در مورد خطاب های قرآنی (آیه 27 سوره انفال) توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – آیه 27 سوره انفال می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید به خدا ،رسول و امانات خیانت نکنید.
در این آیه سه خیانت یعنی خیانت به خدا ،رسول و امانت مذمت شده است. گناه خیانت، گناه بسیار زشتی است. و در قرآن و روایات مذمت شده است. پیامبر فرمود: چهار چیز است که اگر وارد خانه ای بشود بنیاد معنوی آن خانه از هم می پاشد :خیانت، دزدی، شراب خواری و گناهان جنسی . یعنی خانه ای که این چهار عمل در آن باشد فرو می ریزد.
جای سه چیز در جهنم است: مکر ،خدعه و خیانت. یعنی اگر کسی این کارها را انجام بدهد جایش در جهنم است. ما سه قسم خیانت داریم :خیانت به خدا. یکی از خیانت های به خدا خیانت در باورهای عبادتی ماست. مثلا اگر کسی در نماز ریا بکند ،این خیانت است. زیرا اینکار برای خداست ولی فرد آنرا برای انگیزه ی غیرخدایی انجام می دهد. لذا خدا این کار را قبول نمی کند. در حدیث داریم که در قیامت فردی را می آورد که کارهای خوب زیادی کرده است ولی در کارهایش انگیزه ی الهی نداشته است. اگر من بخاطر دیگران انفاق کنم نه بخاطر خدا ،این خیانت به خدا محسوب می شود. پس اگر کاری که برای خداست به انگیزه ی غیرخدا انجام بگیرد خیانت است. اگر شما لباس بپوشید برای اینکه مردم خوششان بیاید اشکالی ندارد زیرا شرط لباس پوشیدن، خدا نیست. درعبادت، روزه و حج شرط برای خدا بودن است.
یکی از مصادیق خیانت به خدا این است که انسان در گفتارش به خدا دروغ بگوید. مثلا نذر کند که اگر فرزندش خوب شد انفاق کند ولی این کار را نکند یا از اول قصد این کار را نداشته باشد. شما حرفی را می زنید که خلاف آن عمل می کنید که این خیانت است.
پیامبر با چهار گروه از یهودیان جنگ داشتند. بنی قریضه به پیامبر خیانت کردند و با مشرکین همدست شدند. ابولبابه راز پیامبر را با اشاره افشا کرد و به پیامبر خیانت کرد.البته او بعدا توبه کرد.درمسجدالنبی ستونی بنام ابولبابه یا توبه است که او خودش را به آنجا بست. خیانت به پیامبر گناه بزرگی است. پیامبر خالدبن ولید را برای گرفتن زکات فرستاد و او را به شهادت رساندند، این خیانت به پیامبر است. در سوره حجرات داریم که از خدا و پیامبر جلو نیفتید. اگر کسی به توصیه ی پیامبر عمل نکرد اشکالی ندارد .مثلا سنت پیامبر سلام به بچه ها و لبخند است ولی اگرکسی این کارها را نکند اشکالی ندارد . پیامبر فرمود :جانشین من علی است .اگر کسی این امر رسول را نپذیرفت ، این یک نوع خیانت است.
در زمان ما اگر کسی به قرآن عمل نکند و حرف پیامبر راگوش نکند ، این کار یک نوع خیانت است .اگر کسی در لوای پیامبر کار غیراسلامی انجام بدهد این خیانت است. یکی از مصادیق خیانت به پیامبر جعل حدیث است.
خیانت در امانت مفهوم عام دارد یعنی یکی از اقسام خیانت، خیانت در امانت است که در این آیه آمده است. امانت چیست ؟ گاهی امانت، فرد است. اگر شما عالم دینی و شهدا را فراموش کنید و پا روی حق آنها بگذارید، این خیانت است. خیانت دیگر خیانت به اشیاء است. مثلا فردی پیش شما چیزی را می گذارد .امام سجاد(ع) فرمود: اگر قاتل پدرم شمشیرش( شمشیری که با آن پدرم را کشت) را نزد من به امانت بگذارد، به آن خیانت نمی کنم. وقتی پیامبر مکه را فتح کردند، در خانه ی خدا بسته بود. کلید دست فرد مشرکی بود. پیامبر کلید را بعنوان امانت گرفت که بت ها را بشکند. بعد عباس، عموی پیامبر به پیامبر گفت که آیا می شود من کلید دار کعبه بشوم؟ آیه نازل شد که ای پیامبر، خدا به شما فرمان می دهد که امانت را برگردانی حتی اگر فرد مشرک باشد.
