چهارشنبه 7 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

94-10-30- حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفیعی - امامت
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: امامت
كارشناس: حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفیعی
تاريخ پخش: 30-10-94

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
دل من باز گرفته به حرم می‌آید *** درد دلهاست که از چشم ترم می‌آید
باز هم پیش ضریح تو نشستم با اشک *** لطف تو باز فقط در نظرم می‌آید
درهمه زندگی از بی تو شدن می‌ترسم *** که اگر دست نگیری به سرم می‌آید
کاش آن لحظه‌ی پر غصه به دادم برسی *** آه آن لحظه که وقت سفرم می‌آید
زائری بود که هر روز حرم می‌آمد *** چقدر پیش تو بوی پدرم می‌آید
می روم از حرمت حس من این است انگار *** که کسی تا دم در پشت سرم می‌آید
شعر می‌خواند و می‌گرید و می‌گریاند *** طبع من باز هم از سمت حرم می‌آید

شریعتی: سلام به همه‌ی شما دوستان خیلی خوش آمدید به این سمت خدا دلتان گرم به محبت اهل بیت علیهم السلام باشد خوشحالیم در کنار شما هستیم سلام علیکم دکتر رفیعی
دکتر رفیعی: سلام عرض می‌کنم خدمت شما و بینندگان عزیز و مهربان تسلیت عرض می‌کنم سالروز وفات حضرت فاطمه‌ی معصومه همین اول عرض می‌کنیم يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ (زیارت نامه‌ی حضرت معصومه) ان شاء الله همه مان مشمول شفاعت حضرت فاطمه‌ی معصومه قرار بگیریم. مشکل ساده‌ای پیش آمد که نیاز به استراحت چند روزه داشتم به حمدالله بهتر هستم
شریعتی: خوشحالیم خدمت شما هستیم بحث شما را می‌شنویم
دکتر رفیعی: بحث ما در جلسات گذشته در ارتباط با موضوع امامت بود طبیعتا اصل امامت ضرورت امامت امامت در قرآن ویژگی‌های حضرت علی و اهل بیت در روایات این‌ها بحث‌هایی بود که مطرح شد من یک بحثی را امروز مطرح می‌کنم ممکن است نرسیم در یک جلسه تمام کنیم نیاز داشته باشد روی جلسات دیگر هم بحث کنیم این بحث تحت عنوان همتایی و همراهی و کفو بودن قرآن و اهل بیت است اول از حدیث ثقلین وارد می‌شوم نکاتی را عرض می‌کنم بعد ان شاء الله این مشترکات یعنی مشترکات کارکردی و کاربردی که قرآن و اهل بیت دارند را من مطرح می‌کنم منتها یک نکته‌ای را عرض می‌کنم اول برنامه پیغمبر گرامی اسلام وقتی حدیث ثقلین را ایراد فرمودند در روایت دارد که دو انگشت‌های سبابه شان را کنار هم گذاشتند این‌ها را این‌ها اندازه‌ی هم است یک وقت آدم این طور می‌کند می‌گوید قرآن و اهل بیت این طوری هستند این انگشت یک کمی از این بلند تر است دارد که جَمَعَ بَینَ السَّبَابَتَین نه بین سبابه و وسطی نه دو سبابه را کنار هم گذاشت فرمود قرآن و اهل بیت این طور هستند یعنی اندازه‌ی هم هستند به عبارت دیگر می‌خواهد بگوید هر دو این‌ها تفکیک ناپذیر هستند این نکته‌ای که می‌خواستم عرض بکنم در منابع هم است که من هم این جا یادداشت کردم که حضرت بعد از آن که این حدیث را قرائت کردند فرمود کَهَاتَین السَّبَابَتَین (ینابیع الموده، ص358) مثل این دو انگشت حدیث ثقلین از حدیث‌های متواتر است مرحوم آیت الله عظمی بروجردی اعلی الله مقامه الشریف یک کتابی دارند پانزده جلد به نام جامع الاحادیث در جلد اول مفصل حدیث ثقلین را مطرح کردند و تعداد بالغ بر پانزده مورد نکته از این حدیث استفاده کردند در مقدمه البته کتاب تحت جمع آوری است تحت اشراف ایشان کتاب‌هایی که می‌گوییم شاید به