پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

94-03-10-حجت الاسلام والمسلمین رنجبر-(شرح زیارت جامعه کبیره)

موضوع برنامه: شرح زیارت جامعه کبیره
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين رنجبر
تاريخ پخش: 94/03/10

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین


دل می‌رود ز دستم صاحبدلان خدا را *** دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم‌ای باد شرطه برخیز *** باشد که باز بینیم دیدار آشنا را
ده روز مهر گردون افسانه است و افسون *** نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
در حلقه‌ی گل و مل خوش خواند دوش بلبل *** هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا
ای صاحب کرامت شکرانه‌ی سلامت *** روزی تفقدی کن درویش بی نوا را
حافظ به خود نپوشید این خرقه‌ی مِی آلود ***‌ای شیخ پاک دامن معذور دار ما را


شریعتی: سلام می‌گویم به همه‌ی شما خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز ایام میلاد با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام پشت سر گذاشتیم در آستانه‌ی عید بزرگ نیمه‌ی شعبان هستیم بهترین‌ها را برای شما برای شما آرزو می‌کنم حاج آقای رنجبر سلام علیکم و رحمة الله.
حاج آقا رنجبر: علیکم السلام من هم خدمت شما و همه‌ی بینندگان خوب عرض سلام و ادب و احترام دارم پیشاپیش عذرخواهی می‌کنم به خاطر کسالتی که دارم صدای من خیلی آزار دهنده نباشد.
شریعتی: خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم در بخش اول شرح غزل حافظ را داریم که دل می‌رود ز دستم صاحبدلان خدا را.
حاج آقا رنجبر: دنیا دریاست یک دریای بسیار ژرف بسیار عمیق که بسیاری هم در این دریا فرو شده اند و غرق شده اند این همان نکته ایست که لقمان حکیم به فرزندش اشاره می‌کرد که يا بُنَيَّ ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ دنیا دریایی ژرف است قَد غَرِقَ فيها عالَمٌ كَثيرٌ (كافي، ج 1، ص 16، ح 12) بسیاری در این دریا غرق شده اند و فرو رفته اند چرا؟ چون کشتی نداشتند یا کشتی هایشان شکست کشتی دریای دنیا همان دل‌های آدم‌ها است این دل آدمی است که می‌تواند آدمی را از این دریای مواج و خروشان عبور بدهد و به ساحل نجات که خداست برساند به شرط این که این کشتی سالم باشد سلامت باشد به تعبیر قرآن کریم به شرطی که این قلب سلیم باشد اگر بود سود دارد منفعت دارد اگر نه هیچ فایده‌ای ندارد.
شریعتی: سوار کشتی دل شدن یعنی چه؟
حاج آقا رنجبر: تعبیری که حافظ دارد که البته برگرفته از تعالیم همه‌ی انبیا است انسان اگر با عشق با مهر با محبت در این راه قدم بردارد حرکت بکند می‌رسد اگر نه نه و دل همان جایی است که عشق و محبت در آن شکل می‌گیرد منظور از دل همان عاشقانه رفتن است نماز کسی را بالا نمی‌برد عشق به نماز هست که انسان را بالا می‌برد لذا خیلی‌ها نماز می‌خوانند و هیچ طرفی نمی‌بندند شب عاشورا سیدالشهدا مهلت خواست نفرمود می‌خواهم نماز بخوانم فرمود أَنّي كُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ من عاشق نماز هستم آن عاشق بودن است که برای انسان فایده دارد و خاصیت دارد همان که حافظ می‌گفت عشقت رسد به فریاد آن چیزی که به فریاد تو می‌رسد عشق است مولوی هم می‌گفت در این خاک در این خاک در این مزرعه‌ی پاک*** به جز عشق به جز مهر دگر هیچ نکاریم منتها این کشتی گاهی وقت‌ها دچار امواج سهمگین می‌شود و از دست انسان می‌رود و در هم شکسته می‌شود گناه همان امواج سهمگین اند که اگر بیاید این کشتی دل را از انسان می‌گیرد این کشتی دل را می‌شکند یعنی این عشق را از چنگ انسان می‌رباید اینجاست که انسان فرو می‌رود و وقتی فرو رفت تازه مردم با خبر می‌شوند که این آدم چه خطاهایی چه خلاف‌هایی مرتکب شده بود که سر و کارش به این جا کشیده شد لذا حافظ همین را می‌گوید دل می‌رود ز دستم این دلی که مثل کشتی است در این دریای دنیا دارد از دستم می‌رود دارد شکسته می‌شود به خاطر چه؟ به خاطر امواج گناه و معصیت.
