94-09-04- حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفیعی - امامت
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: امامت
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفیعی
تاريخ پخش: 94/09/04
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
مگیر از زائرانت لحظهای فیض زیارت را *** مبند اینگونه بر یاران خود راه سعادت را
گدایانت به شوق وصل میآند و میگویند *** مگیر ای شاه از ما پاپتیها این محبت را
نجف تا کربلا عشق است موکب موکبش رحمت *** خدا بخشیده انگاری به خدامت سخاوت را
چنان گرد تو میایند خلق الله از هر سو *** تداعی میکند هر اربعین روز قیامت را
تو با هفتاد و دو یارت به روی نیزهها رفتی *** و آوردی کنار خویش هفتاد و دو ملت را
اگر داغی به پا دارند تاول نیست میدانم *** زمین بوسیده در هر گام پای زائرانت را
شریعتی: سلام به همهی شما خیلی خوش آمدید به سمت خدا سلام عرض میکنم به آقای دکتر رفیعی
حاج آقا رفیعی: بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و بینندگان عزیز دعا میکنم ان شاء الله همهی زائران امام حسین سالم با زیارت مقبول برگردند عزیزانی که مثل جناب عالی و بنده توفیق پیدا نکردیم در این راهپیمایی عظیم شرکت کنیم ان شاء الله در ثواب اینها شریک باشیم.
شریعتی: بحث ما با آقای دکتر رفیعی بحث امام شناسی است ادامهی مباحث ایشان را با هم دنبال میکنیم.
دکتر رفیعی: در جلسات گذشته بحثهایی را در مورد امامت عامه یعنی فراگیر مطرح کردیم که به صورت خلاصه دو سه نکته ذکر شد نکتهی اول این بود که امامت و پیشوایی یک ضرورت است این است که جامعه نیاز به امام و پیشوا دارد نکتهی بعدی که هفتهی گذشته مفصل صحبت کردیم این بود که بر اساس روایاتی که انکارش ممکن نیست چون در منابع مختلف مسلمین آمده است اگر کسی بدون معرفت امام از دنیا برود این مرگش مرگ جاهلی است که مقصود از مرگ جاهلی یعنی در ضلالت است و زندگی اش زندگی کاملی نیست بر همین اساس اکنون به این بحث میرسیم که حالا این امامی که در جامعه نیاز است بر چه کسی منطبق میشود و باور ما پس از رسول گرامی اسلام در مورد امامت چیست؟ توجه به این نکته شود که رسول خدا هم امام بودند هم پیغمبر یعنی خود ایشان که در جامعه بودند مثل حضرت ابراهیم علیه السلام که قرآن میفرماید «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» (بقره/ 124) با رحلت پیغمبر گرامی اسلام که در آستانه اش قرار داریم نبوت ختم شد دیگر هم خدا پیغمبری نفرستاد بعضی از سوالاتی که گاهی عزیزان میپرسند اینها فرض ندارد که جواب بدهیم میگویند چرا قطع شد من نمیدانم چرا ما با این پیش فرض بحث میکنیم خداوند صلاح دید تا این مقطع پیغمبر باشد بعد از آن دیگر إلا أنَّهُ لا نَبيَّ بَعْدِي (امالی صدوق، ص 332) میگویند چرا مثل حضرت نوح خدا به پیغمبر ما 950 سال عمر نداد ما که قرار نیست جای خدا تصمیم بگیریم ما دربارهی پیغمبری صحبت میکنیم که 23 سال پیغمبرشان بوده و بعد «إِنَّكَ مَيِّتٌ» (زمر/ 30) به صریح قرآن از دنیا رفته است پس از پیغمبر گرامی اسلام جامعهی اسلامی باید چه کند؟ چگونه باید با اسلام با قرآن با دین در ارتباط باشد سه چهار فرضیه مطرح میشود این بحثها صرفا برای آگاهی است برای اطلاع است برای جرقه زدن در ذهن برای مطالعه است و الا عزیزان بیننده میدانند که اسلام فوق العاده قرآن فوق العاده تاکید بر وحدت بر سلم بر با هم بودن کرده است. قرآن میفرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ» (بقره/ 208) مومنان همه تان بیایید در صلح و صفا و با هم بودن دنبال گامهای شیطان نروید که این جا منظور از گامهای شیطان همان تفرقه و اختلاف است شیطان برای شما دشمن آشکاری است آیاتی که میگوید «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (آل عمران/ 103) من یک سخنرانی اخیرا داشتم در جمع علما و دانشمندان اهل سنت و بعضی از دوستان ما از روحانیان شیعه آن جا این جمله را عرض کردم گفتم طرح بعضی از مباحث به اسلام لطمه میزند هیچ ربطی به شیعه یا سنی ندارد مثلا بحث تحریف قرآن ما کتابهایی که نوشتیم میگوییم تحریف نشده بزرگان اهل سنت هم همین را میگویند ممکن است قائلی در گذشته داشته باشد ولی امروز طرح این بحث غلط است عصمت پیغمبر را همه باید دفاع بکنیم خدای نکرده به پیغمبر گرامی خدشه و لطمهای وارد شود کاریکاتوری کسی بکشد این توهین به اصل اسلام است آن جا به دوستان گفتم همین اذان را بحث میکنیم ما در اذان چند وجه مشترک داریم؟ اشهد ان لا اله الله الله اکبر اشهد ان محمد رسول الله حی علی الصلاه حلی علی الفلاح اینها مشترکات است عقل سلیم نمیپذیرد ما این مشترکات را بگذاریم کنار بیاییم دعوا بکنیم که حی علی خیرالعمل جزءاذان ما است الصلوه خیر من النوم جزء اذان برادران است باشد هم این باشد هم آن باشد اما مشترکات را ببینیم یک یهودی به حضرت علی عرض کرد شما با هم بعد از رحلت پیغمبر اختلاف کردید عدهای مخالف بودند حضرت زهرا سلمان مقداد ابی ذر عدهای از بزرگان صحابه مخالفتهایی داشتند حضرت به تعبیر من فرمود شما دیگر چیزی نگو شما که هنوز پایتان خشک نشده بود از رود نیل تازه بیرون آمده بودید بیرون وَ قَالَ لَهُ بَعْضُ الْيَهُودِ مَا دَفَنْتُمْ نَبِيَّكُمْ حَتَّى اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ فَقَالَ [عليه السلام] لَهُ إِنَّمَا اخْتَلَفْنَا عَنْهُ لَا فِيهِ وَ لَكِنَّكُمْ مَا جَفَّتْ أَرْجُلُكُمْ مِنَ الْبَحْرِ حَتَّى قُلْتُمْ لِنَبِيِّكُمْ اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (نهج البلاغه، حکمت 317) اصل را منکر شدید به پیغمبر گفتید برای ما بت درست بکن ائمهی ما وقتی بحث دیگرانی پیش میآمدند که به اسلام لطمه بزنند محکم جلوی یهودی ایستاد نفرمود بله ما اختلاف داریم نه گفت شما در اصل خدا اختلاف پیدا کردید گوساله پرست شدید ولی ما نه خدا نماز پیغمبر را قبول داریم در مشترکات تاکید داریم من در جمع آن اندیشمندان گفتم ما استفاده میکنیم از فرهنگ پیغمبر و اهل بیت ما که اینها در تعامل با دیگران سه نوع رسالت داشتند یک رسالت انسانی و جهانی در بخش رسالت انسانی و جهانی کاری