90/4/24
سوال – در مورد نهج البلاغه توضیحاتی بدهید .
پاسخ – کلید روی دیوار است اما چراغ توی سقف است . یعنی شما یک جای دیگر کلید می زنید ولی جای دیگری روشن می شود . گاهی کلید در ساختمان است و چراغ در حیاط است . گاهی کلید در حیاط است و چراغ در کوچه است . تمام کارهای مثبت و نیک که ما انجام می دهیم مثل این است که ما داریم کلید می زنیم . و یک جای دیگری بنام قیامت و برزخ روشن می شود . هر کار مثبتی که انجام نمی دهیم مثل این است که کلید نمی زنیم . بخاطر همین است که ما از مرگ هراسان هستیم ولی اولیاء خدا مشتاق هستند . آنها کلید زده اند . چکار کنیم که مرگ ما هم شیرین و هم شاد بشود ؟ ما باید کلید بزنیم . این نکته هایی که امیرالمومنین در قالب حکمت بیان می کند کارهای کلیدی است . اگر اینها را در زندگی مان بکار ببندیم نه فقط قیامت خودمان را روشن می کنیم بلکه دنیای مان را هم روشن می کنیم . وقتی شما کلید می زنید دست است که جای دیگر روشن می شود ولی روشنایی اش روی خود کلید هم می افتد . این طور نیست که اگر این کارها را بکنی فقط آخرت شما روشن بشود بلکه دنیای شما را هم روشن می شود .
سوال – حکمت 158 نهج البلاغه را توضیح بدهید .
پاسخ – برادرت را با احسانی که در حقش می کنی سرزنش کن و شر او را با بخشش به او برگردان .
بعضی ها مثل چای تلخ هستند هر کاری که با چای تلخ می کنی باید با آنها هم بکنی . ما چای را با قند یا شکر می خوریم . امیر المومنین می گوید که اگر کسی تلخ بود شما با شیرینی با او برخورد و صحبت کن . حالا بعضی ها بدتر از چای هستند ، قهوه هستند . هرچقدر هم که در قهوه شکر بریزید شیرین نمی شود اما قابل تحمل می شود و تلخی آن قابل کنترل می شود حتی اگر مثل قهوه باشد . با او تلخ صحبت نکن و تلخ رفتار نکن . نگویید که او باید چوب بخورد . مگر نمی خواهی که او دردش بیاید . این کاری را می گویم اگر انجام بدهید او بیشتر دردش می آید . یعنی وقتی کسی به شما لطمه ای زد ، اگر شما به او خدمت کنی شرمسار می شود . او حاضر است که به او توهین بکنی ولی این کار را نکنی . پس معلوم می شود که سختی این خیلی بیشتر است . لذا امیرالمومنین راه سرزنش کردن را به ما یاد می دهد و می گوید که اگر برادرت به تو آسیب رسانده سرزنش کن . حتی می گوید که بالاخره برادرت است . اگر او به تو بدی کرده ، تو به او خوبی کن . اگر به شما گفتند که فلانی هرجا می نشیند بدی تو را می گوید ، شما بگویید که نه او انسان درستی است . شر او را با یک نعمت برگردان . یعنی به تو سرایت نمی کند . اگر لباس شما چاک بخورد چاک آنرا که بیشتر نمی کنی بلکه آنرا می دوزی . اگر می خواهی شر او به تو نرسد دهان او را ببند . سخن تلخ نخواهی دهانش شیرین کن . سعدی می گوید که اگر کسی دهانش را باز کرده و دارد به شما فحش می دهد ، اگر یک شیرینی در دهانش بگذاری دیگر نمی تواند حرفی بزند . جواب خوبی را خوبی دادن سگ کاری است . جواب بدی را بدی دادن خرکاری است. اگر شما به الاغ یک لگد بزنی او هم به شما یک لگد می زند ولی جواب بد را نیکو دادن کار خواجه عبدالله انصاری است . یعنی این کار انسان است و اگر کسی بخواهد آقا باشد باید یک کاری از خودش نشان بدهد . در حکمت قبلی داشتیم که اگر کسی به شما خوبی کرد شما پاسخ خوب تری به او بده . حالا می گوید که اگر کسی بدی کرد شما به او خوبی کن .
سوال – سوره اسرا آیات 94 تا 104 را توضیح بدهید .
پاسخ – در پایان یک از آیات می گوید که یکی از ویژگی های ذاتی انسان نظر تنگی است . مثلا در جای دیگر قرآن دارد که انسان خیلی حریص است . جای دیگر دارد که انسان عجول است . این صفات سرمایه های ما هستند و ما باید با آنها تجارت کنیم . مثل کیسه بوکسی است که دست شما می دهند . این کیسه را به شما نمی دهند که آنرا در آغوش بگیری یا برای متکا از آن استفاده بکنی ، بلکه برای مشت زدن است . وقتی به آن مشت زدی نیرومند می شوی . خدا این صفات را داده که شما نیرومند بشوید . خدا حرص را به ما نداد که حریص بشویم بلکه آنرا به ما داده که با آن در بیفتیم . در زمین فوتبال توپ را به شما نمی دهند که آنرا بگیرید بلکه آنرا به شما می دهند که حساب شده آنرا شوت کنید تا گلی در آن باشد. خدا می فرماید که ما شما را نظر تنگ کردیم نه اینکه نظر تنگ باشید بلکه نظر تنگی را به شما دادیم که با آن در بیفتید.