نسبت سنجی میان حزن ابوبکر و حزن فاطمه (سلام الله علیها)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_کسانی که اهل مطالعه تاریخ صدر اسلام هستند به سیره و روش بنیامیه، مبنی بر دشمنی با اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کاملا واقف هستند. « ابن تیمیه حرانی» نیز در راستای همان سیره و روش بنی امیه کوششهای فراوان، اما خوشبختانه بی اثری را در این حیطه انجام داده است که وقایع و عداوتهای او را نسبت به ائمه (علیهم السلام) را میتوان در کتبی که به معرفی و عملکردهای وی پرداخته، به وضوح مشاهده کرد. ما در این مقال کوتاه به ذکر نمونهای از آن بسنده میکنیم و در پایان نیز نقد آن را بیان خواهیم نمود.
ابن تیمیه نسبت به حزن و اندوهی که بعد از وفات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بر تنها دخترش فاطمه (سلام الله علیها) عارض گشت و او را روانه بیت الاحزان کرده بود، اعتراض نموده و این عمل را به سختی مورد نکوهش قرار داد و در نهایت، آن را در مقابل حزن «ابوبکر» در غار به مقایسه گذاشته و گفته: بر فرض که که بنا باشد این حزن ممدوح باشد، به حزن ابوبکر در غار نمیرسد: « شیعه و غیر شیعه بدون آن که این مطلب را مذمتی برای فاطمه (سلام الله علیها) به شمار آورند، نقل کردهاند که فاطمه (سلام الله علیها) به خاطر از دست دادن پدرش بینهایت محزون گردید و برای عزا به بیت الاحزان میرفت. این حزن و اندوه فاطمه (سلام الله علیها) برای پدرش، امری بی فایده و غیر قابل بازگشت بود؛ در حالی که ابوبکر در زمان حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای وی محزون بود. آن هم حزنی که برای حراست و پاسبانی از جان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. به همین روی، هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از دنیا رفت، ابوبکر محزون نگردید؛ چرا که حزن پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فایدهای در بر ندارد. بنابراین میتوان گفت بیشک حزن و اندوه ابوبکر، کاملتر از حزن و اندوه فاطمه ( سلام الله علیها) است.[۱]
ما برای رفع شبهه مذکور از دو پاسخ «نقضی» و «حلّی» بهره خواهیم برد.
پاسخ نقضی:
الف. حزن و اندوه یک امر فطری و غریزی است؛ بطوری که هر انسانی که دارای سلامت روحی باشد، در غم و اندوه از دست دادن عزیزانش محزون میگردد. بنابراین اگر خلاف آن را در کسی مشاهده کردیم میتواند باعث تعجب گردد.
ب. خداوند در قرآن نسبت به فراغ یوسف از حضرت یعقوب (علیه السلام) اشاره به حزن وی نموده و آن را متذکر شده است: « یعقوب (علیه السلام) گفت: وا اسفا بر یوسف! و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو میبرد.»[یوسف/۸۴]
ج.حزن و اندوه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غم از دست دادن فرزندش ابراهیم، که در صحیحترین کتاب پس از قرآن نزد ابن تیمیه، آمده است.[۲]
د. حزن و اندوح عایشه در فراغ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ « عایشه گوید: چون پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از دنیا رفت، من به همراه گروهی از همسران پیامبر برخاسته و بر سر و سینه خود زدیم.[۳]
پاسخ حلّی:
با برسی وقایع آن ایام و اینکه ابن تیمیه، حزن و اندوه ابوبکر را نه به خاطر جان خویش و بلکه به خاطر نگرانی از جان پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دانسته، جا دارد این سوالات از جانب ابن تیمیه و یا طرفداران وی پاسخ داده شود:
الف. نزول سکینه و آرامش بر چه کسی بود؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) یا ابوبکر؟ اگر بگوئید بر ابوبکر نازل شده است، پس او دیگر نمیبایست از این قضیه محزون باشد و اگر طبق نظر شیعه، نزول سکینه بر قلب پیامبر بوده، دیگر این فضیلتی برای ابوبکر به حساب نمیآید و مذمتی برای او نیز هست، خصوصا این مطلب بیانگر این است که، او به وعده الهی اطمینان نداشته است.
ب. از عبارت « لاتحزن ان الله معنا» استفاده میشود که ابوبکر لااقل بر جان خود نیز هراس داشته و الا باید میفرمود: «....لا تحزن ان الله معی». بنابراین کسی که بر جان خود هراسان و نگران است چگونه میتواند حافظ و نگهبان دیگری باشد؟
ج. ابوبکر دچار حزن های مکرر گشته که با وجود نهی چندین باره پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و باقی ماندن حزن و نگرانی او، بر خلاف نظر ابن تیمیه این مورد نه تنها اینکه مدح ابوبکر به حساب نمیآید بلکه ذم او نیز هست.
منابع :
[۱]. منهاج السنه النبویه, ج ۸, ص ۴۵۹, احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه الحرانی
[۲]. صحیح بخاری, ج ۱, ص ۴۳۹, ح ۱۲۴۱, کتاب الجنائز باب ۴۲
[۳]. مسند احمد بن حنبل, ج۶, ص ۲۷۴, ج ۲۶۳۹۱, احمد بن حنبل ابوعبدالله الشیبانی(۲۴۱ه)