در مورد خطاب های قرآن(آیه 45و 46 سوره انفال) توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – آیه 45 و 46 سوره انفال می فرماید :ای مومنان وقتی با دشمن ملاقات می کنید، و در مبازرات با دشمن برخورد می کنید ثبات قدم داشته باشید و زیاد ذکر خدا را بکنید.
عامل ثبات قدم باعث می شود که انسان سنگر را حفظ کند و عامل ذکر خدا باعث می شود که جلو خطرات را بگیرد و این ذکر سلاح ما می شود. یکی از اصحاب امیرالمومنین به آقا مطالبی را گفت و امام فرمود: انشاءالله خدا در دنیا و آخرت تو را ثابت قدم بگذارد. ثبات قدم مهم است .در بعضی از زیارت ها هم این دعا را داریم و در آخرالزمان تاکید شده است که دعای غریق (یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک)را زیاد بخوانید.
ثبات قدم یعنی اینکه شبهات در دین نتواند انسان را از پای دربیاورد. خار در بیابان ریشه ندارد و سریع کنده می شود ولی درختانی که در جنگل و بیابان ها هستند سریع کنده نمی شوند و محکم هستند یعنی هر چه انسان ریشه دارتر باشد، محکم تر است. در قرآن داریم: افراد پاکیزه (منظور از پاکیزه دین داری است) باورهای محکمی دارند که مثل درخت ریشه اش در زمین و شاخه اش در آسمان است .در روایت داریم که مثل گل های بیابانی باشید نه مثل گل های گلخانه .گل های گلخانه دراثر یک باد، سریع از بین می رود.
ثبات قدم در جایی مطرح است که انسان در آن نلرزد. گاهی انسان در حال زیارت است، و داشتن ثبات قدم کار راحتی است. گاهی خانمی در خانه ای زندگی می کند که شوهرش ضد دین است یا فرد در کشوری زندگی می کند که مرتب در گناه قرار دارد، این موارد جای ثبات قدم است. قرآن در سوره ی تحریم در مورد حضرت آسیه همسر فرعون می فرماید :ای پیامبر این زن را برای مومنان مثال بزن. این زن ثابت قدم در دربار فرعون،اعتقادش را به موسی حفظ کرد.
اصحاب کهف در شهری بودند که حاکمان آن ظالم بودند آنها هجرت کردند و از آن شهر بیرون رفتند.
حبیب نجار مومن آل یاسین بود .تمام مردم فرستادگان حضرت عیسی را اذیت می کردند ولی حبیب نجار در مقابل آنها ایستاد، کتک هم خورد ولی ثبات قدمش را از دست نداد و به بهشت رفت.
مسلمانان وقتی از مکه به مدینه هجرت کردند چیزی نداشتند و در اثر شکنجه افراد نیمه جانی بودند ولی در مقابل شکنجه ثبات قدم شان را حفظ کردند. در شرایط عادی ثبات قدم داشتن راحت است ولی اگر انسان در شرایط سخت قرار بگیرد، داشتن ثبات قدم سخت است.
مصداق دیگر ثبات قدم در جنگ است. خدا می فرماید که در جنگ ثابت قدم باشید و زیاد ذکر خدا را بگویید. در جنگ احد وقتی مسلمانان شکست خوردند و عده ای از مسلمانان شهید و زخمی شدند و عموی هم پیامبر شهید شد، مسلمانان در شیار کوهی رفتند و دیدند که دشمنان شعار می دادند :درود بر هُبَل و پیامبر به مسلمانان گفت که شما هم شعار الله الاَجل بدهید تا آرام بشوید. در روز عاشورا امام حسین(ع) ذکر لاحول ولا قوة الابالله العلی العظیم را تکرار می کرد. اگر شما مشکلاتی در زندگی تان دارید ثابت قدم باشید. در روز عاشورا وقتی جنگ سخت می شد و دشمنان به آنها حمله می برد، اصحاب به یکدیگر می گفتند که به حسین نگاه کنید تا آرام شوید. امام از مرگ هراسی نداشت و آرام بود.
