زیارت با معرفت امام چه معنایی دارد و چکار کنیم که زائر بامعرفت داشته باشیم ؟
پاسخ – روزی یک نفر در حرم امام رضا (ع) نزد من آمد و گفت که ما اگر معرفت زیارت امام رضا(ع) را نداشتیم الان در مکان دیگری بودیم . اگر من از شهر بوشهر حرکت کرده و به زیارت امام رضا(ع) آمده ام یعنی معرفت داشته ام . چرا برخی از وعاظ سعی دارند این مسئله را نادیده بگیرند ؟ البته باید بدانید که بحث معرفت درخصوص خانه ی خدا نیز آمده است . یعنی کسی که با معرفت به زیارت خانه ی خدا بیاید آثار آن بر او مترتب می شود . اصولاً معرفت یعنی شناخت و با علم متفاوت است . علم به معنای آگاهی است . بسیاری از افراد تا بحال در ارتباط با ائمه کتاب نوشته اند ولی مسلمان نیستند . این افراد کاملاً امام رضا(ع) و حضرت امیر(ع) را می شناسند. در زمان ائمه نیز افراد زیادی بودند که نسبت به آنها آگاهی و اطلاعات داشتند ، اما این مسئله با معرفت متفاوت است . معرفت به معنای شناخت، دارای مراتبی است . همانطور که علم هم رتبه هایی دارد . در حدیثی از امام صادق (ع) است که از ایشان در ارتباط با معرفت سوال شد . ایشان فرمودند : به این معنا است که شما قبول داشته باشید این فرد امام و حجت خدا است . یعنی باوربه امامت، معرفت است . البته این ، یکی از مراحل معرفت است . بنابراین اگر کسی امام را دوست دارد اما او را امام نمی داند ، عارفً بالحقِ نیست . پیامبر ، امامان و حتی امام زادگان یک خصوصیاتی دارند . کسی که به این ویژگی ها آگاهی داشته باشد و ترتیب اثر بدهد ، معرفت دارد . به عنوان مثال یک فردی در یک مرکز نظامی حاضر شود ولی به هیچکدام ازدرجات آن آگاهی نداشته باشد . طبیعتاً اگر یک سرهنگ وارد شود او را نگاه می کند و احترام نمی گذارد. چون با جایگاه او آشنایی ندارد . اما ممکن است یک نفر با وجود آشنایی کاملی که با درجات نظامی دارد باز هم به یک سرهنگ احترام نگذارد . بنابراین اولاً ما باید به امام عالم باشیم . مثلاً بدانیم که امام حی و میت ندارد . بدانیم که امام معصوم بوده و خطا در زندگی خود ندارد . بدانیم که امام اعمال ما را می بیند. دارای عصمت و علم غیب است . همیشه حاضر بوده ، ما را می بیند و صدای ما را می شنود . ضمناً در باره ی دانسته های خود ترتیب اثر هم بدهیم . یعنی اگر معتقد هستیم امام رضا (ع) حاضر و ناظر است ، حجاب خود را فقط در مقابل حرم حفظ نکنیم . البته رعایت حجاب در مقابل حرم نیز یک نوع معرفت بوده و نشان دهنده ی اعتقاد فرد است . ولی بهتر است ما حضور امام را در مکان های دیگر هم احساس کنیم . بنابراین ابتدا ما باید جایگاه امام را بشناسیم و سپس ترتیب اثر بدهیم . در ارتباط با حضرت حجت (ع) نیز مطرح می کنیم که ایشان غایب هستند یعنی ظاهر نیستند ولی حضور دارند . ما منتظر ظهور ایشان هستیم . بنابراین زیارت با معرفت دارای چند مرتبه است . هرکسی به امامت امام اعتقاد داشته باشد زیارت با معرفت انجام داده است . هرکسی به صفات و ویژگی های امام آشنا است و ترتیب اثر می دهد ، زیارت با معرفت انجام داده است . ما در دعای عرفه می خوانیم که امام حسین(ع) به خدا می گوید : خدایا تو غایب نیستی که دلیل بخواهی . تو همه جا هستی . کور باد چشمی که تو را نبیند . این مسئله یعنی معرفت الله . نقل می کنند که حَجاج ابن یوسف یک زمانی برای تفریح به بیابان رفته بود یک چوپانی را دید که گوسفندان زیادی داشت . حجاج به او گفت یکی از این گوسفندان را سر ببر و برای ما کباب کن . چوپان گفت : این گوسفندان متعلق به مردم است . حجاج گفت من به تو دستور می دهم ، من حجاج هستم . چوپان گفت : هرکسی باشی من این کار را نمی کنم . این گوسفندان مالک دارد . حجاج گفت : آیا صاحبان این گوسفندان تعداد آنها را می دانند؟ چوپان گفت : نه . حجاج گفت : اگر یکی از آنها کم شود آیا آنها متوجه می شوند ؟ چوپان گفت : نه حجاج گفت : پس نگران چه چیزی هستی ؟ چوپان نگاهی به بالا کرد و گفت با خدا چکار کنم ؟ این مسئله یعنی معرفت الله . چوپان در این مکان حضور خدا را احساس می کند حتی اگر صاحب حیوانات متوجه نشود . در مورد رسول گرامی اسلام و ائمه نیز معرفت به همین معنا است. ما در قرآن کریم می خوانیم که پیامبرتو در روز قیامت می آیی و بر اعمال امت خود گواهی می دهی. در حدیثی از پیامبر (ص) داریم که ایشان فرمود : من زنده باشم یا از دنیا رفته باشم از اعمال شما خبر دارم و در روز قیامت شهادت می دهم. پیامبر (ص) درزمانی که این آیات را می خواندند گریه می کردند و می گفتند که خدایا من چطور به اعمال برخی افراد گواهی بدهم ؟ داوود رقی می گوید که من به خدمت امام صادق (ع) رفتم ، ایشان خیلی با خوشحالی با من برخورد کردند . از ایشان پرسیدم چرا امروز اینقدر با روی گشاده با من برخورد کردید ؟ آقا فرمودند: این پنجشنبه که اعمال تو را نزد ما آوردند ، دیدم به پسر عموی خود سر زدی و من را خوشحال کردی . این مسئله همان معرفت است . یعنی اینکه انسان بداند اعمال او نزد معصوم می رود . امام معصوم بوده و صدای ما را می شنود . او واسطه ی لطف خدا و فیض ایزدی است . امامان در نزد خدا محبوب هستند . برخی می پرسند چه اشکالی داشت که همین مقام را خداوند به همه ی افراد می داد ؟ چه ضرورتی است که ما امام رضا(ع) ، امام صادق (ع) و یا پیامبر را واسطه قرار دهیم . مثلاً اگر ما بخواهیم یک لوله ی ده اینچ را به یک لوله ی دو اینچ اتصال دهیم ، امکان ندارد . برای این کار یک زانویی نیاز است . مسئله اهل بیت و توسل نیز به همین صورت است . یعنی یک واسطه ای نیاز است تا علم نا محدود و تفضل الهی را به ما که ظرفیت کمی داریم برساند . برای این کار یک تبدیل نیاز است . این فرد محبوب بوده و نزد خدا مقرب است . اگر ما بخواهیم با یک وزیر صحبت کنیم حتماً باید ابتدا با رئیس دفتر او صحبت کنیم. برادران یوسف از پدر خود خواستند که نزد خدا واسطه شود . بنابراین معرفت یعنی اینکه بدانیم وقتی ما به معصوم متوسل می شویم چه آثاری دارد . رعایت حقوق اهل بیت نیز یکی از موارد معرفت است . اهل بیت یک حقوق مالی دارند ، مانند پرداخت خمس . یک حقوق معنوی هم دارند . رعایت این حقوق در واقع معرفت اهل بیت است . بسیاری از مردم حتی افراد عادی هم معرفت دارند . فردی که تا به حرم امام رضا(ع) نگاه می کند ، دست خود را بر روی سینه گذاشته و به ایشان سلام می کند در واقع معرفت دارد . کسی هم که بد حجاب است و هنگام ورود به حرم، حجاب خود را حفظ می کند، به همین میزان معرفت دارد . همه ی این موارد به نوعی رعایت معرفت است اما مراتب آن متفاوت است .
