آیا تشیع زاییده روز سقیفه است؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروهی که از تاریخ شیعه و نحوۀ پیدایش آن اطلاعاتی ندارند، یا خود را بیاطلاع نشان میدهند کوشیدهاند برای آن علل و فرضیههایی مطرح کنند که یکی از آنها این است که میگویند: تشیع زاییدۀ روز سقیفه است!
سرگذشت سقیفه یک تراژدی غمانگیز است که باید آن را از جوانب مختلف بررسی کرد: روز پنجشنبه، بیست و هشتم صفر سال یازده هجرت، رسول خدا از دنیا رفت.
هنوز پیکر مطهر پیامبر اکرم بر زمین بود و بنیهاشم و گروهی دیگر مشغول غسل و کفن کردن آن حضرت بودند که دو قبیله اوس و خزرج در زیر سقف بنیساعده اقدام به نشست اضطراری کردند
وقتی ابوبکر و عمر از این نشست آگاه شدند جسد آن حضرت را ترک کرده و به سقیفه رفتند.
سه سؤال:
۱. چرا انصار، اقدام به نشست سیاسی انحرافی کرده و زمینۀ فرصت طلبی بعضیها را فراهم کردند؟
پاسخ :
اولا: رقابتی که بین انصار و مهاجرین در رسیدن به قدرت و حکومت بعد از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) بوده باعث پیش دستی آنان بر نشست شده چرا که انصار وقتی دیدند که چگونه بعضی از مهاجرین همچون عمر خطاب با نوشتن وصیت رسول خدا مخالفت کردند فهمیدند که مهاجرین قصد کنار گذاشتن حضرت علی ( علیه السّلام ) را دارند.
ثانیا: ترس از آینده یکی از عوامل تشکیل این نشست بود، به این معنا که انصار میدانستند ابوبکر و عمر ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با دیگر سران مهاجر مخصوصا حزب طلقاء از دودمان بنی امیه به ریاست ابوسفیان دارند و قطعا دیر یا زود زمام حکومت را بدست می گیرند و آنها انتقام بدر و احد را از انصار میگیرند.
ثالثا: روحیۀ قبیله گرایی و تعصب قومی دلیل دیگر این نشست بود. هر چند انصار از حسن سابقه در اسلام و حضور در غزوات برخوردار بودند ولی نتوانستند از این روحیه دوری کنند مانند موضعگیری آنان در داستان « افک » و تهمت ناروا به همسر رسول خدا.
۲. چگونه ابوبکر توانست اداره همایش انصار را در اختیار بگیرد و آن را به نفع مهاجرین مصادره کند؟
علت نخست: اختلاف داخلی انصار و دو قبیله « اوس و خزرج » بود که ابوبکر از این مسئله آگاهی داشت لذا خطاب به آنها چنین گفت: اگر هر کدام از شما افسار خلافت را به دست بگیرید، هیچ کدام از شما کوتاه نخواهد آمد چرا که بین شما زخمی است که التیام ناپذیر است.
علت دوم: در به خلافت رسیدن ابوبکر زیرکی و کاردانی آن را نباید نادیده گرفت چرا که او از طرفی نگذاشت عمر با سخنان تند و روحیه عصبی خود، آغاز کنندۀ مجلس باشد و برای انصار رنجش خاطر ایجاد کند، لذا در صحبتهای خودش آنها را به خاطر تشکیل جلسه سرزنش نکرد و به فضیلت و جایگاه انصار اشاره کرد. و از طرفی برای اینکه تیر خود را به هدف بزند گوی خلافت را به طرف عمر و ابو عبیده جراح انداخت تا آنها نامزد رهبری آینده باشند، چرا که میدانست آنان با حضور وی خود را نامزد نخواهند کرد و آنان گفتند: ما خود با ابوبکر بیعت میکنیم.
۳. غصب خلافت و حضور ابوبکر و عمر در سقیفه یک اتفاق بود یا طرح و تـؤطئۀ از پیش تعیین شده؟
پاسخ: دلایل فروانی وجود دارد که غصب خلافت تـؤطئۀ از پیش طراحی شده بود و همایش انصار فقط این تؤطئه را تسهیل کرد.