درد عموم نخورد تخصصی است بعضی از این‌ها یک کتابی به نام براهین اصول المعارف الالهیه این کتاب از ابوطالب تجلیل است که ایشان مرحوم است ایشان در این کتاب با 65 سند حدیث ثقلین را آورده حدیث مسلم دارد مسند احمد بن حنبل دارد کهن ترین کتاب‌های اهل سنت با تعبیر کتاب الله و عترتی هم دارد چون این حدیث را بینندگان زیاد شنیدند ده نکته را از این حدیث استفاده می‌کنم و خدمت بینندگان عرض می‌کنم پس فعلا برداشت‌هایی از حدیث ثقلین می‌گوییم من ده نکته می‌گویم شاید کسی تبدیل به صد نکته بکند اهم نکات را می‌گویم حضرت فرمودند إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی (اصول کافی، ج 2، ص 459) تارک یعنی باقی گذاشتن شما از میت کسی که از دنیا می‌رود می‌گویند ما ترک آن چیزی را که باقی می‌گذارد می‌گویند ما ترک جناب عالی از خانه می‌روید بیرون می‌گویید این سوییچ من اگر من نیستم این‌ها را می‌شوید استفاده بکنید تعبیر تاریک یعنی این دو جانشین من هستند خلیفه‌ی من هستند این‌ها بعد از من جایگاه من را در میان مردم دارند به این‌ها مراجعه بکنید من دو چیز را باقی گذاشتم یکی خود قرآن است قرآن در راس است ثقل اکبر است خود پیغمبر گرامی اسلام نبوتش با این آیات قرآن تثبیت شده و یکی هم عترت اتفاقا در بعضی از نقل‌ها دارد فَهُمَا خَلِیفَتَان این دو جانشین هستند نکته‌ی دوم کلمه‌ی ثقلین است إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ ثِقلَین هم نقل شده این واژه به معنای گرانبها است اتفاقا ابن حجر از علمای اهل سنت کتابی دارد به نام السوائق المحرقه کتابی است که ایشان نوشته در مورد موضوع اهل بیت ابن حجر در این کتاب این تعبیر را دارد می‌گوید الثقل کل نفیس خطیر مصون ثَقَل به چیزی می‌گویند که گرانبها نفیس با ارزش و محفوظ از خداست بعد می‌گوید چرا پیغمبر نفرمود انی تارک فیکم شی من دو چیز می‌گذارم گفت ثقلین می‌فرماید اذ کل منهما (شرح ابن حجر، ص 54) هر کدام از این‌ها معدن للعلوم الدنیه این‌ها معدن علوم الهی و لدنی هستند و الاسرار و الاحاکم الشریعه پس این دو یک جانشین اند دو گرانبها هستند نکته‌ی سوم وقتی رسول خدا یک چیزی را می‌فرماید من گذاشتم قید هم نمی‌گذارد شرط هم نمی‌گذارد این را گذاشتم برای فلان گروه یا نه این بخش از زندگی این افراد را مراجعه بکنید مطلق فرمود نتیجه‌ی سوم که می‌گوید حجیت است یعنی هر دو این‌ها حجت هستند هم قرآن حجت است هم اهل بیت که این جمله را آن استاد توفیق ابوعلم دانشمند مصری کتابی دارد به نام فاطمة الزهرا ایشان در آن جا می‌گوید این تعبیر رسول خدا یعنی این دو حجت مطلق هستند نکته‌ی چهارم عصمت است چرا؟ به دلیل این که می‌فرماید که هر کسی به این‌ها تمسک بکند گمراه نمی‌شود و این‌ها همواره ملاک و معیار برای پرهیز از خطا در جامعه هستند خط کش هستند معیار هستند پس نکته‌ی چهارم که این‌ها عصمت هستند نکته‌ی پنجم که مهم است بحث جاودانگی و پایندگی است رسول خدا نفرمود که این دو تا تا صد سال تا دویست سال تا پانصد سال نه فرمود إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ تا حوض کوثر فرمود یعنی چه؟ یعنی امام و قرآن تا قیامت حجت هستند معصوم هستند جاودان هستند همواره در جامعه این دو لازم هستند همان طور که امام رضا علیه السلام فرمود که قرآن مثل خورشید است اگر یک روزی خورشید از هم پاشید عالم هم از هم پاشیده است «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» (تکویر/ 1) یعنی انتهای عالم القرآن يَجري كما تجري الشمس و القمر (اصول کافی، ج 2) مثل خورشید همیشه جاری و فروزان است پس با استناد به حدیث ثقلین ما ضرورت نیاز به امام را می‌توانیم اثبات بکنیم به عبارت دیگر می‌خواهم عرض بکنم که خدای تبارک و تعالی برای پس از پیغمبر یک کتاب تدوین گذاشت یک کتاب تکوین یعنی یک شی مکتوب ثقل مکتوب یا ثَقَل مکتوب و یک الگوهای ناظر و حاضر در کنار این دو پاسبان و نگه بان این‌ها قرآن ناطق و صامت هستند این هم نکته‌ی پنجمی که استفاده می‌شود نکته‌ی ششم کامل بودن این‌ها است نفرمود این دو هستند ولی این را هم ضمیمه اش بکنید نه رسول خدا دارد حدیثی می‌فرماید که متواتر لفظی هم است یعنی این که الفاظش هم به عینه تکرار شده متواتر معنوی هم داریم ما مثلا یک مفهومی فرض کنید شما می‌گویید که حضرت علی در احد جنگید در بدر جنگید در حنین جنگید از مجموع این‌ها شجاعت حضرت علی را نتیجه می‌گیرید یعنی یک مطلب تکرار نشده متواتر معنوی است اما حدیث ثقلین که با 65 سند است من آدرس دادم آیت الله بروجردی در مقدمه‌ی کتاب عربی جامع الاحادیث آوردند نکته‌ی ششم کامل بودن است این‌ها کامل هستند رسول خدا در مقام بیان جریان نیاز مردم پس از خودش است که مردم چه کنند می‌فرماید إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی دیگر چیز دیگری ندارد اتفاقا در منابع اصلی و کهن اهل بیت عترتی است سنتی نیست یک وقتی کسی به آقای شلطوط شیخ الازهر نوشته بود ایشان با آیت الله عظمی بروجردی زیاد مکاتبه داشت تقریبی هم بود چند سال قبل سمیناری در قم برگزار شد در تجلیل از این دو بزرگوار یعنی آیت الله عظمی بروجردی و شیخ شلطوط من منشورات و مکتوباتش را دارم از ایشان سوال کرده بودند چرا الآن بعضی‌ها در نقل‌های معاصر می‌نویسند کتاب الله و سنتی یک مجله‌ای در داخل ایران در یکی از شهرهای مرزی دیدم چاپ شده کتاب الله و سنتی از ایشان سوال کردند فرمود منابع اصلی ما عترت است اما سنت و عترت فرق نمی‌کند با هم هستند یکی هستند خواسته جنبه‌ی تقریب را رعایت بکند ولی وقتی نقل عترتی است سنتی فرق با عترتی است عترتی فرزندانش را حضرت می‌گوید امامان را می‌گوید این عترت را در جای دیگر معنا کرده یعنی معصومان و دوازده امام نکته‌ی هفتم طهارت و پاکیزگی است یعنی همان طور که قرآن مسح نمی‌کند قرآن را مگر پاکیزه اهل بیت هم «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (احزاب/ 33) نکته‌ی هشتمی که باز استفاده می‌کنیم از این حدیث نورانی معجزه‌ی باقیه است یعنی رسول خدا دو معجزه داشتند یک معجزه‌ی مدون تدوینی یک معجزه‌ی تکوینی لذا حضرت علی فرمود احدی را بعد از من نمی‌یابید که بگوید سَلُونِي‌ قَبْلَ أن‌ تَفْقِدُونِي‌‌ (احقاق الحقّ ج 7 ص 611) نَحْنُ أَهْلَ الْبَیْتِ لَا یُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ (نهج الحق، ص 253) احدی را با ما اهل بیت شما مقایسه نکنید من گاهی به دوستان گفتم شما امام را مقام امامت را اگر بخواهید امام جواد را بخواهید مقایسه بکنید با حضرت عیسی و یحیی چطور آن‌ها در کودکی پیامبر بودند ایشان هم در کودکی امام بود «آتَيْنَاهُ حُكْمًا» (یوسف/ 22) مقام امامت با مقام‌های عادی قابل مقایسه نیست پس این‌ها هردو معجزه‌ی باقیه‌ی پیغمبر هستند و قابل تحدی هستند به همین جهت امام رضا فرمود امام در هر زمانی واحد است نظیر ندارد یک دانه است چطور قرآن نظیر ندار چطور جن و انس