سوال – من یک روز برنامه ی شما را به طور اتفاقی دیدم . آقای دکتر رفیعی حدیثی را خواندند به این مضمون که اگر با مال ، آبرو و سخن دیگران را کمک کنید ، با انبیاء و اولیاء محشور می شوید. آیا می توان برای نماز ، روزه و حجاب از یک طرف و انفاق و کارهای این چنینی از طرف دیگر، یک وزنه و معیار و ملاک قرار داد ؟ چگونه خداوند می خواهد بین فردی که اهل نماز است اما کار خیری انجام نمی دهد و فردی که کارهای خیر اجتماعی را به حد کمال انجام می دهد اما بی نماز است، حکم کند ؟
پاسخ – فردی که سرماخورده نزد پزشک می رود . پزشک به او یک دارو می دهد و می گوید که مثلاً باید هر هشت ساعت یک بار آن را بخورد . این فرد گوش درد هم دارد . نزد متخصص گوش می رود . پزشک متخصص برای او دارویی می نویسد که عفونت گوش او را از بین ببرد. این پزشک هم می گوید که باید این دارو را بخوری و اگر نخوری برای تو خطر دارد . اگر این فرد چشم درد هم داشته باشد نزد پزشک می رود . پزشک برای او قطره ای تجویز می کند که هشت ساعت یک بار در چشم خود بریزد . این پزشک هم می گوید اگر این کار را انجام ندهید چشم شما ضعیف می شود . این داروها همگی با هم این فرد را نجات می دهد و همه ی آنها با هم ضرورت دارد . مثلاً همه ی دروس موجود دردبیرستان در کنکور دانشگاه یک ضریبی دارد . البته ممکن است که برخی از آزمون ها از اهمیت بیشتری برخوردار باشد ولی بقیه ی آزمون ها یک ضریبی دارند . روایات ائمه ی ما نیز هیچکدام یکدیگر را نقض نمی کند . ائمه ی ما مخاطب های گوناگونی داشته اند . یازده امام ما حدود دویست و پنجاه سال در بین مردم بوده اند . بیست و سه سال نیز پیامبر گرامی اسلام حضور داشته اند . مثلاً فردی نزد پیامبر گرامی اسلام (ص) آمد که نمازخوان و خوش اخلاق بود اما تصمیم به ازدواج نداشت . در این مورد پیامبر (ص) می فرمایند که ازدواج نصف دین تو را حفظ می کند . این حرف به این معنا است که در زندگی او نقصی است و باید جبران شود . شاید فرد تندخویی نزد معصوم بیاید و به ایشان بگویند که صبر نصف ایمان است . با جمع بندی این دو نمی توان گفت که کافی است انسان خوش اخلاق باشد ، ازدواج هم بکند تا ایمان او کامل شود . در زمان امام صادق (ع) یک عده بیش از حد ولایتی بودند و در این زمینه زیاده روی می کردند . مثلاً می گفتند : کافی است انسان امام خود را بشناسد ، اگر نماز هم نخواند اشکالی ندارد . امام صادق (ع) برای مقابله با این گروه فرمودند : شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد . یا برای ایستادن در مقابل این گروه فرمودند: کسی که تقوا ندارد،دروغ می گوید یا گناه می کند، ولایت ما را ندارد . در زمان امام سجاد(ع) گروهی فقط به نماز و عبادت اهمیت می دادند . ولی امام معصوم خود را قبول نداشتند. مثلاً شمشیر خود را در جنگ نهروان بر روی امام معصوم می کشیدند ، حافظ قرآن هم بودند . این افراد در نماز و قرآن مشکل نداشتند بلکه در ولایت مشکل داشتند . در مورد این افراد معصوم گفته است که اگر هرچقدر عبادت داشته باشید اما ولایت ما را نداشته باشید، پذیرفته نیست . این مجموعه ها را باید با هم در نظر گرفت . آن کسی که خوش اخلاق بوده واهل انفاق و خیر رسانی است ولی بی نماز است ، نمره ی نماز او صفر بوده و درقیامت هم به حساب او رسیدگی می شود . نماز اولین چیزی است که در خصوص آن از افراد سوال می شود . نماز پایه و اساس دین است . در روایت داریم که اگر نماز کسی پذیرفته نشود سایر اعمال او نیز پذیرفته نمی شود . یعنی نماز مبنای پذیرش سایر اعمال