دل می‌رود زد ستم صاحبدلان خدا را‌ای کسانی که شما صاحب قلب سلیم هستید این دلتان از دست نرفته کشتی نشین هستید سفینة النجاة هستید دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را شما را به خدا من را هم دستگیری کنید
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا‌ای دریغا اگر من در این دریا فرو شوم آن رازهای پنهانی من را همه با خبر خواهند شد لذا دیدید کسی که در جامعه یک سقوطی می‌کند هی کشف می‌شود قبلش چه کار کرده قبل ترش چه کار کرده با چه کسانی چه مراوده‌هایی داشته
دل می‌رود ز دستم صاحبدلان خدا را *** دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
حالا ما گفتیم دل کشتی است حافظ در بیت دوم شفاف تر بیان می‌کند
کشتی شکستگانیم می‌گوید این دل از دست رفته یعنی شکسته شده این کشتی ما شکسته شده
کشتی شکستگانیم‌ای باد شرطه برخیز آن جا گفت صاحبدلان حالا صاحبدلان را معنا می‌کند. شرطه به زبان هندی یعنی موافق باد شرطه یعنی باد موافق بادی که موافق است با سمتی که کشتی دارد حرکت می‌کند سرعتش را بیشتر می‌کند صاحبدلان را اولیاء خدا را به باد شرطه تعبیر می‌کند می‌گوید ما که کشتی شکسته هستیم داریم غرق می‌شویم یک صاحب دلی بیاید نقش آن باد شرطه را بازی بکند ما را با همین تخته پاره‌ی شکسته‌ی کشتی دل خودمان برساند که جایی که باید برساند
کشتی شکستگانیم‌ای باد شرطه برخیز *** باشد که باز بینیم دیدار آشنا را
باشد که برگردیم و دوباره دیدار کنیم همان فطرت سالم و پاک خودمان را دیدار آشنا را به آن فطرت خودمان برسیم که به وسیله‌ی آن فطرت پاک است که انسان می‌تواند به خداوند پاک و منزه پیوند و ربط و ارتباطی پیدا بکند
ده روز مهر گردون افسانه است و افسون *** نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
اصلا غوغایی کرده در این بیت چندین آیه را چندین روایت را برداشته و کنار هم چیده و از دل آن‌ها این بیت را بیرون کشیده است مهر گردون همان چیزی است که در روایت به حب الدنیا تعبیر می‌شود در روایات می‌گویند حب الدنیا حافظ می‌گوید مهر گردون محبت روزگار محبت زمانه و این محبت دنیا و محبت اهل زمانه چند صباحی بیش نیست حالا ما می‌گوییم دنیا دو روز است حافظ می‌گوید هشت روز هم من می‌گویم رویش می‌شود ده روز ولی یادت باشد ماندگار نیست چه دو روز چه ده روز خیلی کوتاه است آن قدر کوتاه است که قرآن تعبیر می‌کند به یک ساعت از روز «سَاعَةً مِّنَ النَّهَارِ» (یونس/ 45) می‌گوید عمر دنیا فردا پیش اهل محشر وقتی می‌گویی چقدر در دنیا زندگی کردی می‌گویند «سَاعَةً مِّنَ النَّهَارِ» ساعت نه شصت دقیقه یعنی یک لحظه یعنی دنیا یک لحظه است این قدر که کوتاه است حافظ کوتاهی اش را نشان می‌دهد از کجا گرفته؟ از قرآن. ده روز مهر گردون محبت و مهر اهل زمانه افسانه و است و افسون آیه‌ی قرآن است«وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ» (انعام/ 32) حافظ به جای لعب و لهو می‌گوید افسانه و افسون لعب یعنی چه؟ بازی یعنی واقعیت ندارد بازی است دو نفر دارند تئاتر بازی می‌کنند می‌گوید بازی است واقعیت که ندارد می‌گوید دنیا هم بازی است حالا حافظ می‌گوید افسانه چون افسانه هم واقعیت ندارد آن لهو است سرگرم کننده است این هم افسون است یعنی جادو می‌کند تو را سحر می‌کند تو را سرگرم می‌کند افسانه است حقیقت ندارد افسون است حقیقت می‌نماید وقتی شما سحر و جادو می‌کنی چیزی که حقیقت ندارد می‌نمایی که حقیقت دارد واقعی جلوه می‌کند در حالی که واقعیتی ندارد افسانه است و افسون است می‌گوید در این چند صباحی که افسانه و افسون است یک کاری بکن که نه افسانه باشد و نه افسون آن هم چه است؟ می‌رود سراغ قرآن. قرآن می‌گوید «وَّأَحْسَنُوا» (مائده/ 93) مردم بیایید خوبی کنید نیکی کنید گرهی باز کنید مشکلی را حل کنید دستی بگیرید چو استاده‌ای دست افتاده گیر حالا که زبانت در دهانت می‌چرخد زبان خیری بگذار حالا که امضایت را می‌خرند یک کاری بکن مشکلی حل کن یک اعتباری داری از این اعتبارت استفاده بکن بهره ببر اصلا می‌دانی طرح دوستی با خدا همین است بعضی‌ها می‌گویند چه کار کنیم خدا ما را دوست داشته باشد خدا گفته «وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» (همان) خدا آدم‌های نیکوکار را دوست دارد نگو نه من هر چه نیکی کردم جواب نگرفتم دستم را تا آرنج در عسل کردم گذاشتم دهان فلانی گاز گرفت خدا می‌گوید قبول دارم او گاز گرفت ما که گاز نمی‌گیریم «إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» (توبه/ 120) ما ضایع نمی‌کنیم دیگران بله ضایع می‌کنند ولی تو برای دیگران کار نکن برای ما کار کن ما حتی پاداش آن چوب زدن را خواهیم داد هم نیکوهایی که مرتکب شدی هم چوب‌هایی که خوردی ملامت‌هایی که شنیدی ما جبران می‌کنیم ما جبار هستیم جبار یعنی کسی که خیلی جبران می‌کند نیکی به جای یاران به جای یعنی در مورد درباره‌ی یاران چه کسانی هستند؟ آیه‌ی قرآن است «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» (فتح/ 29) آدم‌ها با خودتان مهربان باشید مسلمان‌ها با خودتان مهربان باشید نیکی به جای یاران نه با دشمنان آن که «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» (همان)با آن‌ها که باید با شدت برخورد مقابله بکنیم نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا این فرصت شمار کلام امیرالمومنین است فُاغتُنِمِ الفُرصَة (دیوان منصوب به حضرت علی) بیایید فرصت‌ها را مغتنم بشمارید چندین آیه روایت را برمی‌دارد سرّ ماندگاری حافظ همین است خیلی‌ها در زمان حافظ شعر گفتند خیلی هم شعر گفتند اما نماند از دروازه‌ی شیراز بیرون نرفت و در همان روزگار تمام شد اما اشعار این مرد مانده است چرا؟ سرّش همین است مثل یک روستایی که اسب و استر و قاطرش را وقتی می‌خواهد ببندد به یک درخت می‌بندد به یک درخت تنومند می‌گوید ثابت است بروم برگردم سر جایش است به یک هیمه هیزم که روی زمین افتاده نمی‌بندد حافظ می‌گوید من رند هستم رندی اش به همین است یعنی خودش را به کلام خدا وصل می‌کند کلامش را به کلام اهل بیت وصل می‌کند به همین خاطر هم ثابت شد ماندگار شد چون ترجمه‌ی کلام خدا و ترجمه‌ی کلام اهل بیت است ترجمان روانی است برای این‌ها به خاطر همین است بسیاری از بزرگان اهل معرفت با کلام حافظ انس داشتند شما می‌دانید یک وقتی مقام معظم رهبری در کنگره‌ی بزرگداشت حافظ خاطره‌ای نقل کرد از مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی که ایشان کم شخصیتی نبود امام وقتی که از نجف آمد رفت سر مزار ایشان دید مزار ایشان خاکی است عمامه اش را باز کرد سنگ مزار مرحوم میرزا جواد آقا را با عمامه‌ی خودش پاک کرد کم شخصیتی نبود ایشان در قنوت نماز شبش شعر حافظ می‌خواند
زان پیشتر که شود عالم فانی خراب *** ما را ز جام باده‌ی گلگون خراب کن
یعنی خدایا قبل از این که این عالم بالاخره یک روزی تمام می‌شود این عالم عالم فانی است باقی که نیست«إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ، وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ» (تکویر/ 2-1) یک وقتی بساط‌ها جمع می‌شود
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب *** ما را ز جام باده‌ی گلگون خراب کن