جمع شوند نمی‌توانند مانند این قرآن را بیاورند تمام عالم بیایند رای بدهند امام نمی‌توانند درست بکنند انتصاب الهی است نکته‌ی نهم و دهم اگر کسی می‌خواست در ذهنش بماند باید یادداشت می‌کرد نکته‌ی نهم که به بینندگان عزیز بیشتر توجه بکنند این است که قرآن جای خودش اهل بیت هم جای خودش ثقل هستند ارزش هستند گرانبها هستند پاکیزه هستند پاینده و جاویدان هستند اما نکته‌ی نهم این است که باید به این‌ها تمسک کرد شما بهترین پزشک اگر در این شهر بیاید سراغش نروید یا بروی و دارویش را مصرف نکنی تاثیری ندارد مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا اگر تمسک پیدا کردید پس نکته‌ی نهم این است که باید به اهل بیت تمسک کرد من یک بار هم عرض کرده ام تمسک این است که ما یک امساک داریم یک تمسک من این را امساک کردم گرفتم ماه رمضان ما امساک می‌کنیم یعنی خودمان را کنترل می‌کنیم که چیزی نخوریم نیاشامیم اما تمسک این است من دارم می‌افتم این را می‌گیریم این می‌شود تمسک تمسک یعنی چنگ زدن غیر از امساک است یعنی من خودم را با آن چیز حفظ می‌کنم نه من چیزی را بخواهم حفظ بکنم این قرآن را خدا حفظ کرده «وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (حجر/ 9) ما به آن تمسک بکنیم البته گاهی دوستان می‌پرستند تمسک به قرآن یعنی چه فرصت نیست عرض بکنیم ولی اقل اش این است که این قرآن را بخوانیم عمل بکنیم تدبر بکنیم در آیاتش دقت بکنیم خلاف قرآن عمل نکنیم و هم چنین اهل بیت که یک نکته‌ای است آخر عرایضم آن نکته را خواهم گفت بگذارید ده تا تمام شود دهمین مطلب این است که جامعه‌ای که از این دو یا از یکی از این دو الآن می‌گویند این ماشین با چهار چرخ حرکت می‌کند یک چرخ هم برداری مشکل ایجاد می‌کند نمی‌تواند راه برود اگر آمدند گفتند شما برای حرکت این موتور به این دو نیاز دارید مثلا آب هیدروژن و اکسیژن H2O با یکی اش آب درست نمی‌شود پس این قرآن می‌فرماید که قرآن و اهل بیت اگر کسی به این دو تمسک نکرد یا یکی را تمسک نکرد ما گروه‌هایی داریم در کتاب‌هایی هم نوشتند قرآنیون می‌گویند ما فقط به قرآن مردم هم این حرف را می‌زنند توجه هم ندارند بارها و بارها گفتیم نمی‌شود امکانش نیست چون خود قرآن ارجاع می‌دهد می‌گوید شما مراجعه بکنید به پیغمبر «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ» (نحل/ 44) یا اگر کسی گفت ما قرآن نمی‌فهمیم فقط اخبار و روایات منهای قرآن فرق نمی‌کند چه شعار قرآن محوری است فقط و چه اهل بیت محوری فقط باشد اشتباه است این نکته‌ی دقیقی است چرا پیغمبر سبابه هایش را گذاشت کنار هم چرا سبابه و وسطی را کنار هم قرار نداد یعنی این دو مثل هم هستند قطار روی یک ریل راه نمی‌رود قطار باید دو ریل داشته باشد نکته‌ی دهم این است اگر کسی به این‌ها تمسک نکند گمراه می‌شود و ما در طول تاریخ دیدیم خوارج قرآن را فقط گرفتند منهای اهل بیت لذا از قرآن شعار قتل حضرت علی فرمودند «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّـهِ» (یوسف/ 40) آیه‌ی قرآن است حضرت فرمود کلمه‌ی حقی است ولی باطل از آن اراده شده چون تفسیرش را از حضرت علی نگرفتند فرقه‌هایی با استناد به همین قرآن جبری شدند چون نمی‌توانند قرآن باید در کنار اهل بیت باشد این نکته‌ی اصلی است که می‌خواستم عرض بکنم از حدیث ثقلین. اما بحث اصلی که من شروع می‌کنم امروز یک مقداری اش را در برنامه‌ی آینده می‌پردازم این است که ما می‌خواهیم از این هم تایی قرآن و اهل بیت اتفاقا حضرت آیت الله جوادی آملی یک کتابی دارند به این اسم هم تایی قرآن و عترت در بازار است چاپ شده ممکن است یک مقداری بخش هایش سنگین باشد برای بعضی عزیزان ولی کتاب خوبی است موسسه‌ی اسراء هم چاپ کرده این ده نکته را که عبور کردیم هم تایی قرآن و اهل بیت در چه جهاتی است؟ من نزدیک ده پانزده مورد غیر از حدیث ثقلین را یادداشت کردم که این‌ها چگونه هم تا و همراه هستند وجوه اشتراک قرآن اهل بیت که این‌ها روایات صحیح و آیات قرآن دارد که چرا این‌ها کنار هم قرار گرفتند این را می‌خواهم عرض بکنم منتها قبلش این نکته را خدمت شما می‌گویم خوب دقت بکنید که وقتی ما می‌گوییم اهل بیت جاودانه هستند پاینده هستند تا قیامت هستند ممکن است کسی در ذهنش بیاید الآن که هزار و خورده‌ای سال است در پس غیبت هستیم بله این قرآن است باز می‌کنیم می‌خوانیم می‌گوییم خود رسول خدا و جبرئیل نیست اما قرآن است اما الآن مقصود از حجیت امام چیست؟ مقصود از حجیت ائمه چه نکته‌ای است؟ چگونه شما می‌گویید این دو قیامت در کنار هم هستند؟ این نکته‌ی دقیقی است که در همان کتاب حضرت آیت الله جوادی ذکر کرده می‌گوید مقصود شخصیت حقیقی نیست شخصیت حقوقی است چرا در زمان امام صادق ایشان حضور داشت ضراره مراجعه می‌کرد از شخصیت حقیقی امام استفاده می‌کرد ولی همان زمان هم امام صادق امام برای کل جامعه بود طرف در ایران بود از روایات نامه مکاتبات امام استفاده می‌کرد منظور از حجیت امام حجیت روایات احکامی که بیان کرده تفسیر قرآنش سیره‌ی زندگی اش است و این الزاما به این معنا نیست که امام را در جامعه انسان ببیند نه چرا یک بحث معنوی مطرح است و آن این است که اگر حجت خدا نباشد زمین قوام ندارد حجت خدا باید باشد اما همان طور که فهم قرآن تمسک به قرآن ممکن است فهم سیره‌ی اهل بیت و روش اهل بیت هم ممکن است این می‌شود حجیت تمسک به قرآن یعنی چه؟ این قرآن می‌فرماید که مثلا شما فرض کنید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا» (احزاب/ 70) شما به این آیه عمل می‌کنید نهج البلاغه را باز می‌کنید فلان حدیث را می‌فرماید مثلا صدیق هر کسی عقلش است دشمن هر کسی جهلش است این منظور است پس همان طور که قرآن امروز در میان ما حجیت دارد نورانیت دارد کلمات اهل بیت نهج البلاغه دعاها صحیفه‌ی سجادیه چند هزار حدیث روایات تفسیری حجیت دارد البته اگر امام ظهور کرد ان شاء الله حکومت جهانی تشکیل داد آن وقت مردم از شخصیت حقیقی و حقوقی استفاده می‌کنند خدمت امام هم می‌رسند با این نکته‌ای که عرض کردیم من اجازه می‌خواهم وارد این بحث شوم بحث اشتراکات قرآن و اهل بیت
شریعتی: خیلی ممنون صفحه‌ی 100 را تلاوت می‌کنیم آیات 135 تا 140 سوره‌ی نساء
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّـهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّـهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَن تَعْدِلُوا وَإِن تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿١٣٥﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّـهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿١٣٦﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَّمْ يَكُنِ اللَّـهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا ﴿١٣٧﴾ بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿١٣٨﴾ الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا ﴿١٣٩﴾ وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّـهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللَّـهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا ﴿١٤٠﴾