دلیل اول: موضعگیری خلیفه دوم، جسارت و جلو گیری از نوشتن وصیت نامه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ).
دلیل دوم: نوشتن باقی وصیت ابوبکر؛ که نقل میکنند در بین نوشتن وصیت ابوبکر توسط عثمان خلیفۀ اول بیهوش میشود و عثمان خود ادامه وصیت را مینویسد و بعد از به هوشآمدن وصیت را برای او میخواند و ابوبکر او را تحسین میکند که این خود نشان میدهد که تبانی در کار بوده تا تقسیم کار شود.
دلیل سوم: وصیت عمر به انتخاب شورایی بین شش نفر که این هم سناریوی از پیش تأیین شده بود برای انتخاب خلیفۀ سوم.
دلیل چهارم: موضعگیری عمر بن خطاب به هنگام مرگ رسول خدا بود چرا که پس از فوت آن حضرت خلیفۀ دوم ایستاده بود و فریاد می زد پیامبر نمرده است و هرچه به او میگفتند: پیامبر هم میمیرد. او قبول نمیکرد، تا اینکه ابوبکر از « سنح » محل اقامت همسرش برگشت و برای او آیه ۱۴۴ از سوره آل عمران را خواند و عمر هم فورا از او پذیرفت.
آیا میتوان پذیرفت که او این آیه را نخوانده یا تا آن لحظه نشنیده باشد؟
آیا همه اینها صحنهسازی برای انحراف اذهان نسبت به رهبری بعد از پیامبر که به سوی خانه بنیهاشم توجه نکنند، نبوده است. [۱]
دلیل پنجم : مهمترین دلیل جریان صحیفه ملعونه است که در زمان حیات رسول خدا عده ای از منافقین با هم همپیمان شدند که هرگز نگذارند خلافت بعد از رسول اکرم به علی بن ابیطالب برسد، افرادی چون عبدالرحمن بن عوف، ابو عبیده جراح ، ابوبکر ، عمر و عثمان و ... از این جمله بودند، ایشان در همین زمینه صحیفهای را نوشته و همگی آن را امضا نمودند و در پای کعبه دفن کردند تا در روز مقرر آن را بیرون آورده و بدان عمل نمایند، شاهد اینکه امام صادق علیه السلام نیز به این صحیفه که دو بار هم نوشته و امضا شد اشاره می نمایند آنجا که می فرمایند: صحیفتان ملعونتان ...
نتیجه: از این مقدمات میتوان فهمید که نه تنها مذهب تشیع زاییده سقیفه نیست، بلکه این مذهب اهلسنت است که زاییدۀ آن روز غمآور است .
نکتۀ پایانی: عدّهای از اصحاب پس از شورای سقیفه زبان به اعتراض گشودند و حاضر به بیعت با ابوبکر نشده و خواهان پیشوایی علی (علیه السّلام ) شدند، به عنوان مثال، سلمان برخواست و گفت: به دنبال سالخوردگان رفتید و از سرچشمه علم غافل شدید و هرگاه خلافت را در بین اهلبیت پیامبر قرار میدادید حتی دو نفر هم بر سر آن اختلاف پیدا نمیکردند.
ابوذر هم وقتی از بیعت سقیفه آگاه شد، گفت: به فرد پایینتر راضی شدید و پیوند رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) را نادیده گرفتید. [۲]
اینها نمونههایی از کلمات صحابه است که به بیعت سقیفه انتقاد کردند و خواهان پیشوایی علی ( علیه السّلام ) شدند که نتیجۀ آگاهی آنان از سفارشهای پیامبر (صلی الله علیه و آله ) و پیامهای او دربارۀ پیشوایی علی ( علیه السّلام ) بود.
پینوشت:
[۱]. من فاطمه هستم، سید محمد تقی قادری، ص۳۲ ـ ۶۰
[۲]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۶ ، ص ۴۳، به نقل از راهنمای حقیقت آیت الله سبحانی، ص ۴۵