چهارشنبه 14 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

3 – درباره بیت " حریص و جهانسوز و سرکش مباش ، که زخاک آفریدت آتش مباش" توضیح دهید .
حریص و طماع نباش و این طور نباش که بخواهی هر چیزی را به سمت خودت بکشی این حرص تو رااز بین می برد و تو را می شکند . هرچیزی حرص دارد . شمایک حبه قند را در آب ببرید و می بیند با چه کششی آب آنرا بطرف خودش می کشد . نتیجه آن متلاشی شدن قند است . این قدر دنبال این نباش که هر چه امتیاز است به سمت خودت بکشی . مثلا مغازه دار این جوری نباشد که هرچه مشتری از در بازار وارد می شود بطرف مغازه خودش بکشد . این قدر حریص نباش . البتهحریص بودن در جا یخودش خوب است . پیامبر هم حریص بود . پیامبر می فرمود : من مشتاقانه ، حریصم که شما رشد کنید و سبز شوید . چون می دانست که اگر آدمها سبز بشوند ، خودش سبز میشود .
هوای تهران آلوده و غبار آلود است . اگر می خواهد هوا خوب بشود باید هوای عراق خوب بشود . خیلی ها حاضرند در عراق همه کارها را بکنند تا هوا در اینجا تمیز بشود. گاهی اوقات زندگی ما غبار آلود می شود . منبع و منشأ آن دیگران است . اگر ما گره از کار دیگران بگشاییم ، گره کارخودمان باز می شود . شما وقتی یکی را رشد میدهی ، خودت را رشد می دهی . دراینجا حریص باشی خوب است . ولی شما دنیا را آتش میزنی تا ساز خودت کوک باشد . شما حاضر هستید که همه خراب بشوند و تو آباد بشوی . بعضی از سنگ ها زیرش حفره است. آب می جوشد و به این سنگ میخورد و نمی تواند بیرون بیاید . این آبها در رگ ها مخفی میشوند و در زمستان یخ می زنند و حجمشان زیاد می شود . این حجم به جداره های سنگ فشار می آورد و سنگ را می شکند و بالا می آید . یعنی برای اینکه خودش بالا بیاید ، آنکه بالای خودش است را می شکند . بعضی آدمها هم همینطور هستند یعنی دیگران را بشکنند و خودشان بالا بیایند . می گوید سرکشی نکن . خدا به سرکشی حساس است و به تکبر حساس است و زود حساسیت نشان می دهد . شما شمع را کی آتش می زنی ؟ وقتی که ایستاده است . وقتی روی زمین افتاده است به آن کاری نداری . وقتی ایستاده و سرکشی می کند ، وقت آتش زدن است . بعضی در مقابل مردم سرکشی می کنند و بعضی در مقابل خدا . البته این دو مقدمه هم هستند و هر کاری کم کم شروع می شود . هر آتش بزرگی از جرقه ای کوچک است . هرکسی تکبر کند ، خدا او را از پا در می آورد . خدا توو را از خاک آفریده است . آتش نباش . چرا با حرفهایت دل دیگران را آتش می زنی ؟ مگر تو از جنس آتش هستی ؟ قرآن می گوید : ما انسان را از خاک آفریدیم و شیطان را از خاک آفریدیم . مگر تو شیطان هستی که آتش افروزی می کنی ؟ تو باید مثل خاک افتاده باشی. خاشع و خاضع باشی . چرا ما نماز می خوانیم و فلسفه نماز چیست ؟ حضرت فاطمه در خطبه فدکیه در چند خط بیان می کند . حضرت علی (ع) فرمودند: اینکه خدا نماز را بر شما واجب کرد برای این بود که از تکبر دوری کنی و افتاده باشی . ما ایستاده ایم و بعد رکوع و بعد سجده می کنیم و سر بر مهر می گذاریم . زیرا پیامبر هم سر بر مهر می گذاشتند . پیامبر می فرمودند : دقیقا مثل من نماز بگذارید . پیامبر گاهی هم بر حصیر و سنگ هم سجده می کردند و لی بیشتر بر خاک سجده می کردند . روایتی در کتاب حنبل از یکی از اصحاب پیامبر نقل است که پیامبر وقتی به سجده می رفت ، پیشانی و بینی اش را روی خاک می گذاشت . در کتاب کنزالامال که برای اهل سنت است در آنجا داریم : یکی از یاران پیامبر از خاک خوشش نمی آمد و می خواست سجده بکند و پیامبر به او گفت : پیشانی ات را به خاک بگذار . پیامبر دید شخصی می خواهد سجده کند و عمامه داشت واین عمامه نمی گذاشت پیشانی روی خاک قرا رگیرد ، پیامبر گفت : عمامه ات را بالاتر بگذار و پیشانی را بر خاک بگذار . الان در مسجدهای ما خاکی نیست . ما خاک را با آب مخلوط می کنیم و قالب گیری می کنیم و به آن سجده می کنیم . اگر ما سر به مهر می گذاریم ، بخاطر خاکساری و افتادگی است . اوج بندگی است و هرچه هم هست در این افتادگی است . یعنی خدا بخواهد به هرکس چیزی بدهد نگاه به افتادگی طرف می کند . مثل باران که وقتی می آید می بیند کدام چاله عمیق تر است ، به آن بیشتر می رود . هرکس افتادگی و فروتنی کمتری داشته باشد ، کمتر بهره می برد .