نداشتند طرف مسلمان است مسیحی است یهودی است خلخال از پای یک دختر یهودی یا مسیحی که میکشند حضرت علی میگوید اگر مردهای مسلمان بمیرند جا دارد حضرت میبیند به کارگر مسیحی ظلم میکنند میگوید مگر این بازنشستگی ندارد این تعبیر من است. چرا این را روزی به کار گرفتید حالا رها کردید میفرماید از بیت المال مسلمانها به او پول بدهید که این تامین شود این بحث انسانی است وقتی بحث انسانی است لذا میفرماید «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ» (آل عمران/ 64) بیایید با هم باشیم کنار هم باشیم تعامل غیر از اعتقادات است هیچ وقت حضرت علی نمیخواهد بگوید من عقاید این دختر مسیحی را قبول دارم او قائل به تثلیث است من قائل به تثلیث نیستم نه به عنوان یک شهروند یک انسان و بعد انسانی است بعد دوم بعد اعتقادی است بالاخره خدا را قبول دارد شخصیتی مثل حضرت عیسی را قبول دارد که ما به او احترام میگذاریم اما همین امام یک وقت جایی بحث شد مثلا امام رضا میآید مینشیند با روسای مسیحیان بحث میکند از تورات از انجیل بحث میکند امامتش را بیان میکند دوم رسالت اسلامی است تمام مسلمانها باید دست به دست هم بدهند این اسلام حفظ شود این قرآن حفظ شود این پیغمبر حفظ شود فرزندان رسول خدا محبتشان چرا بغض حضرت علی کفر است؟ این اعتقاد ما است یعنی کسی ناصبی باشد که ما نداریم خیلی کم داریم در دنیا محبت اهل بیت محبت صحابهی راستین پیغمبر محبت شخص رسول خدا این اصل اسلام است لذا اگر سلمان رشدی جسارت کرد من نمینشینم این جا بگویم شما در اردن جواب بده یا شما در ایران نه مسلمان باید فریاد بزند همه باید یکپارچه باشند امام صادق امام شیعه است کسی است یک جاهایی میفرماید ولایت ما اگر نباشد چنین چنان میشود اما با این حال در جامعهای که زندگی میکند دور تا دورش فرقههای مختلف اسلامی هستند این فرقهها مرجعه هستند معتزله هستند از نظر فقهی حنفی است مالکی است شافعی است امام با همهی اینها تعامل دارد بعضیها در زمان ایشان بعضیها در زمان ائمهی بعدی. بحث اسلام مطرح است لذا وقتی قرار است نبردی در صدر اسلام صورت بگیرد همه شرکت میکنند بحث شخص و افراد نیست قرار است دفاع شود یک آقایی میآمد مکرر این قصه پیش آمده بود از یمن یا از روم وارد مدینه میشد وارد مسجد میشد میگفت من از جانشین پیغمبر سوال دارم به سهولت یا جوابش را میدادند یا حضرت علی میآمد به صحنه جواب میداد بالاخره کمک میکردند مسلمانها که زیر خیمهی اسلام از اسلام دفاع شود در نهج البلاغه شاهد برای این قصه فراوان است این که مقام معظم رهبری فرمود ما هم به حماس کمک میکنیم هم به حزب الله ما در بوسنی هرزگوین آن سالهایی که حمله بود بوسنی زیاد شیعه ندارد برادران اهل سنت ما هستند چقدر ایران این همه کمک کرد به یمن کمک میکنیم خیلی از یمنیها زیدی مذهب هستند یعنی از نظر امامت قائل به دوازده امام نیستند در بحرین در فلسطین این قدری که ما چانه میزنیم برای فلسطین دعا میکنیم کمک میکنیم سرمایه گذاری میکنیم عربستان میکند؟ نه نکتهی مهمی است پس مباحث اعتقادی غیر از تعامل و زندگی و برخورد است یک بحث سومی هم است اتفاقا این بحث سوم را شاید فراگیر هم نکنند اما اگر کسی خواست بداند عقیده اش چه باشد خدمت امام صادق میرسد امام صادق نرفت سراغ هشام هشام آمد سراغ امام صادق آقا برایش توضیح داد که جامعه امام و حجت خدا نیاز دارد روایاتی که اهل بیت بیان کرده اند یا زیارت غدیر امام هادی وقتی میآید کنار حرم جدش حضرت علی این جا قرار است اعتقادات بیان شود لذا استناد میکند در زیارت جامعهی کبیره قرار است اهل بیت معرفی شوند ممکن است باورهای در جامعهی کبیره مورد مقبول جامعهی آن زمان هم نباشد امام هادی علیه السلام وقتی این زیارت با این مضمون عالی را بیان میکند در جامعهی عباسی و جامعهی اختناق حکومتهای مثل متوکل و دیگران است. پس تعامل ما باید خوب باشد این بحثها هم طبیعتا بحثهایی است که افراد به عنوان این که مطالعه بکنند بررسی بکنند است ما در این کشور غدیر را جشن میگیریم مراسم برای ائمه میگیریم زیارت امام حسین میرویم یک وقت به عنوان اسلام و فرزند پیغمبر و به عنوان محبت امام حسین میرویم این جای خود این بحث اهل سنت و شیعه نیست همه به عنوان فرزند رسول خدا میروند اظهار محبت میکنند به عنوان محب یک وقتی نه میخواهیم ببینیم ما این امام حسین را در چه جایگاهی بدانیم یک جایگاهی برای امام علی برای امام حسین برای اهل بیت جایگاه اتفاقی است این جایگاه فرزند پیغمبر بودن محبوب بودن متعبد و بندهی خدا بودن است این کتابهایی که نوشتند دربارهی اهل بیت و شخصیت آنها اعبد الناس ازهد الناس نوشتند حسن بصری میگوید من در این امت اعبد از فاطمهی زهرا نمیشناسم اعبد از امام حسن نمیشناسم من کار به حسن بصری ندارم ممکن است کسی که این حرف را نوشته امام نداند ابوزهره در مورد امام صادق و عبادت و زهدش نوشته. نکتهی دوم این است که این را همه جا هم گفتم اعتقادات تقلیدی نیست عقیده است باید به این ذهن ما گره بخورد عقد یعنی گره خوردن من همیشه به دوستان گفتم که هر کسی باید فردای قیامت جلوی پل صراط عند الورود به محشر و صحنهی قیامت برای اعتقاداتش حجت داشته باشد اگر حجت داشته باشد الآن خیالش راحت باشد کار ندارم مرام و مذهب چیست اگر شما آمدید پل صراط جلویتان را فرشتهای گرفت گفت دینت چه بوده گفتی من پیغمبرم رسول خدا است اگر گفت چرا حضرت عیسی را به عنوان آخرین پیغمبر نمیدانی باید دلیل داشته باشی نمیخواهم بگویم دلیل چیست شاید شما دلیل سادهای داشته باشید بگویید پدرم را اعتماد داشتم به خاطر پدرم چون به او اعتماد داشتم هر دلیلی باشد باید به آن رسیده باشیم و لذا این رسیدن در اعتقادات مهم است این همان معرفت است حالا بر اساس همین نمیخواهیم هم در این بحثها کل کل کنیم نه مسلم است که قرآن کریم به صراحت نام از جانشین پیغمبر نبرده است یعنی نفرموده است که بعد از پیغمبر حضرت علی باشد و نام از بدیلش هم نبرده که بفرماید این شورا حجت است یا خلافت حجت است پیغمبر گرامی اسلام از دنیا رفت سه دیدگاه است یک دیدگاه این است که ایشان جانشین تعیین کرد ما به این معتقد هستیم دلیل هم برایش میآوریم