ترجمه:
ای اهل ایمان! [همواره در همه امور زندگی] قیام کننده به عدل، و گواهی دهنده برای خدا باشید، هر چند به زیان خود یا پدر و مادر یا خویشانتان باشد. اگر [یکی از دو طرف نزاع] توانگر یا فقیر باشد [با لحاظ کردن وضع آنان، بر خلاف خدا گواهی ندهید؛ زیرا] خدا به حمایت از آنان و رعایت حالشان سزوارتر است. پس [در هنگام گواهی دادن] از هوای نفس پیروی نکنید تا از حق منحرف شوید. و اگر زبانتان را [به سوی گواهی ناحق و دروغ] بپیچانید، یا از گواهی دادن روی برتابید؛ یقیناً خدا همواره به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است. (۱۳۵) ای اهل ایمان! به خدا و پیامبرش و کتابی که بر پیامبرش نازل کرده و به کتابی که پیش از این فرستاده [از روی صدق و حقیقت] ایمان بیاورید. و هر که به خدا و فرشتگان و کتاب های آسمانی و پیامبران او و روز قیامت کافر شود، یقیناً به گمراهیِ دور و درازی دچار شده است. (۱۳۶) کسانی که ایمان آوردند، سپس کفر ورزیدند، باز ایمان آوردند، و بار دیگر کافر شدند، آن گاه بر کفر خود افزودند، خدا بر آن نیست که آنان را بیامرزد، و به راهی هدایت کند. (۱۳۷) منافقان را بشارت ده که عذابی دردناک برای آنان است. (۱۳۸) همان کسانی که کافران را به جای مؤمنانْ سرپرست و دوست خود می‌گیرند؛ آیا عزت و قدرت را نزد آنان می‌طلبند؟ یقیناً همه عزت و قدرت فقط برای خداست. (۱۳۹) البته خدا [این فرمان را] در قرآن بر شما نازل کرده است که چون بشنوید گروهی آیات خدا را مورد انکار و استهزا قرار می‌دهند، با آنان ننشینید تا در سخنی دیگر درآیند، [اگر بنشینید] شما هم [در به دوش کشیدن بار گناه انکار و استهزا] مانند آنان خواهید بود؛ یقیناً خدا همه منافقان و کافران را در دوزخ گرد خواهد آورد. (۱۴۰)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: در خدمت دکتر رفیعی هستیم
دکتر رفیعی: چون دیگر مستقلا بنا بود شب صحبت بکنم در مورد حضرت معصومه در برنامه‌ی امروز ورود پیدا نکردم اگر اواخر برنامه اگر نکته‌ای بود عرض خواهم کرد این آیاتی که قرائت شد آیه‌ی 136 سوره‌ی نساء که مرحوم علامه طباطبائی این جا بحث جالبی دارند بینندگان ببینند «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ» از این آیه استفاده می‌شود ایمان مراتب دارد‌ای کسانی که ایمان آورده اید باز هم ایمان بیاورید مثل این که بگوییم‌ ای کسانی که دانشجو هستید باز هم دانشجو شوید یعنی اگر دانشجوی ارشد هستید دانشجوی دکتری شوید مرحوم علامه در تفسیر المیزان مراتب ایمان را می‌شمارد می‌فرماید ما ایمان اجمالی داریم ایمان تفصیلی داریم ایمان به معنای یقین داریم دعا می‌کنیم خداوند متعال بالاترین مرحله‌ی ایمان را به همه مان عنایت بفرماید همواره از خدا بخواهیم ایمان ما افزایش پیدا بکند
شریعتی: خیلی ممنون در ادامه در خدمت شما هستیم