45- راهی را نشان دهید که ما بتوانیم از آتش حسادت خودمان را دور کنیم .
شومینه خودش آتش می گیرد و گداخته میشود و دود آلود میشود ولی فضای اتاق را گرم می کند . حرارت و گرما می دهد . حسود دقیقا مثل شومینه است . خودش آتش می گیرد و گداخته میشود . خودش از دود گناه ، سیاه و آلوده میشود اما دیگری که مورد حسادت قرا می گیرد ، انرژی و گرما و حرارت پیدا می کند . اگر آدمهای حسود اول این را بفهمند و لمس کنند ، هیچگاه حسادت به خرج نمی دهند . اینکه حسادت به سراغ انسان می آید بخاطر جهل به همین حقیقت است . امام صادق (ع) می فرماید : حسود خودش به خودش آسیب می رساند . حسادت یک درمان موقت و یک درمان دائم دارد . یعنی یک مسکن دارد و یک معالجه دارد . مسکنش این است که من وقتی نسبت به شما حسادت دارم هر جا می نشینم در جلوی روی شما یا پشت سر شما ، صادقانه تمجید کنم . این یک آب سردی بر روی آتش حسادت شماست . این را تجربه کنید . خیلی به شما کمک می کند . نسبت به هرکسی که حسادت دارید ، هر جا سخن او به میان می آید ، شما صادقانه از او تعریف کنید . این تاثیرش را زود نشان می دهد . مثل قرص های مسکن است. این معالجه موقت است . معالجه دائمش آن است که مولوی می گوید : دنبال کمال برو و امتیازی بدست بیاور . اگر تو هم صاحب هنر و امتیاز بشوی ، هیچ گاه نسبت به دیگران حسادت نمیکنی . چرا من نسبت به شما حسادت میکنم ؟ زیرا شما یک کمالی دارید و من آن کمال را ندارم . یک امتیازی دارد و من ندارم . اگر این امتیاز در زندگی من بیاید ، هیچ گاه نسبت به شما حسودی نمیکنم . حافظ نسبت به سعدی حسادت نمیکند زیرا همان هنری که سعدی دارد ، حافظ هم دارد . می گویند : اگر میخواهید در زمستان لیوانی که آب جوش در آن می ریزید نشکند ، یک قاشق در لیوان بگذارید ، لیوان دیگر نمی شکند . انسان هم مثل لیوان است . اگر این قاشق در زندگیش بیاید یعنی همان کمال . اگر خبر داغ داغ هم بشنود نمی شکند و راحت می تواند آنرا بپذیرد . نکته مهم این است که هر امتیازی ، امتیاز نیست . فکر میکنیم امتیاز است . شما می بینید کسی شهرت دارد ، مردم او را اکرام می کنند ، معلوم نیست این نعمت و موهبت باشد . چه بسا عذاب است چون ما نمیدانیم . در دعا ابوحمزه داریم : ای کسی که با نعمت انسانها را عذاب میکنی . شاید این نعمت عذاب الهی باشد . روایت داریم : هیچ گاه جایگاه کسی را آرزو نکنید . قرآن داستان قارون را می گوید : خیلی ها آرزو میکردند جای قارون می بودند . ولی وقتی آن اتفاق برایش افتاد ، خودشان از حرف خودشان پشیمان شدند . پس اینطور نیست که اگر کسی در جامعه جایگاهی داشت در پیش خدا هم جایگاهی داشته باشد . برعکس آن هم هست . کسی پیش خدا آبرو دارد ولی در جامعه این طور نباشد . حافظ در زمان خودش منفور بود . خیلی پشت سر او حرف می زدند . می گفتند: به ظاهرش نگاه نکنید ، در خلوتش اهل میگساری است . خودش هم میگوید : دی عزیزی گفت حافظ می خورد پنهان شراب ، ای عزیز من نه عیب آن به که پنهانی بود . شنیده ام که عزیزی گفته من پنهانی شراب می خورم . شراب خوری عیب است ولی همینکه من این عیب را پنهان می کنم ، باز این خوب است و حُسن است. اینکه تو در پیش مردم آبروی مرا می بری عیب است . این عیب بدتر از آن عیب است . اگر قرار است عیبی نباشد هردو عیب نباید باشد .

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group