بارها گفتیم جام باده باده یعنی معرفت خراب کن یعنی مست کن گلگون هم است مثل گل زیبا و لطیف است البته به شراب‌های معمولی هم چون به رنگ گل است می‌گویند گلگون ولی این گلگونی که این جا می‌گوید با آن گلگون فرق دارد ممکن است بگویید شعر حافظ چیست دعای ابوحمزه بخوان در قنوت می‌گوید دعای ابوحمزه هم می‌خوانم ولی شعر حافظ را هم می‌خوانم چون شعر حافظ ترجمه‌ی دعای ابوحمزه است شما در قنوت هم می‌توانی عربی بخوانی هم می‌توانی فارسی بخوانی هم می‌توانی خود دعا را بخوانی هم می‌توانی ترجمه اش را بخوانی هم می‌توانی قرآن بخوانی هم می‌توانی ترجمه‌ی قرآن بخوانی این که اشکالی ندارد حافظ خواندن یعنی ترجمه‌ی قرآن و روایات را خواندن خود مقام معظم رهبری در همان کنگره‌ی بزرگداشت فرموده بود من پدر بزرگی داشتم یک انسان فقیه سالک عارف عابد که یک دیوان حافظی داشت به مادرم رسیده بود از مادرم به من رسیده بود من در همان دوران کودکی با این دیوان مانوس بودم گاهی وقت‌ها حاشیه‌ی دیوان حافظ می‌خواندم که پدر بزرگم نوشته بود این غزل در کشتی ما بین کراچی و نمی‌دانم کجا در سفر مکه می‌خواندم بعد ایشان می‌فرماید یک انسان عالم عابد زاهد سالک وقتی می‌خواهد یک حال و هوای معنوی پیدا بکند شعر حافظ می‌خواند بعد می‌فرماید راه را بر مردم نبندید اگر کسی واقعا با اشعار حافظ یک حال و هوای معنوی پیدا می‌کند چرا شما مانع می‌شوید این طوری با معارف مانوس می‌شود چرا؟ چون ترجمان قرآن و کلام اهل بیت است
ده روز مهر گردون افسانه است و افسون *** نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
در حلقه‌ی گل و مل خوش خواند دوش بلبل *** حافظ صبوح هبوا یا ایها السکارا
این عالم دایره وار است حلقه است خورشید را نگاه می‌کنی حلقه است دایره است ماه دایره است همین زمین دایره است خود ما دایره ایم انسان دایره است انسان چه بوده؟ خاک بعد نطفه بعد جنین بعد نوزاد بعد نوجوان جوان میانسال پیر مرده خاک از خاک به خاک می‌رویم درخت هم همین طور است گل هم همین طور است همه چیز همین طور است همه چیز از خاک است به خاک هم برمی‌گردد حلقه است هرچیزی را شما ببینید حلقه وار است در هر حلقه‌ای پای گل در میان است حافظ وقتی که بخواهد از خداوند یاد بکند گاهی با واژه‌ی گل یاد می‌کند چون گل سراپا لطیف است سراپا زیبایی است گل محبوب همه است همه گل را دوست دارند لذا تعبیر به گل می‌کند در جایی هم دارد که قدر مجموعه‌ی گل مرغ سحر داند و بس کتاب یعنی مجموعه به کتاب که می‌گویند کتاب چون مجموعه‌ای از اوراق و برگ‌ها است میان دو جلد پس مجموعه یعنی کتاب و کتاب یعنی مجموعه گل هم نماد خداوند است ما می‌گوییم کتاب خداوند حافظ می‌گوید مجموعه‌ی گل بعد می‌گوید می‌دانید چه کسی قدر مجموعه‌ی گل می‌داند؟ چه کسی قدر و ارزش کتاب خدا را می‌داند؟ «يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ، قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا، نِّصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا، أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا، إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا» (مزمل/ 5-1) این مرغ همان پیامبر است مرغ سحر است شخصیتی بود که از شب تنها پاسی از شب اندکی از شب را به فرمان الهی استراحت می‌کرد بقیه را بیدار بود و آن گاه حرف‌های سنگین و بلندی در اختیار او از همین قرآن قرار می‌دادند «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا» طبیعتا همچنین کسی قرآن را قدر می‌داند و شأن و عظمت قرآن را می‌فهمد لذا می‌گوید قدر مجموعه‌ی گل مرغ سحر داند و بس یا در یک جای دیگری دارد در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود*** کان شاهد بازاری وین پرده نشین باشد حکایت پیامبر و خداوند حکایت گلاب و گل است گلاب هر چه دارد از گل است اگر گل نباشد گلاب یعنی چه اگر عطری دارد اگر بویی دارد اگر وجودی دارد به خاطر گل است می‌گوید پیامبر گلاب است هر چه دارد از اوست خودش می‌فرمود «إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ» (شعرا/ 107) من رسول ام فرستاده هستم از ناحیه‌ی او آمدم بدون او معنا ندارم گلابم خداوند هم گل است شما می‌روید در بازار در عطر فروش‌ها گلاب می‌بینی یا گل؟ گلاب را می‌بینی از گل که خبری نیست گل غائب است در غیب است نهان است ولی آن چیزی که می‌بینی گلاب است می‌گوید در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود *** کان شاهد بازاری آن گلاب شاهد است «إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا» (فتح/ 8) شما شاهدی همان طور که گلاب شاهد گل است گواهی می‌دهد بر وجود گل پیامبر هم شاهد وجود خداوند است آن شاهد بازاری بازاری هم است «مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ» (فرقان/ 7) این چه پیامبری است در بازار‌ها قدم می‌زند بازاری است یعنی دیده می‌شود آن شاهد بازاری وین پرده نشین باشد این در عالم غیب است کسی خدا را نمی‌بیند پس گل نماد خداوند است حالا می‌گوید در حلقه‌ی گل در هر حلقه‌ای این گل وجود دارد و مل مل هم بارها عرض کردیم مل مِی شراب این‌ها یعنی معرفت به معنای آب انگور نیست یک تعبیری دارد مرحوم شهید مطهری قبلش اشعاری دارد رهبری یک مصراعش خیلی زیباست که فرمود جانم بگیر ولی جام مِی از دست من مگیر این جام مِی چیست؟ یعنی آب انگور؟ یعنی ظرف آب انگور از دست من مگیر؟ نه جامِ مِی یعنی قرآن یک جامی است که در آن مِی معرفت وجود دارد و یک جایی دارد که یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی *** عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم پس مستی و مِی در کلام اهل معرفت به معنای معرفت است خود حافظ به کرات به وضوح به همین حقیقت اشاره می‌کند گاهی هم اشعارش را خواندیم در حلقه‌ی گل و مل یعنی در یک جایی که آن جا گل بود و مل بود چون هر جا که باشد پای خدا در میان است و هر کجا که باشی از همان جا می‌توانی به معرفت خدا راه پیدا کنی پس می‌شود حلقه‌ی گل و مل خدا حفظ کند آقای پروفسور سمیعی می‌گفت که من وقتی کاسه‌ی سر یک کسی را برمی‌دارم شروع می‌کنم به جراحی مغز دیگر آن جا خودم خودم نیستم فقط عظمت و شکوه حق را می‌بینم از کاسه‌ی سر هم حلقه‌ی گل و مل است این جا هم حلقه‌ی گل و مل است هر کجا بروی حلقه‌ی گل و مل است هر جا پای خدا در میان است می‌شود از همان جا به خداوند معرفت پیدا کرد حالا یکی از آن جاها که حافظ اشاره می‌کند گلستان است بوستان است می‌گوید دیشب در حلقه‌ی گل و مل یعنی در یک گلستانی در یک باغستانی خوش خواند دوش بلبل یک بلبلی خیلی خوب می‌خواند چه می‌خواند؟ هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا صبوح به آن شرابی گفته می‌شود که صبح گاهان می‌نوشند شراب صبح گاهی را عرب صبوح می‌گوید شرابی که شب هنگام می‌گویند شبانه می‌نوشند می‌گویند قبوق یعنی شراب شامگاهی شبانگاهی و این تعبیرات را فقط حافظ به کار نبرده من از همین جا وارد بحث زیارت جامعه‌ی کبیره می‌شوم استثنائا قبل از قرآن کریم نوبت قبل عرض کردیم از فرازهای زیارت جامعه است حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ اهل بیت حجت‌های الهی هستند حجت را معنا کردیم حجت یعنی دلیل و عرض کردیم یعنی تنها این‌ها هستند این انوار پاک هستند که خداوند به عنوان دلیل و رسمیت می‌شناسد یعنی فردا هر کاری کرده باشی باید دفاع کنی از خودت و تنها دفاعی از شما پذیرفته است که مستند به سخن و سیره‌ی این‌ها باشد چون سخن این‌ها حجت است و سیره‌ی این‌ها حجت است اگر سخنی گفتید بگویند به چه دلیل این طوری سخن گفتی باید بگویی به دلیل