دکتر رفیعی: من یک مورد از مشترکات اهل بیت و قرآن را عرض می‌کنم که هم از قرآن هم از روایات استفاده می‌شود قرآن صراط مستقیم است خود قرآن می‌فرماید «وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا» (انعام/ 153) یعنی مردم این قرآن یا بعضی گفتند این دین و آیین صراط مستقیم است از آن تبعیت بکنید چیزی که ما روزی ده بار از خدا می‌خواهیم عزیزان می‌دانند سر تا سر قرآن صراط مفرد آمده سبیل چرا جمع آمده سبل با توجه به این که صراط مستقیم را از خدا می‌خواهیم صراط مستقیم چه است؟ «قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ» (انعام/ 161)‌ای پیغمبر بگو من پیغمبر هدایت شدم به صراط مستقیم پس من خودم در صراط مستقیم قرار دارم آیه‌ی دیگر در مورد حضرت عیسی علیه السلام است که تقاضای من این است قدری بیشتر بینندگان دقت بکنند سوره‌ی زخرف آیه‌ی 61 حضرت عیسی وقتی به دنیا آمد عده‌ای تردید کردند این چگونه از مادری بدون پدر به دنیا آمده قرآن می‌فرماید «وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ» (زخرف/ 61) خیلی تعبیر عجیبی است خود حضرت عیسی یکی از علائم و نشانه‌های قیامت است چطور ممکن است؟ دو تفسیر کردند یکی گفتند خلقتش ببینید خدا عیسی را آفرید بدون روال طبیعی همین خدا قدرت دارد قیامت دوباره همین مردم را زنده بکند به حضرت عیسی قدرت احیا هم داد مرده زنده می‌کرد عیسی که مرده زنده می‌کند پس خداوند هم می‌تواند یک معنای لطیف تری هم دارد و آن این که وقتی حضرت حجت قیام می‌کنند حضرت عیسی پشت سر امام زمان می‌آیند و خود این مقدمه‌ی قیامت می‌شود پس حضرت عیسی علم به قیامت است خودش بعد می‌فرماید «وَاتَّبِعُونِ هَـذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ» (زخرف/ 61) حضرت عیسی می‌گوید تبعیت بکنید هذا صراط مستقیم پس صراط مستقیم چیست؟ قرآن و پیغمبر و عبودیت «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ، وَأَنِ اعْبُدُونِي هَـذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ» (یس/ 61-60) یک مصداق صراط مستقیم هم اهل بیت هستند حضرت علی فرمود أنا صِراطُ اللّه ِ المُستَقيمُ (جامع الاسرار، ص 382) در جامعه‌ی کبیره می‌خوانیم أَنتُمُ الصِّرَاطُ الأَقوَم صراط اتوبان است یعنی جاده‌ای که انسان را به خدا می‌رساند این جاده یکی قرآن است و یکی اهل بیت پس یکی از مشترکات این دو شد صراط مستقیم و موضوع این که مسیر را به سوی هدایت هر دو نشان می‌دهند من به همین میزان اکتفا می‌کنم بقیه‌ی موارد را می‌گذارم برای هفته‌ی آینده
شریعتی: من کتابی را معرفی می‌کنم هم تایی قرآن و اهل بیت که آقای دکتر رفیعی اشاره کردند نوشته‌ی آیت الله جوادی آملی بسیار کتاب خوبی است نکاتی که آقای دکتر رفیعی گفتند بخش‌هایی از این کتاب بود دوستان پیامک بفرستند خواهند گفت که چطور می‌توانید کتاب را تهیه بکنند وقت در اختیار شماست
دکتر رفیعی: حضرت معصومه علیها سلام از شخصیت‌های ویژه‌ی در بین امام زادگان هستند امام زادگان بعضی هایشان به جهاتی ویژه می‌شوند مثلا یکی از آن جهات علم و درایتشان است مثلا حضرت عبدالعظیم حسنی یک عالم است محل مراجعه‌ی مردم است یا کثرت روایاتی که دارند روایات زیادی از ایشان نقل می‌شود مثل حضرت عبدالعظیم یا آن ولایت پذیری و امام پذیری و استحکامی که در کنار امامشان دارند مثل حضرت ابا الفضل العباس یا آن کراماتی که از ایشان ظاهر می‌شود این‌ها را من شب ان شاء الله در سخنرانی توضیح می‌دهم پس ویژه شدن یک امام زاده گاهی به خاطر علم است گاهی به خاط کثرت روایاتش است گاهی به خاطر مقام ولایت پذیری است گاهی هم به خاطر سفارش ویژه‌ی امام معصوم است یعنی شما می‌بینید مثلا امام می‌آید می‌گوید زینب کبری عَالِمَة غَیرَ مُعَلَّمَة است این مقام ویژه می‌شود در حضرت معصومه همه‌ی