یک دیدگاه این است که ایشان مسکوت گذاشت به امت اسلامی و به افراد فرهیخته واگذار کرد که همان دیدگاه خلافت است که مطرح میکنند یک دیدگاه هم این است که نه هر کسی که حاکم شد بپذیرید به هر شکلی با یک رای با شش نفر با بیست نفر با غلبه و قهر. البته این بحثها را خیلی طول نخواهیم داد سعی میکنیم وارد سیرهی اهل بیت شویم که کاربردی هم باشد چون سطح بحث یک مقداری سنگین که میشود ممکن است مخاطب عمومی اش را از دست بدهد ولی خیلی ضروری است دو کتاب است امام شناسی دو جلد است یکی در قرآن یکی در حدیث دوستان در پیامکهای هفتهی پیش نوشته بودند یک کتاب روان معرفی بکنید این کتاب روان است پاسخ به شبهات آقای علی اصغر رضوانی هم کتاب خوبی است. اما سوال اگر کسی گفت امامت در قرآن آمده؟ میگوییم منظورت چیست؟ امامت عام یا خاص عام که قبلا گفتیم آمده «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا» (سجده/ 24) پس قرآن میفرماید روز قیامت هر کسی با امام میآید یک امام امام نار است یک امام امام نور است سوال؟ خدا امام نار را که تایید نمیکند یعنی هارون الرشید را که تایید نمیکند یا فرعون را که تایید نمیکند پس امام باید امام نور باشد یعنی کسی که مردم پشت سرش حرکت میکنند اینها را به سمت بهشت ببرد اگر کسی سوال کرد آیا در قرآن راجع به امام خاص اشاره شده؟ عرض کردیم به اسم خیر بعضیها میگویند لابد بوده و تحریف شده این که کار را خراب تر کردی شما میخواهی یک چیزی را درست بکنی زدی خراب کردی امام خمینی در مقابل این فکر میایستد شیخ مفید بزرگان کتابهای فراوان نوشتند شما میخواهید بگویید اسم امام در قرآن بوده بگویید این قرآن تحریف شده این که خلاف آیه است «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (حجر/ 9) میگوید ما قرآن را حفظ کردیم پس به نام نداریم آیا آیاتی در قرآن داریم که بشود از آنها استفاده کرد که امام بعد از پیغمبر حضرت علی است؟ امام را معین کرده باشد؟ ما عرض میکنیم تعدادی آیه در قرآن داریم که امروز بعضیها را اشاره میکنیم بقیه را دوستان در این کتاب ببینند آیت الله مکارم کتابی دارند آیات ولایت در قرآن جمع آوری کردند دیگران هم نوشتند. اگر کسی گفت آیا این آیاتی که شما میخوانید میگویید در مورد امام خاص است دربارهی حضرت علی است این آیه میگوید علی پس از پیغمبر امام است آیا این آیه همهی فریقین همهی مفسرین و علمای شیعه و سنی قبول دارند؟ عرض میکنیم خیر اگر قبول داشتند همه که مشکلی نبود نه اما دانشمندان شیعه مفسرین شیعه همه قبول دارند بلا استثناء تمام دانشمندان شیعه قبول دارند علمای کلام علمای تفسیر قبول دارند این آیه در مورد ولایت شخص حضرت علی است اما در میان دانشمندان اهل سنت نه این اعتقاد و باور به این محکمی نیست چرا از صد تا کتاب ممکن است بیست تا را بیاورم بگویم گفتند ولی ممکن است شما شبکهای را باز بکنی بیست تا را بیاورد که نگفتند اتفاقا هر کسی سعی میکند باورهای خودش را تقویت بکند ممکن است آن بیست را بیشتر مطرح بکنند.
شریعتی: یک بخشی اش برمیگردد به تعریف ما از امام.
