرفیت و اراده ی گناه نکردن را داشته باشد. از مرحوم کاشف القطاع سوال کردند که مگر می شود امام گناه نکند. ایشان فرمودند: من خودم تا بحال عمل مکروه انجام نداده ام .عصمت مقامی نیست که اول به فرد بدهند و بعد فرد قدرت ترک گناه پیدا بکند. معجزاتی که به ائمه داده می شود خدا به آنها داده است ولی عصمت با آنها فرق می کند. پس عصمت خدادادی است ولی بخاطر خلاقیت خود فرد است و سلب اختیار هم نیست .
سوال – من سالها است که دعا می کنم تا گره از کارم باز بشود ،نماز و روزه انجام داده ام و گریه های زیادی کرده ام ولی هر روز زندگی ام سخت تر می شود. من خسته شده ام ،از زیارت رفتن فقط پرداخت وام آن برای من می ماند و از نماز و دعا خستگی و دل شکستگی آن برای من می ماند. ما چطور باید دعا کنیم که خدا آنرا اجابت کند؟ من که یعقوب نیستم که بتوانم این قدر دعا کنم و صبرکنم . آیا نماز و زیارت فقط به درد آن دنیا می خورد ؟ بنظر من در این دنیا فقط پول و پارتی به درد می خورد که انسان را حمایت کند. راهنمایی بفرمایید.
پاسخ – این تقریبا یک رنج نامه است و قضایا را یکسویه نگاه کردن است . این فرد قدرت عقل دارد و می تواند خوب بنویسد ، ایشان این ها را نمی بیند و فقط مشکلات را می بیند .آیا ایشان واقعا در آخر خط است ؟ خیر. بخاطر دلایلی بعضی از مشکلات در زندگی ما ایجاد می شود. گاهی بعضی از مشکلات طبیعی است مثلا کسی که با فامیل خودش ازدواج می کند ممکن است که فرزند عقب افتاده بدنیا بیاورد .بالاخره خدا به شما صبر و اجر می دهد. ممکن است که نویسنده ی این نامه گیر فرد ظالمی افتاده است و دعا می کند که از ظلم او رها شود. مشکل ما این است که منتظر معجزه هستیم . ادعونی استجب لکم یعنی ارتباط مستمر با خدا .در روز هزاران نفر دعا می کنند ، تعدادی از آنها مستجاب می شود و خدا به تعدادی از دعا کننده ها صبر می دهد و خدا برای تعدادی از آنها وسعت در قیامت قرار می دهد . باید همه ی اینها را با هم دید. تاریخ مصرف نماز و روزه تمام نشده است و نماز در این دنیا آرامش می دهد و رزق حلال در این دنیا برکت می آورد. شما نباید توقع داشته باشید که مشکلات شما در یک مسیر حل بشود. حتی در ضمن داشتن مشکل شما باید برنامه ریزی داشته باشید و به زندگی تان ادامه بدهید. در زمان امام صادق (ع) فردی دچار بیماری برص شد و دیگر از منزل بیرون نمی آمد. امام دنبال او فرستاد و به او فرمود: مومن آل فرعون مشکلی در دستانش بود ولی ایشان سخنرانی می کرد و دستش را هم بیرون می آورد. پس تو هم به تبلیغ دینی بپرداز .نارسائی دلیل دارد و ما نمی توانیم آنرا گردن خدا بیندازیم . در اصحاب ائمه نابینا و فلج هم بوده اند. ما نباید مشکلات را برجسته کنیم، باید صبر و توکل کرد و باید خوبی ها را دید.