در روایتی پیامبر فرمود: اگر می خواهید به کسی نمره بدهید به طولانی بودن نمازش نگاه نکنید بلکه به ادای امانت و راستگویی او نگاه کنید. کمیل داشت به صدای قاری که زیبا قرآن می خواند گوش می داد و می گفت که او خیلی زیبا می خواند. همین قاری قرآن در جنگ با امیرالمومنین کشته شد و حضرت او را به کمیل نشان داد و گفت این همان قاری قرآن بود. او با امام زمانش جنگید و خیانت کرد.
یکی از بدترین خیانت ها، خیانت به بیت المال است. حضرت علی(ع) فرمود: بدترین خیانت، خیانت به امت است. اگر به وقت یا مال مردم خیانت بشود، این بدترین خیانت هاست.
روایت داریم :افشای سِر دیگران ،خیانت است. خیلی موارد گفتگویی در مجالس اتفاق می افتد که آنرا در سایت ها و اینترنت می گذارند که این خیانت است. گاهی حرفها در مجالس امانت هستند و نباید از مجلس بیرون بروند. مثلا شما در مورد آقایی که برای تحقیق آمده اند اطلاعاتی می دهید که این ها امانت است و نباید از مجلس خارج بشود.
گاهی خیانت اقتصادی است. رسول اکرم از جایی رد می شدند که دیدند فردی گندم می فروشد ولی زیر گندم با روی گندم فرق دارد. حضرت فرمود: تو خیانت و نیرنگ کرده ای و این کار حرام است. مثلا فروشنده به مشتری یک دست لیوان نشان می دهد ولی همان نوع لیوان را نمی دهد و جنس نامرغوب می دهد یا اگر شما پول جنس مرغوب را از مشتری بگیرید و جنس نامرغوب تحویل بدهید، اینکار خیانت است. ما در قرآن پنج آیه در مورد کم فروشی داریم ،وای بر کم فروشان. مومنی داشت جان می داد ولی داشت عذاب می کشید. ایشان کاسب بود. از شاگردش پرسیدند که اشکال ایشان چه بود؟ شاگرد گفت که او دو تا پیمانه داشت. با پیمانه ای که بیشتر بود گندم می خرید و با پیمانه ای که کمتر بود گندم می فروخت یعنی سنگ یک کیلویی خرید و فروش او با هم فرق داشت.
مرحوم خوانساری می فرمود که فردی مومنی در نجف به سختی و فلاکت افتاد ،سخت هم جان داد. گفتند که در نجف بیماری وبا آمد و پزشکان آبلیمو را تجویز کردند ،آبلیمو گران شد و این آقا آبلیموی قلابی درست می کرد و می فروخت. این خیانت اقتصادی است که بازاری ها و تولید کننده ها باید خیلی دقت کنند. حتی داریم که پارچه ای که در آفتاب بهتر نشان داده می شود را نباید در آفتاب نشان داد و باید آنرا در سایه نشان داد. امیرالمومنین در بازار اشک می ریخت و می فرمود: می فروشید و می خرید ولی قیامت را فراموش کرده اید. در بازار به فروشنده ای ماهی و خرما و ... یاد می داد که چطور فروشندگی کنند و به آنها تذکر می داد.
خیانت دیگر خیانت خانوادگی است. زن و شوهر باید برای همدیگر باشند. دین می فرماید که زن و مرد لباس همدیگر هستند و باید همدیگر را بپوشانند. اگر ما مواظب لباس مان نباشیم و کثیف بشود، دیگر نمی تواند از ما حفاظت کند. مرد پادشاه وجود و زن ملکه است ، این دو باید با هم و در کنار هم زندگی را اداره کنند. اگر زن یا مردی به همسرش خیانت کرد ، بداند که روزی او هم مورد خیانت قرار می گیرد. البته دفع فساد به فساد نیست. پیامبر فرمود :تو به کسی که به تو خیانت کرده است، خیانت نکن و خائنی را اضافه نکن.
سوال – صفحه 233 قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – قرآن تقسیم بندی هایی دارد .در این صفحه داریم که مردم دو دسته هستند : خوشبخت و بدبخت (منظور خوشبختی مادی نیست ).کسانی که خوشبخت هستند جای شان در بهشت است.
سوال – برای پرهیز از خیانت چکار باید کرد؟
پاسخ – روایت داریم: راس کفر خیانت است و راس نفاق خیانت است . یعنی مهمترین کار منافقین خیانت است . نقطه ی مقابل خیانت امانت است.