است . در حدیث دیگری داریم که اگر کسی نماز بخواند ولی زکات ندهد نماز او پذیرفته شده نیست . امام رضا (ع) فرمودند : کسی که نماز بخواند ولی زکات ندهد ، نماز او پذیرفته شده نیست . یعنی نماز و زکات مانند دو گوشواره است . دین مانند یک پازل است و هرچیزی باید در جای خود قرار بگیرد. سعد ابن معاذ فرمانده ای متدین ، اهل نماز ، قرآن خوان و عاشق اهل بیت بود . فرشتگان هم در تشییع جنازه ی او شرکت کرده بودند . اما باز هم فشار قبر داشت چون فردی بداخلاق بود . حالا اگر فردی بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد باشد اما نماز نخواهد هم فشار قبر دارد . خوش اخلاق بی نماز نقص دارد ، نماز خوان بداخلاق هم نقص دارد. مسلم است که کسی پیدا نمی شود که همه چیز او عالی باشد . آمرزش ، عفو و طلب مغفرت نیز به همین خاطر است . پیامبرگرامی اسلام (ص) می فرمایند که من آمده ام تا اخلاق مردم را کامل کنم . فردی نزد پیامبر (ص) می آید و می گوید من را موعظه کنید . حضرت می فرمایند : خوش اخلاق باش. به فرد دیگری می فرمایند : عصبانی نشو. به دیگری می فرمایند : زبان خود را کنترل کن . فردی به امام حسین (ع) نامه نوشت و از ایشان خواست که بگوید خیر دنیا و آخرت چیست . آقا فرمودند که خیر دنیا و آخرت این است که خدا از شما راضی باشد . شاید همین سوال از معصوم شده باشد و به گونه ی دیگری پاسخ داده شده باشد . در روایات مختلف در مود خیرالاعمال یا افضل العباده پاسخ های متفاوتی وجود دارد . بحثی وجود دارد به نام روش فهم حدیث که کتاب هایی نیز در مورد آن نوشته شده است . برخی از احادیث نسبی هستند . درزمانی که جامعه به سمت روزه ، نماز و جهاد رفته ولی به حجاب و عفاف توجه کمتری شده ، افضل العباده عفاف است . در جایی که جامعه به سمت ولایت شدید رفته و نماز سبک شمرده شده، برترین عبادت نماز است . بنابراین منزلت هرچیزی باید در جای خود دیده شود .
سوال – من دختری پانزده ساله هستم . چون نمی توانم بسیاری از گناهانی را که دوست دارم ، ترک کنم ، می خواهم مسیحی شوم . بسیاری از این کارها در دین مسیحیت گناه محسوب نمی شود.
پاسخ – انسان نباید باورهای دینی خود را بخاطر سهولت در عمل از دست بدهد . ما یک سری اعتقاداتی داریم که بخاطر آنها باید یک سری اعمالی را انجام دهیم . به این دلیل که این اعمال برای ما آسان شود نباید اعتقادات خود را از دست داده و دین خود را عوض کنیم . البته یک سری مسائل در تمامی دین های الهی حرام و ممنوع است . گرچه دین مسیحیت تحریف شده ولی باز هم چیزهایی مانند فحشاء ، شرک و غیره را حرام می داند . رتبه ی باورها و اعتقادات ما بستگی به یقینی دارد که به آن می رسیم . اگر کسی می داند که اسلام ، پیامبر و ائمه حق هستند ، نباید بخاطر شراب که مثلاً در دین مسحیت حرام نیست، دست از اسلام بردارد . به این راحتی دست از عقیده ی خود برداشتن نه تنها صحیح نیست بلکه ارتداد هم است . باید باورهای دینی و اعمال ما با هم منطبق باشد . دینداری و اعتقاد باید از روی باور صحیح باشد. دربسیاری از آیات قرآن آمده که اِنَّ الذینَ آمَنوا و عَمِلوا الصالِحات . یعنی عمل صالح مترتب بر ایمان صحیح است . نوع نگاه این افراد بخاطر باور ضعیفی است که دارند و اینکه به دنبال راه فراری می گردند . قرآن می فرماید: برخی افراد می خواهند جلوی آنها باز شود و گناه کنند ، به همین خاطر می گویند قیامتی نیست . یعنی باور خود را به قیامت ضعیف می کنند به این خاطر که بتوانند به راحتی گناه کنند . انسان نباید صورت مسئله را پاک کند .