بعضی می گویند که من پنج سال است که به زیارت امام رضا(ع) می آیم ولی حاجت نمی گیرم ، پس سال دیگر نمی آیم. امام حسین(ع) در گودی قتلگاه این حرف را نزد. امام حسین(ع) تمام فرزندان و اصحابش را از دست داده بود ولی باز می فرمود : خدایا راضی هستم به رضای تو. آیا وضعیت شما این طور است؟ بعضی می گویند که ایشان امام بودند. بله، ولی اصحاب کهف افراد عادی بودند. یکی از اصحاب امام صادق(ع) را دستگیر کردند و گفتند که اسامی شاگردان امام را بگو ولی او این کار را نکرد. صد و بیست ضربه شلاق به او زدند که در ضربه های آخر گوشت بدن او کنده می شد. ایشان نتوانست طاقت بیاورد و گفت که نزنید ، من اعتراف می کنم. یکی از زندانی ها صدای او را شنید و فریاد زد که اسامی آنها را نگو، به یاد روزی بیفت که در مقابل خدا باید جواب بدهی، تو یک نفر هستی. او دوباره گفت که من نمی گویم.
شما بدانید که افراد بی مشکل پیدا نمی شود ولی بدانید که باید ثبات قدم داشته باشید و ذکر خدا را زیاد بگویید. ما در قرآن فقط در مورد ذکر، کلمه ی بسیاری را داریم ولی در مورد نماز و قرآن نداریم. امام صادق(ع) می فرماید: خدا برای هر چیزی حد گذاشته است مگر ذکر خدا، پس زیاد ذکر بگویید. شما می توانید ذکرها را از روی کتاب های معتبر که دارای ذکر از معصومین است بخوانید و نیازی نیست که به افراد متفرقه مراجعه کنید.
خدا در ادامه آیه می فرماید :از خدا و پیامبر اطاعت کنید. یعنی تمام کارهای دینی و شرعی ما، یا باید مستند به خدا باشد یا مستند به سنت پیامبر باشد. ائمه می فرمودند که مستند ما خدا یا پیامبر است. درکتاب کافی در باب استناد به قرآن و سنت داریم که امام صادق(ع)می فرماید :همه ی کارهای ما باید به قرآن یا سنت برگردد. آنها دین را تشریح می کنند ولی روی حرف خدا و پیامبر حرف نمی زنند. ائمه فرموده اند که اگر برای شما حدیثی نقل شد، آنرا با قرآن و سنت تطبیق دهید و این احادیث نباید مخالف با قرآن و سنت باشد .هرچه ما در تاریخ گرفتاری پیدا کرده ایم بخاطر عدم اطاعت از خدا و پیامبر است. یپامبر برای نبردی از مدینه خارج شدند و در بین راه روزه شان را باز کردند و در کنار برکه ی آبی مقداری آب خورند و گفتند که ما مسافر هستیم و باید روزه مان را باز کنیم. عده ای گفتند که ما این کار را نمی کنیم یعنی آنها از پیامبر پیشی گرفتند. پیامبر به آنها فرمود:شما نافرمان هستید.
پیامبر در جنگ احد به رزمندگان گفت که در اینجا بمانید و تا من نگفته ام این منطقه را رها نکنید ولی آنها با پیروزی اولیه این منطقه حساس را خالی کردند تا به جمع آوری غنائم بپردازند. این کار باعث شکست در جنگ احد شد. پیامبر بر جانشینی پس از خودشان تاکید زیادی کردند. حدیث غدیر حدیث صحیحی است. اَلوانی یکی از بزرگان اهل سنت عربستان است که کتابی در بیست جلد نوشته است و احادیث صحیح را درآن جمع آوری کرده است که یک از آن احادیث ،حدیث غدیر است. حدیث غدیر قابل انکار نیست. فردی پایان نامه ای نوشته است در مورد طبری و روش او (طبری ازعلمای صد سال پیش است)،ایشان می نویسد که می گویند :طبری اهل سنت نبوده است و شیعی بوده است. ولی این طور نیست طیری از اهل سنت بوده است .ایشان کتابی در مورد سند حدیث غدیر و تواتر آن نوشته است و بخاطر همین به او می گویند که طبری شیعه بوده است. پیامبردر غدیر فرمود : آنچه که لازم بود، به شما گفتم.