این که امام صادق علیه السلام این سخن را گفت دقیقا مثل پایان نامه‌هایی که معمول است وقتی پایان نامه‌ای را تنظیم می‌کنید در آن جا از شما می‌خواهند مرجع و منبع بدهی منبع و مرجع شما باید دست اول باشد این که شنیده ام از شما نمی‌پذیرند مردم این را می‌گویند به عنوان منبع از شما نمی‌پذیرند در دستگاه الهی هم همین طور است حجج الله حجت‌هایی دارد خدا حجت هایش بعد از قرآن کریم این چهارده نور پاک اند پیامبر فرمود امیرالمومنین فرمود یا فاطمه‌ی زهرا فرمود این‌ها حجت‌های الهی اند این‌ها را به رسمیت می‌شناسند اگر گفتند چرا این حرف را زدید می‌گوییم مردم می‌زدند می‌گوید در این لیست ما در این حجت‌های ما مردم وجود ندارد شنیده ام شنیدن جزء حجت‌های ما نیست شرایط اقتضاء می‌کرد اقتضای شرایط جز حجت‌های ما نبوده است رو در بایستی داشتم رو در بایستی حجت نبوده همین حافظ فردا اگر به او بگویند آقا چرا شما در دیوان خودت این قدر شراب و مِی مل و باده به کار بردید این حق ندارد بگوید ابن فارض به کار برد من هم به کار بردم محی الدین عربی به کار برد من هم به کار بردم نمی‌پذیرند اگر اهل معنا باشد و اهل معرفت باشد باید خودش حجت هایش حجت‌های الهی باشد که هستند یعنی فردا اگر به حافظ بگویند شما چرا از این جنس واژه‌ها استفاده کردی می‌گوید چون امیرالمومنین استفاده می‌کرد شما نهج البلاغه را باز کن ما متاسفانه خیلی هایمان ادعای شیعه بودن داریم ولی فرسنگ‌ها فاصله داریم شیعه از ریشه‌ی شاع است به معنای شایع کردن است شیعه به کسی می‌گویند که افکار اهل بیت را منطق اهل بیت را در عالم و در دنیای پیرامون خودشان منتشر بکنند واقعا کسی که یک دور نهج البلاغه را ندیده چطور می‌خواهد شیعه باشد منتشر بکند این‌ها را ما صدی نود و نه نهج البلاغه را ورق نزدیم اگر هم ورق زده باشیم نخواندیم اگر هم خوانده باشیم نفهمیدیم ولی شخصیت‌هایی مثل حافظ ورق زدند خواندند فهمیدند خوب هم فهمیدند لذا دریافت کردند و بر همان اساس و شیوه رفتار کردند شما اگر به حافظ بگویی از کجا این واژه‌ها را به کار می‌بری می‌گوید نهج البلاغه را باز کن خطبه‌ی 150 امیرالمومنین وقتی که زمانه‌ی ظهور را تصویر می‌کند که مردم آن زمانه چه حال و هوایی دارند می‌فرماید مردم آن زمانه صبح‌ها جام صبوحی می‌زنند و شبا هنگام جام قبوقی می‌زنند صبح که بیدار می‌شوند شراب صبحگاهی می‌نوشند شب شراب شامگاهی بعد می‌فرماید منظور من از جام شراب جام حکمت است دانایی است معرفت است يُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ از ریشه‌ی غبوق یعنی شراب شبانگهای يُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ کاس یعنی جام شراب در آن می‌ریزند ظرف شراب است کاس الحکمة جام حکمت وقتی می‌گوید جام حکمت در جام شراب می‌ریزند پس حکمت را به چه تشبیه کرده؟ به شراب بیچاره حافظ چه گناهی کرده این هم می‌گوید منظور من از شراب مِی مل باده همین حکمت و معرفت است آن هم بعد از صبوح میگوید بعد از آن که جام صبوحی نوشیدند یعنی شب جامی است صبح جامی. اصلا خود تعبیرات قرآن هم همین طور است قرآن هم حجة است «يُسْقَوْنَ مِن رَّحِيقٍ مَّخْتُومٍ، خِتَامُهُ مِسْكٌ» (مطففین/ 26-25) رحیق در لغت عرب نوشته شراب ناب شراب خالص این بیچاره که همین را می‌گفت کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا یا یک جایی می‌گوید قم فاسقنی رحیق بلند شو رحیقی به ما بده «يُسْقَوْنَ مِن رَّحِيقٍ مَّخْتُومٍ» حافظ هم می‌گوید قم فاسقنی رحیق حجت اش کلمات الهی و قرآنی است لذا معلوم است شهید مطهری در این مجموعه‌ی تفسیری که دارد آشنایی با قرآن جلد دوازده صفحه‌ی 164 یک نکته‌ای دارد این نکته هم بد نیست دوستان بدانند.