این‌ها جمع است هم عالم است هم راوی حدیث است حدیث مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً (عوالم العلوم، ج ٢١، ص ٣٥٣) از ایشان نقل شده افراد دیگر هم نقل کردند از ایشان هم نقل شده حدیث غدیر هم همین طور هم ولایت پذیری محض در کنار امامش هم سفارش چند امام معصوم درباره‌ی ایشان خود امام صادق امام کاظم امام رضا و امام جواد که امام رضا دو نفر را فرمود اگر زیارت کنید مثل این که من را زیارت کردید یکی حضرت حمزه در شهر ری و یکی حضرت فاطمه‌ی معصومه در شهر مقدس قم کراماتی از این حرم دیده شده یکی همین حوزه‌ی مقدسه‌ی قم و علما و بزرگان و شخصیت‌هایی که فوق العاده هم مقید بودند مرحوم آیت الله عظمی گلپایگانی یادم است هر چهارشنبه بعد از درس منزل نمی‌رفتند مستقیم می‌آمدند حرم حضرت معصومه غیر از این که هر سحر حرم بود نماز صبح این جا را آیت الله عظمی مرعشی می‌خواندند بعد ایشان بعد آسید احمد زنجانی بعد آسید مصطفی خوانساری چهار نماز این جا اقامه می‌شد مال مرحوم آسید مصطفی اواخر بود هر کس می‌آمد به نماز جماعت می‌رسید آقای گلپایگانی غیر از این تقید ایشان یک وصیت نامه‌ای دارند نقل به مضمون می‌کنم می‌گویم طلاب علوم دینی رمز موفقیت شما سه چیز است ایشان به طلاب فرمودند من به همه این را عرض می‌کنم یک انس با قرآن داشته باشید ایشان از کسانی بود که خودش دارالقرآن را تاسیس کرد خیلی در حفظ و آموزش و چاپ قرآن سرمایه گذاری کرد دوم ارتباط با امام زمان ارواحنا فداه را قطع نکنید ارتباط داشته باشید مرتب ارتباط این است که انسان صدقه بدهد به اسم امام زمان همین دعای فرج را بخواند نکته‌ی سوم می‌فرمود زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها می‌فرمود آن چه که از این جا دیدیم آن کرامات و عظمت‌ها و نکاتی که خیلی هست نه ایشان خیلی از بزرگان لذا من بارها گفتم آقای مطهری می‌فرمودند مرحوم علامه طباطبائی اول می‌آمدند حرم حضرت معصومه را می‌بوسیدند بعد می‌رفتند منزل می‌فرمودند می‌خواهم افطارم را با بوسیدن حرم حضرت معصومه باز کنم خود امام خمینی که در قم بودند مقید بودند به زیارت حضرت معصومه من در پایان برنامه دو سه نامه از زیارت نامه‌ی ایشان دارم یک فرازی در دعای حضرت معصومه است خیلی زیباست البته همه‌ی زیارت نامه خیلی زیباست ولی در این فراز این را می‌گوییم اَن تَختِمَ لی بِالسَّعادَةِ فَلا تَسلُب مِنّی مَا اَنَا فِیهِ خدایا آخر کار ما را به سعادت ختم بکن عاقبت بخیر شویم خیلی دعای مهمی است این را عزیزان یاد بگیرند در قنوت نمازشان بخوانند دوم خدایا این که ما داریم از ما نگیر چه داریم ما الآن؟ خیلی چیز‌ها آمده بود پیش امام صادق عرض کرد من فقیر هستیم فرمود ولایت ما را نداری؟ عرض کرد چرا فرمود والله تو غنی هستی تو دنیا را داشته باش ولایت اهل بیت را نداشته باش مسلمان نباش بت پرست باش خیلی سرمایه است آقایی در ورودی حرم جلوی من را گرفت جوان بود گفت آقا چرا ما فقیر هستیم نگاهی کردم مریضی؟ سرطان داری؟ گفت نه گفتم کافری گفت نه گفتم بی نمازی؟ گفت نه گفتم خیلی غنی هستی سلامت غناست ایمان غناست غنا که پول نیست این همه ثروت داشتند قارون کجا برد بله از خدا بخواهیم پول هم به ما بدهد ولی بعد از این موارد این دو دعا را می‌کنیم. خدایا به حق فاطمه‌ی معصومه هم عاقبت ما را ختم به خیر بکن هم این نعمت‌هایی که داریم از ما نگیر

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group