سوال – درخصوص آیات 135 تا 140 سوره ی نساء توضیح بفرمایید.
پاسخ – در یکی از این آیات آمده است که ای کسانی که ایمان آورده اید ، به خدا و پیامبر ایمان بیاورید . از این آیه مشخص می شود که ایمان مراتب دارد . اینکه ما بگوییم ای افرادی که دانشجو هستید ، دانشجو شوید درست است چون رتبه های علمی متفاوت است . ایمان به دو صورت است : اجمالی و تفصیلی . اگر کسی به خدا اعتقاد دارد منظور همان یا ایها الذین آمنو است . ولی ایمان تفصیلی یعنی ایمان به خدا ، پیامبر ، قرآن . این ایمان در واقع عمیق تر است .
سوال – چرا تا بحال امکاناتی فراهم نشده که ناشنوایان هم بتوانند از این معارف بهره ببرند . آنها از نظر روحی و روانی نیاز بیشتری به درک مفاهیم دینی دارند . این افراد از سوی حوزه ی علمیه نیز نادیده گرفته شده اند . یا شاید ما از توجه حوزه بی خبر هستیم . پسرناشنوای بیست و شش ساله ای دارم که دوست دارد با برای حل مسائل دینی با یک روحانی ارتباط داشته باشد .
پاسخ – بهتر است صدا و سیما در سطحی ارتقاء پیدا کند که همه ی برنامه ها بتواند برای ناشنوایان هم مفید باشد . این کار در مورد اخبار و برخی برنامه ها انجام شده است . بهتر است این کار در مورد فیلم ها و بخصوص سخنرانی ها هم انجام گیرد . بهتر است حوزه ی علمیه ی قم افرادی را آموزش دهند که در کنار سخنرانی ها و برنامه های دینی مانند سمت خدا حضور داشته باشند و برای ناشنوایان نیز قابل فهم کنند . در حال حاضر ناشنوایان از همه ی برنامه های دینی محروم هستند . البته افرادی باید برای این کار آموزش ببینند و ارزش هم دارد .
سوال – دختر هیجده ساله ای هستم که حوصله ی نماز خواندن ندارم . هر زمانی پدر و مادرم از من می پرسند که نماز خوانده ای ، به دروغ می گویم که خوانده ام . من فقط نماز صبح می خوانم چون به زور من را از خواب بیدار می کنند . چکار کنم که بتوانم نماز خوان شوم ؟
پاسخ – مفهوم حوصله نداشتن ، یعنی اینکه انسان برای خود یک فرضیه ای درست کند که در یک ظرف زمانی نخواهد کاری را انجام دهد . همین افراد به راحتی می توانند نود دقیقه یک فیلم را تماشا کنند و یا در شب نشینی و میهمانی حاضر شوند . خواندن هفده رکعت نماز، هفده دقیقه زمان نیاز دارد . همه ی جوان ها ونوجوان ها باید بدانند که نباید نماز را بخاطر ترس از پدر و مادر وخوشحال کردن آنها بخوانند . نماز باید بخاطر خداوند و به دلیل نیاز معنوی انسان خوانده شود . نماز شستشو وآرامش روح است . متأسفانه نگاه برخی افراد به نماز به صورت یک تکلیف سنگین و باری سخت بر روی دوش آنها است . ما نباید نگاهی مشقت بار به نماز داشته باشیم . نماز آرامش است . باید ما دقت کنیم که با چه کسی صحبت می کنیم . انسان باید آرامش نماز را درک کند . نماز و صبر درکنار هم هستند . ما باید نماز را با عشق بخوانیم و احساس کنیم که یک نوع شویندگی در آن وجود دارد . با توجه به اینکه این خانم هیجده سال دارد ، نه سال از تکلیف ایشان گذشته است . این خانم باید جوابگو باشند . نماز نردبان ترقی و رشد است . نماز اولین و آخرین سفارش انبیاء است . اولین سوره ی قرآن با