اگر دنیای اسلام به این آیه عمل کنند بسیاری از این حکومت های مستکبر بر مسلمانان حاکم نمی شوند. چرا اسرائیل در کشورهای اسلامی دخالت می کند؟ چرا عربستان این قدر در مقابل کشورهای امریکا ذلیل است؟ اینها بخاطر این است که به حرف خدا و پیامبر گوش نکرده اند. خدا در ادامه آیه می فرماید: مسلمانان با یکدیگر نزاع نکنید زیرا سست می شوید و آبروتان می رود. مقام معظم رهبری هم می گویند که با یکدیگر نزاع نکنید و وحدت داشته باشید. اگر کسی می خواهد در مورد حق تحقیق کند، این کارخوبی است ولی اگر می خواهد در خیابان شلوغ کند و اختلاف ایجاد کند، این کار خوبی نیست. به جان هم افتادن کارخوبی نیست .بعضی ها فتواهایی می دهند که مسلمانان به جان هم بیفتند. قرآن در مورد زنده به گور شدن بچه ی مشرکان می فرماید: شما به چه گناهی کشته می شوید؟ بعضی ها چطور فتوا می دهند که بمب گذاری کنند؟ هر کس که لااله الاالله می گوید: خونش محترم است. خدا، پیامبر و کعبه بین ما مسلمانان مشترک است.مسیحیان چنین فتواهایی در بین خودشان نمی دهند .بین مسلمانان اختلافات اعتقادی وجود دارد ولی نباید باعث نزاع و به جان هم افتادن مسلمانان باشد. مناظره و گفتگوخوب است و نباید جلوی آنرا گرفت. دانشجو حق دارد که تحقیق کند و به نتیجه برسد ولی نزاع باعث می شود که شما سست بشوید و آبروی تان نمی رود. مسئولان هم باید در مسائل سیاسی به این دو نکته توجه کنند که باعث نزاع نشود. گاهی ما یک ساعت سخنرانی می کنیم و عده ای قسمت کوچکی از سخنرانی را برمی دارند یا آنرا جابجا می کنند و در سایت می گذارند. آیا این کار درست است ؟این کار بی دینی و بی تقوایی است .در انتهای آیه می فرماید: خدابا صابران است.
سوال –صفحه 212 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – در این صفحه داریم: اگر کسی یک احسان کند ،خدا آنرا پاسخ می دهد ، به همان اندازه ی احسان، خیر می دهد، آنرا زیاد می کند، در زندگی غبار غم و ذلت چهره شما را نمی گیرد و در زندگی خوار نمی شوید و به بهشت می رویید.
کسانی که دست شان به خیر است بدانند که خدا یک احسان آنها چهار پاسخ می دهد.
آیه 45 و 46 سوره انفال در فضای جنگی نازل شده است. زیرا در جنگ اطاعت از فرمانده مهمتر و تاثیر اختلاف بیشتر است. ما در تمام فضاهای جامعه می توانیم از این آیه استفاده کنیم. خدا می فرماید: ای مسلمانان، در جنگ ثابت قدم باشید( درکربلا 72 نفر در مقابل عده ی زیادی از لشکریان دشمن بودند. حُرّ در کربلا شعری می گوید که تعداد شما بیشتراست ولی ما ثابت قدم هستیم)، زیاد یاد خدا کنید، از خدا و پیامبر اطاعت کنید و نزاع نکنید زیرا سست می شوید و آبروی تان می رود و صابر باشید.
ما از این آیه می توانیم در خانواده استفاده کنیم. وقتی در خانواده عده ای با هم قهر باشند اختلاف زیاد می شود و باعث غیبت می شود و قهر بوجود می آید. عروس یا داماد نمی تواند بگوید که ما مادرشوهر یا مادر زن را نمی خواهیم. زیرا بخشی از شخصیت شوهر یا زن شما آنها هستند .نزاع و اختلاف بد است .وقتی دو تا مغازه دار با هم اختلاف دارند هر دو ضربه می خورند. و کارائی شان را ازدست می دهند. گاهی منشا اختلاف بخاطر اعمال دینی است یعنی من اهل نماز و روزه هستم ولی برادرم اهل شراب و معصیت است. ولی بیشتر مواقع اختلاف بین متدینین هم وجود دارد. هیچ خانواده ای صددرصد با هم توافق ندارند ولی نباید به جان هم بیفتند. در آخر آیه خدا می فرماید که خدا با صابرین است. خدا در قرآن به صابران درود فرستاده است .
امام حسن عسگری(ع) درسن 28 سالگی به شهادت رسیدند و شش سال امامت کردند. شهادت امام حسن عسکری(ع) را تسلیت می گوییم.