دگرگونیهای دنیا
منبع : آیت الله مکارم شیرازی؛ انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی، ص: 277
2
عَن عَلقَمَةِ بنِ الحَصینِ قالَ: سَمِعتُ قَیس بن عاصِمِ المِنقَری یَقولُ: قَدِمتُ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی وَفدٍ مِن جَماعَةٍ مِن بَنی تَمیمٍ، فَقالَ لی: اغتَسِل بِماءٍ و سِدرٍ. فَفَعَلتُ، ثُمَّ عُدتُ إلَیهِ وَ قُلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، عِظنا عِظَةً نَنتَفِعُ بِها.
فَقالَ: یا قَیسُ، إنَّ مَعَالعِزّ ذُلًّا وَانَّ مَعَالحَیاةِ مَوتاً وَانَّ مَعَالدُّنیا آخِرَةً وَانَّ لِکُلّ شَیءٍ حَسیباً، وَ عَلی کُلّ شَیءٍ رَقیباً وَ انَّ لِکُلّ حَسَنَةٍ ثَواباً وَلِکُلّ سَیّئَةٍ عِقاباً.
از علقمة بن حصین روایت شده است که قیس بن عاصم- یکی از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله- میگفت: روزی با جمعی از قبیله بنیتمیم خدمت حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیدم ایشان به من دستور داد برو با آب و سدر غسل کن. من دستور حضرت را انجام دادم و بهسوی او بازگشتم و سپس عرض کردم: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، به ما اندرزی بده تا از آن بهرهمند شویم. حضرت در پاسخ فرمود: ای قیس، بدان که همراه عزّت، ذلّت و به دنبال حیات، مرگ و همراه دنیا، آخرت است و برای هر چیزی حسابگر و بر فراز هر چیزی مراقبی و برای هر کار نیکی پاداش و در برابر هر کردار ناپسندی مجازاتی است.
بحارالانوار، ج 77، ص 175
نور هدایت
در این کلام نورانی دو نکته مهم است که از نظر اخلاقی برای دگرگونیو تحوّل انسان مؤثّر است.
پیش از بیان مطلب ذکر مقدّمهای لازم است:
از خصوصیّات دنیا دگرگونی آن است. یعنی دنیا و خود انسان- که جزئی از دنیاست- بر یک حال باقی نمیمانند و توجّه به همین مطلب، غرور انسان را میشکند چرا که بیشتر گرفتاری و مصیبت آدمی از غفلت است و اگر آدمی غافل نبود بهآسانی تن به ذلّت نمیداد و گناه نمیکرد. مختصر اینکه غفلت ریشه همه بدبختیهای انسان است و اسلام برای رفع و دفع آن راهها و وسایلی را بیان کرده است.
عوامل شکست غرور و غفلت
الف) توجّه به دگرگونیهای دنیا میتواند انسان را بیدار کند و فروتن سازد.
اگر به این نکته توجّه داشته باشد که پس از هر عزّتی ذلّتی و بعد از هر سلامتی بیماری و پس از هر امنیّتی ناامنی و هراس و بعد از هر جوانی پیریای است، متواضع میشود و گرد غفلت را از جان خود میزداید.
انسان باید بداند مقام، مال، قدرت و سایر مواهب دنیوی جاودانه نیست و خواه ناخواه روزی از او گرفته میشود. شخص محترمی- که مقام نسبتاً مهمّی داشت- میگفت: خیال نکنید که من فقط یک مقام دارم، بلکه سه مقام دارم و ممکن است اینها بهسادگی از من گرفته شوند. وی چنین تعبیر میکرد که تمام زندگی و مقامهای من به شش ریال بستگی دارد. دیدم حرف صحیحی است، زیرا چه بسا تمام مقامهای انسان با یک تماس تلفن بیاید یا برود. این واقعیّت بسیار مهمّی است که دنیا بر یک حال باقی نمیماند و دائم در حال دگرگونی است، لذا نمیتوان بر آن تکیه زد. آری، باید دنیا را معبر و گذرگاه و خانه کوچ کردن دانست و فهمید که تنها ذات اقدس الهی باقی و سرمدی است.
ب) طاعات و عبادات نیز غرور و غفلت را میزداید. انسان با نماز به یاد خدا میافتد و غفلت را از بین میبرد.
برخی میپرسند تا کی باید نماز خواند؟ باید گفت: تا هر وقت که در دنیا باشیم باید نماز بخوانیم. اصلًا ما به نماز محتاجایم. باید با نماز دست نیاز به درگاه بینیاز ببریم و از او دوای دردهای خود را بخواهیم. نماز، غفلتزدا و بیدارگر است.
ج) مصائب و مشکلات نیز غفلت انسان را از بین میبَرد. دشواریها در نگاه ابتدایی بلاست، امّا اگر خوب به آن بنگریم نعمت است. به عبارت دیگر، بلا بودن تنها یک روی سکّه و روی دیگر آن، سراسر خوشی و سرور است. یکی از منبریها تشبیه خوبی میکرد و میگفت: در جادّههایی که انسان میرود اگر تمام آنها مستقیم و هموار باشد خواب بر راننده مستولی میشود، امّا اگر در برخی جاهای آن دستانداز باشد آدمی را از خواب بیدار میکند. و گاه ناهمواریهای مصنوعی میسازند که رانندگان خوابشان نبرد. مصیبت نیز ظاهرش ناراحتی است و درونش رحمت و نعمت.
نکته دوم اینکه انسان باید بداند هر کار بزرگ و کوچک، حتّی نفس کشیدنهای او تحت مراقبت و حساب است و کسانی آن را مینویسند.(1) پیش از هر چیز خدای تعالی مراقب است و بعد دو ملک او. زمینی که انسان بر آن زندگی میکند و نیز اعضا و جوارح او روز قیامت علیه او شهادت میدهند.
حتّی در حدیث داریم که «یَوم» (زمان) در روز قیامت بر اعمال و رفتار ما گواهی میدهد. خلاصه باید بدانیم که تحت مراقبت شدید هستیم.
1- نهتنها دو فرشته رقیب و عتید شاهدند، بلکه خداوند شاهد اعمال ماست. ازاینرو امام علی علیه السلام در دعای کمیل به خداوند عرض میکند: وَکُنتَ انتَ الرَّقیبَ عَلَیَّ مِن وَرائِهِم وَالشّاهِدَ لِما خَفِیَ عَنهُم:« و خود از پشت سر ایشان مراقب من بودهای و بر آنچه از نظر آنها پنهان ماند شاهد بودهای».