نماز آغاز شده است . آسمان می گیرد ، زمین می لرزد ، بارا ن نمی بارد و فردی فوت می کند در همه ی موارد باید نماز خواند . با وجود اینکه شهادت اینقدر ارزش دارد باز هم در شب عاشورا امام حسین (ع) وقتی را برای نماز اختصاص می دهند ویا درظهر عاشورا در مقابل دشمن به نماز می ایستند . رسول خدا (ص) زمانی که وقت نماز می شد گویی با همسر و فرزندان خود بیگانه می شدند .. نماز یک عبادت بین المللی است . حضرت عیسی می فرماید که خدا من را به نماز سفارش کرده است . همانطور که ما به جسم خود اهمیت می دهیم باید به روح خود نیز اهمیت دهیم . چرا ما باید در ناراحتی ها و سختی های خود به سمت خدا برویم . باید در خوشی های خود خدارا بخوانیم تا در زمان ناخوشی به فریاد ما برسد . نباید نماز را یک باری بر روی دوش خود ببینیم . نماز یک مرکبی است که ما را به تعالی و ترقی می رساند . کتاب هایی در خصوص نماز چاپ شده که بسیار خوب است . کتابی آیت الله جوادی آملی در خصوص اسرار نماز دارند که بسیار با ارزش است . در روایتی از امام رضا (ع) است که می فرمایند : مرتبه ی اولی که ما برای سجده به نماز می رویم به این معنا است که خدایا ما از خاک هستیم ، زمانی که از سجده سربرمی داریم یعنی از خاک آفریده شده ایم . زمانی که دوباره به سجده می رویم یعنی به خاک می رویم و زمانی که از سر از سجده بر می داریم یعنی دوباره از خاک آفریده می شویم . یعنی دو سجده ی ما یک دوره مبدأ و معاد است . باید با حضور قلب سجده را انجام دهیم تا شیرینی آن را درک کنیم . بسیاری از خانواده ها نگران فرزندان خود هستند . ولی برخی از بچه ها لجبازی می کنند .
سوال – در آینه ی آیات و روایات عواقب بی عدالتی چگونه ترسیم شده است ؟
پاسخ – نقطه ی مقابل عدالت، ظلم وستم است . در روایات داریم که اگر ظلم در جامعه زیاد شود، اشرار بر شما حاکم می شوند . در روایات داریم در جایی که ظلم زیاد شود ، برکات آسمان و زمین از افراد گرفته می شود . درقرآن کریم آمده است که اگر مردم ایمان و تقوا داشته باشند ،برکات آسمان و زمین بر آنها نازل می شود . کسانی که ظلم می کنند نه تنها باید درآخرت پاسخگو باشند بلکه در دنیا نیز دامنگیر آنها می شود . درروایات داریم که برخی از گناهان ، نعمت را تغییر می دهد. در حدیث داریم که یکی از این گناهان ، ظلم به مردم و بی عدالتی است . با نگرش به تاریخ می توان فهمید که سرنوشت ظالمان و ستمگران به کجا رسیده است . بنابراین کسانی که عدل را رعایت نکرده و تبعیض قائل می شوند در همین دنیا ثمره ی آن را می بینند . در حدیث داریم که چند گناه است که عقوبت آن تسریع می شود یکی از آنها قطع رحم و دیگری ستم است . درروایات فراوانی داریم که ظلم باعث ظلمات و تاریکی در صحرای محشر خواهد شد . خدا افراد ظالم را دوست ندارد . شیخ طوسی در تفسیر تبیان می گوید که عدم محبوبیت خدا مساوی با بغض خدا است . وقتی که خدا می گوید من ظالم را دوست ندارم یعنی او را مورد غضب قرار می دهد . در آیات زیادی از قرآن خداوند به ظالمین وعده ی عذاب داده است . امیدواریم که خداوند دل های ما را با قرآن نورانی گرداند .