دکتر رفیعی: نه ضمن تعریف آیه یک مقداری به مفهوم واژهها برمیگردد یک آقایی نوشته بود ما که شیعه هستیم علمایمان را هم قبول داریم اینها هم آدمهایی نبودند که بی سواد باشند علامهی امینی علامهی طباطبائی شیخ مفید بعضیهایی بودند که خدمت حضرت حجت رسیدند اینها اگر گفتند ما قبول داریم دیگر لازم نیست حتما صد در صد همه گفته باشند این یک دیدگاه است کسی گفت مرحوم کلینی در کافی کتاب 1200 ساله شیخ صدوق در کتابش شیخ مفید شیخ طوسی آیه را آوردند در تفسیرشان همه هم گفتند منطبق بر حضرت علی است روایتش را هم آوردند سند روایتش هم محکم است برای ما تمام است ما قیامت حجت داریم این خوب است اما اگر کسی گفت نه من میخواهم در کتابهای دیگران هم بروم ببینم بگردم بررسی بکنم ما راه را نبستیم میتواند بگذارد جلویش اگر خودش اهل تشخیص است تشخیص بدهد اگر نه سوال بکند لذا من اجازه بدهید این بحث را وارد شوم اولین آیهای که بعضی از بزرگان نوشتند مهم ترین آیه در ولایت حضرت علی است آیهی 55 سورهی مائده است «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» (مائده/ 55) مردم ولی شما خداست و پیغمبر و یکی دیگر را هم گفته خدا و پیغمبر را همه قبول داریم ولی ما است اما بعدی اش کیست؟ آن کسانی که ایمان آوردند آن کسانی چون جمع است کسانی که وقتی نماز میخواندند در حال نماز صدقه دادند این آیه باید چند نکتهی اساسی در آن روشن شود به این سادگی نمیشود استناد کرد اولش این است که والذین آمنوا معلوم نیست مفرد هم نیست جمع است اولین اشکالی که کردند به این آیه همین است آقا قبول داریم این آیه دربارهی ولایت و امامت و سرپرستی جامعه است ولی این جمع است منطبق بر شخص نمیشود پاسخ این است که قرآن کریم فراوان شخص را جمع آورده در قرآن متعدد داریم مثلا عبد الله بن ابی منافق بود یک وقت یک جملهای گفت ما اگر برسیم مدینه این مردم مکه را از مدینه بیرون میکنیم قصه اش مفصل است در غزوهی بنی مصطلق بود آیه نازل شد پیغمبر «يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّـهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَـكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ» (منافقون/ 8) میگویند اگر ما برگردیم مدینه تمام مفسرین نوشتند یک نفر بوده ولی جمع آمده در قرآن از این موارد زیاد داریم نعیم بن مسعود یک نفر است اباسفیان ده شتر به او داد گفت برو ترس بینداز در لشکر مسلمانها بگو که خلاصه اینها خیلی هستند اینها زیاد هستند جنگ روانی ایجاد بکن قرآن میفرماید «الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ» (آل عمران/ 173) آمدند پیش مسلمانها گفتند پس واژهی نعیم با جمع آمده خیلی زیاد است اگر بخواهم بشمارم آیهی مباهله هم جمع است یک نفر بود حضرت زهرا نسائنا هیچ کس ننوشته همراه پیغمبر زن دیگری جز حضرت زهرا بود مشکل دوم میگویند این زکات است حضرت امیر زکات نداد انگشتر داد زکات نه چیز است مشخص است چه چیزهایی است مفسرین فراوان نوشتند که زکات در قرآن اعم است حتما به معنای زکات اصطلاحی نیست چون حضرت عیسی میگفت «قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّـهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا» (مریم/ 30) من بندهی خدا هستم خدا به من کتاب داده به من گفته نماز بخوان و زکات بده حضرت عیسی که زکات ما را نمیداد این هم مشکل زکات که حل میشود یک اشکالی هم میگیرند البته خیلی مهم هم نیست گفتند درست است آیه دربارهی حضرت علی است ایشان در رکوع بود فقیری آمد انگشتر را داد میگویند این آقا که میگویند تیر از پایش کشیدند متوجه نشد چطور فقیر را متوجه شد جواب یک کلمه است تیر از پا کشیدن کار دنیایی است اما اگر دو کار دینی روی هم افتاد اشکالی ندارد الآن شما مجلسی گرفتید برای امام حسین یک کسی میآید میگوید میشود برای حضرت عباس هم ما مجلس بگیریم چه اشکال دارد خود خدا در قرآن میفرماید حضرت زکریا مشغول نماز بود فرشته آمد در نماز به او گفت خدا میخواهد به تو بچه بدهد زکریا پیغمبر است او هم حضور قلب داشته «فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ» (آل عمران/ 39) یعنی چه؟ یعنی ایستاده بود نماز میخواند در محراب بشارت را خبر دادند اگر یک کاری دینی بود اشکال ندارد که خدا به آن شخص توجه بدهد انفاق دینی است حضرت در رکوع متوجه شد به اذن خدا و الا امام سجاد نماز میخواند خانه آتش گرفت متوجه نشد دست بچه شکست متوجه نشد خدا به او این توجه را در نماز داد که این انفاق صورت بگیرد مهم ترین مشکل و اشکال در کلمهی ولی است «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» خدا ولی شما است و پیغمبر و حضرت علی چون بسیاری از منابع اهل سنت هم در طبرانی در المعجم الاوسط این کتابها را که میگوییم دوستان میگویند خیلی تخصصی شد اگر خواستند در همین کتاب که معرفی شد منابعش را ببینند بسیاری از منابع تا این جا را قبول کردند حتی فخر رازی در تفسیرش که قبول داریم ولی شما خدا و پیغمبر و حضرت علی است طبق این آیه ولی این ولی به معنای محب و ناصر است یاور شما خداست و پیغمبر و حضرت علی بر منکرش لعنت ما همه قبول داریم فریقین قبول دارند شیعه و سنی قبول دارند حضرت علی یاور دین بوده کمک کرده در جنگها این آیه بیان ولایت به معنای سرپرستی اداره و مدیریت جامعه نیست. این حرف عمدهای است که زده شده ولی ما اعتقاد داریم که این آیه به معنای ولایت و سرپرستی جامعه است «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ» (احزاب/ 6) «فَاللَّـهُ هُوَ الْوَلِيُّ» (شوری/ 9) همان که در مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ (کافی، ج 1، ص 286) میرویم اتفاقا این روایت را حضرت علی خودش چند جا استناد کرده فرمود آیا من مصداق این نیستم؟ پس بدون هیچ خدای نکرده جسارتی میخواهیم عرض بکنیم اگر یک جوانی امروز از ما پرسید آیا در این قرآن به امامت اشاره شده؟ به رسالت که اشاره شده فراوان است به توحید هم اشاره شده میگوییم امامت به معنای ضرورت امام برای هر جامعهای بله اشاره شده آیا به امامت پس از پیغمبر اشاره شده؟ مثلا بگوید بسم الله الرحمن الرحیم بعد از رسول خدا حضرت علی فرزند فلان نوهی فلان ایشان امام است نخیر چنین صراحتی ما در قرآن نداریم اما آیاتی داریم که این آیات به کمک شأن نزول تفسیر میشود این آیات هر کدام سبب نزولی دارد شواهد و قرائنی داریم که منطبق بر حضرت علی میشود البته با این معنایی که ما کردیم. بندهای که این جا نشستم خدمت شما این باورم است شما این باورتان است خیلیها باورشان است اگر قیامت خواستند جواب بدهند حجتی دارند برای خودشان آیه را دیدند روایت در کافی بود در من لا یحضر بود در منابع دست اول بود حضرت علی استناد کرده بود ولی هم اولین برداشتی که انسان میکند یعنی سرپرست اما اگر کسی گفت نه همهی این حرفها که میزنید درست من ولی را به این معنا نمیگیرم شأن نزول آیه را هم اندکی گفته اند این نبوده خدا میخواهد بگوید هر کسی در نماز انفاق بکند خوب است تعداد کم است ولی گفتند بله من از این آیه استفاده نمیکنم عیب ندارد اگر علما کسی به این نتیجه و باور رسید این باور برای خودش میتواند باشد با تحفظ بر آن نکاتی که اول عرایضم گفتند اعتقاد ما این است که آیهی ولایت در قرآن از مهم ترین آیات در دفاع از امامت خاصه است یعنی امامت شخص حضرت علی علیه السلام.