شریعتی: این نکته را می‌گذاریم بعد از تلاوت قرآن. مشرف می‌شویم محضر قرآن کریم صفحه‌ی 463 قرار دوستان خوب ماست خانه هایمان منور به نور قرآن باشد دوستانی که داوطلب هستند در طرح خانه‌های نورانی شرکت بکنند عزیزان زیرنویس کردند حتما به سایت ما مراجعه بکنند جزئیات شرکت در این طرح در آن جا ذکر شده این جلسات و محافل خانوادگی قرآن کریم در ایام ماه مبارک رمضان متبرک است به نام خدیجه‌ی کبری سلام الله علیها صفحه‌ی 463 آیات 41 ام تا 47 ام سوره‌ی مبارکه‌ی زمر در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود باز می‌گردیم همراه شما خواهیم بود.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿٤١﴾ اللَّـهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْ‌سِلُ الْأُخْرَ‌ى إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُ‌ونَ ﴿٤٢﴾ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٣﴾ قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْ‌جَعُونَ ﴿٤٤﴾ وَإِذَا ذُكِرَ‌ اللَّـهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَ‌ةِ وَإِذَا ذُكِرَ‌ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُ‌ونَ ﴿٤٥﴾ قُلِ اللَّـهُمَّ فَاطِرَ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٤٦﴾ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْ‌ضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّـهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ ﴿٤٧﴾
ترجمه:
ما این کتاب را برای [هدایت] مردم به حقّ و راستی بر تو نازل کرده ایم؛ پس هر که هدایت یافت، به سود خود هدایت یافته و هر که گمراه شد، فقط به زیان خود گمراه می شود؛ و تو بر آنان نگهبان و کارساز نیستی، (۴۱) و خداست که روح [مردم] را هنگام مرگشان به طور کامل می گیرد، و روحی را که [صاحبش] نمرده است نیز به هنگام خوابش [می گیرد]، پس روح کسی که مرگ را بر او حکم کرده نگه می دارد، [و به بدن باز نمی گرداند] و دیگر روح را تا سرآمدی معین باز می فرستد؛ مسلماً در این [واقعیت] برای مردمی که می اندیشند، نشانه هایی [بر قدرت خدا] ست. (۴۲) [نه اینکه بی خبران، درباره قدرت خدا نمی اندیشند] بلکه به جای خدا [از بتان] شفیعانی برای خود گرفته اند. بگو: آیا [از آنها شفاعت می خواهید] هر چند مالک چیزی [و اختیاردار شفاعتی] نباشند و علم و عقلی نداشته باشند [و پرستندگان خود را نشناسند؟] (۴۳) بگو: شفاعت، یکسره ویژه خداست، فرمانروایی آسمان ها و زمین در سیطره اوست، سپس به سوی او بازگردانده می شوید؛ (۴۴) و هنگامی که خدا به یگانگی یاد می شود [و نامی از معبودانشان به میان نمی آید] دل های کسانی که به آخرت ایمان ندارند، نفرت پیدا می کند و چون یادی از معبودان دیگر به میان می آید، ناگاه مسرور و شاد می شوند!! (۴۵) [وقتی از ایمان آوردنشان ناامید شدی] بگو: خدایا! ای آفریننده آسمان ها و زمین! [ای] دانای نهان و آشکار! تو خود در میان بندگانت بر سر آنچه [از عقاید و عبادات] اختلاف می کردند، داوری خواهی کرد؛ (۴۶) و اگر برای کسانی که [به آیات خدا] ستم ورزیده اند، همه آنچه در زمین است و مانندش با آن باشد، بی تردید حاضرند آن را برای رهایی خود از عذاب سخت روز قیامت عوض دهند، و از سوی خدا آنچه را که [از عذاب های گوناگون] نمی پنداشتند، آشکار می شود. (۴۷)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شریعتی: ان شاء الله خانه هایتان منور به نور