وهابیت چه کسی را مشرک میداند؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_متأسفانه گاهی اوقات افرادی را میبینیم که شخص یا اشخاصی را به خاطر اعتقاد به چیزی، ( ولو ناحق ) کافر و برچسب کفر به او میزنند، و به راحتی یک شخص را کافر و زندیق معرفی میکنند، این تهمت شرک و آن هم ( شرک اکبر ) یعنی شرکی که سبب اباحۀ اموال و نفوس میشود، تهمت کوچکی نیست که به هرکسکه اختلافی با اعتقادات ما دارد بزنیم.
در این عصر چیزی که، مشهود و بارز است؛ فتوی دادن علمای وهابیت، خصوصا سرسلسلۀ آنها محمد بن عبدالوهّاب است. این افراد با این فتاوای غیرانسانی و غیراسلامی خود، باعث شدند که خون هزاران هزار نفر ریخته شده و اموال آنها در مناطق مختلف به غارت برده شود.
مصداق کافر در نزد وهابیت:
۱] محمد بن عبدالوهّاب در کتاب کشف الشبهات خود مینویسد: کسانی که فرشتگان و پیامبران و اولیاء الله را شفیع قرار داده، و به وسیله آن نزد پروردگار تقرب میجویند، خونشان حلال و قتل آنان جایز است. [۱]
۲] از آن بالاتر میگوید: کسیکه در کفر شیعه شک کند، کافر است. [۲]
۳] تصریح به اینکه اهل مکه و مدینه ( که در آن زمان هنوز مذهب وهابیت را نپذیرفته بودند ) همگی کافرند. [۳]
۴] هر کس دعوت محمد بن عبدالوهّاب را پذیرفته ولی عقیده دارد که پدرانش مسلمان از دنیا رفتهاند کافر است!! [۴]
۵] اشاعره کافرند و معنی شهادتین را نمیدانند، معتزله نیز کافرند. [۵]
۶] محمد بن عبدالوهّاب به صورت ضمنی، ( که به راحتی میتوان از سخنان او فهمید ) تمام کسانی را که از او پیروی نمیکنند را کافر و فقط پیروان خود را مسلمان میداند. [۶]
۷] این امر تا جایی کشیده شد که: خود وهابیان همدیگر را کافر مینامیدند و بعضی بعض دیگر را تکفیر کردند و زنانشان را به اسارت گرفتند. [۷]
این افراد کم مانده که خود را هم کافر بنامند!!
حال باید ببینیم خداوند متعال در مورد این اشخاص چه میفرمایند:
«و لا تقولوا لمن ألقی إلیکم السّلام لست مومنا تبتغون عرض الحیاة الدنیا » [نساء ۹۴]
« به کسی که اظهار اسلام میکند نگویید مسلمان نیستی تا بدین وسیله، سرمایۀ ناپایدار دنیا را بدست بیاورید ( واموال او را به غنیمت گیرید ) ».
کافر از منظر اسلام چه کسی است؟
كافر يعنى كسى كه منكر خداست، يا براى خدا شريك قرار مىدهد، يا پيغمبرى حضرت خاتمالانبيا محمد بن عبدالله ( صلى الله عليه و آله ) را قبول ندارد، نجس است، و همچنين است اگر در يكى از اينها شك داشته باشد. و نيز كسى كه ضرورى دين يعنى چيزى را كه مثل نماز و روزه، مسلمانان جزو دين اسلام مىدانند منكر شود، چنانچه بداند آن چيز ضرورى دين است و انكار آنچيز، به انكار خدا يا توحيد يا نبوت برگردد؛ نجس مىباشد. و اگر نداند، احتياطا بايد از او اجتناب كرد، گرچه لازم نيست. [۸]
عبد الله بن محمد بن عبدالوهّاب که بعد از پدرش رو به مکتب اعتدال آورد تمام حکمهای تکفیر گروههای مختلف را نفی کرد و گفت: هیچ کس را نمیتوان کافر دانست، مگر کسیکه منکر ضروری دین باشد یا کاری که به اجماع مسلمین سبب کفر است انجام دهد. [۹]
کسانی که این افکار را دارند و به وسیلۀ آنها مؤمنان نماز خوان و روزه گیر و مؤدب به تمام آداب اسلامی را به بهانۀ واهی - نه یک نفر بلکه صدها و هزاران نفر را اعم از زن و مرد و کودک شیرخوار و پیر و جوان را - قتل عام کردند چگونه میخواهند در درگاه خداوند جوابگو باشند. [۱۰]
منابع:
[۱] کشف الشبهات، ص ۵۸-۸۷ به نقل از وهابیت مبانی فکری و کارنامه عملی آیت الله سبحانی
[۲] الدرر السنیة، ج ۱۰، ص ۳۶۹
[۳] همان،ج ۹، ص ۲۸۵
[۴] همان، ج ۱۰، ص ۱۳۸ و ۱۴۳
[۵]همان، ج۱، ص ۳۶۴ و ۳۵۷
[۶] همان، ج۱۰، ص ۱۱۳ و داعیة و لیس نبیا، ص ۱۰۷
[۷] داعیة و لیس نبیا، ص ۱۲۳ به نقل از الدرر السنیة
[۸] توضیح المسائل امام خمینی، مسئلۀ ۱۰۶
[۹] داعیة و لیس نبیا، ص ۱۲۵
[۱۰] وهابیت بر سر دو راهی، ص ۱۶۵