شریعتی: خیلی ممنون صفحهی 44 را تلاوت میکنیم آیات 260 تا 264 سورهی مبارکهی بقره در سمت خدای امروز تلاوت میشود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: آقای دکتر رفیعی کمتر از سه دقیقه فرصت داریم
دکتر رفیعی: در این صفحه حضرت ابراهیم علیه السلام وقتی از خدا خواست که نشان بدهد «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَـكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي» (بقره/ 260) قرآن میفرماید به او گفتند ایمان نداری؟ عرض کرد چرا میخواهم اطمینان و یقین پیدا بکنم که به بحث ما هم مربوط است عزیزانی که بحث ما را گوش میدهند شاید خیلیها قبول داشته باشند ولی ما این را مطرح میکنیم برای این که آن اطمینان پیدا شود. آیهی ولایت اولش إنَّمَا دارد در ادبیات انما برای حصر است همانا منحصرا ولی شما اینها هستند یعنی فقط و فقط اگر این ولی به معنای دوست و یاور باشد انحصار نمیخواهد آیهی قرآن میگوید «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ» (توبه/ 71) زنان و مردان مومن همه شان اولیاء هم دیگر هستند یعنی دوست هم دیگر هستند اولیاء در این آیه به معنای سرپرستی نیست وقتی میگوید منحصرا انما چون در آیهی تطهیر هم ما میگوییم «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (احزاب/ 33) منحصرا ولی شما خدا و پیغمبر و آن کسانی هستند که در نماز در حال رکوع انفاق کردند که کسان جمع را به معنای فرد گرفتیم گفتیم در قرآن شاهد زیاد دارد نکتهی دیگر این که ولایت خدا و پیغمبر به معنای سرپرستی است چرا؟ قرآن میفرماید «فَاللَّـهُ هُوَ الْوَلِيُّ» خدا سرپرست شما است جای دیگر میگوید «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» جنس این ولایت به معنای سرپرستی است جنس کلمهی ولی با این کلمهی انما ما را رهنمون میکند به این طرف اگر کسی یک مقداری واقع بینانه این آیه را ببیند منابع را ببیند فراوان صحابهی پیغمبر که آمارشان در همین کتاب آورده شده است بیش از حدود چهل کتاب اسم آورده شده زمخشری حاکم نیشابوری قاضی بیضاوی حدود پنجاه کتاب از منابع غیر شیعه سبب نزول این آیه را انفاق در حال رکوع ذکر کردند وقتی خدای تبارک و تعالی میآید مسئلهی به این مهمی را مطرح میکند چطور میشود ما بگوییم این دوستی است حضرت امیر چقدر جایگاهش خالی بوده که بیاییم بگوییم در غدیر من کنت مولاه ولایت به معنای دوستی است این جا ولی به معنای محب و ناصر است چرا به این شکل ما بیاییم این صراحت را کنار بگذاریم؟ نه آیه هم حصر دارد هم مصادیقش معین است هم سبب نزول دارد. در مجموعهی این با قرائن و شواهد این آیه صراحت دارد از شیخ طوسی شاید در کتاب الشافی دیدم که ایشان میگوید از کلیدی ترین آیات بر امامت حضرت علی آیهی مبارکهی ولایت است این آیه به غدیر هم مربوط است وقتی این آیه را پیغمبر خواندند در خطبهی غدیر بعد گفتند. مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ در زیارت غدیر هم امام هادی علیه السلام به این آیه استناد کردند و استناد امام برای ما حجت است.