قرآن باشد دوستان عزیزی که می‌خواهند در طرح محافل قرآن خانوادگی شرکت بکنند و خانه هایشان محفل قرآن باشد در ایام ماه مبارک رمضان و جزء خانه‌های نورانی باشد برنامه‌ی سمت خدا چهارده جلد قرآن کریم را بر آن‌ها اهدا خواهد کرد دوستانی که داوطلب هستند و تمایل دارند در این طرح شرکت بکنند می‌توانند به سایت ما برای ثبت نام مراجعه بکنند و ان شاء الله به آن‌ها خواهند گفت که چگونه عمل بکنند و چه مراحلی باید طی شود خدمت شما هستیم نکته‌ی شهید مطهری را بفرمایید
حاج آقا رنجبر: بله در این مجموعه‌ی تفسیری شهید مطهری آشنایی با قرآن جلد 12 صفحه‌ی 164 یک مطلبی دارد ایشان که عنوانش این است آیات قرآن و روایات منشأ اصطلاحات اهل عرفان همین آیات ایشان یک آیاتی قبل از این مطلب اشاره کرده می‌فرماید منشأ اصطلاحات اهل عرفان شده همین آیات که معنویت را با مِی و معشوق و جام و امثال این‌ها تعبیر می‌کنند در کلمات امیرالمومنین کلمات ائمه و دعاها نیز زیاد داریم که مقامات معنوی با الفاظ شراب و مشروب و خمر و امثال این‌ها بیان شده است بعد ایشان مواردی را از کلمات امیرالمومنین هم اشاره می‌کنند پس اگر حافظ و امثال حافظ یک چنین زبانی را اتخاذ کرده اند ریشه در کلام خدا ریشه در کلام اهل بیت دارد که این‌ها حجت اند حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ هستند. حالا حافظ می‌گوید در حلقه‌ی گل و مل خوش خواند دوش بلبل می‌دانید بلبل در آن حلقه‌ی گل و مل در آن بوستان و گلستان دیشب چه می‌خواند؟ من آن را برایت ترجمه می‌کنم حافظ صبوح هبوا یا ایها السکارا می‌گوید آن چیزی که تو می‌شنوی نیست یک نت است مثل نت موسیقی است فقط اهلش می‌تواند آن را معنا کند و ترجمه بکند ابوسعید ابوالخیر هم دارد که
هنگام سپیده دم خروس سحری *** دانی که چرا همی کند نوحه گری
گفت می‌دانی خروس چرا سحر می‌خواند؟ معنای خواندنش را می‌فهمی؟
عنی که نمودند در آیینه‌ی صبح * * * کاز عمر گذشت شبی و تو بی خبری
دارد می‌گوید یک شب گذشت یک شب تمام شد یک شب کم شد از عمرت حالا حافظ می‌گوید بلبل می‌دانی صبح‌ها می‌خواند دارد چه می‌گوید؟ دارد می‌گوید بلند شو آن می. صبحگاهی را بیاور بنوس مِی صبحگاهی یعنی صبح گاه مِی است سحرخیزی شراب است آن چیزی که تو را مست می‌کند این زمان است هبوا بیدار شوید یا ایها السکارا‌ای کسانی که مست خواب هستید اسیر خواب هستید
شریعتی: خیلی ممنون اگر نکته‌ای است بفرمایید
حاج آقا رنجبر: گفت سایه‌ی خود از سر من برمدار بی قرارم بی قرارم بی قرار.
شریعتی: فرصت هست تا به نکته‌ی قرآنی هم اشاره کنید
حاج آقا رنجبر: به بوته‌ی گل رسیدگی می‌کنند هرس می‌کنند آب می‌دهند کود می‌دهند چرا؟ چون گل می‌دهد و چون گل می‌دهد پیش از این که سودش به دیگران برسد به خودش می‌رسد ولی بوته‌ی خار را قیچی می‌کنند قطع می‌کنند ریشه کن می‌کنند چرا؟ چون خار می‌دهد و این خار دادن پیش از این که زیانش به دیگران برسد به خودش می‌رسد رشد خودش متوقف می‌شود قرآن می‌گوید یادت باشد یا بوته‌ی گل هستی یا بوته‌ی خار هر کاری می‌کنی با خودت داری می‌کنی یکی از تعبیراتش همین بود «فَلِنَفْسِهِ» (زمر/ 41) می‌گوید هر کسی هر کاری می‌کند دارد با خودش انجام می‌دهد یعنی سود و زیانش به خودش برمی‌گردد.
شریعتی: خیلی ممنون یک تشکر ویژه هم از آقای صالح اعلی به خاطر تیتراژ ابتدایی برنامه که در این هفته‌ای که منور و مزین است به نام حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group