کسی که به اهداف امام و خون شهدای بی اعتنایی کند خائن است .مردم انقلاب کردند و شهید بهشتی ها قانون نوشتند بنام قانون اساسی که استوانه ی انقلاب است و بر اساس آن کشور را ساختند. این دستاورد با ارزش صدها شهید و جانباز دارد .مسئولین نباید به ارزش های مردم خیانت کنند. درتعیین افراد باید دقت شود. اگر کسی در جایگاهی باشد که بداند کسی بهتر از او هم هست ،اگر آن جایگاه را رها نکند، این خیانت است.
شیخ عباس قمی بالای منبر بود و دید که ملا تربتی پای منبر نشسته است. ایشان خودش پایین آمد و گفت که شما از من بهتر صحبت می کنید. مرحوم شیخ انصاری که از علمای بزرگ نجف بود به مردم گفت که سعید علما از من قویتر است، به دنبال او بروید. سعید علما گفت که من چند سالی است که از نجف دور بوده ام و شیخ از من اولی تر است ولی باز شیخ قبول نکرد و چندین نامه رد و بدل شد.
بعضی ها برای شورای شهر و مجلس کاندیدا می شوند. در اول انقلاب وقتی از کاندیداها سوال می کردند که شما به چه کسی رای می دهید آنها به رقبای شان رای می دادند. در انتخاب ریاست جمهوری اگر می بینید که فردی از شما بالاتر است کنار بروید تا او رئیس جمهور بشود. لجباری درکارهای سیاسی بد است . اگر مجموعه ی نظام صلاح می بینند که فلانی به درد فلان کار نمی خورد فرد باید قبول کند و این امانت داری است. اگر من ببینم که فردی از من بهتر است ولی باز می خواهم در همان جایگاه بمانم، این کار من خیانت است .
سوال – راه کارهایی در مورد خیانت بفرمایید.
پاسخ – گاهی ما مسیر غلطی می رویم و به نتیجه ی منفی می رسیم ، بعد به دنبال راه کار می رویم. مثلا به شما می گویند که قند بدن شما سر مرز است ولی شما گوش نمی کنید و به خوردن قند ادامه می دهید تا اینکه رگ های قلب تان بسته می شود. بعد به بیمارستان می رویید و می گویید که ذکری بگویید که بیمار شفا پیدا کند. ذکر این آقا قند نخوردن نبوده است . اسلام گفته است که دخترخانم نباید رابطه نامشروع داشته ، ولی دختر این کار را می کند و آبرویش در شهر می رود بعد می گویند که ما چه نمازی بخوانیم. مثلا خانم شوهرداری که به شوهرش خیانت کرده است ، آبرویش رفته است ، طلاق هم گرفته و زندگی از هم پاشیده شده است بعد می گوید که چه سوره ای بخوانم که زندگی ام درست شود. راه کار عفت ورزیدن است . ما نباید بگذاریم که در زندگی مان خیانت پیش بیاید.
کسی که اختلاس کرده است و حالا زندگی اش بهم ریخته است نیاز به ذکر ندارد زیرا اینجا جای ذکر نیست. زیرا ذکر یعنی یاد .شما باید این ذکر را از قبل داشتید که به این راه نمی افتادید. مثلا خواستگارانی آمده است و دختر همه ی خواستگاران را رد کرده است و حالا که خانم چهل سالش شده است دنبال راه کار می گردد. گاهی سوءتدبیرهای خودمان باعث بوجود آمدن مشکلات می شود. توصیه ی ما این است که عفت بوزیم و هر چیزی را در مسیر خودش انجام بدهیم یعنی عدالت. اگر ما مرز را رعایت کنیم خیانت پیش نمی آید . خیانت یعنی عبور از مرز و تجاوزو در سوره توبه داریم : پیامبر کسانی که حدود خدا را حفظ می کنند.
آقایی در زندان بود و قرار بود که چشمش را از حدقه در بیاورند زیرا روی صورت آقایی اسید پاشیده بود( ایشان نتوانسته بود که طلبش را بگیرد وعصبانی شده بود) که چشم ها و بینی آقا از بین رفته بود و دادگاه هم به قصاص حکم کرده بود. این آقا خیلی ناراحت بود و می گفت که چکارکنم ؟ این آقا زمانی که می خواست اسید بپاشد باید فکر می کرد و جلوی خشم خودش را می گرفت .آقایی با چوب به سر خانمش زده بود و خانم به کما رفته بود و حالا می پرسید من چه سوره ای را بخوانم یا چکار کنم ؟ ما خودمان مشکلاتی را می آفرینیم و بعد به دنبال راهکار هستیم.
انشا الله خداوند ما را جزو خیانت کاران قرار ندهد و انشاءالله همه ی جوانان زندگی گرمی داشته باشند و مشکلات شان مرتقع شود.